(۷-۲)
(۸-۲)
که:
: بازده هر سهم شرکت
: درصد افزایش سرمایه از محل مطالبات و آورده های نقدی
: سود نقدی ناخالص هر سهم
: قیمت بازار هر سهم در انتهای سال مالی
: قیمت بازار هر سهم در انتهای دوره مالی
: درصد افزایش در تعداد سهام شرکت (از محل مطالبات، آورده های نقدی، اندوخته ها) قبل از مجمع عمومی سالانه و تصویب سود نقدیقبل از تجزیه و تحلیل این روش محاسبه بازده سهام به شرح مختصری از اجزای تشکیل دهنده و همچنین نحوه مدنظر قرار دادن مزایای ذکر شده سهام عادی با بهره گرفتن از مزایای به کار گرفته در بازده کل می پردازیم(پارسائیان، ۱۳۸۴،ص ۵۲)۱.
الف- سود نقدی
این سود همانند سود تصویب شده، در مجمع عمومی صاحبان سهام جهت تقسیم بین سهامداران است. مقدار سود سهام با میزان درآمد و سودآوری شرکت، وضع مالی و میزان نیاز به پول جهت سرمایه گذاری در طرح های جدید بستگی دارد. این سود بعد از اعلام و تصویب در مجمع عمومی تقسیم و بین سهامداران توزیع می شود. طبق قانون تجارت شرکت های ایرانی مکلفند حداکثر پس از ۸ ماه از تصویب سود توسط مجمع، آن را به سهامداران پرداخت کنند. اکثر شرکتها به دلیل مشکلات نقدینگی سعی در تأخیر پرداخت سود نقدی تا حد امکان دارند. بنابرین رازش پول دریافتی چند ماه پس از تصویب و با شرایط تورم از ارزش نقدی در زمان تصویب کمتر خواهد بود. این مسئله یعنی ارزش زمانی پول در محاسبه بازده کل مورد محاسبه قرار نمی گیرد(همان منبع،ص ۵۸)۲.
ب- مزایای حق تقدم
در محاسبه بازده کل اولاً فرض می شود که سهامدار از حق تقدم خود استفاده میکند، ثانیاًً سهامدار سهام به دست آمده آورده ناشی استفاده از حق تقدم خود را در پایان دوره مالی به همراه اصل سهام خود به فروش می رساند. این دو فرض باعث می شود تا به جای محاسبه ارزش حق تقدم به شرح ذیل:
(۹-۲) درصد افزایش سرمایه (۱۰۰۰- آخرین قیمت سهام در پایان دوره) = ارزش حق تقدم
۲- در محاسبه بازده کل سهام با بهره گرفتن از ضرایب که نشان دهنده درصد افزایش سرمایه (از محل مطالبات و آورده های نقدی سهامداران) و ضریب نشان دهنده درصد افزایش در تعداد سهام (از محل مطالبات و آورده های نقدی سهامداران و از محل اندوخته های شرکت) است، ارزش حق تقدم مد نظر قرار میگیرد. ضمن این که باز هم بایستی از ارزش زمانی پول صرف نظر کرد، چرا که بین زمان پرداخت ارزش اسمی سهم تا زمان دریافت سهم فاصله ای چند ماهه وجود دارد(همان منبع ، ۵۹)۱.
ج- مزایای سود سهمی
معمولاً شرکتها از محل اندوخته ها یا سود انباشته اقدام به افزایش سرمایه و اعطای سهم به سهامداران میکنند و سهامداران در قبال سود سهمی وجهی پرداخت نمی کنند. در محاسبه بازده کل فرض می شود که سهامدار سود سهمی دریافتی را تا پایان دوره نگهداری میکند و تا پایان دوره آن را اصل سهام خود را می فروشد.
د- تفاوت نرخ ابتدا و پایان دوره
سهامدار علاوه بر مزایای سود دریافتی از شرکت در صورت فروش سهم در انتهای دوره سودی معادل مابه تفاوت آخر دوره با اول دوره به دست می آورد. برای اینکه تفاوت نرخ در مدل تحقق یابد باید فرض شود که سهامدار در ابتدا دوره اقدام به خرید سهام کرده و در انتهای دوره آن را می فروشد.
دیدیم که مزایای سهام عادی مانند حق تقدم و سود سهمی و… نیز با توجه به ضرایب به کار رفته است و در فرمول بازده کل مدنظر قرار گرفته است. هرچند بازده کل به دلیل درنظر گرفتن کلیه منافع حاصله توسط سهامداران جامع به نظر میرسد، اما درنظر نگرفتن ارزش زمانی پول و به کارگیری مفروضات تاریخ خرید و فروش سهامداران از نقاط ضعف آن به شمار می رود. تفاوت بازده سود نقدی با بازده واقعی در نوع نگرشی است که این دو روش نسبت به بازده در سهم دارند. روش سود نقدی خود نشأت گرفته از فرمول بازده واقعی است در روش سود نقدی سهامداران انتظار دارند تا علاوه بر به دست آوردن عایدات طی دوره نگهداری سهم به هنگام فروش آن نیز از تفاوت قیمت های خرید و فروش سهم منفعت ببرند، اما در موقع فروش سرمایه گذارانی وجود دارند که سهام را از فروشندگان خریداری میکنند، بنابرین سود حاصله از فروشندگان سهم از طرف خریداران سهم تأمین می شود. خریداران جدید در پایان دوره نگهداری فروشنده و سرمایه گذار جدید خریدار خواهند بود، بنابرین با فرض دوره نگهداری بی نهایت سود نقدی تنها عایدی سهامداران از خرید و فروش سهم خواهد بود. این روش محاسبه بازده دیدگاهی کلان و کلی نسبت به بازده سهم و سهامداران دارد. ولی روش بازده واقعی از دید یک سهامدار منحصر به فرد که سهام را برای دوره ای معین در اختیار دارد آن را مورد محاسبه قرار میدهد، در عمل نیز روش نقدی بیشتر برای پیشبینی بازده در دوره های آتی از طرف سرمایه گذاران به کار می رود. علاوه بر این سهامداران با توجه به بازده واقعی که ارزیابی عملکرد مدیران (به عنوان نمایندگان سهامداران طی دوره نگهداری سهم) می پردازند، علت این امر قبول محاسبه بازده کل به عنوان معیار عایدی سهامداران از دیدگاه شرکت میباشد(پارسائیان، ۱۳۸۴،ص ۶۹)۱.
۳-۴-۲ بازده مورد انتظار
از آنجایی که نرخ بازده به علت ریسک سرمایه گذاری میتواند چندین مقدار ممکن را اختیار کند، محاسبه بازده مورد انتظار به صورت معیاری از تمایل به مرکز متداول است که نرخ بازده مورد انتظار چنین تعریف می شود:
(۱۰-۲)
که:
: نرخ بازده مورد انتظار
: تعداد نتایج ممکن
: احتمال وابسته به نتایج ممکن I ام
: نتیجه ممکن ام
از معادله فوق روشن می شود که عبارت است از میانگین وزنی ریاضی (امید ریاضی) نتایج ممکن، وزن هر نتیجه برابر است با احتمال وابسته به آن نتیجه ممکن(نوروز بیگی، ۱۳۸۶، ص۶۱)۲.
۴-۴-۲ بازده مورد انتظار پرتفولیو
بازده مورد انتظار پرتفلیو از طریق میانگین وزنی بازده مورد انتظار هریک از اوراق بهادار به آسانی قابل محاسبه است.
وزن هایی که برای میانگین مورد استفاده قرار میگیرد، نسبت هایی از وجوه قابل سرمایه گذاری است که در هر یک از اوراق بهادار سرمایه گذاری شده اند، وزن های ترکیب شده پرتفولیو عبارت است از مجموع ۱۰۰ درصد وجوه قابل سرمایه گذاری(نوروز بیگی، ۱۳۸۶،ص ۶۳)۱.
واضح است که روابط میان بازده اوراق بهادار هستند که مرکز تئوری پرتفلیو را شکل میدهند. به منظور مشخص نمودن تأثیر روابط میان بازده اوراق بهادار یک پرتفلیو بایستی ضریب همبستگی میان هر جفت از اوراق بهادار برآورد گردد. ضریب همبستگی یک معیار آماری است که میزان رابطه هر دو متغیر را نشان میدهد. ضریب همبستگی یک معیار نسبی از روابط است که محدوده آن از ۱+ تا ۱ به شرح نمودارهای زیر میباشد.
بازده الف
بازده ب
همبستگی کاملاً منفی
نمودار( ۱-۲ )همبستگی کاملاً منفی
بازده الف
بازده ب
نمودار( ۲-۲) همبستگی کاملاً مثبت
بازده الف
بازده ب
همبستگی صفر و عدم همبستگی