تاریخچه، نظریه راتر:
نظریه راتر قویاً تحت تاثیر کارهای آدمی بوده است. وی مانند اسکینر و تدورا اعتقاد دارد که بیشتر رفتارها آموختنی است. اما با نظر اسکینر در این مورد که رفتار صرفاً بوسیله متغیرهای بیرونی شکل داده می شود مخالف است وی همچنین از روش مطالعه اسکینر که روش فک آزمونی معروف است انتقاد می کند و معتقد است که روش او نماینده یادگیری در جهان واقعی یعنی محیطی که ما در آن واکنش متقابل و تعامل داریم، نیست همین طور مطالعات اسکینر روی حیوانات را مورد انتقاد قرار می دهد و معتقد است که چنین پژوهشهایی تنها باید به عنوان نقطه آغاز برای ترک رفتار پیشینه انسان تلقی شود به همین جهت راتر و پیروانش تحقیقات خود را صرفاً روی آزمودنی های انسان متمرکز کرده اند. (کریمی، 1375، ص 198).
راتر گسترده تر از بتدورا در فرآیندهای شناختی می پردازد. برخی از روانشناسان می گویند که راتر دارای رفتارهای «شناختی شده» می باشد. (کانتور، و زیر کل 1990، ص 137).
وی پیشنهاد می کند که ما خود را به صورت موجوداتی هشیار که قادر به تاثیرگذاری و تجربیاتمان هستیم و تصمیماتی می گیریم که زندگیمان را تنظیم میکنددرک می نماییم(سیدمحمدی، 1357، ص 451).
مفاهیم اساسی نظریه یادگیری اجتماعی:
راتر برای این که کارکرد شخصیت را شرح دهد، چهار مفهوم اساسی را معرفی کرد. توان رفتار، انتظار، ارزش تقویت، موقعیت روانی، این مفاهیم به صورت زیر به هم مربوط می شوند. وقوع توان رفتار در هر موقعیت به خصوص حاصل انتظار منجر شدن آن رفتار به تقویتی خاص در آن موقعیت و ارزش آن تقویت است. (راتر، 1975،ص 57).
توان رفتار:
توان رفتار یعنی احتمال که در تمام رفتارهایی که می توانیم در یک موقعیت معین انتخاب کنیم و آنها را نشان دهیم. یک رفتار یا پاسخ خاص داده خواهد شد.
گزینش یک رفتار دیگر بر پایه برداشت ذهنی ما از موفقیت قرارداد بنابراین توان رفتار نه تنها تحت تاثیر موقعیت محرک قرار دارد. بلکه گزینش هشیار ما از این چهره های رفتاری موجود با در نظر گرفتن ادراک ذهنی ما از موقعیت نیز بر آن تاثیر دارند. دیدگاه راتر با دیدگاه اسکینر تفاوت دارد، در حالیکه اسکینر به رویدادهای پرداخت که به صورت عینی قابل مشاهده باشند. توصیف راتر هم اعمال آشکار و هم اعمال ناآشکار را در بر دارد. اعمال ناآشکار، فرآیندهای شناخی درونی ما هستند، که نمی تواند به طور مستقیم مشاهده شوند. برای راتر فرآیندهای شناختی، دلیل تراشی، سرکوب، در نظر گرفتن چاره ها و برنامه ریزی را شامل می گردد. یعنی متغیرهایی که رفتار گرایان اسکینری آنها را رفتار نمی دانند (سیدمحمدی، 1377، ص 491).
مفهوم توان رفتاری راتر، نسبی است. او می کوشند که احتمال وقوع یک رفتار خاص را در ارتباط با رفتارهای دیگر که مرد می تواند در آن موقعیت به نمایش بگذارد پیش بینی کند. توان رفتاری نه فقط تحت تاثیر آنچه در بیرون است (رویدادهای محرک یا موقعیت بیرونی) قرار می گیرند.
بلکه همچنین، به وسیله آنچه در درون است (انتخاب هشیار از میان شقوق رفتاری مختلف بر مبنای درک ما از موقعیت) تحت تاثیر واقع می شود(دوان شولتز 1377، ص 535).