جنبه های غیر کارکردی و پنهان انگیزش بودجه به شرح زیر می باشد: (Edvard.deakin, 1987)
ممکن است کارکنان توافق های مشترک علیه افزایش تولید اتخاذ نمایند.
کارکنان تصور می کنند، اگر کارایی افزایش یابد اما این افزایش تداوم نیابد، به از دست دادن شغل آنها منجر شود.
بر اثر فشار بودجه ای سازمانهای غیررسمی فعال خواهند شد.
سعی بر بزرگ نشان دادن هزینه ها خواهد شد. این استدلال که پول زیادی در اختیار خواهد بودو کمتر خرج کردن صرفه جویی تلقی می شود و برای مدیران عالی سازمان خوشایند است.
سعی در تقاضای پول بیش از میزان احتیاج خواهد شد. با این تصور که با مشکل کمبود نقدینگی مواجه نشوند.
۲-۶-۷)جنبه های رفتاری بودجه:
در هر سازمانی بودجه بندی ابزاراساسی برای هدایت فعالیتهای سازمان و تلاشهای کارکنان در جهت اهداف سازمان می باشد. برای مثال بودجه بندی برنامه ریزی سیستماتیک عملیاتی برای آینده نزدیک است و چگونگی تخصیص منابع محدود سازمان در میان بخش های عملیاتی را مورد توجه قرار می دهد. اهداف بودجه به انتظارات مربوط به عملکرد کارکنان مربوط می شود و سرانجام براساس مقایسه نتایج واقعی با بودجه، ارزیابی ها و سنجش عملکرد صورت می گیرد.
بازیگران اصلی در فرایند بودجه بندی، مدیران واحدهای عملیاتی هستند، که هم وظیفه تهیه بودجه را بر عهده دارند و هم اطمینان از اینکه فعالیتهای واحد طبق بودجه انجام می شود . به دلیل ارتباط نزدیک مدیران با بودجه و بودجه بندی، ویژگیهای سیستم بودجه بندی سازمان، رفتارها و گرایشات آنها را تحت تأثیر قرار می دهد . (Covaleski, 2003)
یکی از جنبه های بودجه بندی که رفتار و گرایشات مدیران را تحت تأثیر قرار می دهد، خروجی حاصل از روش های بودجه ای سازمان است. این واکنش از این حقیقت نشأت می گیرد که بودجه واحد پاداشهای مادی و معنوی پرسنل را تحت تأثیر قرار می دهد. برای مثال یک سازمان ممکن است پاداش های مادی مدیران مانند پرداختها به مدیران را موکول به دستیابی به نتایج عملکرد بودجه شده نماید .
( Vander and stede, 2000)
اگرچه دستیابی مدیران به اهداف بودجه شده، منجر به تقویت روحیه برنده بودن آنها می شود که منشأ پاداشهای معنوی همانند اعتماد به نفس است . مدیران واحدهایی که منابع بودجه ای نسبتاً بزرگی در فرایند بودجه بندی نصیبشان می شود ، ممکن است به دلیل دستیابی به بودجه، انتظار پاداش مادی بیشتری را داشته باشند. این مدیران همچنین اگر کارمندان تحت مدیریتشان پایگاه و منزلت بالایی برایشان قائل باشند، ممکن است پاداشهای معنوی بیشتری نصیبشان شود . این منزلت و مقام در پرتو دستیابی به منابع بیشتر واحد به دلیل عملکرد مناسب مدیریت واحد حاصل می شود . (Niskanen, 1971)
اما بنا به دلایل چندی ممکن است مدیران احساس ناخوشایندی در مورد بودجه مالی واحد داشته باشند . وبا رفتارها و گرایشات منفی نسبت به موقعیت واکنش نشان دهند. سازمان منابع محدودی دارد و در موارد کمیابی حاد این منابع مانند وضعیتهای کاهش فعالیت ممکن است مدیران احساس کنند که مبالغ تخصیص یافته کمتر از نیازهای واحد است.(Wentzel, 2002)
این مسأله، به وسیله یک پدیده روانشناختی که خودخواهی نامیده می شود ، تشدید شده است که در آن گیرنده منابع احساس می کند که باید سهم بیشتری از منابع را دریافت کند. ممکن است سازمان برای انگیزش بیشتر، اهداف بودجه ای بالایی را در نظر بگیرد که قابلیت دستیابی به آن مشکل باشد و بنابراین نارضایتی مدیر را به دنبال داشته باشد. (kenis, 1979)
۲-۶-۸)معیارهای بودجه ای:
مسلم است که تصمیم گیری در مورد بودجه نهایی ، ابتدا با دیدگاه دستیابی به اهداف کل سازمان تهیه می شود تا افزایش احساس مطلوبیت اهداف بودجه ای برای بخشی از مدیران. سازمانها ممکن است اغلب در توانایی خود برای تنظیم بودجه ای که موجبات واکنش مثبت مدیران را فراهم سازد، در محدودیت باشند.(mayer, 1995)
در سبکی از مدیریت که اغلب واکنش ها به بودجه نامساعد است، شاید برای سازمان مطلوب باشد که مدیران نسبت به روشهایی که پیامدهای بودجه ای را به دنبال داشته اند، واکنش نشان دهند . به ویژه که مدیران به بی طرفانه بودن روشها، هم در روش های بودجه ای و هم در اجرای این روشها ، علاقه مندند. بیطرفانه بودن روش های بودجه ای بیان می کند که چطور روش های بودجه ای ساختاری سازمان، مطابق با معیارهای مدیران در بیان آنچه که درست می باشد، است . بی طرفی در اجرای روش های بودجه ای بیان می کند که تا چه اندازه، تصمیم گیرندگان بودجه ای مانند سرپرستان منتسب به یک مدیر، روش های بودجه ای را به روشی که با معیارهای مدیر برای درست انجام دادن کارها مطابقت دارد، انجام می دهند. مدیران معمولاً واکنش شدیدتری نسبت به بی طرفانه بودن روش های بودجه ای سازمان دارند تا اجرای بی طرفانه این روشها . (mayer, 1995)
۲-۶-۸-۱)معیارهای بیطرفانه بودن روش های بودجه ای:
مدیران بیطرفانه بودن روش های بودجه ای و اجرای این روشها را چگونه ارزیابی می کنند؟ همانطوری که در شکل۱ نشان داده شده است، معیارهای تعیین بیطرفانه بودن روش های بودجه ای به ۴ دسته تقسیم می شوند: (staley and magner,2002)
۱ – ابراز نظر[۳۸]: روش های بودجه ای باید به مدیران فرصت اظهارنظر درباره تصمیمات بودجه ای که واحد تحت مدیریتشان را تحت تأثیر قرار میدهد را فراهم سازند.
۲- استیناف[۳۹] : روش های بودجه ای باید شامل مقرراتی باشد که برای مدیران حق استیناف تصمیمات بودجه ای مؤثر بر واحد تحت مدیریتشان را فراهم سازد.
۳ – دقت[۴۰] :روش های بودجه ای متداول باید اطمینان دهند که تصمیمات بودجه ای تأثیرگذار بر واحد تحت مدیریت مدیر، اطلاعات دقیق و صحیح ایجاد می کند.
۴ – ثبات رویه[۴۱]: روش های بودجه ای باید در میان واحدهای مختلف سازمان و از دوره ای به دوره دیگر با ثبات رویه به کار روند.
شکل شماره ۲-۱ : معیارهای بی طرفانه بودن روش های بودجه ای و واکنش مدیران به این معیارها
۲-۶-۸-۲) معیارهای بیطرفانه بودن اجرای روش های بودجه ای :
شکل شماره ۲-۱ معیارهای بیطرفانه بودن اجرای روش های بودجه ای را نیز شامل می شود . این معیارها به ۴ دسته تقسیم می شوند : (staley and magner,2002)
حساسیت درون فردی[۴۲] :رفتار تصمیم گیرندگان بودجه ای با مدیران باید توأم با احترام باشد و نگرانی مدیران را به هنگام اجرای روش های بودجه ای درک نمایند .
توجه به عقاید[۴۳] : دست اندرکاران تصمیم گیر در امر بودجه باید توجه صادقانه ای به نظرات مدیرانی که در مورد واحد تحت مدیریت خویش ابرازنظر می نمایند، داشته باشند . این معیار بدین معنی نیست که مسئولین باید نظرات مدیران را در بودجه لحاظ نمایند. چنانچه داده ها و نظرات مدیران در بودجه واحد تحت مدیریت خود مورد توجه قرار نگرفته و رد شود، مدیران خواهان مدرکی خواهند بود، مبنی بر اینکه در تصمیم گیری انجام شده، بررسی کامل و همه جانبه ای صورت گرفته است .
توضیحات[۴۴] : مدیران دست اندرکار بودجه باید توضیحات روشن، به موقع و کافی از مبانی زیربنای تصمیمات بودجه ای به مدیران واحدها ارائه نمایند. این شیوه ممکن است بیانگر اهمیت دادن به مدیری باشد که نظرات بودجه ای وی درباره واحد تحت مدیریتش لحاظ نشده است، به طوری که شامل شواهدی مبنی بر بررسی صادقانه به داده ها و اطلاعات ارائه شده توسط مدیر، قبل از رد کردن این نظرات و داده ها باشد.
عدم جانبداری[۴۵] : دست اندرکاران تصمیم گیر درباره بودجه باید احتمال وقوع هرگونه جانبداری یا توجه بیش از حد به یک بخش در مقایسه با سایر بخشها را از بین ببرند.
۲-۶-۸-۳)واکنش رفتاری در برابر روش های بودجه ای:
شکل شماره ۲- ۱ انواع واکنشها و گرایشات رفتاری مدیران را درباره بیطرفانه بودن روش های بودجه ای و اجرای این روشها نشان می دهد. دو نوع واکنش رفتاری شناخته شده وجود دارد: التزام سازمانی و اعتماد به سرپرست. التزام سازمانی که بیانگر نگرش به سازمان به صورت یک کل است، میزان شناخت مدیران را در مواجهه با مشکلات درون سازمانی می رساند. تعهد و اعتماد دو معیار متداول در تحقیقات رفتار سازمانی است که از اهمیت والایی برخوردار است، چراکه با واکنشهای مثبت کارکنان همانند، عملکرد و انگیزش بهتر، رضایت شغلی بالا و استرس کاری پایین در ارتباطند. هنگامی که مدیران در فرایند بودجه بندی دخیلند، تمایل دارند که تا حد امکان اهداف بودجه ای واحد تحت مدیریت خود انعطاف پذیری بالایی داشته باشد و یا تخصیص منابع بالایی دریافت نمایند ، تا بتوانند همکاری واحد را با سازمان توجیه نمایند. (Van der stede, 2000) چنین رفتاری از منافع شخصی ناشی می شود، زیرا اهداف بودجه ای آسان به صورت اهداف دارای قابلیت حصول بالا و یا تخصیص منابع بیشتر، پاداشهای مادی و معنوی بیشتری برای مدیر به دنبال خواهد داشت. با این وجود از دید سازمان قابلیت انعطاف بیش از حد بودجه ، تخصیص غیربهینه سازمان را به دنبال خواهد داشت. و در نهایت درجه حصول به اهداف سازمان را تحلیل خواهد برد(nouri, 1994) نتایج تحقیقات اخیر نشان میدهد که روش های مناسب بودجه ای و اجرای مناسب این روشها می تواند نقش مهمی در کاهش تمایل مدیران در دستیابی به بودجه های شناور باشد.
(magner and walter, 2002) بیطرفانه بودن روش های بودجه ای و بیطرفانه بودن اجرای این روشها دارای ارتباط متقابل هستند. در توضیح این ارتباط متقابل گفته می شود که مدیران معتقدند برای حداکثرسازی و بهبود کلی فرایند بودجه بندی ارتباط بین روشها و نحوه اجرای آنها ضروری است.(شکل ۲-۲) روش های بودجه ای مناسب واکنش منفی به بودجه های نامناسب را کاهش می دهد. مدیران اغلب احساس ناخوشایندی نسبت به بودجه واحد تحت مدیریتشان دارند. این واکنش منفی به صورت رفتارها و گرایشات منفی بروز می کند. علاوه براین، به دلیل عواملی از قبیل، کمبود منابع و خودخواهی برخی از مدیران، سازمانها در تنظیم بودجه ای که مدیران را ترغیب به واکنش مثبت نماید، محدود شده اند. در چنین شرایطی کیفیت هر دو شکل بیطرفانه روش های بودجه ای و اجرای این روشها می تواند شدت واکنش منفی مدیران به بودجه جاری را کاهش دهد. (magner and Johnson, 1995)
شکل شماره ۲-۲: کاربرد همزمان و توأم بیطرفانه بودن روش های بودجه ای و اجرای روش های بودجه ای
همان طوری که در شکل شماره ۲-۳ مشاهده می شود حتی زمانی که مدیران با بودجه نامطلوبی روبرو می شوند، اگر اعتقاد داشته باشند که روش های بودجه ای مناسب هستند، واکنش منفی کمتری نشان می دهند.
واکنش های رفتاری مدیران | _ | نامطلوب بودن بودجه برای مدیر |
+