کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



 



Carreño Meléndez, J., Morales Carmona, F., Sánchez Bravo, C., Henales Almaraz, C., & Espindola Hernández, J.G. (2007). An explanation of depression and anxiety symptoms in sterile women. Ginecol Obstet Mex. 75(3):133-41.

Carter, J., Applegarth, L., Josephs, L., Grill, E., Raymond, E., & Rosenwaks, B.Z. (2011). A cross-sectional cohort study of infertile women awaiting ocyte donatia: The emotional, sexual, and quality of life impact. Fertility and sterility, 95(2):711-16.

Cattoli, M. A., Allegra, P. E., Levi Setti, D., Carone, M. Bertoli, and Mannom M. (2004). “Impact of Infertility on Couples Quality of life: N Italian Multicenter Survey with SF-36 Questionnaire” Fertility and Sterility 82(2): 103.

Cousineau, T. M., & Domar, A. D. (2007). Psychological impact of infertility.Best Practice & Research Clinical Obstetrics & Gynaecology (21), 293-308.

Covington, S.N., & Hammer Burns, L. (2007). Infertility counseling.2nded. New York: Cambridge University Press. pp:1-17,175-180, 493-506.

Cwikel, J., Gidron, Y., & Sheiner, E. (2004). Psychological inter­actions with infertility among women. Eur J Obstet Gy necol Reprod Biol .117(2): 126­۳۱٫

Daniluk, J. C. (2001).”If we had it to do over again . . .”: couples’ reflections on their experiences of infertility treatments. The Family Journal, 9, 122-133.

Davison, G.C., Neal, J.M., & Kring, A.M. (2004). Abnormal psychology. Translated to Persian by: Dehestani M. Vol 104 ed. Tehran: Virayesh, 293 – ۳۰۴٫

Dohrenwend, B. S., & Dohrenwend, B. P. (1981). Stressful life events: their nature and effect. New York: Wiley.

Domar, A.D., Clapp, D., & Slasby, E. (2000). The impact of group psychological intervention on pregnancy ractes in infertile woman. Fertil Steril; 73(7):805-11.

Donald, A. (2001). What is quality of life? Available at :www.jr2.ox.ac.uk.

Drosdzol, A., & Skrzypulec, V. (2009). Depression and anxiety among Polish infertile couples – and evaluative prevalence study. Jornal of Psychosomatic Obstetrics & Gynecology, 30, 1, 11-20.

Erica, M., Taylor. (2002). The stress of infertility . Hum Ecol ;۹۵(۱): ۱۲٫

Fekkes, M., Buitendijk, S.E., Verrips, GHW., Braat, DDM., Brewaeys, AMA., Dolfing, JG, et al.(2003). Health related quality of life in relation to gender and age in Couples Planning IVF treatmen. Hum Reprod ; 18: 1536-43.

Freeman, E. W., Boxer, A. S., Rickels, K., Tureck, R., & Mastroianni, L. J. R. (1985). Psychological evaluation and support in a program of in vitro fertilization and ernbryo transfer. Fertility and Sterility, 43. 48-53.

Gameiro, S., Nazare, B., Fonceka, A., Moura-Ramos, M., & Cristina Canavarro, M. (2011). Changes in marital congruence and quality of life a cross the transition to parenthood in couples who conceived spontaneously or with assisted reproductive technologies. Fertility and sterility, 96(6), 1457-1462.

Gludice, M.D., Bruce, J.E., & Shirtcliff, E.A. (2010). The adaptive calibration model of stress responsivity. Neuroscience and Biobehavioral Review, in press, corrected proof, Available online.

Haemmerli, K., Zonj, H., Burri, S., Graf, P., Wunder, D., & Perrig-chiello, P. (2008). Psychological interventions for infertile patients: A review of existing research and a new comprehensive approach. Counseling and psychotherapy Research, 8, 4, 246-252.

Hagerty, M. R., Cummins, R. A., Ferriss, A. L., Land, K., Michalos, A. C., Peterson, M., Sharpe, A., Sirgy, J. & Vogel, J. (2001). “Quality of life indexes for national policy: Review and agenda for research”, Social Indicators Research, 55, 1, 1-96.

Hall, U. R. (2000). Stress amongst district nurses: A preliminary investigation. Journal of Clinical Nursing,30(3), 9.

Hart, V. A. (2002). Infertility and the role of psychotherapy Issues in Mental Health Nursing, 23, 31-41.

House, SH. (2011). Epigenetics in adaptive evolution and development: The interplay between evolving species and epigenetic mechanisms. Handbook of Epigenetics: 425-45.

Inhorn, M.C. (2003). Local Babies, Global Science Gender. Religion and In Vitro Fertilization in Egypt, New York: Routledge.

Jordan, C., Revenson, T.A .(1999). Gender differences in coping with infertility: a meta–analy sis. J Behav Med; ۲۲(۴): ۳۴۱­۵۸٫

Khayata, G.M., Rizk, D.E., Hasan, M.Y., Ghazal­Aswad, S., & Asaad, M.A. (2003). Factors influencing the quality of life of infertile women in United Arab Emirates. I nt J Gy naecol Obs. 80(2): 183­۸٫

Kraaij, V., Garnefski, N., & Vliestra, A. (2008). Cognitive coping and depressive symptoms in definitive infertility: A perspective study . Journal of Psychosomatic Obstetrics & Gynecology, 29, 1, 9-16.

Kuchenhoff, J. (1999). Unfulfilled desire for children: What is the grief for men? Ther Umsch. 56(5): 260­۴٫

Lash, J.P., Wang, X., Greene, T., Gadegbeku, C.A., Hall, Y., & Jones, K. (2006). Quality of life in the African American study of Kidney diseases and hypertensipon: Effects of blood pressure management . American journal of kidney diseases; 47: 956 – ۶۴٫

Lemieux, J. (2011). Quality of life measures in breast cancer clinical trials, Journal of national cancer Institute, 103, 3, 1093.

Lin, Y. (2002). Counseling a Taiwanese women with infertility problem. Counseling Psychology Quarterly;I5(2): 209.

Linden, W. (2005). Stress management: from basic science to better practice. Philadelphia: SAGE publication ;. p.83-5.

Liu, L. (2006). “Quality of life as a social representation in China: A qualitative study”, Social Indicators Research, 75, 217 – 240.

Liz, T. M., & Strauss, B. (2005). Differential efficacy of group and individual/couple psychotherapy with infertile patients. Human Reproduction, 20,5, 1324-1332.

Lopes, C., Antoni, M., Penedo, F., Weiss, D., & et al. (2010). A pilot study of cognitive behavioral stress management effects on stress, quality of life, and symptoms in persons with chronic fatigue syndrome. University of Miami, FL.USA.

Lowedermilk, D. & Perry, S. (2004). Maternity and women`s health care. 8th ed. United States: Mosby; P: 1274.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-29] [ 04:10:00 ب.ظ ]




ترغیب کلامی یا قانع سازی کلامی (یعنی اینکه به افراد گفته می شود که آن ها توانایی رسیدن به هر چیزی را که می خواهند به آن برسند رادارند) می‌تواند کارایی شخص را افزایش دهد. این ممکن است از ۴منبع اطلاعاتیِ رایج تر باشد ومعمولاً توسط والدین، معلمان، همسران، دوستان و درمانگران عمل می شود. برای اینکه قانع سازی کلامی مؤثر افتد باید واقع بینانه باشد (سید محمدی،۱۳۷۸).

طهماسبی پور و کمانگیری ضمن تحقیقی که در زمینه بررسی ارتباط نگرش مذهبی با میزان اضطراب ،افسردگی و سلامت روان گروهی از بیماران سه بیمارستان تهران به عمل آوردند،‌به این نتیجه رسیدند که نگرش مذهبی با دو مقوله اضطراب و افسردگی همبستگی منفی و با سلامت روان همبستگی مثبت دارد.

بیرشک و همکاران به بررسی رابطه تنیدگی ،افسردگی و اضطراب از یک سو و مذهب از سوی دیگر پرداختند .نتایج نشان داد که بین مذهبی بودن و اضطراب رابطه منفی وجود دارد.

پژوهش جمالی با موضوع بررسی رابطه بین نگرش مذهبی ،احساس معنابخش بودن زندگی و سلامت روان در دانشجویان نشان داد که بین نگرش مذهبی و سلامت روان همبستگی مثبتی وجود دارد.

پناهى (۱۳۸۲)میان میزان پاى‏بندى به نماز وسطح اضطراب در دانش‏آموزان ،رابطه معکوسى به دست آورد.

حیدرى (۱۳۸۲) نشان داد که میان جهت‏گیرى مذهبى و رضامندى از زندگى زناشویى، رابطه مثبت معنادارى وجود دارد.

افراد(دانشجویان دانشگاه شهیدبهشتی)دارای جهت گیری مذهب درونی نسبت به افراد دارای جهت گیری مذهب بیرونی از شادکامی بیشتری برخوردارند.(دکتر شهیدی،۱۳۸۳)

در تحقیقات امنی و ملک شاهی(۱۳۸۰)،گله دار و ساکی(۱۳۸۰)،آزموده و شهیدی(۱۳۸۶)،خداپناهی و خاکساری(۱۳۸۴)،اشاره شده است که همبستگی منفی میان نگرش مذهبی با اضطراب مرگ و افسردگی وجود دارد.در این تحقیقات ‌به این نکته اشاره شده است که افراد دارای جهت گیری مذهبی درونی یعنی افرادی که معتقدند مذهب در ریشه آن ها وجود دارد ،در مقایسه با افرادی که جهت گیری مذهبی بیرونی دارند،یعنی مذهب را وسیله ای برای دستیابی به چیزهای دیگری می دانند ،سلامت روانی بیشتری دارند.

جهت گیری مذهبی با افزایش سلامت روانی و کاهش اختلالات روانی رابطه داشته و قادر است تا به صورت مثبت سبک مقابله مثبت را پیش‌بینی کند. علاوه بر همگرایی بین دو مقیاس جهت گیری مذهبی و مقابله مذهبی ، مقیاس جهت گیری مذهبی قادر است تا گروه‌های موجود با تفاوت در جهت گیری مذهبی را از یکدیگر تفکیک و متمایز سازد.( بهرامی،۱۳۸۳)

هادیان‏فرد در تحقیقی(۱۳۸۴) گزارش کرد افرادى که بر مبناى باورهاى دینى عمل مى‏کنند، احساس ذهنى و بهزیستى بالاترى دارند.

با توجه به اهمیت و تأثیر مثبت آموزه‏هاى دینى بر سلامت روان و شادکامى انسان، پژوهش‏هاى زیادى در این زمینه در ایران انجام یافته و نتایج مهمى گزارش شده است. (براى مثال ر.ک: کاظمى، کریمى، انصارى، حسینى و وزیرى‏نژاد، ۱۳۸۵) .

پژوهشی با هدف بررسی نگرش‌های دینی وپایبندی مذهبی دانشجویان و ارتباط آن با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی آن ها در شهرستان سنندج در سال ۸۵ صورت گرفت. نشان داد بین نگرش‌های مذهبی وپایبیندی مذهبی ارتباط معنادار وجود داشت .همچنین ارتباط بین نگرش مذهبی با پیشرفت تحصیلی دانشجویان معنادار است .بین پایبندی مذهبی و پیشرفت تحصیلی نیز رابطه معناداری وجود داشت.( طیری،۱۳۸۵)

میان شادکامى دینى دانش‏پژوهان مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى (ره) قم با شادکامى روان‏شناختى رابطه معنادار مثبت و با افسردگى، رابطه معنادار منفى وجود دارد.( على‏محمدى،۱۳۸۵)

مقایسه نتایج به دست آمده بین نمونه مورد بررسی در کارکنان دانشگاه علوم پزشکى بقیه الهو افراد خارج از دانشگاه در رابطه با اهمیت دادن به خواندن نماز، بیانگر وجود تفاوت معنادار (P<0.01) بین آن ها است.( آقایانی چاوشی،۱۳۸۶)

جهت گیری مذهبی درونی شده به عنوان یک عامل کلیدی برای سلامت روانی نقش ایفا می‌کند. توجه به مذهب درونی در مداخله های پیشگیرانه و درمانی می‌تواند عامل مؤثری در سلامت روانی به حساب آید.(جان بزرگی ، تهران، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، دانشکده پزشکی،۱۳۸۷)

بین جهت گیری مذهبی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی، واحد آزادشهرو اضطراب و افسردگی آنان رابطه تنگاتنگی وجود دارد لذا به نظر می‌رسد تقویت و درونی سازی ارزش های دینی می‌تواند منجر به افزایش سطح سلامت روانی دانشجویان گردد.( بیانی ،۱۳۸۷)

جهت گیری دینی درونی ،خود مهارگری افراد( دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه گیلان) را قوی می کندو باعث می شود که افراد حتی در غیاب منبع قدرت بیرونی نیز به طور مطلوب و مولد عمل کنند .‌بنابرین‏ از طریق درونی سازی دین و آموزه های دینی می توان انسان هایی را تربیت کرد که از خودمهارگری بالایی برخوردار باشند.( حسین خانزاده ،۱۳۸۷)

بین جهت گیری مذهبی دانشجویان (دانشگاه آزاد اسلامی واحد آزادشهر)و اضطراب و افسردگی آنان رابطه تنگاتنگی وجود دارد ،لذا به نظرمی رسد تقویت و درونی سازی ارزش های دینی می‌تواند منجر به افزایش سطح سلامت روانی دانشجویان گردد.(دکتر بیانی،۱۳۸۷)

بین دانشجویان دختر و پسر دانشگاه محقق اردبیلی از نظر جهت گیری مذهبی و از نظر ویژگی های شخصیتی تفاوت معنادار به دست آمد(دکتر میکائیلی،۱۳۸۸)

بین نمره مذهب درونی دانشجویان دانشکده پرستاری مامایی زنجان، باسن ،شغل ،مقطع تحصیلی(کاردانی یاکارشناسی)ارتباطی مثبت وباحضوردرمراسم مذهبی ووضعیت تاهل ارتباطی منفی و معنی داری داشت.( اقوامی،۱۳۹۰)

بین جهت گیری مذهب بیرونی و سرسختی روانشناختی (دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول)تفاوت معنی داری وجود دارد(یاسمی نژاد،،۱۳۹۰)

دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی با جهت گیری مذهبی درونی نسبت به دانشجویان با جهت گیری مذهبی بیرونی دارای اضطراب مرگ پایین تر و دانشجویان زن نسبت به مرد دارای اضطراب مرگ بالاتری بودند.( منصورنژاد،۱۳۹۰)

باورهای مذهبی می‌تواند پیش‌بینی کننده سلامت روان در دانشجویان(دانشگاه هرمزگان)باشد.( صادقی فرد؛۱۳۹۱)

درتحقیقی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه نشان داد بین جهت گیری مذهبی و سلامت روان افراد رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد (عارفی،۱۳۸۸)

۲-۳-بررسی نظریه های سلامت روان :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:10:00 ب.ظ ]




لازم به یادآوری است که هر یک از فصول هفت گانه فوق به زیر فصل ها و اجزای مربوط تقسیم بندی می‌شوند.

در نظام مالی دولت ، بودجه کل کشور با اهداف کوتاه مدت و بلند مدت در بودجه سالانه پیش‌بینی و به مرحله اجرا در می‌آید به طوری که در نظام جدید بودجه ریزی اولاً شرح و تعداد تبصره های بودجه در مقایسه با نظام مالی گذشته که به صورت تبصره های دائمی در بودجه سالانه تکرار می گردید ، تغییرات اساسی ایجاد شده است. به طوری که تبصره های دائمی به صورت یک قانون دائمی به تصویب رسیده است. ثانیاًً : در شکل و طبقه بندی تبصره ها و تقسیم بندی درآمدهای عمومی و اختصاصی و نیز هزینه های دولت از محل درآمدهای پیش‌بینی شده تغییر اساسی ایجاد شده است. ثالثاً : با اصلاح و طبقه بندی درآمدها و هزینه ها، بودجه کل کشور با استانداردهای پذیرفته شده توسط صندوق جهانی پول (I.M.F) و با نظام مالی جدید [۲]۱(G.F.S) منطبق و هماهنگ می‌باشد زیرا در نظام مالی جدید شفاف سازی درآمدها و هزینه ها به عنوان یک اصل در نظام مالی جدید شناخته شده است. رابعاً در نظام مالی جدید که درآمدها و هزینه ها مبتنی بر استانداردهای جهانی است که توسط صندوق جهانی پول تعریف شده است وضعیت مالی دولت در اقتصاد ملی نیز شفاف می‌گردد. به عبارت دیگر به سادگی می توان بدهی دولت را به اقتصادی ملی محاسبه کرد. زیرا که کالاهای سرمایه ای یا سایر امور از محل بودجه عمومی در اقتصاد ملی مشخص و قابل محاسبه می‌باشد.

به طور کلی دولت با اصلاح نظام حسابداری (تغییر روش حسابداری از روش نقدی به روش تعهدی) و با انجام اصلاحات دیگر (اصلاح روش های مدیریت بودجه اجرای سیستم نظارت بر ساختار بودجه کشور و اصلاح نظام تشکیلاتی و سازمان دهی بودجه و … ) که در راستای شفاف سازی درآمدها و هزینه ها انجام شده است ، تغییرات بنیادی در نظام مالی دولت ایجاد می شود.

دوره های مالی اقلام سرمایه ای به عنوان سرمایه دولت در بودجه کل کشور و صورت های مالی و تراز دریافت و پرداخت دولت تعریف و تبیین نشده است.

‌بنابرین‏ ، اصلاح روش حسابداری دولتی و تغییر آن از روش نقدی تعدیل شده به روش تعهدی و مطابق با نظام مالی (G.F.S) در واقع بیانگر آنالیز ارقام هزینه ، درآمد ، دارایی و بدهی و تبیین ارقام بودجه در جهت شفاف سازی نظام بودجه ای و در نتیجه ارزیابی عملکرد دولت در حوزه می‌دانی وسیع تر از آنچه که در سیستم حسابداری دولتی و روش نقدی تعدیل شده تا پایان سال ۱۳۸۰ مترتب بوده است.

به طور کلی ، از ابتدای سال ۱۳۸۱ مبانی بودجه و تقویم صورت های مالی و نیز تراز دریافت ها و پرداخت های دولت مبتنی بر راهبردهای اساسی و در صورت اصلاح ساختار اداری و مالی و مدیریتی کشور در راستای تقویت بنیه دفاعی ، تأمین اشتغال و دیگر نیازهای مالی دولت می‌باشد که از طریق به کارگیری روش های بهبود کیفیت و استفاده از مکانیزم هایی که موجب افزایش تولید و سرمایه گذاری در کشور می شود عینیت می‌یابد . ‌بنابرین‏ ، تحقق این اهداف که به اختصار بیان شد در رأس برنامه ای کلان دولت قرار دارد که بایستی با برنامه ریزی و اجرای طرح های عمرانی در برنامه های زمان بندی شده که در نظام بودجه تعریف و تبیین می‌گردد و با لحاظ نمودن سیاست های پولی و ارزی دنبال گردد. در این صورت برنامه های دولت در جهت محرومیت زدایی ، اشتغال ، برقراری امنیت در داخل مرزهای کشور ، حفظ محیط زیست و دیگر اهداف ترسیم شده و در برنامه های پنج ساله توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی مشخص می شود ، تحقق می‌یابد. (همان منبع)

۲-۱-۶- ارزش خالص در نظام جدید مالی دولت

در نظام جدید مالی دولت ، ارزش خالص برابر است با ارزش کل دارایی ها منهای بدهی های دولت می‌باشد و به عنوان یک اصل در صورت های مالی و تراز دریافت و پرداخت محاسبه و منظور می شود. از سوی دیگر ارزش خالص همواره بر دو اصل درآمد و هزینه استوار می‌باشد ‌بنابرین‏ درآمدها موجب افزایش ارزش خالص و هزینه ها باعث کاهش آن می‌گردند. عوامل دیگری که در تعیین ارزش خالص تأثیرگذار هستند اختصاراً به شرح زیر می‌باشند.

۱- دارایی های سرمایه ای

آن قسمت از دارایی های وزارتخانه ، سازمان دولتی و یا شرکت دولتی که در امر تولید یا انجام خدمات برای بیش از یک سال به کار می رود در نظام جدید مالی تحت عنوان دارایی های سرمایه ای تعریف می‌شوند.

۲- دارایی های تولید شده

آن قسمت از دارایی های وزارتخانه ، سازمان یا شرکت دولتی که در امر تولیدی به کار گرفته می شود و در نظام جدید مالی تحت عناوین «دارایی های ثابت ، موجودی انبار و اقلام گران بها» تعریف شده اند و صرفاً در نتیجه تولید به دست می‌آیند را دارایی های تولید شده می‌نامند.

۳- دارایی های تولید نشده

دارایی هایی هستند که تولید نمی شوند ولی در امر تولید نقش مؤثری دارند مانند : زمین ، سرقفلی ، و … به طور کلی ارزش خالص از حاصل جمع تراز عملیاتی (درآمدها ، دارایی های سرمایه ای و دارایی های مالی) به دست می‌آید که اجزاء هر یک در نظام جدید بودجه نویسی تعریف شده اند.

۲-۱-۷- طبقه بندی بودجه در نظام جدید بودجه کل کشور بر حسب منابع مالی

به طور کلی در نظام جدید مالی دولت ، بودجه به طبقات مختلفی تقسیم بندی می‌شوند که هر یک جایگاه خاصی در نظام جدید بودجه دارند و از هر طبقه در بودجه کل کشور تعاریف خاصی شده است که به اختصار بیان می شود.

۱- طبقه بندی بودجه بر حسب منابع مالی

در این دسته بندی ، بودجه از نظر منابع مالی به سه طبقه تقسیم می شود:

الف) درآمدها

ب) واگذاری دارایی های مالی

ج) واگذاری دارایی های سرمایه ای

۲- طبقه بندی بر حسب مصارف

در این طبقه بندی ، بودجه از منظر هزینه ها و مصارف دولت در یک دوره یکساله تقسیم بندی می‌شوند و شامل :

الف) اعتبارات هزینه

ب) اعتبارات تملک دارایی های مالی

ج) اعتبارات تملک دارایی های سرمایه ای

۲-۱-۸- قوانین و مقررات مالی

منظور ، قوانین و مقررات ناظر بر نحوه انجام امور مالی وزارتخانه ها ، سازمان ها و مؤسسات دولتی است که به نحوی از انحا از بودجه کل کشور استفاده می‌کنند ‌بنابرین‏ وزارتخانه ها ، سازمان ها و مؤسسات دولتی ، دریافت ها و پرداخت های خود را مطابق همین قوانین و مقررات انجام می‌دهند . به عبارت دیگر همه سازمان های دولتی کلیه درآمدهای تحصیلی را مطابق قوانین و مقررات مالی بایستی وصول و به حساب درآمد عمومی کشور منظور نمایند همچنین دریافت هایی که تحت عنوان درآمدهای اختصاصی می‌توانند وصول و برابر مقررات مربوط هزینه نمایند تابع قوانین و مقررات ناظر بر وصول درآمدها و انجام هزینه از محل درآمدهای اختصاصی می‌باشد. از طرفی قانون اساسی محور سایر قوانین هر کشور به شمار می رود که به آن ام القوانین می‌گویند و سایر قوانین در چارچوب آن قانون وضع می شود از جمله :

اصل ۵۳ قانون اساسی که «کلیه دریافت های دولت در حساب های خزانه داری کل متمرکز و همه پرداخت ها در حدود اعتبارات مصوب و به موجب قانون انجام می‌گیرد».

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:10:00 ب.ظ ]




محدودیت ها

الف) محدودیت در قلمروپژوهش

    • محدودیت در محدوده پژوهش که فقط شهرستان بهشهر بوده است.

    • محدودیت در ابزار گردآوری داده ها که فقط از طریق پرسشنامه بوده است.

  • محدودیت در جامعه اماری.

ب) محدودیت های اجرایی

    • همکاری نامناسب بعضی از مدارس در تکمیل پرسشنامه و تحویل آن به صورت ناقص.

    • عدم همکاری بعضی از مدیران در جهت توزیع پرسشنامه در بین معلمان خود.

    • همکاری ضعیف در ارائه به موقع پرسشنامه تکمیل شده توسط معلمان.

    • محدودیت در دسترسی به منابع خارجی معتبر.

  • محدودیت دسترسی به کتب مرتبط با فشارهای شغلی.

پیشنهادها

الف) پیشنهادهای مبتنی بر یافته های پژوهش

بر اساس یافته ­های حاصل از بررسی سوال اول پژوهش پیشنهاد می­ شود:

– تسهیل کردن بار مسئولیت پذیری معلمان از لحاظ شغلی و به وجود آوردن امنیت شغلی

– گسترش مشارکت بیشتر معلمان در طرح ها وبرنامه های شغلی

– توجه به نوع مسئولیت پذیری معلمان و هدایت آن در جهت مثبت

بر اساس یافته ­های حاصل از بررسی سوال دوم پژوهش پیشنهاد می­ شود:

– توجه به شخصیت اجتماعی معلمان و کاهش استرس

– توجه به فرهنگ محیط و مدرسه و عوامل تاثیر گذار بر شخصیت اجتماعی معلمان

بر اساس یافته ­های حاصل از بررسی سوال سوم پژوهش پیشنهاد می­ شود:

– کاهش میزان استرس معلمان

– استفاده ‌از تجربه و فعالیت‌های معلمان باتجربه در جهت کاهش فشارهای شغلی و روانی

– هدایت افکار معلمان از لحاظ روحی روانی در جهت خلق فرصت های جدید

– اتخاذ تدابیری جهت افزایش رفاه حال معلمان وخانواده هایشان وکاهش بار روحی روانی

ب) پیشنهادات برای پژوهشگران آتی

    • بررسی عوامل تاثیر گذار بر افزایش و کاهش جایگاه شاخص های موثردر فشارهای شغلی معلمان.

    • بررسی شاخص ­ها و مؤلفه‌ ­های اثر گذار برفشارهای شغلی در سایر مدارس.

    • انجام پژوهش حاضر بر روی مدیران و معلمان شهرها و استان‌های دیگر کشور.

  • استفاده از ابزارها و دیدگاه های دیگر در زمینه کاهش فشارهای شغلی.

منابع

الف) منابع فارسی

– پرداختچی، محمد حسن.(۱۳۸۸). بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری و فرسودگی شغلی مدیران و معلمان مدارس شهرستان تاکستان، ‌فصل‌نامه رهبری و مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار.

– حسینی نسب و همکاران. (۱۳۹۱). بررسی رابطه بین سبک­های رهبری ‌بر اساس نظریه لیکرت مدیران مدارس با رضایت شغلی دبیران مقطع متوسطه شهرستان پارس آباد. ‌فصل‌نامه علوم تربیتی شماره ۲۰

– حسینی، سیدمحمدمهدی.(۱۳۸۸). راهکارهای کاهش فشار شغلی و افزایش انگیزش در میان کارکنان سازمان زندان ها، ‌فصل‌نامه علوم تربیتی، اصلاح و تربیت، شماره ۷۶٫

– خسروی نژاد، شهزاد.(۱۳۹۲). بررسی رابطه بین سبک مدیریت و رضایت شغلی معلمان مقطع متوسطه دختر و پسر شهرستان اندیمشک ‌در سال‌ تحصیلی ۹۳-۱۳۹۲٫ کنفرانس مدیریت شیرازدی ماه.

– رابینز، پی ا،(۱۳۸۶). مبانی رفتار سازمانی؛ مترجمان: علی پارسائیان و سید محمد اعرابی، تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی.

– سیدجوادین،رضا.(۱۳۸۴). مدیریت منابع انسانی و امورکارکنان، تهران: نگاه دانش.

– عابدی، محمدرضا.(۱۳۸۱). بررسی و مقایسه اثربخشی روش­های مشاوره شغلی به سبک نظریه یادگیری اجتماعی، سازگاری شغلی و مدل شناختی، رفتاری شادمانی فودایس بر کاهش فرسودگی مشاوران آموزش و پرورش شهر اصفهان. رساله دکترا چاپ نشده، دانشگاه علامه طباطبایی تهران.

– فرهمند، فاطمه.(۱۳۸۶). استرس و فرسودگی شغلی در معلمان، تهران: حوا.

– گودرزی، آزاده.(۱۳۸۵). اضطراب به کسی رحم نمی‏ کند، روان‏شناسی جامعه، شماره ۳۵٫

– مرادی، ادیب. (۱۳۹۰). شغل معلمی و معلم، شهریور، مجله رشد، شماره ۱۸۹٫

– معمارزاده غلامرضا.(۱۳۸۹). بررسی ضرورت تناسب شخصیت شاغل با مشاغل عملیاتی پرخطر جذب و استخدام صحیح و افزایش کارایی.‌فصل‌نامه علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس، شماره۳

– میرسپاسی، ناصر.(۱۳۷۸). نگرشی راهبردی بر نظام اداری و توسعه، نشریه فرایند مدیریت و توسعه، شماره۴۷

– هدایتی خواه، مهرنوش.(۱۳۹۱). رویکردهای نوین توانمندسازی کارکنان و مدیران روزنامه دنیای اقتصاد، شماره ۲۶۳۱ به تاریخ چهارده اردیبهشت.

– یزدی، سیده منور و همکار.(۱۳۸۹). اثرتعاملی بین ابعاد فشار روانی شغلی و رضایت شغلی مدیران. ‌فصل‌نامه مطالعات روانشناختی،دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه الزهرا، شماره ۲

ب) منابع انگلیسی

    • Holland J. L.; (2004)The career key and career choice Holland’s personality types.

    • Martínez de la Casa Munoz A, del Castillo Comas C, Magaña Loarte E, Bru Espino I, Franco Moreno A, Segura Fragoso A.(2008). Study of the prevalence of burnout in doctors in the Health Area of Talavera de la Reina. Aten Primaria

    • Mazur, P. J., & Lynch, M. D. (2009). Differential impact of administrative, organizational, and personality factors on teacher burnout. Teaching and Teacher Education

    • Mishel, W; Skinner, J; Rowe, G; Gork, C; (2008) Views of job satisfactionand dissatisfaction in Australian long-term care; J Clin Nurs Mar;12(2).

    • Ronit Bogler (2001)The Influence of Leadership Style on Teacher Job Satisfaction; 37; 662 Educational Administration Quarterly

    • www. javaran.persianblog.ir

پیوست­ها

    1. ۱٫ Morales ↑

    1. Morgun ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:10:00 ب.ظ ]




تدوین چارچوب نظری برای حسابداری بخش عمومی، به عنوان ابزاری برای افزایش کیفیت اعتبار گزارش حسابرسان، احتمالا در پیاده سازی نظام حسابداری تعهدی، تاثیرگذار است. فرهنگ ‌پاسخ‌گویی‌ و پاسخ خواهی از عوامل مؤثر بر پیاده سازی نظام حسابداری تعهدی است. نظر ‌به این که نظام حسابداری و گزارشگری مالی مبتنی بر مبنای تعهدی، از دیرباز به عنوان یکی از ابزارهای اصلی در ایفا و ارزیابی مسئولیت پاسخ گویی مالی مطرح بوده است، برخی از سازمان های دولتی، در راستای فراهم کردن تسهیلات لازم برای ایفا و ارزیابی مسئولیت پاسخ گویی، به سمت استفاده از مبنای حسابداری تعهدی کامل، حرکت کرده‌اند و به نظر می‌رسد، پیاده سازی کامل حسابداری تعهدی در بخش های عمومی کشور، ضروری باشد .مبنای حسابداری مورد استفاده در بخش های دولتی، می‌تواند بر اطلاعات مالی و تصمیم گیری های مبتنی بر این اطلاعات تأثیرگذار باشد. (وکیلی،۱۳۹۱)

دولت‌ها در قبال شهروندان، ‌در مورد تحصیل و مصرف منابع مالی، مسئولیت پاسخگوئی دارند. مفهوم مسئولیت پاسخگوئی، با تأکید بر حقوق شهروندان مقرر می‌دارد که ‌دولت‌های‌ منتخب مردم، ‌در مورد افزایش منابع مالی که از طریق وضع مالیات و عوارض و یا استقراض، صورت می‌گیرد، دلایل ‌قانع کننده و منطقی به شهروندان و یا نمایندگان قانونی ایشان، ارائه نمایند. از سوی دیگر، ‌در مورد مصرف منابع مالی و نتایج عملیاتی که منابع مالی برای آن مصرف گردیده است نیز مسئولیت پاسخگوئی عمومی دارند. با توجه به اهمیتی که تعیین میزان درآمدها و هزینه های واقعی یک دوره مالی در ادای مسئولیت پاسخگوئی دولت‌ها و ارزیابی این مسئولیت توسط شهروندان و نمایندگان قانونی آن ها دارد، لذا روش های شناسائی و اندازه‌گیری درآمدها و هزینه های دولت‌ها نیز از اهمیت قابل ملاحظه‌ای برخوردار خواهد بود. به همین جهت مبانی نظری حسابداری و گزارشگری مالی دولتی در دو دهه آخر قرن بیستم، بر استفاده از مبنای تعهدی در حسابداری و گزارشگری مالی دولت‌ها و واحدهای تابعه آن ها تأکید داشته و نظامهای حسابداری اغلب ‌دولت‌های‌ کشورهای توسعه یافته ‌بر مبنای‌ تعهدی طراحی و به مورد اجراء گذاشته شده است. با توجه به مطالب پیش گفته شده، مبنای حسابداری تعهدی قادر است، درآمدهای تحقق یافته و هزینه های انجام شده یک دوره مالی را گزارش نماید. گزارش درآمدهای تحقق یافته و هزینه های انجام شده یک دوره مالی، در ارتقاء سطح مسئولیت پاسخگوئی، نقش در خور ملاحظه‌ای داشته و شهروندان را در جریان حقایق و عملیاتی که دولت‌ها در یک دوره مالی انجام می‌دهند، قرار می‌دهد. استفاده از مبنای تعهدی در حسابداری و گزارشگری مالی دولتی موجب می‌شود تا شهروندان با دریافت اطلاعات شفاف ‌در مورد درآمدها و هزینه های یک دوره مالی، ارزیابی خود را از کفایت یا عدم کفایت در آمدهای یک دوره مالی برای تأمین هزینه خدمات ارائه شده توسط دولت در همان دوره مالی ارتقاء بخشند. ارائه اطلاعات دقیق درآمدها و هزینه های شهرداری‌ها در گزارش‌های مالی و مقایسه ارقام واقعی درآمدها و هزینه ها با ارقام پیش‌بینی شده در بودجه سالانه‌، تصویر شفافی از عملکرد آن ها جهت قضاوت آگاهانه واحدهای نظارت‌کننده بی‌طرف و مستقل و نمایندگان قانونی شهروندان در شورای اسلامی شهر و سایر استفاده‌ کنندگان اطلاعات مالی، ارائه نموده و ارزیابی ایشان را دقیق‌تر می‌کند.(سید حسینعلی ابریشم،۱۳۸۷)

۲-۳-۴-مبانی گزارشگری مالی دولت و مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌

بررسی سیر تطور هر پدیده ای نیازمند معیارهای قابل اتکا و از پیش تعیین شده است. مقایسه حوزه های اساسی حسابداری و گزارشگری مالی نیز از این قاعده مستثنی نیست و برای انجام چنین امری باید معیارهای قابل قبول، مبنای مقایسه قرار گیرند. از آنجا که حسابداری و گزارشگری مالی از دیرباز ابزار ایفا و ارزیابی مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ مالی بوده و در دو دهه اخیر نیز زمینه لازم را برای مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ عملیاتی فراهم ‌کرده‌است، نظامهای حسابداری دولتی باید از قابلیت های لازم برای تحقق چنین امری برخوردار باشد.(باباجانی،۱۳۹۰)

در دو دهه اخیر، ‌دولت‌های‌ کشورهای توسعه یافته و اغلب کشورهای در حال توسعه تلاش نموده اند تا با انجام مطالعات علمی و تجربی نسبت به تدوین چارچوب نظری و اصول و استانداردهای دولتی اقدام کرده و مبانی نظری حاکم بر نظام های حسابداری مورد عمل خود را استحکام بخشند .این در حالی است که متولیان حسابداری و گزارشگری مالی دولت جمهوری اسلامی ایران، ضمن غفلت از تدوین چارچوب نظری و اصول و استانداردهای دولتی و نادیده گرفتن مبانی نظری پذیرفته شده، دستگاه های اجرایی کشور را از به کارگیری یک دستورالعمل حسابداری متکی به پشتوانه نظری و علمی محروم ساخته اند.( باباجانی، ۱۳۸۸)

۲-۳-۵- معیار اندازه گیری و مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌

بر اساس بیانیه ۳۴ هیئت استانداردهای حسابداری دولتی معیار اندازه‌گیری، از عوامل مهم و کلیدی یک نظام حسابداری و گزارشگری مالی است. در حال حاضر دو معیار اندازه گیری شناخته شده از مبانی نظری حسابداری دولتی و همچنین تجزیه و تحلیل ساختار نظام حسابداری کشورهای پیشرفته به شرح زیر قابل استخراج است:

الف- اندازه‌گیری جریان منابع مالی: این نوع اندازه گیری که در فعالیت‌های غیر انتفاعی موسوم به فعالیت‌های از نوع دولتی، مورد استفاده قرار می‌گیرد و با استفاده هم زمان از مبنای حسابداری تعهدی تعدیل شده همراه است، بر اندازه‌گیری جریان منابع مالی تأکید می‌کند. بدین معنی که صرفاً ورود منابع مالی و خروج منابع مالی و موجودی پایان دوره منابع مالی، اندازه‌گیری و گزارش می‌شود. در فعالیت‌های از نوع دولتی که دولت از بابت آن ها مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ مالی دارد، تحصیل منابع و مصرف این منابع در فعالیت‌ها و برنامه های مصوب، اهمیت داشته و لذا به‌کارگیری معیار اندازه‌گیری جریان منابع مالی به همراه استفاده از مبنای تعهدی تعدیل شده و سیستم حسابداری «حساب‌های مستقل»[۲۰]در انجام مقصود، کفایت می‌کند. در این سیستم، به دلیل اهمیت اندازه‌گیری جریان منابع مالی، منحصراًً ورود (تحصیل) منابع مالی و خروج منابع مالی (خرید کالا و خدمات)، ثبت و گزارش می‌شود. لذا استفاده از منابع اقتصادی نظیر دارای‌های سرمایه‌ای از طریق مکانیزم استهلاک، مورد توجه قرار نمی‌گیرد و اطلاعات بهای تمام شده کالا و خدمات از آن قابل استخراج نمی‌باشد. این نوع اندازه‌گیری در تحصیل و مصرف وجوه عمومی و اختصاصی در اغلب کشورها از جمله آمریکا استفاده می شود.

اطلاعات کلیدی حاصل از استفاده از معیار اندازه‌گیری جریان منابع مالی، به شرح زیر است:

۱- جریان ورودی و خروجی منابع مالی جاری برحسب منبع مالی (درآمد عمومی و اختصاصی و …) و محل مصرف آن (هزینه های جاری، عمرانی و اختصاصی و …).

۲- آیا جمع منابع مالی تحصیل شده تکافوی منابع مالی مصرف شده را می‌کند.

۳- مقایسه منابع و مصارف مالی پیش‌بینی شده با منابع و مصارف واقعی و تعیین مانده پایان سال منابع مالی جاری و تعیین جاری و تعیین مازاد یا کسری دوره مالی.

این قبیل اطلاعات از طریق صورت‌های مالی نظیر صورت درآمد، هزینه و تغییرات در مازاد تخصیص نیافته و همچنین صورتحساب عملکرد سالانه بودجه و ترازنامه فراهم می‌گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:09:00 ب.ظ ]