هوش اخلاقی: مرز بین نوع دوستی و خودپرستی هوش اخلاقی است که به معنای ظرفیت و توانایی درک درست از خلاف و توجه به زندگی انسان و طبیعت و رفاه اقتصادی و اجتماعی، ارتباطات آزاد و صادقانه و حقوق شهروندی است (بوربا، ۲۰۰۵).
۱-۷- تعریف عملیاتی متغیرها
هوش عاطفی: عبارت است از نمراتی که فرد در پرسشنامه هوش عاطفی پترایدز و فارنهام (۲۰۰۱)، به دست می آورد. این پرسشنامه چهار بعد خوشبینی، درک عواطف خود و دیگران ، کنترل عواطف و مهارتهای اجتماعی را مورد اندازهگیری قرار میدهد.
هوش اخلاقی: سازهای است که به وسیله مقیاس هوش اخلاقی سنجیده میشود (لنیک وکیل، ۲۰۰۵). این پرسشنامه چهار بعد بخشش، مسئولیت پذیری، دلسوزی و درستکاری را مورد اندازه گیری قرار میدهد.
همدلی سازهای است که به وسیله مقیاس همدلی اصلی (آلیبر و همکاران، ۲۰۰۸) سنجیده میشود.
کیفیت زندگی: عبارت است از مجموع نمراتی که فرد در مقیاس کوتاه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (۱۹۹۸)، به دست میآورد. این پرسشنامه چهار بعد سلامت روان، سلامت جسمانی و روابط با دیگران و کیفیت محیط زندگی را مورد اندازهگیری قرار میدهد.
فصل دوم
مبانی نظری و تحقیقات پیشین
در این فصل ابتدا به بررسی مبانی نظری متغیرهای پژوهش پرداخته می شود و سپس نتایج تحقیقات مربوط به روابط بین متغیرهای پژوهش ارائه خواهد گردید.
۲-۱- مبانی نظری
۲-۱-۱-کیفیت زندگی
نخستین پژوهشها در زمینه کیفیت زندگی به کمپل، کانورس و راجرز[۳۴] (۱۹۷۶) و اندروز و وایتی[۳۵] (۱۹۷۶) بر میگردد. کمپل و همکاران (۱۹۷۶)، کیفیت زندگی را رضایت از زندگی در حیطههای خاصی میدانستند. از نظر آن ها، مؤلفه های کیفیت زندگی عبارت بودند از حیطه های کار، مسکن، سلامتی، دوستی، ازدواج، زندگی خانوادگی، سطح تحصیلات و پس انداز (کمپل و همکاران، ۱۹۷۶). اندروز و وایتی (۱۹۷۶)، نیز ۷ حیطه را در کیفیت زندگی مطرح کردند:
-
- عوامل شخصی: شامل خودکارآمدی، میزان اوقات فراغت، سلامتی و فعالیت های جسمانی
-
- خانواده: شامل ازدواج، فعالیت های مربوط به خانه و اقوام نزدیک
-
- ارتباطات با دیگران: شامل رفتار های عادلانه با دیگران، پذیرش تحسین، صداقت و صمیمیت در ارتباط با دیگران
-
- اقتصاد: شامل درآمد، مسکن، آپارتمان، شغل و هزینه های زندگی
-
- منطقه زندگی: شامل امنیت و ایمنی در برابر سرقت، ارتباطات، همسایگان و آب و هوا و……
-
- جامعه بزرگتر: شامل هنجارهای جامعه، رسانه ها و …..
- سایر موارد: شامل اعتقادات مذهبی، فضایل و روش های زندگی.
از دهه ۱۹۷۰ به بعد اغلب پژوهشها، کیفیت زندگی را بر اساس نیازهای انسان طبقهبندی کردهاند، از جمله کار، اوقات فراغت، سلامتی، وضعیت مالی، ارتباط با اعضای خانواده و دوستان، محیط فیزیکی و اجتماعی و خودشکوفایی. نیر، اسمیت، رایس و هانت[۳۶] (۱۹۸۳) و هارت[۳۷] (۱۹۹۹)، کیفیت زندگی را به دو طبقه کاری و غیرکاری تقسیم کردهاند. کیفیت زندگی کاری، به مسائل شغلی و کیفیت زندگی غیرکاری، به دامنهای از مواردی چون ازدواج، روابط فامیلی، سلامتی، زندگی خانوادگی، همسایگی، زندگی جنسی، سکونت، دوستیها، تحصیلات و فعالیتهای اوقات فراغت مربوط میشود.
۲-۱-۱-۱- تعاریف کیفیت زندگی
نظریهپردازان مختلف، تعاریف متفاوتی از کیفیت زندگی را ارائه کردهاند. مثلا، تستا و سیمونسون[۳۸] (۱۹۹۶) معتقدند کیفیت زندگی به زمینههای جسمی، روانشناختی و اجتماعی ارتباط دارد و تحت تاثیر تجارب، اعتقادات، انتظارات و ادراکات فرد است. هر یک از این زمینه ها را در دو بعد عینی و ذهنی میتوان ارزیابی کرد. از نظر گروه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی[۳۹] (۱۹۹۳)، کیفیت زندگی عبارت است از ادراک فردی از وضعیت زندگی در متن نظامهای فرهنگی و ارزشی جامعه و در ارتباط با اهداف، انتظارات، استانداردها، علایق، و نگرانیهای فرد. به عبارت دیگر، کیفیت زندگی یعنی رضایت ذهنی فرد از وضعیت زندگیاش در یک بافت فرهنگی و ارزشی جامعه، که با اهداف، انتظارات، استانداردها، علایق او در ارتباطاند. مکگرگور[۴۰] (۱۹۹۸) بیان میکند کیفیت زندگی بیانگر میزان برخورداری فرد؛ البته نه فقط برخورداری از چیزهایی که به دست آورده بلکه از تمام گزینههایی که فرصت انتخاب آن ها را دارد به معنای کیفیت زندگی است. به بیان دیگر، کیفیت زندگی به آزادی برا
ی رسیدن و نرسیدن به موفقیت و آگاهی از فرصتهایی واقعی وابسته است که فرد در مقایسه با دیگران در اختیار دارد. بورثویک ـ دافی[۴۱] (۱۹۹۲) با جمع بندی تعاریف گذشته سه منظر به کیفیت زندگی ارائه داده است:
الف) کیفیت زندگی به عنوان شرایط زندگی فرد
ب) کیفیت زندگی به عنوان رضایت فرد از شرایط زندگی خود
ج) کیفیت زندگی به عنوان ترکیب شرایط و رضایت فرد از زندگی
۲-۱-۱-۲- مدل های کیفیت زندگی
۲-۱-۱-۲-۱- فلس و پری[۴۲] (۱۹۹۵):
آن ها دیدگاهی را مطرح کردند که علاوه بر شرایط زندگی و رضایت از آن ها، ارزشها، آرزوها و انتظارات شخص را نیز مد نظر قرار میدهد. در این مدل کیفیت زندگی به عنوان نوعی بهزیستی کلی تعریف می شود که توصیفات عینی و ارزیابی های ذهنی از بهزیستی، مادی، جسمی، اجتماعی و هیجانی همراه با میزانی از رشد و اقدامات هدف گرایانه فرد در جهت ارزشهای شخص، ترکیب شده باشند. هر سه مؤلفه شرایط عینی زندگی، احساس ذهنی رضایتمندی از زندگی و ارزشها و آرزوهای شخصی با هم در تعاملاند (فلس و پری، ۱۹۹۵). فلس و پری (۱۹۹۵)، بعد از بررسی ۱۵ مدل مفهوم کیفیت زندگی، مدل کلی مطرح کردند که در برگیرنده سایر مدلها بود. در مدل آن ها، ۵ طبقه اصلی (بعد) به این شرح وجود دارد:
-
- بهزیستی جسمی: که شامل سلامت، تناسب، تحرک و ایمنی شخصی است.
-
- بهزیستی مادی: که شامل درآمد، کیفیت محل زندگی، حریم شخصی، ثروت، وضعیت حمل و نقل، همسایگی، ایمنی، سکونت دائم و یا اجاره نشینی است.
-
- بهزیستی اجتماعی: که در برگیرنده ارتباطات درون خانواده، ارتباطات با اقوام، ارتباط با دوستان، فعالیتهای ارتباطی و سطح حمایت اجتماعی است.
-
- بهزیستی هیجانی: دربرگیرنده عاطفه یا خلق و خو، رضایتمندی، عزت نفس، شان و احترام و اعتقادات مذهبی است.
- رشد و فعالیت: که شامل مهارتهای مربوط به خودتعیینی، شایستگی یا استقلال، جبر یا اختیار، اشتغال، اوقات فراغت، کارهای خانه، تحصیلات، تولید یا مشارکت است.
در مدل فلس و پری، کیفیت زندگی به عنوان نوعی بهزیستی کلی تعریف میشود که توصیفات عینی و ارزیابی ذهنی از بهزیستی مادی، جسمی، اجتماعی، هیجانی همراه با میزانی از رشد و اقدامات هدفگرایانه فرد در جهت ارزشهای شخص، ترکیب شده باشند. هر سه مؤلفه شرایط عینی زندگی، احساس ذهنی رضایتمندی از زندگی و ارزشها و آرزوهای شخصی با هم در تعاملاند. البته در عین تعامل این سه مؤلفه با یکدیگر، همگی تحت تاثیر عوامل بیرونی نیز قرار دارند. این تاثیرات میتوانند پیامد ژنتیک، اجتماع، سن، رسش، تاریخچه تکاملی، اشتغال و دیگر متغیرهای اجتماعی، اقتصادی و یا سیاسی باشد (به نقل از رحیمی، ۱۳۸۶). این مدل در نمودارهای ۲-۱ و ۲-۲ نمایان است.
نمودار۲-۱: پنچ طبقه اصلی مدل فلس و پری (۱۹۹۵) از کیفیت زندگی (به نقل از رحیمی، ۱۳۸۶).
نمودار۲-۲: مدل فلس و پری از کیفیت زندگی
۲-۱-۱-۲-۲- مدل لی و همکاران (۱۹۹۸)