در قانون اجرا احکام مدنی در زمان توقیف اموال، حفظ اموال در مواردی که نگهداری آن در محل توقیف امکانپذیر باشد با تعیین حافظ در همان محل حفظ میشود حافظ اموال بایستی با توافق طرفین تعیین گردد که مسئولیت نگهداری اموال را دارد در این میان هم مواردی در قانون بیان شده که مسئولیت حفظ اموال به شخص ثالث داده می شود .حافظ در لغت نعت فاعلی از حفظ. نگاهدارنده . نگاهدار. نگهدار. نگهبان (عمید،۱۳۵۷)ودر تعاریف حقوقی یعنی این که شخص امینی که در اجرا احکام یا اسناد مال توقیف شده به دست او امانت سپرده می شود.(جعفری لنگرودی،۱۳۸۷) اگر کسی در مال دیگری تصرف مشاع و مجاز کند ید ا و نسبت به آن امانی است و مسئول جبران خسارت وارده نیست مگر اینکه مالک تعدی و تفریط او را اثبات نماید. تصرف مجاز ممکن است از اذن صریح و ابتدایی شارع ناشی شود که به امانت شرعی معروف است و یا اذن ضمنی شارع در تنفیذ اذن و معاملات نالک ناشی شود که به امانت مالکی مشهور است.اگر شرط ضمانت حافظ باشد مفهوم این است که باید در نگهداری و حفاظت از مال تلاش کند و خسارتی بر آن وارد شود، جبران کند و اگر شرط نتیجه شود اگر خسارتی بر مال وارد شود امین ضامن نخواهد بودو در فقه اسلامی درباره متصرف مشروع در نال غیر،امانی است و در صورتی مسئول است که تعدی و تفریط لاو ثابت گردد و در عرف جانعه در بسیاری از موارد ، مالک به مسئولیت امانی متصرف اکتفا نمی کند بلکه ضمن شرط ضمنی و عرفی یا شرط شخصی، بر مسئولیت و ضمان امین تصریح میکند و او را ضامن مال مورد تصرف قرار می دهد.
۲-بیان مساله
قانون آیین دادرسى مدنى درباره توقیف اموال، در ماده ۱۲۶ مقرّر مىدارد: «توقیف اموال اعم از منقول و غیرمنقول و صورتبردارى و ارزیابى و حفظ اموال توقیف شده و توقیف حقوق استخدامى خوانده و اموال منقول وى که نزد شخص ثالث موجود است، به ترتیبى است که در قانون اجراى احکام مدنى پیشبینى شده است.» بنابراین، توقیف اموال، چه منقول و چه غیرمنقول، باید مطابق مقرّرات قانون اجراى احکام مدنى صورت بگیردتوقیف مصدر باب تفعیل و از ریشه «وقف» است و در لغت به معنی بازداشت و بازداشتن و به طور کلی، به معنای سلب آزادی از شخص یا مال او با حالت انتظار ترخیص است، که در صورت اول توقیف شخص و در صورت دوم توقیف مال صدق میکند. در اصطلاحات مختلف، «توقیف» به صورت مضاف با کلمه یا کلمات دیگر میآید. عمدتاً در همه جا همین معنای لغوی لحاظ میشود. مثلاً توقیف مال، توقیف اجرای حکم، توقیف اجرایی، توقیف احتیاطی، توقیف اشخاص، توقیف حقوق، توقیف دادرسی، توقیف سرقفلی، توقیف ضامن، توقیف عقود، توقیف مالم یجب، توقیف متعهد یا مدیون، توقیف عملیات ثبتی و توقیف عملیات اجرایی.به علاوه، آییننامه اجراى مفاد اسناد رسمى لازمالاجراى جدید مصوب ۱۱/۶/۱۳۸۷ نیز مواردى را به توقیف اموال غیرمنقول اختصاص داده است. از اینرو، براى روشن شدن حدود و جوانب موضوع، بررسى تطبیقى میان قانون اجراى احکام مدنى و آییننامه جدید ضرورت دارد. مبحث پنجم و ششم قانون اجراى احکام مدنى، مسئولیت حافظ و شخص ثالث بیان شده است.
۳-اهداف تحقیق
هدف کلی:
بررسی و تبیین مسئولیت حافظ در قانون اجرا احکام مدنی و شخص ثالث که مال محکوم علیه نزد آن توقیف شدده است.
اهداف جزیی:
-تعریف مفاهیم حافظ و شخص ثالث و بازشناسی آن از عناوین حقوقی مشابه
-بررسی شرایط و ویژگی های ایجاد مسئولیت حافظ و شخص ثالث در قانون اجرای احکام در حقوق ایران
۴-سوالات تحقیق
آیا مسئولیت حافظ در قانون اجرا احکام مدنی و مسئولیت شخص ثالث که مال محکوم علیه نزد آن توقیف شدده است متفاوت است؟
ید شخص ثالث تا چه زمانی امانی خواهد بود؟
۵- فرضیات تحقیق
۱- به نظر می رسد حافظ کسی است که ادارات اجراء اسناد رسمی مال توقیف شده را نزد او به امانت گذارند تا حفظ و نگهداری کند.
۲-به نظر می رسد ید شخص ثالث تا زمان رعایت موارد قانونی امانی خواهد بود.
۶-روش تحقیق
روشی که برای این تحقیق به کار گرفته شده است روش توصیفی–تحلیلی است. برای این منظور ازابزارهایی استفاده خواهد شد، از جمله، استفاده از منابع موجود در کتابخانه ها و بانک های اطلاعاتی. پس ازجمع آوری منابع و فیش برداری از آن ها، به تشریح و تحلیل مطالب، شناسایی معضلات مربوطه و راه های احتمالی پاسخگویی به آن ها، پرداخته خواهد شد. این پژوهش اساسا با بهره گرفتن از آخرین و جدیدترین مقالات وکتابها و اسناد حقوقی و هم چنین منابع معتبر الکترونیکی انجام خواهد شد.روش تجزیه و تحلیل داده ها از طریق روش تحلیلی استنباطی است.
۷-پیشینه تحقیق
حکیمی تهرانی(۱۳۹۰)به بررسی شرایط، احکام و آثار توقیف اموال غیرمنقول پرداخت. مقاله حاضر به بررسی شرایط و احکام توقیف اموال، غیرمنقول ، و تحلیل آن پرداخته وآثار توقیف اموال غیرمنقول را بررسی نموده است. قانون آیین دادرسی مدنی ، توقیفاموال، اعم از منقول و غیرمنقول و صورت برداری، ارزیابی و حفظ اموال توقیف شده راتوقیف حقوق استخدامی خوانده و اموال منقول وی که نزد شخص ثالث موجود است رابه قانون اجرای احکام مدنی ارجاع داده است. بنابراین، توقیف اموال منقول و غیر منقول ،باید مطابق مقررات قانون اجرای احکام مدنی صورت گیرد.این مقاله با رویکرد نظری و روش تحلیلی و تطبیقی بر حقوق و قوانین موضوعه ، به خصوص قانون اجرای احکام مدنی آیین نامه جدید اجرای مفاد اسناد رسمی لازم الاجراء( مصوب۱۳۸۷)و با هدف شناسایی و روشن ساختن تمام جوانب آثار و احکام توقیف اموال غیرمنقول در قوانین جدید فعلی، نگاشته شده است.
مردانی و رودیجانی(۱۳۸۵ ) به تحقیق در مورد استثنائات وارده بر توقیف اموال در قانون اجرای احکام مدنی پرداختهاند.نقررات مربوط به توقیف اموال منقول و غیر منقول در مواد ۴۹ به بعد قانون اجرا احکام مدنی مصوب اول آبان ماه ۱۳۵۶ ذکر شده است. مطابق ماده ۴۹ این قانون در صورتی که محکوم علیه در موعدی که برای اجرا حکم مقرر لست مدلدل حکم را طوعا اجرا نکند و مالی هم از او تامین و توقیف نشده باشد، محکومله میتواند درخواست توقیف اموال محکومعلیه را کند. با توجه به قوانینی که بعد از این قانون به تصویب رسیدهاند پذیرش درخواست توقیف مشروط به این است که اولا مال مورد درخ.است توقیف از مستثنیات دین نباشد(مواد۵۲۴ و ۵۲۵ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۷۹) ثانیا اگر محکومعلیه دولت یا شهرداری است، قبول درخواست باید با رعایت قوانین زیر صورت پذیرد:
اولین مورد عدم امکان توقیف اموال دولتی و الزام به تعیین در بودجه سال بعد مطابق ماده واحده مصوب ۱۵/۸/۱۳۶۵ می باشد که امکان توقیف اموال منقول و غیرمنقول وزارتخانه و موسسات دولتی تا تصویب و ابلاغ بودجه یک و نیم سال بعد از سال صدور حکم وجود نخواهد داشت. مورد دوم، راجع به منع توقیف اموال منقول و غیرمنقول متعلق به شهرداری ها مصوب ۱۴/۲/۱۳۶۱ می باشد.
دکتر فهیمی(۱۳۸۴) به تحقیق در مورد قابلیت پیش بینی ضرر در مسئولیت مدنی پرداخت. بیان الزام قانونی جبران ضرر ناروا، بحث مسئولیت مدنی را تشکیل میدهد. که گاهی این ضرر ممکن است به خاطر نقض عهد باشد و گاهی نیز عهدی در میان نیست ولی تکلیف عمومی و عدم اضرار به غیر حکم به جبران میکند.ضرر وارده همیشه قابل جبران نیست بلکه باید شرایطی حاصل گردد که ضرر قابل جبران باشد که یکی از این شرایط قابل پیش بینی بودن ضرر است که هم در مسئولیت قرارداری و هم در مسئولیت غیر قرارداری محل گفتگو واقع شده و اختلاف نظرهای زیادی هم در مورد اصل لزوم این شرط و تعمیم ان در مسئولیت قرارداری و غیر قرارداری و مبانی آن وجود دارد و در نوع خود بحث نوع و جدیدی است که در حقوق داخلی و خارجی محل تضارب ارا میباشد. در حقوق ایران مهمترین متنی که از قابل پیشبینی بودن ضرر سخن میگوید قانون مجازات است که این شرط را در عرصه مسئولیت مدنی پذیرفته است مبنای پذیرش این شرط هم در صورت پذیرش قواعد اخلاقی است چون مسئولیت مدنی ریشه در قواعد اخلاقی و اجتماعی دارد که محدوده آن را نیز باز اخلاق تعیین می کند که یکی از مرزهای آن رفتار انسان متعارف است که اگر استثنای هم برای اعمال این قاعده وجود دارد باز بزاساس همین مبنای اخلاقی است که با معیارهای نوعی قابل اعمال است نه با معیار شخصی.
باریکلو،علی رضا (۱۳۸۴) به تحقیق در موردشرط ضمان امین در فقه امامیه پرداخت.یکی از موضوعات قابل بررسی شرط ضمان امین است زیرا در عرف جامعه در بسیارس از معاملات امانی، شرط ضمان امین میشود.بنابراین، ضروری است که وضعیت چنین شرطی از لحاظ فقهی روشن گردد. نظریات فقهی در این مورد را می توان در سه گروه حلاصه کرد: اول نظریه بطلان شرط و عقد به استناد این که شرط خلاف مقتضای ذات عقد است؛ دوم نظریه بطلان شرط، به این دلیل که شرط ضمان امین ، شرطی مخالف با کتاب و سنت است؛ سوم نظریه صحت شرط، زیرا دلیلی برای بطلان چنین شرطی وجود ندارد و آنچه در مورد بطلان شرط و عقد به سبب شزط گفته شده است، قابل استناد نیست.
شمس،عبدالله(۱۳۷۶) به بررسی ثالث در صحنه توقیف پرداخته است.که در این بررسی بیان میدارد که حضور مدعی ثالث در صحنه توقیف اموال در دو فرض مختلف متصور است: اول موردی که است که دادورز با راهنمایی محکومله توقیف اموال محکوم را مورد نظر دارد و در زمان معرفی در تصرف شخص ثالث است. دوم زمانی است که دادورز قصد بازداشت اموال منقولی دارد که اگرچه در تصرف مدعی ثالث نیست اما در زمان بازداشت حاضر و نسبت به آنها ادعای حق می کند. این د. م.رد جداگانه و به ترتتیب در دو بخش متوالی مورد مطالعه قرار می گیرد.
فصل دوم-تعاریف و مفاهیم
مبحث اول-مبانی مسئولیت مدنی
درخصوص مبنای مسئولیت مدنی سه نظریه معروف وجود دارد:
۱- نظریه تقصیر
۲- نظریه خطر
۳- نظریه تضمین حق
گفتار اول-نظریه تقصیر
طبق این نظر فرد درصورت تقصیر یا خطا مسئول است. برابر مفاد مواد ۹۵۳، ۹۵۲، ۹۵۱ قانون مدنی که اشعار میدارد “تقصیر اعم است از تفریط و تعدی” “تفریط عبارتست از ترک عملی که به موجب قرارداد یا متعارف برای حفظ مال غیرلازم است” و “تعدی تجاوز نمودن از حدود اذن یا متعارف است نسبت به مال یا حق دیگری” تقصیر شامل تخلف از تعهد و التزام قانونی یا قراردادی و تجاوز شخص به حقوق شخص دیگر برخلاف متعارف است. به عبارت دیگر هرگاه شخصی در اعمال و رفتار خود جانب احتیاط را رعایت کرده یا از مقررات عدول نماید و از این رهگذر موجب زیان شخص یا اشخاص دیگر گردد مسئول و مقصر شناخته میشود و باید نسبت به جبران زیان وارده اقلام نماید.در نظریه تقصیر اصل بر اثبات رابطه علیت توسط زیاندیده است.یعنی زیاندیده باید ثابت کند که زیان وارده در اثر عمل عامل زیان اتفاق افتاده و در مقابل عامل زیان نیز میتواند در جهت اثبات خلاف آن برآید. بدین معنی که عامل زیان تلاش خواهد کرد که ثابت کند زیان وارده در اثر خطای زیاندیده و یا قوه قاهره بوده است. بنابراین در نظریه تقصیر ارتکاب تقصیر و خطا شرط اصلی مسئولیت میباشد. )کاتوزایان،ناصر،۱۳۶۹)
گفتار دوم- نظریه خطا
برابر این نظریه ملاک مسئولیت مدنی، فعالیتی است که ایجاد خطر میکند نه ارتکاب تقصیر. به عبارت دیگر هرکسی که در اثر فعالیت خود موجب بروز خطری میشود که به دیگری زیان وارد میکند مسئول است و باید جبران خسارت کند.“مطابق نظریه خطر، مسئولیت مدنی ما به ازاء نفع و فایده و لذتی است که شخص از شیئی متعلق به خود یا از فعالیت خود میبرد. در واقع حقوقدانان و دادرسان بدون آنکه مفهوم تقصیر را نادیده بگیرند، به جستجوی قاعده جدیدی پرداختند که مبنای جبران زیان قرار گیرد و این قاعده را چنین بیان داشتند که خسارت باید به کسی نسبت داده شود که سبب وقوع آن گشته است. بر پایه این نظریه چنانچه در اثر عمل شخص یا اشخاص وابسته به او یا اشیاء تحت تصرف او خسارتی به دیگری وارد شود عامل زیان مسئول به شمار میرود و باید از عهده جبران زیان واردشده برآید مگر آنکه بتواند خلاف آن را ثابت کند.بر پایه نظریه خطر اصل بر مسئول بودن عامل زیان است و وی باید جبران خسارت زیاندیده را بنماید مگر اینکه بتواند خلاف آن را اثبات کند. در این نظر زیاندیده فقط باید ورود خسارت و رابطه عاملیت عامل خسارت را ثابت کند.در پی توسعه تکنولوژی و استفاده روزافزون از ماشین و دستگاه های صنعتی، نظریه خطر توسعه یافت و نظریه مطلق خطر پدید آمد .طبق این نظریه هرکس موجب زیان دیگری شود مسئول بوده و ملزم به جبران خسارت است و مجاز به اثبات خلاف آن نیست مگر در موارد فورس ماژور. این نظریه به دنبال حمایت کامل از زیاندیدگان است.
گفتار سوم-نظریه تضمین حق
در دو نظریه تقصیر و خطر که قبل از این مطرح شدهاند مبنای مسئولیت مدنی عمل عامل زیان بوده و به آثار ناشی از آن توجه شده است ولی نظریه دیگری مطرح شده که به حقوق زیاندیده و تضمین قانونگذار توجه دراد. این نظریه که “تضمین حق” نام گرفته توسط آقای “بوریس استارک” ارائه گردیده است. نظریه تضمین حق ضمن تفکیک حقوق مربوط به جسم و جان انسان از حقوق مادی و معنوی او، به دنبال اثبات برتری و رجحان حقوق مربوط به جسم و جان اوست و میگوید “هرکس حق دارد در جامعه خود سالم و ایمن زندگی کند و حقوق او تضمین شود. هیچکس حق ندارد حقوق و سلامتی و ایمنی زندگی دیگران را به خطر اندازد. پس به محض اینکه حقی از بین رفت و زیانی وارد شد عامل زیان باید آن را جبران کند و همین الزام به جبران زیان، مسئولیت مدنی نامیده میشود. حسن بزرگ این نظریه آن است که به تضمین حقوق افراد زیاندیده و حمایت قانونی از آن توجه و تأکید دارد. درمجموع میتوان گفت مبنای تشخیص مسئولیت مدنی به عوامل اجتماعی ـ فرهنگی ـ اخلاقی و عرف و اصول موردقبول هرجامعه بستگی دارد که با پیشرفت جوامع انسانی پیچیدهتر میگردد. در چنین شرایطی است که بیمه میتواند بسیاری از خلاءها و کمبودها را در عرصه حمایت از حقوق افراد جامعه بپوشاند.
در مقایسه سه نظریه فوقالذکر استاد دکتر ناصر کاتوزیان نوشتهاند:
“گرچه نظریه تضمین حق” نیز در ایجاد مسئولیت مدنی نقش مؤثری دارد ولی هیچیک از نظریههای ابرازشده نمیتوانند به تنهائی و به طور انحصاری مبنای مسئولیت مدنی قرار گیرند.” درهریک از این نظریهها “حقیقتی انکارناپذیر وجود دارد”{ به نظر ایشان آنچه اهمیت دارد رسیدن به عدالت است} “و این ابزارهای منطقی تنها وسایل راهگشائی به این هدف است.)ناصر کوتازیان،۱۳۶۹)
مبحث دوم-تعاریف از امانت
اغلب اتفاق می افتد که مال در ید مالک می باشد اما ضروریات اجتماعی و اقتصادی در بسیاری موارد باعث می شود که ناچارا مالی متعلق به شخص مالک در اختیار و تصرف شخص غیر مالک قرار گیرد از جمله اینکه مالکی ساختمان مسکونی خود را بواسطه عقد بیع به دیگری واگذار می کند لیکن از خریدار برای تحویل دادن مبیع مهلت می گیرد با انعقاد عقد بیع مالکیت ساختمان به خریدار منتقل گردیده است ولی در اختیار بایع باقی می ماند این در اختیار قرار گرفتن مبیع بعد از عقد بیع در ید فروشنده باعث می شود که فروشنده اختیار نگهداری و اجاره و گاه انتفاع از مال دیگری را داشته باشد لیکن فروشنده باید پس از اتمام مهلت ساختمان را به خریدار باز گرداند و در مهلت مذکور باید رعایت اعتدال در نگهداری را نموده و از افراط و تفریط اجتناب نماید. لذا می توان نتیجه گرفت در هر حالتی شخص مال متعلق به غیر را به اجازه مالک و یا در اجرای مفاد شرایط قرار داد یا به حکم قانون در اختیار داشته باشد امین مالک محسوب می شود.
امام خمینی در کتاب تحریر الوسیله امانت را به دو نوع شمرده اند ا- امانت مالکی و شرعی : امانت مالکی آن چیزی است که یا خود مالک و یا غیر او به اذن او آنرا نزد کسی به امانت سپرده باشد حال چه اینکه عمل مالک تنها عنوان امانت سپاری را داشته باشد همچنانکه در عقد ودیعه چنین است و یا امانت سپاری به تبع عنوان دیگری که مقصود بالذات آن بوده است صورت گرفته باشد نظیر امانتی که بعد از تحقق رهن و عاریه و اجاره و مضاربه پیدا می شود. ۲- امانت شرعی آن چیزی است که استیلای امینی بر مال و دست گذاشتن او بر آن به استیمان مالک و به اذن او نباشد و اگر مال غیر در دست او قرار گرفته بعنوان تجاوز و عدوان نیز نبوده باشد بلکه با بطور قهر در دست او واقع شده باشد یا مالک بدون اطلاع آنرا تسلیم وی که او نیز بی اطلاع است کرده باشد. ( امام خمینی)
دکتر کاتوزیان نیز در کتاب حقوق مدنی امانت را به اعتبار مبنا و سبب آن به دو گروه تقسیم نموده اند :
۱ - امانت مالکانه یا قراردادی که در آن مالی به اختیار و اذن مالک به دیگری سپرده می شود رابطه مالک و متصرف تابع تراضی آنان و مفاد اذن مالک است و قانون و عرف به عنوان عامل “تفسیر کننده” یا ” تکمیل کننده” در آن دخالت دارد مانند ودیعه- عاریه-مضاربه-اجاره و مانند اینها.
۲- امانت قانونی یا شرعی که ریشه قرار دادی ندارد و مالک به رضایت آن را در اختیار متصرف نگذارده است.مانند لقطه و حیوان ضاله و موردی که شخص به اشتباه و بدین پندار که تکلیف حقوقی دارد مال خود را به دیگری میسپارد.
در امانت مالکانه یا قراردادی مالک به اذن خود مال خویش را به دیگری می سپارد و کسی که مال به او سپرده شده است حقی بعنوان مالک بر عین مال پیدا نمی کند لیکن وظیفه دارد که از آن مال در دوران امانت نگهداری و محافظت نماید حق ندارد آن را رها سازد و از سوی دیگری باید مال را از حوادث قهریه حفظ نماید این تکلیف که برعهده امین سپرده می شود تعهد بوسیله می باشد به این معنی که امین تمام تلاش خود را در حدود عرف در نگهداری و حفاظت از مال باید بعمل آورد و باید تعالیم مالک ومقررات قانونی را در این راه رعایت نماید اما سلامت مال را تضمین نمی نماید بنابراین اگر با وجود تلاش در راستای حفظ مال و رعایت تعالیم مالک و الزامات قانونی باز هم به مال آسیب وارد شده یا تلف شود مسولیتی بر عهده ندارد . امانت بعنوان یک از صفات اخلاقی و ملکوتی دارای واژه های زیبا و مقدسی است . وجود این واژه ها نشان دهنده قداست و شایستگی خارق العاده ای می باشد که در متن امانت نهفته است این خصلت معنوی و روحانی در روح و روان انسانها پاک سیرت وجود دارد و همواره در گفتار ، رفتار و کردار آنان نمایان است.امانت در نظر اسلام از ارزش و جایگاه والایی برخوردار است بطوریکه نمونه های فراوانی از سفارش ها و توجهات الهی قرآن واحادیث و روایات ائمه معصومین به چشم می خورد خدواند در قرآن نسبت به حفظ امانت و سپردن آن به دست صاحبش می فرماید: “ان الله یامرکم ان تودا الامانات الی اهلها …” خدواند بشما فرمان می دهد که امانتها را به صاحبانش بدهید.در عالم حقوق نیز امانت بعنوان یکی از صفات خوب انسان مورد توجه قرار گرفته است و در قبال این صفت ورعایت احکام آن ، امتیازات ویژه ای پیش بینی گردیده است که مهمترین این امتیازات عدم مسئولیت امین میباشد. در حقوق نیز به پیروی از فقه قاعده عدم ضمان برای امین با توجه به استنادات زیر پیش بینی گردیده است.
۱- کتاب : ” ماعلی المحسنین من سبیل” «سوره توبه آیه ۹۱» بر نیکوکاران راه مواخذه نیست . شخص امین نسبت به مالک نیکو کار است چون که بنفع مالک ، حفظ و نگهداری اموالش را برعهده می گیرد واین که ضمانت برعهده امین باشد راه مواخذه ای است که آیه شریفه صریحاً آن را نفی نموده است. ( البجنوردی)
سطح معناداری
آماره F
درجه آزادی
خطاها
۰/۰۰۰۰
۷۸/۱۵
۵
بین گروهی
۳۶۴
درونگروهی
۳۶۹
مجموع
طی جدول شماره ۴-۲۲ آماره فیشر و متناظر با آن سطح معنیداری محاسبه شده است.
با توجه به جدول فوق ازآنجاییکه سطح معناداری کمتر از ۱ درصد بوده و به سمت صفر میل کرده است، لذا فرض H0 مبنی بر خطی نبودن رابطه برآوردی رد شده و فرض H1 مبنی بر اینکه حداقل یکی از متغیرهای مستقل دارای رابطه خطی با متغیر وابسته در سطح شرکتهای با عدم محدودیت مالی هستند، پذیرفته میشود.
جمعبندی
هدف از این تحقیق، تعیین رابطه بین مدیریت سرمایه در گردش، اندازه شرکت، اهرم مالی، فرصت رشد و بازده دارایی بر عملکرد شرکت؛ در سه سطح کل نمونه، در سطح شرکتهای با محدودیت مالی و شرکتهای با عدم محدودیت مالی بوده است. در این راستا از مدیریت سرمایه در گردش، بهعنوان متغیر مستقل اصلی و از اندازه شرکت، اهرم مالی، فرصت رشد و بازده دارایی بهعنوان سایر متغیرهای مستقل استفاده شده است.
شرکتهای منتخب بورس اوراق بهادار تهران واجد شرایط پیوست به فعالیت در طی بازه زمانی ۵ ساله موردبررسی یادشده و در دسترس بودن کلیه دادههای موردنیاز بهعنوان جامعه آماری تعریف شد. از بین این شرکتها بر مبنای فرمول مناسب آماری ۱۰۶ شرکت بهعنوان نمونه تصادفی تعیین که به روش تصادفی ساده انتخاب گردیدند.
پس از توصیف دادهها با بهره گرفتن از شاخصهای آماری مرکزی، پراکندگی و نسبی به ارزیابی پیشفرضهای استفاده از رگرسیون خطی مرکب مبادرت شد. تحلیل پیشفرضها نشان داد که توزیع متغیرهای مستقل و تابعی به جهت استفاده از تغییر متغیرهای لگاریتمی و مجذور و مقادیر نسبی بهجای کمیتهای مطلق، نرمال بوده و توزیع باقیماندههای خطاهای در مدل برآوردی نیز تقریباً نرمال بوده است. دیگر آزمونها نشان داد که متغیرهای مستقل خود از یکدیگر استقلال خطی داشته و باقیماندهها نیز خودهمبستگی نداشته و ثبات و همگنی واریانسها در مواردی برقرار میباشد. آزمونهای چاو و هاسمن نیز نوع تحلیل دادههای ترکیبی با اثرات تصادفی و ثابت را موردحمایت قرار داد.
با عنایت به برقراری همه پیشفرضهای رگرسیون کلاسیک و تحلیل دادههای تابلویی امکان استفاده از رگرسیون خطی مرکب را بهعنوان روشی برای تعیین ارتباط بین متغیرهای مستقل و تابعی را فراهم ساخت. با بهره گرفتن از این روش برآورد پارامترهای رابطه خطی مشتمل بر عرض از مبدأ و شیب متغیرهای مستقل برآورد و با جای گذاری در رابطه پارامتریک پیشفرض که بر مبنای مدل مفهومی تعریف شده بود، رابطه ریاضی بین مدیریت سرمایه در گردش، اندازه شرکت، اهرم مالی، فرصت رشد و بازده دارایی بر عملکرد شرکت، تعیین شد. بر مبنای رابطه برآوردی خطی بین متغیرها، تحلیل شیب متغیرها و آزمون مبتنی بر معنیداری تعمیم پارامترها از نمونه تصادفی به جامعه آماری نشان داده شد که:
۱) رابطه بین مدیریت سرمایه در گردش و عملکرد شرکت: "بین مدیریت سرمایه در گردش و عملکرد شرکت رابطه معکوسی وجود داشته است. سطح معنیدار آنکه در ستون آخر آورده شده و متناظر با آماره تی استیودنت میباشد، برابر با ۰۲۸/۰ و کمتر از پنج درصد میباشد. لذا فرض H0 مبنی بر فقدان رابطه خطی بین مدیریت سرمایه در گردش و عملکرد شرکت در جامعه آماری یا شرکتهای منتخب بورس اوراق بهادار تهران رد شده است. به عبارتی در سطح ۹۵ درصد اطمینان فرض H1 مبنی بر وجود رابطه خطی بین مدیریت سرمایه در گردش و عملکرد شرکت پذیرفتهشده است.
۲) رابطه بین اندازه و عملکرد شرکت: "بین اندازه و عملکرد شرکت رابطه مستقیمی وجود داشته است. سطح معنیدار آنکه در ستون آخر آورده شده و متناظر با آماره تی استیودنت میباشد، برابر با ۱۳۸/۰ و بیشتر از پنج درصد میباشد. لذا فرض H0 مبنی بر فقدان رابطه خطی بین اندازه و عملکرد شرکت در جامعه آماری یا شرکتهای منتخب بورس اوراق بهادار تهران پذیرفتهشده است. به عبارتی در سطح ۹۵ درصد اطمینان فرض H1 مبنی بر وجود رابطه خطی بین اندازه و عملکرد شرکت رد شده است.
۳) رابطه بین اهرم مالی و عملکرد شرکت: "بین اهرم و عملکرد شرکت رابطه معکوسی وجود داشته است. سطح معنیدار آنکه در ستون آخر آورده شده و متناظر با آماره تی استیودنت میباشد، برابر با ۰۰۰/۰ و کمتر از پنج و یک درصد میباشد. لذا فرض H0 مبنی بر فقدان رابطه خطی بین اهرم مالی و عملکرد شرکت در جامعه آماری یا شرکتهای منتخب بورس اوراق بهادار تهران رد شده است. به عبارتی در سطح ۹۵ و ۹۹ درصد اطمینان فرض H1 مبنی بر وجود رابطه خطی بین اهرم مالی و عملکرد شرکت پذیرفتهشده است.
۴) رابطه بین فرصت رشد و عملکرد شرکت: "بین فرصت رشد و عملکرد شرکت رابطه مستقیمی وجود داشته است. سطح معنیدار آنکه در ستون آخر آورده شده و متناظر با آماره تی استیودنت میباشد، برابر با ۰۴۳/۰ و کمتر از پنج درصد میباشد. لذا فرض H0 مبنی بر فقدان رابطه خطی بین فرصت رشد و عملکرد شرکت در جامعه آماری یا شرکتهای منتخب بورس اوراق بهادار تهران رد شده است. به عبارتی در سطح ۹۵ درصد اطمینان فرض H1 مبنی بر وجود رابطه خطی بین فرصت رشد و عملکرد شرکت پذیرفتهشده است.
۵) رابطه بین بازده دارایی و عملکرد شرکت: "بین بازده دارایی و عملکرد شرکت رابطه مستقیمی وجود داشته است. سطح معنیدار آنکه در ستون آخر آورده شده و متناظر با آماره تی استیودنت میباشد، برابر با ۰۰۰/۰ و کمتر از پنج و یک درصد میباشد. لذا فرض H0 مبنی بر فقدان رابطه خطی بین بازده دارایی و عملکرد شرکت در جامعه آماری یا شرکتهای منتخب بورس اوراق بهادار تهران رد شده است. به عبارتی در سطح ۹۹ و ۹۵ درصد اطمینان فرض H1 مبنی بر وجود رابطه خطی بین بازده دارایی و عملکرد شرکت پذیرفتهشده است.
۶) رابطه بین مدیریت سرمایه در گردش و عملکرد شرکت در سطح شرکتهای با محدودیت مالی: "بین مدیریت سرمایه در گردش و عملکرد شرکت در سطح شرکتهای با محدودیت مالی رابطه معکوسی وجود داشته است. سطح معنیدار آنکه در ستون آخر آورده شده و متناظر با آماره تی استیودنت میباشد، برابر با ۰۰۰/۰ و کمتر از پنج و یک درصد میباشد. لذا فرض H0 مبنی بر فقدان رابطه خطی بین مدیریت سرمایه در گردش و عملکرد شرکت در جامعه آماری یا در سطح شرکتهای با محدودیت مالی رد شده است. به عبارتی در سطح ۹۵ و ۹۹ درصد اطمینان فرض H1 مبنی بر وجود رابطه خطی بین مدیریت سرمایه در گردش و عملکرد در سطح شرکتهای با محدودیت مالی پذیرفتهشده است.
۷) رابطه بین اندازه و عملکرد شرکت در سطح شرکتهای با محدودیت مالی: “بین اندازه و عملکرد در سطح شرکتهای با محدودیت مالی رابطه مستقیمی وجود داشته است. سطح معنیدار آنکه در ستون آخر آورده شده و متناظر با آماره تی استیودنت میباشد، برابر با ۰۰۲/۰ و کمتر از پنج و یک درصد میباشد. لذا فرض H0 مبنی بر فقدان رابطه خطی بین اندازه و عملکرد در سطح شرکتهای با محدودیت مالی در جامعه آماری یا شرکتهای منتخب بورس اوراق بهادار تهران رد شده است. به عبارتی در سطح ۹۵ و ۹۹ درصد اطمینان فرض H1 مبنی بر وجود رابطه خطی بین اندازه و عملکرد در سطح شرکتهای با محدودیت مالی پذیرفتهشده است.
۸) رابطه بین اهرم مالی و عملکرد در سطح شرکتهای با محدودیت مالی: "بین اهرم و عملکرد در سطح شرکتهای با محدودیت مالی رابطه معکوسی وجود داشته است. سطح معنیدار آنکه در ستون آخر آورده شده و متناظر با آماره تی استیودنت میباشد، برابر با ۰۰۰/۰ و کمتر از پنج و یک درصد میباشد. لذا فرض H0 مبنی بر فقدان رابطه خطی بین اهرم مالی و عملکرد در سطح شرکتهای با محدودیت مالی در جامعه آماری یا شرکتهای منتخب بورس اوراق بهادار تهران رد شده است. به عبارتی در سطح ۹۵ و ۹۹ درصد اطمینان فرض H1 مبنی بر وجود رابطه خطی بین اهرم مالی و عملکرد در سطح شرکتهای با محدودیت مالی پذیرفتهشده است.
۹) رابطه بین فرصت رشد و عملکرد در سطح شرکتهای با محدودیت مالی: "بین فرصت رشد و عملکرد در سطح شرکتهای با محدودیت مالی رابطه مستقیمی وجود داشته است. سطح معنیدار آنکه در ستون آخر آورده شده و متناظر با آماره تی استیودنت میباشد، برابر با ۷۴۱/۰ و بیشتر از پنج درصد میباشد. لذا فرض H0 مبنی بر فقدان رابطه خطی بین فرصت رشد و عملکرد در سطح شرکتهای با محدودیت مالی در جامعه آماری یا شرکتهای منتخب بورس اوراق بهادار تهران پذیرفتهشده است. به عبارتی در سطح ۹۵ درصد اطمینان فرض H1 مبنی بر وجود رابطه خطی بین فرصت رشد و عملکرد در سطح شرکتهای با محدودیت مالی رد شده است.
۱۰) رابطه بین بازده دارایی و عملکرد در سطح شرکتهای با محدودیت مالی: "بین بازده دارایی و عملکرد در سطح شرکتهای با محدودیت مالی رابطه مستقیمی وجود داشته است. سطح معنیدار آنکه در ستون آخر آورده شده و متناظر با آماره تی استیودنت میباشد، برابر با ۰۰۰/۰ و کمتر از پنج و یک درصد میباشد. لذا فرض H0 مبنی بر فقدان رابطه خطی بین بازده دارایی و عملکرد در سطح شرکتهای با محدودیت مالی در جامعه آماری یا شرکتهای منتخب بورس اوراق بهادار تهران رد شده است. به عبارتی در سطح ۹۹ و ۹۵ درصد اطمینان فرض H1 مبنی بر وجود رابطه خطی بین بازده دارایی و عملکرد در سطح شرکتهای با محدودیت مالی پذیرفتهشده است.
۱۱) رابطه بین مدیریت سرمایه در گردش و عملکرد شرکت در سطح شرکتهای با عدم محدودیت مالی: "بین مدیریت سرمایه در گردش و عملکرد شرکت در سطح شرکتهای با عدم محدودیت مالی رابطه معکوسی وجود داشته است. سطح معنیدار آنکه در ستون آخر آورده شده و متناظر با آماره تی استیودنت میباشد، برابر با ۱۹۰/۰ و بیشتر از پنج درصد میباشد. لذا فرض H0 مبنی بر فقدان رابطه خطی بین مدیریت سرمایه در گردش و عملکرد شرکت در جامعه آماری یا در سطح شرکتهای با عدم محدودیت مالی پذیرفتهشده است. به عبارتی در سطح ۹۵ درصد اطمینان فرض H1 مبنی بر وجود رابطه خطی بین مدیریت سرمایه در گردش و عملکرد در سطح شرکتهای با عدم محدودیت مالی رد شده است.
۱۲) رابطه بین اندازه و عملکرد در سطح شرکتهای با عدم محدودیت مالی: “بین اندازه و عملکرد در سطح شرکتهای با عدم محدودیت مالی رابطه مستقیمی وجود داشته است. سطح معنیدار آنکه در ستون آخر آورده شده و متناظر با آماره تی استیودنت میباشد، برابر با ۲۶۶/۰ و بیشتر از پنج درصد میباشد. لذا فرض H0 مبنی بر فقدان رابطه خطی بین اندازه و عملکرد در سطح شرکتهای با عدم محدودیت مالی در جامعه آماری یا شرکتهای منتخب بورس اوراق بهادار تهران پذیرفتهشده است. به عبارتی در سطح ۹۵ درصد اطمینان فرض H1 مبنی بر وجود رابطه خطی بین اندازه و عملکرد در سطح شرکتهای با عدم محدودیت مالی رد شده است.
۱۳) رابطه بین اهرم مالی و عملکرد در سطح شرکتهای با عدم محدودیت مالی: "بین اهرم و عملکرد در سطح شرکتهای با عدم محدودیت مالی رابطه معکوسی وجود داشته است. سطح معنیدار آنکه در ستون آخر آورده شده و متناظر با آماره تی استیودنت میباشد، برابر با ۰۰۰/۰ و کمتر از پنج و یک درصد میباشد. لذا فرض H0 مبنی بر فقدان رابطه خطی بین اهرم مالی و عملکرد در سطح شرکتهای با عدم محدودیت مالی در جامعه آماری یا شرکتهای منتخب بورس اوراق بهادار تهران رد شده است. به عبارتی در سطح ۹۵ و ۹۹ درصد اطمینان فرض H1 مبنی بر وجود رابطه خطی بین اهرم مالی و عملکرد در سطح شرکتهای با عدم محدودیت مالی پذیرفتهشده است.
۱۴) رابطه بین فرصت رشد و عملکرد در سطح شرکتهای با عدم محدودیت مالی: "بین فرصت رشد و عملکرد در سطح شرکتهای با عدم محدودیت مالی رابطه مستقیمی وجود داشته است. سطح معنیدار آنکه در ستون آخر آورده شده و متناظر با آماره تی استیودنت میباشد، برابر با ۰۰۰/۰ و کمتر از پنج و یک درصد میباشد. لذا فرض H0 مبنی بر فقدان رابطه خطی بین فرصت رشد و عملکرد در سطح شرکتهای با عدم محدودیت مالی در جامعه آماری یا شرکتهای منتخب بورس اوراق بهادار تهران رد شده است. به عبارتی در سطح ۹۹ و ۹۵ درصد اطمینان فرض H1 مبنی بر وجود رابطه خطی بین فرصت رشد و عملکرد در سطح شرکتهای با عدم محدودیت مالی پذیرفتهشده است.
۱۵) رابطه بین بازده دارایی و عملکرد در سطح شرکتهای با عدم محدودیت مالی: "بین بازده دارایی و عملکرد در سطح شرکتهای با عدم محدودیت مالی رابطه مستقیمی وجود داشته است. سطح معنیدار آنکه در ستون آخر آورده شده و متناظر با آماره تی استیودنت میباشد، برابر با ۰۰۰/۰ و کمتر از پنج و یک درصد میباشد. لذا فرض H0 مبنی بر فقدان رابطه خطی بین بازده دارایی و عملکرد در سطح شرکتهای با عدم محدودیت مالی در جامعه آماری یا شرکتهای منتخب بورس اوراق بهادار تهران رد شده است. به عبارتی در سطح ۹۹ و ۹۵ درصد اطمینان فرض H1 مبنی بر وجود رابطه خطی بین بازده دارایی و عملکرد در سطح شرکتهای با عدم محدودیت مالی پذیرفتهشده است.
تحلیل روابط بین متغیرها نشان داد که بین مدیریت سرمایه در گردش بهعنوان متغیر مستقل اصلی با عملکرد شرکت در سطح کل نمونه و نیز در سطح شرکتهای با محدودیت مالی، رابطه معنادار وجود داشته است، درصورتیکه بین مدیریت سرمایه در گردش و عملکرد شرکت در سطح شرکتهای با عدم محدودیت مالی رابطهی معناداری یافت نگردید؛ بین به سمت صفر میل کردن سطوح معنیدار متناظر با آماره تی استیودنت به ازای متغیرهای مدیریت سرمایه در گردش بهعنوان متغیر مستقل در سطح کل نمونه و نیز در سطح شرکتهای با محدودیت مالی نشان داد که در سطح ۹۵ درصد اطمینان، تعمیم رابطه خطی برآوردی، از نمونه تصادفی به کلیه شرکتهای منتخب بورس اوراق بهادار تهران پذیرفتهشده است. تحلیل واریانس یکطرفه با معیار فیشر نیز تعمیم رابطه خطی به جامعه آماری را مبتنی بر ادعای وجود رابطه خطی در بین اقلاً یکی از متغیرهای مستقل با میزان عملکرد شرکت را موردحمایت قرار داد.
اعتبار سنجی رابطه برآوردی بین متغیرها بر مبنای معیار ضریب تعیین و ضریب تعیین استانداردشده نیز نشان داد که رابطه رگرسیون خطی مرکب برآوردی بین ۵۵ تا بیش از ۵۷ درصد،۶۰ تا بیش از ۶۱ درصد و ۵۰ تا بیش از ۴۵ درصد از تغییرات واقعی را به ترتیب در سه سطح کل نمونه؛ شرکتهای با محدودیت مالی و عدم محدودیت مالی، بیان کرده و از قدرت توضیح دهندگی در حد متوسط برخوردار بوده است. بنابراین در سطح ۹۵ درصد اطمینان، رابطه متوسط خطی بین مدیریت سرمایه در گردش با عملکرد در دو سطح کل نمونه و نیز در سطح شرکتهای با محدودیت مالی پذیرفتهشده است.
مبتنی بر آزمونها و تحلیلهای انجامشده در این فصل میتوان جمعبندی نتایج مربوط به تحلیل ارتباط بین متغیر مستقل اصلی و اندازه شرکت، اهرم مالی، بازده دارایی و فرصت رشد بهعنوان سایر متغیرهای اصلی و میزان عملکرد شرکت بهعنوان متغیر تابعی یا وابسته طی جدول شماره ۴-۲۳ خلاصه گردیده که مبتنی بر این نتایج خلاصه میتوان نسبت به استنتاج پیرامون فرضیات تحقیق مبادرت نمود:
s 30
۹۵
واسرشته سازی
s 30
۶۳و۶۱
اتصال
min 2
۷۲
طویل شدن
۱
min 10
۷۲
طویل شدن نهایی
الکتروفورز محصولات واکنش زنجیرهای پلیمراز
به منظور بررسی محصول واکنش زنجیرهای پلیمراز، مقدار۵ مایکرولیتر از محصول واکنش به همراه ۱ مایکرولیتر بافر بارگذاری ۶X مخلوط و به مدت ۹۰ دقیقه با ولتاژ ۱۰۰ ولت بر روی ژل آگارز (پیوست۵-۱-۳) الکتروفورز شد.
خالصسازی محصول واکنش زنجیرهای پلیمراز
به جهت حصول خلوص بالا از محصول حاصل از واکنش مذکور، این عمل را به کمک کیت خالص سازی محصول واکنش PCR تهیه شده از شرکت Bioneer و براساس دستورالعمل شرکت سازنده به جهت ایجاد شرایط مطلوب عمل آنزیمهای برشی صورت پذیرفت (پیوست۷-۱).
جداسازی محصول PCR و یا محصول حاصل از هضم آنزیمی از روی ژل آگارز
برای بردن نمونه DNA موردنظر حاصل از واکنش هضم آنزیمی (فرآورده واکنش زنجیرهای پلیمراز یا پلاسمید) روی ژل آگارز باید به حجم نهایی نمونه و ظرفیت چاهک توجه کرد، زیرا قطعهای از ژل که جهت جداسازی وخالصسازی DNA جدا میشود نباید بیشتر از ۱۰۰ میلیگرم وزن داشته باشد. زیرا در غیر اینصورت این عمل به خوبی انجام نخواهد شد. در فرایند خالصسازی سعی میشود، کوچکترین قطعه ژل که حاوی غلظت زیادی از قطعات DNA مربوطه میباشد، جدا شود. غلظت DNA پس از واکنش هضم آنزیمی بسیار تاثیرگذار خواهد بود چرا که اگر غلظت اولیه محصول بالا باشد، درصد بازیابی نیز به طبع آن بالاتر خواهد بود.
پس از بردن محصول واکنش هضم آنزیمی روی ژل آگارز و انجام الکتروفورز، ژل به زیر دستگاه uv منتقل شده و محدوده بالا و پایین باند مورد نظر روی ژل توسط اسکالپل تیز و تمیز، با روشن کردن لحظهای uv به سرعت برش زده شده و پس از خاموش شدن uv، قطعهی مورد نظر از روی ژل جدا میشود. باید سعی شود که در کوتاهترین زمان ممکن، قطعه مورد نظر را زیرuv برش زده وuv را بهسرعت خاموش کرد. درعین حال باید توجه شود که تنها قطعهای از ژل که حاوی باند مورد نظر است، جدا گردد و از بریدن ژل اضافی اجتناب شود.
قطعه جدا شده از ژل که حاوی DNA مورد نظر میباشد را داخل یک تیوب ۵/۱ میلیلیتری استریل قرار داده و سپس بعد از توزین آن، مراحل خالصسازی با بهره گرفتن از کیت بازیابی قطعات DNA از ژل آگارز شرکت Bioneer و مطابق روشی که در پیوست (۷-۱) آمده است، انجام گرفت.
هضم آنزیمی با آنزیمهای محدود کننده تیپ II
غلظت فراورده تکثیر شده یا پلاسمید مورد نظر جهت انجام واکنش هضم آنزیمی با بهره گرفتن از دستگاه اسپکتروفوتومتر و یا با بردن ۵ مایکرولیتر از آن بر روی ژل آگارز ۱ درصد در کنار مارکر تعیین غلظت لامبدا یا نشانگر وزن مولکولی تعیین میگردد. واکنش هضم آنزیمی برای دو گروه محصول، یکی محصول حاصل از واکنش زنجیرهای پلیمراز با Pfu و دیگری محصول واکنش هضم آنزیمی DNA پلاسمیدی به ترتیب، در حجمهای ۳۰ تا ۵۰ و ۲۰-۳۰ مایکرولیتری انجام گرفت. در اکثر موارد واکنش های هضم به مدت ۴-۳ ساعت در بنماری با دمای ۳۷ درجه سانتیگراد انجام گرفت و پس از آن جهت مشاهده باندهای موردنظر و تایید اندازه باند مورد نظر بر روی ژل آگارز ۱% برده شدند. جهت تایید ناقل کلونینگ، واکنش تک هضم آنزیمی، آنزیمهای برشی XbaI ، SacI برای pGEM و همچنین BamHI و XbaI برای pUC19 در کنار هضم دوتایی با آنزیمهای مذکور انجام گرفت (جدول های۱۰-۲و۱۱-۲).
جهت تایید ناقل بیانی، واکنش تک هضم آنزیمی، آنزیم های برشی BamHI، XbaI، SacI و هضم دوتایی با آنزیم های برشی (XbaI, SacI)، (XbaI, BamHI) و (SacI, BamHI) طبق شرایط مندرج در جدول (۱۲-۲) انجام شد. فراورده تکثیر و تخلیص شده ژنهای hrpG وhrpW و ناقلهای کلونینگ مربوطه طبق جدول (۱۳-۲) و ناقل بیانی طبق جدول(۱۴-۲) با آنزیمهای XbaI, SacI و XbaI, BamHI هضم شدند. همچنین این عمل با آنزیمهای مذکور جهت تایید همسانهسازی در ناقلهای کلونینگ و ناقل بیانی نیز انجام شد.
جدول۷-۲- شرایط واکنش هضم ژن hrpW و ناقل کلونینگ مربوطه(pGEM7zf(-)).
اجزای واکنش ژن hrpW ناقل کلونینگ pGEM7zf(-)
محصول PCR/ pGEM7zf(-) µl10،( ng/µl50-40) µl10(ng/µl100-80)
بافرTango X 10 µl3 ،(x1) µl2
آب دوبار تقطیر تا حجم، µl30 تا حجم، µl20
XbaI (u/µl 10) µl1 µl8/0
SacI (u/µl10) µl1 µl1
جدول۸-۲- شرایط واکنش هضم ژن hrpG و ناقل کلونینگ مربوطه(pUC19).
۲j
۱۵۰
۹۹
۱۸۵-۱۸۴
۱۸۵-۱۸۴
۱۱۰
aبازده خالص
بررسی جدول ۴-۸ نشان می دهد که در واکنش سنتز مشتقات ۲و۳-دی هیدروکینازولین-۴(H1)-اُنها در مجاورت نانو کاتالیزگر مغناطیسی باز شیف مس (II)، وجود استخلاف های الکترون کشنده و الکترون دهنده تأثیرزیادی در زمان انجام واکنش نداشته است.
۴-۴-۲- بازیابی و استفاده مجدد از نانو کاتالیزگر مغناطیسی باز شیف مس (II) در واکنش سنتز مشتقات ۲و۳-دی هیدروکینازولین-۴(H1)-اُنها
به منظور بررسی کاتالیزگر و استفاده مجدد آن، از واکنش اکسایش ١ میلی مول ٣و۴-دی متوکسی بنزآلدهید با ١ میلی مول ۲-آمینو بنزآمید در مجاورت ٠۲/٠ گرم نانو کاتالیزگر مغناطیسی باز شیف مس (II) به عنوان واکنش نمونه استفاده شد. برای این کار، بعد از اتمام واکنش در هر دوره، کاتالیزگر موجود در محیط واکنش توسط یک آهنربای خارجی از محصولات جدا شد، سپس در آغاز دوره بعد، واکنشگرهای ذکر شده دوباره به کاتالیزگر بازیافت شده و خشک شده از مرحله قبل اضافه شدند. بازیافت کاتالیزگر برای پنج بار متوالی بدون هیچ کاهش چشمگیری در مقدار و فعالیت کاتالیزگر انجام شد که نتایج این کار به صورت نمودار موجود در شکل ۴-۲ ارائه شده است.
شکل (۴-۲) نتایج حاصل از بازیابی نانو کاتالیزگر مغناطیسی باز شیف مس (II) از تراکم ٣و۴-دی متوکسی بنزآلدهید با ۲-آمینو بنزآمید در حلال اتانول تحت شرایط رفلاکس
۴-۴-٣- مکانیسم سنتز ترکیبات ۲و۳-دی هیدروکینازولین-۴(H1)-اُنها از آلدهیدها و ۲-آمینوبنزآمید در حضور نانو کاتالیزگر مغناطیسی باز شیف مس (II)
همانطور که در طرح (۴-۱۱) نشان داده شده است مس (II) موجود در کاتالیزگر مغناطیسی نانو باز شیف مس (II) با اکسیژن آلدهید کوئوردینه شده در این صورت گروه آمین در ۲-آمینو بنزآمید می تواند با کربن گروه کربونیل واکنش داده و ترکیبات ۲و۳-دی هیدروکینازولین-۴(H1)-اُنها را تولید کند [۷۳و۱۱۱].
طرح (۴-١١)
۴-۴-۴- اطلاعات طیفی مربوط به چند نمونه از محصولات ۲و۳-دی هیدروکینازولین-۴(H1)-اُنها حاصل از واکنش تراکمی آلدهیدها با ۲-آمینو بنزآمید
اطلاعات طیفی مربوط ۲-(۴-اتوکسی فنیل)-۲و۳-دی هیدروکینازولین-۴(H1)-اُن حاصل از واکنش تراکمی پارا اتوکسی آلدهید با ۲-آمینو بنزآمید به عنوان نمونه ذکر شده است. طیف مربوط به این ترکیب در قسمت پیوست ها با شماره ی ۹ تا۱۰ نشان شده است.
اطلاعات طیفی محصول ۲g ۲-(۴-اتوکسی فنیل)-۲و۳-دی هیدروکینازولین-۴(H1)-اُن
۱H NMR (400 MHz, CDCl3): δ = ۱.۴۵ (t, j= 4Hz, 3H), 4.06 (q, j= 4Hz, 2H), 5.75 (s,1H), 5.80-5.85 (m,1H), 6.66-6.68 (m,1H), 6.90-6.95 (m, 3H), 7.26 (s,1H), 7.27-7.34 (m,1H), 7.50-7.51 (m,2H), 7.95 (s,1H);
۱۳C NMR (100 MHz, CDCl3): δ = ۱۵.۹, ۶۴.۷, ۶۹.۸, ۱۱۵.۶, ۱۱۶, ۱۱۶.۷, ۱۲۰.۷, ۱۲۹.۷, ۱۲۹.۸, ۱۳۱.۵, ۱۳۵, ۱۳۵.۱, ۱۴۸.۶, ۱۶۶.۹ ppm.
۴-۵- نتیجه گیری
در این پایان نامه، نانو کاتالیزگر مغناطیسی باز شیف مس (II) سنتز شد که برای اکسایش گزینشی سولفیدها و تیول ها مورد استفاده قرار گرفت. این واکنش های اکسایشی تحت شرایط ملایم انجام شد و از جمله مزایای این سیستم می توان به گزینش پذیری بالا، ارزان و در دسترس بودن واکنشگر ها، جداسازی ساده محصولات و خلوص محصولات بدست آمده اشاره کرد.
همچنین در این پروژه یک روش سبز، ساده و آسان برای سنتز ترکیبات ۲و۳-دی هیدروکینازولین-۴(H1)-اُنها از طریق تراکم آلدهیدها با ۲-آمینو بنزآمید به صورت تک ظرفی معرفی شد، که این روش نسبت به روش های قبلی دارای مزایایی مانند کاهش تعداد مراحل سنتز، کاهش استفاده از مواد سمی و خطرناک و کاهش آلودگی محیط زیست می باشد.
استفاده از کاتالیزگر مغناطیسی ذکر شده شامل مزایای بیان شده در زیر است:
- صرفه جویی در زمان و هزینه
- نگهداری، حمل، توزین و کاربرد آسان
- پایداری در حلال ها و دماهای بالا
- دارای قابلیت بازیافت
- قدرت کاتالیزگری خوب
- عدم سمیت
- تولید محصولات با بازده بالا
- عدم انجام واکنش های جانبی
- جداسازی آسان کاتالیزگر پس از اتمام واکنش
چون در اکثر موارد کاتالیزگرها بسیار گران قیمت هستند، بازیافت و استفاده مجدد آن ها بسیار مهم است. بنابراین، استفاده از نانو کاتالیزگرهای مغناطیسی قابل بازیافت و سازگار با محیط زیست، که ویژگی های مطلوب کاتالیزگرهای همگن و کاتالیزگرهای ناهمگن را دارند مورد توجه قرار گرفته اند.
همچنین، در این پروژه اکسایش سولفیدها در شرایط بدون حلال و دو واکنش، جفت شدن گزینشی تیول ها و سنتز ۲و۳-دی هیدروکینازولین-۴(H1)-اُنها در حلال اتانول انجام شد، که مسلماً حذف حلال از واکنش ها و استفاده از اتانول به عنوان یک حلال سبز از نظر زیست محیطی و اقتصادی بسیار حائز اهمیت می باشد.
منابع
- Gross, E.; Somorjai, G.A.; Mesoscale nanostructures as a bridge between homogeneous and heterogeneous catalysis. (2014), Top Catalyst Companies, 57, 812
- <http://irannano.org/edu/index.php>, .
- Babu, S.G.; Karvembu, R.; Copper based nanoparticles-catalyzed organic transformations. (2013), Catalyst Surveys From Asia, ۱۷, ۱۵۶
- Karakhanov, E.A.; Maksimov, A.L.; Zolotukhina, A.V.; Kardasheva, Yu.S.; Hydrogenation catalysts based on metal nanoparticles stabilized by organic ligands, Russian Chemical Bulletin. (2013), International Edition, ۶۲, ۱۴۶۵
- Zhu, Y.; Stubbs, L. P.; Ho, F.; Liu, R.; Ship, C. P.; Maguire, J. A.; Hosmane, N. S.; Magnetic nanocomposites: A new perspective in catalysis. (2010), Journal of Molecular CatalysisA: Chemical, ۲, ۳۶۵
- Taylor; R.; Coulombe, S.; Otanicar, T.; Phelan, P.; Gunawan, A.; Lv, W.; Rosengarten, G.; Prasher, R.; Himanshu tyagi small particles, big impacts: A review of the diverse applications of nanofluids. (2013), Journal of Applied Physics, ۱, ۱۱۳
- Abhilash, M.; Potential applications of nanoparticles. (2010), International Journal of Pharma and Bio Sciences, in press
- Demarse, N.; Hansen, L.D.; Analysis of binding organic compounds to nanoparticles by isothermal titration calorimetry (ITC). (2010), Theological Studies, in press
- ; Mishra, A.; A review on potential applications of nanocrystal technology. (2012), Indian Journal of Pharmaceutical Science & Research, ۳, ۹
- <http://fa.wikipedia.org/wiki/ >, .
برخی از متداولترین رنگهایی که در سازندهای آهکی برای ردیابی آب رایج گردید شامل فلئورسین رودامین، پیرانین، رودامین B و مالاشیت گرین میباشند. این رنگها برای بررسی جریان آب و انتقال آن در تمام انواع سفره های آب برای مطالعات هیدرولیک و اتصال سرعت جریان و انتشار استفاده شدند و ردیاب فلئورسین بهترین ردیاب معرفی شد (فرستین و سلک[۹]، ۱۹۶۳).
خاکهای با مقدار بالای رس و مقدار پایین کربن آلی، ردیابهای رنگی را بیشتر از دیگر خاکها جذب می کنند (کتلن[۱۰] و همکاران، ۱۹۹۹). اندازه گیری غلظت ردیابهای معدنی به طور گستردهای برای تعیین پارامترهای انتقال مانند سرعت و انتشار استفاده شد (ویلد و بابکر[۱۱]، ۱۹۷۶).
گیش و کافامان[۱۲](۱۹۸۷) اثرات ریشه روی کیفیت آب زیرزمینی را مورد بررسی قرار دادند در واقع ریشه گیاهان مسیرهایی را برای جریان ترجیحی ایجاد مینماید. آنها انتقال آترازین و برماید را تحت زراعت با ذرت و بدون ذرت زیر منطقه نهال ریشه مورد بررسی قرار دادند و گزارش کردند که ریشهها روی مسیرهای ترجیحی جریان (با بهره گرفتن از محلول رنگی) اثر دارد. آنها گزارش کردند مقادیر ردیاب برماید در خاکهای مزرعهای بهوسیله عملیات شخم تحت تأثیر قرار نمیگیرد در حالی که انتقال آترازین به میزان زیادی بهوسیله عملیات شخم تحت تأثیر قرار میگیرد.
اشرف و ایزدی[۱۳](۱۹۹۷) انتقال برماید در یک خاک را تحت شرایط غرقابی پیوسته و متناوب بررسی کردند و گزارش کردند که در عمق ۳۰ سانتیمتری سرعت متوسط ردیاب در مدیریتهای غرقاب پیوسته و متناوب از سرعت جریان پیستونی بزرگتر بود. سرعت املاح با عمق برای هر دو شرایط کاهش مییافت، بنابراین مدلهای مدیریتی مواد غذایی که بر اساس سرعت جریان پیستونی استوار هستند ممکن است مقدار عناصر غذایی قابل دسترس برای گیاه در منطقه ریشه را بیش ازمقدار واقعی برآورد نمایند.
کلروفلئوروکربنها از سال ۱۹۴۰ توسط فعالیتهای انسانی به محیط زیست منتشر شدند(مالکولم[۱۴] و همکاران، ۱۹۸۰). این ردیابها چون بدون واکنش هستند و به تجزیه مقاوم و سمیت کمی دارند به عنوان ردیابهای مفید زیست محیطی در نظر گرفته شدند. ولی از سال ۱۹۷۴ به دلیل تخریب لایه اوزون استراتوسفری از این ردیاب در هیدرولوژی دیگر استفاده نمی شود (دیویس[۱۵] و همکاران، ۱۹۸۰).
از نمک طعام بعضی مواقع برای بررسی خصوصیات پخش جریان و ضرایب انتشار طولی و عرضی جریان استفاده می شود. غلظت تزریق باید به حدی باشد که در اثر حرکت جریان، غلظت نمونههای برداشت شده در خروجی محسوس و قابل مقایسه باشد. براساس توصیه سازمان زمین شناسی آمریکا حداقل غلظت تزریقی بایستی کمتر از ۰۱/۰ میلیگرم در لیتر نباشد (هوبارد[۱۶] و همکاران، ۱۹۸۲).
تاکنون ردیابهای متعددی به منظور کاربرد در مسائل جریان آبهای سطحی و زیر سطحی بکار برده شده اند. رایجترین آنها ردیابهای رنگی فلورسنتی میباشند، زیرا بهراحتی قابل تهیه بوده، و طرز استفاده و کاربرد آنها نسبتاً سادهتر از سایر ردیابها میباشند. مزیت مهم دیگر ردیابهای رنگی قابلیت تشخیص بسیار زیاد آنها حتی در غلظتهای بسیار کم میباشد، بهطوریکه در مقایسه با سایر ردیابها تا ۱۰۰ مرتبه رقیقتر قابل تشخیص میباشند (هوبارد و همکاران، ۱۹۸۲).
میزان سمی بودن ردیابها یکی از نکات ظریف و مهم در کاربرد آنها میباشد. اسمارت و لایدلو[۱۷] (۱۹۸۴) طبقه بندی جدیدی از میزان سمیت ردیابها را در اختیار محققان قرار داد. بر اساس گزارش اسمارت و لایدلو دو ردیاب تینوپال و رودامین دارای کمترین سمیت میباشند. وسایل و تجهیزات ردیاب سنج از اهمیت زیادی برخوردار میباشند. دقت و میزان فرکانس دستگاه غلظتسنج نیز باید مورد توجه قرار گیرد. مثلاً دقت برداشت و تعداد قرائت در زمان باید طوری باشد که منحنی رخنه با دقت خوبی قابلیت تشکیل داشته باشد. لازم است قبل از اجرای عملیات ردیابی دستگاه و تجهیزات اندازه گیری غلظت واسنجی شده باشند، زیرا متغیرهای زیادی چون دما، میزان املاح و… تأثیر محسوسی بر دقت داده های برداشت شده دارند (هوبارد و همکاران، ۱۹۸۲).
یکی از مهمترین روشهای مطالعه منابع آب کارستیک به کار بردن مواد ردیاب فلورسانس می باشد به طوریکه افزودن ماده ردیاب به آب در یک نقطه و مشاهده مقدار بازیافت شده آن در منطقهای دیگر همواره ابزاری مفید جهت تحقیقات هیدروژئولوژی بوده و اطلاعات حاصل از انجام دقیق آن می تواند ارتباط بین منابع تغذیه و تخلیه مختلف مانند چشمه ها و چاهها را مشخص سازند. به علاوه تحلیل کمی داده های ردیابی می تواند اطلاعات کنترلی مهمی مانند زمان عبور، غلظت حداکثر و سرعت جریان را مشخص سازد (یوسپا[۱۸]، ۱۹۸۸).
یکی از مهمترین کاربردهای مطالعات ردیابی در بازیابی و شناسایی منبع تامین آب شرب در منابع زیر سطحی میباشد. به همین دلیل، شناخت و سنجش مشخصههای هیدرولیکی از مهمترین اهداف این مطالعات میباشد. از این رهگذر میتوان آسیبپذیری این منابع و تشکیلات را در مقابل آلایندههای آلی و معدنی بررسی کرد (مول[۱۹] و همکاران، ۱۹۸۸).
مطالعه ردیابی در مسائل آبهای زیرزمینی همواره یکی از روشهای مهم تخمین سریع خصوصیات جریان میباشد. تاکنون شماری از مواد رنگی مانند اورانین، ائوزین، پیرانین و رودامین برای تخمین پارامترهای انتقال همچون سرعت، پخشیدگی، ظرفیت ذخیره آب و غیره در محیطهای متخلخل و سازندهای زمین شناسی مورد استفاده قرار گرفتهاند (فرز و چری[۲۰]، ۱۹۷۹ و آبیلین[۲۱] و همکاران، ۱۹۹۱).
انتشار سولفور هگزا فلئورید به محیط زیست به عنوان یک ردیاب مفید در تحقیقات اتمسفری و آبهای زیرزمینی در نظر گرفته شد (بوسنبرگ و پلومر[۲۲]، ۲۰۰۰). این ردیاب ممکن است برای تشخیص نشت پلوتونیوم از ظروف ذخیرهسازی مفید باشد (کونگ[۲۳]، ۱۹۹۸). خواص شیمیایی این ماده نشان میدهد که فاز گازی آن اثر گرم شدن گلخانهای بیشتر از دیاکسیدکربن را دارد، بنابراین برای اهداف ردیابی باید با احتیاط از آن استفاده کرد (بوسنبرگ و پلومر، ۲۰۰۰). سولفور هگزا فلئورید می تواند به عنوان یک ردیاب فاز گازی و مایع استفاده شود. غیر سمی است، بیرنگ و بیبو میباشد و چگالی آن ۶۰۲/۶ گرم بر لیتر میباشد. (ویلسون و مکی[۲۴]، ۱۹۹۳).
هینتون و همکاران[۲۵] (۱۹۹۴) اکسیژن ۱۸ و سیلیس را به عنوان شاخص های مکمل به کار بردند و با یک نمودار سه مؤلفه آب زیرزمینی (جریان پایه)، آب خاک و آب جدید(رواناب حاصل از رگبار) را از هم تفکیک کردند. نتایج تحقیق آنها نشان داد که میتوان مؤلفه های مختلف شرکت کننده در تولید رواناب حوضه را مشخص نمود.
براون [۲۶]و همکاران (۱۹۹۵) تأثیر جریان ترجیحی روی حرکت آفتکشها و ردیاب برماید را در یک خاک سنگین رسی مورد بررسی قرار دادند. آنها نتیجه گرفتند که از دست رفت آفتکشها از طریق جریان زهکشها یا جریانهای لایهای سطحی وقتی اثر متقابل بین آب خاک حرکت کرده و حجم خاک بهواسطه جریان ترجیحی حداقل باشد، حداکثر مقدار خواهد بود. جریان ترجیحی روی انتقال برماید هم موثر است و منحنی رخنه برماید نشان میدهد که جریان ماتریکس برای انتقال نمکها در یک خاک رسی سنگین مهم است.
برونسویجک [۲۷]و همکاران (۱۹۹۵) انتقال املاح در مقیاس مزرعهای را در یک خاک سنگین رسی با بهره گرفتن از ردیاب برماید مورد بررسی قرار دادند. آنها با گرفتن نمونههای مکرر آب از تخلیهی آبهای زیرزمینی و زهکشها، نتیجه گرفتند انتقال نمکها در سه دامنه رخ میدهد: ماکروپورهای بزرگ پیوسته، مزوپورها پر پیچ و خم کوچکتر و منافذ درون خاکدانههای خاک. آنها همچنین گزارش دادند که بیشترین انتقال نمک در مزوپورها رخ میدهد
باتچر و دوینیسولد[۲۸] (۱۹۹۶) تغییرات غلظت برماید و نیترات در طول انتقال املاح در یک خاک شنی در شرایط مزرعه تا عمق ۱۲۰ سانتیمتر را مورد بررسی قرار دادند و گزارش کردند که بررسیهای استوکستیک و احتمالاتی نشان میدهد که تغییرات مکانی غلظت این محلولها کاملاً مشابه است و شامل یک تغییرات متناوب با تناوب ۳۳۳/۰ متری میباشد و از این جا نتیجه گرفتند که تغییرات مکانی غلظت نیترات بهوسیله فاکتورها ذاتی و باطنی در طول انتقال املاح در خاک ایجاد می شود.
یتایو و یوساف[۲۹](۱۹۹۷) حرکت املاح را تحت سه سیستم آبیاری قطرهای، بارانی و غرقابی در مزرعه با بهره گرفتن از ردیاب برماید مورد بررسی قرار دادند. نتایج مشاهدات آنها نشان داد که توزیع زمانی و مکانی برماید تحت آبیاری قطرهای نسبت به آبیاری بارانی و غرقابی یکنواختتر میباشد. این به این مفهوم است که سیستم آبیاری قطرهای پتانسیل بیشتری برای استفاده بیشتر و کارآمدتر از مواد شیمیایی و مواد غذایی و به حداقل رساندن آلودگی آبهای زیرزمینی را دارد.
لاون و اسلیمیکر[۳۰](۱۹۹۷) جهت تفکیک جریان پایه از سطحی، در دو حوضه در رشته کوههای ساحلی یکی از ایالتهای غربی کانادا، از هدایت الکتریکی، غلظت سیلیس و ایزوتوپهای پایدار دوتریوم و اکسیژن ۱۸ استفاده کردند، نتایج آنها نشان داد که سهم مشارکت جریان پایه خیلی بیشتر از حد انتظار بود( حدود۹۰-۲۵ درصد در حوضه مرتفع و حدود ۹۰-۶۰ درصد در حوضه کم ارتفاع).
مایرویندل[۳۱] و همکاران(۱۹۹۹) انتقال برماید و آفتکشها را تحت جریان متعادل و جریان غیر متعادل مورد بررسی قرار دادند و نتیجه گرفتند که پویایی جریان آب در خاک روی رفتار انتقالی نمکها تأثیر می گذارد. آنها پارامترهای موثر در انتقال املاح را از این برازش کردن مدل CDE بر نمودار غلظت در برابر زهکشی تجمعی بهدست آوردند.
بزرگترین و جامعترین مطالعات ایزوتوپی توسط کندال و کوپلن[۳۲] ( ۲۰۰۱) در آمریکا انجام شده است. آنها اظهار کردند که از ترکیب ایزوتوپی رودخانهها، که نشأت گرفته از ترکیب ایزوتوپی باران است، میتوان برای بازسازی اقلیم منطقه کمک گرفت، اما باید توجه داشت که محتوی ایزوتوپی آب رودخانه تحت تأثیر کاربری اراضی، ارتباط بین رودخانه و آبخوان قرار گرفته و ممکن است تغییر یابد. بنابراین، مهم است جهت درک بهتر وضعیت هیدرولوژیکی رودخانههای مختلف، تأثیر تغییر اقلیم بر رواناب رودخانهها، ارزیابی و تعیین تأثیر بشر بر جریان رودخانهها و همچنین تهیه و ارزیابی مدلهای هیدرولوژیکی در مقیاس جهانی، مطالعات پایش ایزوتوپ پایدار طولانی انجام گردد.
ردیابهایی که اغلب برای آبهای زیرزمینی استفاده میشوند شامل فلئورسین، رودامین B، سولفو رودامین B، اورانین و رودامین (WT) هستند. فلئورسین حلالیت پایینتری از اورانین دارد و به عنوان ردیاب هیدرولوژیکی استفاده می شود. بر اساس معیارهای خاصی همچون حلالیت، جذب، تحرک و پایداری در محیطهای شیمیایی مختلف برخی از رنگها به عنوان ردیاب مناسب معرفی شده اند. نمونه ای از آنها مثل فلئورسین، اورانین، رودامین G و رودامینWT (اسمارت لایدلو، ۱۹۷۷) رودامین WT و رودامین B (ویلسون[۳۳] و همکاران، ۱۹۸۶) هستند. اورانین، فلئورسین و سولفورودامین B هم اغلب به عنوان مارکر مولکولی در بیوشیمی استفاده میشوند (هوگلند [۳۴]، ۲۰۰۱) .
ورنلی[۳۵]، (۲۰۰۲) گزارش کرد که کاربردی ترین ماده مورد استفاده در مطالعات ردیابی آب های زیرزمینی، مواد رنگی فلورسانس میباشد. مهم ترین ویژگی این مواد که باعث شده به عنوان یک ردیاب اصلی مورد استفاده قرار گیرند قابلیت آشکارسازی آنها در غلظت بسیار کم در حد چند صدم ppm، همچنین حلالیت بالای آنها در آب و پیروی کامل آنها از آبهای زیرزمینی میباشد. متأسفانه تنها چند ردیاب وجود دارد که جوابگوی این نیازها میباشد از آن جمله میتوان به اورانین، ائوسین، رودامین، نفیتونات اشاره نمود.
در بیشتر مطالعات انجام شده درمورد حرکت املاح و شبیهسازی آن با بهره گرفتن از مدل به عناصر سنگین از قبیل کادمیم و سرب و حرکت آفتکشها و علفکشها درخاک پرداخته شده است. این ترکیبات درخاک درمعرض پدیده های تولید و تخریب و رسوب وجذب سطحی کلوئیدهای خاک قرار میگیرند. در مطالعات دیگر به بررسی حرکت آنیونها درخاک، که کمتر در معرض پدیده های تولید و تخریب درخاک هستند و سریعتر همراه آب در خاک حرکت می کنند به ویژه کلراید و برماید پرداخته شده است که از برماید به دلیل اینکه مقدار زمینه آن در خاک کم است، در خاک غیر فعال است و تعیین غلظت آن در خاک به سادگی امکان پذیر میباشد، بیشتر استفاده می شود.
دوتریوم آب به عنوان یک ماده ردیاب در منابع زیر سطحی و سفره های آب متخلخل استفاده می شود و در مقایسه با سایر ردیابهای آبهای زیر زمینی دوتریوم بالاترین درجه محافظه کاری را نشان میدهد (لیز و بنیسچک [۳۶]، ۲۰۰۴). مور[۳۷] (۲۰۰۴) دلیل استفاده از نمک طعام را به عنوان یک ردیاب، ارزان بودن، دسترسی آسان و سازگار بودن با محیط زیست معرفی کرد.
نینا [۳۸] و همکاران (۲۰۰۷) برای درک بهتر حرکت و انتقال آب و آلودگی از طریق شن درشت منطقه غیر اشباع آزمایش ردیابی با دوتریوم آب و اورانین انجام دادند و گزارش کردند که دوتریوم به عنوان یک ردیاب ایدهآل و مناسب تر از ردیاب اورانین برای مطالعه جریان آب در مناطق غیر اشباع شن درشت به کار میرود.
طلائی و همکاران (۱۳۷۹) به بررسی مسیر حرکت آب در چشمه کارستی تنگاب فیروزآباد توسط ماده رنگی رودامین B پرداختند. آنها پس از تزریق ۱۵ کیلوگرم ماده رنگی فلئورسنت رودامین B و نمونه برداری شامل چشمهها، چاهها، قناتها، گمانهها و چند نقطه در طول رودخانه فیروزآباد و تجزیه آنها، مشخص گردید که ردیاب عمدتأ در چشمه تنگاب و به مقدار کمی در یک چشمه کوچک در ساحل رودخانه فیروزآباد ظاهر شده است.از نظر این محققان نتایج نشاندهنده وجود ارتباط بین یال شمالی و جنوبی تاقدیس در محل دره تنگاب است. همچنین بررسی منحنی غلظت- زمان این چشمه و محاسبه سرعت حرکت آب نشان میدهد که یک مجرای کارستی بسیار توسعه یافته در حد فاصل بین گمانه تزریق و چشمه تنگاب وجود دارد.
زارع و همکاران (۱۳۸۰) منشأ چشمهی هفتخان در دشت بیضای فارس را مورد بررسی قرار دادند. آنها از محلول اشباع حاوی ۳ تن کلرید سدیم به عنوان ردیاب به داخل یک چاه آبرفتی در بالادست چشمهی مذکور استفاده کردند. از چشمه، چاه تزریق و دو چاه در حد فاصل آنها، در چند عمق، نمونه برداری به عمل آمده و غلظت یونهای کلر و سدیم و هدایت الکتریکی(EC) در نمونهها اندازه گیری گردیده است. پس از برداشت بیش از ۳۰ نمونه برداری، هیچ گونه اثری از ردیاب تزریقی، در چشمه دریافت نگردید، اما بر اساس روند تغییرات پارامترهای مذکور و نتایج مطالعات هیدروژئوشیمیایی در منطقه، تفاوت میان آب چاهها و چشمه و همچنین احتمال وجود یک جریان نشتی از لایه آهکی سروک به داخل آبرفت، گزارش گردید.
زارع و همکاران (۱۳۸۱) مطالعه ای را به منظور نحوه حرکت شوری و شور شدن آب چشمههای واقع در یال جنوبی کوه رحمت انجام دادند. با تزریق ماده رنگی اورانین به داخل یک چاهک تزریق در نزدیکی یکی از چشمههای محل مورد مطالعه و نمونهبرداری از چاهکهای بالادست و پاییندست آن، غلظت رنگ در نمونهها اندازه گیری شد و با توجه به منحنیهای غلظت- زمان، مقدار پراکنش در جهتهای طولی و عرضی برآورد و پدیده های دیگر مورد بررسی قرار گرفت. آنها با بهره گرفتن از این منحنیها، زمان ظهور ردیاب و غلظت آن در مکانهای دیگر پیش بینی و با نتایج صحرایی مقایسه کردند. همچنین آنالیز حساسیت پارامترهای مؤثر در انتقال مادۀ آلاینده (شوری) انجام شد و تأثیر هر یک از عوامل مؤثر در انتقال نمک در محیط متخلخل و اشباع آب زیرزمینی که در شوری چشمههای کارستی تاقدیس رحمت مؤثر میباشند، نیز مشخص گردید.
نقوی و همکاران(۱۳۸۴) به بررسی تاثیر کود گاوی بر برخی خصوصیات فیزیکی و ضرایب هیدرولیکی و انتقال برماید در یک خاک لوم شنی در کرمان پرداختند. نتایج آنها نشان داد که افزودن کود دامی باعث کاهش جرم مخصوص ظاهری، افزایش تخلخل، مقدار ماده آلی و رطوبت خاک در بیشتر پتانسیل های ماتریک شده است. همچنین افزودن کود دامی باعث تغییر ضرایب هیدرولیکی خاک گردید. مقدار برماید در نیم رخ پلاتهایی که کود دامی دریافت کرده بودند، کمتر انتقال پیدا کرد. مشابه همین نتایج از بررسی مرکز جرم ردیاب در زمانهای نمونهبرداری به دست آمد
خانلری و همکاران(۱۳۸۵)به منظور اطمینان از عدم فرار آب از مخزن کارستی سد گرین که در ۱۹ کیلومتری جنوب غرب نهاوند بر روی رودخانه گاماسیاب احداث شده است و همچنین تعیین جهت جریان آب زیرزمینی در منطقه، عملیات ردیابی در حوضه احداث سد، را انجام دادند. ایشان در تحقیق خود اقدام به تزریق ردیاب هیدرولوژیکی اورانین در چشمههای اطراف از جمله چشمه امید گمانههای RGL2 وRGL1 کردند و گزارش کردند که مسیرجریان آب زیرزمینی از ارتفاعات منطقه به طرف مناطق شمالی و شمال غرب میباشد.
کریمی و همکاران (۱۳۸۶) مطالعات هیدروژئولوژیکی و یک مرحله عملیات ردیابی با ماده رنگی اورانین را در تکیهگاه راست سد پاتاق کرمانشاه به منظور شناخت سیستم جریان و بررسی مسئله فرار آب از تکیهگاه راست سدانجام دادند. بر اساس تحقیق آنها، دو نوع رژیم جریان در تکیه گاه راست سد موجود شناسایی گردید. آنها گزارش کردند که در این محدوده یک رژیم جریان مجرایی که رفتاری سیفونی دارد و سرعت جریان در آن حدود ۱۰ متر بر ساعت می باشد، و یک سیستم جریان افشان که سرعت جریان آب در آن حدود یک متر بر ساعت می باشد وجود دارد. بر اساس تحقیق فوق، با احداث یک پرده آب بند احتمالأ میتوان از فرار آب از تکیه گاه راست این سد جلوگیری نمود. ایشان نتیجه گیری کردند که بررسی مسئله فرار آب از مخزن سد نیاز به مطالعات تکمیلی دارد.
رضایی و بوستانی(۱۳۸۸) به بررسی ویژگیهای ردیابها به هدف گزینش ردیاب مناسب در چشمه آبشار یاسوج پرداختند. هدف آنها گزینش ردیاب مناسب در چشمه آبشار یاسوج، اثر فاکتورهای محیطی همچون pH، نور، دما، شوری، کلر، جذب در محیط رسوبی و آلودگیهای هیدروکربوری بر تعدادی از ردیابهای عمده مورد استفاده در مطالعات ردیابی بود. از نظر این محققان توجه به ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی آب، خصوصیات لیتولوژیکی سنگ مخزن و شرایط زمانی و مکانی آزمون ردیابی، نقش تعیین کننده ای در انتخاب نوع ردیاب دارد.
صدقی اصل و همکاران (۱۳۸۹) به بررسی چگونگی حرکت مواد ردیابی درون زهکشهای سنگریز در مقیاس آزمایشگاهی پرداختند و سرعتهای متوسط و حداکثر جریان را برای شرایط مختلف تعیین کردند. آنها گزارش کردند که رفتار مواد ردیابی به خصوصیات فیزیکی مصالح و همچنین ویژگیهای هیدرولیکی جریان بستگی زیادی دارد.
کمالی و همکاران(۱۳۸۹) به بررسی تعیین حوضه آبگیر و شعاع حفاظتی چشمه آبشار کارستی مارگون پرداختند. از نظر زمین شناسی مهمترین سازند کارستی منطقه سازند آسماری – جهرم است که دارای ویژگی انحلال و کارستی شدن بوده و چشمه مارگون نیز در این سازند مظهر مییابد. ژئومورفوولوژی پدیده های کارستی موجود در منطقه و به طور ویژه ریختهای انحلالی سازند آسماری- جهرم مورد بررسی قرار گرفته است. بارزترین پدیده ژئومورفولوژیکی کارست منطقه مجموعه آبفروچالههای کارستی است که در کوه برم فیروز و در سازند سروک دیده می شود. حدود ۲۵۹ آبفروچاله در کوه برم فیروز وجود دارد که این آبفروچالهها در امتداد یک مسیر مشخص ردیف شده اند. یکی از آبفروچالهها جهت تزریق ماده ردیاب، انتخاب گردید با توجه به نتایج مطالعات مذکور و با بهره گرفتن از روشهای محاسبه بیلان اجمالی، سه محدوده حفاظتی (درجه یک، دو، سه) برای چشمه مذکور تعیین شد که بر همین اساس مطالعات ردیابی با بهره گرفتن از ۲ کیلوگرم ماده رنگی اورانین در منطقه انجام شد. نتیجه مطالعات ردیابی محدوده حفاظتی درجه یک تعیین شده با بهره گرفتن از سایر مطالعات را تأیید نمود.
اجل لوئیان (۱۳۹۱) به بررسی خصوصیات آبخوانهای چند لایه توسط آزمایش نمکسنجی پرداخت. در این آزمایش محلول نمک طعام را در نقطهای وارد لایه آبدار نمود و در نقاط دیگر پایین دست هدایت الکتریکی آب را در اعماق مختلف اندازه گیری کرد. ایشان نتیجه گرفت که نمکسنجی یکی از آزمایشهای مکمل مطالعات ردیابی بوده و میتوان جهت تخمین درصد ماده بازیابی از هر یک از بخشهای هیدروژئولوژیکی لایه های آبدار استفاده کرد. ضمن اینکه میتوان جهت بررسی مسیر حرکت آب، ارزیابی سرعت جریان آب زیرزمینی، تخمین ضریب نفوذپذیری و سایر مشخصههای لایه های آبدار آنرا به کار برد.
۲-۳- انتقال املاح در خاک
بررسی حرکت املاح درخاک چه از لحاظ اقتصادی چه از لحاظ اکولوژیکی وچه از لحاظ سلامتی امری اجتناب ناپذیر است. از این رو، حرکت آب واملاح در خاک از دهههای پیش مورد توجه بوده است. این مسئله، درچند دهه اخیر، توجه بسیاری از مطالعات دانشگاهی را چه درقالب ستونهای خاکی آزمایشگاهی و چه در قالب لایستمیتر و چه در قالب وسیعتر در مزرعه به خودجلب نموده است. بررسی حرکت املاح در دو دهه اخیر به عنوان یکی از مباحث قابل توجه مطرح بوده به طوری که اخیرأ حجم زیادی از مطالعات در زمینه علوم خاک را به خود اختصاص داده است.
زنگ [۳۹]و همکاران (۱۹۹۶) بر روی انتقال املاح از ناحیهی وادوز یک پژوهش مزرعهای انجام دادند و میزان رطوبت و کلر را در اعماق مختلف و در زمانهای مختلف اندازه گرفتند و گزارش کردند اثر تغییرات عمقی خاک بر توزیع آب خاک به طور نسبی کم بود. از طرف دیگر توزیع غلظت بویژه در ناحیهی پیک در پروفیل عمودی تغییرات زیادی در مزرعه نشان داد، مقایسه نتایج حاصل از مدلهای برازش شده با داده های مزرعهای نشان داد که مدل میانگین غلظت را به طور منطقی برآورد می کند اما پراکندگی مقیاس خلل و فرج تأثیر معنیداری در برآورد واریانس غلظت داشت.
اندرو [۴۰]و همکاران(۱۹۹۶) به شبیهسازی اثرات مدیریت آبیاری روی بیلان نمک و بیلان آب در خاکهای باتلاقی زهکشی شده پرداختند. آنها از مدل ماکرو برای شبیهسازی استفاده کردند. ایشان اثر کاهش مقدار آب آبیاری ورودی بر روی بیلان نمک و آب و رشد گیاه در یک خاک رسی شور زهکشی شده در اقلیم مدیترانه را مورد بررسی قرار دادند. مدل در ابتدا به طور موفقیتآمیزی در برابر اندازه گیریهای مزرعهای از قبیل بیلان کلراید و آب خاک و اعماق سطح ایستایی و جریان خروجی زهکشها در طی فصل رشد ١٩٨٩، واسنجی گردید. سپس مدل برای یک دوره شبیه سازی سه ساله با فرض دو کاربرد مختلف آبیاری (کاهش ۶٠ و ٧۵ % مقدار آب آبیاری نسبت به مقدار آبیاری در سال ١٩٨٩) و دو تناوب متفاوت ( ١٢ یا ۶ آبیاری در هر فصل رشد) ارزیابی شد.
السورد[۴۱] و همکاران (۱۹۹۶) به بررسی انتقال نمک در خاک غیر اشباع پرداختند. آنها اهداف خود را از این پژوهش بصورت زیر بیان کردند: (۱) بررسی کارآیی دو روش نمونهبرداری در توصیف انتقال نمکها تحت شرایط پایدار (۲) مقادیر پارامترهای ورودی مورد نیاز در مدلهای انتقال نسبت به افزایش عمق آبشویی چه مقدار تغییر می کنند. برماید، نیترات و کلراید را بطور متوالی در یک کرت که مجهز به دو دستگاه نمونهبردار، مستقر شده در اعماق ۲۵ /. و ۶۵ / . متری است، بکار بردند. هر کدام از این دو دستگاه مجهز به ۱۲ نمونه بردار از محلول خاک بود. در پایان آزمایش آنها از سر تاسر کرت دو در دو متری تا عمق دو متر نمونه برداری کردند جرم بازیافت شده بهوسیله نمونه بردارها از محلول خاک از ۶۳ تا ۸۳ % برای سه ردیاب متفاوت بود و مقدار جرم بهدست آورده شده با کمک حفاری خاک از ۹۶ تا ۱۰۵ % بود.
میانگین سرعت نمکها تخمین زده شده با داده های حاصل از نمونهبردارها از محلول خاک بطور معنیداری کمتر از مقادیر تعیین شده بهوسیله حفاری خاک بود. میانگین سرعت املاح تعیین شده از حفاری خاک دلالت بر حجم انتقال موثر برابر با ۸۲۸% برای سه ردیاب میکند. نمونهبردارها از محلول خاک و حفاری خاک مقادیر مشابهی از پراکندگی عمودی را برآورد می کنند. هر دو روش نمونه برداری پراکندگی وابسته به مقیاس را نشان می دهند که در آن پراکندگی بطور خطی با متوسط زمان اقامت افزایش مییابد.
۲-۴- مدلسازی عددی حرکت جریان و املاح
مدل Seep/w و Ctran/w یک مدل یا زیر برنامه اجزای محدود هستند که زیر مجموعه ای از مجموعه نرم افزاریهای GEO-SLOPE بوده و برای بررسی شرایط نشت و جریان و شبیهسازی پخش و انتقال آلودگی در محیط متخلخل استفاده میشوند.
عفیفی (۱۳۸۵) با بهره گرفتن از مدل رایانهای Seep/w که از روش اجزای محدود به بررسی و محاسبه نشت پرداخت و به بررسی عوامل موثر بر اثر دیوار آببند در کاهش نشت از زیر سدهای خاکی پرداخت.
میرانی مقدم و اسپندار (۱۳۸۸) پدیده نشت آب از پی سد بیدواز اسفراین را با بهره گرفتن از مدلسازی دو بعدی مورد بررسی قرار دادند. بدین منظور با بهره گرفتن از نرمافزار Seep/w از بسته نرمافزاری GEOSLOPE که بر اساس روش اجزاء محدود طراحی شده، یک مدل دو بعدی از پی مرکزی و بدنه سد مذکور تهیه شد. مدل سازی در تراز ۱۵۰۴ مخزن و در یک مقطع سد انجام گرفت و با بهره گرفتن از داده های ابزار دقیق سد و نیز میزان نشت در این تراز مدل کالیبره شد. سپس نتایج این مقطع برای کل بدنه و پی مرکزی سد مورد استفاده قرار گرفت. از مدل کالیبره شده برای پیش بینی میزان نشت در ترازهای ۱۵۱۶و ۱۵۳۰ مخزن استفاده گردید. نتایج حاصل از مدلسازی آنها بیانگر این است که میزان نشت که از طریق پی مرکزی و بدنه سد صورت میگیرد، بسیار کم بوده و در مقابل نشت کل ساختگاه ناچیز میباشد. بیشترین میزان نشت سد از جناحین سد و مقدار کمی از فضای زیر پرده تزریق عبور می کند. مقادیر نشت در پرده پی مرکزی، خیلی کم و در هسته سد تقریبأ صفر است.
زارع و همکاران (۱۳۸۹) با بهره گرفتن از مدل Seep/w مدلی برای آب بندی تکیهگاه راست سد غازان خوی ارائه کردند. مشکل اساسی در این سد ضخامت زیاد آبرفتهای منطقه در پی سد و وجود سنگهای هوازده و با نفوذپذیری بالا در تکیهگاه است. نتایج آنها نشان داد که به دلیل وجود لایه های با نفوذپذیری بالای کنگلومرا در زیر هسته سد، نشت آب از آن محسوس است، لذا با توجه به خصوصیات زمین شناسی محل برای آببندی تکیهگاه راست سد این موارد را پیشنهاد کردند: ۱- اجرای پرده آببند متصل ۲- اجرای پتوی بتونی. همچنین به دلیل وجود میان لایه های نفوذپذیر علاوه بر لایه نفوذپذیر اصلی در زیر هسته اجرای پتوی آببند برای جلوگیری کامل از نشت بهتر به نظر میرسد.
رجائی بایگی و علوی (۱۳۹۰) به ارزیابی اثر زهکشهای افقی در ایمنسازی دیوارههایی با شیبهای ۲۶ درجه و ۱۸ درجه در مناطقی با خاک رسی و ماسهای ریز دانه پرداختند. جهت مدلسازی از نرمافزارهای Seep/w، Slope/wوXstable استفاده و در ابتدا اثر چند زهکش در فواصلی مورد ارزیابی قرار گرفت و سپس تأخیر هر زهکش را به تنهایی بررسی کردند. نتایج آنها نشاندهنده این موضوع میباشد که زهکشها در نزدیکی پای شیب اثر بیشتری در افزایش ضریب اطمینان دارا میباشند.