1-1-3:نظامی. 14
1-1-4: اقتصاد. 14
1-1-5: تقسیمات کشوری. 16
1-1-6: آموزش وجمعیت. 16
1-1-7: دین ومذهب 17
1-1-8: زبان 17
1-1-9: نقشه سیاسی اکراین 18
بخش دوم :نگاهی به تاریخ اکراین 20
1-2-1: تاریخ اولیه اکراین 20
1-2-2 : مبارزه برای استقلال 21
1-2-3 : اتحاد جماهیر شوروی واکراین. 23
1-2-4 : یک ملت مستقل. 24
1-2-5 : انقلاب نارنجی 26
1-2-6: انتخابات 2006. 28
1-2-7 : انتخابات 2010 30
1-2-8 : بازگشت انقلاب 32
بخش سوم : ریشه ها وروند شکل گیری بحران اکراین. 36
1-3-1: اهمیت اکراین برای روسیه. 36
1-3-2 : اهمیت اکراین برای اتحادیه اروپا 37
1-3-3 : رابطه تجاری اتحادیه اروپا با اکراین 38
1-3-3-1 : روابط ناتو با اکراین 38
بخش چهارم : روند بین المللی شدن بحران اکراین. 39
دکترین حقوقی روسیه در بحران اکراین. 47
فصل دوم : دکترین حمایت از شهروندانی که در معرض خطر جدی تبعیض ،تروریسم و پاکسازی قومی قرار گرفته اند
مقدمه 46
بخش اول: تابعیت ونقش آن در دکترین حمایت 49
2-1-1: مفهوم تابعیت 49
2-1-2 : اصول ومبانی تابعیت 50
2-1-3 : انواع تابعیت . 50
2-1-3-1 :تابعیت اصلی یا مبداء. 50
2-1-3-2 : روش خون. 51
2-1-3-3 : روش خاک. 51
2-1-3-4: تابعیت اکتسابی 51
2-1-3-5 : جدا شدن قسمتی از خاک 52
2-1-3-6: تابعیت موثر 53
2-1-3-7: قضیه نوته بام. 54
نتیجه گیری 55
بخش دوم : تروریسم ،تبعیض و پاکسازی قومی ودکترین حمایت. 58
2-2-1 : تروریسم. 58
2-2-1-1: مفهوم تروریسم. 58
2-2-2-2 : مفهوم لغوی تروریسم 59
2-2-2-3 :مفهوم اصطلاحی تروریسم در حقوق بین الملل 60
2-2-2-4 : تروریسم داخلی وبین المللی 62
2-2-3 : پاکسازی قومی . 63
2-2-4: تبعیض علیه گرو ه های قومی 65
2-2-5 :گاهشمار بحران اکراین. 66
نتیجه گیری . 70
فصل سوم : دکترین دعوت دولت حاکم به حضور نظامی. 72
بخش اول : مفهوم دولت در حقوق بین الملل. 72
3-1-1:تعریف جامع دولت . . 73
بخش دوم: دوژور ودوفاکتو. 74
بخش سوم: شناسایی بین المللی دولت ها وآثار آن در حقوق بین الملل. 76
بخش چهارم: استانداردهای دوگانه روسیه وغرب در برخورد با حقوق بین الملل 79
نتیجه گیری 81
فصل چهارم: دکترین مداخله بشر دوستانه. 83
بخش اول: حاکمیت 86
بخش دوم: مفهوم مداخله. 88
4-2-1: اصل عدم مداخله 90
4-2-2: اقدامات مجمع عمومی. 91
بخش سوم: مداخله بشر دوستانه 93
4-3-1 : شورای امنیت و مداخله بشر دوستانه 96
4-3-2: نمونه های مداخله بشر دوستانه 98
4-3-2-1: مداخله بشر دوستانه در عراق 98
4-3-2-2 : مداخله بشر دوستانه دربوسنی 99
4-3-2-3: مداخله بشر دوستانه درروآندا 100
4-3-2-4: مداخله بشر دوستانه درکوزو. 100
نتیجه گیری . 101
فصل پنجم: دکترین حق تعیین سرنوشت. 104
مقدمه 104
بخش اول: تاریخچه حق تعیین سرنوشت 106
بخش دوم: مستندات و مفهوم حق تعیین سرنوشت. 110
5-2-1:منشور،قطعنامه ها وعملکرد سازمان ملل متحد . 112
5-2-2:اعلامیه جهانی حقوق بشر،میثاقین وکنوانسیونهای حقوق بشری 115
بخش سوم : دیدگاه حقوق بین الملل نسبت به جدایی طلبی . 117
5-3-2: جدایی طلبی در مبارزه با استعمار . 121
5-3-2 : جدایی طلبی در مبارزه با اشغال نظامی و حکومت های استبدادی 122
بخش چهارم : جدایی چاره ساز . 124
5-4-1 :جدایی چاره ساز وبحران کوزوو . 126
نتیجه گیری 127
فصل ششم : دکترین تحریم اقتصادی اتحادیه اروپا. 130
بخش اول : آشنایی با اتحادیه اروپا 132
6-1-1: قوانین اتحادیه اروپا 133
6-1-2: ساختار اتحادیه اروپا 134
6-1-3: بانک مرکزی اتحادیه اروپا. 135
بخش دوم: دکترین تحریم اقتصادی اتحادیه اروپا علیه روسیه 137
6-2-1: تاریخچه تحریم اقتصادی. 143
6-2-2: مفهوم تحریم اقتصادی 145
6-2-3 : تحریم های اتحادیه اروپا علیه روسیه. 148
6-2-4: آثار و پیامدهای تحریم در روسیه 152
6-2-5: آیا اتحادیه اروپا به پشتیابنی نظامی از اکراین روی می آورد؟. 156
6-2-6: جایگاه حقوقی تحریم های اتحادیه اروپا علیه روسیه . 159
بخش سوم: سازمان ملل ولزوم همکاری های بین المللی در اعمال مجازات تحریم. 165
6-3-1 :شورای امنیت وتحریم های اقتصادی 167
6-3-1-1 : پرونده عراق 168
6-3-1-2 : پرونده کره شمالی. 169
6-3-1-3: پرونده ایران. 169
6-3-1-4:پرونده یوگسلاوی. 170
6-3-1-5 : سایر موارد 171
بخش چهارم : نقش تحریم های شورای امنیت در حفظ واعاده صلح وامنیت جهانی. 171
نتیجه گیری 174
منابع 177
چکیده
درادامه روند دموکراسی خواهی مردم اکراین از انقلاب نارنجی وسرخوردگی از حکومت فاسد یانوکویچ طرفدارروسیه ،باردیگراکراین رادرآستانه تغییرات جدی قرارداد . درسال 2013 مجددا مردم آن کشوربا حضورگسترده درخیابانهای کییف مقدمات سقوط دولت یانوکویچ و فراروی به روسیه را فراهم آوردند.با روی کار آمدن دولت و پارلمان مخالف روسیه در این کشور با حمایت های معنوی غرب نفوذ روسیه درآن کشور کم رنگتر شد و حوزه نفوذ غرب تا پشت دروازه های روسیه رسید.این تغییرات به مزاق روسیه خوش نیامد و این کشور را مجبور به واکنش تند نمود که منجر به الحاق کریمه در ژانویه 2014 به خاک آن کشور شد.روسیه برای توجیه اقدامات غیرقانونی و نامشروع خود در اکراین تفسیرهای غیر منطقی و آزاد از اسناد و قواعد بینالمللی ارائه داده، بنحوی که در عمل اراده مداخله جویانه آن کشور به کلی اصل حاکمیت قانون را در روابط بینالمللی زیرسوال برده است. روسیه در مسیر تحمیل اراده خود به جامعه جهانی به اصولی همچون « دعوت دولت حاکم به حضورنظامی» ، «حق تعیین سرنوشت »، «مداخله بشردوستانه»و«اصل مسوولیت برای حمایت از اتباع»متوسل شدهاست. اتحادیه اروپا نیز با همراهی ایالات متحده امریکا برای مقابله با روسیه و کنترل افزون طلبی های آن کشور،اقدام به اعمال تحریم های یک جانبه و فرا قطعنامه ای ،بدون مجوز از شورای امنیت نموده است. بحران اکراین برخورد دوگانه و مصادره به مطلوب کردن قواعد و استانداردهای حقوق بینالملل از سوی غرب و روسیه را بخوبی نشان داد و بار دیگر ثابت نمود که آنها چگونه در یک زمان واحد در مقابل دو وضعیت کاملا مشابه به لحاظ حقوقی، دو موضع متفاوت و متضاد را اتخاذ می کنند. برای نمونه مواضع اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا در مقابل تحولات سوریه ، بحرین و یمن این دوگانگی را بهوضوح نشان میدهد، و عدم شناسایی استقلال کوزوو در بحران بالکان از سوی روسیه به بهانه مغایرت با اصل لزوم حفظ تمامیت ارضی کشور و اصل عدم مداخله در مقابل دفاع پرشورآن کشور از استقلال و تمامیت ارضی سوریه و محکوم کردن مداخلات بیگانگان در آن کشور، با تهاجم نظامی روسیه به قلمرو حاکمیت اکراین در تعارض آشکار قرار دارد. الحاق کریمه و حضور نظامی روسیه به تجویز مجلس آن کشور و نادیده گرفتن حاکمیت ملی کشور اکراین نقض آشکار حقوق بینالملل می باشد.مواضع اتخاذی روسیه نشان میدهد که آن کشورهیچ اعتقادی به حق تعیین سرنوشت ملتها ندارد و دغدغه اصلی آن کشور اجرای قواعد حقوق بینالمللی نیست ،بلکه هدف تامین منافع خود به بهای نادیدهگرفتن استقلال و تمامیت ارضی کشورهای پیرامونی است. بحران اکراین نشان داد که حقوق بینالملل در مواجهه با قدرت های بزرگ چقدر ناتوان و زمینگیراست و شورای امنیت نیز هرجا که به داوری در مورد رفتار یکی از اعضای دایم خود فراخوانده میشود در آنجا اصول پایه حقوق بینالملل به سادگی زیرپا گذاشته میشود گویی که رعایت اصول و قواعد حقوق بینالملل صرفا به شرط انطباق آن با منافع ملی قدرت های بزرگ ضروری است.هدف ما در این پژوهش،بررسی بحران اکراین و ریشه های آن و همچنین تحلیل و بررسی دکترین روسیه و اتحادیه اروپا در این بحران از منظر حقوق بین الملل با توجه به مواد منشورسازمان ملل متحد،اعلامیه جهانی حقوق بشر،میثاقین حقوق مدنی- سیاسی،کنوانسیونهای حقوق بشری،آرای دیوان بین المللی دادگستری وعملکردشورای امنیت می باشد که برمبنای تحلیلی -توصیفی انجام شده وبا استفاده ازمنابع کتابخانه ای،اسنادی و منابع اینترنتی گردآوری شده،بررسی گردیده است.
واژه های کلیدی:بحران اکراین،حق تعیین سرنوشت،مداخله بشردوستانه، اصل حمایت،دعوت دولت حاکم برای حضور نظامی ،اتحادیه اروپا و دکترین تحریم
مقدمه
با بروز بحران های زنجیره ای در خاومیانه (بهار عربی )وبا سرنگونی حکومت طرف منازعه غرب در لیبی ،تغییرحکومت های تاریخ مصرف گذشته در تونس و مصر ، بروز بحران در سوریه که حیات خلوت روسیه در خاورمیانه محسوب می شد وتنها پایگاه دریایی روسیه در مدیترانه در آن کشور واقع شده ،خواسته های غرب در این منطقه – که بعد از جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراطوری عثمانی هرگز روز خوش ندیده و همیشه با تنش وکشمکش مواجه بوده- ،تامین گردید. شروع بحران داخلی اکراین در نوامبر2013 و الحاق کریمه به روسیه توجهات بین المللی را معطوف اکراین نمود،گسترش بحران آن کشور از کی یف به شبه جزیره کریمه در 23 نوامبر 2014 و اعلام استقلال جمهوری خود مختار کریمه در 11 مارس 2014 و متعاقب آن با برگزاری رفراندوم و الحاق به روسیه در 16 مارس 2014 در زیر لوای حق تعیین سرنوشت ، عملا” بحران اکراین را از یک بحران داخلی ( صاحبان قدرت) ومنطقه ای ( بین روسیه واکراین) به یک بحران تمام عیار بین المللی (روسیه وغرب ) تبدیل کرد. قدرت نمایی روس ها در کریمه و متعاقب آن نا آرامی ها خونین در ایالت های شرقی اکراین ، اتحادیه اروپا و ایالات متحده امریکا را وادار به واکنش های تند دیپلماتیک،ازجمله اخراج روسیه از گروه کشورهای صنعتی (G8) و تقابل در قالب دکترین تحریم نمود.از سوی دیگر تاکید کرملین به حمایت از روس تبارها و دست آویز حقوقی قرار دادن حمایت از روس تباران در اکراین به بهانه در معرض تروریسم وپاکسازی قومی بودن زنگ خطر جدی متوجه سایر جمهوری های جدا شده از اتحاد جماهیر شوروی را بصدا در آورد و باعث ایجاد نگرانی در این جمهوری ها از قبیل آذربایجان، گرجستان، ازبکستان و حتی قزاقستان طرفدار روسیه گردید.
با الحاق کریمه به روسیه ،تغییر مرزهای جغرافیایی در دریای سیاه ودگرگونی وضعیت ژئوپو لتیکی این دریا ،این منطقه بار دیگر به مرکز مناقشه روسیه وغرب تبدیل شد.بعد از وقوع انقلاب های رنگی در این حوزه جغرافیایی در طی سال های 2003 و2004 مخصوصا” انقلاب نارنجی در اکراین که منجر به روی کار آمدن طرفداران غرب در این کشور شد و کفه ترازوی قدرت را به نفع غرب سنگین نمود،از آن روز به بعد این موضوع باعث بروز تنش خزنده و زیر پوستی بین روسیه وغرب گردید. این تنش و رقابت پنهان بعد از رخدادهای نوامبر 2013 که منجر به سقوط دولت ویکتور یانوکویچ طرفدار روسیه گردید وارد فاز جدیدی شد و با گسترش بحران کی یف به کریمه ، جنگ سرد نوین بین دو بلوک قدرتمند نظامی جهان (روسیه وغرب) شکل گرفت. روسیه بر آن است تا جهان را متقاعد کند که جهان تک قطبی عملا” فروپاشیده و بعد از مارس 2014 دنیای متفاوتی از لحاظ توازن قوا در روابط بین المللی شکل گرفته که بر گرفته از تعاریف و برداشتهای حقوق بین المللی است که جهان غرب خود مبدع آن در بحران های بین المللی و منطقه ای همانند بحران کوزو وبهار عربی بوده است.
با گذشت هر روز از شروع بحران اکراین،اختلافات روسیه وغرب عمیق ترمی شود.اقدامات وقرارهای اتحادیه اروپا در قبال بحران اکراین و تقابل و حضور فزاینده روسیه درمنطقه شرق آن کشور و شمال دریای سیاه بار دیگراین منطقه را به یکی از کانون های بحران بین المللی تبدیل کرده است. گرچه با وقوع انقلاب های رنگین در اروپای شرقی در طی سال های 2003 و 2004 علی الخصوص انقلاب نارنجی اکراین،سیاست های توسعه طلبانه اتحادیه اروپا بسوی شرق ودخالت ناتو در بحران کوزو در سال 1999با چراغ سبز شورای امنیت گمان آن می رفت موازنه قدرت در منطقه به سود غرب وبه ضرر روسیه تغییر یافته است.اما با گذشت زمان،ناتوانی غرب گرایان در تامین حداقل خواست های انقلابیون ، فساد گسترده در بین حاکمان منطقه و ساختار اجتماعی جوامع اروپای شرقی مخصوصا اکراین با تنوع قومیتی و مذهبی ( روس تباران، کاتولیک های مرکز وغرب و ارتدوکس های شرق آن کشور) از یک سو و رهایی روسیه از بحران داخلی (بحران اقتصادی و بحران هویتی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی) با افزایش قیمت نفت و ثبات مدیریتی با روی کار آمدن پوتین ، بار دیگر نقش روسیه دراین منطقه را پر رنگ نمود و با روی کار آمدن دولت طرفدار روسیه در انتخابات 2010 اکراین این نقش پر رنگ تر هم گردید.بحران اکراین نشان داد که حقوق بینالملل در مواجهه با قدرت های بزرگ چقدر ناتوان و بیمقدار است و شورای امنیت نیز در برخورد با اعضای دایم خود صلح وامنیت بین المللی را بسادگی قربانی می کند. گویی که رعایت اصول و قواعد حقوق بینالملل صرفا به شرط انطباق آن با منافع ملی قدرت های بزرگ ضروری است.از انجائیکه امور جهانی امروزه بهطور تنگاتنگی به همدیگر گره خورده است و هر نا امنی و بحرانی در یک گوشه از جهان سریعا به مناطق دیگر منتقل میشود وصلح وامنیت بین المللی رابه مخاطره می اندازد و اگر طرفین یا احدی از طرفین منازعه اعضای دایم شورای امنیت باشد متاسفانه آن شورا عملا”به عنصر بی خاصیت تبدیل می شود. از اینرو مساله بسیار حیاتی و حائز اهمیت در این میان ضرورت بازنگری در ساختار شورای امنیت برای اعاده و حفظ صلح و امنیت بین المللی است.
در این نوشتار سعی می کنیم به دو سوال مهم و اصلی این پژوهش از منظر حقوق بین الملل پاسخ قانع کننده ای بیابیم ،اولا” دکترین روسیه در بحران اکراین چه بوده است ؟ ثانیا” اتحادیه اروپا درقبال بحران اکراین به چه دکترینی متوسل شده است ؟ از اینرو در این پژوهش سعی خواهیم کرد در 6 فصل به تشریح ،بررسی و تحلیل بحران اکراین بپردازیم.درفصل اول ضمن آشنایی اجمالی با تاریخ و جغرافیای سیاسی آن کشور به بررسی چگونگی شکل گیری وریشه های بحران اکراین می پردازیم .
مقامات روسیه همواره تاکید کرده اند که اقدامات آنها در اکراین مطابق با اصول حقوق بین الملل بوده است.از اینرو برای راستی آزمایی ادعاهای روسیه مبنی بر