به این ترتیب ملاحظه می شود که بررسی رابطه بین آموزش و اثربخشی سازمانی میتواند مفید باشد.از سوی دیگر اگر کارکنان آموزش ببینند کافی نیست بلکه باید دانش اموخته شده را در سازمان استفاده نمایند. سازمان ها نیازمند این هستند که با مدیریت سیستماتیک، دانش نیروی انسانی خود را حفظ نمایند. بنابرین کسب دانش، سازماندهی، انتقال و به اشتراک گذاشتن با سایر کارکنان دیگر، هم چنین بروز کردن آموخته ها طی زمان امری بسیار حیاتی و ضروری است. در حقیقت مدیریت دانش کارآمد، منجر به کاهش خطاها و دوباره کاری ها می شود، سرعت حل مسائل و تصمیم گیریها را افزایش میدهد ، باعث کاهش میزان تخلفات و فساد اداری میگردد. کاهش هزینه ها را در پی دارد تفویض اختیارات بیشتر به اعضاء موجب روابط اثربخش تر و خدمات مطلوب تر به مشتریان خواهد شد و در نتیجه سبب افزایش اثربخشی سازمانی شده و اهداف سازمانی بیشتری محقق می شود (شیرین حصار،۱۳۸۹). با توجه به مجموع موارد فوق تحقیق حاضر به دنبال بررسی تاثیر آموزش کارکنان بر اثربخشی سازمان ها با توجه به نقش تعدیل گر متغیر فرایند مدیریت دانش در بین شرکت های تولید شهرک صنعتی رشت میباشد. از آنجایی که شهرک صنعتی رشت یکی از بزرگترین شهرک های صنعتی کشور بوده ودرآن واحد های تولیدی بزرگی فعال هستند که در اقتصاد استان سهم بسزایی دارند. بررسی اثربخشی ان شرکت ها میتواند مهم تقی گردد. در این راستا سوال اصلی تحقیق به شرح زیر است:
آیا مهارت کارکنان بر اثربخشی سازمانی شرکت های تولیدی شهرک صنعتی رشت با توجه به فرایند مدیریت دانش تاثیر دارد؟
۱-۳) اهمیت و ضرورت تحقیق:
اثربخشی سازمانی یکی از مفاهیمی است که در مدیریت نوین توجه خاصی به آن شده است واهمیت اساسی در امر بهبود سازمانی دارد چرا که اثربخشی سازمانی به عنوان میزان کسب اهداف کوتاه مدت و بلند مدت در یک سازمان است (سیفی و همکاران، ۱۳۹۲). اثربخشی یک شرکت همواره معلول یک دسته متغیرها ی تاثیرگذار است که بر عدم دستیابی به آن تاثیر گذارند. عواملی چون پایین بودن سطح کیفی انجام امور، ناکارآمد بودن ساختار، ضعف نظام های مدیریتی، فقدان شایسته سالاری در مدیریت، فقدان بسترهای فرهنگی مناسب برای اجرای طرح های مرتبط با اثربخشی و کارایی سازمان، نارضایتی شغلی کارکنان، فقدان ثبات شغلی مدیران و کارکنان، فقدان اعتماد میان مدیران و کارکنان، کمبود آموزش های مناسب و به روز در زمینه اثربخشی، نداشتن چشم انداز دوربرد در مدیریت، روشن نبودن مأموریت های سازمان، کمبود اخلاقیات کاری در کارکنان، کمرنگ شدن نظام مشارکت کارکنان در درون سازمان، کیفی نبودن نظام مدیریت و دلایل دیگر، اثربخشی را به صورت متغیری پیچیده درآورده است (طالقانی و همکاران، ۱۳۹۰). لذا بررسی وشناسایی عوامل مؤثر برآن میتواند دارای اهمیت فراوانی برای شرکت های تولیدی در سطح استان گیلان باشد. در اقتصاد خرد نیز این بحث مطرح است که ، عمده ترین هدف یک شرکت، همیشه کسب درآمد یا به بیان دیگر سودآوری است. سود یک شرکت نیز تا حد زیادی به اثربخشی و کارایی آن در درازمدت بستگی دارد. لذا بررسی عوامل اثر گذار بر اثربخشی شرکت های تولیدی استان گیلان ، با توجه به نقش اساسی در ایجاد ثروت برای استان و همچنین ایجاد اشتغال برای قشر عظیم جویندگان کار استان داشته و در نهایت میتوانند باعث بهبود وضع رفاهی مردم گردند میتواند دارای اهمیت فراوان باشد.
۱-۴) اهداف تحقیق
۱٫سنجش میزان اثربخشی سازمانی در شرکت های تولیدی شهرک صنعتی رشت
۲٫سنجش آموزش مهارتها در شرکت های تولیدی شهرک صنعتی رشت
۳٫ سنجش فرایند مدیریت دانش در شرکت های تولیدی شهرک صنعتی رشت.
۴٫سنجش رابطه بین آموزش مهارتها و اثربخشی سازمانی در شرکت های تولیدی شهرک صنعتی رشت.
۵٫سنجش تاثیر فرایند مدیریت دانش بر رابطه بین آموزش مهارتها و اثربخشی سازمانی در شرکت های تولیدی شهرک صنعتی رشت.
۱-۵) چارچوب نظری تحقیق
چهارچوب نظری مبنایی است که تمام تحقیق بر مبنای آن اجراء می شود. چهار چوب نظری یک شبکه منطقی ، توسعه یافته ، توصیف شده و کامل بین متغیرهایی است که از طریق فرآیندهایی مانند مصاحبه ، مشاهده وبررسی ادبّیات موضوع(پیشینه تحقیق) فراهم آمده است (خاکی ،۱۳۸۷). مبنای نظری تحقیق حاضر تحقیقی است که عبد رحمان[۱] و همکارانش در سال ۲۰۱۳ انجام داده ومدل آن به صورت زیراست:
آموزش
مهارت
مدیریت دانش
کسب دانش
به کارگیری دانش
تبدیل دانش
حفظ دانش
اثربخشی
سازمانی
شکل ۱-۱)مدل تحلیلی Abd Rahmanet al ,2013) )
۱-۶) فرضیهها
بر اساس چهارچوب نظری تحقیق ، فرضیه های تحقیق به شرح زیر است:
۱٫بین آموزش مهارت واثربخشی سازمانی رابطه وجود دارد.
۲٫فرایند مدیریت دانش رابطه بین آموزش مهارت واثربخشی سازمانی را تعدیل میکند.
۱-۷) تعریف نظری و عملیاتی
۱-۷-۱)اثربخشی سازمانی:
درادامه به تعریف مفهومی وعملیاتی متغیراثربخشی سازمانی به عنوان متغیر وابسته تحقیق پرداخته می شود:
تعریف نظری: رابینز[۲](۱۹۹۰)اثربخشی سازمانی را به عنوان میزان کسب اهداف کوتاه مدت و بلند مدت با توجه به انتظارات ذی نفعان وارزیابی کنندگان تعریف میکند. ففر و سالانسیک[۳] (۱۹۷۸)اثربخشی سازمانی را درجه و میزانی که سازمان نیازها را برآورده میسازد یا برآوردن معیارهای ارزیابی افراد خارج از سازمان تعریف میکنند(سیفی و همکاران، ۱۳۹۲). از نظر دفت[۴] (۱۹۹۵)اثربخشی سازمانی عبارت از میزان دسترسی به اهداف تعین شده است (etal.,2010 Zheng ).