گویای دو سویه
صندوق پست صوتی
پست یافته
پست هیبرید (ترکیبی)
رهگیری مرسولات پست پیشتاز
تمبر شخصی
و …
به طور کلی با پیشرفت فناوری در زمینه های مختلف و به خصوص در بازار ارتباطات، بدیل های متنوع تری در پیش روی استفاده کنندگان از خدمات ارتباطی قرار می گیرد که طبیعتاً حق انتخاب بیشتری را در اختیار مشتریان قرار می دهد. با این وجود این فنآوری ها خود می توانند به فرصتی برای ایجاد بازارهای جدید ارتباطی و ایفای نقش پست در این بازارها تبدیل شوند. در این راستا اینترنت خود به زمینه ای برای ایجاد بازارهای مجازی خرید و فروش بدل شده و پست تنها سازمانی است که می تواند به خوبی از عهده نقش ارتباط گری بین فروشندگان و خریداران این فروشگاه های مجازی بر آید.
۱۳-۲-۳-بررسی جهانی شدن و اثر آن بر پست
۱-۱۳-۲-۲-جهانی شدن چیست؟
صندوق بین المللی پول[۷۹]، جهانی شدن را این گونه تعریف می نماید : «رشد وابستگی و ارتباط اقتصادی کشورها در سراسر جهان از طریق افزایش حجم و تنوع مبادلات بین المللی محصولات و خدمات، جریان آزاد سرمایه های بین المللی، و انتشار و نفوذ سریع و وسیع فناوری.» همچنین مجمع بین المللی جهانی شدن[۸۰] تعریف جهانی شدن را چنین ارائه می نماید : «وجود تمایل و کشش به سمت یک سیستم اقتصاد جهانی توسط مبادلات فراملی شرکت ها و بانک ها.»
گر چه تعاریف بیشماری در مورد جهانی شدن ارائه شده است، ولی همگان متفق القول اند که جهانی شدن ابعاد و جنبه های وابسته و مرتبطی دارد که می بایستی مد نظر قرار گیرند. این ابعاد که در شکل بصورت شماتیک نمایش داده شده اند، عبارتند از : اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و تکنولوژیکی
شکل۲-۲ : ابعاد جهانی شدن
با توجه به این که ابعاد فوق الذکر در تعیین کیفیت زندگی افراد تاثیر به سزایی دارند، مزایا و معایبی که جهانی شدن به همراه دارد، بسیار مورد بحث قرار گرفته است و باعث شده است که جهانی شدن، نظر تعداد زیادی موافق و منتقد را در سراسر دنیا به خود جلب نماید.
از نقطه نظر اقتصادی، جهانی شدن مبادلات موجب شده تا انسان به محدوده بسیار گسترده تری از محصولات اعم از کالاها و خدمات دسترسی پیدا نماید. موقعیتی که در طول تاریخ سابقه نداشته است. در نتیجه جهانی شدن، هر کس می تواند محدوده وسیعی از کالا و خدمات از ماشین های آلمانی، تا قهوه کلمبیایی، لباس های چینی، فرش ایرانی، موسیقی آمریکایی و نرم افزارهای هندی را خریداری نماید. از سوی دیگر، مخالفان جهانی شدن معتقدند که این پدیده ممکن است منجر به تخریب صنایع ملی، محیط زیست و از دست دادن شغل تعداد زیادی از افراد گردد. از نقطه نظر سیاسی نیز، مخالفان معتقدند که شرکت های چند ملیتی[۸۱] که اقدام به سرمایه گذاری در کشوری می نمایند، ممکن است به قدرت و نفوذ سیاسی بیش از حد در میان شهروندان و ساکنان منطقه دست یابند. همچنین جهانی شدن به صورت ضمنی منجر به مهاجرت تعداد زیادی نیروی کار به کشورها و محل هایی که کار بهتر و بیشتر و با درآمد مناسب تری وجود دارد، می شود که می تواند باعث «انفجار جمعیت» در این نواحی گردد. از نظر این گروه هدف اصلی جهانی شدن از نظر سیاسی تسلط شرکت های چند ملیتی بر مقررات دیگر کشورهاست.
مبادلات بیشتر فرهنگی نیز با توجه به این که ایده ها، سبک های لباس پوشیدن و رفتار از طریق مسافرت ها، مبادلات و رسانه ها با سرعت بسیار زیادی به سراسر دنیا انتقال می یابد، رشد زیادی می نماید. نام های تجاری معتبری مانند کوکاکولا، سونی و غیره به عنوان مرجع در صنعت خود، در سراسر دنیا شناخته شده هستند. به عنوان نمونه یک شهروند چینی همان نوشیدنی را که فردی در پورتوریکو، یعنی درست آن سر دنیا، استفاده می نماید، خریداری می کند. اما برخورد فرهنگ ها و تهاجم فرهنگی نیز مسائلی هستند که بسیاری از منتقدین جهانی شدن به عنوان یک نتیجه مخرب از آن یاد می کنند. (استیگلیتس، جوزف، ۱۳۸۲ : ۳۸)
شکل ۳-۲ : اشاره به جنبه فرهنگی جهانی شدن
یکی از مهمترین ابعاد و جنبه های جهانی شدن، بعد تکنولوژیکی آن بخصوص در صنعت حمل و نقل و ارتباطات است که در نهایت منجر به شکل گیری مفهوم «دهکده جهانی» شده است. در حالی که در سال ۱۸۵۰ طی مسافت دور دنیا با کشتی نزدیک به یک سال طول می کشید، هم اکنون به سادگی می توان در یک روز با هواپیما دور دنیا را طی کرد. همچنین می توان به صورت لحظه ای با بهره گرفتن از نامه الکترونیکی با تمام نقاط دنیا در تماس بود و یا به صورت زنده و به عنوان یک نفر از۵/۱ به میلیارد بیننده به مشاهده فینال جام جهانی پرداخت. در نتیجه پیشرفت های تکنولوژیکی، هزینه حمل و نقل کاهش بسیار یافته است و دسترسی به بازارهای جهانی بسیار آسان تر شده است.
۲-۱۳-۲-۳-تاثیر جهانی شدن بر پست کشور
گزارش ۲۰۰۸ پست[۸۲] که توسط اتحادیه جهانی پست ارائه شده است، نشان می دهد که سهم نامه فیزیکی از بازار جهانی ارتباطات در سال۲۰۰۵ ، از نقطه نظر حجم، تقریبا ۲۰ درصد بوده است. درحالیکه سهم تلفن و فکس در آن سال ۷۵ درصد و سهم نامه الکترونیکی ۵ درصد حجم بازار جهانی ارتباطات برآورد شده است. نامه ترکیبی[۸۳] در آن زمان سهم بسیار اندک و ناچیزی داشته است.
در سال های اخیر، رواج استفاده از تجارت الکترونیک[۸۴] بازار ارتباطات و پست را بسیار دستخوش تغییر و تحول نموده است. سازمان توسعه و همکاری اقتصادی[۸۵]، تجارت الکترونیک را به عنوان «بخشی از یک فرایند وسیع تغییرات اجتماعی که بر مبنای جهانی شدن بازارها شکل گرفته است و منجر به اقتصاد دانایی محور و اطلاعات محور که تا سال ها ادامه خواهد داشت، می شود» تعریف می نماید. اگر چه معمولاً عبارت «جهانی شدن» برای توصیف توسعه فعالیت شرکت های چند ملیتی[۸۶] در بازارهای بین المللی در رقابت با محصولات داخلی و یا سایر شرکت های چند ملیتی استفاده می شود، اما جهانی شدن به عنوان یک «روند جهانی»[۸۷] باعث حرکت کشورها به سمت تجارت آزادتر گردیده است.
ورود شرکت ها و بنگاه های اقتصادی در بازارهای داخلی کشورها دارای دو جنبه می باشد :
از منظر تولید کنندگان و ارائه دهندگان داخلی کالاها و خدمات، جهانی شدن به مفهوم اجبار برای رقابت با بهترین های جهان در صنعت خواهد بود. این شرایط تولید کنندگان داخلی را مجبور خواهد نمود که عملکرد خود را بهبود و ارتقاء دهند. به عبارتی دیگر، تولید کنندگان داخلی مجبور خواهند بود که برای «بقاء» در یک محیط کاملاً رقابتی، کیفیت، قیمت کالا و خدمات تولیدی خود را در یک کلاس جهانی قابل قبول ارائه نمایند. مهم تر اینکه در اثر جهانی شدن و ادغام اقتصادی، تولید کنندگان می توانند بر محدودیت بازار داخلی غلبه کرده و با بهره گرفتن از مزیت حاصل از صرفه های مقیاسی به تولید انبوه دسترسی یابند. بنابراین افزایش رشد اقتصادی مسئله مهمی است که حاصل این یکپارچگی خواهد بود.
از منظر مصرف کنندگان و استفاده کنندگان از کالا و خدمات، جهانی شدن کالاها و خدماتی را در اختیار آن ها قرار می دهد که از نقطه نظر کیفیت و قیمت، مطلوبیت بیشتری را برای آن ها ایجاد می نماید.
در کنار این مسئله، کاهش هزینه های تبدیل پول ملی و تحرک آسان نیروی کار نیز از مزایای عمده این امر محسوب می شود. اما آنچه مسلم است برای جهانی شدن، تحقق زمینه هایی نیاز است که در صورت فراهم نبودن آن، ممکن است مشکلاتی برای کشورها خصوصاً کشورهای ضعیف تر به بار آورد. از جمله اینکه کشورهایی که در سطح جهانی با یکدیگر ادغام می شوند، بایستی به لحاظ جغرافیایی، فرهنگی و اقتصادی تشابهاتی داشته باشند. بعنوان مثال اگر دو کشور که با یکدیگر به تجارت آزاد می پردازند در دو سطح متفاوت اقتصادی باشند در نهایت کشور ضعیف تر متضرر خواهد شد.
صاحبنظران معتقدند که جهانی شدن تاثیر بسزا و روز افزونی بر بسیاری از صنایع مادر مانند ارتباطات، رسانه، بازارهای مالی و صنعت پست داشته است. ادغام شرکت ها[۸۸]، خرید شرکت ها توسط شرکت های دیگر[۸۹]، همکاری های استراتژیک[۹۰] و سایر روش های همکاری و توسعه فعالیت های تجاری، روش هایی هستند که به کمک آن ها بازیگران عمده صنایع مختلف جایگاه خود را در نگاه مشتریان تثبیت می نمایند. همچنین به کمک توسعه فعالیت های تجاری، شرکت های برتر موفق خواهند شد به سهم بیشتر از بازارهای جهانی دست یابند و از فرصت های جهانی، فراتر از مرزهای کشورها استفاده نمایند. تغییرات تکنولوژیکی و اجتماعی، تجارت آزادتر و حرکت آزادانه تر سرمایه که همگی به عنوان نتایج جهانی شدن به وجود آمده اند، در کنار مواردی دیگر مانند فروپاشیدن و بی معنی شدن مرز کشورها به مفهوم سنتی و همچنین پیدایش مناطق ویژه و جدید اقتصادی، به عنوان بستری برای توسعه فعالیت ها و پیشرفت بنگاه های اقتصادی دیده می شود. جهانی شدن به عنوان حرکتی که نمی توان و نباید در برابرش مقاومت نمود، روندی است که بسیاری از شرکت های موفق و پیشرو، نه به عنوان یک تهدید، بلکه به عنوان یک فرصت استراتژیک برای توسعه بازارها و فعالیت های خود از آن بهره جسته اند. (رابرتسون، رولاند،۱۳۸۰: ۸۹)
به طور مشخص و در ارتباط با پست، جهانی شدن باعث هدایت تعدادی از پست های بزرگتر اروپایی به سمت سایر بازارهای اروپایی و حتی فراتر از آن شده است. در این فرایند، ساختار صنعت پست دائماً در حال تغییر است که در این تغییر مرزهای بخش خصوصی و بخش دولتی فعال در صنعت پست در هم آمیخته است. به دلیل جهانی شدن فعالیت ها در صنعت پست، شرکت های پستی توسعه یافته، خود را با سایر شرکت های پستی، چه دولتی و چه بخش های قدرتمند خصوصی، در رقابت تنگاتنگ یافتند. در مقابل، شرکت هایی که در بازار محدود، مشخص و تعریف شده ای در حال فعالیت بودند، نیز مجبور شدند تا به این جنبه پاسخ مناسبی دهند.
تغییرات ناشی از جهانی شدن در صنعت پست به حدی بوده که حتی کشورهای در حال توسعه نیز حضور رقیبانی با ملیت های متفاوت - که خدمات بسیار مناسبی را با قیمت رقابتی بسیار قابل قبول، خصوصاً تحت عنوان خدمات پستی تجاری به بنگاه های اقتصادی، ارائه می دهند- را به عنوان یک چالش جدی و غیر قابل اجتناب احساس نموده اند.
صاحبنظران معتقدند که شرکت های پستی در کشورهای در حال توسعه مجبور خواهند بود برای تداوم و بقاء فعالیت های خود، انتخاب ها و بدیل های استراتژیک را در قالب فرصت ها و تهدیدهایی که در نتیجه جهانی شدن ایجاد شده است، دقیق تر بررسی نموده و به کمک مکانیزم هایی مانند همکاری های استراتژیک با شرکت های برتر، فعالیت های خود را تقویت نمایند و بتوانند به رقابت در کلاس جهانی بپردازند.
بخش چهارم
۴-۲- پست به مفهوم یک نهاد ارتباطی
۱-۴-۲ مقدمه
اندیشمندان مختلفی پیرامون پدیده های اجتماعی قرن بیست و یکم تاکنون سخن رانده اند که از میان همه آنان، دیدگاه های فوکویاما، هانتینگتون و آلوین تافلر بیش از همه شهرت یافته است. فوکویاما در «پایان تاریخ» و «آخرین انسان» با ارائه دستورالعمل هایی کوشیده است ثابت کند که جامعه بشری در قرن آینده رو به سوی لیبرال دموکراسی خواهد رفت. هانتینگتون نیز در «برخورد تمدن ها» از احتمال برخورد تمدن های شرقی با تمدن های غربی سخن به میان آورده و به جهان غرب هشدار می دهد. اما آلوین تافلر در «شوک آینده، موج سوم، جابجایی در قدرت، جنگ و پاد جنگ و به سوی تمدن جدید» با نظری جامع، تحولات پیچیده جهان را تحلیل نموده است و دیدگاهی مبتنی بر پیدایش اثر امواج بر جهان را مطرح می نماید.
تافلر معتقد است که نوع بشر تاکنون دو موج عظیم تحول را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشته و درگیری عمیق و همه جانبه ای بین موج سوم (اطلاعات و ارتباطات) با موج دوم (تمدن صنعتی) و موج اول (انقلاب کشاورزی) وجود دارد. (آلوین تافلر و هایدی تافلر، ۱۳۷۵: ۹-۱۱)
در تشریح امواج سه گانه وی می توان گفت که موج اول، انقلاب کشاورزی، در عصری که به چند هزار سال پیش بر می گردد، کره زمین را در نوردیده است. از گذر آن، گله داران و شکارچیان، صیادان و توشه چینان به کسوت دهقانان در آمدند و دهکده ها ظاهر شدند. این آغاز آن چیزی بود که تمدن نام گرفت. برای سهولت امر، آنرا نخستین موج دگرگونی می نامد.
موج دیگر از حدود ۳۰۰ سال پیش شروع شد. ویژگی های این موج عبارت بودند از ماشینیسم، تولید و مصرف انبوه، اطلاعات انبوه و آموزش و پرورش انبوه. شیوه ای از زندگی بر پایه کارخانه، که تقریباً در ربع قرن جانشین تمدن کشاورزی کهن گردید. از این توسعه صنعتی، وی با عنوان موج دوم یاد می نماید.
تافلر در تشریح موج سوم ضمن اشاره به دشواری تشریح آن، این موج را دارای چندین وجه می بیند. او اشاره می کند که موج سوم در برگیرنده انقلاب کامپیوتر و انقلاب بیولوژی است، اما فقط انقلاب کامپیوتر و انقلاب بیولوژی نیست. گذر به صورت های نوین انرژی، پیدایش تعادل نوین در مرزبندی های جغرافیایی و سیاسی، شورش علیه پدر سالاری، عصر کارت های اعتباری، سرگرمی های ویدئویی، تکنسین های انفورماتیک و بانک های اتوماتیک، گرایش به عدم تمرکز و تحولاتی فراوان از این دست است. (آلوین تافلر، ۱۳۶۴ : ۲۱-۲۳)
کارخانه های تولید انبوه سنتی موج دوم، انواع اشیاء هم شکل را به شیوه زنجیره ای بیرون می دادند. اما در موج سوم، جریان معکوس است. از تولید، انبوه زدایی شده است، محصولات در سری های کوچک، به صورت قطعه، که مرتباً انفرادی تر می شود، تولید می شوند. مساله تنها متنوع تر شدن محصولات نیست، بلکه خود فرآیندهای تولید نیز تغییر کرده اند. این تغییرات را در نظام توزیع هم می توان یافت : بازار بیش از پیش تقسیم شده است و به صورت فروش مستقیم از طریق پست، مغازه های تخصصی و تحویل انفرادی کالا به برکت کامپیوترهای خانگی در آمده است. ( آلوین تافلر، ۱۳۶۴ : ۲۵ )
مصرف کنندگان و اشخاص ثالث وظایفی را که در تعهد تولیدکنندگان بود، برعهده می گیرند و مرزهای کهنه به تدریج زایل می شوند. دانستن اینکه اطلاعات را چه زمانی به چه کسی و به چه قیمتی عرضه می کنند، چه وظایفی از عهده تولیدکننده به مصرف کننده محول شده است، دانستن اینکه چه سهمی از کالاها و خدمات توسط مصرف کنندگان خارج از بازار مبادله برای مصارف شخصی تولید شده است، مسائلی هستند که در این تحول، مفهومی فزاینده پیدا می کنند. (آلوین تافلر، ۱۳۶۴ : ۲۵)
تافلر در آخرین دیدگاه های خود از مشاغلی یاد می کند که انجام آن ها بر عهده مصرف کننده قرار گرفته است. او اشاره می دارد که : «چند سال پیش اگر می خواستم ببینم محموله ای که به دی. اچ. ال[۹۱] یا فدکس[۹۲] داده بودم، در چه مرحله ای است، به کارمندی در دفتر فرانکفورت یا توکیو یا ممفیس زنگ می زدم. امروز من کارمند خودم هستم، پای کامپیوترم می نشینم، شماره ردیابی را وارد می کنم و خودم بسته را ردیابی می کنم. کاری می کنم که کارمند انجام می داد و در قبال آن حقوق می گرفت» (آلوین تافلر، ۱۳۶۴ : ۲۱). توجه دقیق به دیدگاه های آلوین تافلر نشانگر آن است که وی به پیچیده تر و سریعتر شدن ارتباطات و تاثیر آن بر جهان، گوشه چشمی داشته است. بنابراین از منظر تافلر، پدیده هائی در جهان درحال رخ دادن می باشند که قبلا وجود نداشته اند و امروز به مدد گسترش ارتباطات و وسائل ارتباطی، سرعت گرفته و رشد کرده اند. در این میان کشورهای جهان یا باید ناظر این پدیده ها باشند و یا اینکه برای بهره گیری از فرصت های ناشی از امواج تغییر، برنامه ریزی کرده و سوار بر آن ها شوند.
با این دیدگاه پست به عنوان یک نهاد ارتباطی نقش ویژه ای در اداره امور جوامع امروزی در موج سوم تافلر ایفا می کند که لزوم توجه و تقویت آن که تأثیری زیر ساختی در حوزه های مختلف زندگی بشر دارد کاملاً محسوس است. در ادامه نقش پست در نظام های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی مورد بررسی قرار می گیرد.
۲-۴-۲ بررسی نقش و جایگاه پست در نظام اجتماعی
آموزش و اطلاع رسانی به مشتریان، انجام تبلیغات موثر پستی در رسانه های جمعی، توزیع روزنامه و انواع نشریات علمی و تخصصی، توزیع انواع کتب، پاسخگویی نظام مند و تکریم مشتریان زمینه ساز رشد و تعالی افراد جامعه و ارتقاء حقوق شهروندی است.
توزیع بهینه امکانات پستی برای ایجاد بهره مندی برابر از فرصت ها و امکانات ارتباطی در تامین عدالت اجتماعی موثر بوده و راه اندازی شیوه مکاتبه از طریق شبکه پستی به جای مراجعه مستقیم افراد، بسیاری از آسیب های اجتماعی و ناکارآمدی و فساد اداری را کاهش داده و توسعه فیزیکی شبکه پستی به خصوص در مناطق غیر برخوردار باعث تقلیل فقر، محرومیت و انزوای مناطق مذکور می شود.
پست در سلامت روان و اطمینان خاطر در اجتماعی نیر تاثیر دارد. حراست از مرسولات پستی و عدم افشای محتوی آنان در چارچوب قانونی باعث افزایش امنیت فردی و سلامت روانی جامعه می شود. امنیت و رفاه اجتماعی و تامین نیازهای جامعه که از وظایف اصلی دولت ها است. نیازمند ابزار قدرتمند و کارآمد است. پست نیز بعنوان یک بنگاه ارائه کننده خدمات با تنوع خدمات، سهولت دسترسی، تعرفه های مناسب ارتقاء کیفیت خدمات امنیت پیام ها می تواند سطح رضایتمندی جامعه را تا حدی زیادی ارتقاء دهد.
حضور مطمئن و شناخته شده کارکنان پست در مکان های مسکونی، تجاری و اداری و ارائه خدمات در بخش توزیع و جلوگیری از تعدد مراجعات افراد به این مکان ها برای ارائه خدمات می تواند تاثیر بسزایی در جلوگیری از برخی جرایم و تامین امنیت شهروندان داشته باشد.
آلاینده های زیست محیطی که بهره وری سبز را دچار اختلال می کند، ناشی از مصرف بی رویه انرژی و بهره برداری نامناسب از عناصر آب، هوا و خاک می باشد. اگر پست بتواند جانشین مطمئن و ارزان تردد افراد و خودروها در سطح کلان شهرها شود، جایگزین مناسبی در حفظ محیط زیست خواهد بود. فعال کردن شبکه ارتباطی، علاوه بر تاثیرات مورد اشاره، می تواند موجب کاهش بار سفرهای زائد گردد. در بسیاری از کشورهای پیشرفته نیازهای روزانه شهروندان (از قبیل تهیه کتاب، مواد غذایی، اثاثه و پرداخت های مختلف قبوض آب و برق و تلفن) از طریق پست انجام می پذیرد.
در واقع پست به عنوان عامل تسهیل کننده ارائه خدمات به شهروندان و تامین کننده رفاه و آسایش آنان عمل کرده و قادر است تا از طریق برقراری ارتباط مردم با دستگاه های دولتی، مانع مراجعه حضوری افراد و افزایش ترافیک و سفرهای درون شهری شود. به همین دلیل است که تعداد مرسولات پستی در کشورهای توسعه یافته چندین برابر کشورهای در حال توسعه و یا عقب نگه داشته شده است.
به این ترتیب، پست علاوه بر جلوگیری از اتلاف وقت شهروندان و کاهش بار سفرهای درون شهری، مانع ایجاد آلودگی هوا، فرسودگی وسائط نقلیه، مصرف سوخت، فشارهای روانی و روحی شهروندان می گردد. در ادبیات رایج پستچی ها چنین رایج است که «خروج هر پستچی از خانه برای کار به معنی حذف۱۰۰۰ سفر درون شهری است».
در استرالیا نیز بال کریشنا و همکاران[۴۲] (۲۰۰۷) نشان دادند که ۴۰ درصد شرکت های نمونه ی تحقیق طی دوره ۱۰ ساله ۱۹۹۳ الی ۲۰۰۳ زیان گزارش کرده اند و میزان محافظه کاری شرطی نیز افزایش یافته است.
نتایج پژوهش قوآنگ (۲۰۰۷) نشان دادکه محافظه کاری شرطی و غیرشرطی نقش های متفاوتی در هریک از تفاسیر محافظه کاری بازی می کنند . تفسیر قراردادی منجر به محافظه کاری شرطی و تفسیر دعاوی حقوقی منجر به هر دو شکل محافظه کاری شرطی و غیرشرطی می شود . سایر تفاسیر نیز منجر به محافظه کاری غیرشرطی می گردند. او همچنین دریافت که با افزایش محافظه کاری غیرشرطی، محافظه کاری شرطی کاهش می یابد. بنابراین لازم است تا نوعی تعادل میان آنها ایجاد گردد. گیولی و همکاران (۲۰۰۷) اشاره دارند که برای محاسبه شاخص محافظه کاری همزمان باید از مدل های مختلف استفاده نمود. آنها در پژوهش خود نشان دادند که نتایج مدل باسو با سایر مدل ها متفاوت است و با توجه به اینکه محیط گزارشگری از نظر نوع صنعت ، کشور و دوره زمانی متفاوت است باید هم زمان از مدل های متفاوت استفاده نمود.
احمد و دلمن[۴۳] (۲۰۰۸) در تحقیق دیگری نتیجه می گیرند ، محافظه کاری حسابداری مانع سرمایه گذاری مدیران در پروژه هایی با بازده منفی می شود. همچنین او در می یابد که رابطه مستقیمی بین درصد سهام متعلق به اعضا هیئت مدیره و محافظه کاری وجود دارد.
۲-۳-۲ تحقیقات داخلی
بهمن بنی مهد در سال ۱۳۸۵ بر اساس اطلاعات یک دوره یازده ساله (۱۳۷۳ الی ۱۳۸۳) از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ، عوامل مؤثر بر محافظه کاری حسابداری را تعیین و مدلی را برای اندازه گیری آن پیشنهاد داد. نتایج تحقیق او نشان داد که محافظه کاری حسابداری و شاخص سودآوری ( بازده و دارایی ها ) در ایران طی دوره تحقیق به طور همزمان کاهش یافته است. اندازه شرکت ها و مالیات ، بر محافظه کاری حسابداری اثری نداشته و محافظه کاری حسابداری نمی تواند به عنوان یک مکانیزم قراردادی کارآمد برای کاهش تعارض های تقسیم سود بین سهامداران و اعتباردهندگان محسوب شود .
محسن خوش طنیت و فرزانه یوسفی اصل در سال ۱۳۸۶ در پژوهشی با عنوان « رابطه بین تقارن و عدم تقارن اطلاعاتی با محافظه کاری » به بررسی این رابطه در بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار از سال ۸۱ تا ۸۵ پرداختند. سه فرضیه اصلی پژوهش به این صورت بیان شدند:
-
- هرچه عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایهگذاران آگاه و ناآگاه بیشتر باشد، محافظهکاری در صورت های مالی بیشتر است.
-
- تغییرات در عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایهگذاران آگاه و ناآگاه در طول زمان ، بر میزان محافظهکاری در صورتهای مالی مؤثر است.
-
- تغییرات در محافظهکاری در طول زمان ، بر میزان تغییرات در عدم تقارن اطلاعاتی مؤثراست.
برای آزمون فرضیات از آزمون F استفاده شد. آن ها در این تحقیق بیان کردند عدم تقارن مابین سرمایهگذاران آگاه و ناآگاه موجب ایجاد هزینههای نمایندگی میشود که این امر به نوبه خود موجب افزایش بازده مورد انتظار سرمایهگذاران میگردد . لذا ذینفعان هر شرکتی به دنبال مکانیزمی در جهت کاهش عدم تقارن اطلاعاتی میباشند. از طرفی محافظهکاری انگیزه و توانایی مدیران را برای دستکاری ارقام حسابداری کاهش داده و لذا موجب کاهش هزینههای نمایندگی میگردد. نتایج تحقیق نشان داد که عدم تقارن اطلاعاتی مابین سرمایهگذاران آگاه و ناآگاه منجر به تغییرات محافظهکاری میگردد ، اما محافظهکاری منجر به عدم تقارن اطلاعاتی نمیگردد. این نتایج مغایر با پیشنهاد FASB است که عنوان میکند محافظهکاری منجر به ایجاد عدم تقارن اطلاعاتی میشود.
در پژوهش دیگر ، جواد رضازاده و عبدالله آزاد در سال ۱۳۸۷ در مقاله ای با همین عنوان رابطه بین محافظه کاری حسابداری و عدم تقارن اطلاعاتی را بر روی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۵ مورد بررسی قرار دادند. فرضیه های اصلی این پژوهش عبارت بودند از : ۱- هر چه عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران بیشتر باشد ، محافظه کاری در صورت های مالی بیشتر است. ۲- تغییر عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران موجب تغییر در میزان محافظه کاری صورت های مالی می شود. برای آزمون فرضیات از مدل رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج پژوهش آنها حاکی از وجود چنین رابطه ای بود. طبق نتیجه گیری آنها، تغییر در عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران موجب تغییر در سطح محافظه کاری می شود.
بهمن بنی مهد و تهمینه باغبانی در سال ۱۳۸۸ در تحقیقی با عنوان « اثر محافظه کاری حسابداری، مالکیت دولتی، اندازه شرکت و نسبت اهرمی بر زیان دهی شرکت ها » این رابطه را در ۴۸ شرکت زیان ده از شرکت های خارج شده از تابلوی بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی ۷ ساله ۱۳۸۰ الی ۱۳۸۶ مورد بررسی قرار دادند. فرضیه اصلی به این صورت بیان شد : ۱- میان محافظه کاری حسابداری و زیان شرکت ها رابطه معنی دار وجود دارد. آزمون فرضیه با بهره گرفتن از نرم افزار spss و به روش تجزیه و تحلیل گام به گام انجام و مشخص شد که محافظه کاری حسابداری ، اندازه شرکت ، و نسبت اهرمی با زیان دهی شرکت ها رابطه معنی دار دارند و بر آن تأثیر می گذارند. درصد مالکیت دولت و نسبت فروش به جمع دارایی ها با زیان دهی شرکت ها رابطه معنی داری ندارند. نتایج پژوهش نشان می دهد که محافظه کاری حسابداری با زیان دهی شرکت ها رابطه ای مستقیم دارد. این موضوع از دیدگاه نظری پذیرفته شده و مشابه نتایج پژوهش های خارجی می باشد.
همچنین نتایج پژوهش بر وجود رابطه ای مستقیم میان اندازه شرکت ها و زیان دهی رابطه ای معکوس میان نسبت اهرمی و زیان دهی تأکید دارد.
محمد حسین قائمی، محمد حسین ودیعی و میثم حاجی پور در سال ۱۳۸۹ در تحقیقی با عنوان « تأثیر محافظه کاری بر پایداری سود و نسبت قیمت به سود P/E » به بررسی تأثیر حسابداری محافظه کارانه بر پایداری سود و نسبت قیمت به سود (P/E) در بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در محدوده زمانی ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۶پرداخته اند. فرضیه های اصلی در این تحقیق به این صورت مطرح شد : ۱- پایداری سود در شرکت هایی که سود محافظه کارانه تری گزارش می کنند کمتر است. ۲- نسبت قیمت به سود (P/E) شرکت هایی که سود محافظه کارانه تری گزارش می کنند کمتر است. آزمون فرضیات با بهره گرفتن از رگرسیون انجام شد. یافته های تحقیق حاکی است که حسابداری محافظه کارانه به ایجاد درآمد های موقت (درآمدهای با پایداری کم) منجر می گردد. این موضوع به ویژه برای استفاده کنندگان صورت های مالی که تلاش می کنند سود و جریانهای نقدی آتی را بر اساس سود دوره جاری پیش بینی کنند مفید و مهم است، لذا ضمن معطوف کردن توجه سرمایه گذاران و تحلیلگران به این موضوع به منظور گرفتن تصمیمات سرمایه گذاری، پیشنهاد می کنند که نهاد های وضع کننده استاندارد، منافع و مزایای حسابداری محافظه کارانه را توأماً مد نظر قرار دهند.
کاوه تهرانی ، جلال وافی ثانی و محمد حلاج در سال ۱۳۸۹ در تحقیقی به عنوان «رابطه قراردادهای بدهی و اندازه شرکت با محافظه کاری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران » رابطه اندازه شرکت و قراردادهای بدهی با محافظه کاری در بورس اوراق بهادار تهران را بررسی کردند. آن ها برای اندازه گیری محافظه کاری از سه معیار مبتنی بر اقلام تعهدی ، مبتنی بر ارزش بازار و رابطه بازدهی سهام و سود استفاده نمودند. فرضیه های بیان شده عبارت بودند از : ۱- بین محافظه کاری و اندازه ی شرکت رابطه منفی وجود دارد. ۲- بین محافظه کاری و نسبت بدهی رابطه مثبت وجود دارد. همچنین برای آزمون فرضیه های تحقیق ،۸۵ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای ۸۵-۱۳۸۲ با بهره گرفتن از روش رگرسیون حداقل مربعات معمولی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های پژوهش بیانگر این است که رابطه مثبت معناداری بین بدهی و محافظه کاری در دو معیار مبتنی بر اقلام تعهدی و مبتنی بر ارزش بازار وجود دارد. همچنین ، رابطه منفی اندازه شرکت و محافظه کاری تنها در معیار مبتنی بر ارزش بازار مورد تأیید قرار گرفت ، بنابراین در کل نمی توان استنباط کرد که بین اندازه شرکت و محافظه کاری رابطه منفی و معنا داری وجود دارد.
فصل سوم
روش تحقیق
۳-۱ مقدمه
در این فصل روش شناسی تحقیق انجام می گیرد .به این صورت که روش تحقیق ، متغیرهای تحقیق و جامعه و نمونه آماری و چگونگی انجام تحقیق بیان می شود.
۳-۲ روش تحقیق
این تحقیق یک تحقیق کاربردی است که با بهره گرفتن از روش کتابخانه ای مبانی نظری مرتبط با موضوع تحقیق از منابع داخلی و خارجی استخراج و گزارش می شود و سپس به جمع آوری اطلاعات پرداخته و فرضیه ها با بهره گرفتن از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد . برای جمع آوری داده های مورد نیاز از نرم افزار تدبیرپرداز و سایت های اینترنتی حاوی اطلاعات شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده شده است . برای آزمون فرضیات نیز از تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است.
۳-۳ اهداف تحقیق
هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه بین محافظه کاری حسابداری و ریسک ورشکستگی است به عبارت دیگر با بررسی شرکت هایی که به طریقی ورشکسته محسوب می شوند سعی می شود این موضوع بررسی که شود که آیا این ورشکستگی تحت تأثیر محافظه کاری غیرشرطی قرار می گیرد یا خیر؟
۳-۴ متغیرها
متغیر مستقل در این تحقیق ریسک ورشکستگی است و متغیر وابسته محافظه کاری غیر شرطی حسابداری می باشد که اثر آن بر ریسک ورشکستگی مورد بررسی قرار می گیرد.
۳-۵ جامعه و نمونه آماری
این تحقیق را با بهره گرفتن از اطلاعات چهار دسته از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام رسانده ایم .
این شرکت ها عبارتند از:۱-شرکت های دارویی ۲- کانی غیر فلزی۳- خود رو و ساخت قطعات ۳- مواد غذایی و آشامیدنی
در بین این ۴ نوع ، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که می توانستیم از اطلاعات آن ها استفاده نماییم حدود ۱۳۰ شرکت بود که با بهره گرفتن از فرمول کوکران برای محاسبه حجم نمونه ، نمونه ای با حجم ۵۶ شرکت انتخاب شد .
فرمول کوکران برای محاسبه حجم نمونه به صورت زیر می باشد .
(۳-۱) n=
پیش فرض ها : ۱.۹۶ = z ، ۰.۵ =q=p ، ضریب اطمینان ۹۵ %
N حجم جامعه ، n حجم نمونه ، ۰.۱ =d مقدار خطا ( درصد خطا ذکر نشده بلکه مقدار خطایی که در اندازه گیری متغیر مورد نظر قابل تحمل است قید می شود)
۳-۶ روش تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه ها
برای انجام تحقیق ابتدا وضعیت مالی شرکت های مورد بررسی را با بهره گرفتن از نسبت Q توبین محاسبه می نماییم . این نسبت یکی از معیار های ارزیابی عملکرد مالی شرکت هاست که از تقسیم ارزش بازار شرکت بر ارزش دفتری آن محاسبه می شود:
Q= (۳-۲)
در این رابطه M.V.S نشانگر ارزش بازار سهام عادی ، B.V.Dارزش دفتری بدهی ها و B.V.A ارزش دفتری دارایی هاست . اگر Q<1 شرکت دچار بحران مالی است و اگر Q>1باشد شرکت به بحران مالی دچار نیست. (لی وای لن و بادرنت[۴۴] ۱۹۹۷ )
در بین شرکت های مورد بررسی مشخص شد که ۱۲ شرکت در سال ۸۹ و ۱۷ شرکت در سال ۸۸ ، دارای نسبت Q توبین کمتر از یک بودند که نشان دهنده این است که این شرکت ها دچار بحران مالی می باشند.
در مرحله بعد در بین شرکت هایی که دچار بحران مالی هستند (Q < 1) ، ریسک ورشکستگی آنها را با بهره گرفتن از مدل آلتمن اندازه گیری می نماییم . این مدل که از پنج نسبت مالی : سرمایه در گردش به کل دارایی (X1) ، سود انباشته به کل دارایی (X2)، درآمد قبل از ارتباط بین بهره و مالیات به کل دارایی (X3) ، ارزش بازار سهام عادی به ارزش دفتری بدهی ها(X4) ، فروش به کل دارایی (X5) تشکیل شده به صورت زیر است :
Z=1/2X1+1/4X2+3/3X3+0/6X4+0/99X5 (۳-۳)
در این رابطه اگر:
-
- Z < 1.8 باشد احتمال ورشکستگی زیاد
-
- ۸ < Z < 3 باشد احتمال ورشکستگی بنا به میزان Z از کم به زیاد
-
- Z > 3 باشد احتمال ورشکستگی ناچیز (رودپشتی ، علی خانی و مران جوری ۱۳۸۸ )
بعد از انجام محاسبات مشخص شد که در بین ۱۲ شرکتی که در سال ۸۹ دچار بحران مالی بودند ، ۹ شرکت ورشکسته محسوب می شوند و در بین ۱۷ شرکتی که در سال ۸۸ دچار بحران مالی بودند نیز ۹ شرکت ورشکسته می باشند.
در مرحله بعد در بین شرکت های ورشکسته ، ارتباط بین این ورشکستگی با محافظه کاری غیر شرطی حسابداری بررسی می شود . محافظه کاری غیر شرطی را نیز با بهره گرفتن از نسبت ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام به ارزش بازار سهام محاسبه می نماییم ( گری بیدل، مری ما و فرانک سونگ[۴۵] ۲۰۱۱).
ارتباط بین ریسک ورشکستگی و محافظه کاری غیر شرطی را نیز با بهره گرفتن از مدل زیر محاسبه می نماییم.
BRT=α+βBRT-1+γuct-1+ConrolsT+ɛ (۳-۴)
در این مدل Controls شامل همه متغیر های شناخته شده قبلی است که بر ریسک ورشکستگی تأثیر می گذارد.
۴-در درون مرزها سیستم تابع بین عوامل جغرافیایی، سیاسی و اجتماعی کنش متقابل برقرار است.
۵-قدرت های خارجی نیز نقش مهمی در شرح و ترسیم یک سیستم تابع دارند.
۶-فاکتور جغرافیایی و اجتماعی به ندرت تغییر میکند، ولی متغیرهای سیاسی و ایدئولوژیکی سیال خواهند بود.( contori,1970: 4-5).
آن ها پانزده سیستم تابع مطرح می کنند که خاورمیانه نیز یکی از آن ها می باشد. آن ها در بیان عملکرد هر سیستم تابع به چهار متغیر الگویی: میزان و سطح انسجام و همبستگی(همبستگی فرهنگی و قومی) ، ماهیت ارتباطات((رسانه های جمعی و روزنامهها)، سطح قدرت(قدرت مادی و نظامی) و ساختار روابط(همکاری و منازعه) اشاره میکنند.
آنها در تقسیم بندی سطوح قدرت کشورها را به چند دسته تقسیم میکنند: اول بازیگرانی که در نقش موثر در نظام منطقه ای خود بازی میکنند مثل ایران و عربستان، دوم بازیگرانی که بر اثرگذاری در نظام منطقهای محدود است مثل امارات و سوم بازیگرانی که توانایی دگرگونی در نظام منطقهای خود را ندارند مثل بحرین(جعفری ولدانی، ۱۶، ۱۳۸۸).
نظریه وابستگی متقابل:
رابرت دال در مقابل کارکرد گرایی نظریه وابستگی متقابل را مطرح کرد. این نظریه همگرایی را فراتر از یک منطقه و قاره می بیند. تاکید آنها این است که بعد از جنگ جهانی دوم مسائلی مثل گسترش تجارت جهانی و انقلاب تکنولوژیک رابطه میان کشورها را تغییر داده است.در این دوره بازیگران بین المللی تغییر یافته اند.
دولت ها را از نقش بازیگری بین المللی قبل خارج کرده اند.روابط بین کشورها میل به سمت حوزه های سیاست سفلی پیدا کرده است.این تغییرات نظام بین الملل را به یک نظام چند لایه که همگرایی در سطح بین المللی را شکل داده اند تبدیل کرده است و به روابط علی نمی پردازد.
نظریه وابستگی متقابل را در زمره نظریه هایی در روابط بین الملل می دانند که در راستای پیوند دو سطح تحلیل خرد وکلان در مطالعه روابط بین الملل مطرح شده است. کوهن ونای می کوشند«سیاست جهانی را با طرح توضیحاتی درسطح نظام بین الملل» درک کنند اما درعین حال به روند های داخلی نیز توجه دارند. مفاهیم بنیادین وابستگی متقابل را می توان شامل وابستگی متقابل،قدرت،حساسیت،آسیب پذیری، هزینه، تقارن وعدم تقارن دانست. وابستگی متقابل در ساده ترین مفهوم وابستگی دو جانبه است. قدرت ناشی از وابستگی متقابل نامتقارن است.حساسیت متضمن درجه واکنش در یک چهاچوب سیاست گذاری است.آسیب پذیری « قابلیت یک بازیگر در تحمل هزینه های ناشی از وقایع خارجی، حتی پس از تغییر سیاست ها» است.(مشیر زاده، ۱۳۸۹: ۴۹-۴۸)
مفهوم هزینه در مقابل سودقرار می گیرد. مفروضه های اصلی این نظریه:۱.کانال های متعددی جوامع را به یکدیگر می پیوندند.بنابراین دولت ها نقش انحصاری ،آزادی عمل خود را در روابط بین الملل ازدست می دهند وتمایز بین سیاست داخلی وبین المللی کمرنگ میشود واز میزان خشونت در روابط جوامع کاسته میشود۲.دیگر سلسله مراتب روشنی در دستور کار بین المللی وجود ندارد وبنابراین ترتیب موضوعات داخلی و بین المللی بر اساس مسائل اقتصادی و وابستگی متقابل تعیین می شود و همینطور اهداف دولت ها تنوع پیدا کرده و دیگر هدف اصلی دولت ها امنیت نظامی نمی باشد۳.کاربرد نیروی نظامی از سوی دولتها کاهش پیدا می کند وازاین رو مفهوم بحران تغییر می کند.
وابستگی متقابل وضعیتی است که رفتار های دویا چند بازیگر تحت تاثیر متقابل یکدیگر باشد. بر این اساس وابستگی متقابل یک نظریه تکثر گراست و به کشورها و بازیگران دیگر هم اعتقاد دارد. جوزف نای ورابرت کوهین معتقدند وابستگی متقابل لزوما مثبت ومبتنی بر منافع مشترک نیست وممکن است منفی باشد. میزان وابستگی متقابل حساسیت، سرعت،کمیت وکیفیت تاثیر گذاری کشورهاست.(دهقانی فیروزآبادی، ۱۳۸۹: ۴۳-۴۴)
نظریه پردازان وابستگی متقابل، صرفا به افزایش کمی پیوندهای متقابل در انواع حوزه های موضوعی گوناگون اشاره نکرده بلکه به جنبه های کیفی این تحول نیز عنایت داشته اند. (قوام،۱۳۸۴: ۳۹)
نظریه وابستگی متقابل پس از ناامیدی از نظریه نوکارکردگرایی ایجاد شد. مهمترین تفاوت وابستگی متقابل وهمگرایی در دونکته است: ۱.وابستگی متقابل غایتمند نیست.۲.نظریات نوکارکرد گرایی وهمگرایی، همگرایی را در یک منطقه خاص توضیح می دادند اما وابستگی متقابل در صدد توضیح آن در نظام بین الملل است در عین حال وابستگی متقابل اهمیتی برای حوزه های علیا وسفلای سیاست قائل نیست وامنیت نظامی را مهمترین خواسته کشور ها نمی داند. وابستگی متقابل تا اندازه ای واکنشی به واقعیت های عینی در صحنه روابط بین الملل است وتلاش نظری برای تلفیق دو دیدگاه نوکارکرد گرا وواقع گرا است. (دهقانی فیروزآبادی ۱۳۸۹: ۴۳-۴۴)
نظریهپردازانی مثل کوهن و نای معتقدند وابستگی متقابل لزوما مثبت و مبتنی بر منافع مشترک نیست و ممکن است منفی باشد. نکته دیگر اینکه وابستگی متقابل لزوما متقارن نیست، یعنی دو کشور صد در صد وابستگی یکسانی به یکدیگر ندارند و تاثیر گذاری یکی به اندازه دیگری نیست.
فصل سوم
فرصتها بین جمهوری اسلامی ایران و شورا
بخش اول: روابط ایران و شورا
روابط ایران و شورای همکاری خلیج فارس در ادوار مختلف دارای فراز و نشیب های فراوانی بوده است و بیشتر میل به واگرایی داشته تا همگرایی، اما با توجه به وجود برخی از فرصت ها در برهه هایی از زمان میل به همگرایی در روابط طرفین افزایش یافته است که به آن اشاره میشود.
در دوره اصلاحات سیاست بهبود روابط با همسایگان از اولویت اساسی برخوردار شد، به طوری که در عرصه منطقه ای تنش زدایی و عادی سازی روابط که در دوره سازندگی آغاز شده بود با شدت بیشتری دنبال شد. در این راستا، روابط ایران با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بهبود یافت، به طوری که از دوره آقای خاتمی به عنوان گرم ترین مرحله تاریخ سیاسی روابط ایران و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس به ویژه عربستان یاد میکنند. سرآغاز اعمال و اجرای سیاست تنش زدایی، هشتمین اجلاس سران کنفرانس اسلامی در آذر ۱۳۷۶ در تهران بود. مهمترین دستاورد این اجلاس، توسعه و تعمیق روابط ایران و عربستان بود به گونه ای که امیر عبدالله، ولیعهد عربستان در اجلاس حضور داشت و آن را دیداری تاریخی خواند(حافظیان، ۱۳۸۸: ۱۰)
بعد از یازده سپتامبر ۲۰۰۱ روند تحولات منطقه ای دارای ویژگی هایی بوده است که تاثیرات عمده ای بر روابط شورای همکاری خلیج فارس و ایران دارد. اولین موضوع بحث تردید در روابط سنتی شورا در جهت کاهش آسیب پذیری ها و تهدیدات خود است، زیرا شورا همواره پیوند با قدرت های بزرگ به ویژه آمریکا را در دستور کار خود قرار داده بود، اما با وقوع حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر و انتقاد آمریکا از اعضای شورای همکاری به خصوص از عربستان، باعث شد که تا حدی در روابط سنتی خود بازنگری کند.
روابط ایران با شورای همکاری خلیج فارس بیشتر تحت تاثیر روابط ایران با کشور عربستان میباشد. بنابراین از دوره اصلاحات و به ویژه از سال ۲۰۰۱ بعد از امضای قرارداد امنیتی بین ایران و عربستان را میتوان نقطه عطف روابط و سر آغاز فصل نوینی در تعاملات دو کشور دانست.
سعودی ها از نتایج انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ و سیاست تنش زدایی و اعتماد سازی دولت جدید به گرمی استقبال کرده، و با اشتیاق بیشتر ، گامهای جدیدی را در به منظور ارتقای روابط سیاسی – فرهنگی – اجتماعی برداشتند . دوره اصلاحات به لحاظ حجم رفت و آمد ها و تنوع فعالیتهای دو جانبه ، دوره ای استثنایی به شمار می رفت و برخی اقدامات انجام شده برای اولین بار در طول تاریخ روابط دو کشور به وقوع پیوسته است. (فرازمند،۱۳۷۸: ۴۲۲-۴۲۱)
برخی از اهم این تحولات به شرح زیر است :
-
- سفر رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام به عربستان و استقبال امیر عبدالله از ایشان
-
- امضای موافقتنامه عمومی همکاریهای بازرگانی ، اقتصادی ، سرمایه گذاری ، فنی ، علمی ، آموزشی، ورزشی و فرهنگی
-
- تشکیل اولین کمیسیون تجاری دو کشور
-
- رفع ممنوعیت حضور ایرانیان در عربستان در غیر از سفرهای زیارتی
-
- سفرهای مکرر وزرای خارجه دو کشور در این دوره
-
- سفر سید محمد خاتمی رییس جمهور ایران به عربستان و استقبال بی سابقه طرف عربستانی از ایشان
-
- سفر امیر سلطان بن عبدالعزیز – وزیر دفاع و هوانوردی و بازرس کل عربستان – به تهران و امضای موافقت نامه حمل ونقل هوایی میان دو کشور
-
- امضای پیمان امنیتی میان ایران و عربستان در سال ۲۰۰۱
-
- افزایش تعداد عمره گزازان از ۱۰۰ هزار نفر در سال ۷۸ به ۵۳۵ هزار نفر در سال ۸۳
-
- افزایش حجم مبادلات اقتصادی تا ۵۰۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۳
در دور جدید بعد از سال ۱۹۹۷ شورای همکاری کمیته ای متشکل از وزرای خارجه عربستان سعودی قطر و عمان جهت حل و فصل موضوع جزایر تشکیل می دهد. در این دوره برخی از کشورهای شورا از جمله عربستان تمایل چندانی به پیوند زدن مسئله جزایر به روابط دو جانبه خود با ایران نداشتند بعد از سال ۱۹۹۷ شورای همکاری تصمیم گرفت که موضوع رابطه با ایران را از موضوع جزایر جدا کند اما امارات سرسختی نشان داد سپس تصمیم گرفته شد که کشورهای در پیشبرد روابط دو جانبه خود با ایران جدا از موضوع جزایر آزاد باشند در این دوره تشکیل کمیته شورا برای میانجیگری در مورد مسئله جزایر نتیجه خاصی در پی نداشت. در این دوره مذاکرات مستقیم بین مقامات ایران و امارات و سفرهای علنی و نیمه علنی آغاز شد و امیدواری هایی برای حل مسئله جزایر ایجاد شد. این مذاکرات از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ ادامه داشت و در بیانیه های شورای همکاری مورد حمایت قرار گرفت اما این مذاکرات به دلیل ضعف محتوایی و فقدان کار کارشناسی و حقوقی و مبتنی بودن بر سلایق شخصی بدون نتیجه ای خاص در سال ۲۰۰۴پایان یافت. با پایان این دوره از مذاکرات شورای همکاری از عدم نتیجه بخشی آن اظهار تاسف کرد و بار دیگر بیا نیه های تند شورا در خصوص ایران آغاز شد.
از سال ۲۰۰۵ با وقوع تحولاتی مانند اشغال عراق و متهم کردن ایران به نفوذ و دخالت در عراق از سوی کشورهای عربی و پرونده هستهای ایران دوره ای از تنش در روابط ایران وشورای همکاری آغاز می شود. این دوره کنونی را می توان یکی از پرتنش ترین و پرانتقادترین دوره ها در تاریخ روابط ایران و شورا برشمرد که موضوعات و محورهای متنوع تری را شامل می شود۰در این فصل به بررسی همگرایی بین جمهوری اسلامی ایران با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس مس پردازیم
بخش دوم: فرصتها و زمینه های همگرایی
روابط اقتصادی وتجاری ایران باکشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس، بیشتر تحت تاثیر ملاحظات روابط سیاسی قراردارد. اما با این وجود، زمینه هایی برای گسترش روابط اقتصادی تجاری بین طرفین وجود دارد. تحولات بین المللی و در هم تنیدگی اقتصاد جهانی را میتوان از عوامل گسترش این فرایند محسوب کرد، و همچنین نیازهای داخلی رو به فزاینده ای که طرفها با آن درگیرند به نوعی اقتضا می کند که به همگرایی و گسترش روابط و مبادلات روی بیاورند. بنابراین طیق نظریه های همگرایی کارکردگرایی و نوکارکردگرایی فرصت های موجود در قالب منافع مشترک، زمینه های همکاری و همگرایی را تسهیل می بخشد. در اینجا به فرصتهایی که برای همگرایی هر چه بیشتر جمهوری اسلامی ایران و کشورهای جنوبی خلیج فارس اشاره میکنیم.
۱-وضعیت ژئو استراتژیک خلیج فارس و تنگه هرمز عامل همگرایی
خلیج فارس از قدیمالایام برای کشورهای قدرتمند و کشورهای منطقه دارای اهمیت استراتژیک بوده است. خلیج فارس از آغاز برای استعمارگران آن عصر از دو نظر هائز اهمیت بود. نخست؛ از این جهت که در سر راه هندوستان قرار داشت و کشورهای استعمارگر اروپایی، این کشور را انبار ثروتهای بیکران به شمار میآورند.
از طرف دیگر، تسلط بر خلیج فارس برای تسلط بر راه های آبی منطقه وسیعی از آسیا و آفریقا، نقش منحصر به فردی داشت. خلیج فارس از همان آغاز عصر استعمار، همواره تحت سلطه کشوری قرار داشت که بر هندوستان و دریاهای پیرامون آن مسلط بود. از سال ۱۵۰۷ تا ۱۶۲۲ یعنی به مدت ۱۱۵ سال پرتغالیها بر خلیج فارس تسلط داشتند و با افول این کشور انگلیسیها جای آنرا گرفتند و بعد از این کشور نیز آمریکا در این منطقه حضور یافت. (روشندل و سیف زاده، ۱۳۸۹: ۱۵۶)
هرمز یک کانال منحنی و باریک است که خلیج فارس را به اقیانوس هند متصل میکند. طول این تنگه حدود ۱۰۰ مایل دریایی است. که عبور و مرور کشتیها از این منطقه صورت میگیرد. بنابراین تأمین امنیت کشتیها که از این تنگه میگذرد از وظایف کشورهای مجاور میباشد.
ایران برای محافظت از تنگه هرمز در مقابل هر نوع تهدید خارجی پس از خروج بریتانیا در دهه۷۰ میلادی خود را بهترین جایگزین برای آن در مقایسه با سایر کشورها احساس کرد. و نقش اصلی در تأمین امنیت آن را بر عهده گرفت. زیرا که محافظت از این تنگه از بندرهایی که در نقاط استراتژیک در امتداد آبراه مربوطه و همچنین از جزایر ایرانی که در نقاط مناسبی در تنگه هرمز و در مسیر نزدیک شدن به آن قرار دارند بهتر انجام میشود. ایران در منطقه ورودی خلیج فارس چندین جزیره استراتژیک دارد که شش تای آن یک نوع خط منحنی تشکیل میدهد که از بیشترین اهمیت استراتژیک برخوردار است
بدین ترتیب ایران نقش اساسی در تأمین امنیت آن دارد، که به عنوان فرصتی برای همکاری منطقهای مطرح میشود. همچنین از نظر استراتژیک کلید ورود به خلیج فارس است و این وضعیت باعث اهمیت تنگه برای قدرتهای محلی و همچنین فرامنطقهای شده است.
به علت اهمیت تنگه هرمز در روابط ایران و کشورهای شورا، همکاری در این چارچوب میتواند به عنوان فرصتی برای همکاری و همگرایی در روابط ایران و عمان و در سطوح بالاتر بین ایران و شورای همکاری تلقی شود همکاری در مورد این موضوع میتواند در زمینههای زیر مورد اشاره قرار گیرد.
۱- تنگه هرمز از معدود تنگههایی است که وجود امنیت عبور در آن نه تنها مورد توجه در دولت حاشیه آن و تمام کشورهای حوزه خلیج فارس است بلکه مورد توجه و علاقهی دولتها و قدرتهای فرامنطقهای نیز میباشد و عدم امنیت در این منطقه، امنیت همه کشورها را تحت تأثیر قرار میدهد. (الهی، ۱۳۸۷: ۵۵)
بنابراین کشورهای منطقه میتوانند با همکاری دو جانبه و چند جانبه نقش مهمی را در تأمین امنیت تنگه هرمز ایفا کنند و این همکاری به عنوان فرصتی برای همگرایی مطرح میشود، زیرا که با این اقدام منافع و طرف تأمین و به نفع طرفین میباشد.
جامعه شناسان بر این باورند که سپردن مسئولیت به افراد و شرکت دادن آنها در تعاملات اجتماعی برای رشد شخصی آنها ضروری است. مسئولیت پذیری فرصتی برای فرد فراهم می سازد تا ایده های خود را در جریان کار به مرحله آزمایش بگذارد همین مسئله به وی کمک می کند تا راه رشد خود را به تدریج گسترش دهد و طرح مناسبی برای ایفای نقش های شغلی و اجتماعی و در کل برنامه زندگی اش تعیین کند. بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده، پیش بینی کنندگی مسئولیت پذیری برای جهت گیری هدف بدین شکل قابل می باشد که، مسئولیت پذیری در برنامه ریزی و جهت گیری هدف نقش مهمی را ایفا می کند. فردی که مسئولیت پذیری خوبی داشته باشد تمایل به یادگیری، برنامه ریزی و پیشرفت دارد و انجام مسئولیت ها را به عنوان فرصتی برای یادگیری در نظر می گیرد و از آن ها بهترین استفاده را در این جهت می کند، این شکل از مسئولیت پذیری با تعاریف جهت گیری هدف از جمله جهت گیری هدف یادگیری شبیه می باشد. جهت گیری هدف عملکرد گرایشی که تاکید بر کسب شایستگی و تایید در نزد دیگران دارد، در افرادی دیده می شود که مسئولیت پذیری دارند اما مسئولیت پذیری برای آن ها به عنوان امری درونی وجود ندارد، بدین معنی که مسئولیت پذیری آن ها در حدی است که توجهات مثبت اطرافیان را جلب نمایند. جهت گیری هدف عملکرد گریزی که تاکید بر دوری جویی از عدم شایستگی در نزد دیگران دارد به نظر می رسد در افرادی دیده می شود که تحت فشار های بالایی برای مسئولیت قرار گرفته و اغلب مواقع به علت اینکه مسئولیت های محول شده از توان وی بیشتر بوده است در این تکالیف دچار شکست شده اند و اغلب وی تلاش می کند تا در امور و مسئولیت ها خود از شکست خوردن دوری کند و در اهداف و برنامه های خود نیز بیشتر بر همین مسئله تأکید دارد.
با توجه به توضیحات نظری ارائه شده در فوق به نظر می رسد که یافته های پژوهش حاضر با پیکری نظری دانش موجود همسو می باشد ، هر چند در این زمینه پژوهش های تجربی انجام نشده است، اما از نظر پایه های نظری مورد تأیید قرار می گیرد.
فرضیه دوم: کمال گرایی قادر به پیش بینی بخشی از واریانس جهت گیری هدف می باشد.
جهت بررسی این فرضیه از روش آماری تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شده است که میزان پیش بینی مولفه های جهت گیری هدف (از جمله جهت گیری هدف یادگیری ، جهت گیری هدف عملکرد گرایشی،جهت گیری هدف عملکرد گریزی، و بلاتکلیفی در جهتگیری هدف) بر اساس مولفه های کمال گرایی محاسبه شده است.
یافته های پژوهش حاضر فرضیه فوق را مورد تأیید قرار داده و ابراز می دارد که ، کمال گرایی خودمدار قادر به پیش بینی ۷۲/۰ از واریانس جهت گیری هدف یادگیری و مناسبترین پیش بینی کننده این جهت گیری هدف بوده است، علاوه بر این، کمال گرایی دیگر مدار قادر به پیش بینی ۹۲/۰ از واریانس جهت گیری هدف عملکرد گرایشی، ۴۵/۰ از واریانس جهت گیری هدف عملکرد گریزی و ۶۹/۰- از واریانس بلاتکلیفی در جهت گیری هدف بود که مناسبترین پیش بینی کننده این سه جهت گیری هدف می باشد.
یافته های حاصل از پژوهش حاضر با نتایج پژوهش های هاشمی و لطیفیان (۱۳۸۸)، نیومیستر(٢٠٠۴)، نیومیستر و فینچ(٢٠٠۶)،زاهد بابلیان، پوربهرام، رحمانی(۱۳۸۹) همسو بوده است. هاشمی و لطیفیان ( ۱۳۸۸) دریافتند کمال گرایی خود مدار با جهت گزینی های یادگیری و گرایشی رابطه منفی دارد و این جهت گزینی ها را به صورت منفی پیش بینی می کند. کمال گرایی جامعه مدار نیز با اهداف گرایشی و اجتنابی رابطه منفی دارد و این جهت گزینی ها را به صورت منفی پیش بینی می کند. نیومیستر و فینچ(٢٠٠۶) به این نتیجه رسیدند که کمال گرایان خود مدار استانداردهای بالایی برای خود انتخاب می کنند و عملکرد خود را بر اساس این استانداردها ارزشیابی می کنند و بر این اساس، اهداف تبحری یا اهداف عملکرد گرایشی دارند. همچنین کمال گرایان جامعه مدار بیشتر احتمال دارد که اهداف عملکرد گرایشی یا عملکرد گریزی را بپذیرند، که از ترس آنها از شکست نشأت می گیرد. در پژوهش زاهد بابلیان، پوربهرام، رحمانی(۱۳۸۹) نتایج حاکی از این بود که بین کمال گرایی، جهت گزینی هدف و عملکرد تحصیلی با فرسودگی تحصیلی رابطه معنی دار وجود دارد.
فلت و هویت(۱۹۹۱) هم بر این باورند که کمالگرایی از سه بعد جداگانه که شامل کمالگرایی خودمدار، کمال گرایی دیگر مدار و کمال گرایی جامعه مدار تشکیل می شود. کمال گرایی خودمدار، یک مؤلفه انگیزشی شامل کوشش های فرد برای دستیابی به خویشتن کامل است و در این بعد افراد انگیزه قوی برای کمال، معیارهای بالای غیرواقعی و تفکر همه یا هیچ دارند. کمال گرایی دیگرمدار، یک بعد میان فردی و دربردارنده گرایش به داشتن معیارهای کمالگرایانه برای اشخاصی است که برای فرد اهمیت زیادی دارند، مانند گرایش های کمالگرایانه والدین برای فرزندانشان، در نهایت کمالگرایی جامعه مدار برداشتی شامل معیارهای کمالگرایانه یا غیرواقع بینانه تحمیلی از سوی دیگران بر فرد است و دسترسی به این معیارهای تحمیل شده اگر محال نباشد، حداقل دشوار است.
به عقیده تری شوت و همکاران(۲۰۰۵) کسانی که کمال گرایی مثبت(به هنجار) دارند، معیارهایی را برای خود در نظر می گیرند، اما به جای این که ر سیدن و یا نرسیدن به آن معیارها برایشان مهم باشد، نفس تلاش کردن برا ی رسیدن به هدف در نظرشان اهمیت دارد. در واقع این افراد از کار و تلاش زیاد لذت می برند و وقتی در انجام دادن یا ندادن کاری آزادند ، سعی می کنند آن را به بهترین نحوی که می توانند انجام د هند. به نظر می رسد این نوع کمال گرایی با جهت گیری هدف یادگیری و تبحری در ارتباط است که این گونه افراد در تلاش های خود بر نفس یادگیری تأکید دارند.
از نظر لی، اسکپسالیوان و کمپداش ( ۲۰۱۲ )، بین کمالگرایی بهنجار و روان آزرده تمایز وجود دارد . کمالگرایی بهنجار به عنوان تلاش برای معیار های معقول و واقعی تعریف شده است؛ کمالگرایی روان آزرده تمایل به تلاش برای معیارهای بسیار بالا است که با ترس از شکست و تمرکز بر مأیوس کردن دیگران ، همراه است.
فلت و هویت(۱۹۹۱) هم بر این باورند که کمالگرایی از سه بعد جداگانه که شامل کمالگرایی خودمدار، کمال گرایی دیگر مدار و کمال گرایی جامعه مدار تشکیل می شود. کمال گرایی خودمدار، یک مؤلفه انگیزشی شامل کوشش های فرد برای دستیابی به خویشتن کامل است و در این بعد افراد انگیزه قوی برای کمال، معیارهای بالای غیرواقعی و تفکر همه یا هیچ دارند.
این بعد از کمال گرایی در بر گیرنده وضع معیار های غیر واقع بینانه برای خود، ارزیابی سختگیرانه خود با تمرکز بر نواقص و ضعف ها و تعمیم این انتظارات غیر منطقی و ارزیابی های تند و تیز به انواع حیطه های رفتاری می باشد. علاوه بر این مولفه ها، کمال گرایی خود مدار در بر گیرنده عامل انگیزشی قوی ای است که موجب می شود فرد برای بدست آوردن کمال اجتناب از شکست تلاش کند. به بیانی دیگر کمال گرایان خود مدار برای نائل شدن به هدف خود که کمال است انگیزش دارند.
این تعریف از کمال گرایی و بعد خود مدار آن بیشترین شباهت را با جهت گیری هدف یادگیری و همچنین جهت گیری هدف عملکرد گرایشی دارد. جهت گیری یادگیری و سازه های مشابه مانند جهت گیری تبحری با واژه ها و اصطلاحاتی مانند تمرکز بر یادگیری، تبحریابی در تکلیف بوسیله معیارهای تدوین شده بوسیله خود، افزایش مهارت های نو، رشد دهی و فزون بخشی شایستگی، کوشش برای مواجهه با مسائل چالش برانگیز و کوشش برای کسب بینش و بصیرت معرفی شده است (ایمز، b1992، دوک و لگت، ۱۹۸۸، میهر و میگلی،۱۹۹۱، میگلی و همکارانف ۱۹۹۸، نیکولز، ۱۹۸۴، هارتر[۹۲]، b 1981).
کمال گرایی دیگرمدار، یک بعد میان فردی و دربردارنده گرایش به داشتن معیارهای کمالگرایانه، سبک ارزیابی بسیار انتقادی و انگیزش قوی برای نائل شدن به کمال و اجتناب از شکست برای اشخاصی است که برای فرد اهمیت زیادی دارند.
این نوع کمال گرایی از آنجایی که ممکن است به خوبی به افراد دیگر منتقل نشود و تنها در قالب انتقاد مطرح می شود موجب سردرگمی و بلاتکلیفی افراد شود، و لذا در جهت گیری هدف و برنامه ریزی ها فرد نیز تأثبر منفی بر جای می گذارند و ممکن است فرد را دچار نوعی جهت گیری هدف کند که با نام بلاتکلیفی در جهت گزینی هدف مشخص میشود. این گونه افراد ممکن است قادر به شناخت درست از نادرست، صحیح از غلط، و … نبوده و در نهایت بین دو قطب همه یا هیچ گرفتار شده باشند و در نهایت هدف مشخصی را انتخاب ننمایند و یا اهداف خود را مرتباً تغییر دهند.
در نهایت کمالگرایی جامعه مدار برداشتی شامل معیارهای کمالگرایانه یا غیرواقع بینانه تحمیلی از سوی دیگران بر فرد است و دسترسی به این معیارهای تحمیل شده اگر محال نباشد، حداقل دشوار است.
کمال گرایی دیگر مدار با مشخصه های منفی، از جمله سرزنش دیگران، اقتدار گرایی و سلطه جویی، ویژگی های شخصیتی نمایشی، خود شیفته و ضد اجتماعی همبستگی دارد. کمال گرایی جامعه مدار با نیاز به تأیید دیگران، ترس از ارزشیابی منفی، منبع کنترل بیرونی، بیش تعمیم دهی شکست، افسردگی و اضطراب مرتبط است(بشارت، ۱۳۸۳).
بنابراین به نظر منطقی می رسد که افراد دارای کمال گرایی دیگر مدار و جامعه مدار در اهداف خود به دنبال راضی نگه داشتن دیگران بر آید و این ویژگی از جمله تعاریفی است که در جهت گیری هدف عملکرد گرایشی و جهت گیری هدف عملکرد گریزی آمده است.
جهت گیری اهداف عملکردی معمولا در مقابل اهداف یادگیری و تبحری قرار می گیرد. این جهت گیری بر اثبات شایستگی یا توانایی تاکید دارد. محور جهت گیری عملکردی این است که چگونه توانایی فرد بوسیله دیگران مورد قضاوت قرار خواهد گرفت. برای مثال کوشش برای بهتر از دیگران بودن، کوشش برای تفوق در تناسب با معیارهای هنجاری، بکارگیری معیارهای اجتماعی برای مقایسه خود با دیگران، سعی برای برجسته بودن در گروه یا کوشش برای برتری در انجام تکالیف کلاسی، اجتناب از مورد قضاوت واقع شدن بعنوان فردی با توانایی ضعیف و یا اجتناب از مشخص شدن بعنوان فردی کند فهم و جستجوی این موضوع که فرد بعنوان شخصی دارای توانایی بالا مورد قضاوت قرار گیرد (ایمز،b1992، دوک و لگت،۱۹۸۸، میگلی و همکاران[۹۳]،۱۹۹۸).
بنا برنظریات ارائه شده در فوق و ترکیب نظریاتی که در باب جهت گیری هدف و کمال گرایی مطرح شده بودند، به نظر می رسد که یافته های حاصل از پژوهش حاضر علاوه بر اینکه مورد تأیید پژوهش های انجام شده بوده است، از لحاظ نظری نیز تا حدود زیادی مورد تأیید واقع می گردد.
بنابراین نتیجه گیری می شود که افرادی که کمال گرایی خود مدار دارند بیشتر از افراد دارای انواع دیگر کمال گرایی، در اهداف و جهت گیری هدف به نوع جهت گیری هدف یادگیری متکی بوده و افراد دارای کمال گرایی جامعه مدار و دیگر مدار به جهت گیری هدف عملکرد گرایشی و عملکرد گریزی روی می آورند.
۵-۳ محدودیت ها و پیشنهادات:
۵-۳-۱ محدودیت های پژوهش:
الف: محدودیت های در اختیار محقق:
۱- تحقیق حاضر از نوع کمی است و ابزار مورد استفاده در آن پرسشنامه بود تا مصاحبه و مشاهده .
۲- جامعه تحقیق حاضر شامل دانشجویان دانشگاه واحد ارسنجان بود و محدود شدن جامعه به به این افراد ممکن است تعمیم پذیری نتایج را به گروه های دیگر تحت تاثیر قرار دهد.
۳- همبستگی بین متغیر ها ممکن است به دلیل متغیر های مداخله گر دیگری باشد که در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار نگرفته اند.
ب: محدودیت های خارج از اختیار محقق:
۱- عدم وجود منابع پژوهشی کافی جهت مقایسه نتایج با گستره پژوهش های قبلی
۲- بی دقتی و عدم همکاری مناسب دانش آموزان
۵-۳-۲ پیشنهادات:
الف: پیشنهادات کاربردی:
۱- با توجه به وجو ارتباط بین مسئولیت پذیری و جهت گیری هدف و تأثیر بی بدیل آن در پیشبرد اهداف و دستیابی به موفقیت، به نظر آگاه سازی در این زمینه برگزاری کارگاه های آموزشی در دانشگاه ها در جهت بهبود وضعیت مسئولیت پذیری در دانشجویان و بالابردن روهیه جهت گیری هدف سالم لازم و ضروری می نماید.
۲- با در نظر داشتن ارتباط بین کمال گرایی و جهت گیری هدف و همچنین پیش بینی پذیری جهت گیری هدف توسط ابعاد کمال گرایی، به نظر می رسد باید در این زمینه تلاش های بسیاری نمود، چرا که کمال گرایی از جمله عوامل موثر در شکست ها و عدم پیشبرد اهداف می باشد. و افراد کمال گرا با داشتن معیار های غیر واقع بینانه خود و یا دیگران در مورد آن ها، از جهت گیری هدف صحیح و موفقیت دور می گردند. و لذا کارگا های آموزشی در جهت بهبود کمال گرایی و کمک به جهت گیری هدف و پیشرفت مفید می نماید.
ب: پیشنهادات پژوهشی:
۱- با توجه به اینکه پژوهش حاضر از جمله پژوهش های همبستگی محسوب می گردد، و در اینگونه پژوهش ها متغیر های دیگری نیز ممکن است در تعیین میزان همبستگی و پیش بینی پذیری دخیل بوده باشند، بویژه این متغیر ها می توان به میزان موفقیت های قبلی فرد، میزان کمال گرایی و مسئولیت پذیری والدین، شیوه جهت گیری هدف والدین، سبک های فرزند پروری و … اشاره کرد. پیشنهاد می گردد در پژوهش های آتی به بررسی نقش اینگونه متغیر ها در وضعیت جهت گیری هدف نیز پرداخته شود.
۲- با توجه به اینکه به نظر می رسد کمال گرایی و مسئولیت پذیری و همچنین جهت گیری هدف در موفقیت ها و دستیابی به اهداف موثر می باشند، پیشنهاد می گردد در پژوهش های آتی به بررسی اینگونه متغیر ها نیز پرداخته شود.
منابع
منابع فارسی:
احمدی، سید احمد، و رمضانی، علی(۱۳۸۶) تأثیر آموزش مسئولیت پذیری به شیوه گلاسر بر کاهش بحران هویت دانش آموزان متوسطه اصفهان. پژوهش های تربیتی و روانشناختی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه اصفهان، سال سوم، دوره دوم، شماره پیاپی ۸، ص ۲۳-۳۲.
اعرابیان، ا، خداپناهی، م.ک، حیدری، م، صالح صدق پور،ب.(۱۳۸۳). بررسی رابطه باورهای خودکارآمدی بر سلامت روانی و موفقیت تحصیلی دانشجویان. مجله روانشناسی، ۸، ص ۳۶۰-۳۷۱.
برنز، د.(۱۹۸۴) شناخت درمانی: روان شناسی افسردگی و فنون و شناخت شخصیت و تغییر آن. مترجم مهدی قراچه داغی(۱۳۸۸) نشر دایره، چاپ دهم، ۱۲-۲۱.
بشارت، محمد علی(۱۳۸۳) بررسی رابطه بین کمال گرایی والدین و اضطراب امتحان در دانش آموزان. مجله روان نشاسی تربیتی، سال سی و چهارم، شماره ۱، صص ۱-۱۹.
بشارت. محمد علی، حبیب نژاد. محمد و گرانمایه پور. شیوا( ۱۳۸۹) کمالگرایی و سلامت روان. تازه های و پژوهش های مشاوره. جلد ۸. ص ۷-۲۲.
بشارت. محمد علی(۱۳۸۳) کمالگرایی و موفقیت تحصیلی. مجله علوم روانشناختی. دوره سوم. شماره ۱۲. ص ۳۲۱-۳۳۵.
بشارت.محمد علی، جوشن لو، محسن، میرزمانی. سید محمود(۱۳۸۶) رابطه سبک های دلبستگی و کمال گرایی. دوماهنامه علمی پژوهشی دانشور رفتار. دانشگاه شاهد. سال ۱۴. شماره ۲۵. ص ۱۱-۱۹.
جوکار.بهرام(۱۳۸۴) بررسی رابطه جهت گیری هدف و خودتنظیمی در دانشجویان رشته های مختلف تحصیلی دانشگاه شیراز. مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز. دوره ۲۲. شماره ۴. ص ۵۶ تا ۷۱.
جوکار. بهرام و لطیفیان. مرتضی(۱۳۸۵) رابطه ابعاد هویت و جهت گیری هدف در گروهی از دانش آموزان پیش دانشگاهی شهرستان شیراز و یاسوج. محله علوم اجتماعی و انشانی دانشگاه شیراز. دوره ۲۵. شماره ۴. ص ۲۷- ۴۶.
حمیدی، فریده و قیطاسی، معصومه(۱۳۹۰) مقایسه کمالگرایی و مسئولیت پذیری در دانشجویان مراکز تربیت معلم شهر اهواز به تفکیک جنس. فصلنامه فرهنگی- تربیتی زنان و خانواده، سال ششم، شماره ۱۸، ص ۱۵۹-۱۸۸.
حواله کیا، سعید (۱۳۸۴)، افزایش حس مسئولیت پذیری و اعتماد به نفس در نوجانان ، فرهنگ همدان شماره ۳۶و ۳۷.
حاجی یخچالی، علیرضا، حقیقی، جمال و شکرکن، حسین.(۱۳۸۰) بررسی روابط ساده و چندگانه پیشایندهای مهم و مربوط با جهت گیری هدف تبحری و رابطه آن با عملکرد تحصیلی در دانش آموزان پسر سال اول دبیرستان های اهواز. مجله علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز. شماره ۸. صص ۳۱-۴۸.
در جایی دیگر ،همان وجود ظاهری« شمع» را در خیال خود به طرزی دیگر پرورانده و بروز داده است:
شمع حریم عشقم،پروای کشتنم نیست بسیار دیده ام من،در زیر پا سر خویش( پیشین ، ۱۳۹۱ :۳ )
اغلب سرایندگان راجع به« گل و باغ و بلبل» بارها سخن گفته اند.اما آنچه درتخیل کسی مانند صائب تبریزی پیشرو مشخصه نازک خیالی شاعران سبک هندی، جوشیده است،نمونه ای می تواند باشد از تصورات شاعرانه خاص، که بکلی ازحوزه تخیل دیگر شاعران متفاوت می نماید.
دلم به پاکی دامان غنچه می لرزد که بلبلان همه مستند و باغبان تنها( پیشین،۳:۱۳۹۱)
پس،می توان ادعا نمود که دامنه خیال در اشعار شاعران بسیار گسترده است و تصویر های متنوع و ابتکاری، نتیجه جستجوی ذهن آنان در پرورش ایماژ و یا معانی تخیلی می باشد. زیرا خیال تحت تاثیر احساس وعاطفه درذهن شاعر به پرواز در می آید و تصویری جدا از سروده های گویندگان دیگر خلق می گردد. مولوی، «نی» را سمبل و بدل فردی انسانی به تصویر خیال می کشد که غریب وار به جهان مادی افتاده و از«نیستان» آفرینش جدا شده است.اکنون حکایت جدایی خویش را با زبانی سوزناک بازگومی کند و سعی دارد تا به «اصل» خویش باز گردد.
هرکسی کو باز ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش( پیشین،۴:۱۳۹۱)
اما صورت خیال و یا ایماژ در شعر همه شاعران ،اینگونه نیست وهرکدام در تصویرسازی تخیلی بنا به ذوق و مطابق شدت و ضعف تصویر برداری خیالی خویش ،هریک راهی دیگر برگزیده اند. صائب تبریزی در مورد همین ماده «نی» تصویر خیالش با مولانا متفاوت بوده و می سراید:
صور اسرافیل باشد،مرده را دل ناله اش چهره زرین او،آهن دلان را کیمیاست
گرچه سرتا پای اویک مصرع برجسته است هر سر بندی از او ترجیع بند ناله هاست
ترجمان ناز معشوق و تبار عاشق است با دهان بی زبان،با هر زبانی آشناست( هاشمی پور ، ۱۳۹۱ :۴ )
۲-۳ :انواع طبیعت گرایی در میان شاعران
به نظر می رسد سه گونه طبیعت گرایی در میان شاعران رواج داشته است:
الف) طبیعت گرایی تقلیدی: در این نوع شعر، شاعر از طبیعت گرایان دیگر تقلید می کند که نمونه ی بارز آن شعر برخی از شاعران سده های آغازین است که تقلید از تصویر سازی های شاعران عرب است و بیابان ، کاروان شتران و … نمونه هایی که نه با محیط زیست و شیوه ی زندگی شاعر منطبق است و نه شاعر آن منظره ها را دیده است. همین طور درشعر برخی از شاعران این روزگار، که بی آن که با طبیعت آشنا باشند و حتی شناختی مختصر از طبیعت و جلوه های گوناگون آن داشته باشند، به تقلید ازشاعران طبیعت گرا از روستا و پدیدههای طبیعت دم می زنند. ( شاه حسینی ، ۱۳۸۰ : ۸۸ ).
ب) طبیعت گرایی توصیفی: در این نوع، شاعر خواه معاصر باشد و خواه گذشته، در برابر پدیده ی طبیعی می ایستد و مانند گزارشگری آن چه را که می بیند وصف می کند. این وصف ها گاهی بسیار دقیق است و حاکی از دقت نظر شاعر، ولی به هر حال وصف است و از حد وصف تجاوز نمیکند. در چند دهه ی قبل که طبیعت گرایی توصیفی، ذهن و زبان شاعران سیاسی را نیز به خود مشغول کرده بود، شاعر گاهی از فقیری سخن می گفت که بی خانمان است و با تن پوش پاره در برف راه میرود و سرانجام کنج دیوار یا نبش کوچه ای آسمان برای او کفنی تدارک می بیند و او را زیر برف دفن می کند !
پ) طبیعت گرایی تالیفی یا تاویلی: در این نوع، شاعر با طبیعت است، خواه به گونه ی تالیفی یعنی دوست بودن و الفت داشتن و خواه به گونه ی تاویلی یعنی تعبیر و تفسیر کردن. از این رو نمی توان گفت شاعر آن چنان با طبیعت در آمیخته است که خود را از آن جدا تصور نمی کند و هم از پدیدههای طبیعت برای بیان رساتر منظور خود کمک می طلبد. گاهی از پدیده ای به عنوان نماد استفاده می کند و گاهی به عنوان تمثیل. گاهی پدیده ای را چنان گسترش می دهد و به گونه ای عام مطرح می کند که جامعه یا جامعه هایی را در بر می گیرد و به صورت مانند در می آید و به مناسبت بر زبان جاری می شود.
شاعری که این گونه به طبیعت می نگرد نه تنها با شکل ظاهری بلکه با اجزای طبیعت و کارکرد گوناگون پدیده های آن آشنا است. و گاهی حتی مفهوم نمادین و فولکوریک هر پدیده را نیز میشناسد و به هنگام از آن در ارتقای زبان و بیان شعری خود استفاده می کند.
تفاوت ناظمی که از دور به طبیعت می نگرد و با انواع صنایع بدیعی و بازی با لغات، قصیده ای در وصف بهار یا توصیف خزان می سراید ـ کاری که بسیاری از ناظمان سنتی عمری در آن تلف کرده اند ـ با شاعری مانند نیما که عطر و طعم و صدای طبیعت در شعر او تجلی می کند در همین آگاهی از پیوستگی با طبیعت و همبستگی با آن است. ولی این آگاهی درجه ها و جلوه های گوناگون دارد. برای مثال از یک طرف منوچهری را داریم که غرق تماشا و توصیف عاشقانه ی زیبایی های طبیعت است و هر چیز را چنان حاضر و بی واسطه می بیند که مجالی برای تفسیرها و تعبیرهای گوناگون نمی گذارد و در شعر او عشق همین عشق انسانی و باده، همین بادهی انگوری است. در طرف دیگر حافظ را داریم که طبیعت در شعر او جنبه نمادی و سمبلیک دارد و آن هم به حدی است که هنوز بعد از صدها سال بحث در این است که آیا شراب در شعر او واقعا شراب است یا ابزاری برای بیان مطلب عرفانی و اجتماعی. در شعر معاصر نیز از یک سو نیما را داریم که در شعر او همه مرغکان و گل و گیاه شمال نغمه سر می دهند و می رویند و محمل مستقیم و غیر مستقیم اندیشه های او می شوند و از سوی دیگر شاملو را که در شعر او طبیعت از درون جامعه ی شهری سرک می کشد و این شهر و ذهنیت انسان شهری است که به طبیعت می نگرد و آن را ابزار بیان خود می کند.
تا سده ی نوزدهم این حضور طبیعت در شعر و اصولن در همه ی هنرها تجلی داشت. ولی در سده ی ما و در شعر بسیاری از شاعران، دیگر مظاهر صنعتی شعری جای طبیعت بکر را گرفته است. در شعر یک شاعر شهرنشین که با سرسام صدا و صنعت و خیابان و مترو سر و کار دارد، با شعر یک شاعر روستانشین که در آرامش سکوت و کشاورزی و جدول و جویبار، شب و روز می گذراند، تفاوت بسیار وجود دارد. اگر چه گاه همین تفاوت را در شعر دو شاعر شهر نشین نیز آشکارا می توانیم دید. مثلن تفاوت میان شعر ” فروغ فرخزاد ” و شعر “سهراب سپهری". “فروغ” نکوهشگر، “فروغ ” همه اضطراب و اعتراض و بیگانه با طبیعت و “سهراب ستایشگر، “سهراب” همه تسلیم و تکریم و آشنا با طبیعت. (شاه حسینی ، ۱۳۸۰ : ۹۰)
۲-۴ :اصطلاحات و تعاریف
۲-۴-۱ :تعریف کنایه :
معنای لغوی کنایه
کنایه از ماده «کنی» است، و یکی از انواع فن بیان در زبان فارسی است.کنایه در لغت به معنی پوشیده سخن گفتن است .
در اصطلاح سخنی است که دارای دو معنی نزدیک و دور باشد و این دو معنی باید لازم و ملزوم یکدیگر باشند؛پس گوینده آن جمله را چنان ترکیب کند و به کار برد که ذهن شنونده از معنی نزدیک به معنی دور منتقل گردد.مانند بیت زیر:
عابدانی که روی بر خلقند
پشت بر قبله می کنند نماز
در بیت بالا، روی بر خلق کردن و پشت بر قبله کردن هر دو کنایه از ریاکاری و توجه بر مردم به جای توجه به خداست.
اما کنایه در زبان هنر بیان عبارت است از ایراد لفظ و اراده معنی غیر حقیقی آن، آن گونه که بتوان معنی حقیقی آن را نیز اراده کرد چنان که فردوسی فرزانه طوس در بیت زیرگفته است :
نگه کرد رستم بدان سرفراز بدان یال سفت و رکیب دراز
قامت بلند آن پهلوان را اراده کرده است چرا که درازی رکاب لازمه اش بلندی قامت است .
باید دانست که تفاوت کنایه و مجاز در این است که در کنایه می توان معنی حقیقی اراده کرد ولی در مجاز معنی حقیقی اراده نمی شود.( همایی ، ۱۳۶۸ : ۲۵۷-۲۵۵ ).
۲-۴-۲ :تشبیه و انواع آن
تشبیه، از ریشه عربی « شبه» و مصدر متعددی به معنای مانند کردن می باشد. در اصطلاح فن بیان و بدیع، مانند کردن چیزی است به چیز دیگر در صفتی در شعر یا متن ادبی.
در زبان عربی ابتدا شیوههای بلاغت به هم آمیخته بود و بعد به سه شاخه جداگانه (معانی، بیان و بدیع) تقسیم شد. در این تقسیمبندی تشبیه در شاخه بیان قرار میگیرد. در زبان فارسی بیشتر فنون بیان (از جمله تشبیه) و قسمتی از مباحث مربوط به معانی را در بخش بدیع (سخن آرایی) آوردهاند و به همین علت در زبان فارسی تشبیه از اصطلاحات مشترک فن بیان و بدیع است.
۲-۴-۲-۱ :ارکان تشبیه:
تشبیه دارای چهار رکن است که به مجموع آنها «ارکان تشبیه» گفته میشود:
-
- مشبه؛
-
- مشبه به؛
-
- ادات تشبیه؛
-
- وجه شبه.
برخی غایت و هدف از تشبیه را نیز جزو ارکان تشبیه آوردهاند.
هدف و خواست سخنور از تشبیه گوناگون است؛ مانند: بیان امکان مشبه، بیان حال او یا میزان شدت و ضعف صفت در آن، ستایش یا نکوهش مشبه، برتری دادن مشبه بر مشبهبه و نشان دادن اهمیت و مشبهبه و دلیل دل بستگی و یا نیاز به آن.( شمیسا ، ۱۳۸۱ : ۱۵۳ ) .
۲-۵ :استعاره و انواع آن
استعاره، در لغت به معنای “عاریه خواستن لغتی به جای لغت دیگر است( شمیسا ، ۱۳۸۱ : ۱۵۴ ) . و در اصطلاح ادبیات فارسی بکار بردن واژهای است به جای واژه دیگر با علاقه شباهت، با وجود قرینه. استعاره در واقع تشبیهی موجز و فشرده است؛ که تنها “مشبه به” آن باقی مانده باشد. علاوه بر آن شاعر در تشبیه، ادعای همانندی دو پدیده را دارد؛ اما در استعاره ادعای یکسانی آن دو را. این دو ویژگی، استعاره را هنریتر و خیالانگیزتر از تشبیه می کند. همچنین استعاره نوعی مجاز است؛ با این تفاوت که اگر علاقه(ارتباط بین معنای حقیقی و مجازی) از نوع مشابهت باشد، استعاره است و اگر علاقه، مشابهت نباشد، مَجاز است( همایی ، ۱۳۷۴ :۲۲۰ )
۲-۵-۱ :ارکان استعاره
۱ـ مستعارمنه(مشبه به): معنای اولیه و ظاهری.
۲ـ مستعارله(مشبه): معنای باطنی و مورد نظر شاعر.
۳ـ جامع(وجه شبه): ارتباط میان واژه اولیه و واژه مورد نظر.
۴ـ مستعار: لفظی که در آن استعاره شده است.
مثلاً در این بیت:
ای که بر مه کشی از عنبر سارا چوگان مضطرب حال مگردان! من سرگردان را
در این بیت، مه “مستعارمنه” است. روی یار که به ماه تشبیه شده “مستعارله” است. “جامع” زیبایی و درخشندگی است؛ که باعث تشبیه روی دلدار به ماه شده است و لفظ “مه” مستعار است. ( کزازی، ۱۳۶۸ : ۱۵۸)