1-1 مقدمه. 4
1-2 بیان مسئله. 5
1-3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق 6
1-4 مرور ادبیات و سوابق مربوطه. 6
1-5 نقد تعدادی از تحقیقات پیشین 13
1-6 جنبه جدید بودن و نوآوری در تحقیق 15
1-7 اهداف مشخص تحقیق 15
1-8 هدف کاربردی تحقیق 16
1-9 سؤالات تحقیق 16
1-10 فرضیههای تحقیق 16
1-11 تعریف واژهها و اصطلاحات فنی و تخصصی 17
1-12 روش شناسی تحقیق 20
1-13 روشها و ابزار تجزیه و تحلیل دادهها 21
فصل دوم. 22
2-1 کلیت تئوری هانگتینتون 23
2-2 تئوری الگوهای دموکراسی 24
2-2-1 الگوی دورانی 24
2-2-2 الگوی آزمایش دوم. 24
2-2-3 الگوی دموکراسی گسسته. 25
2-2-4 الگوی گذار مستقیم. 25
2-2-5 الگوی غیرمستعمره شدن 25
2-3 هانتینگتون: آیا عده ی کشورهای بهرمند از دموکراسی رو به فزونی دارد؟. 26
2-4 پیش شرط های تحقق دموکراسی 26
2-5 فرایندهای توسعه ی دموکراسی 30
2-6 خصوصیات ویژه ی نظریات جدید نوسازی 33
2-6-1 تکیه ی مجدد برسنت. 33
2-6-2 تکیه ی مجدد بر تاریخ 34
2-6-3 ارائه ی تحلیل های پیچیده تر 35
فصل سوم. 36
3-1بخش اول: شرایط دموکراسی قبل و بعد از مشروطیت. 37
3-1-1 الف: وضعیت دموکراسی قبل از مشروطیت (از زمان ناصرالدین شاه تا 1285). 37
3-1-1-1 مقدمه: اشاره به وجود استبداد در ایران و ریشه های ان 37
3-1-1-2 میزان مشارکت سیاسی (وجود یا عدم وجود انتخابات):. 39
3-1-1-3 قانون گرایی (وجود یا عدم وجود قوانین حکومتی و اساسی). 41
3-1-1-4 فعالیت مطبوعات (اشاره به تعداد و میزان روزنامه ها و آزادی بیان آن ها). 43
3-1-1-5 فعالیت آزاد انجمن ها (اشاره به تنوع و تعداد انجمن ها و نحوه ی فعالیت آن ها). 46
3-1-2 ب)وضعیت دموکراسی بعد از مشروطیت(1285 تا 1289). 47
3-1-2-1 مقدمه: اشاره به انقلاب مشروطیت و چگونگی آن 47
3-1-2-2 شکل گیری مجلس و انتخابات. 48
3-1-2-3 شکل گیری قانون اساسی 50
3-1-2-4 شکل گیری احزاب و جریانهای سیاسی 52
3-1-2-5 شکل گیری مطبوعات فعال و نام و تعداد آن ها 53
3-1-2-6 شکست مشروطیت و استبداد ضغیر و کودتا علیه آن 58
3-1-2-7 جنگ جهانی اول و بحران در ایران 60
3-2 بخش دوم) وضعیت دموکراسی در دوران رضاخان(1304-1320). 61
3-2-1 مقدمه: کودتای رضاخان و چگونگی رسیدن او به قدرت. 61
3-2-2 مجلس و انتخابات در دوران رضاخان 64
3-2-3 قانون اساسی در دوران رضاخان 68
3-2-4 مطبوعات در دوران رضاخان 71
3-2-5 احزاب در دوران رضاخان 72
3-3 بخش سوم) وضعیت دموکراسی بعد از رضاخان(1320 تا 1332). 74
3-3-1 مقدمه: چگونگی سرنگونی رضاخان 74
3-3-2 مجلس و انتخابات در این دوران 76
3-3-3 قانون اساسی در این دوران 77
3-3-4 احزاب سیاسی و انجمن ها در این دوران 79
3-3-5 مطبوعات در این دوران 80
3- 4 بخش چهارم)وضعیت دموکراسی در بعد از کودتای 1332 تا انقلاب 1357 82
3-4-1 مقدمه : چگونگی کودتا و عوامل دخیل در آن 82
3-4-2 وضعیت انتخابات و مجلس بعد از کودتا 1332 84
3-4-3 وضعیت احزاب و انجمن ها 85
3-4-4 وضعیت مطبوعات و آزادی های آن ها 87
3-4-5 وضعیت سرکوب و دستگاه های مجری آن در این دوران 89
3-5 بخش پنجم) وضعیت دموکراسی بعد از انقلاب تا کنار رفتن دولت موقت بازرگان (1357 بهمن تا 1358 آبان). 91
3-5-1 مقدمه: چگونگی انقلاب و نیروهای دخیل در آن 91
3-5-2 وضعیت قانون اساسی بعد از انقلاب تا حذف دولت موقت. 93
3-5-3 وضعیت انتخابات و مجلس. 95
3-5-4 وضعیت مطبوعات فعال 97
3-5-5 وضعیت احزاب و انجمن ها 98
3-5-6 چگونگی کنار رفتن دولت موقت و سرکوب سایر جریان های سیاسی 99
فصل چهارم. 101
4-1 الگوی چرخشی هانتینگتون 102
4-2 الگوی چرخشی دموکراسی در ایران 102
4-2-1 الف) آغاز چرخه و انقلاب مشروطیت. 103
4-2-2 ب) چرخه دوم و آغاز استبداد رضاخانی 104
4-2-3 ج) چرخه سوم و دموکراسی در دهه 20 105
4-2-4 د- چرخه چهارم و کودتای 28 مرداد 32 106
4-2-5 و- چرخه پنجم و انقلاب دموکراتیک 57 107
4-3 نتیجه گیری 109
منابع. 120
منابع فارسی 121
منابع انگلیسی 127
Abstract I
چکیده
مطلقیت و دموکراسی در ایران ریشه ی طولانی دارد و این دو در طول تاریخ پر فراز و نشیب ایران سعی کرده اند با تکیه بر ساختارهای فرهنگی و عوامل بیرونی (حکومت های خارجی، تهاجمات و .) زمینه ی قوام خود را فراهم کنند که نمود آن را می توان در طول تاریخ معاصر ایران از مشروطه به بعد به وضوح مشاهده کرد به طوری که ما شاهد دوره های چرخشی دموکراسی – استبداد – دموکراسی در این دوره می باشیم. این که علت چیست؟ و چرا بنیان ها قوام دهنده ی هر دوره زمینه ی تشکیل دوره ی بعد می شود، ساختار اصلی این پژوهش را تشکیل می دهد.
کلید واژه ها: دموکراسی – الگوی چرخشی – مطلقیت – ارزش ها.
مقدمه
دموکراسی از ابتدای تاریخ بشریت همواره یکی از دغدغه های مهم بوده است. و در این رابطه متفکران بزرگی همچو جان لاک، رسو و غیره به بحث و چگونگی انجام آن پرداخته اند. یکی از دلایل اهمیت این موضوع برای انسان این بوده است که در سایه ی دموکراسی می توان موجبات بسیاری از شاخه های نبوغ بشری را فراهم آورد. از طرف دیگر، انسان در سایه ی دموکراسی می تواند سعادت خود بهتر از سایر شکل های حکومت تامین کند. ایران یکی از کشورهایی بوده که تاریخ مالامال از احترام به دموکراسی و پیاده کردن آن را در خود داشته است به طوری که اولین منشور حقوق بشر را که یکی از نمادهای آزادی است به کوروش، پادشاه بزرگ هخامنشی، نسبت می دهند و این امر حکایت از ریشه دار بودن دموکراسی در بطن جامعه ی ایران دارد. اما حکومت ناصرالدین شاه قاجار اولین زمانی بود که ایرانیان از طریق مسافرت، مهاجرت نخبگان با دموکراسی مدرن آشنایی پیدا کردند. و سعی کردند کم کم آنرا و یا حداقل مظاهر آنرا در بطن جامعه ی خود پیاده کنند و این آغاز حرکت دموکراسی در ایران معاصر بود اما این دموکراسی شکل گرفته هر بار با استبداد کهن ایرانی در شکل های متفاوت ولی با ماهیتی یگانه مواجه می شد و سعی می کرد آنرا قبل از این که نشو و نما شود از بطن جامعه محو نماید و این منجر به جدالی شد که قسمت عمده ای از تاریخ معاصر ایران را پر کرده است.
برای انجام این پایان نامه از کتاب های متعددی استفاده شده است که از جمله ی آن می توان به کتاب یرواند آبراهامیان و ی.سو اشاره کرد. از نکات مهمی که در مطالعه ی این کتاب ها باید به آن توجه کرد این بود که در هیچ کدام یک از آن ها موضوع دموکراسی و استبداد به صورت اختصاصی مورد توجه قرار نگرفته است و از لابلای موضوعات مطرح شده باید پی به وضعیت دموکراسی و مظاهر آن در دوره ی مورد بحث برد.
روش مورد استفاده ی این پژوهش اسنادی و کتابخانه ای بوده است و در این راه سعی شده از کتاب های مرجع در زمینه ی تاریخ ایران استفاده شود.
فصل اول:
کلیات طرح تحقیق
1-1 مقدمه
دموکراسی و سیر تحولات آن در تاریخ معاصر ایران از اهمیت به سزایی برخوردار است. زیرا؛ با نگاهی خطی به آن می توان نحوه ی اجرا و محدود شدن آن را مورد کنکاش قرار داد. زمانی که مشروطه در شرف وقوع بود موج آزادی خواهی در ایران لبریز شده بود. از فرنگ رفته های مترقی گرفته تا کارگران مهاجر در باکو، از روحانیون خسته از بند شاهی تا مردمی با فرهنگ و اقتصاد ضعیف و قابل نفوذ. همه و همه حکایت از وضعیتی می کرد که خواهان تغییر است. این تغییر با صدور فرمان مشروطیت هر چند به صورت ناقص به اجرا درآمد؛ اما با وجو پتانسیل های خوبی که در جامعه و نخبگان وجود داشت مشروطه ناکام ماند و به استمرار دوباره ی پادشاهی منجر شد. این تحول نیمه تمام ماند و بعد از آن هر کدام از دست اندرکاران این جریان با آسیب شناسی در حوزه ی خود و دیگران سعی در علت و علل آن برآمدند و همین آسیب شناسی ظرفیتی را به وجود آورد که خواهان دوباره ی همان آرمان های مشروطه بود این در حالی بود که رضا خان با به دست گرفتن ارتش و سقوط قاجاریه، زمینه ی ظهور دیکتاتوری جدید و مدرنی را فراهم می کرد. با شروع حکومت پهلوی اول تمامی آزادی های به دست آمده و مظاهر آن زیر چکمه ی رضا خانی له شد و عقیده بر آن بود که این خواسته ها مایه ی هرج و مرج در جامعه و در نتیجه عدم امنیت و آنارشی خواهد شد. رضا خان با این تدابیر توانست تا شهریور 1320 به کار خود ادامه دهد .بعد از آن با ورود متفقین به ایران و سقوط رضا خان دوره ی جدیدی از تاریخ ایران آغاز شد که حاوی پیام های خفته شده ی مشروطه توسط قاجاریه و رضا خان بود. با این شرایط حکومت محمد رضا شاه پهلوی شروع شد. شاه جوان و تحصیل کرده فرنگ در ابتدای کار خود بر طبل آزادی کوبید. هر چند این شرایط تحت فشار عوامل داخلی و خارجی به وجود آمده بود ولی موجب شد که یکی از بهترین دوران های تاریخ ایران از لحاظ بهبود شرایط دموکراسی به وجود بیاید. در این دوران که تا 28 مرداد 1332 طول کشید اصلاحاتی در جهت محدود کردن سلطنت و پی ریزی نهادهای دموکراتیک انجام شد و تلاش شد با ملی کردن صنعت نفت توسط مصدق و استقلال حاکمیت ملی گامی به سوی دموکراسی برداشته شود. بعد از 28 شهریور 1332 دستگاه امنیتی و پلیسی به کمک محمد رضا شاه آمد و توانست با سرکوب احزاب، دستگیری گسترده ی روشنفکران، محدودی آزادی بیان، کنترل دانشگاه ها و مواردی از این دست اقتدار دیکتاتوری خود را بازیابد. در دوره ی پهلوی دوم هر چند درصد و توسعه ی اقتصادی ایران ناشی از درآمدهای نفتی به شدت بالا رفت ولی این توسعه موزون نبود و نتوانست موجب رشد نهادهای مدنی و قانونی شود تا جایی که دوره ی پهلوی دوم را شبه مدرن می خوانند. این عدم توسعه ی هماهنگ و بسیاری از ناکامی های تاریخی دیگر نهایتا در بهمن 1357 منجر به ظهور انقلابی شد که اساس آن بر پایه ی واکنش علیه نظام استبدادی و غیر دموکراتیک بودن دولت بنیان نهاده شده بود. بررسی تاریخی دموکراسی در ایران نشان می دهد که علاوه بر تاثیر تحولات جهانی و نحوه ی قطب بندی های آن در قوت و ضعف دموکراسی در ایران می توان به نبود ظرفیت برای نهادینه شدن دموکراسی که ریشه در فرهنگ سیاسی – استبدادی و غیر مشارکتی، ذهنیت توطئه نگر و خرد ناورزی و انقیاد طلبی ایرانیان داشت، نیز اشاره کرد.
1-2 بیان مسئله
از بعد از انقلاب مشروطه نوعی حکومت مشروطه و دموکراتیک در ایران حاکم شد و برای اولین بار پادشاهان در ایران مبنای اقتدارشان از اسمان به زمین انتقال یافت و فرایند دموکراسی در ایران اغاز گشت.شروع و تداوم جنگ جهانی اول هر چند در فرایند دموکراسی در ایران اختلال ایجاد کرد اما پایه های دموکراسی را که شکل گرفته بود از بین نبرد و همچنان پارلمان و حکومت اگرچه در دوره هایی به سبب الزامات ناشی از جنگ و اشغال خارجی شکل نگرفتند،به صورت انتخابی بودند و پادشاه دارای قدرت محدود بود. کودتای سوم اسفند 1299 رضاخان و سید ضیاء اغازی بر انچه بود که به سلطنت نامحدود پهلوی و گسست در فرایند دموکراسی در ایران منجر شد. سلطنت نامحدود رضاخان یا شبه مشروطه او با انقطاعی 16 ساله در فرایند دموکراسی سرانجام با وقوع جنگ جهانی دوم در نقطه اید که کل اجتماع دچار حس تنفر از وی بود و در شرایطی که دیگر قدرت تداوم سلطنت را نداشت فروشکست و بار دیگر حکومت مشروطه در قالب سلطنت محدود محمدرضاشاه احیا گردید. از 1320 تا کودتای 1332 چه در قالب سلطنت محدود محمد رضا شاه و چه در دوران نخست وزیری مصدق فرایند دموکراسی درحال تکامل و پیشرفت در ایران شکل گرفت اما این فرایند بار دیگر با کودتای 28 مرداد دچار گسست گشت و دورانی از سلطنت نامحدود و شبه مشروطه توسط محمدرضاشاه بار دیگر احیا شد.25 سال سلطنت مطلقه در قالب انتخابات صوری و احزاب وابسته سرانجام در انقلاب 1357 و فشار توده ها دچار گسست شد و بار دیگر نوعی دموکراسی اما این بار از نوع جمهوری در دوران حکومت موقت شکل گرفت (عبدالرضا مهدوی، صص 302-301). اینکه دلایل فرایند نوسانی دموکراسی در ایران چیست و از چه الگویی پیروی می کند مسئله ای است که ذهن نگارنده را به خود جلب کرده است.دموکراسی در ایران در بعد از انقلاب مشروطه نتوانسته است نهادینه شده و تداوم یابد و در برهه های مختلف انقطاع و گسست را تجربه کرده است.تحلیلی بر وجود نظم در چرخه های تاریخی دموکراسی در ایران و دلایل ظهور و سقوط این چرخه ها شاید ما را به یک الگوی منظم یا نامنظم از دموکراسی در ایران راهنمایی کند. بر این اساس در انطباق با سه الگوی مورد نظر هانتینگتون از فرایندهای دموکراسی یعنی الگوهای خطی، چرخشی و دیالکتیک سعی خواهیم کرد الگوی دموکراسی در ایران را بیابیم و بدانیم که روند تحولات تاریخی ایران با کدامیک از الگوهای فوق انطباق دارد (هانتینگتون ، صص 39-38).