۱
گلابی و همکاران
۱۳۸۹
مفهوم پردازی فرایند مدیریت بازاریابی در کسب و کارهای دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری شهر اراک
گلابی و همکاران(۱۳۸۹) در مقاله ای تحت عنوان"مفهوم پردازی فرایند مدیریت بازاریابی در کسب و کارهای دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری شهر اراک ” به این نتیجه رسیدند که فرایند مدیریت بازاریابی در کسب و کارهای دانش بنیان طی ۷ مرحله متوالی صورت می گیرد. مرحله اول:شناسایی و درک نیازهای مشتریان مرحله دوم:توسعه محصولات ،خدمات و فرآیندها جهت برآوردن نیازهای مشتریان ، مرحله سوم:قیمت گذاری نفوذی محصولات و خدمات به شیوه ای موثر ، مرحله چهارم: شناسایی رقبا،مرحله پنجم:مکان یابی و ایجاد زمینه ای جهت دسترسی آسان و موثر مشتریان به محصولات و خدمات، مرحله ششم:حصول اطمینان از رضایت مشتریان و مرحله هفتم:برقراری ارتباطات بلند مدت با مشتریان است.
۲
طبرسا و همکاران
۱۳۹۰
طراحی و تبیین مدل مزیت رقابتی مبتنی بر هوشمندی سازمانی در سازمان های دانش بنیان
هدف این تحقیق شناسایی عوامل موثر بر مزیت رقابتی مبتنی بر هوشمندی سازمانی بر اساس مولفه های سازمان دانش بنیان می باشد.تحلیل یافته های بخش ساختاری مدل ،نشان می دهد که ۶۶ درصد از مزیت رقابتی در سازمان های دانش بنیان از طریق سازه های هوشمندی انسانی و ۶۱ درصد آن از طریق هوشمندی ساختاری تبیین می شود. همچنین استراتژی های دانش با ضریب تشخیص ۴۰ درصدی و ۴۸ درصدی مهم ترین شاخص اثر گذار بر هوشمندی ساختاری و هوشمندی انسانی محسوب می شود.
۳
روشندل اربطانی و همکاران
۱۳۹۱
چارچوبی برای تجاری سازی نوآوری های دیجیتال در شرکت کارآفرین(مطالعه چند موردی)
در این پژوهش با هدف ارائه چارچوبی برای تجاری سازی نوآوری های دیجیتال در شرکت های کارافرین رسانه ای ایران، با رویکرد پژوهش کیفی و استفاده از مطالعه چند موردی و انجام تحلیل تِم اجرا شد. در این پژوهش عوامل مربوط به تجاری سازی نوآوری های دیجیتال را در قالب پنج دسته :عوامل مرتبط با منابع(مزیت رقابتی،مدیریت منابع انسانی، مدیریت منابع خارج از سازمان،مدیریت ریسک)،عوامل مرتبط با شرکت (دانش مدیریت کسب و کار ، پرورش رفتارهای کارآفرینی)،عوامل مرتبط با محصول(ایده محصول،طراحی محصول،زمان بندی ارائه محصول)،عوامل مرتبط با بازار(چشم انداز و برنامه ریزی آینده،نیازهای بازار و مشتریان، استراتژی رقابتی،مدل درآمدی)،به عنوان عوامل تحت کنترل کارآفرین و عوامل مرتبط با زیر ساخت(زیر ساخت الکترونیکی پایه،زیرساخت پرداخت الکترونیکی ، زیرساخت توزیع، زیرساخت قوانین دولتی،نظام اطلاعاتی بازار)به عنوان عامل غیر قابل کنترل تقسیم بندی نمودند.آنها همچنین در تحلیل داده ها نشان دادند که برای تجاری سازی موفق نوآوری های دیجیتال ،کارآفرینان ناگزیر از برقراری یک توازن در توجه خود به عوامل گوناگون هستند.
۴
بویل و چرناتونی
۲۰۱۱
تاثیر تبلیغات و پیشبرد فروش بر ارزش ویژه برند
در این پژوهش هدف بررسی روابط بین دوعنصر بازاریابی یعنی تبلیغات و پیشبرد فروش و ایجاد ارزش ویژه برند بوده است..این پژوهش همچنین اثرات متمایز تبلیغات پولی وغیر پولی بر ارزش برند را نشان می دهد. علاوه بر این نتایج نشان می دهد که شرکت ها می توانند فرایند مدیریت ارزش ویژه برند رابا توجه به روابط موجود بین ابعاد مختلف حقوق صاحبان سهام بر ارزش برند بهینه سازی کنند.
۵
بندریان
۱۳۸۸
بازاریابی و تجاری سازی فناوری های جدید:مراحل،عوامل تسهیل کننده و کلیدی موفقیت
بندریان(۱۳۸۸)در تحقیقی با عنوان"بازاریابی و تجاری سازی فناوری های جدید:مراحل،عوامل تسهیل کننده و کلیدی موفقیت” ، در این پژوهش هدف نشان دادن فرایند تجاری سازی به عنوان فرآیندی بود که نیازمند تقاضای کافی، برتری بالقوه فناوری برای پاسخگویی به آن تقاضا و یک سازمان و یا فرد کارآفرین با منابع و توانمندیهای مدیریتی و بازاریابی مناسب برای تحویل محصول نهایی به بازار می باشد و دریافتند که یکی از مهم ترین ارکان فرایند تجاری سازی فناوری، بازاریابی فناوری می باشد. بازاریابی فناوری از نوع بازاریابی تعاملی است، بدین معنی که کیفیت فناوری تا حد زیادی به کیفیت تعامل فروشنده و خریدار بستگی دارد.
۶
شیرخدایی و همکاران
۱۳۸۹
طراحی الگوی سر آمدی در صنایع تولیدی با رویکرد ترکیبی
هدف این پژوهش طراحی الگوی سر آمدی در شرکت های فعال در صنایع تولیدی ایران بود که در آن ضمن مشخص کردن ارزش های محوری سرآمدی بازاریابی ،معیارهایی برای ارزیابی عملکرد و برنامه ریزی بهبود در حوزه بازاریابی ارائه شد. در این پژوهش به این نتیجه رسیدند که رهبری به عنوان متغیری مستقل موتور محرک تحقق سرآمدی بازاریابی و تاثیر گذار بر تحلیل و درک مناسب بازار و اتخاذ راهبردهای اثربخش بازاریابی و فراهم کننده زیرساخت های مناسب جهت انجام فعالیت های بازاریابی به صورت سرآمد می باشد. زیرساخت های بازاریابی از یک طرف امکان تحلیل و درک مناسب از بازار را ایجاد کرده و از طرف دیگر امکان طرح ریزی و اجرای مناسب بر نامه های آمیخته بازاریابی را فراهم می کند. و در نهایت سرآمدی در آمیخته بازاریابی نتایج ادراک
ی مشتری،عملکردی بازار و مالی را محقق می کند.
۷
کرباسی ور و همکاران
۱۳۸۹
بررسی ارتباط بین آمیخته بازاریابی منتخب و عوامل ایجاد ارزش ویژه برند با بهره گرفتن از روش آکر در جهت افزایش سهم بازار در صنعت لوازم خانگی(مطالعه موردی شرکت اسنوا)
در این پژوهش به بررسی ارتباط بین آمیخته بازاریابی منتخب و ارزش ویژه برند پرداخته و در صدد آن است تا دریابد که این اقدامات بازاریابی چگونه ارزش ویژه برند را افزایش یا کاهش می دهند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل مسیر مدل حاکی از آن است که ارزش برند از کیفیت ادراک شده و وفاداری به برند اثر می پذیرد . بررس این عوامل نشان می دهد که وفاداری به برند اثر بیشتری از کیفیت درک شده دارد. لازم به ذکر است در این تحقیق برای آگاهی از (تداعی )برند اثر معناداری یافت نشد این موضوع به معنای آن است که می توان با بهبود کیفیت درک شده از برند و وفاداری به برند، ارزش ویژه برند را بهبود بخشید.