چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش معنوی و تفکر انتقادی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان صورت پذیرفته است. روش پژوهش توصیفی و اطلاعات به وسیله ابزارهای مهارت تفکر انتقادی فرم (ب) کالیفرنیا و هوش معنوی کینگ (2008) و همچنین معدل کل دانش آموزان به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته شد. جامعه آماری تحقیق کلیه دانش آموزان دختر متوسطه شهر تهران، که در سال تحصیلی 93-92 مشغول به تحصیل میباشند، 278 نفر از این جامعه به روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای و از طریق فرمول کوکران انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. به منظور تحلیل روابط بین متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون و جهت پیش بینی پیشرفت تحصیلی از روی میزان هوش معنوی و مهارتهای تفکر انتقادی از رگرسیون چندگانه استفاده شده است؛ نتایج بین متغیرهای هوش معنوی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان معنادار میباشد، در حالی که بین مهارت های تفکر انتقادی و هوش معنوی و بین تفکرانتقادی با پیشرفت تحصیلی رابطه معناداری از نظر آماری مشاهده نشده است؛ همبستگی بین مهارتهای تفکر انتقادی و هوش معنوی پس از حذف اثر احتمالی متغییر “رشته تحصیلی” نیز معنا دار نشده است؛ بعد از حذف اثر متغیر کنترل بر ارتباط هوش معنوی وپیشرفت تحصیلی این ارتباط همچنان معنا دار است.
کلمات کلیدی: هوش معنوی، تفکر انتقادی، پیشرفت تحصیلی
ABSTRACT
The relationship between spiritual intelligence and critical thinking a high school students with school achievement.
Aim, This study aimed to investigate the relationship between spiritual intelligence and critical thinking and school achievement of high school students. Method: current study was a descriptive study and relevant data was gathered by critical Thinking skills(form B).Test of spiritual intelligence by king (2008). Inaddition school achievement was assessed by students GPA. Participants were students that were sampled by means multi-stage sampling procedure.The Cochran formula was used to estimale the sample size. The association between variables was assessed by pearson correlation- coeffieient . Inaddition The predictors of school achievement was estimated by multiple regression analysis results. Result showed that relations between spiritual intelligence. Was significant-while the significant while relation was founel between critical thinking and multiple intelligence, moreover. The relation between critical thinking and spiritual intelligence was found. After removing the effect of field of study The assocecattion between critical thinking and spiritual intelligence still was not. Significant but, The relation between spiritual intelligence and academic achievement remained significant.
Keywords: spiritual intelligence, critical thinking, academic achievement
فهرست مطالب
__________________________________________________________
عناوین صفحه
فصل اول: کلیات پژوهش2
مقدمه.2
بیان مساله.3
اهداف پژوهش7
اهمیت و ضرورت8
فرضیات8
تعاریف11
فصل دوم: مبانی نظری پژوهش.14
مقدمه.15
معنویت15
هوش و انواع آن.17
هوش معنوی به عنوان نوع مستقلی از هوش.17
ارائه الگوی ساده برای ارتباط انواع هوش.19
تعاریف، تبیین ها و مدل های هوش معنوی.22
هوش معنوی زوهر و مارشال24
مبانی رشدی هوش معنوی.42
هوش معنوی در برنامه درسی.44
آرمان ها و اهداف برنامه درسی معنوی.46
أ
__________________________________________________________
عناوین صفحه
شیوه های تقویت هوش معنوی.46
تعریف و ماهیت تفکر انتقادی47
مقایسه تفکر انتقادی با تفکر عادی52
تفکر نقادانه از دیدگاه قرآن.53
نظریه های یادگیری همسو با تفکر.54
الگوی کامل تفکر نقادانه.56
پیشرفت تحصیلی.57
عوامل مؤثر بر پیشرفت58
پیشینه داخل کشور.61
پیشینه خارج کشور70
فصل سوم: روش شناسی پژوهش.77
مقدمه.78
جامعه آماری78
روش و حجم نمونه گیری.78
روش گرد آوری داده ها79
ابزار پژوهش.79
سنجش روایی ابزارهای اندازه گیری79
روش تحلیل داده ها82
فصل چهارم:یافته های پژوهشی تحلیل داده ها.83
ب
_________________________________________________________
عناوین صفحه
__________________________________________________________
مقدمه.84
تجزیه وتحلیل فرضیه های پژوهش85
بررسی نورمال بودن توزیع متغیرها86
نتایج توصیفی86
خرده مقیاس های هوش88
خرده مقیاس های مهارت های تفکر.89
تجزیه و تحلیل فرضیه ها.90
فرضیه اول.90
فرضیه دوم.92
فرضیه سوم94
فرضیه چهارم.96
فرضیه پنجم97
فرضیه ششم97
فرضیه هفتم.100
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری و پیشنهادات101
محدودیت ها 104
پیشنهادات پژوهش104
کتابنامه.106
کتابنامه لاتین.117
پ
فهرست جداول
____________________________________________________________________
عناوین صفحه
جدول 2-1.32
جدول2-2.33
جدول2-3.53
جدول3-1.78
جدول4-184
جدول4-2.86
جدول4-387
جدول4-488
جدول4-589
جدول4-690
جدول 4-7.91
جدول4-892
جدول4-993
جدول4-1094
جدول4-11.95
جدول4-1296
جدول4-13.97
جدول4-14.98
ت
_________________________________________________________
عناوین صفحه
__________________________________________________________
جدول4-1599
جدول4-16100
جدول4-17101
جدول4-18101
جدول4-19.102
جدول4-20102
جدول 4-21103
ج
فهرست نمودارها
____________________________________________________________________
عناوین صفحه
نمودار2-119
نمودار2-220
نمودار2-3.21
نمودار2-4.38
نمودار1-4.85
فصل اول:
کلیات پژوهش
مقدمه
آموزش و پرورش دوره متوسطه از اهمیت شایانی برخوردار است. از یک سو دانش آموزان در حال طی کردن دوران بلوغ هستند که به نوبه دغدغه استرسهای ناشی از آن را متحمل میشوند و از سوی دیگر تغییر دوره تحصیلی دانش آموزان، متفاوت بودن شیوه های آموزش و مهم تر از آن مساله انتخاب رشته، ادامه تحصیل واشتغال و تشکیل زندگی در آینده، همگی استرس هایی را به همراه دارد که در پیشرفت یا افت تحصیلی دانش آموزان مؤثر هستند (فراهنگ پور،1390).
از آن جا که در هر نظام آموزشی، پیشرفت تحصیلی به عنوان مهم ترین شاخص توفیق فعالیت های علمی و آموزشی محسوب میشود، بررسی عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از اهمیت خاصی نزد پژوهشگران علوم تربیتی و روانشناسی برخوردار است. پژوهشهای که در اوایل در مورد پیشرفت تحصیلی انجام شده اند که توسل به هوش عمومی به تنهایی برای تبیین موفقیت افراد کافی نیست(جو[1]،2010) و در بهترین شرایط، هوشبهر فقط می تواند تا 20 درصد از موفقیت افراد را پیش بینی کند(گلمن، ترجمه پارسا،1382). به همین دلیل، امروزه بیشتر به تحقیقاتی پرداخته میشود که به جای بررسی نقش تنها یک متغیر به بررسی تأثیر همزمان چندین متغیر بر پیشرفت تحصیلی بپردازند.
گرایش به سوی معنویت به عنوان گرایشی نو، در عرصه های تربیتی و فرهنگی مغرب زمین بیش از عرصه های دیگر به چشم میخورد. این امر به دو دلیل اتفاق افتاده است: نخست آن که، حوزه تعلیم وتربیت بهترین موقعیت و فرصت را برای تبلور معنویت در انسان فراهم می کند. دوم آن موضوع معنویت ذاتاً موضوع تربیتی است(میزانی،1390).
در ﭼﻨﺪ دﻫﻪی اﺧﯿﺮ اﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮع ذﻫﻦ ﭘﮋوﻫشگران را ﺑﻪ ﺧﻮد ﻣﺸﻐﻮل داﺷﺘﻪ ﺗﺎ ﺑﺮای ﭘﺮورش ﺑﯿﺸﺘﺮ روﺣﯿﻪ هدفمندی در زﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل عاﻣﻠﯽ در اﻧﺴﺎن ﺑﺎﺷﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﭘﺮورش آن اﻧﺴﺎن ﻣﺘﻤﺪن اﻣﺮوزی را از ﺧﻄﺮ رﺳﯿﺪن ﺑﻪ ﻧﯿﺴﺘﯽ و ﭘﻮﭼﯽ ﺑﺮﻫﺎﻧﺪ ﻫﻮش ﻣﻌﻨﻮی ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﭘﯿﻮﻧﺪش ﺑﺎ معنا، ارزش و پرورش تخیل، ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ اﻧﺴﺎن ﺗﻮان ﺗﻐﯿﯿﺮ و ﺗﺤﻮل ﺑﺪﻫﺪ ﻓﺮدی ﺑﺎ ﻫﻮش ﻣﻌﻨﻮی ﺑﺎﻻ دارای انعطاف، ﺧﻮدآﮔﺎﻫﯽ، ﻇﺮﻓﯿﺘﯽ برای روبه رو شدن ﺑﺎ دﺷﻮاریﻫﺎ و ﺳﺨﺘﯽﻫﺎ و ﻓﺮاﺗﺮ از آن رﻓﺘﻦ، ظرفیتی برای الهام و شهود، نگرش کل نگر به جهان هستی،درﺟﺴﺘﺠﻮیﭘﺎﺳﺦ ﺑﺮای ﭘﺮﺳﺶﻫﺎی ﺑﻨﯿﺎدی زﻧﺪﮔﯽ ونقد سنتها و آداب و رسوم است(ایمونز[2]،2000).
زوهر[3] (2012، به نقل از حقیق،1391)، معتقد است که برای داشتن استقلال رأی که یکی از ارکان هوش معنوی می باشد. فرد باید توانائی خود انتقادی، تعهد به دنباله روی از راه درست وحتی گاهی شهامت تنها ماندن را داشته باشد. چنین افرادی ممکن است به نظر سر سخت و لجوج برسند، ولی دانش و فرهنگ بدون چنین افرادی هرگز به پیش نمی رود. یکی از ویژگیهای اساسی انسان آگاهی از رفتار خود و برخورداری از نیروی تفکر است. به عبارت دیگر انسان می تواند از رفتار خودآگاه باشد ودر برخورد با مسائل و امور متفاوت از نیروی تفکر خود استفاده کند (شریعتمداری ، 1379).
مدارس امروز متأسفانه به دلیل پیشرفتهای علوم و فنون و براساس بعضی از رویکردهای روان شناختی، توجه خود را بیشتر به انتقال اطلاعات و حقایق معطوف کرده و از تربیت انسانهای متفکر و خلاق فاصله
گرفتهاند.(شعبانی، 1382).
این در حالی که درآیات قرآن مجید با الفاظ و تعابیر متفاوت کلام به سبب آیات متعدد با مضامین گوناگون انسان را به تعقل و تدبر و در یک کلام به عقل گرایی و خرد ورزی دعوت می کنند. بنابراین تربیت انسان را با مبنا و اساس تعقل و تفکر پایه ریزی می کنند.