طلاق عاطفی
کناره گیری/ انزواطلبی
ضریب همبستگی
۰۶۳/۰
سطح معناداری
۲۱۷/۰
تعداد
۳۸۴
در جدول ۴-۹با توجه به اینکه سطح معناداری محاسبه شده بیشتر از ۰۵/۰ است فرض صفر پذیرفته می شود و فرض محقق رد می شود. بنابرین فرضیه رد پذیرفته می شود.
فرضیه دوم: میان طلاق عاطفی والدین و شکایات جسمانی کودکان رابطه معناداری وجود دارد.
جدول۴-۱۰ : ضریب همبستگی برای متغیرهای طلاق عاطفی والدین و شکایات جسمانی کودکان
طلاق عاطفی
شکایات جسمانی
ضریب همبستگی
۱۰۵/۰
سطح معناداری
۰۴۰/۰
تعداد
۳۸۴
درجدول ۴-۱۰با توجه به اینکه سطح معناداری محاسبه شده کمتر از ۰۵/۰ است فرض صفر رد می شود و فرض محقق پذیرفته می شود.بنابرین فرضیه بالاپذیرفته می شود.
فرضیه سوم: میان طلاق عاطفی والدین و اضطراب / افسردگی در کودکان رابطه معناداری وجود دارد.
جدول۴-۱۱: ضریب همبستگی برای متغیرهای طلاق عاطفی والدین و اضطراب / افسردگی در کودکان
طلاق عاطفی
اضطراب / افسردگی
ضریب همبستگی
۲۰۷/۰
سطح معناداری
۰۰۰/۰
تعداد
۳۸۴
درجدول ۴-۱۱-با توجه به اینکه سطح معناداری محاسبه شده کمتر از ۰۵/۰ است فرض صفر رد می شود و فرض محقق پذیرفته می شود. بنابرین فرضیه بالا پذیرفته می شود.
فرضیه چهارم: میان طلاق عاطفی والدین و مسائل اجتماعی کودکان رابطه معناداری وجود دارد.
جدول۴-۱۲: ضریب همبستگی برای متغیر طلاق عاطفی و مسائل اجتماعی کودکان
طلاق عاطفی
مسائل اجتماعی
ضریب همبستگی
۲۹۹/۰
سطح معناداری
۰۰۰/۰
تعداد
۳۸۴
با توجه به جدول ۴-۱۲-می بینیم که بین متغیرطلاق عاطفی و مسائل اجتماعی کودکان همبستگی (رابطه) وجوددارد. بنابرین فرضیه بالاپذیرفته می شود.
فرضیه پنجم: میان طلاق عاطفی والدین و مسائل فکری کودکان رابطه معناداری وجود دارد.
جدول۴-۱۳: ضریب همبستگی برای متغیر طلاق عاطفی و مسائل فکری
طلاق عاطفی
مسائل فکری
ضریب همبستگی
۱۹۶/۰
سطح معناداری
۰۰۰/۰
تعداد
۳۸۴
با توجه به جدول ۴-۱۳ میبینیم که بین متغیر طلاق عاطفی و مسائل فکری همبستگی خطی (رابطه) دارند. بنابرین فرضیه بالا پذیرفته می شود.
فرضیه ششم: میان طلاق عاطفی والدین و مسائل مربوط به توجه کودکان رابطه معناداری وجود دارد.
جدول۴-۱۴: ضریب همبستگی برای متغیر طلاق عاطفی والدین و مسائل مربوط به توجه
طلاق عاطفی
مسائل مربوط به توجه
ضریب همبستگی
۲۴۲/۰
سطح معناداری
۰۰۰/۰
تعداد
۳۸۴
با توجه به جدول ۴-۱۴می بینیم که بین متغیر طلاق عاطفی والدین و مسائل مربوط به توجه کودکان همبستگی خطی (رابطه) دارند. بنابرین فرضیه بالا پذیرفته می شود.
فرضیه هفتم: میان طلاق عاطفی والدین و رفتار بزهکارانه در کودکان رابطه معناداری وجود دارد.
جدول۴-۱۵: ضریب همبستگی برای متغیرطلاق عاطفی والدین و رفتار بزهکارانه
طلاق عاطفی
رفتار بزهکارانه
ضریب همبستگی
۲۶۲/۰
سطح معناداری
۰۰۰/۰
تعداد
۳۸۴
با توجه به جدول ۴-۱۵ میبینیم که بین متغیر طلاق عاطفی والدین و رفتار بزهکارانه همبستگی خطی (رابطه) دارند. بنابرین فرضیه بالا پذیرفته می شود.
فرضیه هشتم: میان طلاق عاطفی والدین و رفتار پرخاشگرانه در کودکان رابطه معناداری وجود دارد.
جدول۴-۱۶ : ضریب همبستگی برای متغیرطلاق عاطفی والدین و رفتار پرخاشگرانه
طلاق عاطفی
رفتار پرخاشگرانه
ضریب همبستگی
۷۱۵/۰
سطح معناداری
۰۰۰/۰
تعداد
۳۸۴
با توجه به جدول ۴-۱۶ میبینیم که بین متغیر طلاق عاطفی والدین و رفتار پرخاشگرانه همبستگی خطی (رابطه) دارند. بنابرین فرضیه بالا پذیرفته می شود.
فصل پنجم:
خلاصه، نتیجه گیری و پیشنهادات
۵-۱-مقدمه
پس از گردآوری مطالب نظری مربوط به این پژوهش، جمع آوری داده ها و تحلیل آن ها، زمینه برای بحث و نتیجه گیری فراهم شده است. این فصل شامل بحث و نتیجه گیری، محدودیت ها و پیشنهادهای پژوهش است.
۵-۲-بحث و نتیجه گیری
این مطالعه به بررسی رابطه طلاق عاطفی والدین با اختلال های رفتاری-هیجانی دختران۷ تا ۱۲سال دامغان می پردازد ، در ادامه به فرضیه های پژوهشی و تبیینهای مرتبط به هر یک پرداخته شده است.
فرضیه اصلی:
طلاق عاطفی زوجین اختلال های رفتاری – هیجانی کودکان راپیش بینی میکند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیر رفتار پرخاشگرانه و نمره کل اختلال های رفتاری- هیجانی بهترین پیشبینی کننده طلاق عاطفی میباشد.
جهت تبیین نتیجه فوق می توان گفت احتمالاً یکی از نیازهای اساسی انسانها در تمام مراحل زندگی داشتن حمایت اجتماعی است. حمایت اجتماعی کودکان با زمینههای زندگی اجتماعی- فرهنگی آن ها مرتبط است. دلیل عمده ایجاد حمایت اجتماعی را باید در رابطه فرد با جامعه اش بخصوص در دوران اهمیت کودکی و نوجوانی جستجو کرد. محیط گرم و حمایت کننده در خانواده ، انتظارات سنجیده ی والدین و سایر بزرگسالان از توانایی ها و امکانات نوجوانان و حرمت گذاشتن و اهمیت دادن به آن ها باعث رشد حمایت اجتماعی می شود. وقتی به کودکان و نوجوانان گوش بسپاریم،آن ها را جدی بگیریم و مراقب شان باشیم عزت نفس آن ها تقویت می شود،زیرا باعشق و حمایت ،هر انسانی احساس ارزشمند بودن میکند. بنابرین،اگر نوجوانان در محیطی رشد کنند که بزرگسالان مرتب از آن خرده می گیرند،یا آزادی های اساسی آن ها را محدود کنند، یا والدینی که طلاق گرفته اند، حمایت اندکی به دست می آورند.همین طور، اگر حمایت والدین و بزرگسالان از نوجوانان مشروط باشد،به طور طبیعی نمی تواند به آن معیارها برسد و در هر یک از رفتارهای خود،احساس ناتوانی و شکست میکند و قادر نیست که رفتارهای خود را عاری و ناشی از طبیعت سن و سال و امکانات خود بداند. برای آن که فرد از جانب دیگران پذیرفته شود،باید قبل از هر چیز مسئولیت پذیری بالایی داشته باشد و بتواند با اطمینان خاطر و بدون خوار کردن دیگران،آن ها را چنان که هستند بپذیرد و حرمت و کرامت انسانی آن ها را پاسداری کند.
فرضیه های فرعی