با مراجعه به اکثر کتب لغت در مییابیم که تعریف دقیقی از غلط ارائه نشده است. نهایت توضیح یا تعریفی که از غلط ارائه گشته است عبارت «ان تعیا بالشی فلا تعرف وجه الصواب فیه»[۲۴۰] میباشد. لغویین نوعاً معتقدند غلط درخصوص همه مسایل و مخصوصاً امور منطقی استعمال میشود درحالیکه غلت فقط مختص حساب و محاسبه میباشد. در کتب لغت واژه غلط را بسیار در برابر صواب بهکار میبرند، بهعنوان مثال میگویند استعمال فلان واژه غلط است و شکل درست آن مثلاً بدین صورت است.
بنا بر آنچه گفته شد غلط نقیض صواب است و عمدی نیست و مترادف خطاء نیز بهکار رفته است. ولیکن برخی از لغویین بین غلط و خطا فرق میگذارند. ایشان معتقدند «ان الغلط هو وضع الشی فی غیر موضعه و یجوز ان یکون صوابا فی نفسه و الخطأ لا یکون ثوابا علی وجه».[۲۴۱] صرفنظر از این اختلاف به نظر میرسد اگر غلط را مترادف خطاء بدانیم و هر آنچه را که درخصوص خطاءگفتیم درخصوص غلط هم ساری بدانیم دیگر نباید غلط را معادل اشتباه بدانیم.[۲۴۲] البته اینکه در متون حقوقی عربی زبان، اصطلاح غلط بهجای اشتباه بهکار میرود، بهمعنای معادل و مترادف بودن معنای لغوی این دو واژه نیست، بلکه گویای معادل بودن اصطلاح غلط و اشتباه در متون حقوقی است. در حقوق ما، واژه غلط استعمال چندانی ندارد بهنحویکه حتی در ترمینولوژیهای حقوقی هم به این واژه اشارهای نشده است. در برخی موارد هم که این واژه بهکار رفته است، مانند غلط در نوشتن رأی، حکایت از غلط تایپی یا دیکتهای دارد و نمیتوان غلط را معادل اشتباه دانست، چراکه در غلط تایپی برخلاف اشتباه، فرد لزوماً علم جازم یا ظن معتبر ندارد بلکه میتواند در اثر غفلت و بیتجربگی سهواً دچار غلط گردد. بهتعبیر دیگر فردی که در نوشتن رأی دچار غلط میشود هم در ابتدا میتواند مدعی املاء نادرست باشد و هم میتواند در این خصوص ادعایی نداشته باشد. بنابراین غلط معادل خطا و نه اشتباه است.
بند سوم- سفه (سفاهت)[۲۴۳]
ممکن است گفته شود واژه سفاهت مانند واژه حماقت کاملاً متفاوت از واژه اشتباه میباشد و لذا ضرورتی برای بررسی آنها وجود ندارد ولیکن با دقت در این دو مفهوم خواهیم دید که این دو واژه چندان هم بیارتباط به واژه اشتباه نیست. چنانکه میدانیم سفه نقیض حکمت است[۲۴۴] و حکمت هم معادل دانایی است. از طرفی علم و دانایی نیز نقیض جهل بودند. بنابراین بهنحوی میتوان گفت سفه معادل جهل و نادانی است. آدم سفیه مانند آدم جاهل خلاف حکمت رفتار میکند. اما اینکه آیا سفه دقیقاً معادل جهل است یا خیر، و اگر معادل و مترادف جهل است، مراد جهل بسیط است یا جهل مرکب (اشتباه) را هم در برمیگیرد، باید تحقیق بیشتری کرد.
فراهیدی در العین میگوید سفه و سفاه و سفاهت نقیض علم است. وی در ادامه این واژه را با این عبارت به خطا مرتبط میکند «و سفه حلمه و رأیه… اذا حملها علی امر خطاء».[۲۴۵] گویی که امر سفهی از روی خطاء میباشد. جوهری سفه را ضد حلم دانسته است.[۲۴۶] چنانکه میدانیم حلم معادل بردباری است و انسان حلیم یعنی انسان بردبار. اما چرا سفه ضد یا نقیض حلم تعریف شده است؟ پاسخ این سؤال را شاید بتوان در فروق اللغویه یافت. صاحب این اثر با ارزش از قول مفضل میگوید «ثم اجری سفه علی کل جهل و خفه… ». ایشان در ادامه مینویسند «و قیل السفیه فی قوله تعالی (فان کان الذی علیه الحق سفیها)،[۲۴۷] هو الصغیر و هذا یرجع الی انه القلیل المعرفه، … و اصل السفه الخفه ثوب، سفیه أی خفیف و اصل الحلم فی العربیه اللین و رجل حلیم أی لین فی معاملته فی الجزاء علی السیئه بالافاه… ».[۲۴۸] ابن اثیر در نهایه در ذیل واژه سفه گفته است «فیه (انما البغی من سفه الحق) أی من جهله و قیل جهل نفسه و لم یفکر منهما… و السفیه: الجاهل».[۲۴۹] در لسان العرب نیز آمده است «و فی الحدیث: انما ذلک من سفه الحق و غمط الناس یعنی ان یری الحق سفها و جهلا و یحتقر الناس».[۲۵۰] ابن منظور در جلد دیگری از این اثر بزرگ میگوید «سفه: خفه الحلم، و اصله الخفه و الحرکه و قیل: الجهل و هو قریب بعضه من بعض… ». ایشان سپس قول الزجاج را درخصوص آیه «… الا من سفه نفسه… » نقل میکند «… و قال الزجاج… القول الجید عندی فی هذا ان سفه فی موضع جهل».[۲۵۱] شیخ طریحی تعبیر جدیدی درخصوص سفه دارد وی در تعریف السفیه میگوید «السفیه: المبذر و هو الذی یصرف امواله فی غیر الاغراض الصحیحه، او ینخدع فی المعامله». وی در ذیل آیه سیقول السفهاء من الناس میگوید «السفهاء خفاف العقول الذین ألقوا التقلید و أعرضوا عن النظر».[۲۵۲] برخی درخصوص معنای سفه نفسه گفتهاند یعنی «اهلک نفسه و اوبقها».[۲۵۳] در کتب لغوی نیز مانند کتب حقوقی سفه در برابر رشد و سفیه مقابل رشید بهکار رفته است. بنابرآنچه گذشت سفه در معانی مختلفی در لغت بهکار رفته است ۱ـ نقیض و ضد حلم ۲ـ خطاء ۳ـ خفت و کوچکی، چراکه سفیه یعنی خفیف و صغیر ۴ـ جهل ۵ـ تبذیر ۶ـ هلاک کردن ۷ـ نقیض رشید.
در اصطلاح حقوقی سفیه یعنی کسی که عقل معاش ندارد و به تعبیری دقیقتر کسی که بهعلت فقدان یا نقص قوه تمیز، از مداخله در امور مالی ممنوع است. تمام معانی لغوی سفه بهنحوی در معنای اصطلاحی این واژه میگنجد چراکه فرد سفیه در معامله حلیم و بردبار نیست، خطا میکند، جاهل است، اسراف و تبذیر در اموال میکند، خود را به هلاکت میاندازد و… . سؤال اساسی اینجااست که میان سفاهت و جهالت چه نسبتی است؟
به نظر میرسد فرد سفیه در امور مالی جهلش مفروض است، درحالیکه فرد جاهل فی الواقع و در تمامی امور دارای جهل است. بنابراین هر سفیهی نوعی جهالت (مفروض در امور مالی) دارد درحالیکه هر جاهلی لزوماً سفیه نیست. ازهمینرو ادعای اشتباه یا جهل در معاملات از فرد سفیه مسموع نیست چراکه او اساساً حق تصرف در معاملات مالی را ندارد.
بند چهارم- حمق (حماقت)[۲۵۴]
حمق در معنای «قلّه العقل»،[۲۵۵] «وضع الشی فی غیر موضعه مع العلم بقبحه»،[۲۵۶] «ضد العقل»،[۲۵۷] «فساد عقل»[۲۵۸] بهکار رفته است. کاری که مطابق با عقل نباشد کار احمقانه توصیف میشود و به تعبیری حماقت در تقابل با عقل و منطق و اندیشه تعریف میشود. نکته حائز اهمیت این است که فرد احمق علم به نادرستی و ناشایست بودن فعل خود دارد و بهرغم این علم مرتکب فعل احمقانه میشود. بنابراین برخلاف اشتباه و جهل، فرد احمق عالم به موضوع و نادرست بودن فعل ارتکابی خود است. علاوهبراین فعل احمقانه همیشه مخالف عقل و خرد تلقّی میشود اما فعل اشتباهی لزوماً چنین نیست و همیشه در تقابل با عقل و خرد قرار ندارد.
بند پنجم- سهو[۲۵۹]
سهو بهمعنای غفلت از یک امر آمده است بهنحویکه قلب و ذهن انسان از آن مسأله غافل میشود.[۲۶۰] این واژه در معنای غلط نیز بهکار رفته است.[۲۶۱] در سهو بههیچوجه قصد و اراده وجود ندارد،[۲۶۲] درحالیکه در اشتباه قصد و اراده وجود دارد. در سهو قصدی وجود ندارد و با کوچکترین اشارهای فرد ساهی متنبه میگردد، درحالیکه در اشتباه چنین نیست و با تذکر به او باز وی اصرار بر فعل اشتباهی خود دارد.[۲۶۳]
برخی از لغویین درخصوص واژه سهو و نسیان که بر اساس حدیث رفع، مرفوع از امت پیامبر هستند گفتهاند «… و فسر السهو بزوال المعنی عن الذاکره فقط و بقاؤه مرتسماً فی الحافظه بحیث یکون کالشیء المستور و النسیان زواله عن القوتین: الذاکره و الحافظه».[۲۶۴] این تعبیر مانند تعبیر علّامه حلّی در کشف الاسرار است. ایشان میگویند سهو عبارت است از زوال صور علمی از نفس بهنحویکه بدون زحمت و اکتساب جدید، با توجهی اندک مجدداً به ذهن باز میآید. سهو بین ادراک و نسیان است. در نسیان صور علمی از خزانه مربوط پاک میشود ولی در سهو چنین نبوده و صور علمی در خزانه مربوط باقی میماند، لیکن از صفحه روشن ذهن پاک میشود.[۲۶۵]
معنای لغوی سهو چندان هم از معنای اصطلاحی آن دور نیست چراکه در فقه این کلمه در کنار واژه غفلت زیاد بهکار رفته است. سهو در فقه بیشتر از آنکه در بخش معاملات مطرح باشد در بخش عبادات بهکار رفته است. سهو در حدیث معروف لا سهو فی سهو بهمعنای شک آمده است. همچنانکه در عبارات «لا سهو فی صلاه الفجر و المغرب»، «لا حکم للسهو مع الکثره»، «لا سهو علی من صلی خلف الامام» و نیز «لا سهو فی النافله» در معنای شک آمده است.[۲۶۶] معنای اصطلاحی دوم سهو به حالتی اطلاق میشود که فرد در اثر غفلت یا فراموشی به علم خود که قبلاً برای وی نسبت به مسألهای حاصل شده است توجه نمیکند و بهخاطر همین عدم توجه به علم خود مرتکب اشتباه میشود.[۲۶۷] در عبارت منقول از ابن جنید «سجدتا السهو تنوبان عن کل سهو فی الصلاه»،[۲۶۸] سهو در این معنا بهکار رفته است.
درخصوص رابطه سهو و اشتباه میان محققین اختلاف نظر وجود دارد. برخی این دو را دو مفهوم متباین میدانند[۲۶۹] و برخی اعتقاد به عموم و خصوص مطلق دارند.[۲۷۰] به نظر میرسد چون در سهو قصد و ارادهای وجود ندارد برخلاف اشتباه، اعتقاد به تباین ترجیح دارد. ازهمینرو سهو را از مقوله غفلت و اشتباه را از مقوله جهل میدانیم.
بند ششم- غفلت[۲۷۱]
چنانکه دیدیم سهو از جمله بهمعنای غفلت استعمال شده بود و یکی از معنای اصطلاحی سهو، شک بود. بنابراین منطقاً باید غفلت نیز از جمله در معنای شک بهکار آید، درحالیکه در اصطلاحات فقهی غفلت درست در مقابل شک بهکار رفته است و آدم شاک غیر از آدم غافل است.[۲۷۲] سرّ این مسأله در این نکته نهفته است که سهو دو معنای اصطلاحی دارد؛ سهو در معنای اصطلاحی نخست معادل شک میباشد و الا در معنای اصطلاحی دوم خود بهمانند غفلت در مقابل شک بهکار میرود. توضیح آنکه در شک فرد شاک تنها جهل بسیط دارد و باید حسب مؤدای اصول عملیه عمل کند، درحالیکه در غفلت و سهو، غافل و ساهی دارای جهل مرکب هستند.
البته در جهل مرکب برخلاف اشتباه، با اندک اشاره و انتباهی فرد از جهل خارج میشود و چون قصد و ارادهای در تحقق فعل جاهلانه خود ندارد، از ارتکاب آن فعل بهفراست منصرف میشود و علت تفاوت سهو و غفلت با اشتباه هم همین نکته میباشد. با مراجعه به کتب مختلف لغت[۲۷۳] درخصوص واژه غفلت چنین استنباط میشود که فرد غافل قبلاً به مسأله مورد غفلت علم و توجه داشته است و لذا با اندک اشارتی متوجه غفلت خود میشود، درحالیکه در اشتباه این علم و توجه سابق وجود ندارد. به همین علت است که میگوییم در غفلت امر مغفول مورد قصد و نظر نبوده است. عبارت علّامه در نهایه آنجا که میگوید «اگر فردی بدون آنکه قصد داشته باشد کلامی را در نماز به زبان بیاورد نماز باطل نمیشود …، چراکه در نماز غفلت کرده است و قصدی در به زبان آوردن آن کلام نداشته است»،[۲۷۴] دقیقاً گویای این مطلب است. بنابراین غفلت نیز مانند سهو نوعی جهل مرکب است، جهلی که قطعاً نمیتوان آنرا اشتباه تلقّی کرد.
بند هفتم- غرور[۲۷۵] و غبن[۲۷۶]
غرر که به جهل خطرناک[۲۷۷] هم از آن تعبیر شده است از مقوله جهل بسیط است. در غرر فرد بدون علم به اطراف یک مسأله وارد معامله میشود، مثلاً بدون علم به میزان موضوع معامله یا بدون علم به ارزش مورد معامله وارد معامله میگردد و آن کالا را میخرد. غرر چون جهل بزرگ و خطرناک است از اسباب بطلان است،[۲۷۸] درحالیکه جهل اگر اندک و ناچیز باشد هیچ خللی به صحت معامله وارد نمیآورد. سؤالی که به ذهن میرسد این است که آیا غرر درصورت فقدان علم تفصیلی محقق میشود یا ممکن است درصورت فقدان علم اجمالی هم غرر صدق کند؟
بهنظر میرسد فقدان علم اجمالی نیز منجر به غرر میگردد، چراکه اگر غرر فقط بهمعنای عدم علم تفصیلی باشد در این صورت چه لزومی داشت علم اجمالی در عقود تسامحی مثل ضمان، بهعنوان یک استثناء تلقّی شود؟ این درحالی است که غبن، جهل بسیط نیست، چراکه فرد مغبون علم به ارزش موضوع معامله داشته است ولیکن بعداً معلوم میگردد که علم او بیاساس و باطل بوده است. درواقع غبن برخلاف غرر نوعی جهل مرکب است. اگر غبن فاحش باشد سبب خیار غبن میگردد. درواقع حکم خیار غبن به حکم اشتباه برمیگردد چراکه غبن یعنی اشتباه راجع به ارزش و قیمت موضوع معامله.
بند هشتم- تردید[۲۷۹]
تردید بر وزن تفعیل مصدر ثلاثی مزید «ردّ» است که ماضی آن «ردّد» میباشد. ردّ در لغت در معانی ردکردن و قبول نکردن آمده است. ماضی ثلاثی مزید ردّ، یعنی «ردّد» نیز بهمعنای ثلاثی مجرد آن، یعنی ردکردن و نپذیرفتن بهکار رفته است.[۲۸۰] اما تردید در چند معنی بهکار رفته است؛ نخست حالتی خاص از صدای حنجره انسان و یا احیاناً حیوان. دوم در معنای لازم و متعدی دو دل بودن و دو دلکردن (شک داشتن و تشکیک کردن) بهکار رفته است. سوم بهمعنای انکار و تکذیب بهکار میآید. در زبان فارسی نوعاً معنای دوم رایج است درحالیکه معنای سوم بیشتر در زبان حقوقی به ویژه در مباحث مربوط به آیین دادرسی و ادله اثبات مصطلح است.
در معاملات تردید بهمعنای شک و مردد بهمعنی مورد شک، در مقابل تعیین و معین آمده است. ماده ۶۹۴ قانون مدنی در این زمینه میگوید «علم ضامن به مقدار و اوصاف و شرایط دینی که ضمانت آنرا می کند شرط نیست… لیکن ضمانت یکی از چند دین بهنحو تردید باطل است». بنابراین اگر موضوع مورد ضمانت مبهم باشد میتوان از آن ضمانت کرد، اما اگر مردد باشد ضمانت باطل است. از آنجا که ضمان از عقود مسامحه و ارفاقی است، لذا علم اجمالی به موضوع آن کافی است. لذا اگر موضوع آن مبهم باشد اشکالی وجود ندارد ولیکن تسرّی این حکم به سایر عقود و معاملات مغابنهای مانند بیع و اجاره هیچگونه توجیهی ندارد.[۲۸۱] دو شرط معلوم و معین بودن موضوع معامله نیز حکایت از ممنوع بودن ابهام و تردید در معاملات دارد. با اطلاع از مقدار و جنس و وصف موضوع معامله ابهام برطرف میشود (ماده۳۵۱ ق. م). مردد بودن نیز با تعیین قطعی موضوع معامله از میان میرود.
بنابراین یکی از تفاوتهای تردید و اشتباه، اختلاف در اثر آن دو است. تردید درهرحال از اسباب بطلان است درحالیکه اشتباه لزوماً سبب بطلان نیست. علت اینکه تردید از اسباب بطلان است جهل است. توضیح آنکه وقتی موضوع معامله معین نیست یعنی میان دو یا چند چیز مردد است، درواقع فرد نسبت به موضوع معامله جاهل است و نمیداند «الف» به مالکیت او درمیآید یا «ب»؟ و چون جهل و غرر در معاملات منفی و منهی است لذا تردید از اسباب بطلان است. به نظر ما معقول نبودن انتقال مالکیت بهنحو تردید، دلیل مناسبی برای بطلان معامله مردد نیست.[۲۸۲] به نظر میرسد چون دلیل بطلان معاملات مردد نفی جهل و غرر است و چون مراد از غرر جهل بزرگ است، لذا تردید در عناصر جزئی موضوع معامله مانند وصف جزئی یا متعلقات جانبی موضوع قرارداد، نمیتواند از اسباب بطلان باشد. با این توضیح اختلاف دوم میان تردید و اشتباه روشن میگردد و آن اینکه تردید از مقوله جهل بسیط است ولیکن اشتباه از مقوله جهل مرکب.
شایان ذکر است که از تقابل دو مفهوم تردید و اشتباه و احکام آنها نکته ظریفی بهدست میآید. چنانکه گفتیم، علت بطلان تردید، جهل بسیط میباشد. ازهمینرو میتوان گفت ادعای اشتباهی که در پی ظن و شک و احتمال (که همگی از مقوله جهل هستند) باشد از اساس مسموع نیست و لذا اگر فردی ادعای اشتباه کند و طرف مقابل بتواند اثبات کند که وی اصولاً نسبت به موضوع معامله شک و تردید داشته است، ادعای اشتباه مسموع نمیباشد، بلکه میتوان حکم به بطلان معامله از جهت مردد بودن موضوع معامله داد.
بند نهم- وهم و ابهام[۲۸۳]
وهم در لغت در معنای غلط،[۲۸۴] غفلت،[۲۸۵] سهو،[۲۸۶] ظن،[۲۸۷] تصوّر غلط، پنداشت، خیال و تخیّل و اعتقاد به امر مرجوح[۲۸۸] بهکار رفته است. در وهم انسان تصوّر میکند که کار شایسته و درستی انجام میدهد، درحالیکه بهمانند اشتباه او در جهل مرکب است. درواقع وی قصد انجام کاری را دارد و لذا برخلاف غفلت و سهو نتیجه کار خود را درست مانند اشتباه اراده میکند. بنابراین وهم از جهت تصوّر خلاف واقع و نیز مورد قصد بودن امر وهمی، با اشتباه مشترک است، ولیکن از این جهت که تصوّر خلاف واقع در وهم هیچ مبنای منطقی و محکمی ندارد، برخلاف اشتباه که اعتقاد خلاف واقع اساساً از جانب فرد دارای دلیل و اساس است، با آن متفاوت میباشد. ابهام مصدر ثلاثی مزید «بهم» از باب افعال است. در کتب لغت «ابهم الامر» بهمعنای اشتبه و لایعرف وجهه آمده است.[۲۸۹] امر مبهم هم به «لا مأتی له»،[۲۹۰] یعنی «امری که هیچ راهی برای رسیدن به آن وجود ندارد» معنا شده است و هم به امری که قفل شده است و راهی برای رسیدن به آن وجود ندارد گفته میشود.[۲۹۱]
درهرحال چنانکه گفتیم مبهم در برابر معلوم میباشد. امر مبهم همان امر مجهول است. یکی از شرایط موضوع معامله معلوم بودن آن است و ابهام در موضوع معامله از اسباب بطلان است و چنانکه در باب تردید هم گفته شد علت بطلان جهل و غرر منهی است. بنابراین مورد معامله نباید مبهم باشد، اگرچه علم اجمالی کافی است (ماده ۲۱۶ ق. م). با اطلاع از مقدار و جنس و وصف مبیع میتوان از مورد معامله رفع ابهام کرد (ماده ۳۴۲ ق. م). در لزوم معلوم بودن مورد معامله میان عین معین و کلی در معین و کلی فی ذمه و نیز میان ثمن و مثمن هیچ فرقی وجود ندارد.[۲۹۲]
چون ابهام از مقوله جهل بسیط است و اشتباه از مقوله جهل مرکب، لذا اثر حقوقی آنها متفاوت است. اگر فردی نسبت به موضوع قرارداد ابهام و جهل داشته باشد و اقدام به خرید آن نماید قرارداد بهجهت جهل و غرر باطل است، درحالیکه در اشتباه بسته به مورد، قرارداد میتواند باطل باشد یا نباشد. از مقایسه احکام ابهام و اشتباه دو سؤال به ذهن میرسد که پاسخ به آنها خالی از فایده نخواهد بود. نخست اینکه آیا میتوان گفت همچنانکه در عقود مسامحهای مانند ضمان، علم اجمالی کافی است و ابهام در موضوع معامله سبب بطلان نمیشود، ادعای اشتباه هم در این عقود پذیرفته نمیشود، چراکه در عقود مسامحهای علم تفصیلی اساساً لزومی ندارد و فرد درخصوص این عقود و موضوع قراردادی آنها چه علم داشته باشد و چه نداشته باشد قرارداد صحیح است و چون اشتباه فرع بر لزوم علم است و در این عقود هم لزومی برای علم تفصیلی نیست لذا ادعای اشتباه اساساً بیمورد است؟
دوم آنکه آیا میتوان گفت چون مورد معامله باید از سه جهت جنس، مقدار و وصف مبهم و مجهول نباشد، اشتباه هم تنها در این سه جهت پذیرفته میشود؟ آیا بین این دو رابطهای وجود دارد؟ پاسخ به این دو سؤال در تحلیل مبانی نظری اشتباه اهمیت زیادی دارد.
بند دهم- نسیان
نسیان بهمعنی فراموشی است. راغب در مفردات ذیل واژه نسی مینویسد «النسیان ترک الانسان ضبط ما استودع اما لضعف قلبه و اما عن غفلته و اما عن قصد حتی ینحذف عن القب ذکر».[۲۹۳] اگر مسأله در ذهن انسان باشد و انسان آنرا فراموش کند درواقع دچار نسیان شده است. در حدیث، رفع نسیان از موارد مرفوع است. نسیان نوعی جهل بسیط است، البته جهلی که مسبوق به علم بوده است. فراموشی اگر منشاء فعل قرار بگیرد میتواند به اشتباه منجر گردد. نسیان و فراموشی میتواند عمدی باشد، یعنی انسان کاری کند که برخی مسائل را فراموش کند و این غیر از تظاهر به نسیان است.
سؤال این است که آیا اشتباه هم میتواند عمدی باشد؟ یعنی انسان کاری کند که در برخی از مسائل به اشتباه بیافتد؟ اگر چنین است آیا حکم آن با سایر اشتباهها فرق دارد؟ درهرحال حکم افعال ناسی در حکم افعال جاهل است و چنانکه از حدیث رفع استنباط میشود در اعمال وضعی هم این اشتراک حکم وجود دارد.[۲۹۴]
گفتار سوم: موضوع معامله
ماده ۱۹۰ قانون مدنی یکی از شروط صحت معامله را «… ۳ـ موضوع معین که مورد معامله باشد» میداند. مواد ۲۱۴، ۲۱۵ و ۲۱۶ هم برخی احکام مورد معامله را بیان میدارند. در این مواد آمده است که مورد معامله باید مال و عملی باشد که مالیت داشته و متضمن منفعت عقلایی مشروع باشد و در عین حال مبهم هم نباشد. این درحالی است که در ماده ۲۰۰ صحبت از «خود موضوع معامله» شده است.
علاوهبر اصطلاحات «مورد معامله» و «موضوع معامله»، در برخی مواد ما شاهد اصطلاح «موضوع تعهد» هستیم. در مواد ۲۲۸، ۲۷۵، ۲۷۸ و ۲۷۹ صحبت از موضوع تعهد شده است. باید دانست میان مورد معامله و موضوع معامله و نیز میان مورد تعهد و موضوع تعهد فرقی نیست و موضوع و مورد عبارت اخرای هم هستند. جالب توجه است که در حقوق مصر از واژه محل بهجای مورد و موضوع استفاده میشود. البته اغلب حقوقدانان در همه نظامهای حقوقی میان موضوع (مورد) معامله و موضوع (مورد) تعهد فرق نهادهاند.
لازم به تذکر است که واژگان قرارداد، معامله و عقد از نظر ما در این خصوص یکی هستند، لذا تفاوتی میان موضوع قرارداد با موضوع معامله و یا موضوع عقد وجود ندارد و همه در مقابل موضوع تعهد قرار دارند. در این گفتار ابتدا با تبیین موضوع تعهد و موضوع معامله در پی پاسخ به این سؤال هستیم که مراد از اشتباه در موضوع قرارداد چیست؟ سپس اصطلاح مندرج در ماده ۲۰۰ قانون مدنی یعنی «خود موضوع معامله» را بررسی میکنیم.
مبحث نخست: موضوع تعهد
تعهد[۲۹۵] مصدر باب تفعل در لغت از جمله بهمعنای برعهده گرفتن و خود را مدیون کردن است. معامله، تراضی مبنای تعهد است. در هر معاملهای تعهد یا تعهداتی وجود دارد که وجود آنها از آن معامله ناشی میشود، لذا باید میان معامله و تعهد فرق نهاد همچنانکه باید میان موضوع این دو قائل به تفاوت شد. البته در قانون مدنی هرازگاهی میان این دو مفهوم خلط شده است، بهعنوان مثال تعهد در ماده ۵۶۵ ق. م که میگوید «جعاله تعهدی است جایز… » بهمعنای عقد و معامله است. درواقع تعهد در مقابل معامله یعنی التزام یا دین. شاید در توجیه این اختلاط بتوان گفت تعهد اساساً دارای دو معنا است. ۱ـ تعهد بهمعنای عام که معادل عقد و معامله است ۲ـ تعهد بهمعنای خاص که مرادف با دین و التزام ناشی از معامله است.
در قرادادها ما شاهد چند عنوان هستیم. نخست توافق دو اراده که بسته به نوع قرارداد، اثر این توافق فرق دارد. بهعنوان مثال در عقد بیع اثر توافق، انتقال مالکیت ثمن و مثمن است و در عقد اجاره تملیک عین به عوض معلوم اثر توافق است. دوم تعهد یا تعهدات یک یا دو طرف قرارداد است. در قرارداد بیع، تعهد فروشنده به تسلیم بیع و تعهد خریدار به تسلیم ثمن تعهدات اصلی قراردادی است. سوم متعلَّق تعهد است. بهعنوان مثال متعلَّق تعهد به تسلیم بیع، خود مبیع است، همچنانکه متعلَّق تعهد به تسلیم ثمن، خود ثمن است. بنابراین موضوع تعهد با متعلَّق موضوع تعهد فرق دارد. در بیع موضوع تعهد تسلیم و انتقال است. موضوع تعهد به فعل یا ترک فعل انسان متعهد برمیگردد. این موضوع میتواند انتقال، اسقاط یا هر فعل و یا ترک فعلی باشد که بتواند موضوع تعهد قرار بگیرد. در ترمینولوژی حقوق ذیل واژه تعهد چند معنا ذکر شده است:
الف- «رابطه حقوقیی که بهموجب آن شخص یا اشخاص معین نظر به اقتضاء عقد یا شبه عقد یا جرم یا شبه جرم و یا به حکم قانون، ملزم به دادن چیزی یا مکلف به فعل یا ترک عمل معینی به نفع شخص یا اشخاص معین میشوند». در این تعبیر نهتنها تعهد به یک رابطه حقوقی تعریف شده است، بلکه منشاء تعهد را اعم از اعمال حقوقی بیان کرده است و لذا از این دو جهت این تعریف مورد ایراد است.
ب- «حق ذمی را نسبت به کسی که آن حق علیه او است تعهد گویند». این تعریف معنای محصولی و اسم مفعولی تعهد را بیان میدارد و مانند تعریف «الف» و نیز «ج» عام است.
ج- «عمل بر ذمهگرفتن حقی به نفع غیر».[۲۹۶] این تعریف معنای مصدری تعهد را بیان میدارد. حق در این تعریف و تعریف «ب» اعم است از بهعهده گرفتن انجام یا ترک عمل، چه در برابر عوض باشد و چه نباشد».
بهطورکلی تعهد از دو دیدگاه اسم مصدری و اسم مفعولی دو تعریف دارد. در دیدگاه اسم مصدری خود «متعهد شدن»، «ملزم شدن» و «بهعهده گرفتن» مهم است، درحالیکه در دیدگاه اسم مفعولی برخلاف اعمال فوق نتیجه این اعمال یعنی «وظیفه»، «التزام» و «تعهد» مدّنظر است. در یکی متعهد شدن مبنای تعریف است و در دیگری خود تعهد بهعنوان اثر و محصول متعهد شدن اساس تعریف است.[۲۹۷] متعلَّق موضوع تعهد میتواند یک شیء خارجی یا کار قابل سنجش و یا مال دارای ارزش و یا حق خاصی باشد. آنچه در این قسمت مهم است توجه به اختلاف موضوع تعهد و متعلَّق موضوع تعهد است. البته اینکه متعلَّق موضوع تعهد چه چیزی میتواند باشد خود مستلزم بحث مستقلی است که در پایان این مبحث به آن میپردازیم.
علاوهبر این سه، در قراردادها جهت[۲۹۸] و سبب[۲۹۹] هم مطرح است. جهت همان علت شخصی است که در هر عقدی بسته به مورد متفاوت است، لیکن سبب همان علت نوعی است که در هر نوع عقدی یکسان است. در عقود معوض تعهد هر یک از متعاقدین سبب و علت تعهد طرف دیگر است.
تفکیک میان موضوع معامله و موضوع تعهد چندان مورد وفاق همه حقوقدانان نیست. برخی از اساتید در توجیه تعارضات موجود در حقوق فرانسه درخصوص تعیین موضوع عقد بیان میدارند «مال یا عمل را میتوان مورد معامله دانست و نسبت به مفاد ماده ۲۱۴ ق. م همانند ماده ۱۱۲۶ قانون مدنی فرانسه از این حیث که مال یا عمل را مورد معامله معرفی کرده است، ایرادی نمیتوان داشت و جدا کردن موضوع عقد از موضوع تعهد امری تصنعی و نادرست به نظر میرسد».[۳۰۰] لیکن برخی دیگر از اساتید با این بیان که «… اگر عقد به تراضی مبنای تعهد گفته شود و از اسباب آن بهشمار آید، بیگمان بایستی موضوع آن دو نیز جدای از هم باشد»،[۳۰۱] از تفکیک میان این دو حمایت کردهاند. بیشک منشاء این اختلافها را چه در حقوق ما و چه در حقوق فرانسه باید در متن قانون جستجو کرد. حسب ماده ۲۱۴ قانون مدنی ایران «مورد معامله باید مال یا عملی باشد که هر یک از متعاملین تعهد تسلیم یا ایفای آنرا میکنند» و نیز حسب ماده ۱۱۲۶ قانون مدنی فرانسه (که مأخذ ماده ۲۱۴ است) «موضوع هر معاملهای چیزی است که یک طرف متعهد به دادن آن یا انجام یا عدم انجام آن میشود».[۳۰۲] هر دو ماده در تعریف مورد معامله تکیه بر تعهد کردهاند.
به نظر ما نقص ماده ۲۱۴ تنها در تعریف مورد معامله نیست بلکه این ماده از این جهت که فقط به عقود عهدی اشاره کرده است و به عقود تملیکی مانند بیع اشارهای نداشته است نیز فاقد وجاهت کافی است. وانگهی این ماده به موضوع عقود غیر مالی مانند نکاح نیز توجهی نداشته است. این تعریف همچنین سقوط حق یا تعهد را (در قراردادهایی مثل تبدیل تعهد) مورد غفلت قرار داده است و البته اگر بهجای واژه عمل در این ماده از واژه ایفا استفاده میشد هم فعل و هم ترک فعل را در برمیداشت.[۳۰۳] درواقع موضوع تعهد عبارت است از ایفای تعهد[۳۰۴] و متعلَّق آن عبارت است از مال یا عملی که ایفای تعهد بدون آن امکان ندارد. مازو معتقد است اگر در ماده ۱۱۲۶ قانونگذار واژگان «هر تعهدی»[۳۰۵] و «ایفاء»[۳۰۶] را بهجای واژگان «هر قرارداد»[۳۰۷] و «چیز»[۳۰۸] انشاء میکرد، در تعریف خود موفق بود.[۳۰۹]
برخی از اساتید معتقدند که مراد از مورد معامله در ماده ۲۱۴ درواقع مورد تعهد است،[۳۱۰] درحالیکه برخی دیگر گفتهاند مراد از مورد معامله در ماده ۲۱۴ متعلَّق موضوع تعهد است.[۳۱۱] به نظر میرسد نظر اخیر ترجیح دارد چراکه مورد یا موضوع تعهد یک امر معنوی است که متعهد مستقیماً به آن وابسته است و این امر معنوی که میتواند چهار چیز باشد (انتقال، فعل، ترک و اسقاط)[۳۱۲] با متعلَّق آن که امری مادی و فیزیکی است متفاوت است.
تعیین رابطه بین اهرم مالی و مسولیت اجتماعی
تعیین رابطه بین اندازه شرکت و کیفیت گزارشگری مالی
تعیین رابطه بین اهرم مالی و کیفیت گزارشگری مالی
سوالات تحقیق
در این قسمت سوالات تحقیق در جهت اهداف تحقیق بیان می شوند
سوالات اصلی تحقیق
چه رابطه ای بین مسئولیت اجتماعی و کیفیت گزارشگری مالی وجود دارد؟
سوالات فرعی تحقیق
چه رابطه ای بین مسئولیت اجتماعی با کیفیت اقلام تعهدی وجود دارد ؟
چه رابطه ای بین مسئولیت اجتماعی با اندازه شرکت وجود دارد ؟
چه رابطه ای بین مسئولیت اجتماعی با اهرم مالی وجود دارد ؟
چه رابطه ای بین کیفیت گزارشگری مالی با اندازه شرکت وجود دارد ؟
چه رابطه ای بین کیفیت گزارشگری مالی با اهرم مالی وجود دارد ؟
فرضیه های تحقیق
لازم به ذکر است که در این قسمت متغیرهایی که برای آنها داده ها از صورت های مالی قابل جمع آوری هستند در فرضیات مطرح می شوند و از بقیه استانداردها خودداری می کنیم.
با توجه به مطالب ذکر شده فرضیات تحقیق بصورت زیر بیان می شوند:
فرضیه های اصلی
بین مسولیت اجتماعی و کیفیت گزارشگری مالی رابطه مستقیم وجود دارد.
فرضیه های فرعی
فرضیه فرعی اول: بین مسئولیت اجتماعی با کیفیت اقلام تعهدی رابطه مستقیم وجود دارد.
فرضیه فرعی دوم: بین مسئولیت اجتماعی با اندازه شرکت رابطه مستقیم وجود دارد .
فرضیه فرعی سوم: بین مسئولیت اجتماعی با اهرم مالی رابطه مستقیم وجود دارد
فرضیه فرعی چهارم: بین کیفیت گزارشگری مالی با اندازه شرکت رابطه مستقیم وجود دارد .
فرضیه فرعی پنجم: بین کیفیت گزارشگری مالی با اهرم مالی رابطه مستقیم وجود دارد.
متغیرهای تحقیق
متغیر مشخصه یک عنصر پدیده موجود زنده و یا هر چیزی است که قابلیت تغییر داشته و می تواند مقادیر مختلفی را بپذیرد. آنچه اهمیت دارد آنکه باید دقت شود در هر تحقیق ما متغیرهای خاص خواهیم داشت و اینگونه نخواهد بود که همه آنچه در یک مطالعه بعنوان متغیر حضور دارند برای تحقیق نامطلوب است. از سوی دیگر نوع متغیر علیرغم مشابه بودن عنوان از یک مطالعه به مطالعه دیگر ممکن است متفاوت باشد. در این قسمت متغیر های مورد بحث و تحلیل در تحقیق شرح داده می شود.
متغیر مستقل
متغیر مستقل ، متغیر دورن زایی است که به وسیله تحقیقگر اندازه گیری، دستکاری یا انتخاب می شود تا تاثیر یا ارتباط آن بامتغیر دیگری معین شود.
متغیر مستقل اصلی، عبارت از: مسولیت اجتماعی
برای اندازه گیری مسولیت اجتماعی بصورت زیر عمل می کنیم:
نحوه اندازه گیری متغیر مستقل
به منظور اندازه گیری مسئولیت اجتماعی از چک لیست استاندارد امتیاز بندی شده استفاده می کنیم
ردیف | عوامل ارزشیابی | امتیاز | ضریب | جمع |
۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ |
۱-۴-۱ هدف کلی:
هدف کلی بررسی رابطه بین کمال گرایی و سرسختی با رضایت زناشویی در دانشجویان متاهل کرمانشاه است.
۱-۴-۲ اهداف اختصاصی:
تعیین میزان رابطه بین کمال گرایی و سرسختی در دانشجویان متاهل
تعیین میزان رابطه بین کمال گرایی و رضایت زناشویی در دانشجویان متاهل
۱-۵ فرضیه های پژوهش
۱-۵-۱ فرضیه اصلی
بین کمال گرایی و سرسختی با رضایت زناشویی در دانشجویان متاهل رابطه وجود دارد.
۱-۵-۲ فرضیه های فرعی
بین کمال گرایی و سرسختی در دانشجویان متاهل رابطه وجود دارد.
بین کمال گرایی و رضایت زناشویی در دانشجویان متاهل رابطه وجود دارد.
۱-۶ تعریف مفهومی متغیرها
کمال گرایی
عبارت است از گرایش فرد به داشتن مجموعه ای از معیار های بالای افراطی و تمرکز بر شکست ها و نقص ها در عملکرد است(دنیل و دانا[۷]، ۲۰۰۶).
رضایت زناشویی
احساس خشنودی، رضایت و لذت توسط زن یا شوهر زمانی که همه جنبه های ازدواج خود را در نظر می گیرند. رضایت یک متغیر نگرشی است. بنابراین یک خصوصیت فردی زن و شوهر محسوب می شود. طبق تعریف مذکور رضایت زناشویی در واقع نگرش مثبت و لذتبخشی است که زن و شوهر از جنبه های مختلف روابط زناشویی خود دارند (دینر، آمونس، لارسون و گریفن[۸]، ۲۰۱۳).
سرسختی روانشناختی
سرسختی عبارت است از ترکیبی از باور ها در مورد خویشتن و جهان که از سه مؤلفه تعهد ، کنتر ل و مبارزه جویی تشکیل می شود (کوباسا[۹] ، ۱۹۸۸).
۱-۷-تعریف عملیاتی متغیرها
کمال گرایی: در این پژوهش توسط مقیاس کمال گرایی اهواز نجاریان، عطاری و زرگر (۱۳۷۸) سنجیده شد. این پرسش نامه دارای ۲۷ سئوال است.
سرسختی روانشناختی: در این پژوهش توسط پرسش نامه سرسختی روانشناختی اهواز کیامرئی و نجاریان (۱۳۷۶) بررسی گردید. این پرسش نامه شامل ۲۷ماده است.
رضایت زناشویی: این متغیر توسط مقیاس سازگاری زناشویی اسپینر[۱۰](۱۹۷۶) سنجیده شد ودارای ۳۲ سوال است.
فصل دوم
مفاهیم، نظریه ها، سابقه پژوهش
۲-۱ کمال گرایی
۲-۱-۱ تاریخچه کمال گرایی
انگیزه کمال و تأثیر آن در طول تاریخ مورد بررسی همه جانبه و گسترده توسط فلاسفه و روانشناسان به ویزه نظریه پردازان رویکرد روانکاوی قرار گر فته است . هر چند کمال گرایی سابقه طولانی دارد اما پزوهش های تجربی اندکی برای بررسی این سازه انجام شده است . ولی در سال های اخیر میزان این بررسی ها رو به رشد بوده است . اگر چه بر اساس شواهد موجود تفاوت های فردی زیادی در کمال گرایی وجود دارد ، اما مهم ترین مشخصه های کمال گرایی ، داشتن اهداف بلند پروازانه ، جاه طلبانه ، مبهم و غیر قابل وصول و تلاش افراطی برای رسیدن به این اهداف است و با کاوش دقیق در روحیان انسان در می یابیم که انسان دوست دار خوبی و کمال طلبی است. بدیهی است این تمایل انسان یعنی انسان کامل و بی عیب بودن به نفسه ایرادی ندارد. در همین حال انگیزه کمال و تأثیر آن بر رفتار انسان در طول تاریخ به صورت همه جانبه و گسترده ای اوسط روان شناسان به ویژه نظریه پردازان رویکرد در روان کاوی ، مورد بحث قرار گرفته است. برای مثال آدلر[۱۱] (۱۹۵۶) اشاره می کندکه تلاش برای کمال گرایی یک جنبه ذاتی انسان است. هورنای[۱۲] (۱۹۹۵) از سوی دیگر بر کمال گرایی روان نژند و طفره رفتن به دلیل ترس کمال گرایان از شکست خاص می شود، تمرکز دارد. اخیراً محققانی مانند بلیت[۱۳] (۱۹۹۵) بیان کرده اند: نیاز شدید به موفق شدن و اجتناب از انتقاد دیگران و دوری جستن از ظهور عیب و نقص های افراد کمال گرا را وادار به انجام فعالیت های مداوم و سخت به منظور دست یابی به موفقیت می کند، ولی اغلب زندگی آنها نسبت به انتقاد های دیگران و اندیشیابی افراطی و در عین حال می تواند دلیل خشنودی بسیار نا چیزی از این دستاورد ها گردد و منجر به صدمه پذیری نسبت به انتقادات و شکست ها شود. به دلیل ضرورت حفظ چهره ای توانا و کمال گرای خویش و دیگران، چنین افرادی به طور مداوم در تلاش هستند تا جایگاه خودشان را ثابت نگه دارند. بنابراین همیشه خود را تحت آزمایش می بینند و بر هر نوع شکست و انتقاد احساس نا امنی و آسیب پذیر بودن و اغلب از رو آوردن به سوی دیگران و کمک خواستن از آنها حتی از نزدیک ترین دوستان خویش برای کمک و سهیم شدن در نا راحتی های خود عاجزند (هاسل[۱۴]، ۲۰۰۹).
روانشناسان در همان اول قرن بیستم در پی مفهوم کمال گرایی بودند و در همین راستا از واژه ی perfect که به معنی: عالی و بی عیب و نقص و درست است استفاده کردند و به این ویژگی Perfectionism گفتند، یعنی گرایش افراطی به بی عیب و نقص بودن . روانشناسان ایرانی اما واژه درستی در برابرش نداشتند، بعضی ها می گفتند کامل گرایی چندان مطلب را نمی رساند، بعضی ها بی نقص گرایی را مناسب می دانستند، که یک ملغمه نا زیبا از واژه های عربی و فارسی است . و این بود که همه، از وجه مذهبی، عرفانی و نهایتاً وجه مثبت کلمه کمال منصرف شدند و حال کمال گرایی ترجمه جا افتاده Perfectionism است(تری و آونز[۱۵]، ۲۰۱۲).
۲-۱-۲ تعاریف کمال گرایی
سازه کمال گرایی در دهه ی اخیر مورد توجه پژوهشگران بسیار قرار گر فته است و هر کدام به مقتضای دیدگاه خود از آن تعریفی ارائه داده اند، با این وجود، اکثر محققان به این توافق رسیده اند که معیار های بالا برای عملکرد مفهوم اساسی کمال گرایی است (دنولت[۱۶]، ۲۰۱۰).
کمال گرایی در یک تعریف به افکار و رفتار های خود تخریب گرانه ای اشاره می کند که هدف آنها نیل به اهداف به شدن افراطی و غیر واقع گرایانه است. در جامعه امروزی به اشتباه کمال گرایی چیزی مطلوب و حتی لازم برای موفقیت در نظر گرفته می شود( احمدپور، ۲۰۰۹).
در تعریف دیگر کمال گرایی را به این شکل تعریف می کنند: گرایش افراطی فرد به بی عیب و نقص بودن ، کوچک ترین اشتباه خود را گناهی نا بخشودنی پنداشتن و مضطربانه انتظار پیامد های شوم شکست را کشیدن(نوربالا و باقری یزدی، ۲۰۱۳). افراد کمال گرا معیار های بسیار بالایی را برای موفقیت در نظر می گیرند و اگر به آن اهداف بلند پروازانه نرسند ، خودشان را شکست خورده می دانند. آنها نسخه همه اتفاق های دنیا را با قانون همه یا هیچ می پیچند. برای کمال گرا ها نتیجه هر کاری یا شکست کامل است یا موفقیت کامل. دانش آموزی که موقع انتخاب رشته دانشگاهی، فقط دانشگاه تهران را وارد برگ انتخاب رشته می کند، ورزشکار یا مربی ای که همه مساوی گرفتن ها را یک شکست مفتضح می داند ؛ همه و همه نمونه های افراد کمال گرا هستند(بشارت، ۲۰۱۰).
در یک تعریف کمال گرایی نیاز شدید برای پیشرفت است و این گرایش به صورت معیار های شخصیتی بالا و غیر واقع بینانه آشکار می شود(سابونچی و لانچ[۱۷]، ۲۰۱۲).
دنولت (۲۰۱۲) کمال گرایی را به دو بعد کمال گرایی بهنجار و کمال گرایی روان نژندانه تقسیم می کند. وی معتقد است کمال گرایی روان نژاندانه عبارت است از : نگرانی زیاد در مودر ارتکاب اشتباه و ترس از قضاوت های دیگران .
در یک تعریف دیگر کمال گرایی را به عنوان مجموعه ای از معیار های بسیار بالا برای عملکرد که با ارزش یابی های انتقادی همراه است تعریف کرده است(بشارت، محمدی، پورنقاش و حاتمی، ۱۳۸۸).
در تعریف دیگر کمال گرایی عبارت است از گرایش فرد به داشتن مجموعه ای از معیار های بالای افراطی و تمرکز بر شکست ها و نقص ها در عملکرد است (ابراهیم زاده، ۱۳۸۵).
۲-۱-۳ نظریه ها، دیدگاه ها و ابعاد کمال گرایی
۲-۱-۳-۱ ابعاد کمال گرایی
هیویت و فلت (۱۹۹۱، به نقل از بشارت، ۱۳۸۱) مطرح نمود که کمال گرایی از سه بعد مجزا تشکیل شده است. شامل (کمال گرایی خود مدار، کمال گرایی دیگر مدار و کمال گرایی القا شده اجتماعی)
۱- کمال گرایی خود مدار
یک مؤلفه انگیزشی است که شامل کوشش های فرد برای دست یابی خویشتن کامل می باشد. در این بعد کمال گرایی افراد دارای انگیزه قوی برای کمال معیار های بالا غیر واقعی، کوشش اجباری و دارای تفکر همه یا هیچ و رابطه با نتایج بصورت موفقیت های تام یا شکست های تام می باشند. بر عیوب و شکستت های گذشته خویش تمرکز می کنند و معیار های شخصی غیر واقعی را در سر تاسر حوزه رفتاری خود تعمیم می دهند. این افراد به حد افراطی مو شکاف و اقتصاد گر هستند، به طوری که نمی توانند عیوب و اشتباهات یا شکست های خود را در جنبه های مختلف زندگی بپذیرد.
۲- کمال گرایی دیگر مدار
بعد مهم دیگر کمال گرایی شامل عقاید و انتظارات در مورد قابلیت های دیگران است. کمال گرایی دیگر مدار یک بعد بیان فردی است که شامل تمایل داشتن معیار های کمال گرایانه برای اشخاصی است که برای فرد اهمیت بسیاری دارند. از آنجایی که کمال گرایی دیگر ندار با عدم اعتماد و احساس خصوصیت نسبت به دیگران همراه می باشد، این بعد کمال گرایی ممکن است به روابط بین شخصی دشوار منتهی می گردد.
۳- کمال گرایی القا شده اجتماعی
این بعد، از بیان فردی دیگران ساخته شده است. عقیده ای است که دیگران انتظار اغراق آمیز و غیر واقعی را بر شخص اعمال می کند اگر چه برآوردن آنها مشکل است، ولی شخص باید به این استاندارد ها قائل آیند تا مورد پذیرش دیگران قرار گیرد. چون این معیار های افراطی از طرف دیگران به عنوان معیار های تحصیل شده خارجی تجزیه می شوند این احساس در فرد به وجود می آید که غیر قابل کنترل هستند و منجر به احساس شکست، اضطراب ، خشم درماندگی، نا امیدی می شود، که با تفکرات خود کشی و افسردگی مرتبط می گردند و با سطوح بالای کمال گرایی القا شده اجتماعی و بر خورد با معیار های دیگران نگران می شوند. آنها از ارزیابی منفی دیگران می ترسند و از عدم تأیید دیگران اجتناب می کنند و اهمیت بیشتری برای دستیابی توجه دیگران نشان می دهند.
کم[۴۲] و همکاران (۲۰۰۹) ویژگیهای کیفی آب نه رقم میوه انار متعلق به کشور ترکیه را بررسی کردند. خواصی مانند قند کل، اسیدیته کل، pH و مواد جامد محلول اندازه گیری شدند. در نهایت نتایج نشان داد که اختلاف معنیداری در خصوصیات ذکر شده بین ارقام مختلف وجود دارد و بر اساس همین خواص بهترین رقم انتخاب شد. همچنین آب میوههای انار در کلاس های مختلف بر اساس خواص کیفی آنها طبقه بندی شدند.
تهرانی فر[۴۳] و همکاران (۲۰۱۰) خواص فیزیکی و شیمیایی و فعالیت آنتی اکسیدانی ۲۰ رقم میوه انار متعلق به کشور ایران را بررسی کردند. خواص فیزیکی شامل وزن، حجم، جرم حجمی، طول، قطر نسبت طول به قطر، ضخامت پوست، وزن پوست، درصد پوست، وزن آریل، درصد آریل، وزن آب درصد آب، و خواص شیمیایی شامل pH، مواد جامد محلول، اسیدیته کل، شاخص رسیدگی، قند کل، میزان آنتوسیانین، میزان آسکوربیک اسید، فنول کل و فعالیت آنتی اکسیدانی بودند. در نهایت آنها نتیجه گرفتند در همه خواص ذکر شده در بالا اختلاف معنیداری بین ارقام مختلف وجود دارد.
مارتینز[۴۴] و همکاران (۲۰۱۲) خصوصیات فیزیکو شیمیایی شش رقم واریته انار متعلق به کشور مراکش را بررسی کردند. آنها در این تحقیق ویژگیهای مورفیولوژی[۴۵] و ارگانیک[۴۶] میوههای انار و آریل آنها را مدنظر قرار دادند. آنها همچنین برخی از خصوصیات شیمیایی آب میوه انار مانند مواد جامد محلول، pH، اسیدیته کل، فیبر و شاخص رسیدگی را نیز ارزیابی کردند. آنها بر اساس خواص فیزیکو شیمیایی که اندازه گرفته بودند میوههای انار را به دو دسته ترش و شیرین کلاسبندی کردند و در نهایت دو رقم را به عنوان بهترین ارقام بر اساس خواص ذکر شده معرفی کردند.
زایای[۴۷] و همکاران (۲۰۱۲) خصوصیات فیزیکی و شیمیایی و فعالیت آنتی اکسیدانی ۱۳ رقم میوه انار متعلق به جنوب کشور تانزانیا را بررسی کردند. آنها خواصی مانند اندازه میوه، رنگ پوست ضخامت پوست، رنگ آب، مواد جامد محلول، pH، اسیدیته کل، فنول کل، میزان آنتوسیانین و فعالیت آنتی اکسیدانی را در ارقام مختلف اندازه گرفتند. آنها نتیجه گرفتند اختلاف معنیداری در خصوصیات ذکر شده در بین ارقام مختلف وجود دارد. همچنین آنها به یک رابطه معنیدار بین فعالیت آنتی اکسیدانی و شاخص رنگی aدست یافتند و در نهایت پیشنهاد کردند که برخی از خصوصیات شیمیایی آب میوه انار می تواند به عنوان یک معیار کیفیت سنجی در صنعت غذا مورد استفاده قرار گیرد.
۲-۱۳-۲ استفاده از روشهای غیر مخرب در ارزیابی کیفیت میوه ها
امروزه اکثر محققان به دنبال استفاده از روشهای غیر مخرب برای تخمین کیفیت میوه ها می باشند. روشهای مخرب به دلیل اینکه نیاز به زمان و هزینه زیادی دارند جای خود را به روشهای غیر مخرب که سریع و ارزن هستند دادهاند. چنانکه در سالهای اخیر پژوهشهای زیادی بر روی استفاده از تکنیکهای غیر مخرب مانند روش الکتریکی، مادون قرمز، پاسخ تشدید مغناطیسی، فرا صوت و تکنیک پردازش تصویر برای ارزیابی کیفی میوه ها انجام شده لست.
توماس[۴۸] و همکاران (۱۹۹۵) توانستند با اشعه ایکس انبههایی را که توسط حشرات از داخل آسیب دیده بودند از انبههای سالم جدا کنند. میوههای انبهای که توسط حشرات مورد هجوم قرار میگرفتند از داخل دچار خرابی میشدند که این خرابی هیچگونه نشانه خارجی قابل دید نداشت و باعث کاهش کیفیت میوه و کم شدن قابل توجه ارزش اقتصادی آن و محدودیت در صادرات آن بصورت تازه میشد. در این تحقیق میوههایی که توسط حشرات آسیب دیده بودند در عکس گرفته شده با اشعه ایکس دارای یک منطقه به رنگ خاکستری تیره بودند در حالی که در میوههای سالم این منطقه به رنگ خاکستری روشن دیده میشد.
بارسلون[۴۹] و همکاران (۱۹۹۹) در تحقیقی که روی میوه هلو انجام دادند با بهره گرفتن از تکنولوژی سیتی اسکن[۵۰] تغییرات کیفیت داخلی هلو را در زمانهای مختلف رسیدگی اندازه گیری کردند. آنها توانستند رابطهای خطی بین ضریب جذب با چگالی، رطوبت، مواد جامد محلول و مقدار pH به دست بیاورند. نتایج نشان داد که با افزایش رطوبت، عدد سیتی[۵۱] نیز افزایش یافته است. رابطه بین عدد سیتی و محتوای رطوبت یک رابطه خطی با ضریب تبیین ۹۷/۰ بود. همچنین چگالی و عدد سیتی یک رابطه خطی افزایشی داشتند. اما رابطه بین عدد سیتی با مواد جامد محلول و pH یک رابطه خطی کاهشی بود.
کیم[۵۲] و همکاران (۲۰۰۰) به طراحی یک سیستم برای جدا کردن سیبهای آب گز شده پرداختند. آب گز[۵۳] یک اختلال داخلی میباشد که باعث خرابی بافت محصول می شود که منجر به از دست رفتن و یا کم شدن ارزش اقتصادی محصول می شود. در این تحقیق امکان استفاده از عکس برداری دو بعدی با اشعه ایکس برای تشخیص آسیبهای داخلی سیب بررسی شد. نتایج نشان داد که سیستم قادر است سیبها را به دو گروه سالم و ناقص با خطای %۸-۵ دستهبندی کند. در این پژوهش از همه سیبها در جهتهای یکسانی عکس گرفته شد و موقیعتهای قرارگیری تصادفی سیبها آزمایش نشد. بررسیها همچنین نشان داد که موقیعت قرارگیری سیب ها اثر کمی بر نتایج خواهد داشت.
کاروناکاران[۵۴] و همکاران (۲۰۰۴) پژوهشی بر روی گندم انجام دادند و با بهره گرفتن از اشعه ایکس توانستند جرم دانه گندم را تعیین کنند. آنها همچنین توانستند یک رابطه خطی بین مساحت بدست آمده از عکسهایی که توسط اشعه ایکس از دانهها گرفته شده بود با جرم دانه با ضریب تبیین ۸۸/۰ بدست بیاورند. رابطه بین مقدار کل پیکسلهای خاکستری و مساحت دانهها دارای ضریب تبیین ۷۷/۰ بود. این مقدار در آنالیز عکسها به صورت نگاتیو به مقدار ۸۸/۰ افزایش یافت. رابطه بین مقدار پیکسلهای خاکستری در آنالیز عکسها به صورت نگاتیو و جرم دانه دارای ضریب تبیین ۷۷/۰ بود.
کومار و بال[۵۵] و همکاران (۲۰۰۷) برای پیدا کردن ترک در دانه برنج از اشعه ایکس استفاده کردند. پیدا کردن ترکها در دانه برنج به روشهای دیگر کاری سخت و زمان بر میباشد. در این پژوهش کاربرد اشعه ایکس برای تشخیص ترک در دانه برنج بررسی شد. آنها دانه های برنج را در معرض اشعه ایکس قرار دادند و سپس از آن عکس گرفتند. در عکسها به وضوح جزئیات دانه شامل ترکها و فضای خالی بین پوست و دانه مشخص بود. الگوریتم بکار گرفته شده در این مطالعه قادر بود تعداد ترکهای افقی، عمودی، و کل ترکها را به ترتیب با دقت %۹۷، %۹۸، و %۹۷ محاسبه کند و نمایش دهد.
کوتوالیویل[۵۶] و همکاران (۲۰۰۷) برای تعیین کیفیت گردو از اشعه ایکس استفاده کردند. آنها در این پژوهش به این نتیجه رسیدند که متوسط شدت پیکسل یک پارامتر مناسب برای تعیین کیفیت مغز گردو میباشد. متوسط شدت پیکسل پایین نشان دهنده نامرغوب بودن یا نداشتن مغز بود. کیفیت مغز همچنین توسط تغییرات متوسط پیکسلها در یک عکس تعیین شد. مغز نارس یا آسیب دیده موجب تغییرات بالاتر در عکس شده بود. این دو پارامتر در تعیین مغز میوه آسیب دیده، چروکیده و میوه فاقد مغز موفقیت آمیز بودند. همچنین آنها توانستند حجم مغز داخل گردو را با خطای کمتر از %۱۰ تخمین بزنند.
نیتراجان و ووبلینگ[۵۷] و همکاران (۲۰۰۸) به بررسی امکان تعیین خلل و فرج گندم و نخود فرنگی در یک محفظه سه بعدی با بهره گرفتن از توموگرافی کامپیوتری پرداختند. ویژگیهایی از قبیل سطح تصویر ویژه، خلل و فرج و سطح گلویی بین دانهها را به عنوان ویژگیهای هندسی که باید از عکسها استخراج شوند، مدنظر قرار گرفتند. آنها در پایان نتیجه گرفتند که یک رابطه قوی بین ویژگیهای اندازه گیری شده مانند جرم حجمی تودهای و ویژگیهای استخراج شده از تصاویر وجود دارد.
ذکی دیزجی و همکاران (۱۳۸۸) به ساخت سامانه کیفیت سنج فراصوتی برای محصولات کشاورزی پرداختند. در این پژوهش ابتدا سامانه کیفیت سنج فراصوتی طراحی و ساخته شد که اساس کار آن پردازش سیگنالهای عبوری از محصولات کشاورزی است .قسمت های اصلی آن شامل تپساز و تپگیر، کاوشگرهای فرستنده و گیرنده، برنامهی کنترل، رایانه، و سامانه جمع آوری داده ها بود. سامانه با پردازش سیگنالها به صورت نیمه خودکار ویژگیهای سرعت و میزان تضعیف را تعیین میکرد. در ادامه آزمایشات اثر ماده واسط، نیروی تماسی، ضخامت نمونهها و لایه های تاخیر بر سیگنال دریافتی بررسی شد .آزمایشها با نمونههای تهیه شده از بافت برخی محصولات کشاورزی اجرا شد. طول نمونهها با توجه به نوع محصولات کشاورزی از ۵ تا ۱۲۰ میلی متر متغیر بود. نتایج نشان داد با بهره گرفتن از امواج غیر پیوسته (تپی) با بسامدKHz 40 و توان نسبتا کم میتوان امواج فراصوت را از بیشتر محصولات کشاورزی عبور داد. آزمایشها نشان داد که با در نظر گرفتن ماده واسط، ضخامت مناسب نمونه و نیروی تماسی کم، سامانه کیفیت سنج فراصوتی می تواند با دقت خوب و سرعت مناسب میزان تضعیف و سرعت امواج عبوری از نمونهها را اندازه گیری کند.
عباسزاده و همکاران (۱۳۸۹) روشی برای ارزیابی غیرمخرب رسیدگی هندوانه بااستفاده از ال دی وی[۵۸] ارائه کردند. قضاوت در مورد رسیدگی هندوانه با بهره گرفتن از خصوصیات ظاهری آن مثل اندازه یا رنگ بیرونی بسیار مشکل میباشد و روشهای بکاررفته دارای مشکلات و محدودیتهای مختلفی هستند. در این پژوهش روشی جدیدی با بهره گرفتن از فناوری LDVبرای آزمون رسیدگی هندوانه که فاقد بسیاری از این محدودیتها است ارائه شد. ابتدا نمونهها با بهره گرفتن از یک دستگاه مولد ارتعاش در یک گستره از فرکانسها تحریک میشدند. ارتعاش اعمال شده به میوه توسط تکاننده به وسیله شتاب سنجی که در محل قرارگیری میوه نصب شده بود اندازه گیری میشد و بطور همزمان پاسخ ارتعاشی قسمت بالای میوه به وسیله LDV اندازه گیری میشد. با بهره گرفتن از یک الگوریتم تبدیل فوریه سریع و با در نظرگیری نسبت سیگنالهای پاسخ به سیگنالهای تحریک پاسخ فرکانسی میوه مورد پردازش و تحلیل قرار میگرفت و نتایج مورد نظر استخراج شد. بعد از انجام آزمونهای غیرمخرب هندوانهها مورد ارزیابی حسی قرار گرفتند. به این ترتیب که نمونهها بر اساس شاخص های کیفی معمول یعنی شیرینی، طعم، رنگ، بافت و همچنین از لحاظ مقبولیت کلی (مجموع صفات مورد نظر مصرف کنندگان) در گسترهای از رسیدگی درجهبندی شدند. نتایج بررسی پاسخ ارتعاشی نشان داد اختلاف معنیداری بین فرکانس تشدید دوم و شیرینی، طعم، رنگ و بافت در سطح ۱% وجود ندارد. ضمنا رابطه معنیداری بین این فرکانس و مقبولیت کلی و همچنین شاخص بدست آمده از رابطه و رنگ درسطح ۵% مشاهده شد. ارتباط معنی داری نیز در سطح ۱% مابین تغییر فاز در فرکانس ۲۰۰ هرتز و نتایج آزمون حسی بدست آمد. نتایج اختلاف معنیداری را در سطح ۵% بین تغییر فاز در فرکانس ۱۵۰ هرتز و طعم و مقبولیت کلی و همچنین بین تغییر فاز در فرکانس ۲۵۰ هرتز و رنگ هندوانهها نشان نداد.
چوانگ[۵۹] و همکاران (۲۰۱۱) به طراحی و ساخت یک سیستم موثر تشخیص آلودگی و امراض در محصولات کشاورزی با بهره گرفتن از اشعه ایکس پرداختند. کار آنها شامل طراحی مکانیکی، ابزار مکاترونیک، دستگاه تولید اشعه ایکس، دستگاه حافظه چرخان اطلاعات[۶۰] (CCD)، دستگاه پردازش عکسها، مانیتور به منظور آنالیز و کنترل نرم افزارها و الگوریتم پردازش عکس در دستگاه پوینده اتوماتیک تشخیص امراض بوسیله اشعه ایکس بود. عملیات پردازش تصویر شامل توسعه تشخیص سیاه و روشن[۶۱]، عملیات فیلتر میانه، عملیات مورفولوژی ریاضی[۶۲] و آستانهیابی خودکار با بهره گرفتن از آزمون آماری Z برای عکسهای دارای آسیب بود. نتایج آنها نشان داد که دستگاه تشخیص امراض و آلودگی میوه ها با بهره گرفتن از اشعه ایکس توانایی بالایی در تشخیص آسیب میوه ها دارد به طوریکه درصد حساسیت، درصد دقت و درصد تشخیص به ترتیب ۸/۹۶%، ۷/۹۸% و ۸/۹۶% بدست آمد که به طور معنیداری بالاتر از نوع تجاری آن بود.
۲-۱۳-۳ تحقیقات انجام شده در زمینه پردازش تصویر
وان[۶۳] و همکاران (۲۰۰۲) یک سیستم ماشین بینایی به منظور ارزیابی کیفی دانه های برنج طراحی کردند. آنها در ارزیابی پردازش تصویر خود برای طبقه بندی دانه های برنج از سه دسته ویژگی آنها به شرح زیر استفاده کردند:
خصوصیات مربوط به شکل دانهها مانند محیط، مساحت، نسبت طول به عرض و … .
خصوصیات رنگی مربوط به سطح دانهها مانند متوسط مقدار قرمزی و سبزی و زردی.
خصوصیات شفافیت سطح دانهها در نورپردازی از زیر مانند مساحتی از سطح که روشن شده است و میزان شفافیت آن.
نتایج حاصل از آزمایش الگوریتم نشان داد که ۶/۹۰% از دانهها در گروه مناسب خود قرار گرفتهاند. این سیستم توانایی بازرسی ۱۲۰۰ دانه در دقیقه را داشت.
آنامالایی[۶۴] و همکاران (۲۰۰۴) اقدام به ساخت سیستمی بر مبنای ماشین بینایی نمودند که با بهره گرفتن از آن به تعیین میزان عملکرد مرکبات اقدام نمودند. این سیستم متشکل از یک دوربین آنالوگ، یک دستگاه مکان یابی افتراقی و یک مسافت سنج بود. آنها از ۹۸ درخت اقدام به عکسبرداری نمودند و این درختان به بیش از ۴۸ کرت مساوی تقسیم بندی شده بودند. به منظور جلوگیری از تداخل عکسها با یکدیگر از محدود کردن محدوده دید دوربین و نیز یک مسافت سنج استفاده نمودند. سپس به منظور جدا کردن میوه ها از درختان از محدوده رنگی HSI استفاده کردند. آنها همچنین از یک الگوریتم ماشین بینایی به منظور ارتقاء و استخراج عکسهای گرفته شده استفاده کردند. این الگوریتم بر روی ۳۲۹ عکس آزمایش شد و در نهایت ضریب همبستگی ۷۹/۰ بین تعداد میوههای تشخیص داده شده توسط الگوریتم ماشین بینایی و تعداد متوسط میوههای شمارش شده به صورت دستی وجود داشت. مدت زمان لازم برای پردازش هر عکس به طور کامل ۵/۱۱۹ میلی ثانیه بود. تصاویر مربوط به هر کرت با یکدیگر ترکیب شدند تا بتوانند مجموع تمام میوههای موجود در هر کرت را ارزیابی کنند. پس از انجام آزمایشات و بدست آوردن اطلاعات ۴۴ کرت به منظور واسنجی و ارزیابی داده های مجموعه مورد استفاده قرار گرفته شد. آنها توانستند یک مدل توسعه یافته برای عملکرد مرکبات با بهره گرفتن از دسته داده های واسنجی شده بدست آوردند. مقدار ضریب همبستگی بین تعداد میوههای کرت شمارش شده توسط مدل پیش بینی عملکرد و تعداد میوههای کرت شمارش شده به صورت برداشت دستی به منظور ارزیابی دسته داده ها ۵۳/۰ بود.
چین کولون[۶۵] و همکاران (۲۰۰۷) دستگاهی به منظور تخمین عملکرد مرکبات با بهره گرفتن از پردازش تصویر طراحی کردند. آنها برای این منظور اقدام به ساخت یک سکوی آزمایش نمودند. این سکوی آزمایش شامل یک تسمه نقاله بود که محصول بر روی آن قرار میگرفت. بر روی این تسمه نقاله اتاقکی ساخته بودند که دارای یک مسافت سنج[۶۶] به منظور تعیین موقعیت یک دستگاه مکان یابی افتراقی، یک دوربین، چهار لامپ هالوژن و یک لپ تاپ بود. آنها این سامانه را بر روی یک دستگاه که متشکل از یک تکاندهنده گیاه و یک ماشین برداشت محصول بود سوار کردند. میوه ها پس از ورود به این سامانه مرتب شده و در کنار هم و در یک ردیف قرار میگرفتند. سپس با بهره گرفتن از دوربین از آنها عکس گرفته میشد. برای انجام عملیات نمونه برداری الگوریتمی بر اساس رنگ نوشته شد که با بهره گرفتن از این الگوریتم مقدار مساحت سطح میوه و تعداد میوه ها شمارش میشد. آنها برای رسم نمودار از سکوی آزمایش ۱۴ آزمایش را انجام دادند. پس از انجام آزمایشات وزن میوه ها اندازه گیری شد و رابطهای بین مساحت سطح میوه بر حسب پیکسل و وزن آن رسم گردید که دارای ضریب همبستگی ۹۶۲/۰ بود. از سوی دیگر به منظور آزمایش الگوریتم شمارنده میوه ۶۰ عکس را در نظر گرفتند و تعداد میوه ها در هر عکس را به صورت دستی شمارش کردند و پس از آن تعداد میوه ها را با بهره گرفتن از الگوریتم نوشته شده محاسبه کردند. بین تعداد میوهی محاسبه شده با بهره گرفتن از الگوریتم و تعداد آنها به صورت دستی رابطهای با ضریب همبستگی ۸۹۱/۰ بدست آمد.
محبی[۶۷] و همکاران (۲۰۰۹) یک روش بر اساس سیستم بینایی کامپیوتر[۶۸] برای تخمین سطح رطوبت میگو با رنگسنجی در طی فرایند خشک شدن ارائه دادند. از آنجایی که فضای رنگی در محصولات از نوع L*a*b است انتقال فضای رنگی RGB به L*a*b با روش دو مرحله ای و فاکتورy انجام گرفت. داده های عملی بدست آمده از عکسها در دماهای مختلف خشک کردن (۱۳۰-۱۰۰ درجه سلسیوس) و فواصل زمانی (min180-15) با طرح بلوک کامل تصادفی و مقایسه میانگین با بهره گرفتن از روش چند دامنهای دانکن مورد تحلیل قرار گرفت. رگرسیون خطی چندگانه[۶۹] و شبکه عصبی مصنوعی[۷۰] برای تعیین همبستگی خصوصیات رنگی با محتوای رطوبت میگو که با روشهای شیمیایی تعیین شده بود بکار رفتند. نتایج نشان داد که هر دو روش به ترتیب ضریب همبستگی ۸۰/۰ و ۸۶/۰ را دارند در حالی که بین این دو در سطح ۰۵/۰p< اختلاف آماری وجود ندارد.
اسواین[۷۱] و همکاران (۲۰۱۰) با بهره گرفتن از پردازش تصاویر رنگی میزان عملکرد میوه زغال اخته[۷۲] را با طراحی سامانهای تخمین زدند. این سامانه متشکل از یک وسیله نقلیه، یک دوربین، یک دستگاه GPS و یک دستگاه کامپیوتر بود. برای داده برداری به شکل دستی از کرتهایی با مساحت ۲۵ متر مربع اقدام به عکس برداری نمودند. عکس برداری از ارتفاع ۵/۱ متری و به وسیله دوربینی با وضوح ۱۰ مگا پیکسل از بالای سطح زمین و در هر ۲/۲ ثانیه صورت میگرفت. برای انجام عملیات عکس برداری وسیله نقلیه با سرعت ۸/۱ کیلومتر بر ساعت حرکت میکرد. نتایج آزمایشات آنها نشان داد که تغییرات نور در کیفیت عکسها و استخراج داده ها از عکسها بی تأثیر بوده است. آنها به منظور تخمین عملکرد محصول اقدام به عکس برداری از سطحی به ابعاد ۱/۱ در ۴/۱ مترمربع کردند. اما محدوده ۵/۰ متر در ۵/۰ متر هر تصویر را از هر عکس استخراج کردند. با کد نویسی به زبان دلفی و c اقدام به نوشتن برنامهای به منظور تخمین عملکرد زغال اخته نمودند. برای محاسبهی پیکسلهای آبی محصول در یک ناحیه آنها را به شکل درصدی از کل پیکسلهای ناحیه بیان کردند. برای برقراری یک رابطه میان تعداد پیکسلها و عملکرد محصول از رگرسیون خطی استفاده نمودند. برای این منظور ابتدا این رابطه را برای کرت اول معادل سازی کرده و سپس نتیجه حاصله را برای کرت دوم استفاده کردند. ضریب همبستگی بین پیکسلهای آبی کرت اول ارتباط بسیار معنیداری با محصول برداشت شده داشت و در کرت دوم مقدار آن ۹۶۷/۰ گزارش شد که بیانگر همبستگی بالاتری بین مقدار واقعی و پیش بینی شده در کرت دوم نسبت به کرت اول بود.
لیمینگ[۷۳] و همکاران (۲۰۱۰) با بهره گرفتن از پردازش تصویر دستگاهی جهت درجهبندی توت فرنگی ساختند. این دستگاه توتفرنگی را بر اساس سه خصوصیت شکل، اندازه و رنگ درجهبندی میکرد. سیستم میتوانست با رسم خطوط و سپس با الگوریتم کلاستر میانگین k از عکس توت فرنگی خصوصیات شکل را بدست آورد. رنگ غالب که با روش کانال انتخاب شد به عنوان رنگ توت فرنگی بیان شد و بزرگترین قطر میوه توصیفکننده اندازه میوه بود. دستگاه میتوانست با بهره گرفتن از یک، دو یا سه خصوصیت توتفرنگی را در سه یا چهار دسته درجهبندی کند. در نهایت نتایج آزمایشها نشان داد که خطای تشخیص اندازه توت فرنگی کمتر از ۵% و دقت درجهبندی رنگ ۸/۸۸% و دقت طبقه بندی شکل بالای ۹۰% است و زمان میانگین برای درجهبندی هر توت فرنگی ۳ ثانیه میباشد.
فصل سوم
مواد و روشها
در طی سالهای اخیر در دنیا توجه بسیاری از پژوهشگران به تعیین کیفیت محصولات کشاورزی با روش های غیر مخرب معطوف شده است که محور اصلی تحقیقات پس از برداشت میوهها و محصولات زراعی شدهاند و حجم تحقیقات در این زمینه به صورت فزایندهای رو به افزایش است. در این فصل ابتدا به نحوه تعیین خواص بیوفیزیکی میوه انار پرداخته می شود. در ادامه روش عکس برداری با اشعه ایکس و عملیات پردازش تصویر لازم جهت بخش بندی ساختار درونی میوه انار به سه بخش پوست، آریل و هسته شرح داده می شود و در نهایت روش آنالیز روابط رگرسیون و روش چاو به منظور ارزیابی آنها توضیح داده خواهد شد.
۳-۱ انتخاب ارقام و برداشت میوه
جهت انجام این پژوهش ارقام رباب ملس و رباب ترش (زارچ) استان فارش واقع در شهرستان نیریز انتخاب شدند. رقم رباب معروفترین و گستردهترین رقم تجاری مورد کشت و کار در استان فارس میباشد. رقم رباب ملس دارای اندازه درشت و متوسط بوده که از لحاظ بازار پسندی و امکان بستهبندی برای بازار داخلی و صادرات مطلوب میباشد. رنگ پوست این رقم قرمز گلی و دارای دانههایی با اندازه متوسط، رنگ قرمز معمولی و طعم ملس است. این رقم دارای قابلیت انبارداری بسیار خوب بوده که دانهها و پوست آن به مدت زیادی کیفیت خود را در انبار حفظ می کند. رقم رباب ترش(زارچ) بیشتر مصرف داخلی دارد و کمتر برای صادرات استفاده می گردد. رنگ پوست این رقم زرد مایل به سبز و دارای دانه های صورتی با اندازه متوسط و طعم ترش میباشد. به منظور بررسی پارامترهای بیوفیزیکی این ارقام در تاریخ ۱۵ مهر ماه سال ۱۳۹۰ با مراجعه به باغهای شهرستان نیریز واقع در استان فارس نسبت به تهیه این ارقام اقدام گردید. سپس میوههای انار بلافاصله به سردخانه واقع در بخش علوم باغبانی دانشکده کشاورزی در دانشگاه شیراز انتقال و در دمای ۷-۶ درجه سلسیوس نگهداری شدند.
۳-۲ انتخاب اندازه میوه ها
به منظور بررسی تاثیر اندازه میوه بر روی پارامترهای بیوفیزیکی میوه انار علاوه بر رقم دو اندازه مختلف نیز در نظر گرفته شد. معیار انتخاب اندازه ها قطر معادل هندسی بود. به منظور اندازه گیری ابعاد محوری میوههای انار شامل قطر اول (a)، قطر دوم (b) و طول © (دو قطر اول و دوم در یک صفحه و عمود بر هم و طول میوه در صفحه عمود بر صفحه دو قطر میباشد) از یک کولیس الکترونیکی مدل L9001G ساخت کشور چین با دقت ۰۱/۰± میلیمتر (شکل ۳-۱) استفاده شد.
سپس قطر معادل هندسی (Dg) با بهره گرفتن از رابطه زیر تعیین شد (Mohsenin, 1996):
شکل ۳- ۱ کولیس الکترونیکی برای اندازه گیری ابعاد
در این پژوهش از دو قطر معادل ۷۰ و ۸۰ میلیمتر و برای تعیین محدوده تغییرات از ضریب تغییرات ۷%=CV استفاده گردید. بنابراین میوههای انتخابی در محدودههای ۷۵-۶۵ و ۸۵-۷۵ میلیمتر قرار گرفتند.
۳-۳ اندازه گیری رطوبت اولیه دانه و پوست میوههای انار
برای اندازه گیری رطوبت اولیه دانه و پوست میوههای انار از روش خشک کردن در آون استفاده شد. منصوری و مینایی (۱۳۸۵) رطوبت نمونههای خشک شده به روش وزنی را در دمای ۷۰ درجه سلسیوس به مدت ۶۸ ساعت تا رسیدن به قرائت یک هزارم گرم تفاوت وزنی محاسبه نمودند. روش بدست آوردن رطوبت اولیه به این صورت بود که ابتدا نمونه دانه های انار و پوست را در آون در دمای ۷۰ درجه سلسیوس قرار داده و سپس بعد از ۲۴ ساعت هر دو ساعت یک بار آنها را وزن کرده و وقتی که کاهش وزن نمونه در دو قرائت متوالی از ۲ میلیگرم بیشتر نشد وزن نمونه را به عنوان وزن خشک در نظر گرفته و از رابطه زیر درصد رطوبت آن را بر پایه تر محاسبه شد (Mohsenin, 1996).
= درصد رطوبت براساس وزن تر
= وزن اولیه نمونه
= وزن نمونه بعد از خشک شدن
۳-۴ اندازه گیری پارامترهای بیوفیزیکی میوه انار
پارامترهای بیوفیزیکی مورد نظر در این تحقیق شامل وزن میوه، طول میوه، قطر اول و دوم میوه، حجم میوه، جرم حجمی میوه، ضخامت پوست، وزن پوست، درصد وزن پوست به وزن میوه وزن آریل، درصد وزن آریل به وزن میوه، وزن آب میوه، درصد آب میوه به وزن میوه، درصد وزن آب میوه به وزن آریل، وزن هسته، درصد وزن هسته به وزن میوه، درصد وزن هسته به وزن آریل بودند.
۴-۳- جایگزینهای مدرن پیشنهادی
به لحاظ جامعه شناخنی هرکس که در اداره دادگستری و یا در بازداشت موقت باشد و به قولی سر و کارش با قانون بیفتد پس احتمال خیلی زیاد دارد و در بعضی موارد و شرایط گمان و ظن به یقین تبدیل میشود که شخص متهم حتما مرتکب جرمی شده است و بدین لحاظ در بازداشت موقت میباشد، اگر مرتکب جرم نشده است پس چرا در آنجا میباشد و به این طریق قاضی پیش روی خودش یک شخص متهم در بازداشت را میبیند و این سوالات برایش مطرح میشود که گاهی اوقات پاسخ گویی به آن منجر به ضرر متهم و در نهایت صدور رای نهایی نه چندان عادلانه از سوی مرجع صالح رسیدگی کننده میشود با این که شخص واقعا بیگناه است و استحقاق اینگونه مجازات را ندارد و یا اگر مجرم میباشد خیلی کمتر از این مجازاتها حق وی میباشد و به تناسب جرمی که مرتکب شده است، مجازات به نسبت خفیف تری در مقایسه با مجازاتی که قاضی برای او در نظر گرفته است دارد، لذا در اینگونه مواقع که شخص متهم بدون اینکه ارتکاب جرم توسط وی احراز گردد، و قبل از آن با صدور قرار بازداشت توسط دادرس به بازداشت موقت برود ، خیلی متضرر میگردد چه از لحاظ موقعیت اجتماعی و چه از نظر مادی و معنوی و علاوه بر این خشم و کینه یک قاضی را نسبت به وی بر می انگیزد و همین امر باعث میشود که قاضی با یک حس مجازات که نسبت به مجرمان دارد، همین حس را بدون اینکه حتی خودش نیز در یابد در صدور رای و حکم نهایی لحاظ قرار دهد از همین منظر میتوان گفت که جایگزینهای پیشنهادی ارائه شده به لحاظ تنوع آنها میتواند راهگشای مناسبی برای فرار از چنگال این معضل به شمار آید. جایگزینهای پیشنهادی قرار بازداشت موقت را میتوان برای عملکرد بهتر قضاوت دادسراها و اراده آنها مبنی بر خروج از دوراهی گناه کار یا بیگناهی افراد دانست به عبارتی دیگر، هر چند اصل اقتضای تعقیب ایجاب میکند که مقام قضایی میان تعقیب متهم یا عدم تعقیب یکی را برگزینند، از همین رو به نظر مقام قضایی ضروری است تا راهحلهایی متعددی را برای رسیدن به نتیجه مورد نظر برگزیند تا اخلال در نظم جامعه بر اثر ارتکاب جرم را به گونهای مطلوب بتوان مرتفع کرد.
۴-۳-۱- قرار اخذ اسناد هویت یا اشتغال متهم
این نوع قرار که تکیه بر اسناد هویتی و اشتغالی شخص متهم دارد شخص متهم به تسیلم یکی از مدارک هویتی یا اشتغالی خود به مقام قضایی میشود اما در مورد هر متهمی به نظر میرسد که اخذ این اسناد متفاوت باشد برای مثال در مورد شخص تاجر تسلیم کارت بازرگانی وی کفایت میکند همانگونه که پیش تر نیز اشاره شد در مورد این نوع قرار هم یک توافق دو طرفه حاکم می باشد یعنی مقام قضایی قرار نامبرده را صادر می نماید در قبال آن شخص متهم تکلیف پذیرش یا عدم پذیرش آن را بر عهده میگیرد.
البتّه باید اذعان داشت با توجّه به وجود سلسله مراتب در قرارهای تأمین جایگزین بازداشت موقت در این نوع قرارشدت رفتار مجرمانه باید مورد توجّه قرار گیرد چرا که برای مثال در مورد جرمهای سنگینی مثل قتل، جعل، کلاهبرداری و… این نوع قرار نمیتواند ضمانت اجرای مناسبی بهشمار آید حال با وجود این موضوع به نظر میرسد که هدف از تدوین این نوع قرار، تکیه بر جرایم یا غلبهی جنبه عمومی بوده است؛ زیرا در جرایم واجد جنبه خصوصی به لحاظ تضمین حقوق بزه دیده، صدور این نوع قرار تأمین کننده حقوق مزبور نخواهد بود[۹۸].
۴-۳-۱-۱- ضمانت اجرا
با توجّه به لایحه آیین دادرسی کیفری میتوان ضمانت اجرای این قرار را در دو حالت مجزا مورد بررسی قرار داد[۹۹] همانگونه که قبلا توضیح داده شد این قرار یک قراردادی است که بین مقام قضایی و فرد متهم منعقد میشود. پس از صادر شدن قرار از سوی مقام قضایی متهم دو حالت را پیشرو دارد یکی پذیرش قرارداد و دیگری عدم پذیرش، که با توجّه به همین دو حالت میتوان ضمانت اجرای متفاوتی را برای شخص متهم در نظر گرفت
۴-۳-۱-۱-۱- ضمانت اجرای ناشی از عدم قبول قرار
پس از صدور قرار از ناحیه مقام قضایی مجبور به تحمیل ضمانت اجرای شدیدتری بر او میباشد یعنی در این صورت مقام قضایی ناگزیر به تبدیل این قرار به قرار کفالت میباشد.
۴-۳-۱-۱-۲- ضمانت اجرای تخطّی از اجرا ی قرار
پس از صدور قرار و قبول آن فرد متهم متعهد میگردد که در موارد لزوم نزد مقام قضایی حاضر شود امّا متأسفانه ضمانت اجرای تخطّی از این نوع قرار پیشبینی نشده است که خود به نوعی عدم توجّه تدوین کنندگان لایحه و کاستیهای موجود در لایحه را میرساند. حال باید چه راهکاری در این زمینه اندیشید .
با این اوصاف میتوان گفت وقتی که فرد در مورد او قرار اخذ اسناد هویت و یا اشتتغال صادر میشود چه لزومی دارد که آن را نپذیرد و با ضمانت اجرایی چون قرار کفالت روبرو شود .
با وجود عدم پیشبینی ضمانت اجرا در مورد تخطّی از اجرای قرار دیگر ضمانت اجرای ناشی از عدم قبول قرار کمتر کارایی پیدا میکند. زیرا فرد متهم با این ترفند نسبت به پذیرش قرار اقدام میکند بعد خود را از ضمانت اجرا رها میبیند.
اگر چه هدف از جایگزینهای قرار باز داشت موقت حمایت از حقوق متهم و آزادیهای او میباشد اما حفظ حقوق بزه دیده و نظم عمومی عدالت کیفری را نیز نباید فراموش کرد .
بنابراین باید ضمانت اجرای مناسبی برای این نوع قرار در راستای هدف عدالت محوری مشخص شود چرا که با وجود عدم وجود ضمانت اجرا برای نقض این تعهد چه کارکردی میتوان برای این قرار متصور شد که به منزله قراری مدرن بتواند تلقی شده و وارد نظام دادرسی کیفری گردد ؛ به جز اینکه بر مشکلات عملی موجود بیفزاید[۱۰۰].
به نظر نگارنده تدوین کنندگان لایحه آیین دادرسی کیفری در مورد این قرار باید مانند قرارهای پیشین فرد متهم را ملتزم به حضور همراه با تعیین وجه التزام میکردند یعنی اخذ اسناد هویتی و اشتغال، همراه با تعیین وجه التزام، که در این صورت فرد در صورت عدم اجرای تعهد یا ضمانت ضبط وجه التزام تعیین شده روبه رو میگردد .
۴-۳-۱-۲- قابلیت اعتراض
از لحاظ قابلیت اعتراض نیز در لایحه آیین دادرسی کیفری پیشبینی نشده است اما میتوان این طور تصور کرد که در صورت عدم پذیرش قرار و تبدیل آن به قرار کفالت و عدم انجام تعهد در مورد قرار کفالت، ضوابط اعتراض به قرار«جاری است اما در مورد خود دارای از انجام اجرای تعهد هیچ اعتراضی قابل تصور نیست امّا در مورد عدم پذیرش قرار نیز اعتراض به نسبی جریان دارد لذا تدوین کنندگان لایحه میبایست بیشتر در مورد این نوع قرار دقت کنند و با ملاحظه نقاط ضعف این قرار نسبت آنها اقدام نمایند.
۴-۳-۲- ترک معاشرت با افراد خاص
در راستای جلوگیری از اعمال فشار، تبانی، تهدیدات یا خشونتها، قانونگذار معاشرت برخی اشخاص را بر متهم ممنوع اعلام میکند[۱۰۱] در لایحه آیین دادرسی کیفری این قرار سلبی جایگزین با تعبیر اختصاری ترک معاشرت با افراد خاص پیشبینی گردیده است.
در این قرار، فرد متهم از معاشرت با برخی از اشخاص بنابر تشخیص مقام قضایی منع میشود. با این وصف شاید بتوان منظور از اشخاص خاص را، افرادی که به نحوی در ارتکاب جرم دخیل بودهاند یا همچنین شهود و مطلعینی که در اثبات جرم نقش دارند، دانست.
هدف از قرارهای جایگزین بازداشت موقت، همانطور که مشاهده میشود جلوگیری از سلب آزادی افراد در مرحلهی تحقیقات و قبل از صدور حکم قطعی میباشد. پس این جایگزینها باید به نحوی باشد که به نظام عدالت کیفری منصفانه لطمه وارد نسازد.
مقام قضایی با توجّه به این قرار در گام اول به دنبال این میباشد که حقیقت دچار کتمان نگردد، زیرا در صورتی که متهم با بعضی از اشخاص در ارتباط باشد ممکن است که با اعمال فشار، وعدهها و… از جانب طرفین حقیقت فاش نشود.
پس با توجّه به این مطالب باید به این نکته نیز اشاره کرد که چهطور ممکن میباشد که متهم با وجود آزاد بودن در جامعه با اشخاصی که مقام قضایی تشخیص میدهد وارد معاشرت نگردد، نظر بر این که قانونگذار با بهره گرفتن از این قرار کنارگذاری سلب آزادی متهم را در پیش گرفته و خواسته است تا ضمن آزاد بودن فرد او را تحت کنترل نظام عدالت کیفری در بیاورد[۱۰۲] با این وجود تدوین کنندگان در لایحه جدید آیین دادرسی کیفری از اعمال این قرار چشم پوشی نمودهاند که به نظر میرسد این منصفانه نباشد.
۴-۳-۳- اقدام درمانی اختلال روانی- رفتاری
یکی دیگر از قرارهای مدرن جایگزین در ارتباط با بازداشت موقت، قرار اقدام برای درمان اختلالهای روانی- رفتاری میباشد. در بعضی اوقات ممکن است فردی که در مظان اتهام قرار گرفته شخصی باشد که از لحاظ روانی- رفتاری دچار اختلالاتی باشد. تدوین کنندهگان لایحه آیین دادرسی کیفری در جهت حمایت از این افراد گام موثری برداشتهاند، همانطور که قبلاً نیز عنوان شد هدف از سیاست جایگزینهای قرار بازداشت موقت، در راستای اصلاح و تربیت شخص میباشد. حال تدوین کنندگان با عنایت به این نکته با پیش بینی این قرار در صدد حمایت از سلامت افراد و باز پروری آنها از هر جهت میباشند، به همین منظور برای مثال فردی را که دچار اختلال روانی میباشد چنانچه که به جای اصلاح و درمان او به سمت سرکوب و «قرار بازداشت» برویم که این کار به نوبه خود باعث بروز آثار جبران ناپذیری در فرد میشود. به نظر میرسد اغماض تدوین کنندگان از این نوع قرار به منزله این است که این قرار جزیی از قرار بند ۳ ماده ۲۱۷ میباشد.
۴-۳-۴- ممنوعیت از صدور چک در جرایم مرتبط با چک
از جمله قرارهای مدرن جایگزین بازداشت موقت که میتوان آن را پیشنهاد داد، قرار منع صدور چک در مورد جرایم مرتبط با چک میباشد،[۱۰۳] در این قرار فرد متهم به موجب دستور مقام قضایی از اصدار چک ممنوع میشود و این موارد ممنوعیت نیز به بانک محال علیه اعلام میشود و این بانک نیز مکلف است نسبت به اعلام قرار دادگاه به بانک مرکزی اقدام نماید، از آنجا که این نوع قرار در مورد جرایم ارتکابی در حوزه چک کارایی پیدا میکند میتوان گفت که هدف تدوین کننده گان لایحه از پیشبینی این قرار، توجّه به ابعاد کلی جرایم چک میباشد چرا که در قانون صدور چک این ضمانت اجرا فقط در مورد چک بلا محل همراه با تعیین مدت برای آن پیشبینی شده است در حالی که منظور از قرار مندرج در لایحه مختص به چک بلامحل نمیباشد که این به نظر جامع تر و مفیدتر میرسد.
بازپرس در موارد ضرورت که این موارد با نظر او تشخیص داده میشود، با ارائه رسید دسته چک متهم را جهت نگهداری به بانک مربوط ارسال میکند اما نکتهی قابل توجّه در مورد این قرار این است که، چرا تدوین کنندهگان از تعیین مدت ممنوعیت سخنی به میان نیاوردهاند. به نظر میرسد که در این موارد عدم تعیین مدت در راستای پیشبرد هرچه بهتر مقوله اصلاح و پیشگیری میباشد، بدین معنی که مقام قضایی تا هر وقت که برای تحقق این اهداف تشخیص دهد فرد را از صدور چک ممنوع مینماید و با عنایت به لزوم متناسب بودن کیفر با نوع جرم ارتکابی، محرومیت از صدور چک را به عنوان مصداقی از محرومیت از حقوق اجتماعی برای اینگونه مرتکبان به شمار میآید و با این وصف در صدد رویکرد توان گیری از متهمان میباشد.
فصل پنجم
نتیجه گیری
در دهه های اخیر که طرح مباحث حقوق بشر و لزوم رعایت آن بر تمام شاخه های حقوقی از جمله آیین دادرسی کیفری سایه افکنده است، شاهد آن هستیم که نظامهای حقوقی با فرار از چنگال سیستم تفتیشی، به سوی سیستم اتهامی گام بر میدارند و تمام تلاشهای خود را منصرف به عادلانه کردن دادرسی میکنند و سعی بر آن دارند تا حقوق و آزادیهای فردی در کلیه مراحل رسیدگی کیفری رعایت شود. با این وجود زمانی میتوان گفت دادرسی عادلانه محقق میشود که توازن میان مصالح جامعه و متهم برقرار شود و متهم در شرایطی به طور کامل آزاد و در حالی که از تمامی تضمینهای لازم برای دفاع برخوردار است، مورد محاکمه واقع شود.
جایگزین بازداشت موقت یک مکانیسم و ابزار مناسب میباشد که در قوانین موضوعه ما نیز از اهمیت خوبی برخوردار است و ما میتوانیم با توجه به وضعیت فرد و شخصیت آنها را به کار گیریم با توجه به نوع جرم و شدت وحدت آن میتوان این نوع اهرم قدرت را اعمال نمود که فرد مجرم با اعمال چنین مجازاتهایی از کرده خود پشیمان شده و در بازسازگاری شدن و اجتماعی شدن وی تاثیر بسزایی داشته باشد از طرف دیگر متضرر از جرم تا حدودی از او جبران ضرر شده باشد و با اعمال مجازات تسلی خاطری حاصل شود حال باید با توجه به نوع جرم ارتکابی و شرایط به وجود آمده جهت انجام بزه و تمام عواملی که دست به دست هم داده تا شخص مرتکب چنین فعل یا ترک فعلی شود از جمله: سن مجرم، وضعیت معیشتی و اقتصادی، محیط خانواده و اجتماع … میتوان مجازات متناسب را در نظر گرفت که نظام جامعه و مصلحت عمومی اجتماع و حقوق تضییع شده مجنی علیه رعایت و در نظر گرفته شود و ما باید قرار بازداشت موقت را به عنوان یک نمونه از مجازتها در راستای دیگر مجازاتها در نظر بگیریم و به آن به عنوان آخرین راه کار توجه شود و تاحد امکان جایگزینهای آن استفاده نمود و چون این قرار آثار فراوانی برای فرد از یک طرف و جامعه و خانواده و همچنین اقتصاد مملکت از طرف دیگر دارد و باعث زیانهای فراوانی برای خانواده فرد بازداشتی نیز میشود میشود. .
یکی از فایده های جایگزین بازداشت موقت این است که مجرم شغل خود را از دست نمیدهد و موجب افزایش و رشد اقتصادی خانواده و خود زندانی و سبب جلوگیری از نابود شدن و به هدر رفتن سرمایه انسانی میشود و از لحاظ حقوقی تحدید قرار بازداشت موقت موج کاهش جرایم در سطح جامعه میشود به طور مثال همین جایگزینهای مدرن نقش موثر در اصلاح بزهکار دارد زیرا موجب کاستن اطاله دادرسی در محاکم قضایی میشود و مقام قضایی با فراغ و فرصت بیشتری میتواند به دیگر پروندههای مهم رسیدگی نماید و دقت بیشتری در این امر به کار گیرد .
استفاده از جایگزینهای قرار باز داشت موقت راهبردی است که امروزه مورد توجّه سیاست گذاران جنایی قرار گرفته است به این دلیل که بازداشت موقت هم رنج متهم و هم رنج خانوادهاش را در پی دارد و موجب بروز آسیب از جهاتی بر آن می گردد، در ذهنیت و قضاوت دادگاهها نسبت به متهم تأثیر منفی میگذارد. چرا که قضات برای توجیه بازداشت قبلی متهم سعی بر محکومیت او مینمایند. در هر حال بازداشت موقت نوعی سلب آزادی تن و شبیه به مجازات حبس میباشد که رنج دائم جسمی و روحی حاصل از حبس راحتی بیشتر دارا میباشد زیرا فردی که محکوم به حبس شده تکلیف خود را میداند و برنامه تطبیقی خود را با محیط زندان هماهنگ میسازد با این تفاسیر میتوان گفت که قرار بازداشت نسبت به فرد متهم، که هنوز بزه انتسابی به او محرز نمیباشد، دیده احترام به حقوق و آزادیهای او را نگاه نداشته است به طوری که مبنای جرم شناسان، مبنای فلسفی و تراکم جمعیت زندان ها نیز به آن گواهی میدهند.
با این وجود میتوان گفت که با روی آوری به سمت جایگزینهای قرار بازداشت موقت، از سلیقه ای شدن تصمیمات مقام قضایی که موجبات استبداد قضایی و تضییع حقوق متهم و حتی حقوق بزه دیده را به دنبال دارد جلوگیری میشود حال با این رویکرد حقوقدانان نسبت به مجازات و قرارهای تأمین کیفری دیدگاه اصلاحی- تربیتی آن را مورد توجّه خود قرار دادهاند تا دیدگاه سرکوب گرایانه آن را، که به نوعی ناقض حقوق و آزادیهای افراد به شمار میرود. شایان توجّه است امروزه در بسیاری از کشورهای مترقی جهان توجّه قانونگذاران به امر جایگزینهای قرار بازداشت موقت معطوف گردیده که بدین جهت سیاست تقنینی آنها را در راستای محدود کردن بازداشت موقت سوق داده است. متأسفانه در حال حاضر ما در زمینهی جایگزینهای قرار بازداشت موقت با کمبود مواجه هستیم، امّا در حال حاضر با توسعه این جایگزینها در لایحه آیین دادرسی کیفری، به این کمبود پاسخ و این در صورتی است که هنوز این لایحه روند انتهایی و اجرایی خود را طی نکرده است. با این اوصاف علی رغم زحمات قانونگذار در این راستا، مشاهده میشود که در تدوین این جایگزینها دقت و اقدام لازم به عمل نیامده است چرا که قانونگذار در مقام تدوین قانون باید رسالت عدالت کیفری را از تمام جهات مورد توجّه قرار دهد حال در این مورد تدوین کنندگان لایحه به تقلید از قانوگذار فرانسه اقدام نمودهاند و متأسفانه از پارهای مسائل غافل ماندهاند که حتی با این غفلت مقام قضایی را در مواردی با ابهام رو برو میسازد.
با توجه به این ضرورت، در لایحه آیین دادرسی کیفری نیز سعی بر این شده است تا کارکرد و نقش قرارهای جایگزین بازداشت موقت و نقش آنها در جریان تحقیقات مقدماتی به شکل مطلوب تری نمایان گردد.
به دلیل اهمیت قرارهای تأمین در رسیدگیهای کیفری و کاستیهای موجود در این خصوص در قوانین گذشته، به خصوص در مورد عدم تنوع در این قرارهای تأمین و مقررات ناقص و مبهم در خصوص در قوانین بازداشت موقت متهمان، در لایحه تغییرات مثبتی در این خصوص به وجود آمده است. تنوع قرارهای تأمین در لایحه و گنجاندن قرارهای تأمین مدرن یکی از تمهیدات در نظر گرفته شده در لایحه میباشد که این خود نوید بخش دورنمای مناسب این جایگزینها در لایحه جدید میباشد.
در پایان باید در جهت استفاده از جایگزینهای قرار بازداشت موقت خاطر نشان کرد که استفاده از این قرارها باید برای مقام قضایی، مراکز و نهادهای مختلف در ارتباط با دستور مقام قضایی، افراد جامعه، نهادینه گردد که این خود مستلزم فرهنگسازی دقیق در این ارتباط میباشد تا بدین جهت بتوان به عدالت کیفری منصفانه دست یافت.
پیشنهادها
۱- استفاده از جایگزین های قرار بازداشت موقت باید در راستای رسیدن به برنامههای اصلاحی و تربیتی و همچنین اهداف والای آیین دادرسی کیفری باشد.
۲- ضرورت فرهنگسازی دقیق و نهادینه کردن آن در بین سایر مراکز اعم از قضایی، انتظامی، آموزشی، فرهنگی و … در جهت استفاده از جایگزینهای قرار بازداشت موقت باید در دستور کار قرار گیرد.
۳- ایرادهای ناظر بر جایگزینهای بازداشت موقت به خصوص جایگزینهای مدرن را مورد بررسی و اصلاح قرار دهیم تا بتوان از این طریق به روند عدالت کیفری منصفانه کمک کنیم.
۴- با درجه بندی صحیح قرارها به خصوص در مورد قرارهای تکمیلی با رعایت تناسب از جایگزینها در جهت محدود کردن قرار بازداشت استفاده نماییم.
۵- با استفاده بیشتر از جایگزینهای قرار بازداشت موقت در راستای کاهش جمعیت زندانها گام برداریم.
۶- ضرورت استفاده از پرونده شخصیت در مورد این قرارها به نظر میرسد تا افراد نسبت به این نوع قرارداد با دیدگاه مستحکمتری نگاه نمایند.
۷- ضرروت استفاده از جایگزینهای قرار بازداشت موقت در راستای توسعهی عدالت توافقی.
پیوست :
فصل هفتم: قرارهای تأمین و نظارت قضایی
ماده ۲۱۷- به منظور دسترسی به متهم، جلوگیری از فرار یا مخفی شدن او و تضمین حقوق بزهدیده، بازپرس میتواند با توجه به نوع جرم، شخصیت متهم و اهمیت و ادله وقوع جرم، پس از تفهیم اتهام، یکی از قرارهای تأمین زیر را صادر کند:
الف) التزام به حضور با قول شرف
ب) التزام به حضور با تعیین وجه التزام
پ) التزام به عدم خروج از حوزه قضایی با قول شرف