پیشینه خارجی پژوهش
توجه به رفتارهای پر خطر در میان معتادان و تلاش جهت شناخت و پیشگیری آن ها و اواخر دهه ۱۹۹۰ از ایالات متحده آغاز شده و گسترش روز افزونی در سایر جوامع داشته است. از سال ۱۹۹۱ ایالات متحده یک برنامه ملی مسأله مدار تحت عنوان سیستم نظارت بر رفتارهای پر خطر جوانان(YRBS) را طراحی و به اجرا گذارده است که ارزیابی ۹ مقوله از رفتارهای پر خطر از نوجوانان را در بر میگیرد. شامل: خشونت، خودکشی، بی ملاحضگی در رانندگی، مصرف دخانیات، الکل و مواد، رفتارهای پر خطر جنسی که احتمال ابتلا به ایدز یا بیماریهای مقاربتی را به دنبال داشته باشد، رفتارهای تغذیه ای ناسالم و عدم انجام فعالیتهای مدنی و ورزش. YRBS یک منبع اطلاعاتی مهم برای پایش میزان شیوع و تغییرات در رفتارهای مرتبط با سلامت در میان دانش آموزان دبیرستانی است که داده های این سیستم توسط مرکز کنترل و پیشگیری بیماریهای ایالات مختلف آمریکا جمع آوری میگردد.
داویسون و نرتل[۸۲](۲۰۰۰) اظهار داشت که احساس افسردگی، تنهایی و انزوا اغلب با رفتارهای پر خطر در معتادان به ویژه خودکشی رابطه مستقیم دارد و به طور مشابه عزت نفس بالا و داشتن منابع حمایتی اجتماعی قوی از عوامل محافظت کننده معتادان در برابر رفتارهای پر خطر هستند.
گوتفرسون[۸۳] (۱۹۸۰) نیز شیوع روز افزون رفتارهای پر خطر در معتادان را با افزایش افسردگی در آن ها مرتبط ساخته و معتقد است که امروزه به دلیل ازدیاد استرس ها و فشارهای وارده به معتادان بروز افسردگی در این دوران افزایش یافته است و دلیل عمده روی آوردن معتادان به رفتارهایی که سلامتی آن ها را مورد تهدید قرار میدهد نیز تلاش برای رهایی از نشانه های افسردگی است.
نتایج مطالعه ای که به منظور بررسی ارتباط رفتارهای پر خطر با برخی نشانگان روانی در ۲۲۲۴ دانش آموز دبیرستانی پایه نهم تا دوازدهم با میانگین سنی ۲/۱۶ سال در ایالت ماساچوست آمریکا انجام شد، نشان داد که بین میزان افسردگی و استرس گزارش شده توسط آزمودنی ها و افزایش میزان رفتارهای پر خطر در آن ها در طول یک ماه گذشته ارتباط معنادار وجود داشته است و یک معادله رگرسیون چند متغیری نشان داد که احساسات مربوط به افسردگی و تحت استرس قرار داشتن با افزایش سطح مصرف دخانیات، افزایش خشونت و درگیری های فیزیکی، رابطه جنسی نا ایمن و رژیم غذایی ناسالم مرتبط میباشد(بروکز[۸۴]، ۲۰۰۲).
بنسون و لفرت[۸۵] (۱۹۹۸) نیز با انجام تحقیقی بر روی ۹۹۴۶۲ دانش آموز دبیرستانی نشان داد که وجود نقاط قوت و امتیازاتی که افراد در خود احساس میکنند میتوانند پیشبینی کننده بروز رفتارهای پر خطر در آن ها باشد. طبق نتایج این پژوهش با افزایش ویژگی های مثبت در نوجوانان (از قبیل عزت نفس، حس یکپارچگی، تاب آوری، هدفمندی در زندگی، ارتباط مثبت با همسالان و …) از میزان بروز رفتارهای پر خطر در آن ها مثل مصرف سیگار، در مطالعه ای که بر روی ۴۴۵ معتاد تزریقی در آلمان انجام گرفته معتادان تحت درمان نگهدارنده به طور معنیدار تزریقات پرخطر کمتری داشتند ولی بین قبل و بعد از درمان در زمینه رفتارهای پرخطر جنسی(تعداد شرکای جنسی و عدم استفاده از کاندوم) تفاوت معنیداری دیده نشد. همچنین در پژوهش متربین[۸۶] و همکاران(۱۹۹۸) که بر روی معتادان تحت درمان نگهدارنده در کشور انگلستان انجام شده است پس از سه ماه رفتارهای پرخطر تزریقی و رفتارهای پر خطر جنسی آن ها کاهش یافته است هرچند که این کاهش در رفتارهای پرخطر جنسی به مراتب کمتر بوده است.
در مطالعه ای دیگر که در کشور فنلاند بر روی معتادان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد انجام شده است پس از یکسال پیگیری و بهره مندی معتادان از خدمات درمان نگهدارنده و مشاورههای معمول کاهش معنی داری را در رفتارهای پرخطر(تزریق مشترک و روابط جنسی ناایمن) آن ها شاهد بودند که در زمینه تزریق مشترک این کاهش بسیار چشمگیر تر از رفتارهای پر خطر جنسی ناایمن بوده است(گوسوپ[۸۷] و همکاران، ۲۰۰۲). الکل، مواد، رفتارهای ضد اجتماع و …کاسته می شود.
کالیچمان[۸۸] (۲۰۰۰) در مرور تحقیقات صورت گرفته روی افراد مبتلا به عفونت HIV گزارش کردهاست که افسردگی، اضطراب و خشونت با اعمال جنسی پر خطر ارتباط معنادار دارد. در مقابل منابع فردی که تاب آوری در مقابل استرس را افزایش میدهند، باعث کاهش رفتارهای پر خطر میگردند.
فیشر[۸۹] (۱۹۹۱) با مطالعه ۲۶۸ دانش آموز دبیرستانی دختر در نیویورک دریافتند که دانش آموزانی که بواسطه نگرشهای نامناسب شان نسبت به غذا خوردن و وزن خود، اضطراب بالاتر و عزت نفس پایین تر داشتند، بیش از سایر دانش آموزان درگیر رفتارهای پر خطر از قبیل مصرف سیگار، مصرف الکل، مصرف مواد و فعالیت جنسی ناایمن با شرکای جنسی بیشتر شده بودند. یافته های این بررسی حاکی از آن بود که رفتارهای پر خطر در نوجوانان آسیب پذیر به صورت خوشه ای و در کنار یکدیگر ظاهر میشوند که نگرش ها و رفتارهای تغذیه ای نامناسب میتواند بخشی از این خوشه ها را بویژه در میان دختران دارای سطوح اضطراب بالا و عزت نفس پایین تشکیل داده و درگیری در سایر رفتارهای پر خطر از قبیل آنچه که در نتایج مطالعه ذکر شد را در فرد پیش بکشد.
البته تحقیقات صورت گرفته در زمینه رابطه عزت نفس و انواع رفتارهای پر خطر نتایج متفاوتی را گزارش کردهاند. برخی مطالعات نشان دادهاند که افرادی که عزت نفس پایین تری دارند بیشتر از آنهایی که عزت نفس بالا دارند به مصرف الکل روی می آورند(باتلر[۹۰]، ۱۹۸۲).
با این وجود برخی بررسی ها روی رابطه عزت نفس و فعالیت جنسی ناسالم نتایج عکس دادهاند.طبق این مطالعات افرادی که دارای عزت نفس بالاتری هستند بیشتر از کسانی که عزت نفس پایین تر دارند به رفتارهای پر خطر جنسی دست میزنند و شرکای جنسی بیشتری نیز دارند(والش[۹۱]، ۱۹۹۱). اما نتایج برخی دیگر از تحقیقات در این زمینه حاکی از آن است که در نوجوانانی که دارای سنین پایین تر و عزت نفس بالاتری هستند، احتمال روی آوردن به رفتارهای پر خطر کمتر از سایر نوجوانان میباشد(برگمن و اسکات[۹۲]، ۲۰۰۱). به طور کلی می توان گفت پیشینه تحقیقی روی ارتباطات عزت نفس و رفتارهای پر خطر پراکنده و با تناقضات بسیاری همراه است که احتمالاً از روش شناختی متفاوت این تحقیقات نشأت میگیرد. نتایج مطالعه ای با هدف بررسی میزان ارتباط میان رفتارهای پر خطر و میزان نقاط قوت و امتیازات آن ها روی ۳۴۳۹ نوجوانان ۱۴ تا ۱۸ سال در ایالت تگزاس آمریکا نشان داد که ارزش ها و امتیازات نوجوانان بهترین پیشبینی کننده های رفتارهای پر خطر (مصرف سیگار، مصرف الکل و داشتن رفتارهای جنسی ناسالم) در آن ها هستند.