لذا در محاسبه EVA بایستی موجودی کالای ارزیابی با روش LIFO را به ارزش های جاری تعدیل کرد. عملا اضافه کردن ذخیره LIFO به سرمایه موجب ارزیابی موجودی FIFO (اولین صادره از اولین وارده) میگردد. همچنین اضافه نمودن این ذخیره به NOPAT، سود شناسایی نشده مربوط به نگهداری موجودی که ایجاد ارزش نموده است را در حساب NOPAT منعکس میکند. (محمودزاده، ۱۳۸۹)
۲-۱۰-۳-استهلاک انباشته سرقفلی
سرقفلی زمانی به وجود میآید که شرکتی، شرکت دیگر را به قیمتی بیش از ارزش بازار آن شرکت تحصیل کند. حسابداران معتقدند که سرقفلی ناشی از تحصیل یک واحد تجاری به روش خرید بایستی طی دوره هایی که بیش از ۴۰ سال نباشد مستهلک گردد. از آن جا که هزینه مذکور غیر نقدی و غیر قابل قبول از نظر مالیاتی است آن را به سود اضافه میکنیم و به منظور حفظ رویه استهلاک انباشته آن را نیز به سرمایه منتقل نمود. (محمودزاده، ۱۳۸۹)
۲-۱۰-۴-سرقفلی ثبت نشده
هنگامی که در مورد تحصیل یک شرکت از روش اتحاد منافع استفاده می شود سرقفلی شناسایی نمی گردد. در روش اتحاد منافع دارایی ها و بدهی های شرکت سرمایه پذیر به ارزش دفتری ثبت میشوند. اما از نظر سهام داران شرکت خریدار هزینه واقعی این تحصیل ارزش بازار سهام شرکت در تاریخ معامله است. اختلاف بین ارزش دفتری و ارزش بازار سهام پیشنهادی، سرقفلی ثبت نشده میباشد. لذا سرقفلی شناسایی نشده به عنوان یک دارایی ثبت نشده که مستهلک نمی گردد به حساب سرمایه اضافه میگردد. (محمودزاده، ۱۳۸۹)
۲-۱۰-۵-دارایی های نامشهود
مخارج تحقیق و توسعه چون دارای انتفاع متصور میباشند باید به سرمایه اضافه شوند و طی دوره مشخصی از عمر پروژه به حساب سود و زیان منظور گردد. بنابرین از یک سو تحقیق و توسعه به عنوان یکی از معادل های حقوق صاحبان سهام به سرمایه اضافه میگردد و از طرف دیگر هزینه استهلاک آن به NOPAT اضافه میگردد. از طرف دیگر هزینه هایی مانند تبلیغات و بازاریابی و شرکت در نمایشگاه ها و آموزش… را نیز می توان سرمایه ای تلقی کرد. (محمودزاده، ۱۳۸۹)
۲-۱۰-۶-هزینه یابی کامل در مقابل کوشش های موفقیت آمیز
صورت های مالی شرکت هایی که از روش حسابداری کوشش های موفقیت آمیز استفاده میکنند بایستی به روش هزینه یابی کامل اصلاح و ارائه مجدد گردد، چرا که قسمتی از سرمایه ای که برای تولید محصولات موفق مورد نیاز است ناشی از سرمایه گذاری در تولیدات ناموفق است. به همین جهت کلیه هزینه هایی که در روش کوشش های موفقیت آمیز به حساب هزینه منظور میگردد باید سرمایه ای گردند. (محمودزاده، ۱۳۸۹)
۲-۱۰-۷-سایر ذخیره ها
دخیره های احتیاطی، زمان واقعی دریافت ها و پرداخت های نقدی را مبهم میسازد. ذخیره هایی مانند ذخیره مطالبات مشکوک الوصول، ذخیره موجودی های از رده خارج و ذخیره گارانتی در صورتی که در فعالیت های شرکت وقوع مکرر داشته باشند که بایستی به عنوان معادل های حقوق صاحبان سهام به شمار آیند. باید هر گونه افزایش در این ذخایر را به حساب سود اضافه نماییم. (محمودزاده، ۱۳۸۹)
۲-۱۱-هزینه سرمایه Cost of Capital
هزینه سرمایه، هزینه تامین مالی بلند مدت شرکت است. شرکت ها از طریق بدهی ها و حقوق صاحبان سهام، منابع مالی را تامین میکنند و آن ها را در دارایی ها به کار می گیرند. هزینه ای که شرکت ها بابت تامین مالی از طریق بدهی بلند مدت و حقوق صاحبان سهام متحمل میشوند، هزینه سرمایه نام دارد.
وجوه تامین شده به امید کسب بازده در دارایی ها به کار برده میشوند و شرکت وقتی عقلایی و بهینه عمل میکند که بازده حاصل از هزینه تامین مالی بیشتر باشد. بنابرین هزینه سرمایه حداقل نرخ بازدهی است که تحصیل آن برای حفظ ارزش شرکت (یا قیمت سهام) ضروری است.
مدیران باید راجع به هزینه سرمایه که غالبا حداقل نرخ بازده مورد انتظار نامیده می شود، برای مواردی مانند ۱) اتخاذ تصمیمات بودجه بندی سرمایه ای، ۲)استقرار ساختار بهینه سرمایه و ۳) تصمیم گیری نسبت به اجاره بلند مدت، جایگزینی اوراق قرضه، مدیریت سرمایه در گردش و…، اطلاعات کافی داشته باشند. هزینه سرمایه با میانگین موزون اجزای مختلف ساختار سرمایه شرکت مانند بدهی بلند مدت، سهام ممتاز، سهم عادی و سود انباشته محاسبه می شود.(مدرس و عبداله زاده، ۱۳۹۱)
۲-۱۱-۱-هزینه بدهی (اوراق قرضه)
هزینه بدهی، هزینه ای است که شرکت بابت وجوه تامین شده از طریق اخذ وام یا انتشار اوراق قرضه بلند مدت متحمل می شود. هزینه بدهی قبل از مالیات را می توان از طریق تعیین نرخ بازده داخلی یا بازده تا سررسید جریان های نقدی اوراق قرضه به دست آورد. فرمول زیر را نیز می توان برای تقریب بازده تا سررسید اوراق قرضه مورد استفاده قرار داد:
که در آن:
I= مبلغ بهره پرداختی سالانه
M= ارزش اسمی
V= خالص وجوه حاصل از فروش اوراق قرضه (ارزش جاری)
n= مدت به سال
هزینه بهره، هزینه قابل قبول مالیاتی است و مالیات را کاهش میدهد. بنابرین هزینه مؤثر بدهی با توجه به نرخ مالیات کاهش مییابد. هزینه بدهی بعد از مالیات برابر است با:
که در آن t نرخ مالیات میباشد. (مدرس و عبداله زاده، ۱۳۹۱)
۲-۱۱-۲-هزینه سهام ممتاز
هزینه سهام ممتاز هزینه ای است که شرکت بابت تامین مالی از طریق انتشار سهام ممتاز متحمل می شود. هزینه سهام ممتاز، Kp، از تقسیم سود سالانه سهام ممتاز dp، بر خالص وجوه حاصل از فروش آن، p، به دست میآید:
چون سود سهام ممتاز بعد از محاسبه و کسر مالیات شرکت پرداخت می شود، پس مالیات کاهنده نیست و هزینه آن تعدیل مالیاتی ندارد. (مدرس و عبداله زاده، ۱۳۹۱)
۲-۱۱-۳-هزینه سهام عادی
هزینه سهام عادی نیز همانند سایر منابع تامین مالی، هزینه وجوه تامین شده از محل فروش سهام است. هزینه سهام عادی موجود (یا سود انباشته) Ks، معمولا نرخ بازده ای است که سرمایه گذاران از سهام عادی یک شرکت مطالبه میکنند. سه روش برای اندازه گیری هزینه صدور سهام عادی وجود دارد:
-
- مدل رشد گوردون
-
- مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM)
- مدل تعدیل نرخ اوراق قرضه(مدرس و عبداله زاده، ۱۳۹۱)
۲-۱۱-۳-۱-مدل رشد گوردون
مدل گوردون به صورت زیر است:
که در آن:
P0= ارزش سهام عادی در ابتدای دوره (زمان صفر)
D1= سودی که در پایان سال اول پرداخت می شود
r=نرخ بازده مورد مطالبه سرمایه گذاران
g= نرخ رشد (که در مدل، فرض می شود در طول زمان ثابت است)
با حل مدل گوردون برای r، هزینه سهام عادی به صورت زیر به دست میآید:
یا
هزینه سهام عادی جدید یا سهام سرمایه خارجی (Ke) از سهام عادی موجود (Ks) بیشتر است زیرا انتشار سهام عادی جدید، هزینه های مربوط به فروش و انتشار سهام جدید دارد. اگر f نشان دهنده هزینه انتشار و به صورت درصدی از قیمت سهام باشد، فرمول هزینه سهام عادی جدید برابر خواهد شد با :
P0 (1-f)خالص دریافتی حاصل از فروش هر سهم است. (مدرس و عبداله زاده، ۱۳۹۱)
۲-۱۱-۳-۲-مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM)