تعریف واهمیت مالیات
مالیات مبلغی که دولت از اشخاص، شرکتها و موسسات بر طبق قانون برای تقویت عمومی حکومت و تامین مخارج عامه میگیرد و افزون بر خصلت اجباری بودن یک خصوصیت بارز دیگر مالیات این است که رابطه صحیح دو طرفه یا متناسبی میان میزان مالیات و ارزش خدمات عمومی وجود دارد، که مالیات عبارت است از :"پرداختهای اجباری برای فعالیتهای مشخص اقتصادی که معمولترین و مهمترین روش تامین مخارج دولت می باشد. به علاوه مالیاتها توانایی افراد را در حق استفاده از منابع اقتصادی که برای مصارف خصوصی در اختیار دارند، کاهش میدهد.” (صفای نیکو، حمید، 1388ص152).
مالیات یکی از مهمترین ابزار اعمال سیاست مالی دولتها میباشد.
بنابراین از آنجایی که مفهوم مالیات در موضوع مورد پژوهش اهمیت ویژهای را دارا میباشد لذا تعریف این واژه از دیدگاه صاحبنظران ارائه میگردد:
- به گفته کاستون اقتصاددان کلاسیک، مالیات عبارتست از یک نوع پرداخت و تادیه مالی که در نتیجه الزام قانونی از نظر تامین مخارج دولت بلاعوض به وسیله مردم انجام می شود.
- به گفته فتسکیو درآمد دولت جزئی از دارایی های هر یک از اعضای یک جامعه میباشد که به منظور حفظ باقی دارایی خود به سیستم حاکم می پردازد.
- دانشمند فرانسوی به نا آبلیو، مالیات را بهای انجام خدماتی که از طرف دولت شده یا می شود دانسته است.
به عقیده کاس ، مالیات عبارتست از وجوهی که هیات حاکم به موجب اصل تعاون ملی و به منظور تامین هزینه های دوائر دولتی و پرداخت بدهیهای عمومی از پرداخت کننده مالیات مطالبه مینماید.
- از دیدگاه پروفسور ماسگریو، مالیات قسمتی از درآمد یا دارایی افراد است که به منظور پرداخت مخارج عمومی یا اجرای سیاستهای مالی در راستای حفظ منافع اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور به موجب قوانین و بوسیله اهرمهای اداری و اجرایی دولت وصول می شود.
سازمان همکاری و توسعه اقتصادی یک تعریف عملی از مالیات بدست آوردهاند و آن را پرداخت الزامی و بلاعوض میداند. مالیات ممکن است به شخص، موسسه دارایی و غیره تعلق گیرد.
درپایان تعریف دیگری از مالیات با توجه به اوضاع و احوال اقتصادی جوامع در حال حاضر که کم و بیش مورد تایید قریب به اتفاق دستاندر کاران امور مالی میباشد به شرح زیر از نظر میگذرد:
به موجب اصل تعاون ملی و برابر قوانین و مقررات مصوب هر یک از افراد یک کشور موظف است به منظور تامین مخارج عمومی مملکت و حفظ منابع اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بر حسب توانایی استطاعت مالی خود سهمی از درآمد و یا دارایی خویش را به خزانه دولت بپردازد.
.Caston
. Fatiskiu
. Abliu
.Caos
.Masgeriu