هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر خودگفتاری انگیزشی بر اجرای مهارت پاس بسکتبال در افراد درونگرا و برونگرا بود. در این تحقیق از 40 نفر آزمودنی پسر در دامنه سنی 13-8 سال که به طور داوطلبانه شرکت کرده بودند،استفاده شد. در روش تحقیق حاضر ابتدا پرسشنامه شخصیت آیزنک کودکان و نوجوانان را به افراد داده شد و بر اساس نتایج حاصل از پرسشنامه 20 فرد درونگرا و 20 فرد برونگرا را به عنوان نمونه انتخاب شدند سپس از همه نمونه ها پیش آزمون دو تکلیف، آزمون دقت پاس بسکتبال (ایفرد) و آزمون سرعت پاس بسکتبال (ایفرد) به عمل آورده شد، با توجه به نتایج پیش آزمون نمونه ها به 4 گروه 10 نفره تقسیم شدند (دو گروه کنترل و تجربی 20 نفره با زیر گروه های 10 نفره درونگرا و برونگرا) و در دوره تمرینی 4 جلسه ای شرکت کردند. هر گروه از عبارت های متناسب با خودگفتاری انگیزشی استفاده کرد و بر گروه کنترل هیچ مداخله ای اعمال نشد. نتایج آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که خودگفتاری انگیزشی بر بهبود اجرای سرعت پاس افراد برونگرا اثر معنی داری نداشت (131/0=P) و بر بهبود اجرای سرعت پاس افراد درونگرا اثر معنی داری داشت (026/=P) ؛ خودگفتاری انگیزشی بر بهبود اجرای دقت پاس افراد برونگرا اثر معنی داری نداشت (288/0=P) و بر بهبود اجرای دقت پاس افراد درونگرا اثر معنی داری نداشت (634/0=P) ؛ همچنین مقایسه تأثیر خودگفتاری انگیزشی بر بهبود اجرای سرعت پاس افراد درونگرا و برونگرا تفاوت معنی داری داشت (03/0=P) و بر بهبود اجرای دقت پاس افراد درونگرا و برونگرا تفاوت معنی داری نداشت (853/0=P). این نتایج نشان داد که تأثیر خودگفتاری انگیزشی در سرعت پاس افراد درونگرا و برونگرا متفاوت است و در دقت پاس افراد درونگرا و برونگرا متفاوت نیست ؛ همچنین از به کارگیری خودگفتاری انگیزشی در سرعت پاس افراد درونگرا برای کودکان و نوجوانان به عنوان ابزاری مؤثر در اجرای مهارت سرعتی حمایت می کند و از به کارگیری خودگفتاری انگیزشی در سرعت پاس افراد برونگرا و دقت پاس افراد درونگرا و برونگرا برای کودکان و نوجوانان حمایت نمی کند.
واژه های کلیدی: خودگفتاری انگیزشی، افراد درونگرا و برونگرا، دقت پاس، سرعت پاس
فهرست مطالب
صفحه _____________________________________________ عنوان
فصل اول – طرح تحقیق
1-1-مقدمه. 2
1-2- بیان مسئله. 4
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق 6
1-4- اهداف تحقیق 8
1-5- فرضیه های تحقیق 8
1-6- پیش فرض های تحقیق 8
1-7- قلمرو تحقیق 9
1-8 محدودیت های تحقیق. 9
1-9- تعاریف مفهومی و عملیاتی واژه ها 10-9
فصل دوم مبانی نظری و پیشینه تحقیق
2-1- مقدمه 12
2-2- مبانی نظری. 12
2-3- پیشینه تحقیق. 34
2-4- نتیجه گیری. 40
فصل سوم – روش شناسی تحقیق
3-1- مقدمه 42
3-2- روش و طرح تحقیق 42
3-3- جامعه آماری 42
3-4- نمونه آماری 42
3-5- متغیرهای تحقیق. 42
3-6- ابزار تحقیق و نوع تکلیف 43
3-7- شیوه اجرای تحقیق و جمع آوری اطلاعات. 45
3-8- روش های آماری 46
فصل چهارم- نتایج آماری
4-1- مقدمه 48
4-2- بررسی توصیفی یافته های تحقیق. 48
4-3- آزمون فرضیه ها. 50
فصل پنجم- بحث و نتیجه گیری
5-1- مقدمه 64
5-2- خلاصه تحقیق. 64
5-3- یافته های تحقیق 65
5-4- بحث و نتیجه گیری. 66
5-5- پیشنهادهای برخاسته از تحقیق 71
5-6- پیشنهادهایی برای تحقیقات بعدی 71
منابع. 73
پیوست. 79
فهرست جداول و نمودارها
جدول (4-1) شاخص های آماری مربوط به وزن، قد و سن آزمودنی ها 48
جدول (4-2) نتایج آزمون گرینهوس – گیزر در سرعت پاس افراد برونگرا 51
جدول (4-3) مقایسه میانگین گروه تجربی و کنترل در سرعت پاس افراد برونگرا 51
جدول (4-4) نتایج آزمون گرینهوس – گیزر در سرعت پاس افراد درونگرا 52
جدول (4-5) مقایسه میانگین گروه تجربی و کنترل در سرعت پاس افراد درونگرا 53
جدول (4-6) نتایج آزمون گرینهوس – گیزر در دقت پاس افراد برونگرا 54
جدول (4-7) مقایسه میانگین گروه تجربی و کنترل در دقت پاس افراد برونگرا 55
جدول (4-8) نتایج آزمون گرینهوس – گیزر در دقت پاس افراد درونگرا 56
جدول (4-9) مقایسه میانگین گروه تجربی و کنترل در دقت پاس افراد درونگرا 57
جدول (4-10) نتایج آزمون گرینهوس – گیزر در سرعت پاس افراد درونگرا و برونگرا 58
جدول (4-11) مقایسه میانگین گروه های تجربی درونگرا و برونگرا در سرعت پاس 59
جدول (4-12) نتایج آزمون گرینهوس – گیزر در سرعت پاس افراد درونگرا و برونگرا 60
جدول (4-13) مقایسه میانگین گروه های تجربی درونگرا و برونگرا در دقت پاس 61
شکل (2-1) الگوی سبک توجهی ارائه شده توسط نیدفر (1976) 13
شکل (3-1) آزمون پاس دادن توپ بسکتبال( ایفرد1996). 44
شکل (4-1) نمودار میانگین وزن آزمودنی ها به تفکیک گروه های چهارگانه 78
شکل (4-2) نمودار میانگین قد آزمودنی ها به تفکیک گروه های چهارگانه 78
شکل (4-3) نمودار میانگین سن آزمودنی ها به تفکیک گروه های چهارگانه 79
شکل (4-4) نمودار گروه تجربی و کنترل برونگرا در متغیر سرعت 52
شکل (4-5) نمودار گروه تجربی و کنترل درونگرا در متغیر سرعت 54
شکل (4-6) نمودار گروه تجربی و کنترل برونگرا در متغیر دقت 56
شکل (4-7) نمودار گروه تجربی و کنترل درونگرا در متغیر دقت 58
شکل (4-8) نمودار تفاوت گروه تجربی درونگرا و برونگرا در متغیر سرعت 60
شکل (4-9) نمودار تفاوت گروه تجربی درونگرا و برونگرا در متغیر دقت 62
1-1-مقدمه
در دنیای کنونی اهمیت و اعتبار علم تکنولوژی بر کسی پوشیده نیست و آگاهی علمی نسبت به وقایع و رویدادهای مختلف اساس و بنیان هر گونه برنامه ریزی فرهنگی اجتماعی است. حوزه تربیت بدنی و ورزش نیز ناگزیر باید بیشتر از گذشته به چنین ابزاری تجهیز شود تا بتواند به موازات سایر نهادها و حوزه های کشور در جهت نیل به اهداف عالیه خود و مسأله حساس سازندگی و توسعه، فعالانه تلاش نماید. لازمه این امر شتاب و تسریع در امر آموزش و پرورش است(موریس[1]، 1999).
تربیت بدنی جریانی است تربیتی که هدف آن بهبود اجرا و عملکرد بشر و تکامل بخشیدن از طریق فعالیت جسمانی است؛ تربیت بدنی در جهان کنونی شامل کسب مهارت های حرکتی، حفظ آمادگی جسمانی، به منظور تندرستی همه جانبه، نیل به دانش و توسعه برداشت مثبت از فعالیت های جسمانی است و با توجه به تحولاتی که در فرهنگ کشورها به وجود آمده امروزه ما از یک سو، شاهد علاقه کلیه طبقات اجتماعی به ورزش و از سوی دیگر شاهد رشد دانش تربیت بدنی و پیدایش قلمروهای تخصصی در این رشته می باشیم (وست، آویوچر و چارلز[2]، 1935).
به کار گیری اصول و مبانی روانشناسی جهت ارتقاء تعلیم و تربیت در هر مکانی امری لازم است. چرا که بدون آگاهی و شناخت خصوصیات و حالات روانی افراد، امکان استفاده صحیح از تعلیم و تربیت وجود ندارد (فراست[3]، 1965). همه این تلاش ها به منظور افزایش میزان یادگیری افراد است چرا که یادگیری اساس زندگی کنونی بشر و پایه پیشرفت های او در هر زمینه است و مربیان و معلمان ورزش و تربیت بدنی نیاز واقعی خویش را به آگاهی هر چه بیشتر درباره اصول و مبانی یادگیری حرکتی، رشد و تکامل، اهمیت پدیده های هیجانی – عاطفی – انگیزشی، تمرین مهارت های روانی برای نیل به نقطه اوج عملکردهای ورزشی، روابط درون شخصی و صفات شخصیتی دانش آموزان و ورزشکاران بیان نموده اند(مارتز[4]، 1990).
روانشناسی ورزش با بررسی مهارت های مختلف روانی خدمات بسیار شایانی را در امر ورزش ارائه داده و دامنه تحقیقاتشان روز به روز در حال گسترش است. در این میان یکی از مهارت های روانی که بسیار اهمیت دارد خودگفتاری[5] است، چرا که این از نافذترین راهبردهایی است که شامل فرایند ذهنی فعال است و استفاده از آن باعث تغییر یا اصلاح تفکر موجود در زمینه تکلیفی که در حال انجام است می شود(ِاکلاند و جکسون[6]، 1993).
به طور کلی جدا از حیطه ورزش هر فردی در زندگی برای انجام فعالیت های روزانه کم و بیش از خودگفتاری به شکل ارادی و یا غیر ارادی استفاده می کند. از کودک تا بزرگسال از این راهبرد بهره می برند اما تحقیقات نشان داده که کودکان نسبت به بزرگسالان بیشتر از خودگفتاری با صدای بلند استفاده می کنند و هر چه سن افراد افزایش می یابد استفاده از خودگفتاری به شکل زمزمه با خود انجام می شود(گیبسون و فاستر[7]، 2007).
درحیطه ورزش این راهبرد توسط ورزشکاران (مخصوصاً حرفه ای) در حین اجرای مهارت های ورزشی استفاده می شود و این تکنیک باعث افزایش تمرکز و دقت آنها در اجرا می شود(ِاکلاند و جکسون، 1993).
همچنین خودگفتاری راهبردی است که فرد احساسات و ادراکات خویش را از طریق آن گزارش می کند و باعث تقویت و آموزش در اجرا می شود. در این راستا باندورا[8](1997) در نظریه خودکارآمدی از این نتایج حمایت و عنوان می کند که خودگفتاری نه تنها باعث افزایش اعتماد ورزشکاران می شود تا به اهداف ورزشی شان برسند، بلکه باعث آموزش به ورزشکاران می شود که چطور به این اهداف برسند(هاردی[9]، 2006).
یکی از اقداماتی که توسط مربی در این راستا می تواند برنامه ریزی شود و نقش مهمی در فرایند یادگیری و آموزش حرکتی دارد، استفاده از راهبرد روانشناختی خود گفتاری است که در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد.
1-2- بیان مسئله
در سال های اخیر، تحقیقات در تربیت بدنی و علوم ورزشی، یک سری اطلاعات پایه و کاربردی را فراهم نموده است، ولی متأسفانه این دریافت ها هنوز هم جوابگوی نیازهای این رشته نیست و همچنان در جنبه های مختلف این رشته به تحقیقات بسیار نیاز است(موریس، 1999).
به منظور تعدیل و افزایش سطح اجرای مهارت های ورزشی، عنصر تمرین ضروری است و به طور سنتی تصور می شود که تمرین تنها مرتبط به اجرای بدنی مهارت است اما اکنون به خوبی تأیید شده که عوامل روانشناختی نظیر خودگفتاری موجب بهبود اجرا و یادگیری مهارت می شود و یکی از نافذترین راهبرد های شناختی است که توسط ورزشکاران (مخصوصاً ورزشکاران حرفه ای) استفاده می شود(ِاکلاند و جکسون، 1993).
خودگفتاری یعنی آنچه که ورزشکاران با خود می گویند تا به طور دقیق در مورد اجرایشان فکر کنند و بر این اساس، حرکاتشان را هدایت کنند؛ به عبارت دیگر آنچه که افراد با صدای بلند و یا با صدای کوتاه با خود تکرار و زمزمه می کنند که می تواند بصورت آشکار یا پنهان در قالب یک کلمه، تفکر، لبخند، اخم کردن و . آشکار شود، و بر این اساس فرد احساسات و ادراکات خویش را گزارش کند و باعث تقویت و آموزش در کار خویش شود (تئودوراکیس، ینبرگ و کازاکس[10]، 2000).
خودگفتاری انگیزشی در جهت افزایش انرژی و تلاش بیشتر و با ایجاد انگیزش مثبت در اجرا باعث تسهیل کار می شود و برای کنترل انگیختگی و اضطراب بکار می رود و بیشتر برای تکالیفی که نیازمند قدرت و استقامت بیشتر و حرکات درشت هستند مؤثر است، خودگفتاری آموزشی به وسیله تمرکز بر حرکت، تکنیک درست و اجرای راهبرد مناسب، باعث بهبود در سطح اجرا می شود و بیشتر برای تکالیفی که نیازمند مهارت بیشتر، زمانبندی و دقت زیاد است مؤثر است(هاردی، 2006).
شخصیت افراد می تواند در بکار بردن خودگفتاری تأثیر داشته باشد از جمله ویژگی های شخصیتی که تفاوت بین خلق و خو را نشان می دهد، درونگرایی[11] – برونگرایی[12] است. نظر غالب روان شناسان شخصیت بر این است که بعد درونگرایی- برونگرایی، گرایش ارثی دارد. بدین معنی که ژن ها عمدتاً مسئول تفاوت های موجود در گرایش های برونگرا و درونگرا هستند(اسفند آباد، 1392).
آیزنک[13] معتقد است که تفاوت های ژنتیکی در درونگرایی و برونگرایی ناشی از تفاوت های فیزیولوژیکی در منطقه ای از مغزشان ( ناحیه تنظیم کننده فعالیت) است. عدم حساسیت به سطح کم تحریک و واکنش پذیری به سطح زیاد تحریک، ویژگی برونگرایی است. برونگرایان برای برانگیختن ناحیه تنظیم کننده فعالیت خود به محرکهای بیرونی نیرومندی نیاز دارند. حساسیت و واکنش پذیری به سطح کم تحریک و عدم تحمل سطح زیاد تحریک، ویژگی درونگرایی است. درونگراها برای برانگیختن ناحیه تنظیم کننده فعالیت خود به محرک بیرونی با شدت کمتری نیازمندند. بر اساس این استدلال آیزنک پیشنهاد نمود که درونگراها همیشه از نظر مغزی بیشتر از برونگراها برانگیخته اند(ریو، 2005).
آیزنک از طریق سطح بهینه انگیختگی، خلق و خو را به درونگرایی – برونگرایی ربط می دهد. درونگراها در سطح نسبتاً کم به سطح بهینه تحریک می رسند و از تحریک شدید دوری می کنند. برونگراها در سطح نسبتاً زیاد به سطح بهینه انگیختگی می رسند، و بنابراین، به اشکال نیرومندتر تحریک نزدیک می شوند و از آن لذت می برند.
از نتایج برآمده مبنی بر استفاده از خودگفتاری انگیزشی، دلالت بر این مطلب دارد که استفاده از خودگفتاری انگیزشی باعث بهبود در سطح اجرا و اکتساب مهارت می شود، اما با توجه به ویژگی های شخصیتی افراد و ماهیت تکلیف اعم از مهارت باز و بسته، ساده و پیچیده، درشت و ظریف و تکالیفی که نیازمند قدرت و استقامت بیشتر هستند، ممکن است تأثیرات متفاوتی داشته باش (پرکوس[14] و تئودوراکیس، 2002).
تحقیقات نشان داده اند که خودگفتاری تاثیر مثبتی بر عملکرد دارد(تئودوراکیس و وینبرگ، 2001). نتایج برخی از تحقیقات انجام شده در این زمینه منجر به این فرضیه شده که، تکالیفی که نیاز به تمرکز بر جنبه های تکنیکی اجرا دارند از طریق خودگفتاری انگیزشی بهبود می یابند(هاردی، 2006). که حمایت در این زمینه اندک است در نتیجه نیاز به تحقیقات بیشتری دارد. تعدادی از تحقیقات نشان داده اند که خودگفتاری تأثیر مثبتی بر اجرا ندارد (اشمیت و جانستون[15]، 2000).
تحقیقات تجربی بسیار اندکی در زمینه تأثیر خودگفتاری بر مؤلفه های مختلف انجام گرفته است که نیاز به تحقیق بیشتری دارد و یکی از این مؤلفه ها شخصیت افراد است(تئودوراکیس، ینبرگ و کازاکس، 2000).
با توجه به نقش مهم خودگفتاری بر بهبود اجرا در مهارت های ورزشی لازم است گفته شود، که با بررسی های انجام شده به نظر می رسد که تحقیقات داخلی کمی در این زمینه صورت گرفته است و تا به امروز اکثر تحقیقات خارجی انجام شده در این رابطه، تأثیر انواع خودگفتاری بر بهبود اجرا بوده که البته تناقض در نتایج برخی از تحقیقات انجام شده مشاهده می شود. برای نمونه پالمر[16](1992) در تحقیقی روی 12 آزمودنی دختر مبتدی با میانگین سنی 13 سال که از آنها خواسته شد موقع اجراء یک سری کلمات را انتخاب کنند که موجب افزایش تمرکز آنها شود، نتایج نشان داد که این راهبرد در پیشرفت اجرای مهارت های موزون اسکی بازان تاثیری ندارد (هاردی، هال، گیبس و گرنسلد[17]، 2005). همچنین میرز[18] و همکاران(1979) هیچ تفاوتی در اکتساب مهارت های ژیمناستیک بین گروه هایی که از خودگفتاری های مختلف (مثبت و تحسین آمیز مثل من می توانم و منفی مثل من نمی توانم) استفاده کردند، مشاهده نکردند و پس از بررسی متوجه شدند خود گفتاری بین اجرای بهترین و بدترین ورزشکار تفاوتی ندارد(مالت و هان راهان[19]، 1997).
علی رغم نقش مهم خودگفتاری، تحقیقات انجام شده در این باره بسیار اندک است و در نتایج بعضی از آنها نیز تناقض وجود دارد. تا به امروز اکثر تحقیقات انجام شده نیز در مورد تاثیرات انواع خودگفتاری بر بهبود اجرا بوده و کمتر در زمینه اجرای مهارت با توجه به تیپ شخصیت افراد تحقیقی صورت گرفته است در نتیجه، ضرورت تحقیق در این زمینه بسیار احساس شد. مسئله ای که در این تحقیق با تاکید بر اجرای مهارت در مورد خودگفتاری مورد بررسی قرار گرفت، پاسخ به این سوال بود که آیا خودگفتاری بیشتر بر افراد برونگرا موثر است یا درونگرا؟
1-3-اهمیت و ضرورت پژوهش
خودگفتاری، یکی از معروف ترین راهبردهایی است که به شکل گسترده ای از تکنیک های شناختی استفاده می کند، که از جنبه علمی و نظری قابل توجیه است. از جنبه عملی در گروه های ورزشی خودگفتاری به ورزشکاران کمک می کند تا بر تکالیف بیشتر توجه کنند؛ خودگفتاری بر فرا خوانی اطلاعات، بر اطلاعات جدید کدگذاری شده مربوط به تکلیفی که در دسترس است، تأثیر می گذارد که این نقطه نظر با انجام تحقیقات زیادی مورد تأیید علمی قرار گرفته است(هاردی، 2006).
از لحاظ نظری، نظریه های مختلف موجود در یادگیری حرکتی از تأثیر خودگفتاری بر بهبود اجرای مهارت حرکتی، حمایت کرده اند؛ هدف همگی آنها این است تا با انجام مطالعات بیشتر بهترین راهبرد های علمی را برای ورزشکاران، غیرورزشکاران یا بیماران تحت تمرینات توان بخشی و یا مشاغل فراهم کنند(هاردی، 2006).
اینکه چگونه خودگفتاری می تواند در بهبود سطح اجرا مؤثر باشد به ماهیت تکلیف بستگی دارد و بیشتر مربوط می شود به اینکه نوع خودگفتاری با مشخصات تکلیف سازگار باشد(تئودورکیس و وینبرگ، 2000).
راهبرد خودگفتاری از طریق افزایش انگیزه، ایجاد اعتماد و آماده کردن ورزشکاران برای اجرای تکلیف مفید می باشد(تئودوراکیس و همکاران، 2001).
نیاز مبرمی که در انجام این تحقیق احساس می شود این است که، تحقیقات توصیفی مطمئنی برای حمایت از خودگفتاری وجود ندارد و با توجه به نقش مهم خودگفتاری در اجرای ورزش که در ادبیات آورده شده است، میزان تحقیق منظم در این زمینه کم است، و برخی از نتایج تحقیقات متناقض است؛ به خاطر کمبود حمایت از خودگفتاری مثبت بعنوان یک تکنیک مؤثر در بهبود سطح اجرا و تحقیقات اندکی که در رابطه با مؤلفه شخصیت وجود دارد، نیاز به تحقیقات بیشتر ی دارد(تئودوراکیس و همکاران، 2001).
مسلئه دیگری که نیاز به پرداختن به آن وجود دارد تأثیر انواع خودگفتاری بر تیپ شخصیتی (درونگرا – برونگرا) افراد است که تحقیقات اندکی در این زمینه انجام