بیات مفهوم طبقه متوسط فقیر را در مورد وقایع تونس و مصر و دیگر قیامهای مردمی در جهان عرب به کار می برد؛فقیران شهرنشینی که فضاهای عمومی را برای سکونت غیر قانونی یا دستفروشی در اختیار دارند،بیکارانی که در اقتصاد غیررسمی مشغولند،زنان خانه داری که به خدمات اجتماعی یا محلی غیر رسمی می پردازند،جوانانی که به رغم مخالفت مقامات حکومتی در آرزوی دستیابی به زندگی حداقلی و طبیعی هستند و مانند اینها…کنشگران منفردی هستند که کنش های جمعی را به وجود می آورند.بنابراین،طبقه متوسط جدید به شکلی مطلق و نسبی،از سریعترین رشد در بین طبقات اجتماعی دیگر برخورداد است.
به نظر می رسد افزایش طبیعی جمعیت(که در درجه اول ناشی ازتهی دستی است)و بخصوص الگوی متعارف مهاجرت روستا به شهر(که ناشی از بد توزیع شدن زمین،بیکاریهای روستایی،فجایع طبیعی و حاصل دست بشر،تمایلات شهرنشینی و توسعه صنعتی محدود است)دلایل اصلی رشد این طبقات و بیکاری در شهرها است.بنابراین،بخش اعظمی از نیروهای تحصیل کرده وآنهایی که برای بار نخست دنبال شغل هستند بیکار می مانند.(بیات،۱۳۷۹: ۴۷)
نمودار زیر توزیع مشاغل و درآمد را در بین مهاجران و شهروندان شهری نشان می دهد:
نمودار شماره ۵-نحوه توزیع درآمد در بین شهروندان و مهاجران
ممتاز | ||
مهاجران | متوسط | شهروندان |
پایین |
همانطور که مشاهده می شود مهاجران در طبقات پایین و متوسط جامعه قرار داشته و به مشاغل این طبقات همچون دستفروشی و کارهای خیابانی روی می آورند.از طرف دیگر،تعداد شهروندان تحصیلکرده خصوصاً در دو کشور تونس و مصر که نسبت به کشورهای عربی در رتبه بالاتری قرار دارند،روز به روز در حال افزایش است.از این رو باید گفت که تلاش نخبگان حاکم در جلوگیری از مشارکت سیاسی دموکراتیک جامعه روز به روز شکاف میان حکومت و تحصیل کردگان را عمیق تر می کند،تحصیل کردگانی که اکثرا مخالف حکومتهای دیکتاتوری خویش بودند.بیات از این تحصیل کردگان که در شهرها به دستفروشی می پرداختندو بو عزیزی نمونه بارز آن می باشداز عنوان «دستفروشی سیاسی»نام می برد که تنها بخش کوچکی از تعداد انبوه دستفروشان را در بر می گیرد.این دستفروشان گاه کالاهای فرهنگی چون کتاب،روزنامه و فیلمها را به مشتریان عرضه می کنند. اما در این جنبش ها مهمترین ها، همان دستفروشان معمولی بودند که نگرانی اصلی شان تامین زندگی بود.به نظر بیات تظاهرات عمدتاً از سوی دستفروشان سیاسی در یک مکان سازماندهی می شود.
اما از دیگر پیامدها و ویژگی های بارز مهاجرت و شهرنشینی در این کشورها،به وجود آمدن یک کلانشهربسیار بزرگ است که از نظر جمعیتی،سیاسی واقتصادی بر روستاها و شهرهای دیگر کشور سیطره دارد.این کلان شهر نه تنها در تونس ومصر بلکه در دیگر کشورهای عربی نیز پایتخت است.البته معمولا پایتخت های اکثر کشورهای جهان اصلی ترینو در بسیاری از مواقعبزرگترین شهر آن کشورند،اما شرایط این پایتخت ها در تونس و مصر،از نظر وسعت و نقش سیاسی، اقتصادیبا دیگر نقاط جهان بسیار متفاوت است.برای مثال،در بسیاری از کشورها همچون:آمریکا،آلمان،هند و ترکیه … از یک سوپایتخت سیاسی بزرگترین شهر کشور نیست و از سوی دیگر در کنار پایتخت شهرهای بزرگ دیگری نیز در آنها وجود دارند که از نظر مساحت و جمعیت با پایتخت برابری می کنند.
پدیده شهرهای غول پیکر را می توان با برخی از روش های کاربردی جامعه شناسی شهری مطالعه و بررسی کرد.یکی از معروفترین این روشها قاعده اندازه-مرتبه است که مقیاس کمّی از توازن شهری هر جامعه را نشان می دهد.محتوای این قاعده این است که بزرگترین شهر هر کشور نباید بیش از دو برابر شهر دوم آن جمعیت داشته باشد.
به همین منوال،جمعیت شهر دوم نیز … . زیرا در غیر این صورت به علت اختلال در ساختار جمعیتی بار سنگینی از نظر اقتصادی،اجتماعی و سیاسی بر جامعه وارد خواهد شد.
جدول شماره ۳-شاخص تعادل جمعیت شهری مصر در دهه هشتاد بر طبق قاعده اندازه-مرتبه
کشور | جمعیت کنونی شهر اول و دوم |
جمعیت ایدهآل شهر اول |
تفاوتمیان جمعیت کنونی و جمعیت ایده آل شهر اول | درصد تفاوت میان جمعیت کنونی و جمعیت ایدهآل شهر |
مصر | قاهره۸۴۰۰۰۰۰ اسکندریه۲۵۰۰۰۰۰ |
۵۰۰۰۰۰۰ | ۳۴۰۰۰۰۰ | ۵/۴۰ |
منبع:المجتمع و الدوله فی الوطن العربی،سعدالدین،۱۳۹۰: ۳۲۸