کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



 



جدول2-5- فرایند تغییر در توانمندسازی…………………………………………………………………………………………………………33
جدول2-6- فهرست شاخص­هاي بهره­وري مديران…………………………………………………………………………………………….63
جدول2-7- عوامل موثر بر بهره­وری…………………………………………………………………………………………………………………69
جدول4-1 وضعیت جمعیت­شناختی نمونه…………………………………………………………………………………………………………..85
جدول4-2. یافته­های توصیفی خرده مقیاس­های تحقیق……………………………………………………………………………………..86
جدول4-3 آزمون کولموگروف اسمیرنوف تک نمونه ­ای………………………………………………………………………………………..87
جدول4-4- آزمون همبستگی پیرسون برای فرضیه اول……………………………………………………………………………………..88
پایان نامه - مقاله - پروژه
جدول4-5-آزمون همبستگی پیرسون برای فرضیه دوم………………………………………………………………………………………89
جدول4- 6-آزمون همبستگی پیرسون برای فرضیه سوم…………………………………………………………………………………….89
جدول4- 7- آزمون همبستگی پیرسون برای فرضیه چهارم…………………………………………………………………………………90
جدول4- 8- آزمون همبستگی پیرسون برای فرضیه پنجم……………………………………………………………………………………91
جدول4-9- نتایج رگرسیون عوامل توانمندسازی بر بهره­وری منابع انسانی………………………………………………………92
جدول4-10- ضرایب استاندارد، غیراستاندارد و آمارهt متغییرهای وارد شده در معادله رگرسیون……………………….93
فهرست شکل­ها:
شکل2-1-فرایند توانمندسازی……………………………………………………………………………………………………………………..33
شکل2-2- مدل توانمندسازی مک­لاگان و نل ……………………………………………………………………………………………….43
شکل2-3- مدل توانمندسازی گائو…………………………………………………………………………………………………………………44
شکل2-4- مراحل مدیریت بهره­وری………………………………………………………………………………………………………………58
شکل2-5- مدل پروكوپنكو……………………………………………………………………………………………………………………………60
شكل 2-6- مدل يكپارچه عوامل بهره‌وري…………………………………………………………………………………………………….. 61
شكل 2-7- مدل سوتر مايستر………………………………………………………………………………………………………………………62
شکل2-8- مدل مفهومی عوامل موثر بر بهره­وری نیروی انسانی……………………………………………………………………….69
فصل اول
کلیات پژوهش
مقدمه
دوره کنونی حیات بشری با تحولات و دگرگونی­های شگفت­انگیزی همراه است. سازمان­ها برای رویاروئی با این تحولات عظیم باید آماده شوند. منظور از این آمادگی، آمادگی فناوری و تجهیزاتی نیست، بلکه آنها باید کارکنان، یعنی سرمایه اصلی و ارزشمند سازمان را آماده سازند. سازمان­ها برای ماندن در عرصه رقابت باید به منابع انسانی که ثروت واقعی یک سازمان را تشکیل می­دهد، توجه بیشتری داشته باشند چرا که توجه به این منبع می ­تواند کلید دستیابی به موفقیت سازمان­ها باشد. هرسازمانی با منابع انسانی ایجاد و بدون آن هیچ سازمانی قادر به ادامه حیات نخواهد بود. بنابراین شناخت انگیزه­ ها، نیازها، تمایلات و عوامل رضایت و عدم رضایت کارکنان و همچنین توانمندسازی آنها نه­تنها لازم است بلکه جهت اتخاذ سیاست­های صحیح، راهبردهای مناسب و برنامه ­های موثر، ضروری می­باشد(حسن­زاده، 1389). انسان در همه قرون و اعصار با مشکلی به نام محدودیت منابع و امکانات روبه­رو بوده است. با توجه به افزایش روزافزون جمعیت جهان و محدود بودن منابع، حتی برای کشورهای پیشرفته صنعتی، استفاده بهینه از امکانات موجود راهی برتر به منظور افزایش رفاه جامعه بشری تلقی می­ شود. در واقع کوشش­های انسان همواره معطوف بر آن بوده که حداکثر نتیجه را با کمترین امکانات و عوامل موجود به دست آورد این تمایل را می­توان دستیابی به بهره­وری نامید(امامی میبدی، 1379). موضوع بهره­وری و ارتقای آن به عنوان یک معیار اقتصادی صرف مطرح نیست و با کلیه شئونات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی یک جامعه در ارتباط است(موسی­زاده و امیراسماعیلی،1389).
بهره­وری، یک فرهنگ و نگرش به کار و زندگی است و بهبود آن منشأ اصلی توسعه به شمار می ­آید. متداول­ترین مفهوم بهره­وری، بهره­وری عامل کار است. انسان مهم­ترین و موثرترین عامل تولید است، زیرا چنانچه انسان­ها نتوانند از ابزارها و تجهیزات پیشرفته و فناوری استفاده مطلوب نمایند، عملا پیشرفت فناوری فاقد کارایی لازم خواهد بود. افزایش مداوم تولید و پایداری آن، در گرو ارتقا و رشد بهره­وری نیروی کار و تحول فناورانه است(صباحی، دهقان و شهنازی، 1389). ازآنجا که افزایش و رشد بهره­وری یکی از اساسی­ترین راه­های دستیابی به تولید بیشتر و به دنبال آن تامین رفاه و بهزیستی افراد در جوامع است، شناخت عوامل موثر بر افزایش بهره­وری از آرمان­های اصلی محققان و پژوهشگران در این زمینه بوده و هست(اعتمادی، 1379). مدیران سازمان­ها به مقوله بهره­وری و عوامل موثر بر آن، در بخش­های تولید و خدمات توجه ویژه­ای دارند بسیاری معتقدند معیار بهره­وری در بخش خدمات بیش از آنکه به فناوری و سایر عوامل بستگی داشته باشد به منابع انسانی و عواملی که برآن تاثیر می­گذارند، بستگی دارد(آلثین و بهرنز[1]، 2005). از عوامل مهم بقا و حیات سازمان­ها، منابع انسانی کیفی و توانمند است. به عبارت دیگر اهمیت منابع انسانی به مراتب از فناوری جدید، منابع مالی و مادی بیشتر است. تفاوت اصلی سازمان­ها را باید در دانایی و نادانی آن دانست. نقش منابع انسانی کارآمد، توانا و دانا در تحقق اهداف سازمانی، امری غیر قابل انکار می­باشد(نکویی­مقدم و ملایی­فرد، 1388).
سازمان­ها، باید در محیطی کاملا رقابتی با تحولات زیاد و شگفت­آور اداره شوند. در این زمینه سازمان­هایی موفق­ترند که حاضر به خطر کردن بوده، تصمیم ­گیری را به پایین­ترین سطح سازمانی ممکن ارجاع دهند. این عمل برمبنای قدرت بخشیدن به فرد بنا شده است( قوچانی، حیدری و یزدانی،1391). در این راستا، سازمان­ها به گونه ­ای طراحی شده ­اند تا از انرژی و توانایی افراد برای انجام کار و تحقق هدف­های خود استفاده کنند(گازولی و پارک[2]، 2010) از آنجایی که مدیران بیشترین وقت خود را صرف شناسایی محیط خارجی و داخلی سازمان می­ کنند، می­بایست سایر وظایف روزمره را بر عهده کارکنان بگذارند. کارکنان زمانی می­توانند به خوبی از عهده وظایف محوله برآیند که از مهارت، دانش و توانایی لازم برخوردار بوده و اهداف سازمان را به خوبی بشناسند. ابزاری که در این زمینه به مدیران کمک موثری می­ کند، فرایند توانمندسازی است(آقایار، 1385). توانمندسازی یکی از مفاهیمی است که در راستای بالندگی منابع انسانی مطرح گردیده است و استفاده از آن به عنوان شیوه­ نوین ایجاد انگیزش به یکی از داغترین مباحث مدیریت مبدل شده است. وجود تغییرات سریع، پیشرفت­های ­تکنولوژیک و رقابت­های آشکار و پنهان در دنیا، اهمیت و ضرورت توانمندسازی را بیش از پیش آشکار ساخته است(هشنوا، رجینا، آلمپی و فرانکو[3]، 2006).
توانمندسازی روان­شناختی منابع انسانی، به عنوان یک رویکرد نوین انگیزش درونی شغل، به معنی آزاد کردن نیروهای درونی کارکنان و فراهم کردن بسترها و به وجود آوردن فرصت­ها برای شکوفایی استعدادها، توانایی­ها و شایستگی­های افراد است. توانمندسازی روان­شناختی با تغییر در باورها، افکار و طرز تلقی­های کارکنان شروع می­ شود. بدین معنی که آنها باید به این باور برسند که توانایی و شایستگی لازم را برای انجام وظایف، به طور موفقیت­آمیز داشته و احساس کنند توانایی تاثیرگذاری و کنترل بر نتایج شغلی را دارند؛ احساس کنند که اهداف شغلی معنادار و ارزشمند را دنبال می­ کنند و باور داشته باشند که با آنها صادقانه و منصفانه رفتار می­ شود(عبداللهی و نوه­ابراهیم، 1385). امروزه توانمندسازی روان­شناختی کارکنان به عنوان استراتژی افزایش عملکرد و تامین بقای سازمان باید به عنوان مهم­ترین مساله سازمان در نظرگرفته ­شود. در این شرایط بسیاری از سازمان­ها، راه­حل را اجرای برنامه ­های توانمندسازی تشخیص داده و کوشش کرده ­اند با به کارگیری این گونه برنامه­ ها بر احساس کارکنان با بهره گرفتن از توانمندسازی افراد، بر موانع درونی و بیرونی چیره شوند و زمینه مساعد را برای پرورش کارکنان توانمند فراهم سازند(تیمورنژاد و صریحی،1389). با توجه به موارد فوق و با عنایت به اینکه منابع انسانی کارآمد و توانمند مهم­ترین عامل رسیدن به بهره­وری است، برنامه­ ریزی در راستای توانمند کردن کارکنان برای رسیدن به بهره­وری جز برنامه ­های راهبردی محسوب می­ شود و برنامه­ ریزی در این زمینه از اهمیت بالایی برخوردار است.
بیان مسله
تغییر شرایط سازمان­ها منجر به تغییر در نگرش آنها به منابع انسانی شده است. در این شرایط کارکنان سازمان، به عنوان سرمایه ­های سازمان به گردانندگان اصلی جریان کار و شرکای سازمان تبدیل شده ­اند. بنابراین داشتن مهارت­ های رهبری برای مدیران کافی نیست و کارکنان نیز به روش­های خودراهبردی نیازمندند(چووآ و لینگر[4]، 2006)برای دستیابی به این ویژگی­ها سازمان باید مهم­ترین منبع و عامل رقابتی خود، یعنی منابع انسانی را توانمند کند(ارگنلی، آری و متین[5]، 2007).
مهم­ترین عامل بهره­وری در سازمان و در نهایت کل جامعه، منابع انسانی است. سیستم توسعه منابع انسانی در هر سازمانی باید راه­های جدیدی را برای اصلاح و ارتقای مدیریت نیروی کار، که تاثیر مثبتی برعملکرد و بهره­وری کارکنان دارد به وجود آورد)چن، لیو و لی[6]، 2003). درعصر حاضرسازمان­ها در محیطی قرار گرفته­اند که با شتاب غیر قابل تصوری در حال تغیر و تحول هستند. در این شرایط عدم اطمینان، چنانچه توانمندی­های روان­شناختی همه اعضای سازمان­ تقویت نگردد، قدرت تحمل، رقابت و انطباق با تغییرات کاهش یافته، سازمان به سوی عدم­ بهره­وری و فرسودگی پیش خواهد رفت. از این رو توانمندسازی کارکنان ایجاب می­ کند که همواره به عنوان یکی از کلیدهای مدیریت منابع انسانی مورد توجه سازمان­ها قرار گیرد(نادری، رجایی­پور و جمشیدیان، 1388).
بی گمان رشد جوامع در گرو رشد بهره­وری آنان است. پایین بودن سطح بهره­وری که از ویژگی­های غالب کشورهای کمتر توسعه یافته است، ناشی از عوامل مختلف تاثیرگذار بر بهره­وری است که تعدادی از این عوامل خارج از کنترل این جوامع و پاره­ای قابل کنترل هستند. از این­رو امروزه بیشتر کشورهای جهان در پی دست­آوردن پیشرفت­هایی در زمینه بهره­وری هستند(الماسی، رستمی و فتاحی، 1394).
منابع انسانی مهم­ترین و با ارزش­ترین دارایی­ هایی است که هر سازمان در اختیار دارد. موثرترین راه به دست آوردن مزیت رقابتی در شرایط فعلی، کارآمدترکردن کارکنان سازمان­ها است(میرسپاسی، 1385). می­توان اذعان نمود که بدون افراد کارامد دست­یابی به اهداف سازمانی غیرممکن می­باشد. منابع انسانی نقش اساسی در رشد، پویایی، بالندگی یا شکست و نابودی سازمان­ها دارد(شپیرا و زمک[7]، 2014). اطلاع مدیران منابع انسانی از توانمندسازی به عنوان ابزاری برای افزایش رضایت­مندی کارکنان، اهمیت حیاتی داشته و بهره­وری و اثربخشی بیشتری را سبب می­ شود(استاورو کاستی[8]، 2005).
برخلاف بیشتر پژوهشگران که سازمان­های خصوصی را مورد مطالعه قرار داده­اند و در توانمندسازی کارکنان بر انگیزش فردی تاکید کرده ­اند(توانمندسازی روان­شناختی) پژوهشگران در بخش دولتی بر ساختارها و اقدامات بوروکراسی تمرکز داشته اند و نقش مهم رویکرد انگیزشی(روان­شناختی) توانمندسازی را نادیده گرفته­اند. که ممکن است این عدم توجه به بعد انگیزشی و روان­شناختی در بخش دولتی توانایی ما را برای توسعه توانمندسازی محدود کند. علاوه بر آنچه گفته شد در شرایط موجود، کارکنان بر این باور نیستند که وظایف مهم و ارزشمندی را انجام می­ دهند آنها احساس می­ کنند که نمی ­توانند به طور موفقیت­آمیزی از مهارت­ های حرفه­ای خود استفاده نمایند و در باور خود بر پیامدها و تحقق اهداف سازمانی موثر نیستند(واعظی، 1392). در راستای کمک به سازمان­ها در مقابله با چالش­ها و تغییرات سریع امروزی، کمک­های تکنولوژیکی زیادی به همراه تالیف کتاب­های فراوانی صورت گرفته که به سازمان­ها آموزش می­ دهند چگونه استانداردها و خط­مشی­هایی را تهیه کنند، اما به مسائل هیجانی، انگیزشی و دلگرمی کارکنان نمی­پردازند(فرگوسن[9]، 2008).
برای کمک به سازمان­ها و کارکنان این مطالعه بر این مفروضه استوار است که سازمان­ها کمتر به رفاه انسان و فرآیندهای روانی کارکنان اهمیت می­ دهند و بیشتر نگاه ابزاری به بهره ­برداری از کارکنان دارند. با توجه به اهمیت بالای مسائلی که مطرح شد، تلاش برای توانمندسازی روان­شناختی کارکنان، ارتقاء بهره­وری منابع انسانی و استفاده بهینه از منابع انسانی از برنامه ­های حیاتی سازمان­ها محسوب می­گردند. این تحقیق در نظر دارد عوامل روان­شناختی توانمندسازی کارکنان و ارتباط آنها با بهره­وری منابع انسانی را بررسی کند. دغدغه اصلی محقق این است که نشان دهد چه ارتباطی بین عوامل روان­شناختی توانمندسازی (احساس معنی­داری، احساس شایستگی، احساس خودتصمیم گیری و احساس تاثیر) با بهره­وری منابع انسانی در میان کارکنان بخش اعتبارات شعب بانک ملی مشهد وجود دارد و میزان این ارتباط چگونه است؟ تا با پاسخ به این پرسش پیشنهاد­هایی برای توانمندساز کردن کارکنان برای افزایش بهره­وری منابع انسانی ارائه نماید.
اهمیت و ضرورت پژوهش
اهمیت بهره­وری و لزوم بررسی آن با توجه به گسترش سطح رقابت، پیچیدگی تکنولوژی، تنوع سلیقه­ها، کمبود منابع و سرعت تبادل اطلاعات برکسی پوشیده نیست. بهره­وری واژه­ای است که در سطح کلان و در سطح خرد قابل بررسی بوده و در طیفی از بهره­وری جهانی تا بهره­وری فردی قرار می­گیرد. علیرغم این اهمیت و گسترش، مفهوم بهره­وری برای بسیاری از مدیران واژه روشن و مشخصی نیست غالبا آن را به دیدگاه ذهنی خود محدود می­ کنند(محمدی، 1390).
بهبود بهره­وری و کیفیت در عصر حاضر به یک جنبش و حرکت ملی تبدیل شده است. بهره­وری مفهومی است جامع و کلی که افزایش آن به عنوان یک ضرورت جهت ارتقای سطح زندگی، رفاه بیشتر، آرامش و آسایش انسان­ها که هدف اساسی برای همه کشورهای جهان محسوب می­ شود، لازم است(ابطحی و کاظمی،1380).
با توجه به اینکه منابع انسانی مهم­ترین منبع برای پیشرفت و ترقی سازمان­ها تلقی شد، مطالعه مولفه­های توانمندسازی روان­شناختی کارکنان، به منظور فهم فرایند توانمندسازی و بالا بردن ظرفیت سازمان­ها جهت تواناسازی ضروری است. دیدگاه ­ها و تفکرات کارکنان در اتخاذ تصمیمات اداره و سازمان، همچنین در همکاری، مشارکت و رضایت شغلی آنها تاثیرگذار است. بنابراین تبیین ابعاد توانمندسازی روان­شناختی و بهره­وری منابع انسانی، از جنبه نظری به دلیل اینکه به شناخت هر چه بهتر این مفاهیم می­انجامد؛ از اهمیت خاصی برخوردار است. پژوهش­ها نشانگر آن است که سازمان­ها از انجام فرایند توانمندسازی منافعی کسب می­ کنند. افزایش رضایت شغلی اعضا، بهبود کیفیت زندگی کاری، بهبود کیفیت کالا و خدمات، افزایش بهره­وری سازمانی، افزایش خلاقیت، آمادگی رقابت و جلب اعتماد اعضای سازمان از جمله این منافع هستند(باون و لالر، اسپریتزر، 1995 ، به نقل از خالوندی، 1385). استفاده از این مفاهیم در حوزه کاربردی با توجه به نیاز کشور به طور عام و سازمان­ها به طور خاص به ارتقای سطح بهره­وری عوامل انسانی؛ می ­تواند تاییدی بر ضرورت این موضوع باشد.
توانمندسازی منابع انسانی دو فایده مهم برای سازمان دارد: اولاً کارکنان توانمند، انگیزه­مندتر و متعهدترند و حداکثر توان خود را برای رفع چالش­ها به کار می­گیرند؛ دوماً از بروز بعضی از چالش­ها پیشگیری می­نمایند زیرا بسیاری از چالش­های مدیریت منابع انسانی ریشه در ناتوانایی کارکنان دارند. از دیگر سو، سازمان­ها را مجبور به جهت­گیری راهبردی توانمندسازی كاركنان می­ کند(هاشمی و پورامین، 1390).
آنچه ضرورت انجام این پژوهش را الزامی می­ کند خلا توجه به نیاز کارکنان جهت ارتقا و تقویت خودپنداره آنها نسبت به نقش شغلشان و توانمندکردن روانی آنها برای رسیدن به بهره­وری است. در واقع نتایج پژوهش چارچوبی را فراهم می­ کند که سازمان­ها می­توانند در دوره­ های ضمن خدمت کارکنان از آن استفاده نمایند و به سیستم باور کارکنان به عنوان یک هدف عمده توجه کنند. در این شرایط پیامدهای فوق­العاده مطلوب عبارت است از توانمندسازی و آماده ­سازی روانی کارکنان برای انجام اقدامات موثر که بهره­ گیری از رویدادهای پیش ­بینی نشده را در پی دارد سازمان­ها باید از پادش­های بیرونی با اعمال کنترل و همچنین استفاده تنبیهی از ارزیابی عملکرد اجتناب کنند در عوض مدیران اجرایی بایستی کارکنان را برای مسولیت­پذیری وظایف شغلی و بهره­وری بیشتر از توانایی بالقوه آنها در راستای اهداف سازمانی، ریسک­پذیری و نترسیدن از نوآوری، یادگیری از اشتباهات و… برانگیزند.
هدف پژوهش
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه توانمندسازی روان­شناختی و بهره­وری منابع انسانی بخش اعتبارات شعب بانک ملی مشهد است. بنابراین نقش چهار مولفه توانمندسازی روان­شناختی(معناداری، شایستگی، خودتصمیم­گیری و تاثیر) در ارتباط با بهره وری منابع انسانی شعب بانک ملی مشهد مود مطالعه و بررسی قرار گرفت.
فرضیه ­های پژوهش:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-07-30] [ 09:08:00 ب.ظ ]




۲-۴-۱مواد اولیه قندی: تخمیر در برگیرنده میکروارگانیسم هایی است که از قندهای قابل تخمیر برای غذا در فرایند تولید اتانول ودیگر محصولات جانبی استفاده می کند. این میکرو ارگانیسم ها می توانند نوعأ از قندهای شش کربنی استفاده نمایند که رایج ترین آنها گلوکز است. بنابراین مواد زیست توده شامل سطوح بالایی از گلوکز ساده ترین مواد جهت تبدیل به اتانول می باشد. بیو مس های قندی مستقیمأ قابل تخمیر و تبدیل به اتانول می باشند و نیاز به پیش فرآوری خاصی ندارند. معمولاً در دسترس و ارزان ترین این پسماندها ملاس چغندر قند است که محصول جانبی کارخانجات تولید قند و شکر است و۴۰ تا۵۰ درصد قند قابل تخمیر دارد. ماده بعدی نیشکر می باشد. به هر حال، از آنجایی که مواد قندی در زنجیره غذایی انسان موجود است، این مواد جهت استفاده در تولید اتانول بسیار گران قیمت است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
نیشکر در کشورهای گرمسیری و نیمه گرمسیری کشت شده در حالیکه چغندر قند فقط عمدتاً در کشورهای با آب و هوای معتدل کشت می شود. برزیل بزرگترین تولید کننده نیشکر با حدود ۲۷ درصد تولید جهانی و عملکرد ۱۸میلیون گرم ماده خشک در هکتار می باشد در حالیکه بالاترین عملکرد در پرو رخ می دهد،که بیشتر از ۳۲میلیون گرم ماده خشک نیشکر در هکتار تولید می کند. محصولات زراعی چقندر در بیشترکشورها کشت شده و نسبت به گندم بازدهی بیواتانول در هکتار بیشتری دارد. دیگر مزایای چقندر قند دوره کم تولید محصول، بازدهی بالاتر، مقاومت بالا به محدوده وسیعی از تغییرات آب و هوایی، نیاز آب کمتر و نیازهای کودی کمتر می باشد. در مقایسه با چقندر قند ۳۵-۴۰ درصد کمتر به آب و کود نیاز دارد. سورگوم شیرین یکی از امید بخش ترین مواد برای تولید بیواتانول در کشورهای در حال توسعه می باشد. از نظر تئوری، ۱۰۰گرم کلوکز، در حدود ۴/۵۱ گرم اتانول و ۸/۴۸ گرم دی اکسید کربن تولید می کند. به هر حال، در عمل این میکروارگانیسم ها از برخی از گلوکزها برای رشد بهره جسته و بازده واقعی آنها کمتر از ۱۰۰% می باشد.
۲-۴-۲مواد اولیه نشاسته ای
دیگر ماده بالقوه در تولید اتانول نشاسته می باشد(یوسین ودیگران۲۰۰۷). مولکولهای نشاسته متشکل از زنجیره های طولانی مولکولهای گلوکز می باشد. بنابراین مواد نشاسته ای می توانند پس از شکستن مولکول های نشاسته به مولکولهای ساده گلوکز، تخمیر شوند. نمونه هایی از مواد نشاسته ای که در سراسر جهان برای تولید اتانول استفاده می شوند. شامل گیاهان گندمی، سیب زمینی، سیب زمینی شیرین و نشاسته کاساو می باشد. هر ۳/۲۵ کیلوگرم ذرت می توانند بین۴/۹-۹/۱۰ لیتر اتانول خالص بسته به تکنولوژیی است که مورد استفاده قرار می گیرد، تولید نماید. مواد نشاسته ای نیازمند واکنش نشاسته ای با آب هستند تا بتوانند نشاسته را به قند قابل تخمیر بشکنند(قند سازی )عملأ هیدرولیز به وسیله ترکیب کردن نشاسته با آب انجام می شود تا دوغابی شکل گیرد(فرایند ژلاتینی کردن ) و پس از تکان دادن و گرم کردن آن بتوان دیواره های سلولی را قطع کرد. آنزیمهای خاصی که بتوانند ترکیبهای شیمیایی را بشکنند در مقاطع زمانی مختلفی در طول مدت سیکل گرمایشی بدان افزوده می شوند. این نوع زیست توده پر استفاده ترین ماده برای تولید بیواتانول در امریکای جنوبی و اروپا است. گندم و ذرت عمدتاً با چنین اهدافی بکار گرفته می شوند. آمریکا دارای صنعت بزرگ بیواتانول بر پایه ذرت با ظرفیت بیشتراز ۱۵ بیلیون لیتر در سال است، ذرت که در حال حاضر برای ساختن حدودأ ۹۰% کل بیواتانول امریکا استفاده می شود. انتظار است تا زیست توده برتر باقی بماند اگر چه احتمالاً کم کم تا ۲۰۱۶ کاهش میابد.
صنعت بیواتانول بر پایه نشاسته به لحاظ تجاری بمدت سی سال زنده مانده است. در طی این زمان بهبود های چشمگیری در کارایی آنزیم، کاهش هزینه ها و زمان فراوری و افزایش عملکرد های بیواتانول صورت گرفت. دو دلیل عمده برای افزایش هزینه وجود دارد. یکی آن است که هر چقدر مخمر ساکارومایسیس نتواند از مواد نشاسته ای بهره ببرد مقادیر زیادی از آنزیمهای آمیلولایتیک بنام گلوکومیلاز و آلفا- آمیلاز نیاز به اضافه شدن دارد. دیگری آن است که مواد نشاسته ای نیاز به پختن در دمای بالا ۴۵۳-۴۱۳ کلوین دارد تا بهره بالای بیواتانول بدست آید.
۲-۴-۳مواداولیه سلولزی (لیگنوسلولز)
همانند مواد قندی، مواد نشاسته ای نیز در زنجیره غذایی انسان قرار دارد در نتیجه گران قیمت می باشد، خوشبختانه گزینه سومی وجود دارد که مواد سلولزی می باشند. این مواد سازنده نسل دوم تولید بیواتانول هستند. نمونه های مواد سلولزی عبارتند از:کاغذ، مقوا، چوب و دیگر مواد گیاهی، لیگنو سلولز نیمی از کل مواد حاصل از فتو سنتز را شامل می شود. و متشکل از سه پلیمر سلولز، همی سلولز و لیگنین است. این پلیمرها پیوندهای فیزیکی و شیمیایی نزدیک و محکمی با هم دارند و همه آنها در طبیعت به وسیله باکتری ها و قارچها تجزیه می شوند. در دیواره سلولزی بافتهای آوندی گیاهان خشک زی، الیاف سلولز در میان ماده زمینه غیر بلورین لیگنین و همی سلولز محصور شده است.
این سه پلیمر با نیروهای غیر کوالان و پیوندهای تقاطعی کوالان بطور محکم به یکدیگر متصل می شوند و ترکیبی به نام لیگنو سلولز را میسازند که بیش از ۹۰ درصد وزن خشک سلول گیاهی را تشکیل می دهند. نسبت وزنی هر یک از پلیمرها بر حسب گونه و سن گیاه و از اندامی به اندام دیر متفاوت است. بطور میانگین ماده لیگنو سلولز دارای ۴۵ درصد سلولز،۳۰ درصد همی سلولز و ۲۵ درصد لیگنین است.
منابع سلولزی به وفور و در سطح وسیعی یافت می شوند. به عنوان مثال جنگلها در حدود ۸۰% درصد از زیست توده جهان را شکل می دهند. بواسطه فراوانی و بیرون بودن از زنجیره غذایی انسان ها مواد سلولزی به طور متناسبی برای تولید اتانول ارزان قیمت می باشند. مواد سلولزی متشکل از مواد چوبی همی سلولز و سلولز می باشند و بنابراین به آنها مواد سلولزی متشکل از بافت های چوبی میگویند. درکل، سوخت های زیستی مانند بیواتانول و بیودیزلاز محصولات کشاورزی بدست می آیند.
چون سوختهای زیستی از گیاهانی به دست می آیند که هنگام رشدشان کربن هوا را جذب می کنند در نتیجه می توانند انتشار دی اکسیدکربن را جبران نموده و تغییرات آب و هوایی ناشی از احتراق(سوختن) سوختهای فسیلی را کاهش دهند. جایگزین سوختهای زیستی نسل اول به جای سوخت های فسیلی ممکن است مشکلات گرم شدن زمین و آلودگی محیط زیست را کاهش دهد. علیرغم تمام مزایای سوختهای زیستی نسل اول، این سوختها معایبی نیز دارند. یکی از آنها نابود کردن ذخایر غذایی از جمله محصولات کشاورزی مانند روغن نخل، سویا و شلغم روغنی است که به عنوان منابع مهم چربی و روغن کاربرد وسیعی دارند. ذرت و نیشکرکه منابع بیواتانول در ایالات متحده آمریکای جنوبی محسوب می شوند به ترتیب برای تولید مواد غذایی و قند به عنوان کالاهای مصرفی به کار رفته اند. با افزایش تقاضا برای این محصولات کشاورزی مطابق با افزایش تولید سوخت های زیستی درسراسر دنیا، این نگرانی وجود دارد که این رویداد باعث بالارفتن بیش از حد قیمت مواد غذایی مذکور شود. درنهایت هزینه های اضافی مربوط به قیمتهای بالای مواد غذایی به عهده مصرف کنندگان خواهند بود و بعدها باعث اعتراض و هرج ومرج می شود. برای مثال، هزاران مکزیکی به خاطر قیمت بالای توردیلا که در اصل با ذرت یکی از منابع غذایی مورد استفاده به عنوان منبع بیواتانول در ایالات متحده تهیه می شود راهپیمایی و اعتراض کردند. چون محصولات کشاورزی ماده اصلی سوخت های زیستی هستند، به محیط کشاورزی وسیعی مطابق با تقاضای بالا نیاز است. جنگل های گرمسیری که سرشار از زیستگاههای مهم و متنوع زیستی هستند به خاطر بعضی گیاهان وجانوران در معرض خطر قربانی شدن هستند. تا محصولات انرژی زیستی مانند سویا که پرورش داده شوند. درنتیجه، مقاومت اکولوژیکی تحت تاثیر قرار گرفته و باعث تشدید آلودگی زیست محیطی می شود. از سوی دیگر، اعتراضات شدیدی از سوی طرفداران محیط زیست به تولید بیش از حد محصولات انرژی زیستی شده است. این طرفداران حفاظت محیط زیست برای تحریم فرآوردهای بدست آمده از این محصولات که به صورت بی وقفه تولیدمی شوند، گرد هم جمع شده اند. با تمام مشکلات بحث برانگیز مربوط به سوختهای زیستی نسل اول، به نظر می رسد که این سوختها منبع اصلی ذخیره انرژی نامناسبی هستند. درعوض، سوختهای زیستی نسل دوم بهترین گزینه ای است که در حال حاضر وجود دارد. بیواتانول نسل دوم فقط به زیست توده سلولزی ارزان قیمتی به عنوان ماده اولیه نیاز دارد که در سرتاسر دنیا فراوان و سهل الوصول است. افزایش در سوختهای زیستی نسل اول که محصولات کشاورزی با ارزشی مانند نیشکر و ذرت را به عنوان ماده اولیه استفاده می کنند، دیگر ضروری نیست. درنتیجه قیمت بیواتانول با زیست توده ارزان بعنوان ماده اولیه با بنزین قابل رقابت است.
بیواتانول نسل دوم، سوخت های زیستی هستند که از منابع غیر خوراکی مانند زیست توده حاوی سلولز، همی سلولز ولیگنین تولید می شوند. به جز لیگنین، پلی ساکارید های بلند زنجیره هیدرولیز شده و مخلوطی از پنتوزها(C5) و هگزوزها(C6) را تولید می کنند. گلوکز یکی از هگزوزها و ماده اولیه فرایند تخمیر توسط آنزیم ها می باشد مثلاً در تولید اتانول از ذرت و نیشکر، تفاوت میان بیواتانول نسل اول و دوم این است که در نوع دوم به یک مرحله اضافی برای هیدرولیز زیست توده (بیومس) لیگنو سلولزی نیاز داریم همان طور که در شکل۲ -۱ نشان داده شده است .

اگر یک مرحله پردازش(تولید) اضافی در هیدرولیز لیگنو سلولز با گلوکز وجود داشته باشد، لیگنوسلولز از نظر دسترس پذیری بسیار فراوان و متنوع است. علاوه براین، به تقویت و افزایش کشاورزی در بیواتانول نسل اول که بازدهی (تولید) محصولات را مطابق با افزایش تقاضای ماده اولیه برای سوخت های زیستی افزایش می دهد، نیازی نیست. در نهایت، هزینه ماده اولیه برای لیگنو سلولز در مقایسه با محصولات کشاورزی کمتر است که برای بیواتانول نسل اول هزینه کل تولید به ۷۰% می رسد. درنتیجه قیمت بیواتانول نسبت به سوختهای فسیلی مانند بنزین یا گازوئیل حالت رقابتی بیشتری خواهد داشت. منابع زیست توده لیگنو سلولزی برای تولید به سه نوع اصلی تقسیم شده است. یکی از آنها بقایای جنگل است که شامل چوب ها و کاه های باقی مانده از صنایع خمیر وکاغذ و عملیات قطع درختان می شود. تمام بقایای زیست توده سرشار از لیگنوسلولز است استفاده از آن به عنوان ماده اولیه مناسب می باشد و علاوه بر این، محصولات کشاورزی خاصی مانند گندم و محصولات با گردش زراعی کوتاه وجود دارند که برای اهداف کسب انرژی کشت شده اند. برای مثال گندم مانند میسکانتوس(میسکانتوس-گیگانتنوس) و سویچ گراس به عنوان راه حلی برای منابع فراوان و ارزان لیگنوسلولز وارد بازار شدند. مواد زائد درجه ۲و۳ نیز وجود دارد. مانند زباله های (جامد )شهری، کودهای حیوانی و زباله های ناشی از صنایع تولید موادغذایی، هالوفیتها تمام این منابع سرشار از لیگنو سلولز هستند و به جای استفاده از محصولات خوراکی مانند ذرت و نیشکر در بیواتانول نسل اول، این منابع بعنوان ماده اولیه بیواتانول استفاده می شود.
لیگنوسلولز بجز فراوان و ارزان بودن، مزایای زیست محیطی و تولید دیگری نسبت به محصولات کشاورزی متداول دیگر دارد. برای مثال، از نظر بازدهی تولید، گیاه میسکانتوس می توانند سالانه ۴۰ تن در هکتار تولید شود. نیشکر یه مورد استثنایی است که بازدهی آن بسیار بالا یعنی۸۵ تن در هکتار می باشد. در مقایسه با نیشکر که فقط در مناطق گرمسیری رشد می کند، طبق گزارشات گیاه میسکانتوس در برابر شرایط آب و هوایی مقاومت بیشتری دارد. بنابراین در اب و هوای سرد نیز به زیست خود ادامه می دهد. با وجود این نیشکر منبع سلولزی مهمی حساب می شود و به همراه باگاس(تفاله نیشکر) و کاه به عنوان ماده اولیه ارزان قیمت قابل استفاده اند.
جدول ۲-۱فراوانی نسبی قندهای موجود در اجزای کربو هیدراتی چوب (%وزنی) (گلدشتاین۱۹۸۱)

 

قند چوبهای نرم پوست چوبهای نرم چوبهای سخت پوست چوبهای سخت
گلوکز ۶۵-۶۲ ۶۳-۵۷ ۷۳-۵۵ ۶۵-۵۳
زایلوز ۱۳-۹ ۱۵-۱۱ ۳۹-۲۰ ۳۶-۱۸
مانوز ۱۶-۷ ۱۶-۶ ۴-۴/۰ ۳-۳/۰
گالاکتوز ۱۷-۶ ۵-۱ ۴-۱ ۶-۱
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:07:00 ب.ظ ]




به هر حال در گستره اجتماعی تولید رسانه ای نفوذهایی بر سازمانهای رسانه ای اعمال می شود که می توان آنها را در نمودار زیر نشان داد:
نمودار نفوذهای حاکم بر سازمان رسانه ای
به هر حال، باید این نکته را به خاطر داشت که در جامعه شناسی رسانه ای متن محصول سازمان تولید کننده آن است.
۴- خبر به روایت مکتب «گلاسگو»:
گروه رسانه ای دانشگاه گلاسگوی انگلیس[۳۶] مرکب از گروهی از اساتید دانشگاه گلاسگو است که با پژوهشها و یافته های غیر قابل انکار، توجه همگان را در زمینه مباحث مربوط به خبر به خود جلب کرده است. بدیهی است که این یافته های پژوهشی با موج مخالفت مالکان رسانه هایی که تحت مطالعه این گروه قرار داشته اند، نیز مواجه شده است و اما مکتب گلاسگو چه برداشت و روایتی از خبر دارد و چگونه به آن دست یافته است؟
این گروه پژوهشی، که با اعتبار «شورای پژوهشی علوم اجتماعی انگلیس» پا گرفت تاسال ۱۹۸۲ سه اثر ارزشمند در زمینه تحقیق خود منتشر ساخت اولین اثر تحت عنوان خبرهای بد[۳۷] منتشر شد: Bad news UK Routledge, 1979 & Kegan paul. هشت نویسنده کتاب خبرهای بد اعلام کردند که تلقی نسبت به اینکه رسانه های دیداری، عینی تر از رسانه های نوشتاری به پخش رویدادها می پردازند، یک برداشت نادرست و غلط است. آنان نوشتند که پژوهششان نشان می دهد که این پنداشت رایج در مورد خبرهای تلویزیون که: «نمایش وقوع رویداد است به همان شکل که رخ می دهد» یک برداشت بی پایه است. یکی از مهمترین یافته های خبرهای بد، که گروه گلاسگو برای تدوین آن، همه خبرهای تلویزیون انگلیس را در ظرف شش ماه (از ژانویه تا ژوئن ۱۹۷۵) ضبط و بررسی کرده بود این بود که اخبار تلویزیون انگلیس کاملاً جانبدارانه علیه اتحادیه های کارگری و کارهای سازمان یافته تدوین می شوند و علاوه بر این به جای بررسی ریشه های رویدادها عمیقاً بر پیامدهای رویدادها متمرکزند .خبرهای بد باورهای حرفه ای ها را در مورد بیطرفی خبری مورد تردیدی قرار داد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
آثار بعدی گروه گلاسگو به این ترتیب منتشر شد:
بازهم خبرهای بد[۳۸] که درسال ۱۹۸۰ به وسیله ناشر اثر اول منتشر شد. خبرهای واقعاً بدتر[۳۹] دو سال بعد یعنی در سال ۱۹۸۲ به وسیله انتشارات Writers & Readers انگلیس به بازار کتاب راه یافت.
گروه گلاسگو باز هم به پژوهشهای خود ادامه داد و سه سال بعد (۱۹۸۵) با اثری دیگر تحت عنوان خبرهای جنگ و صلح[۴۰] توجه همگان را به خود معطوف ساخت. در این اثر که به وسیله انتشارات Open University Press به بازار کتاب عرضه شد، مقولاتی همچون خبرهای جنگ فالکلند، اعتصاب معدنچیان انگلیس و نحوه پخش و درج خبرهای مربوط به ایرلند شمالی مورد بررسی قرار گرفتند.
اعضای گروه گلاسگو همچنان به بررسی وکالبد شکافی نحوه تولید خبرها ادامه دادند واثر دیگری را به نام گرفتن پیام، خبرها، حقیقت و قدرت[۴۱] تدوین کردند که به وسیله انتشارات Routledge انگلیس در سال ۱۹۹۳ به ادبیات مربوط به روزنامه نگاری افزوده شد.
به عقیده گروه گلاسگو: خبر یک پدیده طبیعی نیست، بلکه محصول مصنوع ایدئولوژی است.
آرای گروه گلاسگو در مورد نحوه برخورد رسانه ها با مخاطبان تا حدودی شبیه به نظر مارشال مک لوهان، محقق کانادایی در مورد مخاطبان است مک لوهان معتقد است که رسانه ها با داده به ماساژ مخاطبان می پردازند و پیامهای رسانه ای بی آنکه آستانه حسی مخاطبان را تحریک کنند، وارد ذهن آنها می شوند. مک لوهان این روند را به گونه ای صریح تر چنین بیان می کند: پیامهای رسانه ها، شبیه گوشت آبداری است که دزدها برای پرت کردن حواس سگهای نگهبان به کار می‌گیرند. او مخاطبان را امتداد تکنولوژی ارتباطی و حتی عناصری در درون تکنولوژی توصیف می‌کند.
به این ترتیب می توان گفت که نگاه گروه گلاسگو به صنایع رسانه ای، نگاهی نقادانه و غیر خوش بینانه است. اعضای این گروه برخلاف این باور روزنامه نگاران و تولیدکنندگان برنامه های تلویزیونی، که پرهیز از دیدگاه های شخصی و نهادی در راه دستیابی به تولیدات خبری بیطرفانه امری محتمل و امکان پذیرست، می گویند: مفهوم بیطرفی فقط یک ایدئال است و خبرها آینه واقعیتها نیستند.
اعضای گروه گلاسگو با بررسی نحوه پوشش خبری تلویزیون انگلیس به این نتیجه رسیدند که شیوه انتخاب، ارائه و تدوین رویدادهای تلویزیونی به گونه ای است که در نهایت در خدمت صاحبان قدرت باشد. به عنوان مثال در پوشش خبرهای مربوط به منازعات صنعتی در انگلیس، تلویزیون این کشور هماره با کارگران رویداد مدارانه برخورد کرده است، به نحوی که آنان را به طرزی پیوسته- هر گاه خبری از ایشان پخش کرده است- در این حالات نمایش داده است:
در حال تظاهرات؛
در حال جلوگیری از ورود کارگران به کارخانه ها؛
و در حال تشکیل گردهمایی.
و این یعنی پرهیز آگاهانه از طرح ریشه های منطقی تظاهرات و ممانعت از آغاز کار و علت نیاز به گردهمایی.
و اما از دیگر سو، تلویزیون انگلیس هر گاه قصد پخش خبر در مورد کارفرمایان این کارگران را داشته، نحوه پوشش خبری آ ن به این صورت بوده است که انگار کارفرمایان حقایق را اعلام می‌کنند.
گروه گلاسگو با طرح این دو نکته، یعنی نحوه پوشش خبری کارگران و کارفرمایان می گوید: این درست است که هر دو طرف ماجرا پوشش داده شده اند و ظاهر امر نیز از بیطرفی خبری و پرهیز از جانبداری حکایت می کند، اما در حقیقت کارگران به عنوان منبع ناآرامی در اذهان مخاطبان ترسیم شده اند.
طبعاً نکاتی که از سوی اعضای گلاسگو طرح شدند واکنشهایی به دنبال داشتند زیرا که این یافته‌ها از یک تلاش آگاهانه برای القای دیدگاه های از پیش طراحی شده پرده برمی داشتند. در این واکنشها اصلی ترین حرف این بود که توطئه ای در کار نیست و مسأله سرعت تنظیم خبر و همچنین رویه های کار، محوری ترین نقش را در استحاله نسبی رویدادها به قالب خبر دارند اما در عین حال مطرح شدن آرای گروه گلاسگو هوادارانی را نیز برای این دیدگاه ها فراهم آورد، به طوری که یک سال پس از انتشار کتاب خبر های بد یعنی در سال ۱۹۷۷ دو محقق به نامهای پاول والتون[۴۲] و هوارد دیویس[۴۳] با انتشار کتاب خبرهای بد برای اتحادیه گرایان تجاری به نتایج مشابهی دست یافتند: کارگران را به طرزی کلیشه ای در محیطهای ناآرام و شلوغ و در حال جلوگیری از ورود سایرکارگران به کارخانه ها و یا در خیابانها نشان می دهند، اما دوربینها در اتاقهای کارفرمایان- و نه در خیابانها- روبه روی آنان قرار می گیرند تا در محیطی آرام و از موضعی برتر به ارزیابی بپردازند، و این امور در حالی روی می دهند که کارگران امکان حضور در استودیو را نمی‌یابند- تا نکند به آنان شخصیت و رسمیت داده شود- نظرات فرد اینگلیس[۴۴] در کتاب مقدمه ای بر تئوری رسانه ها[۴۵] نیز بر همین منوال هستند. او با دفاع از آرای اعضای گلاسگو می گوید: صرف نظر از اینکه نظرات سیاسی مصاحبه شونده و مصاحبه گر چه باشند، آنچه در تلویزیون بی.بی. سی[۴۶] و شبکه های تجاری تلویزیونی انگلیس به نمایش در می آید دقیقاً مطابق با نظرات دوایر حاکم است و با همان اهمیت نسبی که این دوایر برای خبرها قائل هستند، به طرز سلسله مراتبی- همخوان با اولویتهای دولت انگلیس- ارائه می شوند فرداینگلیس هم به یافته های گلاسگو در مورد نحوه پوشش خبری اعتصاب معدنچیان انگلیس استناد می کند و می پرسد: چرا دوربین تلویزیون در صف پلیسها می ایستد و فیلمبرداری می کند؟ تا مخاطبان به طرزی ناخود آگاه طرف حمله معدنچیان قرارگیرند و سنگهای پرتاب شده آنان را ببینند اما فرود باتونها را بر بدن کارگران تماشا نکنند؟ به عقیده فرد اینگلیس این کارها نقض آشکار بیطرفی مندرج در منشور کاری این سازمانهای خبری است.
طبق آرای دیوید بارات هم گروه رسانه ای گلاسگو ثابت کرد که رسانه ها با بهره گرفتن از فنون برجسته سازی[۴۷] دستور جلسه بحث و فحص را برای خوانندگان (به شیوه ای که رسانه ها مایل هستند) فراهم می آورند و اعتصابها بخصوص در انگلیس به عنوان تهدیدی عیله منافع ملی به نمایش درمی آیند و این شیوه پوشش خبرها عملاً بازتاب منافع گروه های حاکم بر جوامع است. بارات به عبارتی از جورج گربنر استناد می کند، که مورد استناد اعضای گروه گلاسگو هم قرار گرفته است: وسایل ارتباط جمعی بازوی فرهنگی نظم صنعتی هستند. و به همین دلیل خبرهای صنعتی که اولاً از زاویه دید منافع کارفرمایان و ثانیاً با تکیه بر ارزش خبری کشمکش تهیه می‌شوند، سرشار از جانبداری و فقدان بیطرفی هستند.
به هر حال، طبق تحقیقات گروه گلاسگو و پیروان آن و همچنین تا حدودی در نتیجه مطالعات مرکز پژوهشهای فرهنگی معاصر دانشگاه بیرمنگام تعریف خبر از این دیدگاه صاحب گزاره های ویژه ای شد که در فصل تعاریف خبر اجمالاً به آنها اشاره شد اما اصلی ترین گزاره های اندیشه گروه گلاسگو در زمینه خبر، که باید مورد توجه روزنامه نگاران جهان سوم قرار گیرد و از خوش بینی آنان نسبت به ادعای غربی «بیطرفی خبری» بکاهد، عبارتند از:

 

    • خبر به طرزی اجتماعی ساخته می شود؛

 

    • رویدادهایی که گزارش می شوند، به دلیل اهمیت ذاتی آنها نیست بلکه معیارهای پیچیده گزینش خبر نقش اصلی را ایفا می کند؛

 

    • خبر پس از انتخاب[۴۸]در معرض استحاله شدن[۴۹]قرارمی گیرد.

 

عوامل استحاله رویدادها عبارتند از:
شکل درج و بخش- اعم از خط، صدا وتصویر-، خواص فیزیکی و فنی رسانه ها و شکل کاربرد آنها.
یکی از مثالهای ملموس گروه گلاسگو درباره استحاله رویداد که در تحقیق خود به آن اشاره کرد این است: «افزایش دستمزدها تورم زاست» این القا در مورد خبرهای صنعتی صورت می گیرد، و فرقی نمی کند که خبر صنعتی مربوط به چه چیز است، هر چه باشد رسانه ها این ذهنیت را القا خواهند کرد که افزایش دستمزدها تورم زاست. پس از دیدگاه گلاسگو خبر یک «رویه» و یک «گفتمان» است که نه تنها واقعیتهای اجتماعی و حقایق را بیطرفانه منعکس نمی کند بلکه در «ساخت اجتماعی واقعیت» هم مداخله می کند.
جان هارتلی نیز تقریباً از یک جهت به خبر از همان زاویه دید مکتب گلاسگو می نگرد و می‌گوید: خبر یک محصول اجتماعی و ایدئولوژیک در چارچوب تئوری نشانه شناسی عمومی است. جالب این است که گروه گلاسگو هم درکتاب باز هم خبرهای بد سه فصل را به مباحث زبان شناسی اختصاص داده است. جانبداری تقریباً در اکثر خبرها وجود دارد، زیرا نهادهایی که اخبار را مخابره و ارائه می کنند خاستگاههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دارند و لذا خبرها همواره از یک زاویه ویژه ارائه می شوند از این منظر، آنچه مثلاً در صفحه اول گاردین، دیلی اکسپرس یا واشنگتن پست ارائه می شود، الزاماً با واقعیتها و رویدادهایی که در جهان عینی و بلافصل تجربه ما رخ داده است، برابر نیست و نمی تواند گزارشهایی وفادارانه در قبال حقیقت رخدادها تلقی شود به عبارت بهتر باز هم بر بحث گزینش رویداد و استحاله رویداد و اینکه رویدادهای جهان عینی در عبور از رویه های کاری و حرفه ای (ژورنالیسم) به خبرهای جهان رسانه ای مبدل می شوند، تکیه می شود البته ممکن است بتوان از پیش احتمال طرح پاسخهای خوش بینانه را داد: عده ای ممکن است بگویند که تفاوت خبر با رویداد به سبب وجود آزادی مطبوعات است و به همین دلیل است که یک رویداد با شکلهای خبری متفاوت عرضه می شود و لذا به هیچ وجه این استحاله به وجود دیدگاه های از پیش طراحی شده مربوط نمی شود. این عده به این ترتیب با این نظر که خبرها محصولات نهایی فرایند پیچیده ای هستند که با گزینش معطوف به مقولات ساختمند اجتماعی انتخاب می شوند، مخالفت می ورزند.
و بالاخره به عنوان جمع بندی می توان آرای گروه گلاسگو را چنین ارائه کرد: خبر نه یک «پدیده طبیعی» که از رویداد منشأ می گیرد، بلکه یک «محصول» است. این محصول به وسیله یک صنعت تولید می شود و در ساختهای اقتصادی و بوروکراتیک همان صنعت و در رابطه با سایر صنایع و از همه مهمتر در ارتباط با دولت و سازمانهای سیاسی شکل می پذیرد و از یک دیدگاه کلی تر: خبر منعکس کننده و شکل دهنده ارزشهای حاکم در یک گستره خاص تاریخی است.
۲-۳ بخش سوم: خبر و مدل های انتشار اخبار:
۲-۳-۱ تعریف خبر:
خبر گزارش واقعیت هاست، اما هر واقعیتی را نمی توان خبر نامید.
در این تعریف به این دلیل نمی توان هر واقعیتی را خبر نامید که فلان واقعیت مثلاً بر همگان روشن است، نو نیست و چون کهنه است، قابل طرح نیست و وقتی واقعیت تازه نیست، نمی تواند جنبه خبری داشته باشد.
خبر، پیامی است که احتمال صدق و کذب در آن وجود دارد.
خیلی از خبرها به چاپ می رسند، اما روز بعد یا مدتی بعد تکذیب می شوند. بنابراین، تعریف فوق نیز فقط بخشی از مفهوم خبر را در بر می گیرد، اما در عین حال باید افزود که برخلاف تعریف پیشین، که خبر را گزارش می خواند، در این تعریف، خبر پیام نامیده می شود.
خبر، الزاماً گزارش رویداد جاری تازه نیست.
چرا؟ زیرا که ممکن است که جنبه های تازه ای از یک رویداد کهنه و قدیمی، و به عبارت دیگر زوایای جدیدی از آنچه را که قبلاً رخ داده است، آشکار کند و بنابراین به یک موضوع قدیمی، یک وجه تازه خبری بدهد.
رویدادی است که قرار است اتفاق بیفتد.
خبرهایی نظیر اینکه «فردا برف خواهد بارید».«کنکور سر اسری هفته آینده برگزار می شود» «سمینار مطبوعات بهار آینده تشکیل می شود».
از جمله خبرهایی هستند که مشمول تعریف فوق قرار می گیرند. طبعاً می توان راجع به این تعریف‌ها و تعاریفی که پس از این ارا ئه خواهند شد، این نکته را اضافه کرد که واقعه ای که الزاماً برای یک نفرخبر تلقی می شود، ممکن است که برای دیگران کاملاً بی اهمیت باشد و اصلاً خبر تلقی نشود.
اگر یک نفر سگی را گاز بگیرد، ولی به عکس اگر سگی، فردی را گاز بگیرد، خبر نیست.
این تعریف از جمله تعاریف کلاسیک، که در تبیین مفهوم خبر به کار گرفته می شوند، به حساب می‌آید.
اطلاعات مربوط به آنچه رخ داده است، خبر نامیده می شود.
«اخبار اقتصادی در صفحات وسط مجله درج شده اند». «بازارهای مالی با شنیدن اخبار کاهش قیمت ارز دچار شوک شدند».
این دو اطلاع، هر دو حکم همان اطلاعاتی را دارند که در تعریف، خبر، نام گرفته است. براساس این تعریف، خبر اطلاع است.
خبر، مجموعه ای از لغات و عبارات است که وقوع یا انجام کاری را اطلاع دهد.
این تعریف اگر چه برکارکرد اطلاع رسان خبر متمرکز است، ما آن را مجموعه ای از لغات و عبارات می داند.
خبر، گزارش یک رویداد است، آنچه یک گزارش گر می نویسد، خبر نامیده می شود.
از این تعریف این نکته استنباط می شود که خبر با اتفاق یا رویداد فرق دارد . ممکن است که آنچه گزارش می شود، عیناً مانند واقعه ای که رخ داده است، نباشد و فقط جنبه هایی از آن رویداد را منعکس کند. در این تعریف کوشش می شود تااین نکته روشن گردد که میان حقیقت رویداد و واقعیت خبر تفاوت وجود دارد و در حقیقت نگرش شخصی خبرنگار و سازمان خبری و سایر عوامل مؤثر بر تغییر رویداد مخابره شده، تأثیرگذار هستند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:07:00 ب.ظ ]




  • میکروب نوری معمولی

 

  • لام نئوبار

 

  • ترازوی حساس

 

  • هود بیولوژیک

 

  • دستگاه الایزا Reader

 

  • دستگاه pH متر

 

  • ورتکس

 

  • تانک های ازت مایع

 

  • بن ماری

 

  • فور

 

  • اتوکلاو

 

  • فریزرهای ۲۰- و ۷۰- درجه سانتی گراد

 

  • انکوباتور CO2 و معمولی

 

  • سمپلر های متغیر و ثابت و راکهای مخصوص سر سمپلر

 

  • سانتریفوژ معمولی و یخچال دار

 

  • لوله های آزمایش در پیچ دار و معمولی

 

  • پیپت مدرج و پیپت پاستور

 

  • ظروف شیشه ای از جمله: ارلن، بشر، استوانه ی مدرج و …

 

  • میکروتیوب ۵/۰، ۵/۱، ۲ میلی لیتر

 

  • سرنگ ml50 و ml20

 

  • ظروف مخصوص کشت سلول در اندازه های مختلف شامل فلاسک ها و میکروپلیت

 

  • فیلتر ۲۲/۰ میکرون

 

  • انواع لوازم شیشه ای مخصوص نگهداری محیط، سرم و تریپسین

 

  • شیکر

 

  • همزن مغناطیسی

 

۳-۲ مواد مورد نیاز برای کشت سلول:
پایان نامه - مقاله

 

  • رده سلولی Hela

 

  • سرم جنین گاو (FBS) Fetal Bovine Serum

 

  • محیط کشت (DMEM) Dulbecco,s Modified Essential Medium

 

  • آنتی بیوتیک های استرپتومایسین و پنی سیلین

 

  • محلول تریپسین- ورسن ( Trypsin-Versen)

 

  • بی کربنات سدیم

 

  • آب مقطر دیونیزه

 

  • دی متیل سولفوکساید (DMSO)

 

  • محلول PBS بدون کلسیم و منیزیم Calcium Magnesium Free- Phosphate Baffered Saline

 

۳-۳ آماده کردن محیط های کشت سلول:
برای انجام کشت سلول در خارج از بدن موجود زنده باید شرایطی را فراهم آورد که به خصوصیات داخلی
بدن موجود زنده بسیار تشابه داشته باشد. برای فراهم نمودن این شرایط از محیط های کشت سلول استفاده می شود که تامین کننده مواد غذایی مورد نیاز سلول از جمله اسید های آمینه، نمک ها، فسفات ها، مواد قندی و بنا به ضرورت مواد رنگی خنثی به عنوان معرف. در این پژوهش از محیط های DMEM شرکت Biosera استفاده گردید.
۳-۴ تهیه محیط کشت:
مهم ترین مواد لازم جهت تهیه یک لیتر محیط کشت سلولDMEM عبارتند از:
پودر محیط کشت DMEM ۴/۱۳ گرم
آنتی بیوتیک پنی سیلین unit/ml100
آنتی بیوتیک استرپتومایسین µg/ml ۱۰۰
ال گلوتامین ۳/۰ گرم
بی کربنات سدیم ۷/۳ گرم
آب دیونیزه تا حجم یک لیتر
پس از تهیه محیط کشت باید pH محیط را به میزان مطلوب (۷- ۸/۶) تنظیم نمود که برای این منظور از NaOH یک مولار و اسید کلریدریک یک مولار استفاده می شود. از آنجایی که محیط کشت سلول منبع غنی از مواد مغذی و مستعد برای رشد باکتریها می باشد، استفاده از آنتی بیوتیک های وسیع الطیف نظیر استرپتومایسین و پنی سیلین الزامی می باشد.
۳-۵ استریلیزاسیون محیط کشت سلول:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:06:00 ب.ظ ]




افرادی که در یک جرم مجرم نبوده اما مطالبی در مورد جرم و افراد دخیل در آن می دانند؛
مظنونین ارتکاب جرم؛
۱-گزارش و یادداشت ها و اینترنت:
گزارش و اسناد موجود در اداره پلیس یک منبع اطلاعاتی مهم محسوب می شوند که شامل تمام گزارش های مقدماتی، گزارش های تحقیق تکمیلی، سوابق دستگیری و جرایم، بایگانی اطلاعات مربوط به شگرد های مجرمان، بایگانی آثار انگشت، گزارش های افراد گم شده، مشخصات سلاح ها و بولتن های افراد فراری ، تحت تعقیب شگرد ها وپیشینه مجرمان، تمام گزارش های آزمایشگاه وپزشکی قانونی می شوند.همچنین سابق موجود در مراکز: بانک ها، شرکت های وام دهی و اعتباری خدمات تحویل کالا، بیمارستان ها و کلنیک ها، هتل ها و متل ها، روزنامه ها، دفتر چه های تلفن، راهنمای شهری، راهنمای محلّی، شرکت های خدماتی، ادارات مربوط به وسایط نقلیه موتوری، امانت فروشی ها[۶۸] ، شرکت های انبار داری، ادارات خدمات درآمد داخلی دولت[۶۹]و تاکسیرانی ها دارای اطلاعات مفیدی است که می توان آنها را به بایگانی منابع اطلاعاتی افزود (ام.هس و بنت[۷۰]،۱۳۸۵: ۳۵۷-۳۵۹).
تازه ترین محصول اینترنت در این زمینه سایت(LEO) یاLaw Enforcement Onlinاست. که پروژه ای است که توسط اف بی آی حمایت مالی می شود. عضویت در این سایت رایگان اما کاملاً محدود است. دسترسی از طریق یک خط تلفن اختصاصی و رایگان امکان پذیر است. سایت LEO خدمات مربوط به پست الکترونیکی، گروه های خبری، جلسات گپ همگانی [۷۱] به طور مستقیم، اتصال به وضعیت های فوق العاده ملّی در خصوص جرم، بولتن های مربوط به فعالیت های تروریستی و دوره های آموزشی با ویژگی های چند رسانه ای را ارائه می کند (دیز،[۷۲]۱۳۷۸: ۱۴).
۲-شاکی، شاهد، قربانی و مخبر:
شاکی:فردی است که در خواست می کند اقداماتی صورت پذیرد.
شاهد: فردی است که یک جرم یا بخشی از مراحل وقوع آن را مشاهده نموده است.
قربانی: فردی است که مورد آسیب یک جرم واقع شده است. غالباً قربانیان، شاکی و شاهد هم می باشند.
مخبر : هر فردی است که بتواند اطلاعاتی را درباره یک پرونده ارائه کند؛ اما وی شاهد، شاکی ،قربانی، یا مجرم نیست.[۷۳]
۳-مظنونین ارتکاب: مظنون فردی است که به طور مستقیم وغیر مستقیم با یک جرم مرتبط می باشد، یا از طریق اقدام آشکار یا برنامه ریزی و هدایت آن به نوعی ارتباطش با موضوع پرونده مرتبط می گردد.
مصاحبهمصاحبه، صحبت با افراد، پرسش از آنها، کسب اطلاعات و استنباط از گفته های آن هاست. منابع اصلی اطلاعات در صحنه جرم، شاکی ، قربانی،و شهود هستند.( ممکن است همگی یک نفر باشند.)شهود بایستی از یکدیگر جدا شده تا گزارش کاملی از حادثه را از هر فرد بدست آید. درصورت نیاز می توان مجرم را ترغیب نمود و سر نخ های تازه را بدست آورد (ام.هس و بنت[۷۴]،۱۳۸۵: ۳۶۰-۳۶۳).
بازجویی: بازجویی و تحقیق از مظنونین معمولا دشوار تر از تحقیق از شهود یا قربانیان است. مظنونی که در یک جرم دست داشته پس از شناسایی و دستگیری، باز جویی یا اعترافی می کند. که پس از تأیید به وسیله شواهد و مدارک مستقل می تواند گناهکاری یا محکومیت وی را موجب شود (همان:۳۷۰).
بسیاری از روش هایی که در مصاحبه استفاده می شوند در باز جویی نیز به کار گرفته می شوند؛ اما باید چند اختلاف مهم را در چگونگی بازجویی از مظنونین رعایت کرد. یکی از مهمترین آن ها حصول اطمینان از عدم زیر پا گذاردن حقوق قانونی مجرم است تا اینکه اطلاعات بدست آمده محکمه پسند شوند (همان:۳۸۰).
۲-۴-۲-۳-۷)شناسایی وبازداشت مظنونین:
در اکثر موارد، در ابتدا مظنونی وجود دارد؛ اگر چه بسیاری از جرایم شاهد دارند. اما شاید قربانیان و شهود مجرم را شناسایی نکنند یا نتوانند وی راتوصیف نمایند. به هر حال عواملی که در حل تحقیقات جنایی بسیار مهم هستند عوامل کارگشا خوانده می شوند. اینها عواملی هستند که بایستی در تصمیم گیری در خصوص انجام تحقیق درباره جرم مورد نظر قرار گیرند. از مهمترین آنها، وجود شاهد و شناسایی مظنون حداقل توصیف و پیدا کردن وی است.
۲-۴-۲-۳-۷-۱)شناسایی در صحنه:
اگر مجرمی حین ارتکاب جرم دستگیر گردد می توان از شهود برای شناسایی وی کمک گرفت. این موضوع در خصوص دستگیری مجرم در نزدیک صحنه جرم نیز صادق است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
شناسایی در صحنه جرم، شناسای یک مجرم از سوی قربانی یا شاهد جرم در صحنه می باشد. شناسایی در صحنه جرم باید دقایقی پس از جرم صورت گیرد (ام.هس و بنت،۱۳۸۵: ۴۳۶-۴۳۷).
۲-۴-۲-۳-۷-۲)یافتن یک مجرم:
مجرمین از طریق راه های زیر شناخته می شوند:
اطلاعات بدست آمده از قربانیان، اظهارات شهود و اقرار افراد دیگر که احتمالادرباره جرم یا مجرم مطلبی می دانند.
مدارک عینی به جا مانده در صحنه جرم. ۳-تحلیل روانشناختی. ۴-اطّلاعات موجود در بایگانی پلیس.
۵-اطّلاعات موجود در بایگانی ادارات دیگر. ۶-مخبرین (همان:۴۳۸-۴۳۹).
اگر چه بایگانی پلیس حاوی اطّلاعات بسیاری است، اما متاسّفانه به دلیل کمبود های جدی … ناشی از سیستم های رایانه ای ناکارآمد این اطلاعات غالباً به مشارکت گزارده نمی شوند (کلوبوچار[۷۵]، ۴۱:۱۳۷۸).
۲-۴-۲-۳-۷-۳)روش های شناسایی مجرمین:
مجرمین را علاوه بر شناسایی در صحنه جرم و از طریق عکس های سابقه داران می توان از روش های زیر نیز شناسایی کرد.
شناسایی تصویری؛
شناسایی از طریق صف متّهمین؛
شناسایی تصویری با رایانه؛
تعقیب و مراقبت؛
مأموریت های مخفی؛
حملات ضربتی (ام.هس و بنت[۷۶]،۱۳۸۵: ۴۶۰-۴۶۶).
۲-۴-۲-۳-۸)آمادگی وارائه پرونده در دادگاه:
به دلیل بسیاری اکثر پرونده های جنایی بدون محاکمه حل و فصل می شوند. یک تحقیق عالی متّهم را به قبول اتّهام خود واداشته، متّهم هم مایل است تا بدون محاکمه اتهام وارده را بپذیرد. یا اینکه فرایند اقرار مصلحتی به جرم پیش از محاکمه نتیجه رضایت بخشی را حاصل می کند. (ام.هس و بنت،۱۳۸۵: ۵۲۵).
شاید عدالت کور باشد اما نباید از لحاظ فن آوری کمبودی داشته باشد… وکلا، قضّات و پلیس مجبور خواهند شد روش کارشا ن را …در یک دادگاه مجازی تغییر دهند. از این رو کار هیئت منصفه با مزیّت بازبینی آنچه درباره هر پرونده رخ داده آسانتر می شود. شاید عدالت موفق شود حتی بیشتر از گذشته ( استرانبرگ[۷۷]، ۳۴:۱۳۷۵).
۲-۴-۲-۳-۸-۱)دلایل عدم پیگیری پرونده در دادگاه:
شکایت غیر قانونی باشد.
دادستان پس از بازبینی پرونده از تعقیب آن خودداری کند.
شاکی از تعقیب پرونده امتناع ورزد.
مجرم فوت کند.
مجرم در زندان یا خارج از کشور باشد و نتوان وی را باز گرداند.
هیچ مدرک یا سر نخی وجود نداشته باشد.
۲-۴-۲-۳-۸-۲)آماده نمودن پرونده برای پیگیری:
وقتی تصمیم برای پیگیری پرونده اخذ می شود، چیزی بیش از «دلیل محتمل» مورد نیاز است. پیگیری باید پرونده را به گونه ای فراتر از حدس وگمان معقول، اثبات کند. آن طور که بتوان با اثبات آن، کسب محکومیت کرد. بدین منظور، دادستان باید از موارد ذیل مطلع باشد: اینکه چه مدارکی را می تواند ارائه کند، کدام شاهد شهادت خواهد داد، نقاط قوّت و ضعف پرونده، نوع شهادتی که مأمور تحقیق پلیس می تواند ادا کند.
۲-۴-۲-۳-۸-۳)اقدامات نهایی به منظور آماده نمودن پرونده برای دادگاه:
تمام قرائن و شواهد و مدارک جرم را بازبینی و ارزیابی کنید.
تمام گزارش های مربوط به پرونده را باز بینی کنید.
شهود را آماده کنید.
گزارش نهایی را بنویسید.
پیش از محاکمه جلسه ای با دادستانی داشته باشید (ام.هس و بنت[۷۸]،۱۳۸۵: ۵۲۷-۵۲۸).
۲-۴-۳) اطّلاعات:
۲-۴-۳-۱)تعریف اطّلاعات:
برای اطلاعات در ادبیات مدیریت تمایزهای گوناگونی میان داده از فعلdata واطلاعات ارائه شده است ولی در تحلیل نهایی همگی به علم معانی بیان بازگشت دارد. واژه data از فعل لاتین do وdare به معنی دادن مناسب ترین واژه ای است که به واقعیت های شکل نیافته وبدون ساختار فراوان تولید شده از طریق رایانه ها در نتیجه داد و ستدهای سازمانی بوجود آمده می توان اطلاق کرد .اطلاعات مرکب از داده هایی است که شکل و ساختار دارد. واژه اطلاعات به معنی اطلاع از فعل لاتین[۷۹] به معنی شکل دادن به چیزی است. واژه اطلاعات از نظر علم معنای بیان، ساخت بخشیدن به توده یا ماده نامنظم را تداعی می کند. ساخت بخشیدنی که به ماده بدون حیات و نامرتب، معنی و حیات بدهد. مناسب ترین واژه برای تمام داده هایی که برای کاربر ازطریق نوعی نظم بخشیدن به آنها فراهم می شود، واژه اطلاعات است (رضائیان, ۴۴:۱۳۸۰).
تعاریف بسیاری که در طول سال ها از اطّلاعات شده است. ساده ترین و واضح ترین این تعاریف این است « اخبار به اضافه تجزیه و تحلیل مساوی است با اطّلاعات»فرمول بالا تمایز بین اخبار جمع آوری شده را با اطلاعات تولید شده روشن می کند. این فرمول خاطر نشان می کند بدون تجزیه و تحلیل هیچ اطّلاعاتی وجود ندارد (یاوری ونجار, ۲۱:۱۳۸۸).
۲-۴-۳-۲) انفجاروسرریز اطّلاعات:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:06:00 ب.ظ ]