شکل (۴-۲۹)هزینه انتظاری بر حسب معیار ریسک ۳۰ باسه
در ادامه به بررسی تحلیلی نحوه تغییرات هزینه انتظاری نسبت به ارزش در معرض ریسک CVaR برای شبکه ۵۷ باسه پرداخته شده است (شکل ۴-۳۰). برای بررسی این تغییرات از های مختلف و یا به بیانی دیگر از مالکبهره برداری با ارزشگذاریهای ریسک متفاوت استفاده شده است. در های خیلی کم، برای نمونه احتمال آنکه هزینه بزرگتر از ۱۱*۱۰۹ واحد پولی شود کمتر از خواهد بود. برای داشتن این سطح از ریسک همانگونه که از شکل پیداست، هزینه انتظاری ناشی از نصب خازن، دیسپچ توان اکتیو و راکتیو ژنراتورها معادل ۵۶۸.۲*۱۰۶ واحد پولی خواهد بود. با افزایش سطح ریسک پذیری مالک-بهرهبردار از همانگونه که ملاحظه می شود، ۵/۷ درصد کاهش CVaR،۷/۲ درصد افزایش هزینه انتظاری را به دنبال خواهد داشت.از سویی دیگر، در های خیلی زیاد، برای نمونه احتمال آنکه هزینه بزرگتر از ۶.۲*۱۰۹ واحد پولی شود کمتر از خواهد بود. برای داشتن این سطح از ریسک همانگونه که از شکل پیداست، هزینه انتظاری ناشی از نصب خازن، دیسپچ توان اکتیو و راکتیو ژنراتورها معادل ۶۲۸.۵*۱۰۶ واحد پولی خواهد بود.با افزایش سطح ریسک پذیری مالک-بهرهبردار از همانگونه که ملاحظه می شود،۵/۱۴ درصد کاهش CVaR و۱/۳ درصد افزایش هزینه انتظاری را در پی خواهد داشت.مالک-بهره برداری با ارزش ریسک متوسط،برای نمونه احتمال آنکه هزینه بزرگتر از ۹*۱۰۹ واحد پولی شود کمتر از خواهد بود. برای داشتن این سطح از ریسک همانگونه که از شکل پیداست، هزینه انتظاری ناشی از نصب خازن، دیسپچ توان اکتیو و راکتیو ژنراتورها معادل ۵۸۹.۲*۱۰۶ واحد پولی خواهد بود. با افزایش سطح ریسک پذیری مالک-بهرهبردار از همانگونه که ملاحظه میشود،۱/۱۱ درصد کاهش CVaR، حدود۳/۰ درصد افزایش هزینه انتظاری داریم.
در ادامه به بررسی تحلیلی نحوه تغییرات هزینه انتظاری نسبت به ارزش در معرض ریسک CVaR برای شبکه ۱۱۸ باسه پرداخته شده است (شکل ۴-۳۱). برای بررسی این تغییرات از های مختلف و یا به بیانی دیگر از مالکبهره برداری با ارزشگذاریهای ریسک متفاوت استفاده شده است. در های خیلی کم، برای نمونه احتمال آنکه هزینه بزرگتر از ۳۹*۱۰۹ واحد پولی شود کمتر از خواهد بود. برای داشتن این سطح از ریسک همانگونه که از شکل پیداست، هزینه انتظاری ناشی از نصب خازن، دیسپچ توان اکتیو و راکتیو ژنراتورها معادل ۱۷.۳*۱۰۸ واحد پولی خواهد بود. با افزایش سطح ریسک پذیری مالک-بهرهبردار از همانگونه که ملاحظه می شود، ۵/۲ درصد کاهش CVaR، ۳/۷ درصد افزایش هزینه انتظاری را به دنبال خواهد داشت.از سویی دیگر، در های خیلی زیاد، برای نمونه احتمال آنکه هزینه بزرگتر از ۳۴.۶*۱۰۹ واحد پولی شود کمتر از خواهد بود. برای داشتن این سطح از ریسک همانگونه که از شکل پیداست، هزینه انتظاری ناشی از نصب خازن، دیسپچ توان اکتیو و راکتیو ژنراتورها معادل ۲۱.۲*۱۰۸ واحد پولی خواهد بود.با افزایش سطح ریسک پذیری مالک-بهرهبردار از همانگونه که ملاحظه می شود،۵/۱۴ درصد کاهش CVaR و۳/۲ درصد افزایش هزینه انتظاری را در پی خواهد داشت.مالک-بهره برداری با ارزش ریسک متوسط،برای نمونه احتمال آنکه هزینه بزرگتر از ۳۷*۱۰۹ واحد پولی شود کمتر از خواهد بود. برای داشتن این سطح از ریسک همانگونه که از شکل پیداست، هزینه انتظاری ناشی از نصب خازن، دیسپچ توان اکتیو و راکتیو ژنراتورها معادل ۱۹.۹*۱۰۸ واحد پولی خواهد بود. با افزایش سطح ریسک پذیری مالک-بهرهبردار از همانگونه که ملاحظه میشود،۷/۲ درصد کاهش CVaR، حدود ۴/۳ درصد افزایش هزینه انتظاری داریم.
شکل )۴-۳۰)هزینه انتظاری بر حسب معیار ریسک ۵۷ باسه |
شکل (۴-۳۱)هزینه انتظاری بر حسب معیار ریسک ۱۱۸ باسه
در ادامه به بررسی میزان خازنگذاری بهینه برای شبکه های ۳۰، ۵۷ و ۱۱۸ باسه با توجه به مالکبهرهبردارانی با ارزشهای ریسک متفاوت پرداخته شده است. همانگونه که از شکل (۴-۳۲) مشخص است برای شبکه ۳۰ باسه با ارزش ریسک ۲=β ، مقدار خازن مورد نیازMVAR5می باشد در ۶=β، مقدار خازن مورد نیاز MVAR 42، و با ۱۱=β، مقدار خازن مورد نیاز MVAR 80می باشد، بنابراین با افزایش مقدار ارزش ریسکβمالک-بهرهبردار شبکه به دنبال تکیه بیشتر بر انتخاب خازنگذاری و گریز از دیسپچ توان راکتیو ژنراتورها که متغیری است تصادفی سوق پیدا کرده و این امر بر هرینه انتظاری مالک-بهرهبردار شبکه افزوده است.
شکل (۴-۳۲) ظرفیت خازن بر حسب معیار ریسک در شبکه ۳۰ باسه
همانگونه که از شکل (۴-۳۳) مشخص است برای شبکه ۵۷ باسه با ارزش ریسک ۲=β ، مقدار خازن مورد نیازMVAR2/26می باشد در ۶=β، مقدار خازن مورد نیاز MVAR 5/52، و با ۱۱=β، مقدار خازن مورد نیاز MVAR 75/123می باشد، بنابراین با افزایش مقدار ارزش ریسکβمالک-بهرهبردار شبکه به دنبال تکیه بیشتر بر انتخاب خازنگذاری و گریز از دیسپچ توان راکتیو ژنراتورها که متغیری است تصادفی سوق پیدا کرده و این امر بر هرینه انتظاری مالک-بهرهبردار شبکه افزوده است. همانگونه که از مقایسه شکلهای ۴-۳۲ و ۴-۳۳ بر می آید مقدار خازن مورد نیاز شبکه ۵۷ با سه به عنوان نمونه در ۲=β ۳/۵ برابر شبکه ۳۰ با سه و با ۱۱=β مقدار خازن مورد نیاز ۵/۱ برابر بیشتر می باشد. بنابراین همانگونه که انتظار میرفت با افزایش حجم ابعاد شبکه مقدار خازن مورد نیاز نیز افزایش می یابد.
شکل (۴-۳۳) ظرفیت خازن بر حسب معیار ریسک در شبکه ۵۷ باسه
همانگونه که از شکل (۴-۳۴) مشخص است برای شبکه ۱۱۸ باسه با ارزش ریسک ۲=β ، مقدار خازن مورد نیازMVAR135می باشد در ۶=β، مقدار خازن مورد نیاز MVAR 378، و با ۱۱=β، مقدار خازن مورد نیاز MVAR 600می باشد، بنابراین با افزایش مقدار ارزش ریسکβمالک-بهرهبردار شبکه به دنبال تکیه بیشتر بر انتخاب خازنگذاری و گریز از دیسپچ توان راکتیو ژنراتورها که متغیری است تصادفی سوق پیدا کرده و این امر بر هرینه انتظاری مالک-بهرهبردار شبکه افزوده است. همانگونه که از مقایسه شکلهای ۵-۸ و ۵-۹ بر می آید مقدار خازن مورد نیاز شبکه ۱۱۸ با سه به عنوان نمونه در ۲=β ، ۵/۷ برابر شبکه ۳۰ با سه و با ۱۱=β مقدار خازن مورد نیاز ۸۵/۴ برابر بیشتر می باشد. بنابراین همانگونه که انتظار میرفت با افزایش حجم ابعاد شبکه مقدار خازن مورد نیاز نیز افزایش می یابد.
شکل (۴-۳۴) ظرفیت خازن بر حسب معیار ریسک در شبکه ۱۱۸ باسه
در ادامه به بررسی میزان دیسپچ توان راکتیو بهینه برای شبکه های ۳۰، ۵۷ و ۱۱۸ باسه با توجه به مالکبهرهبردارانی با ارزشهای ریسک متفاوت پرداخته شده است. همانگونه که از شکل (۴-۳۵) مشخص است برای شبکه ۳۰ باسه با ارزش ریسک ۲=β ، مقدار توان راکتیو انتظاری حدود MVAR92 می باشد در ۶=β، مقدار توان راکتیو انتظاریMVAR5/72، و با ۱۱=β، مقدار توان راکتیو برابر MVAR5/57می باشد، بنابراین با افزایش مقدار ارزش ریسکβمالک-بهرهبردار شبکه به دنبال تکیه بیشتر بر انتخاب خازنگذاری و گریز از دیسپچ توان راکتیو ژنراتورها که متغیری است تصادفی سوق پیدا کرده و این امر کاهش توان راکتیو انتظاری دیسپچ شده نیروگاهها را به دنبال خواهد داشت.
شکل (۴-۳۵)توان راکتیو انتظاری بر حسب معیار ریسک ۳۰ باسه
همانگونه که از شکل (۴-۳۶ ) مشخص است برای شبکه ۵۷ باسه با ارزش ریسک ۲=β ، مقدار توان راکتیو انتظاری حدود MVAR260 می باشد در ۶=β، مقدار توان راکتیو انتظاریMVAR200، و با ۱۱=β، مقدار توان راکتیو برابر MVAR118 می باشد، بنابراین با افزایش مقدار ارزش ریسکβمالک-بهرهبردار شبکه به دنبال تکیه بیشتر بر انتخاب خازنگذاری و گریز از دیسپچ توان راکتیو ژنراتورها که متغیری است تصادفی سوق پیدا کرده و این امر کاهش توان راکتیو انتظاری دیسپچ شده نیروگاهها را به دنبال خواهد داشت.
شکل (۴-۳۶)توان راکتیو انتظاری بر حسب معیار ریسک ۵۷ باسه
همانگونه که از شکل (۴-۳۷) مشخص است برای شبکه ۱۱۸ باسه با ارزش ریسک ۲=β ، مقدار توان راکتیو انتظاری حدود MVAR675 می باشد در ۶=β، مقدار توان راکتیو انتظاریMVAR525، و با ۱۱=β، مقدار توان راکتیو برابر MVAR275 می باشد، بنابراین با افزایش مقدار ارزش ریسکβ مالک-بهره بردار شبکه به دنبال تکیه بیشتر بر انتخاب خازنگذاری و گریز از دیسپچ توان راکتیو ژنراتورها که متغیری است تصادفی سوق پیدا کرده و این امر کاهش توان راکتیو انتظاری دیسپچ شده نیروگاهها را به دنبال خواهد داشت. با مقایسه شکلهای ۵-۱۰، ۵-۱۱ و ۵-۱۲ مشخص است که با افزایش حجم ابعاد شبکه بر میزان توان راکتیو انتظاری دیسپچ شده نیروگاهها افزوده شده است.
شکل (۴-۳۷)توان راکتیو انتظاری بر حسب معیار ریسک ۱۱۸ باسه
در ادامه به بررسی نتایج برنامه ریزی تصادفی خازنگذاری برای ۴ سال متوالی و با در نظر گرفتن نرخ رشد بار ۱۰ درصد برای شبکه های ۳۰، ۵۷ و ۱۱۸ باسه پرداخته شده است. در این بررسی به ارزیابی میزان انحراف ولتاژ شبکه از میزان ۱ پریونیت پس از خازنگذاری و بهره برداری از شبکه توجه شده است. در ابتدا برای شبکه ۳۰ باسه همانگونه که از شکل (۴-۳۸) مشخص است در سال اول برنامه ریزی و در های پایین، به عنوان نمونه در که مالک-بهره-بردار نصب خازن را به صورت محدود و کمتر از های بالاتر انجام میدهد، با انحراف ولتاژ ۳۸/۱ نسبت به ۱ پریونیت مواجه خواهد شد. در های بزرگتر، به عنوان نمونه که مالک-بهره-بردار نصب خازن را به صورت گسترده و بیشتر از های کمتر انجام میدهد، با انحراف ولتاژ ۱۷/۱ نسبت به ۱ پریونیت مواجه خواهد شد. بنابراین در سال اول برنامهریزی بسته به ارزشگذاری ریسکهای مختلف مالک-بهره بردار ( پایین یا بالا) میزان خازنگذاری در شبکه متفاوت و متعاقب آن انحراف ولتاژ از مقدار ۱ پریونیت در هنگام بهره برداری متفاوت است. برای سال دوم و سوم با توجه به افزایش سطح بار بر میزان انحرافات ولتاژ نسبت به ۱ پریونیت افزوده شده با این وجود محدوده نوسانات ولتاژ در حد مجاز بوده و قابلیت بهره برداری از شبکه میسر میباشد. در سال چهارم و با افزایش بیشتر مقدار بار مصرفی، با های بزرگتر از ۹/۳ که خازنگذاری بیشتری انجام شده است انحراف ولتاژ در حد مجاز بوده و بهره برداری از شبکه بدون سرمایه گذاری در توان اکتیو و راکتیو ژنراتورها میسر است. در های کمتر از ۹/۳ که خازنگذاری کمتر انجام شده است حدود انحراف ولتاژ از مقدار مجاز بیشتر شده و بهره برداری از شبکه مجاز نمی باشد. به عبارت دیگر در صورتی که مالک-بهرهبردار شبکه به هنگام برنامه ریزی تصادفی خازنگذاری مقدار ارزش ریسک کمتر از ۹/۳ را برگزیند در سال چهارم قادر به بهره برداری شبکه با خازنهای نصب شده نبوده و نیاز به سرمایه گذاری و نصب واحدهای نیروگاهی در راستای دیسپچ توان اکتیو و راکتیو ژنراتورها دارد.
شکل (۴-۳۸) نوسانات ولتاژ شبکه ۳۰ باسه بر حسب مقدارβ
در ادامه برای شبکه ۵۷ باسه همانگونه که از شکل (۴-۳۹) مشخص است در سال اول برنامه ریزی و در های پایین، به عنوان نمونه در که مالک-بهره-بردار نصب خازن را به صورت محدود و کمتر از های بالاتر انجام میدهد، با انحراف ولتاژ ۷۷/۲ نسبت به ۱ پریونیت مواجه خواهد شد. در های بزرگتر، به عنوان نمونه که مالک-بهره-بردار نصب خازن را به صورت گسترده و بیشتر از های کمتر انجام میدهد، با انحراف ولتاژ ۵۷/۲ نسبت به ۱ پریونیت مواجه خواهد شد. بنابراین در سال اول برنامه ریزی بسته به ارزشگذاری ریسکهای مختلف مالک-بهره-بردار ( پایین یا بالا) میزان خازنگذاری در شبکه متفاوت و متعاقب آن انحراف ولتاژ از مقدار ۱ پریونیت در هنگام بهره برداری متفاوت است. برای سال دوم و سوم با توجه به افزایش سطح بار بر میزان انحرافات ولتاژ نسبت به ۱ پریونیت افزوده شده با این وجود محدوده نوسانات ولتاژ در حد مجاز بوده و قابلیت بهره برداری از شبکه میسر میباشد. در سال چهارم و با افزایش بیشتر مقدار بار مصرفی، با های بزرگتر از ۸/۴ که خازنگذاری بیشتری انجام شده است انحراف ولتاژ در حد مجاز بوده و بهره برداری از شبکه بدون سرمایه گذاری در توان اکتیو و راکتیو ژنراتورها میسر است. در های کمتر از ۸/۴ که خازنگذاری کمتر انجام شده است حدود انحراف ولتاژ از مقدار مجاز بیشتر شده و بهره برداری از شبکه مجاز نمی باشد. به عبارت دیگر در صورتی که مالک-بهرهبردار شبکه به هنگام برنامه ریزی تصادفی خازنگذاری مقدار ارزش ریسک کمتر از ۸/۴ را برگزیند در سال چهارم قادر به بهره برداری شبکه با خازنهای نصب شده نبوده و نیاز به سرمایه گذاری و نصب واحدهای نیروگاهی در راستای دیسپچ توان اکتیو و راکتیو ژنراتورها دارد.
در انتها برای شبکه ۱۱۸ باسه همانگونه که از شکل (۴-۴۰) مشخص است در سال اول برنامه ریزی و در های پایین، به عنوان نمونه در که مالک-بهره-بردار نصب خازن را به صورت محدود و کمتر از های بالاتر انجام میدهد، با انحراف ولتاژ ۵۸/۵ نسبت به ۱ پریونیت مواجه خواهد شد. در های بزرگتر، به عنوان نمونه که مالک-بهره-بردار نصب خازن را به صورت گسترده و بیشتر از های کمتر انجام میدهد، با انحراف ولتاژ ۳۵/۵ نسبت به ۱ پریونیت مواجه خواهد شد. بنابراین در سال اول برنامه ریزی بسته به ارزشگذاری ریسکهای مختلف مالک-بهره-بردار ( پایین یا بالا) میزان خازنگذاری در شبکه متفاوت و متعاقب آن انحراف ولتاژ از مقدار ۱ پریونیت در هنگام بهره برداری متفاوت است. برای سال دوم و سوم با توجه به افزایش سطح بار بر میزان انحرافات ولتاژ نسبت به ۱ پریونیت افزوده شده با این وجود محدوده نوسانات ولتاژ در حد مجاز بوده و قابلیت بهره برداری از شبکه میسر میباشد.
شکل (۴-۳۹) نوسانات ولتاژ شبکه ۵۷ باسه بر حسب مقدارβ
در سال چهارم و با افزایش بیشتر مقدار بار مصرفی، با های بزرگتر از ۴/۶ که خازنگذاری بیشتری انجام شده است انحراف ولتاژ در حد مجاز بوده و بهره برداری از شبکه بدون سرمایه گذاری در توان اکتیو و راکتیو ژنراتورها میسر است. در های کمتر از ۴/۶ که خازنگذاری کمتر انجام شده است حدود انحراف ولتاژ از مقدار مجاز بیشتر شده و بهره برداری از شبکه مجاز نمی باشد. به عبارت دیگر در صورتی که مالک-بهرهبردار شبکه به هنگام برنامه ریزی تصادفی خازنگذاری مقدار ارزش ریسک کمتر از ۴/۶ را برگزیند در سال چهارم قادر به بهره برداری شبکه با خازنهای نصب شده نبوده و نیاز به سرمایه گذاری و نصب واحدهای نیروگاهی در راستای دیسپچ توان اکتیو و راکتیو ژنراتورها دارد.
شکل (۴-۴۰) نوسانات ولتاژ شبکه ۱۱۸باسه بر حسب مقدارβ