نقش اقتصادی بازارهای سرمایه
در حوزه اقتصاد همواره موضوع تخصیص بهینه منابع و پس اندازها به فرصتهای سرمایه گذاری موضوعات با اهمیت بوده است، غالبا بنگاه ها و کارآفرینان برای جذب سرمایهها و پس اندازهای مردم باهم به رقابت میپردازند. با وجود اینکه پس انداز کنندگان و کارآفرینان علاقمند به انجام فعالیتهای تجاری با همکاری یکدیگر میباشند اما همراه کردن پس اندازها با فرصتهای سرمایه گذاری حداقل به دو دلیل بسیار سخت و پیچیده میباشد. اول کارآفرینان نسبت به پس انداز کنندگان اطلاعات بیشتری در خصوص ارزشهای سرمایه گذاری داشته و انگیزه کافی جهت بیش از واقع بیان کردن آن ارزش دارند. بنابراین پس انداز کنندگان برای مشارکت در یک فرصت سرمایه گذاری با “مشکل عدم تقارن اطلاعاتی"مواجه خواهند شد. دوم متعاقب مشارکت پس انداز کنندگان در یک فعالیت تجاری کارآفرینان انگیزه کافی برای سوء استفاده از منابع را داشته که در نتیجه آن مشکل کارگزاری بروز خواهد کرد.
2-3-1) مشکل عدم تقارن اطلاعاتی
مشکل عدم تقارن اطلاعاتی متاثر از تفاوت اطلاعات و انگیزههای متناقض بین کارکنان و پس انداز کنندگان میباشد این موضوع بطور بالقوه میتواند منجر به اختلال در عملکرد بازار سرمایه شود (آکرلوف،1970). چنانچه مشکل عدم تقارن اطلاعاتی به طور کامل حل نشود. بازار سرمایه نسبت به اطلاعات در دسترس کارآفرینان به طور منطقی بعضی از ایدههای خوب را کمتر از واقع و برخی از ایدههای بد را بیش تر از واقع ارزش گذاری میکنند
چندین راه حل مشهور برای حل مشکل اطلاعات وجود دارد. قراردادهای بهینه بین کارآفرینان و مالکان سرمایه، انگیزه هایی برای افشای کامل اطلاعات خصوصی ایجاد کرده و در نتیجه مشکل ارزشگذاری غلط را حل مینمایند (کرپس ،1970). یک راه دیگر برای حل مشکل عدم تقارن اطلاعاتی، ایجاد مقررات جهت الزام مدیریت برای افشا کلیه اطلاعات خصوصی میباشد. در نهایت واسطههای اطلاعاتی نظیر تحلیلگران مالی و موسسات اعتبار سنجی نیز اطلاعات ذی قیمتی پیرامون شرکت افشا مینمایند.
طیف وسیعی از عوامل اقتصادی و نهادی تعیین میکند که آیا عقد قرار داد، برقراری مقررات و واسطههای اطلاعاتی میتواند عدم تقارن اطلاعاتی را حذف کند و یا اینکه بخشی از آن همچنان حل نشده باقی خواهد ماند. این عوامل شامل توانایی نگارش و اجرا و نظارت بر قراردادها، هزینههای مالکانه، مقررات ناقص و مشکلات بالقوه انگیزشی برای واسطهها میشود.
Kreps