۲- رعایت قاعده تحذیر و اخطاردادن در صورت اقتضای شرایط قبل از تیراندازی:
مقنن در مواد متعددی، رعایت قاعده فوق را مورد تأکید قرار داده و مأمورین را مکلف نموده که قبل از استفاده از سلاح در صورت اقتضای شرایط، اخطار یا هشدار قبلی بدهند (تبصره یک ماده ۳ ق. ب. س.) و یا قبل از به کارگیری سلاح با شورشیان و اخلالگران، نسبت به استفاده از سلاح اتمام حجت نمایند (بند ب ماده ۴ ق. ب. س.) همچنین مستند به تبصره دو ماده ۶ ق. ب. س. مأمورین در صورتی می توانند به سمت وسایل نقلیه تیراندازی کنند که علاوه بر استفاده از وسایل و امکانات هشداردهنده، با صدای رسا و بلند به راننده وسیله نقلیه ایست داده و راننده نیز با جمیع این شرایط، توجهی نکرده باشد (دلیر، ۶۷:۱۳۸۶).
وظایف مأموران مسلح هنگام به کارگیری سلاح:
مستنبط از قانون به کارگیری سلاح، این وظایف به شرح ذیل است:
۱- رعایت مراتب و اصل تناسب در تیراندازی:
یکی از اصول مهم حاکم بر تیراندازی که گامی بلند به سوی تحقق عدالت است، اصل تناسب است، متأسفانه رعایت اصل تناسب در قانون به کارگیری سلاح به طور دقیق و مشخص بیان نشده، به عنوان مثال مأمور می تواند به کسی که مرتکب سرقت یک قرص نان، قاچاق چند جعبه سیگار، یا حمل یا قاچاق چند گرم مواد مخدر شده، تیراندازی نماید. طبق تبصره سه ماده ۳ ق. ب. س. مأمورین مسلح در کلیه موارد مندرج در این قانون در صورتی مجازند از سلاح استفاده نمایند که چارهای جز به کارگیری سلاح نداشته باشند و هنگام به کارگیری سلاح باید در صورت امکان مراتب: ۱- تیر هوایی ۲- تیراندازی کمربهبالا را رعایت نمایند.
بنابرین مأمورین نباید به راحتی و تحت هر شرایطی از سلاح استفاده کنند زیرا همان طور که میدانیم اصل بر عدم جواز استفاده از سلاح است و به کارگیری سلاح نیاز به دلیل منطقی و متعارف دارد، میتوان گفت که مأمورین مسلح و نیروهای پلیس، وظیفهی دفاع از امنیت جامعه و مردم در برابر هر نوع حمله و تجاوز نسبت به امنیت و جان و مال و ناموس اجتماع را بر عهده دارند و مسلم است که حتیالامکان باید دفاع معقول و متناسب با خطری باشد که امنیت جانی و مالی جامعه را تهدید می کند زیرا اگر دفاع از حد معقول تجاوز کند، جنبه کینهجویی به خود میگیرد و می تواند انتقام جویی آسیبدیدگان را به دنبال داشته باشد، چون استفادههای زیاد و نابجا از سلاح نه تنها به تامین آرامش جامعه کمک نمیکند بلکه جامعه را ناامنتر جلوه می نماید و نشانهای جز توحش و ناامنی را برای جامعه به ارمغان نمیآورد و می تواند حتی منجر به نارضایتی عمومی شود همان طور که در دو سال اخیر عدم رعایت اصل تناسب توسط پلیس در ایالات متحده آمریکا، کشور و دولت مذکور را با مشکلات فراوانی مواجه ساخت که تظاهرات چندین ماهه علیه تبعیض نژادی و کشته شدن چند پلیس به دست معترضان که جنبه انتقامجویی داشت تنها بخشی از مشکلات به وجود آمده برای کشور ایالات متحده آمریکا بوده است. آموزش علم حقوق به مأمورین، از جمله شناخت حقوق شهروندی و مخصوصاً علم شناخت جرایم و مجازاتها می تواند گام مهمی باشد برای اینکه مأمورین بتوانند اصل تناسب را هنگام انجام مأموریتها و استفاده از سلاح رعایت کنند.
۲- مأموران مکلفند هنگام تیراندازی به سوی افراد پا را هدف قرار دهند:
اهمیت حفظ جان انسانها، کرامت انسانی و جلوگیری از ریخته شدن خون بیگناه بر هیچکس پوشیده نیست مخصوصاً اینکه وظیفهی مأمورین مسلح و نیروی پلیس حفظ و دفاع از جان و کرامت انسانهاست بنابرین هنگامی که به عنوان آخرین راه چاره نوبت به استفاده از سلاح و شلیک به سمت افراد رسید باید کمربهپایین و پا را هدف قرار دهند این وظیفه در ماده ۷ ق. ب. س. آمده است که اشعار میدارد: «مأموران موضوع این قانون، هنگام به کارگیری سلاح باید حتیالمقدور پا را هدف قرار بدهند و مراقبت نمایند که اقدام آنان منجر به فوت نشود.» چون هدف اصلی، دستگیری فرد مورد نظر و تحویل به مقامات قضایی برای اجرای قانون است چون ممکن است در دادگاه قانونی بیگناهی فرد مورد تیراندازی قرار گرفته به اثبات برسد و وجود هر چند ضعیف این احتمال باعث می شود که مأمورین براحتی از رعایت این وظیفه سرباز نزنند. باید تمام مراحل و مراتب تیراندازی مأمورین مطابق قانون باشد و مجرم شناختن افراد نیز به موجب قانون باشد و مأمورین که باید محافظ و مجری قانون باشند حق ندارند اجرای قانون را مختل نمایند و وظیفهی خطیر قضاوت را برعهده گیرند چون همان طور که میدانیم هیچ مقام قضایی نمیتواند دستور به کارگیری سلاح را صادر کند و تیراندازی طبق دستور مقامات قضایی غیرقانونی است و به کارگیری سلاح تنها باید طبق قانون باشد، طبق قانون مأمورین هم نمی توانند امر قضاوت را مختل کنند و یا عهده بگیرند و اجرا کنند.
۳– مستند به قسمت اخیر ماده ۷ ق. ب. س. مأموران مسلح موظفند هنگام به کارگیری سلاح، مراقبت نمایند به اشخاص ثالث که دخیل در ماجرا نمیباشند آسیب نرسد:
مهمترین وظیفهی مأمورین مسلح و پلیس، محافظت از جان انسانهاست و نباید انجام وظایف باعث به خطر افتادن جان انسانها و وظیفهی والاتر آن ها شود. مثلاً مأمورین در مکانهایی مانند ایستگاههای وسایل نقلیهی عمومی همچون ایستگاه مترو و یا اتوبوس و تاکسی و همچنین در خیابان ها و بزرگراههای شلوغ و پرتردد، باید بسیار مراقبت نمایند که در هنگام تیراندازی به اشخاص ثالث آسیبی نرسد و هر وقت که احتمال آسیب به اشخاص ثالث وجود داشت باید از تیراندازی خودداری نمایند زیرا فرار کردن یک متهم و یا مجرم از چنگال عدالت بهتر از این است که بیگناهی صدمه ببیند و یا فوت کند بنابرین حفظ جان انسانها مهمتر از هر انجام وظیفهایست. توجه به این نکاتی که ذکر کردیم و رعایت آن توسط مأمورین می تواند حتی از وقوع جرم پیشگیری کند چون که عدم رعایت این نکات حتی باعث می شود که مأمورین متهم به ارتکاب جرم واقع شوند. به طور مثال اگر فرد مورد نظر مأمورین در یک پیادهروی پرتردد و یا مرکز خرید شلوغ است و با توجه به مکان و شرایط نوعی، اگر مأمورین اقدام به تیراندازی کنند این اقدام نوعاً باعث صدمه و فوت اشخاص ثالث می شود و مأمورین نیز به این موضوع آگاه باشند نباید اقدام به تیراندازی کنند چونکه ممکن است مرتکب جنایت عمدی و قتل عمد گردند زیرا تبصرهی ماده ۲۹۲ ق. م. ا. اشعار میدارد:
«در مورد بندهای (الف و پ) هرگاه مرتکب آگاه و متوجه باشد که اقدام او نوعاً موجب جنایت بر دیگری میگردد، جنایت عمدی محسوب می شود». بند “پ” در مورد مصادیق جنایتی که خطای محض محسوب می شود این ماده بیان میدارد: «جنایتی که در آن مرتکب نه قصد جنایت بر مجنی علیه را داشته باشد و نه قصد ایراد فعل واقع شده بر او را، مانند آنکه تیری به قصد شکار رها کند و به فردی برخورد نماید». به نظر میرسد کلمه شکار در اینجا موضوعیت ندارد و از باب مثال ذکر شده و صرفاً منظور از این کلمه در اینجا، هدف خاص مورد نظر تیرانداز است.
۲٫۲٫ ۴٫وظایف و تکالیف دولت و سازمان های نظامی و انتظامی
در قانون به کارگیری سلاح و قوانین موضوعهی ما وظیفه و تکلیفی بر عهده دولت و سازمان های نظامی و انتظامی در خصوص استفاده از سلاح تعیین و مشخص نشده است و فقط مسئولیت دولت و سازمان های نظامی و انتظامی در قانون مذکور تعیین و تصویب شده است.