کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



 



نتایج این مطالعه بیانگر آن بود که ارتباط مثبت و معنی داری  بین مولفه های سبک زندگی (مدیریت بدن و اوقات فراغت و رفتار مصرف) و سرمایه فرهنگی وجود دارد و یافته ها نشان می دهد بالا رفتن سرمایه فرهنگی، تاثیرگذاری بیشتری بر مدیریت بدن افراد دارد و همچنین میزان مشارکت افراد در فعالیت های فراغتی نیز بیشتر می شود و افراد بیشتر رفتارهای مصرفی را که نماد مصرف مدرن است انجام می دهند.
واژه های کلیدی: سبک زندگی، سرمایه فرهنگی، مدیریت بدن، اوقات فراغت و رفتار مصرف
فهرست مطالب
فصل اول  1
کلیات تحقیق  1
1-1 مقدمه  2
1-2 بیان مسئله  3
1-3 ضرورت تحقیق  6
1-4 اهداف تحقیق  8
1-4-1هدف کلی   8
1-4-2 اهداف جزئی   9
1-5 سؤالات تحقیق  9
1-5-1 سؤال اصلی   9
1-5-2 سؤالات فرعی   9
فصل دوم  10
ملاحظات نظری   10
2-1 پیشینه مطالعاتی موضوع  11
2-2 ادبیات نظری پژوهش    22
2-2-1 مقدمه  23
2-2-2 سبک زندگی   23
2-2-2-1 تورشتاین وبلن: ثروت و سبک زندگی   25
2-2-2-2 ماکس وبر: منزلت اجتماعی و سبک زندگی   27
2-2-2-3 زیمل، فرهنگ مدرن و سبک زندگی   29
2-2-2-4 دیوید چنی: مصرف فرهنگی و سبک زندگی   30
2-2-2-5 ژان بودریار: مصرف و سبک زندگی   31
2-2-2-6 آنتونی گیدنز: ساختاریابی و سبک زندگی   33
2-2-2-7 پیر بوردیو  35
2-2-3 مفهوم سرمایه‌ی فرهنگی   38
2-2-3-1 اشکال سرمایه از نظر بوردیو  43
2-3 چارچوب نظری تحقیق  45
2-4 مدل نظری پژوهش    48
2-5 فرضیه های پژوهش: 48
2-5-1 فرضیه اصلی: 48
2-5-2 فرضیه های فرعی: 48
فصل سوم  50
روش تحقیق  50
3-1 مقدمه  51
3-2روش تحقیق  51
3-3 تکنیک جمع آوری داده ها 53
3-4 اعتبار و پایایی ابزار سنجش    53
3-4-1 اعتبار(روایی) 54
3-4-2 پایایی   54
3-5 جامعه و نمونه آماری   55
3-5-1 جامعه آماری   55
3-5-2 نمونه آماری   55
3-6 نمونه گیری   56
3-7 واحد تحلیل و مشاهده 57
3-8 مطالعه مقدماتی   57
3- 9 تعریف مفاهیم و شاخص سازی متغیرهای تحقیق  58
3-10 روش تجزیه و تحلیل  66
فصل چهارم  67
تجزیه و تحلیل داده ها 67
4-1یافته های توصیفی   68
4-2 یافته های تبیینی   82
تحلیل رگرسیون  102
فصل پنجم  108
نتیجه گیری و پیشهادات    108
5-1 مقدمه  109
5-2 بحث و نتیجه گیری   111
5-3 پیشنهادات   119
5-4 محدودیت‏های تحقیق  119
پیوست   127

 

مقدمه
 

قرن یست ویکم به دلیل وقوع تحولات جهان سوم، گسترش وسایل ارتباط جمعی و پیشرفت­های تکنولوژیک از نظر تحلیل­گران مسائل اجتماعی، عصر توجه به عوامل و شرایط دگرگونی­های اجتماعی محسوب می­شود. تمام جوامع، چه به صورت ناگهانی و چه به صورت آرام و نامحسوس، هر روز تغییراتی را که کم وبیش به گذشته­ا­ش هماهنگی داشته و طرح و مسیر کم وبیش مشخصی را تعقیب می­ کنند به خود می­بیند(گی­روشه، 1375: 4). به همین دلیل بررسی زمان حال برای یک جامعه در حال گذار می ­تواند وسیله­ای برای نظاره­ی آینده باشد. هر جامعه­ای در حالتی از تلاطم یا دگرگونی به سر می­برد و آنچه را که در آینده پدید خواهد آمد باید پیوندهایی با زمان حال داشته باشد. این دگرگونی­ها و تغییرات در یک فرآیند تاریخی رخ می­ دهند و به معنای جریان مداوم یکسری از حوادث، پدیده ­ها و کنش­هایی هستند که در مجموع به تغییر اجتماعی می­انجامند. حال اینکه این عوامل و حوادث چه هستند؟ چگونه شکل می­گیرند؟ چطور باعث ایجاد تغییر در جامعه می­شوند؟ و چه تغییراتی را ایجاد می­ کنند؟ و. مجموعه سؤالاتی است که ذهن جامعه­شناسان را به خود مشغول کرده است.
مانند همه­ی جوامع در حال دگرگونی در دهه­های اخیر، جامعه­ی ایران نیز دچار دگرگونی در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و. شده است. ایران کشوری است که اغلب زنان آن تا دو دهه‌ی پیش سبک زندگی سنتی داشتند. اما در دو دهه‌ی اخیر به دلیل پایان یافتن جنگ، تولد نسلی جدید بین سال‌های 1357 تا 1367 که ارزش‌ها و نگرش‌های متفاوتی نسبت به نسل‌های قبلی از خود به نمایش گذاشتند و اهتمام به امور روزمره و خردگرایانه، توجه به تحصیل و اشتغال، تغییر ذائقه‌ی زیباشناختی، تغییر در ارزش‌های دینی و فرهنگی، تأثیرات جهانی‌شدن و ارتباطات جهانی از طریق وسایل ارتباط جمعی‌(اینترنت، تلویزیون، ماهواره و.)، زنان کم‌کم از زندگی سنتی فاصله گرفته‌اند و به دلیل افزایش تحصیلات و رفاه اجتماعی تغییرات اساسی در سبک زندگی[1] خود به وجود آورده‌اند؛ به طوری که امروزه بیشتر راه یافته‌ها به دانشگاه‌ها را زنان تشکیل می‌دهند و این مسئله به‌طور طبیعی در سبک زندگی زنان تأثیرات مهم و اساسی ایجاد می‌کند. وجود این تفاوت‌ها سبب شکل‌گیری خرده‌فرهنگ مختص زنان شد که تا حدی با فرهنگ هنجاری و غالب تعارض نشان می‌داد و هویت‌های تازه‌ای را شکل داده است؛ توجه به رسانه‌های برون‌مرزی و تماشای سریال‌های تلویزیون‌های ماهواره‌ای، تغییر ذائقه‌ی زنان در مصرف موزیک، فیلم، لباس، آرایش، اشتغال و غیره نشان دهنده‌ی تحولات فرایندهای اجتماعی و در نتیجه سبک زندگی است. در دهه­های اخیر، زنان که هم حضور بیشتری در عرصه­های شغلی و تحصیلی یافته­اند و هم در اثر تغییر سبک زندگی غالباً مسئولیت خرید و تهیه­‌ی اقلام مصرفی خانواده­ها را برعهده گرفته­اند، بیشتر مخاطب تبلیغات مصرفی شده و نحوه­‌ی حضور و الگوهای ارزشی و نگرشی و رفتاری آن‌ها تأثیرات فردی و اجتماعی مهم‌تری بر جای گذارده است (رفعت جاه، 1386، 8-137).
بررسی­های متعددی در خصوص این تحولات در سال­های اخیر صورت گرفته است. در اغلب این پژوهش­ها جامعه­ی هدف، کلان­شهرها بوده است. در حالی که شهرهای کوچک کشور نیز به عنوان جامعه­ی در حال گذار دستخوش این تغییرات و دگرگونی­ها بوده است ولی در تحلیل­های جامعه­شناختی مورد توجه قرار نگرفته­ اند
شهر ایلام، مرکز استان ایلام، به­رغم آنکه در زمره­ی شهرهای صنعتی و بزرگ ایران نیست، لیکن در دو دهه­ی اخیر شاهد وقوع تحولات اقتصادی، زمینه­ای و اجتماعی-فرهنگی بوده است. نیروهای محرکه و علل وقوع این تحولات هرچه باشد(نوسازی اقتصادی دهه­ی هفتاد، پیشرفت­های صنعتی کل کشور، جهانی­شدن ارتباطات و.)، حاصل آن دگرگونی در حیات اجتماعی گروه زنان در ابعاد مختلف(فعالیت­های فراغت، الگوهای مصرف و خرید، رفتارهای خانوادگی، مدیریت بدن و غیره) است. مطالعه تجربی گونه­های مختلف سبک زندگی در میان این گروه اجتماعی زمینه­ درک تحولات فرهنگی- اجتماعی و مسائل و معضلات زندگی شهری را فراهم می­سازد.

 

1-2 بیان مسئله
 

سبک زندگی یکی از مفاهیمی است که در نیمه دوم قرن بیستم مورد توجه جدی و اقبال جامعه­شناسان قرار گرفت. بررسی پیشینه­های تجربی در زمینه سبک زندگی در ایران نشان می­دهد که سابقه پژوهش در این زمینه به کمتر از بیست سال می­رسد البته از سال 1380 تاکنون اقبال محققان به سوی این موضوع بیشتر شده است. به گفته فاضلی (1382) گستردگی ابعاد و پیچیدگی موضوع موجب شده است که مرزهای محدود­کننده این موضوع لغزنده و مبهم باشد و لذا برداشت­های متفاوتی از این موضوع و قلمرو آن به وجود آید که در بررسی­ها قابل مشاهده است.
مفهوم سبک زندگی اولین بار در سال 1929 توسط آلفرد آدلر روان‌شناس اجتماعی، مطرح شد و پس از یک دوره‌ی افول، مجدداً از سال 1961 مورد اقبال اندیشمندان؛ به‌خصوص جامعه‌شناسان قرار گرفت. با طرح مباحث مربوط به مدرنیته، هویت، مصرف و انگیزه‌های مصرف‌کنندگان از سوی جامعه‌شناسان بستر مناسبی جهت رشد مطالعات و تحقیقات تجربی در این زمینه فراهم شد. این گسترش با محوریت نظریات و آرای جامعه‌شناسانی همچون ماکس وبر، گیدنز، وبلن، بوردیو، پیترسون و. انجام گرفت.
در ادبیات جامعه­شناسی، از مفهوم سبک زندگی، دو برداشت و دوگونه مفهوم­سازی متفاوت ارائه شده است. در برداشت نخست که سابقه آن به دهه 1920 بازمی­گردد، سبک زندگی معرف ثروت و موقعیت اجتماعی افراد است و اغلب به عنوان شاخصی برای تعیین طبقه اجتماعی به کار می­رود، اما در برداشت دوم سبک زندگی نه راهی برای تعیین طبقه اجتماعی، بلکه مفهومی است که فقط در متن تغییرات فرهنگی عصرمدرنیته و رشد فرهنگ مصرف­گرایی معنا پیدا می­ کند. در این معنا تعریف سبک زندگی راهی برای تعریف ارزش­ها، نگرش­ها و رفتارهای افراد است که با مفهوم هویت ارتباط پیدا می­ کند.
 سبک زندگی جنبه‌های عینی، مشهود و ملموس فرهنگ و نظام ارزشی در یک جامعه است و گویای بخش قابل رؤیت هویت جمعی و هویت فرهنگی در یک جامعه می‌باشد. سبک زندگی را می‌توان در اوقات فراغت، تفریح، رفتارهای جنسیتی، علایق حرفه‌ای و شغلی، پوشش، علایق هنری و ادبی و ورزشی، زبان و. مورد بررسی قرار داد. سبک زندگی اصطلاحی است که در فرهنگ سنتی کاربردی ندارد چون با نوعی انتخاب از میان تعداد کثیری از امکان‌های موجود ارتباط دارد. سبک‌های زندگی به صورت عملکردهای روزمره در می‌آیند. عملکردهایی که در نوع پوشش، خوراک، طرز کار، محیط‌های کار برای ملاقات با دیگران،. تجلی می‌یابند. هر چه محیطی که فرد در آن زندگی می‌کند بیشتر به دنیای مدرن و غیر سنتی تعلق داشته باشد سبک زندگی او بیشتر با هویت شخصی‌ او سر و کار دارد(گیدنز، 1383: 120).
در بین عوامل گوناگون در جامعه، به جهت اهمیت و اثرگذاری سرمایه‌ی فرهنگی بر دیگر واقعیت‌های اجتماعی، بر آن شدیم تا به بررسی تأثیر این عامل بر سبک زندگی بپردازیم، چرا که اولاً کسب مشروعیت از طریق سرمایه‌های اقتصادی، اجتماعی و نمادین منوط به تبدیل‌شدن آن ها به سرمایه‌ی فرهنگی است، یعنی کسی که بواسطه‌ی سرمایه‌ی فرهنگی منزلت دارد می‌تواند روایت و برداشت خود را از دنیای اجتماعی بر دیگران تحمیل کند. ثانیاً داشتن سرمایه‌ی فرهنگی بدان معنا است که فرد می‌تواند خود را از الزامات زندگی روزمره جدا کند و نوعی گزینش دلخواه در عرصه‌ی فرهنگ انجام دهد.
مسأله رابطه بین سبک زندگی و سرمایه فرهنگی محور اصلی مباحثی است که امروزه در جامعه­شناسی به طور عام و در جامعه­شناسی فرهنگ و مطالعات فرهنگی به­طور خاص مطرح است. تلاش­های نظری-تجربی محققانی مانند بوردیو، گیدنز، هال، چینی، سوبل و پانتام در زمره­ی بارزترین نمونه­های بسط تأمل جامعه­شناسانه در وضعیت نوین مدرنیته­ی پسین هستند. در بدنه معرفت و پیشینه کلاسیک جامعه­شناسی برای تحلیل سبک زندگی و ارزش­ها و نگرش­های فرد یا گروه به نقش متغیر طبقه و یا منزلت اجتماعی- اقتصادی(SES) توجه می شد، اما از دهه­ی 1970 به این سو، همزمان با رشد و گسترش فراینده­ی کالاهای مصرفی و تبلیغات تجاری و وسایل ارتباط جمعی، مطالعه مصرف و رابطه آن با سبک زندگی و معنا بخشی و ارزش­ها و نگرش­های حاکم بر زندگی روزمره­ی افراد در کانون اصلی تلاش­های جامعه­شناسان و پژوهشگران مطالعات فرهنگی قرار گرفته است. کالایی شدن فرهنگ و پیوند خوردن آن با سلطه و مکانیسم­های بازتولید نظام سرمایه­داری موضوع محوری پژوهش­هایی بوده است که درصدد تبیین کیفیت زندگی و نحوه­ی معناسازی و هویت یابی انسان­ها در متن زندگی روزمره­ی مدرن برآمده­اند. مسأله اصلی این پژوهش تبیین مناسبات بین سرمایه فرهنگی و سبک زندگی در میان زنان شهر ایلام است. به بیان دیگر، قصد این جستار علمی تبیین وضعیت کنونی زنان ایلام با تکیه بر مفاهیم سرمایه فرهنگی و سبک زندگی است. این مفاهیم یا متغیرها نه فقط در عالَم واقع بلکه حتی در سطح تحلیلی نیز به شیوه­ای دیالکتیکی درهم تنیده­اند، لذا لازمه­ی به­کارگیری آن­ها برای مطالعه تجربی یک وضعیت اجتماعی، تشریح و تدقیق آن­ها در قالب رویکردهای نظری منسجم و روشن است. پیش­فرض ما این است که سبک­های زندگی جزء لاینفک زندگی اجتماعی روزمره در جهان مدرن هستند و نقشی اساسی در تعاملات بین افراد دارند. سبک­زندگی، برخلاف فرهنگ، به معنای ” شیوه کلی زندگی” یک گروه یا قوم یا ملت نیست، بلکه عبارت است از ” مجموعه کردارها و نگرش­هایی که در یک زمینه­ اجتماعی خاص معنا دارند”(چنی، 2002: 4-6). سبک­های زندگی همان الگوهای کنش­اند که افراد بر اساس آن­ها از هم متمایز می­شوند، الگوهایی که به جریان عادی زندگی روزمره تبدیل شده ­اند و در لباس پوشیدن، غذا خوردن، شیوه ­های صحبت کردن و محیط دلخواه برای ملاقات دیگران، جلوه می­ کنند. این رفتارها بازتابگر هویت­های شخصی، گروهی و اجتماعی­اند(فاضلی، 1382: 61-84)
براین اساس، پرسش این مطالعه، در یک سو، این است که عناصر برسازنده­ی یک سبک زندگی چه چیزهایی هستند؟ اما در سوی دیگر، مسأله اساسی آن مناسبات سبک زندگی با اشکال سرمایه فرهنگی است. مفهوم سرمایه فرهنگی به مجموعه ­ای از نمادها، عادت­ها، منش­ها، شیوه ­های زبانی، مدارک آموزشی و تحصیلی، ذوق و سلیقه­ها گفته می­شود. سرمایه فرهنگی واجد ابعاد عینی، درونی و نهادی یا ضابطه­ای است(بوردیو، 1986: 47). سرمایه فرهنگی دربرگیرنده­ی تمایلات پایدار فرد است، یعنی شامل گرایش­ها و عاداتی است که در طی فرآیند جامعه­پذیری حاصل می­شوند و شامل کالاهای فرهنگی، مهارت­ها و انواع دانش مشروعه است(همان: 47). به­ طور کلی، سبک زندگی و سرمایه فرهنگی واجد تعاملاتی دو سویه­اند: سرمایه فرهنگی فرد یا خانواده می ­تواند سبب ایجاد برخی سبک­های زندگی شود و سبک زندگی نیز می ­تواند در جهت افزایش سرمایه فرهنگی عمل کند.

 

1-3 ضرورت تحقیق
 

مطالعات سبک زندگی در دو یا سه دهه‌ی گذشته دائماً در علوم اجتماعی قوت یافته است. گروه مهمی از این مطالعات محصول تحولی است که در فاصله‌ی دهه‌های 1950 تا 1990 میلادی رخ داد. در طول این دوران زنان به منزله‌ی اصلی‌ترین مصرف‌کنندگان عطر، جواهرات، لباس، محصولات مربوط به کودکان، اسباب و اثاثیه‌ی منزل و. شناخته می‌شدند. بررسی سبک زندگی‌هایی که مبتنی بر مصرف این گونه محصولات بود، دل مشغولی بزرگ خیلی از پژوهش‌های سبک زندگی و به تبع آن توجه به نقش جنسیت بوده است.
جامعه‌ی­ در حال گذاری مثل ایران نیز در دهه‌های اخیر، تحولات زیادی را در زمینه‌ی پدیده­ مصرف تجربه کرده است. طبق آمارهای رسمی منتشر شده در سال 1388، متوسط انرژی مصرفی در ایران بیش از 2 برابر متوسط جهانی است. این در حالی است که نسبت انرژی مصرف شده به کالاهای تولید شده، 8 برابر کشورهای پیشرفته است. ایران از نظر تعداد جراحی زیبایی بینی در دنیا مقام اول است. 80 درصد از زنان و 60 درصد از مردان به انجام عمل زیبایی تمایل دارند. رئیس انجمن جراحان پلاسیتک و زیبایی بیان می‌کند که 60 تا70 درصد از تقاضاهای جراحی زیبایی به‌ویژه جراحی بینی غیرضروری است. در کشور زنانی را داریم که بیش از 9 بار بینی خود را به تیغ جراحی سپرده­اند و در واقع از بینی­شان چیزی باقی نمانده است. طبق این آمار حدود 90 درصد از کسانی که بینی خود را جراحی می­ کنند، دچار مشکلات تنفسی می­شوند. ایرانی­ها از نظر رشد مصرف لوازم آرایش، رتبه‌ی­ سوم را در دنیا دارند. در کشور ما تنها 10 درصد از لوازم آرایش موجود در بازار از مجاری قانونی وارد کشور شده ­اند. سن مصرف لوازم آرایش به 15 سال رسیده است در حالی‌که در کشورهای توسعه‌یافته، تمایل به آرایش بیشتر در زنان مسن دیده می­شود که طراوت و شادابی پوست خود را از دست داده‌اند(ترکاشوند، 1388).
با گسترش مطالعات سبک زندگی، اطلاعات دقیق­تری را می­توان راجع به گروه­های اجتماعی به دست آورد. زنان از جمله گروه­های اجتماعی مهم محسوب می­گردند که با توجه به نقش مادری در خانواده و سایر نقش­های جنسیتی، یکی از اصلی­ترین عناصر فرآیند هویتی­یابی و جامعه­پذیری فرزندان و نسل آینده جامعه هستند و بر هویت نسل­های آتی جامعه تأثیرگذارند. ضرورت رصد تحولات در سبک زندگی از این منظر نیز قابل توضیح است که چه بسا به دلیل تأثیرپذیری زنان از ارزش­ها و نگرش­ها و الگوهای رفتاری بیگانه و ناسازگار با هویت دینی و ملی جامعه ایرانی، روندی را شاهد باشیم که پیوند منطقی نسل­ها و انسجام هویتی جامعه را تهدید و مخدوش سازد و به جهت همین اهمیت است که در تمامی چالش‌ها و معضلات اجتماعی وقتی در پس ریشه‌یابی مسائل اجتماعی به مباحث تربیتی بر‌می‌خوریم، زنان (بالاخص در جامعه‌ی‌ایران) اولین کسانی هستند که بیشترین مطالبات از آن­ها صورت می­گیرد و باید پاسخگوی چگونگی سبک زندگی(ارزش‌ها، نگرش‌ها و رفتارهای) نسل جدید باشند.
همچنین از آنجا که اثرگذاری فرهنگی بر جامعه­ی زنان صرفاً از طریق پرداختن صوری و سطحی به ارزش­ها در سطح نهادهای رسمی نیست و برنامه ­ریزی فرهنگی نیز نیازمند شناخت محیط عمل انسان است. انسان­ها به سبب برخورداری از توان ذهنی، ارزش­ها و نگرش­های خود، اقدام به تفسیر برنامه­ها می­ کنند و واکنش نشان می­ دهند، بنابراین پیش­شرط هرگونه برنامه ­ریزی فرهنگی، شناخت جامعه­ی مورد نظر، جهت پیش ­بینی تفاسیر و واکنش­های احتمالی است. به تعبیر دیوید چنی، هرگونه سیاست اجتماعی که به تغییر و مدیریت اجتماعی توجه دارد باید متوجه منظومه خاص و سلسله مراتب معنادار چشم­اندازهای سبک زندگی باشد(چنی، 1378: 61). منطق این گفته چنی را می­توان در ارتباط تنگاتنگ سبک زندگی با ساختار اجتماعی و چالش­ها و فرصت­های مهیا شده از سوی ساختار برای افراد، پیامد شیوه زندگی برای آن­ها و خصوصاً توان بالقوه شیوه زندگی برای ایجاد تغییرات در نظام اجتماعی و پیامدهای اجتماعی رفتارهایی که سازنده شیوه زندگی هستند جست و جو کرد(فاضلی، 1382: 156).
از سوی دیگر روندهای تحولات فرهنگی کشور جدا از آنکه این تحولات تا چه حد گسترده یا محدود و یا مثبت و منفی شمرده می­شود، نشان از تحولات در حوزه زنان و خانواده دارد که نباید از اهمیت تحولات فرهنگی در سبک زندگی غافل شد. این واقعیت را باید در نظر داشت که زن ایرانی از تجربه­ها و اهداف و خواسته­ های متفاوتی با زنان دیگر برخوردار است طبیعی است که پایبندی به ارزش­های ریشه­دار درهویت ایرانی مانند دین و خانواده، خود به خود چهارچوبی را برای سبک­های زندگی فراهم می­سازد به گونه­ای که همزمان با تحول و تنوع و پویایی، ثبات را نیز در سبک زندگی زنان تضمین نماید.
 بررسی سرمایه‌ی فرهنگی بر سبک زندگی از آنجایی برایمان اهمیت یافت که در مطالعه هرچه بیشتر موضوعات مرتبط با سبک زندگی، مؤلفه های تشکیل دهنده‌ی سرمایه‌ی فرهنگی خود را بیشتر از دیگر موارد مؤثر به رخ می‌کشید.
 از این رو در این تحقیق بر آن شدیم تا در این برهه‌ی حساس از زمان که زنان محور اصلی بسیاری از تحولات فرهنگی و اجتماعی هستند، موضوع« نقش سرمایه‌ی فرهنگی بر سبک زندگی زنان» مطالعه‌ی موردی زنان شهر ایلام را مورد توجه قرار دهیم.

 

1-4 اهداف تحقیق
 

اهداف تحقیق شامل موارد زیر است:

 

1-4-1هدف کلی
 

کسب بصیرت نظری و عملی از چگونگی و چرایی سبک زندگی زنان شهر ایلام

 

1-4-2 اهداف جزئی
 

 ارائه پیشنهادات تحقیقی و اجرایی به محققان و برنامه ریزان جهت ارتقای سطح مطالعاتی و عملیاتی سبک زندگی زنان

 

1-5 سؤالات تحقیق
 

1-5-1 سؤال اصلی

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1398-12-06] [ 04:11:00 ق.ظ ]





عنوان صفحه
چکیده . 1
فصل اول : کلیات تحقیق. 2
1-1مقدمه 3
1-2 بیان مسئله . 5
1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق 9
1-4 اهداف تحقیق . 10
1-4-1 هدف اصلی تحقیق . 10
1-4-2 اهداف فرعی . 10
1-4-3 اهداف کاربردی 10
1-5 سوالات تحقیق . 11
1-5-1 سوال اصلی تحقیق . 11
1-5-2 سوالات فرعی تحقیق . 11
1-6 تعریف نظری و عملیاتی متغیرها 12
فصل دوم :مبانی نظری تحقیق . 14
2-1 ادبیات مفهومی تحقیق 15
2-2 سرمایه اجتماعی . 16
2-3 مفهوم سرمایه اجتماعی . 18
2-3-1 سرمایه اجتماعی . 19
2-3-2 پیشرفت تحصیلی . 19
2-3-3 اعتماد 19
2-3-4 همیاری 19
2-3-5 روابط اجتماعی 19
2-3-5-1 وضعیت فرهنگی خانواده . 20
2-3-5-2 آرامش روانی و عاطفی خانواده 20
2-3-5-3 نوع دوستان دانش آموز و ویژگی های آنان 20
2-3-5-4 آموزشی های تقویتی . 20
2-3-5-5 انجام منظم تکالیف درسی در منزل 20
2-3-5-6 آشنایی والدین با ویژگی های روانی فرزندان 20
2-3-5-7 رفتار معلم و نوع برخورد او در کلاس 21
2-3-6 تعریف سرمایه اجتماعی از نگاه صاحب نظران . 21
2-3-7 اهمیت سرمایه اجتماعی . 26
2-3-8 زمینه تاریخی سرمایه اجتماعی 27
2-3-9 ابعاد سرمایه اجتماعی . 27
2-3-10 شاخص سرمایه اجتماعی 28
2-3-10-1 مشارکت اجتماعی . 28
2-3-10-2 انسجام اجتماعی 29
2-4 مقایسه سرمایه اجتماعی با سرمایه فیزیکی و انسانی 31
2-4-1 جنبه منفعت اقتصادی سرمایه اجتماعی 31
2-4-2 جنبه منفعت عمومی سرمایه اجتماعی 32
2-4-3 نحوه ایجاد ، حفظ و نابودی سرمایه اجتماعی 33
2-4-3-1 فروبستگی . 33
2-4-3-2 ثبات 34
2-4-3-3 ایدئولوژی . 35
2-4-3-4 عوامل دیگر 35
2-5 نقش دولت در ایجاد سرمایه اجتماعی 35
2-5-1 نقش سازمانهای بخش دولتی. 36
2-6 پیامدهای مثبت سرمایه اجتماعی. 36
2-7 پیامدهای منفی سرمایه اجتماعی. 38
2-8 سرمایه اجتماعی و حیثیت دموکراتیک گروه های اجتماعی 38
2-9 انگیزش. 38
2-9-1 انواع انگیزش 38
2-9-2 انگیزش و یادگیری. 39
2-9-3 انگیزش و شخصیت 39
2-9-4 عوامل موثر بر انگیزش 40
2-9-4-1 نقش نیازها و سایق ها 40
2-9-4-2 اصل تقویت 41
2-9-4-3 خود پنداره و انگیزش. 41
2-9-4-4 اهمیت دوستان 41
2-9-4-5 ارتقا انگیزش 42
2-9-4-5-1 آگاهی شاگردان از هدف های درس 42
2-9-4-5-2 رفاقت یا رقابت 42
2-9-4-5-3 استفاده از شیوه های نوین تدریس. 42
2-9-4-5-4 استفاده بجا از تشویق های کلامی و صراحت بازخورد. 42
2-9-4-5-5 آسان به دشوار بودن روال آموزش 43
2-9-4-5-6 ملموس کردن آموزش. 43
2-9-4-5-7 مشارکت در یادگیری توسط فراگیران 43
2-9-4-5-8 بازخورد به موقع. 43
2-9-4-5-9 تکالیف متناسب با سطح توانایی فراگیر. 43
2-9-4-5-10 استفاده از مشوق های درونی و بیرونی. 44
2-10 عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان. 44
2-10-1 تاکید بر رشد عقلانی 44
2-10-2 جو عاطفی مدرسه. 44
2-10-3 پیش فرض های معلمان در مورد شاگردان. 45
2-10-4 نگرش معلم . 45
2-10-5 عقب ماندگی آموخته شده 45
2-10-6اثرات پیشرف تحصیلی 46
2-11 علل ترک تحصیل. 46
2-12 راه های کاهش شکست در تحصیل. 46
2-13 عوامل موثر بر رشد تحصیلی و حرفه ای. 47
2-13-1 ادراک و برداشت نوجوان نسبت به حرفه های مختلف. 47
2-13-2 شرایط اقتصادی و اجتماعی. 47
2-13-3 تاثیر و نفوذ والدین 48
2-13-4 شخصیت فرد 48
2-14 پیشرفت تحصیلی. 48
2-14-1 انگیزیش. 48
2-14-2 خود کارامدی. 49
2-14-2-1 تعریف خودکارامدی 51
2-14-2-2 انواع خود کارامدی 51
2-14-2-3 ابعاد خود کارامدی ادراک شده 52
2-14-2-3-1 سطح 52
2-14-2-3-2 عمومیت 53
2-14-2-3-3 نیرومندی. 53
2-14-2-4 منابع باورهای خودکارامدی 53
2-14-2-4-1 تجارب مسلط. 53
2-14-2-4-2 تجارب جانشینی. 54
2-14-2-4-3 قانع سازی کلامی. 54
2-14-2-4-4 حالت های فیزیو لوژیکی و هیجانی 55
2-14-2-4-5 تجارب تصویر سازی ذهنی 55
2-14-2-5 خودکارامدی بالا و پایین 55
2-14-2-6 خودکارامدی ، انگیزش و اسناد 56
2-14-2-7 جنسیت و خودکارامدی 57
2-14-2-8 خودکارامدی و پیشرفت تحصیلی. 57
2-14-2-9 تاثیر زمینه های فرهنگی و اجتماعی روی باورهای خودکارامدی 58
2-14-2-9-1 نقش باورهای خودکارامدی در انگیزش افکار و انتخاب اهداف آگاهانه. 58
2-14-2-9-2 تحلیل تحولی باورهای خودکارامدی در گستره زندگی 59
2-14-2-10 تاثیر بافت خانواده بر باورهای خودکارامدی 59
2-14-2-11 تاثیر دوستان و همسالان 59
2-14-2-12 نقش مدرسه. 59
2-14-2-13 رشد خودکارامدی بواسطه تجارب مرحله گذار نوجوانی. 60
2-14-2-14 خودکارامدی مرتبط با بزرگسالی 60
2-14-2-15 ارزیابی مجدد خودکارامدی با افزایش سن 60
2-14-2-16 راهبردهای بهبود خودکارامدی. 61
2-14-2-17 پیشرفت تحصیلی 62
2-14-2-18 عوامل مهم تاثیر گذار بر پیشرف تحصیلی. 63
2-14-2-19 رابطه سرمایه اجتماعی و انگیزه پیشرفت تحصیلی 65
2-15 پیشینه مطالعاتی 67
2-15-1 مطالعات خارجی. 67
2-15-2 مطالعات داخلی. 70
2-16 نتیجه گیری از مطالعات انجام شده. 74
2-17 مبانی نظری. 74
2-17-1 نظریه های مربوط به سرمایه اجتماعی. 74
2-17-1-1 نظریه ریمون بودون 74
2-17-1-2 نظریه ریمون کیوی و لوک وان کامپنهود 75
2-17-1-3 نظریه کانوی. 75
2-17-1-4 نظریه هارالامپوس. 76
2-17-1-5 نظریه لکسون 77
2-17-1-6 نظریه لنسکی 77
2-17-1-7 نظریه یان رابرتسون. 78
2-17-1-8 نظریه دیدگاه سنت انتقادی مکتب قدرت 78
2-17-2 نظریه های مربوط به انگیزش تحصیلی. 78
2-17-2-1 الگوی اتکینسون. 78
2-17-2-2 نظریه مک کلند 79
2-17-2-3 نظریه مراحل مختلف زندگی(گریوز). 80
2-17-2-4 نظریه زیستی – تعلق – رشد 80
2-18 چهرچوب نظری تحقیق 81
2-18-1 نظریه مک کللند. 81
2-18-2 الگوی اتکینسون 82
2-18-3 نظریه پیربوردیو 82
2-20 مدل نظری تحقیق. 83
2-19 فرضیات تحقیق. 84
2-19-1 فرضیه اصلی. 84
2-19-2 فرضیات فرعی 85
فصل سوم: روش شناسی تحقیق 86
مقدمه 87
3-1 روش تحقیق 87
3-2 نوع تحقیق. 88
3-3 روش گردآوری داده ها. 88
3-4 قلمرو تحقیق. 89
3-4-1 قلمرو موضوعی تحقیق. 89
3-4-2 قلمرو مکانی . 89
3-4-3 قلمرو زمانی . 89
3-5 تعاریف اصطلاحات. 89
3-5-1 تعریف نظری و عملیاتی متغیرها. 89
3-5-1-1 سرمایه اجتماعی 89
3-5-1-2 پیشرفت تحصیلی. 89
3-5-1-3 اعتماد. 90
3-5-1-4 همیاری 90
3-5-1-5 روابط اجتماعی. 90
3-6 جامعه آماری، برآورد نمونه، روش نمونه گیری 91
3-7 اعتبار و پایایی ابزار 93
3-7-1 اعتبار. 93
3-7-2 پایایی. 94
3-8 ابزار گردآوری داده ها 96
3-9 روش تجزیه و تحلیل داده ها 97
فصل چهار: تجزیه و تجلیل یافته ها. 98
مقدمه. 99
4-1 تحلیل های آماری توصیفی. 99
4-2 تست نرمال بودن. 105
4-3 آزمون 106
4-3-1 فرضیه اصلی 106
4-3-2 فرضیه فرعی 113
4-3-3 فرضیه فرعی دوم. 114
4-3-4 فرضیه فرعی سوم. 115
4-3-5 فرضیه فرعی چهارم. 115
4-3-6 فرضیه فرعی پنجم 116
4-3-7 فرضیه فرعی ششم 117
فصل پنجم :‌نتیجه گیری و پیشنهادات 119
مقدمه 120
5-1 نتایج مربوط به فرضیه های تحقیق . 120
5-1-1 فرضیه اول 120
5-1-2 فرضیه دوم. 120
5-2 پیشنهادات پژوهش. 121
5-3 محدودیت های پژوهش. 121

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:10:00 ق.ظ ]




1-5- بیان مسئله. 7
1-6- ضرورت و اهمیت تحقیق 9
1-7- هدف تحقیق 10
1-8- سئوالات پژوهش 11
1-9- فرضیه های تحقیق 12
1-10- تعریف مفاهیم اصلی تحقیق 13
فصل دوم: ادبیات تحقیق
2-1- مقدمه 22
2-2- مبانی نظری تحقیق مفاهیم سرمایه‌ی اجتماعی و ابعاد آن. 24
2-2-1- شبکه‌ی اعتماد 25
2-2-2-1- اعتماد اجتماعی. 25
2-2-2-1-1- انواع اعتماد. 25
2-2-2- انسجام اجتماعی. 27
2-2-3- جامعه‌ی مدنی. 27
2-2-4- مشارکت اجتماعی 27
2-2-5- ماهیت و منشاء سرمایه‌ی اجتماعی 28
2-2-6- هنجارها و ارزش ها 28
2-2-7- شبکه ها. 29
2-3- نظریات جامعه شناسانه در مورد سرمایه‌ی اجتماعی. 30
2-3-1-نظریه جیمز کلمن. 31
2-3-2- نظریه کلاس افه و سوزان فوش. 34
2-3-3- نظریه پیر بوردیو. 34
2-3-4- نظریه مایکل ولکاک و دیپا نارایان. 36
2-3-4-کارکرد و هدف سرمایه‌ی اجتماعی 38
2-3-5- نظریه فرانسیس فوکویاما 39
2-4- جرم و انحرافات اجتماعی. 44
2-4-1- انواع جرم 45
2-4-2- نظریه‌های انحرافات. 46
2-4-2-1- تئوری فشار 48
2-4-2-1-1- مرتن. 48
۲-4-2-1-2- کلوارد و اهلین 48
2-4-2-1-3- نظریه بی­سازمانی اجتماعی. 52
2-4-2-1-4- دور کیم 53
2-4-2-1-5- نظریه خرده فرهنگی کوهن 53
2-4-2-1-6- نظریه فرآیند کنترل اجتماعی 54
2-5- چارچوب نظری تحقیق 56
2-6- مروری بر تحقیقات انجام شده. 59
2-6-1- تحقیقات داخلی 60
2-6-2- تحقیقات خارجی.62
فصل سوم: روش شناسی تحقیق
3-1- مقدمه. 68
3-2- روش تحقیق 70
3-3- جامعه آماری 70
3-4-قلمرو مکانی تحقیق. 70
3-5- روش نمونه گیری حجم نمونه 71
3-6- تکنیک تجزیه و تحلیل یافته ها 71
3-7- اعتبار(روایی) ابزار تحقیق 72
3-8- اعتماد(پایایی) ابزار تحقیق. 72
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
4-1- یافته‌های توصیفی. 76
4-2- یافته‌های تحلیلی 79
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات
5-1- مقدمه 88
5-2- یافته‌ها و نتایج کلی تحقیق 90
5-3- بحث و نتیجه گیری. 91
5-4- ارائه‌ی راهکارها 94
5-5- پیشنهادات. 94
5-5- محدودیت‌ها وموانع تحقیق. 98
منابع تحقیق 100
ضمایم. 106
چکیده
هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی رابطه‌ی سرمایه‌ی‌ اجتماعی و میزان گرایش به ارتکاب جرم در بین دانش آموزان دبیرستانی شهر گمیشان می‌باشد. پس از طرح سوال آغازین و ارائه اهداف پژوهش، جهت انجام چارچوب نظری تحقیق از نظریه های جامعه شناختی استفاده شد. در این مسیر از نظریه‌های جیمز کلمن، کلاس افه و سوزان فوش، پیر بوردیو، مایکل ولکاک و دیپا نارایان، فوکویاما، و . شناسایی شد و بر این اساس نظریه کلمن، پاتنام و پیر بوردیو به عنوان تئوری محوری پژوهش انتخاب گردید. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانش آموزان مقطع دبیرستان شهر گمیشان در سال تحصیلی 90-91 می باشد. داده‌های این تحقیق، از نمونه 178 نفری از دانش آموزان مقطع دبیرستان شهر گمیشان گردآوری گردید.
جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون t مستقل استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که بین دختران و پسران بر حسب ارتکاب جرم تفاوت معناداری وجود ندارد. بین مشارکت اجتماعی، سرمایه‌ی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، کنترل اجتماعی، پیوند اجتماعی، میزان رعایت هنجارهای اجتماعی و میزان گرایش به ارتکاب جرم رابطه معنادار منفی وجود دارد.
کلید واژه:
مشارکت اجتماعی، سرمایه‌ی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، کنترل اجتماعی، پیوند اجتماعی، میزان رعایت هنجارهای اجتماعی، میزان گرایش به ارتکاب جرم
1-1- مقدمه
آدمی در کشاکش زندگی فردی واجتماعی و به منظور بهره‌مندی از مواهب آن سرمایه‌ی­های متعددی را به کار می‌گیرد که از آن جمله می‌توان به سرمایه‌ی‌ فیزیکی، سرمایه‌ی‌ انسانی، سرمایه‌ی‌ فرهنگی، سرمایه‌ی‌ اجتماعی و سرمایه‌ی‌ سیاسی اشاره کرد. سرمایه‌ی فیزیکی ناظر بر پدیده‌هایی هم‌چون منابع طبیعی، ثروت، درآمد، ماشین آلات، مستغلات و نظایر این‌ها است. سرمایه‌ی انسانی ناظر بر میزان تحصیلات، معلومات، سطح دانش عمومی، آموزش‌ها و مهارت‌های کاری و امثال این‌ها است، اگرچه سرمایه‌ی فیزیکی نیستند، اما قابلیت تبدیل به آن را دارند.
سرمایه‌ی فرهنگی، ناظر بر نوع پرورش فرهنگی فرد است و به مسائلی نظیر نگاه آینده نگر، نظم شخصی، پر کاری، اهمیت قائل شدن برای تحصیلات و برنامه‌ریزی و ارج نهادن به کسب دستاوردهای اقتصادی گفته می‌شود. برخلاف سرمایه‌ی انسانی که ماهیتی فردی و اکتسابی دارد و محصول تلاشی خودآگاهانه است، سرمایه‌ی فرهنگی ماهیتی جمعی دارد و به صورت ناخودآگاه و از طریق محیط خانوادگی و اجتماعی به درون روح و شخصیت افراد رسوخ می‌کند. با وجود این، هر دوی آن‌ها در این خصوصیات مشترکند. یعنی قابلیت تبدیل شدن به سرمایه‌ی فیزیکی را دارند.
سرمایه‌ی سیاسی ناظر بر تعامل متقابل فرد و نظام سیاسی است.آنچه که به کارایی بیشتر حکومت داری منجر می‌شود اعتماد افراد به نظام حکومتی و مشارکت در امور سیاسی است. مجموعه این موارد شکل دهنده سرمایه‌ی سیاسی است. اهمیت آن در زندگی انسان امروزی از آن جهت رو به افزایش است که امورات سیاسی و حکومتی تمام ساحت زندگی انسان مدرن را در بر گرفته است و از همین زاویه است که اهمیت تأثیرگذاری رسانه‌های جمعی برشکل دهی نگرش‌های فردی به امور سیاسی و اجتماعی روشن می‌شود. چرا که مهمترین ابزار مورد استفاده حکومت‌ها در تعامل با اعضای جامعه سیاسی رسانه‌های جمعی است. بعضاً این تأثیرگذاری از حدود تعاملات نظام سیاسی و فرد فراتر رفته و روابط انسانی اعضای یک جامعه را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد.
نهایتاً  سرمایه‌ی اجتماعی نوع چهارم سرمایه‌، اشاره به منابعی دارد که افراد به واسطه‌ی حضور یا تعلق به یک گروه اجتماعی به آن‌ها دسترسی دارد. این گروه می‌تواند به بزرگی ملت و یا به کوچکی خانواده باشد. منابع نیز می‌توانند پدیده‌های ملموسی هم‌چون پول، مسکن، شغل، حمایت اجتماعی و یا امکانات غیر ملموس همچون اطلاعات مفید، مشاوره فکری و آرامش روحی باشند.
فرد دارای سرمایه‌ی اجتماعی زیاد، کسی است که دارای روابط وسیع‌تر، صمیمیت و اعتماد قابل توجه و عمیق است، و بالاخره افرادی که دوستانشان و یا افرادی که با آن‌ها در ارتباطند دارای میزان قابل توجهی از سرمایه‌ی فیزیکی، انسانی و یا فرهنگی باشند. با توجه به آنچه گفته شد، می‌توان گفت: سرمایه‌ی اجتماعی از تجمع و تعامل سرمایه‌ی‌های فیزیکی، انسانی و فرهنگی زاده و بارور می‌شود و بستر حرکت جامعه را به سوی آینده می‌سازد.
 سرمایه‌ی اجتماعی را معمولاً مجموعه ­ای از هنجارهای نظم بخش دانسته‌اند که اعضای گروهی که همکاری و تعاون بین آن‌ها وجود دارد که در آن سهیم­اند. پیوند اجتماعی، اعتماد، همبستگی گروهی، پایبندی به تعهدات و همیاری جزء شاخص‌های عمده‌ی سرمایه‌ی اجتماعی محسوب می‌شوند. به این ترتیب سرمایه‌‌ی اجتماعی به نحوی متناظر با نظم اجتماعی است افزایش ان تقویت نظم و کاهش آن حاکی از وجود انحرافات اجتماعی، جرم وجنایت، فروپاشی خانواده، مصرف مواد مخدر، خود کشی و امثال آن است. بنابراین چنان چه سرمایه‌ی‌ اجتماعی به معنی وجود هنجارهای رفتاری مبتنی بر تشریک مساعی باشد، کج رفتارهای اجتماعی نیز نشانه‌ی فقدان سرمایه‌ی‌ اجتماعی است (صدیق سروستانی، 1387: 245).
1-2- موضوع پژوهش
موضوع پژوهش حاضر بررسی رابطه‌ی سرمایه‌ی‌ اجتماعی و میزان گرایش به ارتکاب جرم در بین دانش آموزان دبیرستانی شهر گمیشان می‌باشد.
1-3- اهمیت سرمایه‌ی اجتماعی
مفهوم سرمایه‌ی‌ اجتماعی در سال‌های اخیر در حوزه‌های گوناگون علوم اجتماعی،‌ اقتصاد و اخیراً در علوم سیاسی مطرح شده است. سرمایه‌ی‌اجتماعی عبارت است از ارتباطات و شبکه‌های اجتماعی‌ای که می‌توانند حس همکاری و اطمینان را در میان افراد یک جامعه پدید آورند. در این میان نباید از نقش نهادهای مدنی و دمکراتیک و نیز نقش دولت در گشودن چنین فضاهایی غافل شد. به هر روی، امروز بر جامعه‌شناسان ثابت شده که یکی از ابعاد مهم هر توسعه‌ای توجه به سرمایه‌ی‌های اجتماعی است. از این‌رو سرمایه‌ی‌اجتماعی، یکی از مهمترین شاخصه‌های رشد و توسعه هر جامعه‌ای به شمار می‌آید.
انسان به طور ذاتی در تعامل با دیگران نیازهای خود را برطرف ساخته و گذران امور می‌کند. اثرات این کنش‌های متقابل در نقش آن‌ها تا حدی است که حذف آن، زندگی را غیر ممکن می‌سازد. اما در این میان دانشمندان علوم اجتماعی با نگرشی کنجکاوانه در جوامع به شناسایی این کنش‌ها پرداخته و به مجموع عواملی پی برده‌اند که آن را سرمایه‌ی‌اجتماعی نامیده‌اند. مفهوم سرمایه‌ی‌اجتماعی در برگیرنده مفاهیمی همچون اعتماد، همکاری و همیاری میان اعضای یک گروه یا یک جامعه است که نظام هدفمندی را شکل می‌دهند و آن‌ها را در جهت دستیابی به هدف‌های ارزشمند هدایت می‌کند. از این‌رو، شناخت عوامل موثر در تقویت یا تضعیف سرمایه‌ی اجتماعی می‌تواند در گسترش ابعاد سرمایه‌ی اجتماعی کمک کرده و موجب افزایش عملکرد اجتماعی و اقتصادی افراد در جوامع شود. مفهوم سرمایه‌ی اجتماعی ، بستر مناسبی برای بهره‌وری سرمایه‌ی انسانی و فیزیکی و راهی برای نیل به موفقیت قلمداد می‌شود امروزه سرمایه‌ی اجتماعی نقشی بسیار مهمتر از سرمایه‌ی فیزیکی و انسانی در جوامع ایفا می‌کند و شبکه‌های روابط جمعی و گروهی انسجام بخش میان انسان‌ها و سازمان‌هاست. از این‌رو در غیاب سرمایه‌ی اجتماعی، سایر سرمایه‌ی‌ها اثربخشی خود را از دست می‌دهند و بدون سرمایه‌ی اجتماعی پیمودن راه‌های توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی ناهموار و دشوار می‌شود (مبشری،‌1387، 16).
1-4- سرمایه‌ی اجتماعی در جهان و ایران
سرمایه‌ی اجتماعى حلقه مفقوده‌اى است براى پاسخ به این سؤال که چرا برخى از کشورهاى پیشرفته و برخى از کشورها عقب افتاده‌اند. مفهوم سرمایه‌ی اجتماعى در کنار سرمایه‌‌هاى مالى و انسانى قابل توضیح و تبیین است. تامپسون استاد دانشگاه انگلستان معتقد است دولتى که نتواند مهارت‌ها و دانش زمانش را توسعه دهد و از آن بهر ه بردارى کند توانایى توسعه را نخواهد داشت. بنابراین یکى از سرمایه‌ی‌‌ها، سرمایه‌ی‌ی انسانى، یعنى میزان آمار رشد تخصص، معلم، دانش و تکنو لوژى است. اما در عصر جدید فرانکفورتى‌ها و به ویژه هابرماس با نقد دنیاى صنعتى مى‌گویند که انسان محدود شده و در اختیار صنعت و تکنولوژى قرار گرفته است. در صورتى که تکنولوژى باید در خدمت انسان باشد. در کنار سرمایه‌ی انسانى سرمایه‌ی مادى و مالى نیز مطرح مى‌شود که انسان تنها با داشتن دانش نمى‌تواند به توسعه برسد و وجود منابع خام و منابع مالى نیز زمینه ساز توسعه است. اما در برخى کشورها از جمله ژاپن با وجود اینکه منابع خام و معدنى ندارند، اما پیشرفته هستند. در کشور کوبا که هیچ بى‌سوادى وجود ندارد اما عقب افتاده است. فرانسه بیش از دو میلیون بى‌سواد دارد اماپیشرفته است. اتیوپى در تحت استعمار هیچ کشورى نبوده است اما بسیار عقب افتاده است. کشورهاى اروپاى شرقى از خیل عظیم تکنولوژى برخوردارند اما در کل پیشرفته نیستند. پس یک حلقه مفقوده وجود دارد و آن سرمایه‌ی‌ی اجتماعى است. طى یک تحقیق علمى در دانشگاه نیویورک علت عقب ماندگى برخى از مناطق شهرى نسبت به دیگر مناطق و محله‌ها در آمریکا نبود خمیرمایه جامعه مدنى اعلام شده است. تشریک مساعى در کارها جهت افزایش سطح رفاه عمومى خمیر مایه جامعه مدنى را تشکیل مى‌دهد و همین خمیر مایه جامعه مدنى یک نوع سرمایه‌ی اجتماعى است اگر چه به تنهایى نمى‌تواند عامل توسعه باشد سرمایه‌ی مالى، سرمایه‌ی انسانى و سرمایه‌ی اجتماعى سه ضلع یک مثلث براى توسعه جوامع محسوب مى‌شوند.
در جوامع غربى هر فرد عضو ده‌ها گروه سیاسى، اجتماعى، فرهنگى، ادبى و. است و پایگاه اجتماعى افراد بواسطه تعلق به این گروه‌ها تبیین مى‌شود. در این گذار سرمایه‌‌هاى گذشته را نباید دور ریخت و نابود کرد اما شکلى پویاتر و نوین‌تر بایستى رشد کند. شوراها در صورت غیر ادارى آن جهت حل مسائل اجتماعى مفید هستند و به عنوان یک سرمایه‌ی اجتماعى تلقى مى‌گردد و این سرمایه‌ی اجتماعى نه فقط تابعى از تعدد شوراها و گروه‌هاى مردمى است بلکه عمق و ابعاد مثبت و منفى آن نیز مورد نظر است. اگر اعتبار و ارزش‌هاى لازمه به این گروه‌ها حاکم نباشد در جهت منفى به کار گرفته خواهند شد. همچنین بایستى از سرمایه‌‌هاى اجتماعى سنتى جامعه ایران حداکثر بهره گرفته شود. در محیط و بسترهاى ناسالم سرمایه‌ی اجتماعى شکل نمى‌گیرد. اعتماد به نظام‌هاى اقتصادى – اجتماعى وروابط خانوادگى لازمه و زیربناى شکل گیرى و تراکم سرمایه‌ی اجتماعى است. شوراها در این راستا به عنوان یک حرکت تازه، جالب و جامع است که اگر معمارى خوبى در چارچوب احزاب، گروه‌ها و سازمان‌هاى غیر دولتى داشته باشد به عنوان یک سرمایه‌ی اجتماعى با ارزش مى‌تواند مورد استفاده قرارمى گیرد (اخترمحققی، 1385، 121).
1-5- بیان مسئله
ایده‌ی سرمایه‌ی اجتماعی بر تمام محققین و متفکرین علوم اجتماعی تأثیر گذارده است البته این مفهوم به خاطر کاربرد‌های عملی اش توجه سیاستگذاران و دیگر علاقه مندان را به خود جلب کرده است در تمامی این رشته‌ها این ایده که روابط می‌توانند در نقش یک منبع عمل کنند، به کرات از طریق زمینه‌های تجربی متفاوت مورد بررسی قرار گرفته است البته ایده اهمیت شبکه‌های اجتماعی همراه با هنجارهایی که آن‌ها را در کنار هم نگه می­دارند ایده­ی جدیدی نیست. یک مثل قدیمی انگلیسی می‌گوید: «آن‌چه می‌دانید مهم نیست بلکه آن‌که می‌شناسید مهم است» بنابراین همان‌طور که عقل سلیم بر اهمیت شبکه‌ها صحه می‌گذارد، اهمیت شبکه‌ها و کلاً سرمایه‌ی‌ اجتماعی در علوم اجتماعی هم پذیرفته و تثبیت شده است.
نظریه‌ی سرمایه‌ی اجتماعی به طور ذاتی خیلی ساده است. ایده‌ی محوری آن را می‌توان در واژه‌ی «روابط» خلاصه کرد. اعضای جامعه با برقراری تماس با یکدیگر و پایدار ساختن آن‌ها قادر به همکاری با یکدیگر می‌شوند و به این طریق چیزهایی را کسب می‌کنند که به تنهایی قادر به کسب آن نمی­باشند. انسان‌ها از طریق مجموعه‌ای از شبکه‌ها به هم متصل می‌شوند و تمایل دارند که ارزش‌های مشترکی با سایر اعضای این شبکه‌ها داشته باشند (جان فیلد، 8،1388).
این ایده که سرمایه‌ی­ اجتماعی منافع مشهودی را به دارندگان آن باز می‌گرداند نیز به راحتی از طریق شواهد قابل بررسی است ولی از انجا که سرمایه‌ی اجتماعی دارای کاربردهای متفاوتی بوده و بدیهی است که سطح شواهد تحقیق از منطقه­ای به منطقه­ی دیگر یا از فرهنگی به فرهنگ دیگر می ­تواند متغیر باشد. بنابراین سرمایه‌ی‌ اجتماعی و ابعاد آن می‌تواند بر میزان گرایش به جرم افراد اثر منفی یا مثبت داشته باشد و از انجا که دانش­ آموزان از قشرهایی‌اند که ممکن است جامعه پذیری آن‌ها تحت تأثیر عوامل مختلف و گروه­های رسمی یا غیر رسمی مختلفی صورت گیرد و با گروه­های مختلفی از دوستان و. تعاملات اجتماعی داشته باشند. بنابراین مسئله این است که ابعاد مختلف سرمایه‌ی اجتماعی مثل شبکه‌های اجتماعی دانش آموزان، اعتماد اجتماعی آن‌ها و پذیرش هنجارهای اجتماعی و. چه اثری بر گرایش به جرم و بزهکاری در آن‌ها می‌شود؟ (صدیق سروستانی،1386، 244)
فوکویاما[1] در اثری که آن را پایان نظم نامیده است به کاهش فزاینه‌ی سرمایه‌ی‌ اجتماعی در کشورهای صنعتی اشاره می‌کند واز ان به عنوان «فروپاشی بزرگ» یاد می‌کند (فوکویاما،2000: 2). به نظر وی تاریخ زندگی بشر تاریخ تغییر و تحول در نظام هنجارهای اجتماعی است روند این تغییر با صنعتی شدن جوامع شدت گرفته و رد پاره‌ای از موارد چنان شتابان پیش رفته که به بوی زوال برخی از نهاد‌ها و سازمان‌های اجتماعی (مانند خانواده) برخاسته است. افزایش نرخ طلاق افزایش تعداد خانواده­های تک والدی و افزایش نرخ تولد کودکان نامشروع همه نشانه‌های محکم چنین زوالی‌اند در مورد جرم وجنایت هم تقریبا در همه‌ی کشورهای صنعتی به غیر از ژاپن شاهد افزایش نرخ انواع حرایم خشونت امیز از جمله قتل، آدم ربایی، سرقت، تجاوز در دو سه دهه‌ی اخیر پایان قرن بیستم هستیم تعدا د قتل در هر یک صدهزار نفر جمعیت در ایالات متحده در سال 1950تنها 5 نفر بوده که در سال 1994 به 9 نفر رسیده است نرخ جرایم علیه دارایی‌های مردم هم در سال 1960 حدود 190مورد در یکصد هزار نفر جمعیت بوده که در سال 1995 به نزدیک 450 مورد رسیده است دزدی خود رو در آمریکا در سال 1984 بیش از 1200 مورد در سوئد نزدیک به 1800 مورد در انگلستان بیش از 1600 مورد در المان حدود 1600 مورد در کانادا بیش از 1400 مورد در فرانسه بیش از 800 مورد و درذ ژاپن بیش از 200 مورد در هر یکصد هزار نفر جمعیت گزارش شده است (فوکویاما، 2000، 3).
میزان قتل در امریکا حدود دو برابر فرانسه و سه برابر کشورهایی چون انگلییس آلمان سوئد و ژاپن و میزان ادم ربایی در امریکا بسیار بیش‌تر از این تعداد است آدم ربایی در ایالات متحده بیش از 35 نفر در هر یکصد هزار نفر در سال است که حدود 10 برابر از انگلیس و ژاپن بیشتر است آزار جسمی و سواستفاده‌ی جنسی از کودکان هم در یکی دو دهه‌ی پایانی قرن 20 طبق گزارش امارهای رسمی چه در امریکا و چه سایر کشورهای صنعتی اروپای افزایش کاملا شتابانی داشته است (صدیق سروستانی ،1386، 246).
1-6- ضرورت و اهمیت تحقیق
مردمی بودن و مردمداری مانند شمشیر دو لبه است (غفاری و رمضانی،1388، 137) افراد علاوه بر آن­که می­توانند سرمایه‌ی اجتماعی خود را برای همکاری در جهت نیل به اهدافی که برای اعضای شبکه و اجتماع مفید هستند به کار برند، می­توانند آن را در جهت حصول مقاصدی که به لحاظ اجتماعی و اقتصادی مخرب هستند هم به کار گیرند. سرمایه‌ی‌ اجتماعی مخرب علاوه بر اینکه برای تحقق اهدافی که عموما نامطلوب هستند مورد استفاده قرار می‌گیرد اغلب از طریق روش های غیر قانونی از جمله «استفاده از زور یا خشونت یا فعالیت‌های غیر قانونی» تقویت می‌گردد. در مطالعه‌ای در باره‌ی دو کشور امریکای لاتین (گواتمالا وکلمبیا) مک ایوین و مرز خاطر نشان ساختند که اقلیت قابل توجهی از تمام سازمان‌های اجتماعی فقط برای اعضای خودشان منافعی تولید کرده و نسبت به دیگران اعمال خشونت نموده‌اند این سازمان‌ها شامل گروه های چریکی و مبارز، باندهای محله‌ای، باندهای مواد مخدر و گروه‌های مردمی مبارزه با جرم و بی نظمی بوده‌اند تقریباً از بین هر پنج سازمان عضویتی که بیشتر آن‌ها مرد سالار بودند یکی از آن‌ها خشونت امیز بود (غفاری و رمضانی، 1388، 140).
سرمایه‌ی اجتماعی را معمولاً مجموعه‌ای از هنجارهای نظم بخش دانسته‌اند که اعضای گروهی که همکاری و تعاون بین آن‌ها وجود دارد در آن سهیم‌اند پیوند اجتماعی، اعتماد، همبستگی گروهی، پایبندی به تعهدات و همیاری جز شاخص‌های عمده­ی سرمایه‌ی‌ اجتماعی محسوب می‌شوند. به این ترتیب سرمایه‌ی‌ اجتماعی به نحوی متناظر با نظم اجتماعی است افزایش آن تقویت نظم و کاهش آن حاکی از و جود انحرافات اجتماعی، جرم وجنایت، فروپاشی خانواده، مصرف مواد مخدر، خود کشی و امثال آن است. بنابراین چنانچه سرمایه‌ی‌ اجتماعی به معنی وجود هنجارهای رفتاری مبتنی بر تشریک مساعی باشد، کج­رفتاری‌های اجتماعی نیز نشانه­ی فقدان سرمایه‌ی‌ اجتماعی است (صدیق سروستانی، 1387، 245). از آنجا که پدیده‌های اجتماعی معمولاً متاثر از علل و عوامل خاص و تابع شرایطی مشخص است از این رو در این تحقیق اگر به بررسی رابطه‌ی دو متغیر مهم سرمایه‌ی‌ اجتماعی و گرایش به ارتکاب جرم پرداخته شود و نوع رابطه‌ی آن‌ها مشخص شود می‌توان به پیش بینی و کنترل پرداخت و از بسیاری از کج رفتاری‌های اجتماعی و رفتاری جلوگیری کرد و به تقویت سرمایه‌ی‌ اجتماعی در وجه مثبت آن پرداخت و از پیامدهای وجوه منفی سرمایه‌ی‌ اجتماعی پیشگیری کرد
1-7- هدف تحقیق
هر پژوهش در پی رسیدن به هدف هایی است که این پژوهش نیز در پی رسیدن به هدف­های زیر است:
هدف اصلی:
– تعیین رابطه­ بین سرمایه‌ی‌ اجتماعی و میزان گرایش به ارتکاب جرم در بین دانش آموزان دبیرستانی شهر گمیشان.
هدف‌های اختصاصی:

 

شناخت رابطه‌ی اعتماد بین گروهی دانش آموزان دبیرستانی شهر گمیشان و میزان گرایش به ارتکاب جرم در بین آن‌ها.
 

شناخت رابطه‌ی اعتماد برون گروهی دانش آموزان دبیرستانی شهر گمیشان و میزان گرایش به ارتکاب جرم در بین آن‌ها.
 

شناخت رابطه‌ی میزان عضویت در گروه‌ها و شبکه‌های دانش آموزان دبیرستانی شهر گمیشان و میزان گرایش به ارتکاب جرم در بین آن‌ها.
 

شناخت رابطه‌ی میزان رعایت هنجارهای اجتماعی و فرهنگی دانش آموزان دبیرستانی شهر گمیشان و میزان گرایش به ارتکاب جرم در بین آن‌ها.
 

شناخت رابطه‌ی میزان گرایش به رفتارهای جمعی مذهبی دانش آموزان دبیرستانی شهر گمیشان و میزان گرایش به ارتکاب جرم در بین آن‌ها.
 

شناخت تفاوت بین دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی شهر گمیشان در زمینه‌ی تأثیرسرمایه‌ی اجتماعی بر میزان گرایش به ارتکاب جرم و بزهکاری در بین آن‌ها.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:10:00 ق.ظ ]




کلمات کلیدی: شبکه‌های اجتماعی، فیس‌بوک، گوگل‌پلاس، اینستاگرام، روابط متقابل همسران، اعتماد، گفت‌وگو، انزواطلبی، عدم مشارکت‌جویی
1-1 مقدمه
یکی از مشخصه‌ های اصلی عصر اطلاعات، استفاده از بزرگ‌راه‌های اطلاعاتی است که از اینترنت به عنوان مهم‌ترین آن‌ها یاد می‌شود. در اینترنت این امکان برای انسان‌ها فراهم می‌شود تا بتوانند با وجود حضور فیزیکی در مکان‌های متفاوت، با طور همزمان با هم‌دیگر تعامل برقرار کنند. افراد از این طریق با انسان‌های دیگر در سراسر جهان مرتبط می‌شوند. از اینترنت به عنوان جدیدترین رسانه‌ی جمعی یاد می‌شود. این رسانه در ارتباطات انسانی، شیوه‌های جدیدی خلق کرده است.
نیاز انسان‌ها به برقراری ارتباط از یک سو،‌ و مدرن شدن جوامع و به دنبال آن کم شدن ارتباطات چهره به چهره از سوی دیگر، موجب شده است که افراد به اجتماعات مجازی روی آورند تا از این طریق به برقراری ارتباط با هم بپردازند. شکل تعاملات در دنیای مجازی با شکل این تعاملات در جهان حقیقی متفاوت است، ولی ماهیتا افراد هم در شبکه‌‌های اجتماعی حقیقی و هم در شبکه‌های اجتماعی مجازی به دنبال تامین نیازشان برای برقراری روابط اجتماعی هستند. همین روابط، سنگ بنای جامعه را تشکیل می‌دهد. انسان‌ها با حضور در اینترنت به انزوا روی نمی‌آورند بلکه فقط شکل ارتباطات آن‌ها از قالب سنتی (چهره به چهره) به قالبی مدرن (مجازی) تبدیل می‌شود.
در دنیای مجازی ابزارهای متفاوتی با هدف ایجاد و حفظ پیوندها و رابطه‌ها وجود دارد. از این میان می‌توان به چت‌روم‌ها، ایمیل، قابلیت گفت‌وگو در سایت‌های مختلف، گپ دیداری، شنیداری، نوشتاری و مهم‌تر از همه، شبکه‌های اجتماعی که در پژوهش حاضر مورد توجه قرار گرفته است، اشاره کرد.
شبکه‌های مجازی به این دلیل دارای اهمیت هستند که تمامی کارکردهای ارتباطی دنیای مجازی را در خود جا داده‌اند؛ ولی هدف از تشکیل هر شبکه‌ی اجتماعی با شبکه‌ی دیگر متفاوت است. بعضی از این شبکه‌ها دنبال مرتبط کردن متخصصان هر رشته با یکدیگر هستند و به این افراد امکان می‌دهند که به مبادله‌ی اطلاعات علمی با هم بپردازند. برخی دیگر، به دنبال ایجاد فرصت‌های شغلی برای افراد هستند و این مهم، از طریق مرتبط کردن افراد با هم میسر می‌شود. خلاصه‌ی کلام اینکه هدف ایجاد هر شبکه با شبکه‌ی دیگر متفاوت است، اما آنچه که مهم است این است که وجه اشتراک تمام این شبکه‌ها، مرتبط کردن افراد با هم‌دیگر است. افراد با عضو شدن در شبکه‌های اجتماعی می‌توانند با آشنایان و غریبه‌ها ارتباط برقرار کنند. کاربران امکان برقراری ارتباط با افراد گوناگون را پیدا می‌کنند.
با همه‌گیر شدن عضویت و فعالیت در شبکه‌های اجتماعی، این نگرانی وجود دارد که شبکه‌های اجتماعی موجب شوند کاربران به همان ارتباطات مجازی اکتفا کنند و به مرور از ارتباطات فضای واقعی دور شوند و روابط آن‌ها با افراد نزدیک‌شان، از جمله خانواده، تحت تاثیر روابط مجازی‌شان قرار بگیرد. توجه به پیامدهای منفی عضویت و فعالیت در شبکه‌های اجتماعی مجازی بر روابط همسران، و رابطه‌ی بین این فعالیت و روابط متقابل همسران، دست‌مایه‌ی اصلی تحقیق حاضر است.
1-2- بیان مسئله
تشکیل خانواده با ایجاد رابطه و پیوند بین دو جنس مخالف آغاز شده و عمدتا به تولید مثل می‌انجامد. سلامت خانواده و کمال آن، بستگی مستقیم به چگونگی روابط بین زن و شوهر دارد. ارتباط زناشویی را فرایندی است که در آن زن و شوهر به صورت کلامی و غیرکلامی مثل گوش دادن، حالات چهره، و ژست‌های مختلف با همدیگر به تبادل احساسات و افکار می‌پردازند (فاتحی‌زاده، احمدی، 1384: 111). خانواده پناهگاه انسان اجتماعی است و مامنی است که به دلخواه برگزیده می‌شود تا جایی برای آرامش باشد. وجوه منفی پدیدآمده از درون این نهاد، آثار مخرب زیادی دارد و ناهنجاری‌های اجتماعی بسیاری را ایجاد می‌کند. با وجود این متاسفانه نرخ از هم‌پاشیدگی خانواده‌ها افزایش بیش از انتظاری داشته است. شواهد موجود گویای این حقیقت است که همسران در عصر حاضر در برقراری ارتباط و داشتن زندگی زناشویی رضایت‌مند با مشکلات و ناهماهنگی‌های متعددی روبه‌رو هستند. احساس امنیت، آرامش و روابط صمیمانه به سستی گراییده است و کانون خانواده دستخوش فرآیندهای ناخوشایند شده است (برنشتاین، برنشتاین، 1382: 23). محققان بر این باورند وقتی کارکردهای خانواده از قبیل کارکردهای زیستی، اجتماعی، شناختی و عاطفی، یکی پس از دیگری آسیب ببیند، اعضای آن به تدریج احساس رضایت‌مندی خود را از دست می دهند. کاهش تدریجی رضایت‌مندی اعضای خانواده، ابتدا موجب گسست روانی و عاطفی و سپس اجتماعی و در نهایت منجر به واقعه‌ی حقوقی‌ای می شود که طلاق نام دارد.
در دوره‌ی حاضر، عوامل متعددی باعث سردی روابط زن و شوهر و پایین آمدن کیفیت زندگی زناشویی آن‌ها می‌شود. پژوهش حاضر در تلاش است به مسئله‌‌ی «فعالیت در شبکه‌های اجتماعی مجازی» به‌عنوان یکی از عواملی که می‌تواند بر روی روابط همسران تاثیرگذار باشد، بپردازد.
گزارش‌ها نشان می‌دهد که روابط اینترنتی می‌تواند به اعتماد میان همسران آسیب جدی وارد کرده و موجب اختلافات زناشویی شود (کوپر، 1997: 13). بنا به گفته‌ی زوج‌هایی که به خاطر مشکل چنین روابطی به درمان‌گران و مشاوران مراجعه کرده‌اند، این نوع روابط نیز همانند روابط عاشقانه و صمیمانه در دنیای واقعی، برای آن‌ها مهم و قابل توجه بوده است (آندروود، 2005: 7).
کامل‌ترین نوع روابط اینترنتی در شبکه‌های اجتماعی صورت می‌پذیرد. شبکه‌های اجتماعی نسل جدیدی از پایگاه‌هایی هستند که این روزها در کانون توجه کاربران شبکه‌های جهانی اینترنت قرار گرفته‌اند. هرکدام از این پایگاه‌ها، دسته‌ای از کاربران اینترنتی با ویژگی‌هایی خاص را گرد هم می‌آورند. شبکه‌های اجتماعی را گونه‌ای از رسانه‌های اجتماعی می‌دانند که امکان دستیابی به شکل جدیدی از برقراری ارتباط و به اشتراک‌گذاری محتوا در اینترنت را فراهم آورده‌اند (سلیمانی‌پور، 1389: 14).
شبکه‌های اجتماعی به افراد این امکان را می‌دهند تا یک پروفایل (صفحه) عمومی یا نیمه‌عمومی در اختیار داشته باشند تا از این طریق یکی از اعضای سایت باشند. افراد به مرور شروع به یافتن دوست می‌کنند تا از این طریق با آن‌ها ارتباط برقرار کنند و اطلاعات خود را با آنها به اشتراک بگذارند (الیسون و بوید، 2008: 211)
شبکه‌های اجتماعی مجازی به کاربران خود این امکان را می‌دهند که بدون نیاز به ارائه‌ی اطلاعات واقعی درباره‌ی خود، به عضویت آن‌ها درآیند. این گمنامی برای افراد آزادی عمل فراوانی به دنبال دارد؛ از جمله اینکه کاربران در این شبکه‌ها به خوداظهاری روی می‌آورند، به این معنا که خود واقعی‌شان را افشا می‌کنند و مطالب مربوط به امیال و آرزوها، طرز تفکر و زندگی خصوصی خود را به اشتراک می‌گذارند. همچنین افراد در فضای مجازی این امکان را دارند که خودهای جدید ساخته و آن‌ها را به دیگران معرفی کنند؛ خودهایی که ساخته و پرداخته‌ی ذهن شخص هستند و شباهتی با خود واقعی او ندارند. ناشناخته بودن به افراد کمک می‌کند تا اعتماد بیشتری به هم پیدا کنند. افراد با به اشتراک گذاشتن علایق و سلایق خود، می‌توانند دوستان جدیدی بیابند، ضمن اینکه ارتباط با دوستان گذشته‌شان را حفظ و یا تقویت کنند. همچنین افراد در این شبکه‌ها سعی می‌کنند خود را بهتر از آنچه که هستند جلوه دهند.
با توجه به جذابیت‌های ذکر شده برای شبکه‌های اجتماعی، و با در نظر گرفتن گستردگی روزبه‌روز شبکه‌های اجتماعی و سهولت دسترسی به آن‌ها، این شبکه‌ها مخاطبان جوان بسیاری را به خود جذب کرده‌اند. بر طبق آمار سایت اینترنت‌وورلداستتس در تاریخ 31 دسامبر 2013، جمعیت جهان بیش از هفت میلیارد و صد و هفتاد میلیون نفر است؛ دو میلیارد و هشتصد میلیون نفر در دنیا، یعنی 39 درصد جمعیت جهان کاربر اینترنت هستند. ضریب نفوذ استفاده از اینترنت در جهان به 32.7 درصد رسیده است. سایت استتیستا آمار کاربران فعال شبکه‌های اجتماعی پرطرفدار جهان را تا ژوئن 2014 به این ترتیب گزارش می‌کند: فیس‌بوک یک میلیارد و دویست و هشتادهزار نفر، گوگل پلاس 343 میلیون نفر، لینکدین 300 میلیون نفر و توییتر 255 میلیون نفر.
بنا به اعلام سایت اینترنت‌وورلداستتس، در منطقه‌ی خاورمیانه، تا تاریخ 31 دسامبر 2013، 103 میلیون نفر کاربر اینترنت وجود داشته که 45 میلیون از این تعداد، کاربران ایرانی هستند. ایران با داشتن این تعداد کاربر اینترنت، رتبه‌ی نخست را در خاورمیانه دارد و عربستان سعودی با داشتن 16 میلیون کاربر، با اختلاف بسیار زیاد از ایران، در رتبه‌ی دوم قرار دارد. به دلیل فیلتر بودن فیس‌بوک در ایران و اقدام متقابل فیس‌بوک در حذف نام ایران از لیست کشورهایی که به آن‌ها خدمات می‌دهد، امکان یافتن آمار دقیق کاربران ایرانی این شبکه‌ی اجتماعی امکان‌پذیر نیست، اما آمارهای غیررسمی از وجود بیش از 2 میلیون کاربر فعال و حرفه‌ای فیس‌بوک در ایران، و 12 تا 17 میلیون کاربر ‌نیمه‌فعال حکایت دارد.
حضور مستمر کاربر در شبکه‌های اجتماعی، باعث تقویت روابط او با دوستان مجازی و کاهش روابط در دنیای حقیقی می‌شود. این افراد، وقت گذراندن در فضای مجازی را جایگزین زمانی که باید با دوستان و خانواده‌ی خود بگذرانند می‌کنند. گاهی فرد آن‌چنان به فعالیت در شبکه‌ی اجتماعی و ارتباط با دوستان مجازی خو می‌کند که ترجیح می‌دهد بیشتر در فضای مجازی و با دوستان مجازی ارتباط داشته باشد تا با افرادی که از نظر فیزیکی به او نزدیک هستند، مثل همسر و اعضای خانواده.
نکته‌ی مهم دیگر این است که تفاوت کیفیت روابط در جهان مجازی و جهان حقیقی، باعث شده ارتباط گرفتن با جنس مخالف در فضای مجازی عادی‌تر و البته آسان‌تر باشد. تغییر سبک رابطه با جنس مخالف در فضای مجازی، این نوع رابطه را ساده‌تر و مخفیانه‌تر کرده است. ارتباط با جنس مخالف در فضای مجازی، امری است که به نسبت ارتباط با جنس مخالف در فضای واقعی، ساده‌تر، پیش پاافتاده‌تر، معمول‌تر و حتی اجتناب ناپذیرتر می کند. به سختی می‌توان فردی را یافت که در شبکه‌ی اجتماعی اینترنتی فعالیت کند و دوستانش همه هم‌جنس او باشند. حتی فردی که در فضای حقیقی، تنها با دوستان همجنس خود معاشرت دارد نیز چنین نکته‌ای را به ندرت در فضای مجازی رعایت می‌کند؛ یعنی کمتر به رابطه‌ی صرف با هم‌جنسانش پایبند است. به گفته‌ی محمدصادق افراسیابی، 45.2 درصد از زنان و 25.2 درصد از مردان معتقدند عضویت در شبکه‌ی اجتماعی کلوب این امکان را برای اعضا فراهم ساخته که در شرایط راحت‌تری نسبت به فضای واقعی با جنس مخالف ارتباط دوستانه برقرار کنند (افراسیابی، 1392: 3).
جذابیت شبکه‌های اجتماعی از یک سو و سهولت فعالیت در این شبکه‌ها از سوی دیگر، سبب می‌شود تا بررسی رابطه بین عضویت و فعالیت در این شبکه‌ها و تغییرات مربوط به زندگی خانوادگی جوانان عضو، به عنوان یک پرسش جدی برای پژوهشگران حوزه‌ی جامعه‌شناسی و ارتباطات مطرح شود. محمدصادق افراسیابی، می‌گوید بیشتر شرکت‌کنندگان در پژوهش او اذعان کرده‌اند که برای استفاده‌ی بیش از حد از اینترنت برای فعالیت در شبکه‌های اجتماعی، مورد اعتراض سایر اعضای خانواده قرار گرفته‌اند (افراسیابی، 1392: 3).
هر چیزی که موجب عدم توجه یک طرف به طرف دیگر بشود، می تواند محبت را میان آن دو بکشد یا در محبت رخوت ایجاد کند. حضور مستمر در شبکه‌های اجتماعی و داشتن ارتباط دائمی با دوستان مجازی هم می‌تواند به عنوان یکی از عوامل کم‌توجهی همسران به هم‌دیگر تلقی شود. بیشتر کاربران معتقدند چون ارتباط رودررویی در این فضا وجود ندارد و آن‌ها احتمالا هرگز دوستان خود را ملاقات نمی‌کنند، ارتباط با افراد دیگر، به‌خصوص دوستانی از جنس مخالف، خالی از اشکال است. در حالی که ارتباط با افراد ناهمجنس، و احتمالا شکل گرفتن روابط صمیمی و یا عاطفی توسط یکی از همسران در شبکه‌های اجتماعی، اتفاقی است که در شبکه‌های اجتماعی عادی است و می‌تواند برای زندگی مشترک فرد خطرآفرین باشد. رابطه‌ی فرد با دوستان در شبکه‌های اجتماعی مجازی، هرچند رودررو نیست اما مضر است، زیرا با فراهم کردن امکان ارتباط آسان کاربر با دوستان ناهمجنس، فرد را در یک فضای هیجانی قرار می‌دهد و موجب می‌شود به جای آن‌که هیجان و عواطف خود را صرف ارتباط با همسر خود بکند، این هیجانات را صرف افراد دیگر کرده و در خارج از دایره‌ی زندگی زناشویی سرمایه‌گذاری کند. نتیجه این فرآیند، تحت تاثیر قرار گرفتن زندگی زناشویی خواهد بود.
به دلیل مجازی بودن رابطه‌ها در شبکه‌های اجتماعی، این روابط، حساسیت‌برانگیزتر از روابط حقیقی هستند. افراد نسبت به این نوع روابط همسرانشان حساسیت بیشتری نشان می‌دهند. نتایج پژوهش گراهال نشان می‌دهد میان زمان سپری شده در فیس بوک و ایجاد حس حسادت در روابط افراد، رابطه‌ای مستقیم وجود دارد. ممکن است پیام زننده‌ای که فردی روی صفحه‌ی شما ثبت کرده است، سبب رنجش و حسادت همسرتان شود؛ این می‌تواند آغاز جدایی باشد (گراهال، 2008). بر اساس پیمایش آکادمی آمریکایی وکلای ازدواج در آمریکا، از هر پنج مورد طلاق، یک مورد به خاطر فیس‌بوک صورت گرفته است. همچنین بر اساس این پژوهش، در موارد منجر به طلاق، 80 درصد وکلا برای گردآوری شواهدشان از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند. هر پیام زننده، عکس یا اطلاعات شخصی که فرد در فیس بوک ثبت کرده باشد می‌تواند سند خیانت او تلقی شده و علیه او استفاده شود. امروزه فیس بوک به دلیل فراهم آوردن فضایی برای دیدار پنهانی عاشقان پیشین ، سبب افزایش آمار طلاق شده است (داس، 1991: 127). مارلین ماهو، نیز معتقد است خیانت در دنیای مجازی وقتی رخ می‌دهد که فردی با وجود داشتن همسر، از اینترنت یا رایانه به عنوان وسیله‌ای برای زیر پا گذاشتن پیمان‌ها، به ویژه تعهدات جنسی استفاده کند (ماهو، 2002).
باومن با مطرح کردن پدیده «عشق سیال» مدعی شده است دوستی‌های اینترنتی بین زنان و مردان بسیار متفاوت از دوستی‌هایی است که به واسطه‌ی سایر رسانه‌ها انجام می‌شود. به نظر او این دوستی‌ها به‌دلیل ماهیت مجازی و دروغین آن‌ها به شدت زندگی بشریت را تهدید می‌کنند. او از اینکه مفهوم سنتی وفاداری و عشق واقعی تضعیف شده‌ است ابراز نگرانی می‌کند.
مسئله‌ی تحقیق حاضر، بررسی این نکته است که با توجه به افزایش میزان ارتباطات مجازی افراد، و همچنین با در نظر گرفتن ویژگی‌های خاص روابط مجازی، این نوع از روابط چه تاثیری بر روابط متقابل همسران داشته‌اند. تعداد بالای کاربران اینترنت و شبکه‌های اجتماعی در ایران که اکثرا جوان هستند، بررسی این تاثیر را ضروری کرده است. فعالیت در شبکه‌های اجتماعی، برای قشر جوان جذابیت بیشتری دارد، و باعث گسترش ارتباطات دوستانه‌ی آن‌ها و برقراری روابط با طیف وسیعی از افراد مختلف می‌شود. اکثر جوانان این روزها حداقل در یک شبکه‌ی اجتماعی عضو هستند و فعالیت دارند و حضور در این شبکه‌ها، در کشور ما به یکی از ویژگی‌های اصلی نسل جوان تبدیل شده است. به دلیل مجازی بودن ماهیت روابط در شبکه‌های اجتماعی، کاربران حساسیت کمتری روی انتخاب دوستان‌شان دارند و معمولا تعداد زیادی دوست از هر دو جنس، در میان فهرست دوستان‌شان دیده می‌شود. قشر دانشجو، به ویژه دانشجویان مقطع تحصیلات تکمیلی که به خاطر انجام فعالیت‌های پژوهشی دسترسی دائمی به اینترنت دارند، و معمولا جوان هستند و اینترنت برای آن‌ها جذاب نیز هست، از اعضای مهم و فعال شبکه‌های اجتماعی تلقی می‌شوند. این افراد در سن تاهل قرار دارند و عموما متاهل و در سال‌های ابتدایی زندگی مشترک هستند؛ یعنی دورانی که زندگی مشترک هنوز نوپا و در معرض خطر است و حساسیت همسران روی هم‌دیگر، و همچنین روی افرادی که همسر با آن‌ها ارتباط دارد بیشتر است. بنابراین مسئله‌ی یاد شده در بین این قشر محسوس‌تر و تبعات احتمالی آن بیشتر است.
برخی از شبکه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک، گوگل‌پلاس و اینستاگرام، به نسبت شبکه‌های اجتماعی دیگر، در حال حاضر طرفداران بیشتری دارند و افراد زیادی در آن‌ها عضو بوده و فعالیت می‌کنند. رشد روزافزون شبکه‌های اجتماعی در اینترنت و عضویت و فعالیت در این شبکه‌ها، سبک زندگی افراد عضو را تحت تاثیر قرار می‌دهد و به نظر می‌رسد این تغییر سبک زندگی می‌تواند باعث شود زندگی‌های خانوادگی نیز تحت تاثیر روابط مجازی افراد قرار گیرد. وجود این تاثیرپذیری در صورتی که تایید شود، قابل تامل و مستلزم سیاست‌گذاری است. در مطالعات جدید در مورد وضعیت خانواده‌ها، به تاثیر فعالیت در شبکه‌های اجتماعی بر روابط همسران کمتر پرداخته شده است و این توجه، ضروری به نظر می‌رسد. مسئله‌ی اصلی تحقیق حاضر نیز بررسی این است که آیا فعالیت در شبکه‌های اجتماعی تاثیری بر روابط همسران گذاشته است یا خیر.
1-3- ضرورت و اهمیت تحقیق
بر اساس آمارهای ارائه شده در طرح مسئله و همچنین شواهد تجربی، می‌توان این نتیجه را گرفت که تعداد کاربران اینترنت و شبکه‌های اجتماعی مجازی در جهان به طور روزانه قابل افزایش است. بنابر یافته‌های تحقیق شرکت کانویو، 58 درصد از پاسخگویان گفته‌اند که از شبکه‌ی اجتماعی فیس‌بوک، 37 درصد از گوگل پلاس، 14 درصد از کلوب (شبکه‌ی اجتماعی داخلی در ایران)، 12 درصد از توییتر و 12 از لینکدین استفاده می‌کنند. حدود یک‌سوم افراد مزبور هم گفته‌اند که روزانه دست کم یک ساعت از وقت خود را صرف رسانه‌های اجتماعی اینترنتی می کنند. بر اساس اظهارات عضو هیئت مدیره‌ی این شرکت، ایرانیان بالاترین تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان محتوا در منطقه هستند. یک‌سوم از پاسخ‌گویان این تحقیق اذعان کرده‌اند فناوری‌هایی مانند رسانه‌های اجتماعی موجب کم‌رنگ شدن ارتباط میان اعضای خانواده‌ها شده است؛ چرا که افراد، وقت خود را به طور روزافزون صرف فعالیت‌های آنلاین و مجازی می‌کنند.
آمار و نتایج ارائه شده حاکی از آن است که افزایش تعداد کاربران فیس‌بوک و گذران وقت فراوان توسط جوانان در این فضا، در رابطه با ایرانیان هم صدق می‌کند. بر اساس یافته‌های طرح ایران و اینترنت، حدود 32 درصد از کاربران جوان اینترنت عضو فیس‌بوک هستند که این مورد بیان‌گر اقبال جوانان به این شبکه‌ی اجتماعی مجازی است (باستانی و همکاران، 1390).
هر فردی نزدیک‌ترین رابطه را با اعضای خانواده‌اش دارد و معمولا اوقات فراغت خود، یعنی اوقاتی که به کار یا درس مشغول نیست را با اعضای خانواده‌اش می‌گذراند. بنابراین اعضای خانواده‌ی یک فرد، بیشترین آسیب را از فعالیت او در شبکه‌های اجتماعی می‌بینند و احتمالا بیشترین واکنش را نیز خواهند داشت. این استفاده‌ی زیاد تا جایی پیش می‌رود که می تواند روابط خانوادگی فرد را تحت تاثیر قرار داده و دچار تزلزل کند: افرادی که به میزان زیادی از اینترنت استفاده کرده‌اند، خود اظهار داشته‌اند که روابط خانوادگی‌شان دچار آفت و اختلال شده؛ اما روابط دوستانه‌ی آنها، بهتر و گسترده‌تر شده است (فیضی، 1384: 22).
یافته‌ها و نتایج تحقیقات کراوت و همکارانش نیز گواهی بر این نگرانی‌هاست. کراوت مدعی شد که استفاده از اینترنت موجب کاهش ارتباط فرد با خانواده‌اش و کوچک شدن حلقه‌ی اجتماعی پیرامون او و افزایش احساس تنهایی و افسردگی می‌شود (کراوت و همکاران، 1998: 374).
الیزابت بات، از نظریه‌پردازان مشهور نظریه‌ی شبکه است. بر اساس تحقیق خانم بات مشخص شد که چگونگی روابط همسران در خانواده، به رابطه‌ی زوج‌ها با محیط اجتماعی و حمایت‌هایی که از گروه‌های اجتماعی دریافت می‌کنند، بستگی دارد. اگر آن‌ها از پشتیبانی گروه‌های دیگر برخوردار باشـند، نیاز کمتـری بـه روابـط زناشـویی خواهند داشت. اگر این کمک‌ها و پشتیبانی‌ها نباشد، زن و شوهر به یکـدیگر وابسـتگی متقابـل می‌یابند (بات، 1373: 69).
در دسترس بودن سخت‌افزارهای اینترنتی مانند گوشی‌های موبایل، رایانه‌های کوچک قابل حمل و تبلت‌ها، و همچنین گسترش زیرساخت‌های شبکه‌ی جهانی اینترنت در کشور ما، باعث شده که شمار کاربران اینترنت روز‌به‌روز افزایش پیدا کند. در این میان، فعالیت‌ در شبکه‌های اجتماعی، سهم بزرگی از وقت کاربران اینترنت را به خود اختصاص می‌دهد. کاربران نه فقط در مدت‌زمانی که در خانه یا محل کار حضور دارند، بلکه در زمان تردد در مسیر بین خانه و محل کار و حتی در سفر، به راحتی می‌توانند از اینترنت استفاده کرده و حساب‌های کاربری خود را در شبکه‌های اجتماعی چک کنند. عاملی معتقد است شبکه‌ای شدن جامعه‌ی امروز، معنای همه‌چیز و هرچیزی را مورد بازاندیشی قرار داده و مفاهیم تازه‌ای نیز ایجاد کرده‌ است: اقتصاد، فرهنگ، اجتماع و حتی مفاهیم عام‌تری همچون مکان و زمان نیز در این فرآیند دگرگون شده یا همچنان در حال دگرگونی هستند (عاملی، 1388: 4).
افراد در فضای مجازی، روابطی متفاوت با روابط در فضای حقیقی را تجربه می‌کنند. شبکه‌های اجتماعی اینترنتی به دلیل مجازی بودنشان و اینکه افراد را رو در روی هم قرار نمی‌دهند، اقتضائات خاص خودشان را دارند. روابط در این فضاها صمیمی‌تر، دوستانه‌تر و بی‌پرده‌تر است. افراسیابی در این باره می‌گوید میان عضویت در شبکه‌های اجتماعی اینترنتی، با مقوله‌هایی نظیر چگونگی ارتباط با جنس مخالف و شیوه‌ی محاورات اعضا در محیط بیرونی ارتباط وجود دارد. بنابراین می‌توان گفت میان عضویت در شبکه‌های اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی جوانان، ارتباط وجود دارد (افراسیابی، 1392: 7).
گوشی‌ها و سیم‌کارت‌های موجود در بازار، این روزها امکان استفاده از اینترنت را در هرجا و هر زمان برای کاربران فراهم کرده‌اند. بسیاری از جوانان هنگامی که در خانه و در کنار اعضای خانواده‌شان قرار دارند، همزمان در شبکه‌های اجتماعی نیز فعالیت می‌کنند و دوستان‌ مجازی‌شان را در جریان مسائل مختلف زندگی‌شان و گاه حتی مسائلی که در خانه و در حریم خصوصی‌شان می‌گذرد، قرار می‌دهند.
این در حالی است که داشتن منافع، دل‌مشغولی، و حتـی سـرگرمی‌هـای مشـترک، ارتقـای میزان یکـدلی و هم‌فکری را به همراه خواهد داشت. تقویت این امر در میان زن و شوهر موجب افزایش رضـایت از زندگی مشترک می‌شود و بی‌توجهی به آن، جز هدایت امـواج بیگـانگی و سـردی بـه کـانون خانواده، نتیجه‌ای نخواهد داشت (فسائی، ملکی‌پور، 1392: 8).
اصل اساسی در ازدواج، مودت و گرمی روابط و وجود محبت است که به وسیله ایجاد ارتباط و سخنان مهرآمیز محقق می شود و ابزاری مثل اینترنت که توجه زن و مرد را از همدیگر منحرف کرده و به دیگران مشغول می‌کند، می‌تواند در رابطه‌ی زن و مرد اختلال ایجاد کند. سکوت بین زن و شوهر و عدم توانایی آن‌ها برای ایجاد فضای گفت‌وگوی مشترک، به نحوی از انحا، از جمله به خاطر فعالیت اینترنتی، از مشکلات جدید خانواده‌ها است.
شبکه‌های اجتماعی ابزارها و امکاناتی را در اختیار کاربران قرار می‌دهند تا آنها بتوانند تصاویر و ویدئوهای شخصی خود را در صفحات خود قرار دهند. کاربران به راحتی می‌توانند اطلاعات شخصی خود را در این شبکه‌ها به اشتراک بگذارند. افرادی که این محتوای شخصی در دسترس‌شان قرار می‌گیرد، همیشه افراد آشنا و مورد اعتماد نیستند. علاوه بر این، کاربران نیز می‌توانند از اطلاعات شخصی کاربران دیگر باخبر شوند و در جریان جزئی‌ترین فعالیت‌ها، افکار و احساسات، و حتی موقعیت مکانی آنها قرار بگیرند. به عبارت دیگر، هر کاربری علی‌رغم اینکه در خانه و در فضای خانوادگی و خصوصی خود قرار دارد، می‌تواند با هزاران هزار کاربر دیگر که کیلومترها از او دور هستند ارتباط بگیرد و اطلاعاتی را به اشتراک بگذارد.
چنین حجم وسیعی از روابط مجازی که گاهی خصوصی‌ترین احوال فرد را به دیگران منتقل می‌کند، ممکن است رابطه‌ی خانوادگی فرد را تحت تاثیر قرار دهد. با گسترش تعداد کاربران شبکه‌های مجازی، نوع جدیدی از روابط هم تعریف شده است؛ دوست‌یابی و ازدواج اینترنتی از همین دسته روابط جدید هستند. بنابراین می‌توان گفت که روابط خانوادگی افراد هم تحت تاثیر گسترش شبکه‌های اجتماعی اینترنتی قرار گرفته است. تحقیق حاضر در نظر دارد بررسی کند که فعالیت افراد متاهل در شبکه‌های اجتماعی، آیا تاثیری بر روابط متقابل این افراد با همسرانشان دارد یا خیر، و در صورتی که وجود این تاثیر تایید می‌شود، آیا تغییری مثبت قلمداد می‌شود یا منفی.
1-4- پرسش‌های پژوهش:
پرسش اصلی:
آیا فعالیت در شبکه‌های اجتماعی، روابط متقابل همسران را تحت تاثیر قرار می‌دهد؟

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:09:00 ق.ظ ]




ضرورت تحقیق. 5
 

اهداف تحقیق 6
 

سوالات تحقیق 7
 

تعریف مفاهیم . 8
فصل دوم – پیشینه ، مباحث و چارچوب نظری تحقیق

 

مقدمه 10پیشینه تحقیق 10
2-1-1- تحقیقات داخل کشور 10
2-1-2- تحقیقات خارج از کشور 18

 

مباحث و چارچوب نظری. 19
2-2-1- مروری بر تغییرات خانواده 19
2-2-2-مروری بر تغییرات قدرت در خانواده ایرانی. 23
2-2-3- تعریف قدرت 25
2-2-4- تئوریهای قدرت 27
2-2-5- ساختار قدرت در خانواده. 28
2-2-6- تئوریهای ساختار قدرت در خانواده. 32
2-2-6-1- تئوری منابع 32
2-2-6-2- تئوری تفکیک نقش ها 33
2-2-6-3- دیدگاه فمینیسم. 35
2-2-6-4- نظریه سیستمی 39
2-2-6-5- گیدنز 42
2-2-6-6- کاستلز. 42
2-2-7- جمع بندی نظریه های جایگاه زن در هرم قدرت خانواده . 44
2-2-8- پیامدهای ارتقاء جایگاه زن در هرم قدرت خانواده. 46
2-2-9- جمع بندی و چارچوب نظری. 47
2-2-10- مدل نظری تحقیق 48
2-2-11- فرضیات. 49
فصل سوم – روش تحقیق
3- مقدمه. 51
3-1- نوع تحقیق 51
3-2- جامعه آماری 51
3-3- حجم نمونه و شیوه نمونه گیری. 51
3-4- تعریف نظری و عملیاتی متغیرها 53
3-5- اعتبار و روایی. 54
3-6- تکنیک  های تجزییه و تحلیل 55
فصل چهارم – یافته ها
4- مقدمه. 57
4-1- آمار توصیفی 57
4-1-1- متغیرهای جمعیت شناختی ، منابع ارزشمند (متغیرهای مستقل) 57
4-1-2- متغیر وابسته. 67
4-2- آمار استنباطی. 71
4-2-1- آزمون فرضیه ها 71
فصل پنجم – نتیجه گیری
5- مقدمه. 78
5-1- خلاصه تحقیق . 78
5-2- بحث و نتیجه گیری 82
5-3- پیشنهادات 83
5-4- محدودیت های تحقیق 85
5-5- پیشنهاد برای تحقیقات آتی 85
منابع 86
چکیده
خانواده یکی از دیرپاترین نهادهای اجتماعی است و به عقیده بسیاری از صاحبنظران،تاریخی به قدمت حیات اجتماعی دارد. با توجه به تغییرات صورت گرفته در خانواده ایرانی،تا حدود زیادی ساختار قدرت درون خانواده تغییر یافته است. کمتر مردان در مرکز تصمیم گیریهای خانواده و جامعه اند.آنها در کنار زنان و دیگر اعضای خانواده درامور متعدد تصمیم گیری می کنند.بدین لحاظ در بیشتر مواقع برای محققان خانواده در دوره جدید این پرسش مطرح می شود که توزیع قدرت در خانواده (ایرانی)چگونه است؟آیا ساختار سنتی (پدر سالاری )وجود دارد یا اینکه صورتهای جدید ایجاد شده است؟با توجه به اینکه بخش بزرگی از زنان امروزه تحصیلکرده و شاغل بوده و دارای درآمد اختصاصی می باشند،حال مسأله تحقیق این است که؛آیا درآمد زن تأثیری بر ساختار توزیع قدرت در خانواده دارد؟برای سنجش این موضوع از نظریه های جامعه شناسی منابع ارزشمند،تفکیک نقش ها،سیستم ها ،گیدنز و کاستلز استفاده شده است. جامعه آماری زنان متأهل شهر ورامین و حجم نموه 386 نفر بوده که به شیوه احتمالی طبقه ایی شناسایی شده اند. از مهم ترین یافته تحقیق می توان به تأثیر درآمد زنان بر شکل گیری نوع خاصی از توزیع قدرت اشاره کرد که در حوزه های اوقات فراغت و رفت و آمد خانوادگی زنان قدرت مستقل دارند. در حوزه تربیت فرزندان قدرت مشارکتی است و در حوزه تصمیم های اقتصادی نیز قدرت سمت و سوی قطبی پیدا می کند. یعنی خانم های شاغل مستقل و آقایان نیز مستقل عمل می کنند.
کلید واژه ها :ساختار قدرت در خانواده،تغییرات خانواده،منابع ارزشمند،قدرت
1-مقدمه
خانواده یکی از دیرپاترین نهادهای اجتماعی است و به عقیده بسیاری از صاحبنظران، تاریخی به قدمت حیات اجتماعی دارد.در واقع هر خانواده را باید خشت بنای جامعه، کانون اصلی حفظ سنت، رسوم،ارزشهای والا و مورد احترام، شالوده مستحکم مناسبات پایدار اجتماعی و روابط خویشاوندی مبدأ بروز عواطف انسانی کانون صمیمانه‌ترین روابط میان افراد و مهد پرورش فکر ، اندیشه ،اخلاق و تعالی روح بشر به حساب آورد.
شاید خانواده به لحاظ همین نقشی که در زندگی بشر ایفا می‌کند،همواره یکی از موضوعات مورد علاقه اندیشمندان اجتماعی بوده و هر یک به فراخور تخصص و زمینه فکری خویش به اندیشه و پژوهش در ابعاد مختلف آن پرداخته‌اند.موضوع چگونگی توزیع قدرت در خانواده از مباحث  مورد علاقه مردم شناسان و جامعه شناسان بوده و می باشد.مردم شناسان خانواده های اولیه را در دوران کوتاهی زن سالار و در دوران بعدی را مردسالار نامیده اند. امروزه جامعه شناسان با توجه به فرایند صنعتی شدن و شاغل شدن خانم ها و به تبع آن کسب درآمد  در خصوص توزیع قدرت از هرم قدرت چندگانه در خانواده نام می برند که در آن والدین و فرزندان سهم دارند. با توجه به تحولات مذکور این تحقیق در نظر دارد،ساختار قدرت در خانواده های ورامین مورد مطالعه قرار دهد.
1-1-بیان مساله
در طول تاریخ، قدرت در خانواده گاه به مرد و گاهی به زن تفویض شده و پدرسری و مادرسری شکل گرفته است.در گذر زمان،پدر یا مادر نقش‏های متنوعی یافتند و به‌تبع آن، قدرتی عظیم را از آن خویش ساختند.اما تفاوت در این بوده که خانواده مادرسر شیوع کمتری داشته است(ساروخانی، 1384).
جامعه امروزی ایران با آنچه که در حدود 150 سال پیش بود،تفاوت‌های آشکاری پیدا کرده است. این تفاوتها در تمام شئون زندگی به چشم می‌خورند. شرایط زندگی شهری با پیچیدگی‌های خود بر روابط میان افراد حاکمیت دارد. سازمان‌ها و نهادهای جدید بوجود آمده‌اند و شرایط زندگیزنان با آنچه که در قبل بود قابل مقایسه نیست. آمارهای زنان تحصیلکرده روز به روز بیشتر می شود.بخشی از زنان متأهل امروزه شاغل می باشند و دارای درآمد مستقل می باشند. شکل خانواده از گسترده به هسته‌ای تغییر یافته و افکار جدید در مورد اعضای جامعه گسترش یافته است.با وجود این دگرگونی‌ها برخی عدم تعادل ها در عرصه اجتماعی و خانواده وجود دارد.برخی نگرش‌های سنتی در خصوص،جنسیت ،پایگاه اجتماعی زن و توزیع قدرت همچنان وجود دارد.تداوم این نگرش های سنتی به خصوص در مورد توزیع قدرت در خانواده،خود محوری و خودرأیی به جای مشورت و همفکری می تواند،تأثیرات سویی بر نگرش های کودکان و فرایند مردم سالاری و توسعه شود. بررسی ها و مشاهدات جامعه شناسانه،امروزه نشانگراین امر است،هرچند در برخی خانواده ها همچنان پدرسالاری وجود دارد،اما پدیده جدیدی به نام خود رأیی و تک رأیی زنان و نوجوانان در حال شکل گیری می باشد،که عده ای آن را فرزند سالاری و زن سالاری جدید می نامند(مهدوی،1382و گروسی 1387).
خود رأیی و خود محوری یا استبداد از سوی هر کدام از اضلاع خانواده پدر،مادر یا فرزندان با اصول علمی،مبانی انسانی و اسلامی سازگار نمی باشد.
با توجه به تغییرات صورت گرفته در جامعه و خانواده در جهان و ایران ،تا حدود زیادی ساختار قدرت درون خانواده تغییر یافته است. کمتر مردان در مرکز تصمیم گیریهای خانواده و جامعه اند.آنها در کنار زنان و دیگر اعضای خانواده درامور متعدد تصمیم گیری می کنند.بدین لحاظ در بیشتر مواقع برای محققان خانواده در دوره جدید این پرسش مطرح می شود که توزیع قدرت در خانواده (ایرانی)چگونه است؟آیا ساختار سنتی (پدر سالاری )وجود دارد یا اینکه صورتهای جدید ایجاد شده است؟
با توجه به اینکه بخش بزرگی از زنان امروزه تحصیلکرده و شاغل بوده و دارای درآمد اختصاصی می باشند،حال مسأله تحقیق این است که؛آیا درآمد زن تأثیری بر ساختار توزیع قدرت در خانواده دارد؟از این رو مسأله تحقیق، این است که توزیع قدرت در خانواده های شهر ورامین چگونه است؟
1-2-ضرورت تحقیق
          خانواده ازجایگاه رفیعی درحیات اجتماعی برخوردار است چرا که از یک سو نخستین گروهی است که ازآن برمی خیزیم و در درون آن بادنیا آشنا می شویم و از سوی دیگر ، بیشترین تأثیر را بر کودک که دوران اولیه حیات را می گذراند وارد می سازد و این تأثیر تا پایان حیات پایایی دارد ؛ دوم آنکه از روزنه حیات اجتماعی هرگز جامعه ای به سلامت دست نمی یابد، مگر آنکه از خانواده هایی سالم برخوردار باشد.
چگونگی توزیع و نحوه اعمال قدرت در شکل‏گیری و رشد شخصیت افراد، اجتماعی‌شدن فرزندان، عزت نفس، انسجام و حتی احساس رضایت،احساس بیگانگی و تنهایی و خوشبختی زناشویی اثر می‏گذارد(مهدوی و صبوری خسروشاهی، 1382).
هیگن نیز از صاحب نظران نظریه نوسازی نوع نظام خانوادگی افراد و شیوه های تربیتی والدین را به عنوان عامل اصلی بی تحولی جوامع سنتی و عدم توسعه اجتماعی و اقتصادی آنها بیان نموده است.به نظر وی «نقطه آغازین تربیت و اجتماعی شدن کودک نقش زیادی در رفتار آینده او دارد،به گونه ای که ممکن است مانع نوآوری و یا پذیرش نوآوری شود. از دیدگاه هیگن ،ایستایی و سکون جوامع سنتی معلول ایجاد شخصیتی واپس گرا و استبدادی در افراد است که توأم با تنبیهات سخت برای کسانی است که دستورهای اعلام شده را مراعات نمی کنند همراه است.هیگن معتقد است که سرمایه گذاری در دوران کودکی به جای اینکه معطوف به سکون ،اطاعت و فعالیت های باز دارنده باشد،باید مشوق کار ،فعالیت و خلاقیت باشد»(به نقل از وحیدا و نیازی ،1383: 124).
بنابراین نوع روابط میان نقش های مختلف در خانواده و به تبع آن تفوق هر یک ازگونه های ساخت قدرت و یا شیوه های تربیتی (استبدادی ،دمکراتیک و )منجر به بروز رفتارهای متفاوت از سوی فرزندان در عرصه اجتماعی خواهد شد.
 بر هم خوردن ترتیب سلسه‌مراتب قدرت در خانواده، موجب عامل بروز کشمکش و تنازع قدرت در خانواده می‌گردد (جی هی لی، 1375، ص 177).
همچنین نتایج این تحقیق می تواند ،مورد استفاده دستگاه های اجرایی وسیاست گذاری همچون ،آموزش وپرورش ، معاونت اجتماعی وزارت کشور ، وزارت رفاه وتأمین اجتماعی . قرارگیرد.
1-3-اهداف تحقیق
این تحقیق دارای یک هدف اصلی و چند هدف فرعی می باشد.
الف: هدف اصلی
بررسی ساختار قدرت در خانواده و رابطه ی آن با در آمد زنان
ب- هدف های فرعی
-بررسی تأثیر تحصیلات زوجین برساختارقدرت درخانواده
– بررسی تأثیر درآمد مرد بر ساختار قدرت درخانواده
-بررسی تأثیر وضعیت اقتصادی زوجین بر ساختار قدرت درخانواده
-بررسی تأثیر مدت زمان ازدواج بر ساختار قدرت درخانواده
-بررسی تأثیر فاصله سنی زوجین بر ساختار قدرت درخانواده
-بررسی تأثیر تعداد فرزندان بر ساختار قدرت درخانواده
1-4-سؤالات تحقیق
-ساختار قدرت درخانواده های ورامینی از چه الگویی تبعیت می کند؟
-درآمد زنان چه تأثیری برالگوی ساختار قدرت در خانواده های ورامینی دارد؟.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:09:00 ق.ظ ]