جامعه شناسان بر این باورند که سپردن مسئولیت به افراد و شرکت دادن آنها در تعاملات اجتماعی برای رشد شخصی آنها ضروری است. مسئولیت پذیری فرصتی برای فرد فراهم می سازد تا ایده های خود را در جریان کار به مرحله آزمایش بگذارد همین مسئله به وی کمک می کند تا راه رشد خود را به تدریج گسترش دهد و طرح مناسبی برای ایفای نقش های شغلی و اجتماعی و در کل برنامه زندگی اش تعیین کند. بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده، پیش بینی کنندگی مسئولیت پذیری برای جهت گیری هدف بدین شکل قابل می باشد که، مسئولیت پذیری در برنامه ریزی و جهت گیری هدف نقش مهمی را ایفا می کند. فردی که مسئولیت پذیری خوبی داشته باشد تمایل به یادگیری، برنامه ریزی و پیشرفت دارد و انجام مسئولیت ها را به عنوان فرصتی برای یادگیری در نظر می گیرد و از آن ها بهترین استفاده را در این جهت می کند، این شکل از مسئولیت پذیری با تعاریف جهت گیری هدف از جمله جهت گیری هدف یادگیری شبیه می باشد. جهت گیری هدف عملکرد گرایشی که تاکید بر کسب شایستگی و تایید در نزد دیگران دارد، در افرادی دیده می شود که مسئولیت پذیری دارند اما مسئولیت پذیری برای آن ها به عنوان امری درونی وجود ندارد، بدین معنی که مسئولیت پذیری آن ها در حدی است که توجهات مثبت اطرافیان را جلب نمایند. جهت گیری هدف عملکرد گریزی که تاکید بر دوری جویی از عدم شایستگی در نزد دیگران دارد به نظر می رسد در افرادی دیده می شود که تحت فشار های بالایی برای مسئولیت قرار گرفته و اغلب مواقع به علت اینکه مسئولیت های محول شده از توان وی بیشتر بوده است در این تکالیف دچار شکست شده اند و اغلب وی تلاش می کند تا در امور و مسئولیت ها خود از شکست خوردن دوری کند و در اهداف و برنامه های خود نیز بیشتر بر همین مسئله تأکید دارد.
با توجه به توضیحات نظری ارائه شده در فوق به نظر می رسد که یافته های پژوهش حاضر با پیکری نظری دانش موجود همسو می باشد ، هر چند در این زمینه پژوهش های تجربی انجام نشده است، اما از نظر پایه های نظری مورد تأیید قرار می گیرد.
فرضیه دوم: کمال گرایی قادر به پیش بینی بخشی از واریانس جهت گیری هدف می باشد.
جهت بررسی این فرضیه از روش آماری تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شده است که میزان پیش بینی مولفه های جهت گیری هدف (از جمله جهت گیری هدف یادگیری ، جهت گیری هدف عملکرد گرایشی،جهت گیری هدف عملکرد گریزی، و بلاتکلیفی در جهتگیری هدف) بر اساس مولفه های کمال گرایی محاسبه شده است.
یافته های پژوهش حاضر فرضیه فوق را مورد تأیید قرار داده و ابراز می دارد که ، کمال گرایی خودمدار قادر به پیش بینی ۷۲/۰ از واریانس جهت گیری هدف یادگیری و مناسبترین پیش بینی کننده این جهت گیری هدف بوده است، علاوه بر این، کمال گرایی دیگر مدار قادر به پیش بینی ۹۲/۰ از واریانس جهت گیری هدف عملکرد گرایشی، ۴۵/۰ از واریانس جهت گیری هدف عملکرد گریزی و ۶۹/۰- از واریانس بلاتکلیفی در جهت گیری هدف بود که مناسبترین پیش بینی کننده این سه جهت گیری هدف می باشد.
یافته های حاصل از پژوهش حاضر با نتایج پژوهش های هاشمی و لطیفیان (۱۳۸۸)، نیومیستر(٢٠٠۴)، نیومیستر و فینچ(٢٠٠۶)،زاهد بابلیان، پوربهرام، رحمانی(۱۳۸۹) همسو بوده است. هاشمی و لطیفیان ( ۱۳۸۸) دریافتند کمال گرایی خود مدار با جهت گزینی های یادگیری و گرایشی رابطه منفی دارد و این جهت گزینی ها را به صورت منفی پیش بینی می کند. کمال گرایی جامعه مدار نیز با اهداف گرایشی و اجتنابی رابطه منفی دارد و این جهت گزینی ها را به صورت منفی پیش بینی می کند. نیومیستر و فینچ(٢٠٠۶) به این نتیجه رسیدند که کمال گرایان خود مدار استانداردهای بالایی برای خود انتخاب می کنند و عملکرد خود را بر اساس این استانداردها ارزشیابی می کنند و بر این اساس، اهداف تبحری یا اهداف عملکرد گرایشی دارند. همچنین کمال گرایان جامعه مدار بیشتر احتمال دارد که اهداف عملکرد گرایشی یا عملکرد گریزی را بپذیرند، که از ترس آنها از شکست نشأت می گیرد. در پژوهش زاهد بابلیان، پوربهرام، رحمانی(۱۳۸۹) نتایج حاکی از این بود که بین کمال گرایی، جهت گزینی هدف و عملکرد تحصیلی با فرسودگی تحصیلی رابطه معنی دار وجود دارد.
فلت و هویت(۱۹۹۱) هم بر این باورند که کمالگرایی از سه بعد جداگانه که شامل کمالگرایی خودمدار، کمال گرایی دیگر مدار و کمال گرایی جامعه مدار تشکیل می شود. کمال گرایی خودمدار، یک مؤلفه انگیزشی شامل کوشش های فرد برای دستیابی به خویشتن کامل است و در این بعد افراد انگیزه قوی برای کمال، معیارهای بالای غیرواقعی و تفکر همه یا هیچ دارند. کمال گرایی دیگرمدار، یک بعد میان فردی و دربردارنده گرایش به داشتن معیارهای کمالگرایانه برای اشخاصی است که برای فرد اهمیت زیادی دارند، مانند گرایش های کمالگرایانه والدین برای فرزندانشان، در نهایت کمالگرایی جامعه مدار برداشتی شامل معیارهای کمالگرایانه یا غیرواقع بینانه تحمیلی از سوی دیگران بر فرد است و دسترسی به این معیارهای تحمیل شده اگر محال نباشد، حداقل دشوار است.
به عقیده تری شوت و همکاران(۲۰۰۵) کسانی که کمال گرایی مثبت(به هنجار) دارند، معیارهایی را برای خود در نظر می گیرند، اما به جای این که ر سیدن و یا نرسیدن به آن معیارها برایشان مهم باشد، نفس تلاش کردن برا ی رسیدن به هدف در نظرشان اهمیت دارد. در واقع این افراد از کار و تلاش زیاد لذت می برند و وقتی در انجام دادن یا ندادن کاری آزادند ، سعی می کنند آن را به بهترین نحوی که می توانند انجام د هند. به نظر می رسد این نوع کمال گرایی با جهت گیری هدف یادگیری و تبحری در ارتباط است که این گونه افراد در تلاش های خود بر نفس یادگیری تأکید دارند.
از نظر لی، اسکپسالیوان و کمپداش ( ۲۰۱۲ )، بین کمالگرایی بهنجار و روان آزرده تمایز وجود دارد . کمالگرایی بهنجار به عنوان تلاش برای معیار های معقول و واقعی تعریف شده است؛ کمالگرایی روان آزرده تمایل به تلاش برای معیارهای بسیار بالا است که با ترس از شکست و تمرکز بر مأیوس کردن دیگران ، همراه است.
فلت و هویت(۱۹۹۱) هم بر این باورند که کمالگرایی از سه بعد جداگانه که شامل کمالگرایی خودمدار، کمال گرایی دیگر مدار و کمال گرایی جامعه مدار تشکیل می شود. کمال گرایی خودمدار، یک مؤلفه انگیزشی شامل کوشش های فرد برای دستیابی به خویشتن کامل است و در این بعد افراد انگیزه قوی برای کمال، معیارهای بالای غیرواقعی و تفکر همه یا هیچ دارند.
این بعد از کمال گرایی در بر گیرنده وضع معیار های غیر واقع بینانه برای خود، ارزیابی سختگیرانه خود با تمرکز بر نواقص و ضعف ها و تعمیم این انتظارات غیر منطقی و ارزیابی های تند و تیز به انواع حیطه های رفتاری می باشد. علاوه بر این مولفه ها، کمال گرایی خود مدار در بر گیرنده عامل انگیزشی قوی ای است که موجب می شود فرد برای بدست آوردن کمال اجتناب از شکست تلاش کند. به بیانی دیگر کمال گرایان خود مدار برای نائل شدن به هدف خود که کمال است انگیزش دارند.
این تعریف از کمال گرایی و بعد خود مدار آن بیشترین شباهت را با جهت گیری هدف یادگیری و همچنین جهت گیری هدف عملکرد گرایشی دارد. جهت گیری یادگیری و سازه های مشابه مانند جهت گیری تبحری با واژه ها و اصطلاحاتی مانند تمرکز بر یادگیری، تبحریابی در تکلیف بوسیله معیارهای تدوین شده بوسیله خود، افزایش مهارت های نو، رشد دهی و فزون بخشی شایستگی، کوشش برای مواجهه با مسائل چالش برانگیز و کوشش برای کسب بینش و بصیرت معرفی شده است (ایمز، b1992، دوک و لگت، ۱۹۸۸، میهر و میگلی،۱۹۹۱، میگلی و همکارانف ۱۹۹۸، نیکولز، ۱۹۸۴، هارتر[۹۲]، b 1981).
کمال گرایی دیگرمدار، یک بعد میان فردی و دربردارنده گرایش به داشتن معیارهای کمالگرایانه، سبک ارزیابی بسیار انتقادی و انگیزش قوی برای نائل شدن به کمال و اجتناب از شکست برای اشخاصی است که برای فرد اهمیت زیادی دارند.
این نوع کمال گرایی از آنجایی که ممکن است به خوبی به افراد دیگر منتقل نشود و تنها در قالب انتقاد مطرح می شود موجب سردرگمی و بلاتکلیفی افراد شود، و لذا در جهت گیری هدف و برنامه ریزی ها فرد نیز تأثبر منفی بر جای می گذارند و ممکن است فرد را دچار نوعی جهت گیری هدف کند که با نام بلاتکلیفی در جهت گزینی هدف مشخص میشود. این گونه افراد ممکن است قادر به شناخت درست از نادرست، صحیح از غلط، و … نبوده و در نهایت بین دو قطب همه یا هیچ گرفتار شده باشند و در نهایت هدف مشخصی را انتخاب ننمایند و یا اهداف خود را مرتباً تغییر دهند.
در نهایت کمالگرایی جامعه مدار برداشتی شامل معیارهای کمالگرایانه یا غیرواقع بینانه تحمیلی از سوی دیگران بر فرد است و دسترسی به این معیارهای تحمیل شده اگر محال نباشد، حداقل دشوار است.
کمال گرایی دیگر مدار با مشخصه های منفی، از جمله سرزنش دیگران، اقتدار گرایی و سلطه جویی، ویژگی های شخصیتی نمایشی، خود شیفته و ضد اجتماعی همبستگی دارد. کمال گرایی جامعه مدار با نیاز به تأیید دیگران، ترس از ارزشیابی منفی، منبع کنترل بیرونی، بیش تعمیم دهی شکست، افسردگی و اضطراب مرتبط است(بشارت، ۱۳۸۳).
بنابراین به نظر منطقی می رسد که افراد دارای کمال گرایی دیگر مدار و جامعه مدار در اهداف خود به دنبال راضی نگه داشتن دیگران بر آید و این ویژگی از جمله تعاریفی است که در جهت گیری هدف عملکرد گرایشی و جهت گیری هدف عملکرد گریزی آمده است.
جهت گیری اهداف عملکردی معمولا در مقابل اهداف یادگیری و تبحری قرار می گیرد. این جهت گیری بر اثبات شایستگی یا توانایی تاکید دارد. محور جهت گیری عملکردی این است که چگونه توانایی فرد بوسیله دیگران مورد قضاوت قرار خواهد گرفت. برای مثال کوشش برای بهتر از دیگران بودن، کوشش برای تفوق در تناسب با معیارهای هنجاری، بکارگیری معیارهای اجتماعی برای مقایسه خود با دیگران، سعی برای برجسته بودن در گروه یا کوشش برای برتری در انجام تکالیف کلاسی، اجتناب از مورد قضاوت واقع شدن بعنوان فردی با توانایی ضعیف و یا اجتناب از مشخص شدن بعنوان فردی کند فهم و جستجوی این موضوع که فرد بعنوان شخصی دارای توانایی بالا مورد قضاوت قرار گیرد (ایمز،b1992، دوک و لگت،۱۹۸۸، میگلی و همکاران[۹۳]،۱۹۹۸).
بنا برنظریات ارائه شده در فوق و ترکیب نظریاتی که در باب جهت گیری هدف و کمال گرایی مطرح شده بودند، به نظر می رسد که یافته های حاصل از پژوهش حاضر علاوه بر اینکه مورد تأیید پژوهش های انجام شده بوده است، از لحاظ نظری نیز تا حدود زیادی مورد تأیید واقع می گردد.
بنابراین نتیجه گیری می شود که افرادی که کمال گرایی خود مدار دارند بیشتر از افراد دارای انواع دیگر کمال گرایی، در اهداف و جهت گیری هدف به نوع جهت گیری هدف یادگیری متکی بوده و افراد دارای کمال گرایی جامعه مدار و دیگر مدار به جهت گیری هدف عملکرد گرایشی و عملکرد گریزی روی می آورند.
۵-۳ محدودیت ها و پیشنهادات:
۵-۳-۱ محدودیت های پژوهش:
الف: محدودیت های در اختیار محقق:
۱- تحقیق حاضر از نوع کمی است و ابزار مورد استفاده در آن پرسشنامه بود تا مصاحبه و مشاهده .
۲- جامعه تحقیق حاضر شامل دانشجویان دانشگاه واحد ارسنجان بود و محدود شدن جامعه به به این افراد ممکن است تعمیم پذیری نتایج را به گروه های دیگر تحت تاثیر قرار دهد.
۳- همبستگی بین متغیر ها ممکن است به دلیل متغیر های مداخله گر دیگری باشد که در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار نگرفته اند.
ب: محدودیت های خارج از اختیار محقق:
۱- عدم وجود منابع پژوهشی کافی جهت مقایسه نتایج با گستره پژوهش های قبلی
۲- بی دقتی و عدم همکاری مناسب دانش آموزان
۵-۳-۲ پیشنهادات:
الف: پیشنهادات کاربردی:
۱- با توجه به وجو ارتباط بین مسئولیت پذیری و جهت گیری هدف و تأثیر بی بدیل آن در پیشبرد اهداف و دستیابی به موفقیت، به نظر آگاه سازی در این زمینه برگزاری کارگاه های آموزشی در دانشگاه ها در جهت بهبود وضعیت مسئولیت پذیری در دانشجویان و بالابردن روهیه جهت گیری هدف سالم لازم و ضروری می نماید.
۲- با در نظر داشتن ارتباط بین کمال گرایی و جهت گیری هدف و همچنین پیش بینی پذیری جهت گیری هدف توسط ابعاد کمال گرایی، به نظر می رسد باید در این زمینه تلاش های بسیاری نمود، چرا که کمال گرایی از جمله عوامل موثر در شکست ها و عدم پیشبرد اهداف می باشد. و افراد کمال گرا با داشتن معیار های غیر واقع بینانه خود و یا دیگران در مورد آن ها، از جهت گیری هدف صحیح و موفقیت دور می گردند. و لذا کارگا های آموزشی در جهت بهبود کمال گرایی و کمک به جهت گیری هدف و پیشرفت مفید می نماید.
ب: پیشنهادات پژوهشی:
۱- با توجه به اینکه پژوهش حاضر از جمله پژوهش های همبستگی محسوب می گردد، و در اینگونه پژوهش ها متغیر های دیگری نیز ممکن است در تعیین میزان همبستگی و پیش بینی پذیری دخیل بوده باشند، بویژه این متغیر ها می توان به میزان موفقیت های قبلی فرد، میزان کمال گرایی و مسئولیت پذیری والدین، شیوه جهت گیری هدف والدین، سبک های فرزند پروری و … اشاره کرد. پیشنهاد می گردد در پژوهش های آتی به بررسی نقش اینگونه متغیر ها در وضعیت جهت گیری هدف نیز پرداخته شود.
۲- با توجه به اینکه به نظر می رسد کمال گرایی و مسئولیت پذیری و همچنین جهت گیری هدف در موفقیت ها و دستیابی به اهداف موثر می باشند، پیشنهاد می گردد در پژوهش های آتی به بررسی اینگونه متغیر ها نیز پرداخته شود.
منابع
منابع فارسی:
احمدی، سید احمد، و رمضانی، علی(۱۳۸۶) تأثیر آموزش مسئولیت پذیری به شیوه گلاسر بر کاهش بحران هویت دانش آموزان متوسطه اصفهان. پژوهش های تربیتی و روانشناختی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه اصفهان، سال سوم، دوره دوم، شماره پیاپی ۸، ص ۲۳-۳۲.
اعرابیان، ا، خداپناهی، م.ک، حیدری، م، صالح صدق پور،ب.(۱۳۸۳). بررسی رابطه باورهای خودکارآمدی بر سلامت روانی و موفقیت تحصیلی دانشجویان. مجله روانشناسی، ۸، ص ۳۶۰-۳۷۱.
برنز، د.(۱۹۸۴) شناخت درمانی: روان شناسی افسردگی و فنون و شناخت شخصیت و تغییر آن. مترجم مهدی قراچه داغی(۱۳۸۸) نشر دایره، چاپ دهم، ۱۲-۲۱.
بشارت، محمد علی(۱۳۸۳) بررسی رابطه بین کمال گرایی والدین و اضطراب امتحان در دانش آموزان. مجله روان نشاسی تربیتی، سال سی و چهارم، شماره ۱، صص ۱-۱۹.
بشارت. محمد علی، حبیب نژاد. محمد و گرانمایه پور. شیوا( ۱۳۸۹) کمالگرایی و سلامت روان. تازه های و پژوهش های مشاوره. جلد ۸. ص ۷-۲۲.
بشارت. محمد علی(۱۳۸۳) کمالگرایی و موفقیت تحصیلی. مجله علوم روانشناختی. دوره سوم. شماره ۱۲. ص ۳۲۱-۳۳۵.
بشارت.محمد علی، جوشن لو، محسن، میرزمانی. سید محمود(۱۳۸۶) رابطه سبک های دلبستگی و کمال گرایی. دوماهنامه علمی پژوهشی دانشور رفتار. دانشگاه شاهد. سال ۱۴. شماره ۲۵. ص ۱۱-۱۹.
جوکار.بهرام(۱۳۸۴) بررسی رابطه جهت گیری هدف و خودتنظیمی در دانشجویان رشته های مختلف تحصیلی دانشگاه شیراز. مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز. دوره ۲۲. شماره ۴. ص ۵۶ تا ۷۱.
جوکار. بهرام و لطیفیان. مرتضی(۱۳۸۵) رابطه ابعاد هویت و جهت گیری هدف در گروهی از دانش آموزان پیش دانشگاهی شهرستان شیراز و یاسوج. محله علوم اجتماعی و انشانی دانشگاه شیراز. دوره ۲۵. شماره ۴. ص ۲۷- ۴۶.
حمیدی، فریده و قیطاسی، معصومه(۱۳۹۰) مقایسه کمالگرایی و مسئولیت پذیری در دانشجویان مراکز تربیت معلم شهر اهواز به تفکیک جنس. فصلنامه فرهنگی- تربیتی زنان و خانواده، سال ششم، شماره ۱۸، ص ۱۵۹-۱۸۸.
حواله کیا، سعید (۱۳۸۴)، افزایش حس مسئولیت پذیری و اعتماد به نفس در نوجانان ، فرهنگ همدان شماره ۳۶و ۳۷.
حاجی یخچالی، علیرضا، حقیقی، جمال و شکرکن، حسین.(۱۳۸۰) بررسی روابط ساده و چندگانه پیشایندهای مهم و مربوط با جهت گیری هدف تبحری و رابطه آن با عملکرد تحصیلی در دانش آموزان پسر سال اول دبیرستان های اهواز. مجله علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز. شماره ۸. صص ۳۱-۴۸.
بررسی رابطه بین مسئولیتپذیری و کمالگرایی با جهتگیری هدف در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان۹۲- قسمت ۱۸