در مبانی نظری تحقیق حاضر سعی می­ شود، مفاهیم، ابعاد و نظریات مربوط به حس تعلق مکانی مورد مطالعه قرار گیرد. با توجه به اینکه مفاهیم بسیاری در رابطه با این مفهوم مطرح شده، بحث را از مفاهیم ملموس­تر آغاز کرده تا زمینه برای درک بهتر مفهوم حس تعلق مکانی فراهم آید.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مفاهیم مشابه بسیاری مانند دلبستگی اجتماع، هویت مکانی، وابستگی به مکان، حس­مکان، حس­اجتماع، تعلق به مکان و غیره وجود دارد که به طرز مشابهی با یکدیگر در ارتباط بوده و عمدتاً به جای هم مورد استفاده قرار گرفته­اند، بدون اینکه تلاشی برای تعریف مرزهای جداکننده و ایجاد تمایز میان این مفاهیم شده باشد(Van der Graff,2008:36).
جداسازی این مفاهیم به دلیل قرابت مرزهای آنها در سطح تجربی بسیار دشوار است. لذا در پژوهش حاضر، مفهوم حس تعلق به مکان که بر پایه حس­مکان قرار دارد و به عنوان سطحی فراتر از آن است، مبنای کار قرار می­گیرد.
مبانی نظری از سه بخش عمده تشکیل شده است. در بخش اول، ۱) تعاریف مرتبط با مفاهیم مکان، حس­ مکان، حس ­تعلق و حس ­تعلق ­مکانی بیان می­گردد؛ ۲) ابعاد و مؤلفه­ های حس ­تعلق مکانی مورد توجه و بررسی قرار می­گیرند؛ و ۳) نظریه­ های حس تعلق مکانی در قالب دو رویکرد روانشناختی(روانشناسی­محیطی) و جامعه­شناختی(پدیدارشناختی) مطرح می­شوند. برای سنجش عوامل مؤثر بر حس­ تعلق­ مکانی، در بخش دوم، عوامل اجتماعی- فرهنگی(سرمایه ­های اجتماعی و فرهنگی) و در بخش سوم، عوامل فضایی- کالبدی(نگرش به ویژگی­های فضایی و کالبدی) مورد توجه قرار گرفته و در نهایت یک جمع­بندی از مجموعه مبانی نظری ارائه می­ شود.
۲-۲ حس­تعلق­مکانی
۱-۲-۲ تعریف مفاهیم مرتبط با حس­تعلق­مکانی
۱-۱-۲-۲ مکان
مِرلوپونتی[۱](۲۶۴:۱۹۶۲) معتقد است که “فضا وجودی است و وجود فضایی". به عبارت دیگر، معنای ادراک شده از محیط، دارای جنبه­ های فضایی است که به گفته شولتز[۲](۱۳۸۱) چارچوبی را برای اعمال انسان مشخص می­ کند. چنین فضایی، فضای جغرافیایی به مفهوم فیزیکی نیست، بلکه با ویژگی­ها، رویدادها و روابط حاکم بر مکان پیوند دارد، بنابراین خنثی و یکنواخت نیست. هیچ دو نقطه در فضا شبیه یکدیگر نبوده و هر یک با ویژگی محتوای آن تعریف می­ شود(کاسیرر،۱۳۷۸). مکان جایی است ورای یک نقطه­ی جغرافیایی که قابل مشاهده بر روی نقشه باشد و یا یک دورنما و منظره که در عکس و نقاشی بگنجد. مکان به طور جدایی­ ناپذیری بر ساحت زندگی انسان و وقایعی که در آن اتفاق افتاده و به آن شکل داده، پیوند دارد. جایی است که سخنان گفته شده، آراء و نظریات رد و بدل شده، پیمان­ها بسته شده و تقاضاها خواسته شده است. اساس مفهوم مکان با مفهوم حضور انسان­ها در آن همراه است. اعتبار مکان­ها به انسان­هایی است که در آنها زیسته­اند. زمانی که انسان فضایی را می­شناسد و یا احساس می­ کند، هرچند لمس­ناشدنی و بی­شکل باشد، حس و یا ایده مکان شکل گرفته است."انسان­ها به صورت فردی یا گروهی با الصاق معنا به فضا آن را به مکان تبدیل می­ کنند"(Carmona & Tiesdell,2007:110). در همین خصوص رِلف[۳](۱۹۷۶) مکان را در پیوند با سرنوشت انسان و موجودیت او می­داند. انسان بودن یعنی زندگی در دنیایی پر از مکان­های متمایز و مشخص، یعنی داشتن مکان خود و شناختن اینکه زندگی در درون مکان رخ می­دهد.
به اعتقاد تیلور[۴](۱۹۹۹) نخستین وجه تمایزی که در “جریان هم­سنجی مکان و فضا” برجسته می­ شود، سطح انتزاع آن دو مفهوم است. تقریباً هر انسان، مکان را آسان­تر از فضا درک و تجربه می­ کند و در مقایسه با فضا، ضرورت مکان برای زندگی فردی و اجتماعی را به سادگی احساس می­ کند. افراد حتی فضا را هم به واسطه مکان درک می­ کنند و فضایی جدا از مکان را غیر قابل تصور می­دانند. این تفاوت در درک مکان و فضا از آنجا ناشی می­ شود که در واقع فضا انتزاعی­تر از مکان است(سرمست و متوسلی،۱۳۵:۱۳۸۹). انتزاعی­تر بودن فضا نسبت به مکان از جنبه­هایی دیگر نیز قابل بحث است. فضا عبارت است از همه­جا، ولی مکان جایی معین است. بدون شک، تصور همه­جایی باید دشوارتر از تصور جایی معین باشد. مکان محتوا دارد ولی فضا نوعی خلاء است. مکان بسیار آسان­تر از فضا مرزپذیر و قابل تحدید است، درحالیکه فضا بی­مرکز و مرزناپذیر است (Morley & Robins,1996:115). آنچه در خصوص ماهیت مکان مورد تایید است، جدای از تفاوت ماهوی با مفهوم فضا، رابطه وثیق آن با مفاهیم انسانی، ادراکات، تجربیات و تعاملات اجتماعی و از سویی، اتفاق نظر بر ماهیت چندبُعدی و فهم کلی­نگرانه از “مکان” است(مظلومی،۷:۱۳۸۹).
مکان، عنصر اصلی هویت ساکنان آن است. انسان با شناخت مکان می ­تواند به شناخت خود نائل شود. انسان از مکان­های متفاوت تصویرهای متفاوتی در ذهن دارد. احساسات او می ­تواند بر روی ادراکاتش از محیط و شکل­ گیری تصویر ذهنی از مکان تاثیرگذار باشد. همین تصاویر ذهنی انسان­ها است که به مکان هویت می­دهد. علاوه بر ساختار کالبدی مکان، خاطرات افراد در هویت بخشیدن به مکان مؤثر است. بحران مکان به مفهوم بحران اجتماعی از فضا و زمان، از بارزترین مشکلات شهرسازی معاصر است، بحرانی که در ایجاد فضاهای شهری فاقد هویت، فاقد تاریخ و ارتباط تبلور یافته است(پرتوی،۴۲:۱۳۸۲).
مکان، مرکز عمل آگاهانه و ارادی انسانها است. مرکزی است که در آن از رویدادهای مختلف، تجربه می­آموزیم. رویدادها و عملکردهای آگاهانه، تنها در ساخت مکان­های معین پراهمیت جلوه می­ کنند. علت افتراق مکان­ها، تمرکز ارزش­ها، دیدگاه ­ها، هدف­ها و تجربه ­های مختلف در آنها است. از این­ رو مکان­ها، عوامل اصلی در سامانمندی تجربیات و قضاوت­های ما از جهان می­باشند (شکویی،۲۷۵:۱۳۸۳).
مکانی که یک گروه در آن زندگی می­ کنند، تخته سیاهی نیست که بتوان بر روی آن نشانه­هایی نوشت و بعد پاک کرد. مکان از گروه تاثیر می­پذیرد و بر گروه تاثیر می­ گذارد. “هرگونه فعالیت گروه، بیانی فضایی پیدا می­ کند و مکانی که گروه در آن زندگی می­ کند، تنها گردآمده­ای از این بیان­ها خواهد بود. هر جنبه و هر جزئیاتی از این مکان، دارای معناهایی است که تنها برای اعضای همان گروه ادراک پذیر است"(پاکزاد،۴۲۲:۱۳۸۸).
مکان جایی است که انسان به آن حس تعلق دارد و آن را قسمتی از وجود خود می­پندارد. چرا که زندگی بشر در هرجایی قرار نمی­گیرد. مکان، محل و سرزمین برای مردم بسیار اهمیت دارند، چرا که توانایی هویت­سازی بسیار بالایی دارند. حس تعلق به مکان در درجه­ نخست به معنای خاص و متمایز بودن، ثابت و پایدار ماندن - تداوم داشتن- و به جمع تعلق داشتن است. مکان، مهم­ترین عاملی است که این نیازهای هویتی را تامین می­ کند. به عبارتی روشن­تر، مرزپذیری و قابل تحدید بودن مکان این امکان را فراهم می­ کند که انسان­ها با احساس متمایز بودن، ثبات داشتن و تعلق به جمع داشتن، امنیت و آرامش لازم را برای زندگی کسب کنند(گل­محمدی،۲۳۰:۱۳۸۱).
احساس متمایز بودن از دیگران، نیازمند وجود مرزهای پایدار و کم و بیش نفوذناپذیر است. هر اندازه این مرزها و تفاوت­های مبتنی بر آنها شفاف­تر و دقیق­تر باشد، نیاز به متمایز بودن از دیگران به خوبی تامین می­ شود. از آنجا که ترسیم چنین مرزها و تفاوت­هایی روی قلمرو مکانی و بازتولید و حفظ آنها آسانتر است، مکان و سرزمین به صورت بستری بسیار مناسب برای هویت­سازی و احساس تعلق داشتن به مکان در می ­آید(گل­محمدی،۲۳۰:۱۳۸۱). مکان علاوه بر مرزپذیر و قابل تحدید بودن، ثبات نیز دارد، بنابراین با تامین نیاز به تداوم داشتن و پایدار بودن، منبعی مهم در تامین هویت به شمار می ­آید(Morley & Robins,1992:121). ویژگی دیگر مکان، تامین انسجام اجتماعی که احساس تعلق داشتن به جمع را ممکن می­ کند، می­باشد(تاجیک،۵۰:۱۳۸۴-۵۳). مکان، به واسطه محدود کردن روابط اجتماعی در قلمرویی نسبتاً کوچک و بسته، احساس تعلق به گروه را پدید آورده، تقویت می­ کند و بدین ترتیب بر تراکم روابط بی­واسطه و چهره به چهره می­افزاید، بنابراین مکان به عنوان مؤثرترین عامل در هویت­یابی به شمار می ­آید(گل­محمدی،۲۳۱:۱۳۸۱).
از سوی دیگر کانتر و مونتگومری با اتخاذ رویکرد اثباتی به دنبال دست­یابی به الگویی قابل تعمیم از مفهوم مکان هستند که توانایی خلق مکان و بهره ­برداری از آن را ممکن کند. مونتگومری[۵] (۱۹۹۸) مکان را فصل مشترک از فرم، فعالیت و تصویر ذهنی می­داند. معیارهای مقیاس، تراکم، نفوذپذیری، بافت، عرصه و نسبت توده و فضا در ماهیت کالبد یا فرم تاثیرگذار است. فعالیت در مکان تابع سرزندگی، تنوع، برنامه ­های جمعی، سنن و آداب محلی؛ و تصویر ذهنی کاربران نیز متاثر از نماد و نشانه موجود، خوانایی، تجربیات حسی، تداعی­ها و دسترسی روانی است. مونتگومری معتقد است، درحالیکه معانی مکان، ریشه در خصوصیات کالبدی و فعالیت­های وابسته به آن دارد، ولی آنها خصوصیات کالبدی مکان را شکل نمی­دهند؛ بلکه مقاصد و تجربیات انسانی هستند که خصوصیات مکان را شکل می­ دهند. بنابراین آنچه را که محیط ارائه می­دهد، عملکردی است که عمل ارزنده­ی خود ما آن را شکل می­دهد"(مدیری،۷۶:۱۳۸۷).
شکل ۱- ۲ مدل مونتگومری برای مکان (ماخذ: Montgomery,1998:98)
کانتر[۶] در تکمیل ایده مونتگومری مدلی از مکان را ارائه می­دهد که تبیین­کننده رابطه میان مؤلفه­ های سازنده هر مکان است. وی برای هر مکان سه مؤلفه می­شناسد: ویژگی­های فیزیکی، فعالیت­ها و تصورات. به باور او ما نمی­توانیم مکانی را کاملاً بشناسیم یا بیافرینیم تا هنگامی که بدانیم: انتظار چه “رفتاری” را در آن مکان داریم؛ “ویژگی­های فیزیکی” آن مکان چگونه باید باشد؛ و “تصورات” یا ذهنیتی که مردم از آن “رفتار” در آن “محیط فیزیکی” دارند چگونه است (پاکزاد، ۲۴۰:۱۳۸۸). وی در کتاب روانشناسی مکان، می­ کوشد تا پیوند میان انسان و محیط پیرامونش را به کمک مفهوم “مکان” و تشریح و گسترش آن به حیطه قلمرو فیزیکی تبیین نماید(پاکزاد،۲۲۴:۱۳۸۸).
کانتر در توضیح کاربرد مدل ارائه شده، تاکید می­ کند که برای تعریف مکان­ها از هر یک از مؤلفه­ های “ویژگی­های فیزیکی، فعالیت­ها و تصورات” می­توانیم آغاز کنیم. اگر ساختار فیزیکی وجود ندارد می­توان با تعریف فعالیت­ها و گروه­بندی فعالیت­هایی که قرار است در طرح مورد نظر رخ بدهد آغاز کرد و پس از شناسایی این فعالیتها به تعریف و شناخت تصورات و انتظاراتی که از این فعالیتها وجود دارد، ارتباط میان آنها و فرم­های فیزیکی متناسب این رفتارها پرداخت(پاکزاد،۲۴۱:۱۳۸۸).
علاوه بر مباحث فوق، یکی دیگر از موضوعات عمده در خصوص مکان، بحث ساختار مکان و دیالکتیک درون و برون است که عامل اصلی در چگونگی حضور انسان در مکان و تجربه مکان می­باشد. رِلف(۱۹۷۶) ارتباط بین عرصه درون و بیرون را دیالکتیکی زیربنایی برای تجربه و رفتار محیطی انسان می­داند. مکان­ها از طریق درجات مختلفی از “در درون بودن” و “در بیرون بودن"، هویت­های مختلفی را نزد مردم کسب می­ کنند(پرتوی،۱۳۸۷). نوع ارتباط فرد با مکان و تجارب انسانی منجر به شکل­ گیری طیف متنوعی از شناخت و ادراک آن می­گردد. بر این اساس، رِلف مجموعه ­ای از این روابط را در سلسله مراتبی هفت گانه از تجربه حضور فرد در یک مکان به شرح زیر طبقه بندی می­ کند:
جدول ۱- ۲ سطوح مختلف تجربه مکان بر اساس دیالکتیک درون/ بیرون

سطوح تجربه مکان مشخصه­ها
عرصه بیرونی وجودی
(existential outsideness)
احساس جدایی از مکان، حس بیگانگی، عدم واقعی بودن، ناخوشایندی و غیرقابل تحمل بودن مکان برای فرد
(مانند احساس افراد بی­خانمان یا دلتنگی برای خانه و وطن “بی­خانمانی و غربت” )
عرصه بیرونی هدفمندانه
(objective outsideness)
مطالعه مکان مجزا از تجربه مکان به عنوان یک ابژه(شیء)، نگرش بی­طرف، منطقی و علمی نسبت به مکان
(مانند رویکرد برنامه­ ریزان، طراحان و سیاست­گذاران)
عرصه بیرونی ضمنی(اتفاقی)
(incidental outsideness)
مکان به عنوان پس زمینه یا جایگاهی برای نوعی فعالیت
(مانند حضور در کنفرانس­ها و اجلاس­ها، عبور از منظره طبیعی در هنگام رانندگی)
عرصه دورنی غیرمستقیم(واسطه­ای)
(vicarious insideness)
تجربه مکان به روش غیرمستقیم از طریق تصور و تخیل
(مانند دیدن، خواندن یا گوش کردن آثار هنرمندان، داستان، نقاشی، موسیقی، فیلم و…)
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...