جدول ۱۰-۵- راهکارهای بهبود کیفیت خدمات پذیرایی بین راهی با توجه به موقعیت ارتباطی ویژه شهر بوکان ۱۶۴
جدول ۱۱-۵- راهکارهای توسعه گردشگری تجاری با جذب سرمایه گذاریهای بخش خصوصی ۱۶۴
جدول ۱۲-۵- راهکارهای ایجاد زمینه درآمدهای پایدار برای مدیریت شهری (شهرداری و شورای شهر) ۱۶۴
فصل اول
کلیات تحقیق
۱-۱) مقدمه
در عصر سفرهای بین المللی، کشورها، شهرها و مکانهای گردشگری به طور مداوم بازارهای نوظهور را جستجو می کنند. همانطورکه کارشناسان گردشگری، متصدیان تور و آژانسهای مسافرتی به دنبال کسب آگاهی از مقصدهای نوظهور میباشند (کیم[۸] و پردو[۹]،۲۰۱۱). رشد فزایندۀ صنعت گردشگری و به دنبال آن ظهور مقصدهای جدید چالشهایی به همراه داشته است؛ نیازها و انتظارات به سرعت در حال تغییر گردشگران، ظهور انواع جدید گردشگری، حساسیت نسبت به مسائل محیطی و جهانی منجر به این امر گردیده که مدیران در یک فضای به شدت رقابتی به سمت مدیریت دانش محور و توسعۀ اندیشیده شده گرایش پیدا کنند. در نتیجه ضرورت طراحی برنامه های منظم، مدیریت هدفمند، تربیت نیروی انسانی کارآمد و جذب سرمایه های بیشتر به این صنعت بیش از پیش احساس می شود. گردشگری در چارچوب الگوهای فضایی خاصی عمل می کند که یکی از این الگوهای فضایی، گردشگری شهری است. نواحی شهری به علت آنکه جاذبههای تاریخی و فرهنگی بسیاری دارند غالباً مقصدهای گردشگری مهمی محسوب میگردند. شهرها معمولاً جاذبههای متنوع و بزرگی شامل موزهها، بناهای یادبود، تئاترها، استادیومهای ورزشی، پارکها، شهربازی، مراکز خرید، مناطقی با معماری تاریخی و مکانهایی مربوط به حوادث مهم با افراد مشهور دارا بوده که این خود گردشگران بسیاری را جذب می کند (تیموتی[۱۰]،۶۳:۱۹۹۵). از این رو اهمیت مطالعۀ راهبردهای توسعه مقصدهای شهری نوظهور غیر قابل انکار است.
۲-۱) بیان مسئله
امروزه مردم با وجود ناامنی شغلی، نسبت به گذشته سختتر کار می کنند اوقات فراغت فشردهتر شده و مردم چندین مسافرت کوتاه را به یک تعطیلات طولانی ترجیح می دهند. بنابراین مردم مقصدهای گردشگری را میخواهند که به راحتی و به سرعت قابل دسترسی باشد؛ این شرایط برای مقصدهای نزدیک و قابل دسترسی، بسیار سودمند بوده و باعث توسعه گردشگری شهری شده است (نوربخش و اکبرپور سراسکانرود،۱۳۸۹). شهرها به عنوان مقصد گردشگری، دارای عملکرد چند منظوره هستند؛ آنها به عنوان دروازه ورودی به کشور، مراکز اقامتی و مبدأ سفر به روستاها و مقصدهای مجاور خود هستند. علاوه بر این، شهرها فقط مقصدهایی که در آنها جمعیتی با فعالیتهای اقتصادی، زندگی فرهنگی و تحت کنترل نیروهای سیاسی کنار هم جمع میشوند نمیباشند، بلکه نقش مهمی را به عنوان مراکز فعالیت گردشگری بر عهده دارند. بنابراین، باید به جای گردشگری در شهرها، مفهوم “گردشگری شهری” مورد بررسی قرار گیرد (رهنمایی،۱۳۸۷).
یکی از مهمترین مقصدهایی که روندهای گردشگری جهان را در دهههای گذشته تحت تاثیر قرار داده است، مراکز شهری است. رشد سفرهای کوتاه مدت این مقصدها را به یکی از اصلیترین مراکز گردشگری دنیا تبدیل نموده است (کوپر[۱۱] و همکاران،۱۴۵:۱۹۹۸).
بایستی توجه داشت که، در این نقاط اگر گردشگری در راستای اهداف و برنامه های توسعه پایدار حرکت ننماید شکلی از توسعه بیبرنامه گردشگری رخ خواهد داد که باعث تخریب محیط طبیعی و انسانی این شهرها میگردد.
یک مقصد گردشگری نوظهور یک منطقه ژئوپولیتکی[۱۲] است که گردشگری را به عنوان ابزار توسعه اقتصادی اجتماعی پذیرفته است و جامعه به پتانسیلهای گردشگری به عنوان اهرمی برای افزایش رفاه اقتصادی اجتماعی مینگرد (ایسو و ایبیتو،۲۰۱۰). با توجه به اینکه هر مقصد چرخهای با ویژگیها و مراحل منحصر به فرد دارد با استنباط از مدل باتلر بعضی مفروضات اساسی در مورد مقصدهای نوظهور ایجاد می شود؛ دریک مقصد گردشگری نوظهور در سمت عرضه، گردشگری از طرف دولت و جامعه محلی به عنوان ابزار توسعه اقتصادی پذیرفته شده است و استراتژیهایی برای تحقق این دیدگاه (توسعه و طراحی محصول) معرفی می شود اما در سمت تقاضا بازار، آگاهی کمی از مقصد دارد و این تصور در مورد مقصد وجود دارد که فاقد محصول منحصر به فرد برای جذب گردشگر باشد (باتلر،۱۹۸۰).
مقصدهای گردشگری نوظهور ویژگیهای منحصر به فردی دارند که آنها را از مقصدهای به بلوغ رسیده یا مقصدهای در مرحله افول متمایز می کند. سازمانهای بازاریابی مقصد(DMO) [۱۳] مسئول ایجاد، جذب و حفظ مشتریان ارزشمند هستند (مشتریان: گردشگرانی که به مقصدهای مختلف سفر می کنند). یکی از راههای دستیابی به این عملکرد، استراتژی های ارتقای موثر مقصدهاست. با توجه به اینکه مقصدهای نوظهور به طور نظری در مراحل اول و دوم چرخهی حیات مقصد باتلر میباشند؛ به نظر میرسد بر اساس ویژگیها و متغیرهای مقصدها طبق مدل چرخه حیات مقصد باتلر، شهر بوکان در مرحله اول و دوم این مدل باشد (طرح جامع شهر بوکان، مهندسین مشاور معماری و شهرسازی آمود، ۱۳۹۲).
به دلیل اینکه استراتژی های ارتقای سنتی برای ایجاد عکس العمل مناسب در گردشگران در مقصدهای گردشگری نوظهور بدون رویکرد استراتژیک ناکافی است؛ بنابراین مقصدهای نوظهور به استراتژی های ارتقای خاصی نیاز دارند (ایسو[۱۴] و ایبیتو[۱۵]،۲۰۱۰). شهر بوکان به عنوان نمونه موردی این تحقیق در شمال غرب ایران بعد از شهرهای ارومیه و خوی بزرگترین شهر استان آذربایجانغربی میباشد. شهر بوکان به دلیل موقعیت هموار و مناسب و شرایط بهتر نسبت به شهرهای همجوار، از جمله مهاجرپذیرترین شهرهای کشورمان محسوب می شود. شهرستان بوکان در حدود ۳۰۰۰ سال قبل تحت نام ایزیرتو، پایتخت تمدن ماننایان بوده است؛ بوکان هویت تاریخی خود را از قلعه باستانی قلایچی در مجاورت روستای قلایچی در ۸ کیلومتری شمال شرقی بوکان به وام گرفته است که بازمانده یکی از مراکز بسیار مهم تمدن (ماناها) در هزاره اول پیش از میلاد مسیح در حوزه شمال غرب ایران است.
شهر بوکان به علت قرارگرفتن برسر راههای استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان همواره از نظر تجاری مورد توجه بوده است. امروزه نیز قرار گرفتن این شهر در قلب استانهای مذکور آن را به مرکزی برای ترانزیت مسافران تبدیل کرده است. موقعیت مناسب جغرافیایی بوکان در منطقه و امنیت نسبی آن، این شهر را به عنوان مرکز منطقه جنوب و جنوب غربی دریاچه ارومیه تبدیل کرده است. بنابراین نقش و موقعیت استراتژیک شهر در پیوند با تحولات و تغییرات اقتصادی اجتماعی و سیاسی این منطقه می تواند به عنوان یکی از فاکتورهای مهم رشد و توسعه این شهر باشد.
کلیه ویژگیهای برشمرده بر اهمیت بوکان به عنوان یک مقصد گردشگری دلالت دارند. این ویژگیها خود میتوانند به عنوان پایه ایجاد فعالیتهایی باشند که ضمن تداوم بخشی و حفاظت از آنها، به منبعی ارزشمند برای ایجاد درآمد نیز به کار آیند. در این راستا فعالیت گردشگری شهری در صورت برنامه ریزی جامع و رعایت ضوابط زیستمحیطی می تواند نقش مؤثری داشته باشد. بررسیها نشان میدهد مقصدهای نوظهور به دلیل عدم وجود راهبردها و راهکارهای توسعه گردشگری متناسب با مرحله چرخه عمر آنها، نقش عمدهای در عدم موفقیت گردشگری کشور و بالفعل نمودن توان بالقوه بسیاری از این مقصدها و مناطق داشته است.
شهر بوکان به عنوان یک مقصد شهری با زیرساختهای توسعه نیافته، عدم شایستگی و توانمندی منابع انسانی، نبود نگرش اقتصادی جامعه محلی نسبت به توسعه گردشگری، سکونت موقت گردشگران و وجود فرهنگهای متعدد و ناهمگونی ترکیب فرهنگی، بیش از هر چیز نیازمند ارائه استراتژیها و راهکارهایی توسعه گردشگری جهت غلبه بر مشکلات موجود میباشد و در نتیجه ارائه این راهبردها، موجب افزایش ورود گردشگران و افزایش شمار بازدیدکنندگان بالقوه به عنوان نتیجه فعالیتهای برنامه ریزی شده، می شود و متعاقباً منجر به اشتغالزایی و درآمد برای جامعه محلی می شود. در این راستا ضرورت هماهنگی عرضه و تقاضا منجر به توسعه زیرساختها و تسهیلاتی جهت بر آوردن نیازهای گردشگران ورودی به شهر می شود. همانطور که ذکر شد شهر بوکان در مراحل اولیه توسعه گردشگری است و به طور بالقوه دارای پتانسیلها و منابعی جهت توسعه گردشگری میباشد. بنابراین هدف این پژوهش تعیین موقعیت شهر بوکان در مدل چرخه عمر باتلر و ارائه راهبردهایی جهت ارتقای گردشگری شهر بوکان، متناسب با مرحله چرخه حیات آن میباشد.
۳-۱) اهمیت و ضرورت موضوع
امروزه صنعت گردشگری به ویژه شاخه شهری آن، جایگاه خاصی را در اقتصاد کشورها دارد و نقش فعال و مؤثر در ارتقای ساختار اقتصادی اجتماعی و فرهنگی کشورها به خصوص کشورهای در حال توسعه ایفا می کند. شهرها دارای جاذبههای گردشگری فراوان میباشند و همواره گردشگران زیادی را جذب مینمایند، لذا توسعه گردشگری شهری پایدار و مدیریت خردمندانه آن، نیازمند برنامه ریزی میباشد. به دلیل اثرات چشمگیری که فعالیتهای گردشگری در اقتصاد مناطق پذیرنده گردشگران بر جای می گذارد، توجه فراوانی به این زمینه از فعالیتها معطوف میگردد (نوربخش و اکبرپور سراسکانرود،۱۳۸۹).
امروزه تجربه نشان داده است هر کجا گردشگری به طور اتفاقی و بدون برنامه ریزی و استراتژی مشخص توسعه یابد، مشکلات زیست محیطی و اجتماعی متعددی به وجود می آید و در دراز مدت مشکلات آن بیش از فوایدش می شود (رکن الدین افتخاری و مهدوی ،۳:۱۳۸۵).
با اتخاذ مدل چرخۀ حیات مقصد باتلر و مفاهیم مدیریت و برنامه ریزی راهبردی، امکان مدیریت اثربخش و کارآمد مقصدها در مقاطع مختلف زمانی وجود دارد؛ به عبارت دیگر، با مدیریت و برنامه ریزی راهبردی صحیح، امکان دستیابی به پایداری در هر مرحله از چرخۀ حیات مقصد، بالاخص در مراحل اولیه وجود دارد (کوپر، ۹:۲۰۰۲). به اعتقاد برنامه ریزان محیطی، با بررسی ویژگیهای مقصدها در هر مرحله از چرخۀ حیات آنها میتوان راهبردهای مناسبی را برای مقصدها تعیین نمود (فارل،۱۱۸:۱۹۹۲). از طرف دیگر پایداری از دیدگاه برنامه ریزی راهبردی به لحاظ نمودن متغیرهای مقصدها نیازمند است. در بسیاری از طرحهای راهبردی، آگاهی و درک تغییرات و توسعۀ مقصدها اهمیت بسزایی دارد (برونلی،۱۹۹۴).
از لحاظ کاربردی که این مطالعه می تواند داشته باشد، این است که یافتههای این مطالعه حاوی توصیههای راهبردی مشخصی برای مقصدهای گردشگری نوظهور است تا از طریق آن بتوانند موقعیت رقابتی خود را بهبود بخشند. شهر بوکان دارای توانهای بالقوه و جاذبههای متعدد گردشگری است و ارتقای صنعت گردشگری می تواند عامل مهم و تاثیرگذاری در رشد و توسعه این شهر باشد. اما دستیابی به این مزایا و مطلوبیتها زمانی امکان پذیر خواهد بود که با برنامه ریزی صحیح و متمرکز، بستر لازم برای این کار فراهم شود. در سالهای اخیر جمعیت شهر بوکان نرخ رشد بیسابقه داشته است و به دلیل قرار گرفتن در موقعیت سهراه ارتباطی استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان، جاذبه خرید و تجاری بودن البته در مقیاسی کوچکتر از شهرهای همجوار و قرارگرفتن در امتداد بزرگراه شمال به جنوب غرب کشور مسافران ترانزیتی زیادی دارد. با توجه به تأسیس اداره میراث فرهنگی و گردشگری در شهر بوکان و توجه مسئولان به توسعه گردشگری این شهر و همچنین تقاضای پذیرایی و سرگرمی مسافران و گردشگران تجاری یکروزه و موقتی، تقاضای تفرّج مردم محلی شهر و فقدان فضای گردشگری و فراغتی، ضرورت برنامه ریزی و توسعه گردشگری شهر بوکان از اهمیت بالایی برخوردار میباشد.
۴-۱) سؤالات اصلی و فرعی
۱-۴-۱) سؤالات اصلی
استراتژی های ارتقای گردشگری مقصدهای شهری نوظهور (شهر بوکان) کدامند؟
استراتژی های ارتقای گردشگری مقصدهای شهری نوظهور چگونه الویتبندی میشوند؟
۲-۴-۱) سؤالات فرعی
آیا بوکان یک مقصد شهری نوظهور است؟
فرصتها و تهدیدهای شهر بوکان در راستای ارتقای گردشگری کدامند؟
نقاط قوت و ضعف شهر بوکان در راستای ارتقای گردشگری کدامند؟
۵-۱) اهداف تحقیق
۱-۵-۱) اهداف اصلی
شناسایی استراتژی های ارتقای گردشگری مقصدهای شهری نوظهور
الویتبندی استراتژی های ارتقای گردشگری مقصدهای شهری نوظهور
۲-۵-۱) اهداف فرعی
تعیین جایگاه شهر بوکان در مدل چرخه عمر باتلر؛
شناسایی نقاط قوت و ضعف شهر بوکان در راستای ارتقای گردشگری؛
شناسایی فرصتها و تهدیدهای شهر بوکان در راستای ارتقای گردشگری.
۶-۱) روش شناسی تحقیق
۱-۶-۱) روش کلی تحقیق
روش تحقیق بر مبنای هدف کاربردی است؛ چرا که نتایج آن می تواند مورد استفاده ادارات و نهادهای متوّلی گردشگری (به طور مشخص اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهر بوکان) قرار گیرد. به لحاظ روش تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی میباشد و با توجه به اینکه در مراحل بعد، از ماتریس SWOT [۱۶] به منظور تحلیل و همچنین ارزیابی استفاده گردیده، در زمره مطالعات تحلیلی طبقه بندی می شود.
۲-۶-۱) روش گردآوری داده ها و اطلاعات
گردآوری اطلاعات در این تحقیق به دو روش مطالعات اسنادی و کتابخانهای و میدانی ( مصاحبه، مشاهده و پرسشنامه) صورت گرفته است. از روش مطالعه اسنادی و کتابخانهای برای تنظیم چارچوب نظری تحقیق استفاده شده؛ تا با بررسی تحقیقات پیشین و نتایجی که در مقصدهای جغرافیایی مختلف به وجود آمده، مؤلفه های تحقیق را تعیین کرده؛ سپس، با توزیع پرسشنامه به جمعآوری اطلاعات پرداخته شود. از سوی دیگر با توجه به موضوع و اهداف تحقیق، جهت بررسی ویژگیهای شهر بوکان طبق شاخص های مدل باتلر از روش مصاحبۀ سازمان نیافته با ۷ نفر از مسئولان و کارشناسان توسعه گردشگری شهر بوکان استفاده شده است.
۳-۶-۱) روش نمونه گیری و حجم نمونه
نحوۀ انتخاب اعضای این تحقیق به صورت نمونه گیری غیراحتمالی[۱۷] و هدفدار یا قضاوتی[۱۸] است. در این تحقیق از روش نمونه گیری انباشتی (موسوم به گلوله برفی[۱۹] – که نوعی دیگر از روش نمونه گیری غیراحتمالی محسوب می شود) استفاده شد. در بین راهبردهای متنوع نمونه گیری در تحقیق کیفی، طبق نظر جانسون[۲۰]، ۱۹۸۹؛ میریام،۱۹۹۸، نمونه گیری شبکه ای زنجیرهای یا معیارمحور بهترین و مناسبترین راهبرد برای تحقیق کیفی است. در این شیوه محقق بر اساس موضوع، اهداف یا ابعاد تحقیق، افرادی را برای مصاحبه انتخاب می کند. محقق بعد از انتخاب اولین فرد و اجرای مصاحبه، فرد بعدی را به پیشنهاد وی جهت مصاحبه پیدا می کند. این جریان به همین شکل ادامه مییابد تا زمانی که تعداد نمونهها کافی به نظر برسد.
راهنمای نگارش پایان نامه و مقاله درباره تدوین و الویت بندی استراتژی های ارتقای گردشگری مقصدهای شهری نوظهور مورد مطالعه ...