نکته مهم در رابطه با اهداف سیاست خارجی آن است که این اهداف همیشه به یک شکل ثابت باقی نمانده و تحت تأثیر عوامل زیر ممکن است شاهد تغییر در اولویت های و دگرگونی در سلسله مراتب اهداف سیاست خارجی شویم:
الف- کشمکش های داخلی میان نخبگان،
ب- سیاست افزایش قدرت مانور دولت ها در عرصه سیاست بین الملل،
ج- رفع نیازهای داخلی،
د- تغییر در رفتار دیگر بازیگران ( قوام ،۱۳۸۶ : ص ۱۰۹ ).
بدین ترتیب در قسمت بعد به قدم دوم در سیاستگذاری و تبیین سیاست خارجی می پردازیم که عبارت از تعیین استراتژی در سیاست خارجی است. در این مرحله از سیاست خارجی بدنبال چگونگی دستیابی به اهداف تعیین شده در سیاست خارجی هستیم.
۲-۴- تعیین استراتژی در سیاست خارجی
دولت ها بر حسب اهدافی که در سیاست خارجی خود تعیین نموده اند و همچنین تحت تأثیر ساختار و فرایند نظام بین المللی، استراتژی های مختلفی را جهت دستیابی به اهداف برمی گزینند . استراتژی فراتر از مفهومی که استراتژیست ها برای آن قائلند، به معنی چگونگی رسیدن به اهداف ملی از جمله اهداف سیاست خارجی است. زالمی خلیلزاد به خوبی این مفهوم از استراتژی را در مورد ایالات متحده آمریکا در کتاب خود عملیاتی ساخته است (خلیلزاد و لسر،۱۳۷۹). همانطور که اشاره شد، انتخاب نوع استراتژی بستگی به شناخت کامل از مقدورات ملی و محیط بین المللی و محذورات آن دارد. امروزه استراتژی سیاست خارجی را غالباً شامل استراتژی انزواطلبی، استراتژی بی طرفی، استراتژی عدم تعهد و بالاخره استراتژی اتحاد و ائتلاف می دانند . لکن از آنجا که محیط سیاست بین الملل بسیار پویا است و عوامل دگرگونی از هر سو سر برمی آورند، نباید انتظار داشت که سیاست خارجی و جهت گیری های دولت ها همواره بدون تغییر باقی بماند. در این روند عواملی چون چگونگی توزیع قدرت در سطح نظام بین المللی، تعداد و نوع بازیگران موجود در نظام بین المللی، وابستگی های اقتصادی و رشد و توسعه فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی حائز اهمیت است (قوام، ۱۳۸۶ : ص ۱۹۳ ). اما اغلب کشور ها در چارچوب تدوین سیاست خارجی خود علاوه بر توجه به نظام موجود در فضای بین المللی بر اهداف استراتژیکی، ایدئولوژیکی و اقتصادی خود تاکید بیشتری دارند .
۲-۵-جمع بندی
در تبیین و تحلیل سیاست خارجی یک کشور، بخصوص کشورهای در حال توسعه بهترآن است که به جای تلاش در گنجاندن مجموعه رفتارهای خارجی کشور مذکور در قالب یک تئوری خاص، روشی دیگر را مد نظر قرار داد. سوای این مسأله که هر نظریه ای در بستر خاص سیاسی، فرهنگی و گفتمانی خاص خود شکل می گیرد، اصولاً هر نظریه در راستای هدفی خاص طرح می شود که پس زمینه فکری تئوری پرداز نیز در آن نقش پراهمیتی ایفا می نماید. به همین جهت مطلوب ترین روش جهت پرهیز از نقصان مذکور، پاسخگویی به دو پرسش اساسی در سیاست خارجی هر کشور است:
الف- اهداف سیاست خارجی یک کشور در یک منطقه خاص کدامند؟
ب- کشور مربوطه چه تاکتیکهایی را جهت دستیابی به اهداف مذکور دنبال می کند؟
پاسخ صحیح مبتنی بر واقعیت موجود، به پرسش های مذکور سبب می گردد که علاوه بر داشتن انبوه اطلاعات لازم درباره رفتار سیاست خارجی، بتوانیم حتی بر مبنای داده های مربوطه، به یک تئوری منطبق بر آن بستر دست پیدا کنیم. این مسأله ضمن ترویج تولید علم، تبیین مطلوب و کارآمدی را از سیاست خارجی در بستر نظام بین المللی ارائه می دهد که کاستی های استفاده از تئوری های غیر بومی را نیز ندارد. همانطور که در ادامه این نوشتار ابتدا به بررسی سیاست خارجی بازیگران دخیل در منطقهای خاص می پردازد و سپس ابزارها و استراتِژی هایی که جهت نیل به اهدافشان مورد استفاده قرار می گیرد مورد بررسی قرار می گیرد.
فصل سوم :
روابط ایران و جمهوری آذربایجان
۳-۱- طرح بحث
جمهوری آذربایجان در همسایگی شمال غربی ایران که از جنوب با استان های اردبیل، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی همسایه است و ۷۶۷ کیلومتر با ایران مرز مشترک دارد. جمهوری آذربایجان در نقطه تلاقی قاره های آسیا و اروپا واقع شده و به دلیل موقعیت چهار راهی خود، ارتباط روسیه در شمال با ایران، خلیج فارس و دریای عمان و از آن راه با آبهای جهان در جنوب فراهم می سازد. جمهوری آذربایجان یک کشور مسلمان و شیعه است که پیوندهای تاریخی عمیقی با ایران دارد و تا زمانی نه چندان دور، بخشی از سرزمین ایران بوده است. از سوی دیگر جمهوری آذربایجان به دلایل خاص سیاسی - امنیتی، قومی، فرهنگی تاریخی، همواره نقطه اصلی نگاه ایران به منطقه قفقاز به حساب آمده است. هر چند که جنگ سرد پایان یافته است اما اساسی ترین عنصر جنگ سرد یعنی رقابت های امنیتی، راهبردی و ژئوپلتیکی همچنان در منطقه قفقاز نقش مهمی را در تنظیم روابط کشورها با همسایگان ایفا می کند. جمهوری آذربایجان امنیت خود را در خروج از چتر نفوذ روسیه در مسیر پیوستن به غرب و ساختارهای یورو -آتلانتیکی و به ویژه ناتو جستجو می کند. در نقطه مقابل، ایران در محور پیوستگی با روسیه و دوری از محور آمریکا حرکت می کند. بنابر این در این زمینه جمهوری آذربایجان در تضاد با سمت و سوی ایران در حرکت است، زیرا نزدیکی آمریکا و ناتو به جمهوری آذربایجان سبب شده است تا ایران از سوی جمهوری آذربایجان در پرتو تحولات انجام شده و در سطحهای منطقهای و بین المللی در حوزه رفتار سیاست خارجی اهمیت خاصی دارا باشد. منافع ایران از لحاظ ژئوپلتیک با قفقاز جنوبی گره خورده است. از سویی دیگر این منطقه در گذشته مستقیم یا غیر مستقیم جزیی از سرزمین پهناور ایران بوده که از قرن شازدهم از زمان پتر کبیر به این سو مناطق پهناور در آسیای مرکزی و قفقاز به تدریج از نفوذ ایران خارج و در شمار متصرفات روسیه تزاری قرار گرفت. از این رو ایران تا به امروز نقش تاریخی خود را در این منطقه فراموش نکرده است (فولر، ۱۳۷۳ : ص ۱۵۹).
این جمهوری ها از زمان جدایی از ایران در حوزه اقتدار روسیه تزاری و سپس اتحاد شوروی قرار داشتند. ولی با فروپاشی اتحاد شوروی خود به کشورهای مستقلی تبدیل شدند. در این راستا جمهوری آذربایجان به دنبال فروپاشی اتحاد شوروی و اعلام استقلال در سال ۱۹۹۱ سیاست خارجی خود را در مسیر نزدیکی هر چه بیشتر به کشورهای اروپایی، ایالات متحده، ترکیه و اسرائیل قرار داد. پیوندهای ایران و جمهوری آذربایجان پیشینه ای طولانی دارد. تاریخ مشترک ایران و جمهوری آذربایجان از عناصر نزدیکی فرهنگی - سیاسی دو کشور است. با این وجود مواردی نظیر دریای خزر و بحرانهای منطقه قره باغ و نزدیکی جمهوری آذربایجان به غرب از موانع نزدیک شدن دو کشور به یکدیگر به شمار می رود. به طور کلی برای درک بهتر روابط ایران و جمهوری آذربایجان در دوران حاضر ابتدا لازم است نگاهی گذرا به روابط دو کشور در سالهایی که جمهوری آذربایجان جزویی از خاک اتحاد شوروی بود ه و سپس پس از اسقلال این کشور داشته باشیم .
۳-۲- تاریخچه روابط
در دوره اتحاد شوروی از سال ۱۹۲۱ تا دسامبر ۱۹۹۱ که با فروپاشی اتحاد شوروی و آغاز استقلال جمهوری آذربایجان همراه است، مناسبات این کشور با ایران در چارچوب اتحاد شوروی و از سوی تهران و مسکو تنظیم می شد. در این دوره ایران در شهر باکو سرکنسول گری داشت. در دوره جنگ سرد، همسایه شمال غربی ایران را جمهوری های شوروی سوسیالیستی، آذربایجان و ارمنستان که بخشی از خاک شوروی بودند، تشکیل می دادند . نوار مرزی ایران و آذربایجان شوروی را مرزهای کنترل شده و غیر قابل عبوری تشکیل می داد که به اصطلاح آن را پرده آهنین می گفتند. مرزهای زمینی ایران با اتحاد شوروی در این منطقه دو گذرگاه گمرکی، یکی جلفا در آذربایجان شرقی و دیگری آستارا در استان گیلان داشت که هر دو گذرگاه گمرکی در شمال غربی کشور قرار داشتند. با وجود پیوند های دینی و فرهنگی بین ملت مسلمان ایران و جمهوری آذربایجان ، هیچ گونه ارتباطی بین مردم دو سوی مرز وجود نداشت.
پس از پایان دوره جنگ سرد، ایران در مرزهای شمال از موقعیت ژئوپلتیکی ویژه ای برخوردار شد که قبل از آن وجود نداشت؛ سرمایه گذاری های مهم ایران در زیر بناهای حمل و نقل، پایانه ها، بندرها، راه آهن، شبکه راه های زمینی ارتباطی، بندرها، سردخانه ها، گذرگاه های مرزی، توسعه گمرک و موارد دیگر مانند اینها صورت گرفت. پس از استقلال جمهوری آذربایجان برقراری روابط رسمی میان این کشور و ایران در ژانویه ۱۹۹۲ آغاز شد. نخستین محور همکاری سیاسی ایران با جمهوری آذربایجان تلاش تهران برای ورود باکو به سازمان های منطقهای و بین المللی از جمله اکو و سازمان همکاری اسلامی بود. حتی در سال ۱۹۹۲ ایران در دستور کاری، همه سفارتخانه های خود د جهان را ملزم به ارائه خدمات به دیپلمات های جمهوری آذربایجان کرد (امیر احمدیان، ۱۳۸۴ : ص ۱۶۳). در ابتدای استقلال تعداد سفر های مقام های جمهوری آذربایجان به ایران، بیش از سفر های متقابل از طرف ایران بوده است. حیدر علی اف رئیس جمهور پیشین جمهوری آذربایجان سه بار به ایران سفر کرده، از ایران نیز یک بار علی اکبر هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس جمهور ایران به باکو سفر کرد. بیش از ۹۰ سند همکاری در زمینه های گوناگون و به ویزه اعلامیه گروه های دوستی میان دولتها و مجالس دو کشور در جریان سفر حیدر علی اف در سال ۱۹۹۴ بین روسای جمهوری دو کشور به امضا رسید (امیراحمدیان، ۱۳۸۳ : ص ۱۰). پس از روی کار آمدن الهام علی اف در سال ۲۰۰۳و با توجه به سیاست های غرب گرای جمهوری آذربایجان این روابط تا حدودی کاهش یافت . پس از روی کار آمدن حیدر علی اف جریان درگیری از خاک این جمهوری در زمان تصدی ریاست جمهوری او از آذربایجان جدا شد. وی مجبور به امضای قرارداد آتش بس در چارچوب گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا در سال ۱۹۹۴ شد (عباسی و موسوی، ۱۳۹۲ : ص ۶۵). پس از این رویداد سیاست خارجی جمهوری آذربایجان شکل گرفت. مقام های این کشور قصد داشتند تا با این روش کمک آنها و دولتهای وابسته به آنها را برای تامین امنیت سرمایه های خود جذب کنند تا امنیت جمهوری آذربایجان تامین شود و به دنبال آن مسئله قره باغ را حل و نسبت به خروج ارامنه از سرزمینهای اشغالی اقدام کنند. در این دوره سیاست خارجی جمهوری آذربایجان بر مبنای سیاستی غرب گرا استوار بود. به این ترتیب طبیعی به نظر می رسید که جمهوری آذربایجان با وجود روابط گسترده با غرب و ترکیه نمی توانست روابط خود را با ایران گسترش داده و آن را بهبود بخشد و اراده ای هم برای این امر وجود نداشت. با وجود فرصت هایی چون برخورداری از دین ، مذهب و تاریخ مشترک و ظرفیت های لازم جهت همکاری های اقتصادی، عوامل زیادی در روابط دو کشور وجود دارد که مورد اختلاف دو کشور است و از آن جمله می توان به مواردی چون رژیم حقوقی دریای خزر، بحران قره باغ روابط نزدیک باکو تل آویو و مسئله ملی گراها، و تحریک گرایشهای جدایی طلبانه اشاره کرد.
۳-۳- عوامل همگرا ساز
به نظر می رسد مجموعه عواملی که می توان در روابط ایران و جمهوری آذربایجان به عنوان فرصت های موجود معرفی کرد به این شرح است:
۳-۳-۱- برخورداری از دین و فرهنگی مشترک
اسلام دین مشترک مردم ایران و جمهوری آذربایجان است. داشتن دین مشترک زمینه معنوی و فرهنگی مناسبی را برای نزدیکی روابط مردم دو کشور ایجاد می کند. مذهب در جمهوری آذربایجان طی قرن های متمادی برای حیات عمومی الزام آور بوده است. از دوران قدیم تقریبا تمام جنگها ، اصلاحات و فرایندهای سیاسی در جمهوری آذربایجان زیر لوای مذهب به وقوع پیوسته است (Vahiyer,2005). این ویژگی در مورد ایران نیز صدق می کند. به شکلی که بسیاری از تحولهای سیاسی و اجتماعی ایران هم در طول تاریخ متاثر از آموزه های اسلامی بوده است. تشیع، مذهب اصلی مردم دو کشور به شمار می رود. بعد از ایران، جمهوری آذربایجان بیشترین شیعه را در خود جا داده است و در واقع مذهب، عنصر اصلی پیوند جمهوری آذربایجان با ایران است (بیگدلی، ۱۳۷۷ : ص ۱۶۲).
۳-۳-۲- اشتراکات تاریخی و فرهنگی
ایران و جمهوری آذربایجان پیشینه تاریخی مشترک حدود ده هزار ساله دارند و از این رو میراث تاریخی مشترک دارند. وجود شاعران بزرگی چون نظامی گنجوی، خاقانی شیروانی و اندیشمندان مسلمانی چون لنکرانی و نخجوانی و صد ها نمونه دیگر خود دلایلی محکمی بر وجود سابقه تاریخی مشترک میان دو ملت است. بعد از استقلال جمهوری آذربایجان و فروپاشی اتحاد شوروی ارتباط فرهنگی میان ایران و این جمهوری گسترش یافت. انتشار کتاب برگزاری سمینارها و همایشهای فرهنگی، تاسیس مراکز آموزشی از جمله ابعاد روابط دو طرف در حوزه فرهنگی بوده است (امیری، ۱۳۸۶ : ص ۲۵۶ ). ضمن اینکه عامل زبان ترکی که بخشی از مردم ایران در استان های همجوار با این جمهوری و سایر نقاط به آن صحبت می کنند، یکی دیگر از پیوندهای مهم فرهنگی دو ملت است.
۳-۳-۳- ظرفیت های اقتصادی و ژئوپلتیکی
ظرفیتهای موجود برای همکاری های اقتصادی و بازرگانی یکی از متغییر های مهمی است که نقش مثبت و سازنده ای در توسعه روابط میان ایران و جمهوری آذربایجان دارد. با وجود نابسامانی که در سالهای ۱۹۹۲-۱۹۹۳ به واسطه استقلال از اتحاد شوروی و مناقشه قره باغ به وجود آمد، اقتصاد جمهوری آذربایجان نسبت به همسایگان خود از جمله ارمنستان و گرجستان و برخی از دولتهای آسیای مرکزی در شرایط بهتری قرار داشت (www.momagabay.com) . این روند در سالهای بعد نیز به شکل محسوسی ادامه داشت. بررسی آماری روابط اقتصادی ایران و جمهوری آذربایجان در سالهای اخیر حاکی از رشد میزان روابط اقتصادی دو کشور بوده است. نزدیکی جغرافیایی و وجود راه های مناسب برای توسعه مبادله ها از جمله مهم ترین عوامل بوده است.
۳-۴- عوامل واگرا ساز
روابط دو کشور با فراز و نشیب های متعددی در طول سه دهه اخیر همراه بوده و در مقطع کنونی نیز در شرایط مساعدی قرار ندارد. چنانچه برای نمونه هم زبانی بخشی از مردم ایران به دلیل برخی تنشها میان دو کشور، نقش منفی آمریکا و اسرائیل و نیز جریان های تجزیه طلب در ایران، به جای تاثیر گذاری مثبت در روابط دو کشور، نقش منفی ایفا کرده است (کولایی، ۱۳۸۹ : ص ۸۷).
۳-۴-۱- دریای خزر
مسئله تقسیم دریای خزر و تعیین رژیم حقوقی آن از مهم ترین عناصر تاثیر گذار در تعیین روابط دو کشور است. موضوع حقوقی دریای خزر یک مسئله حقوقی است، ولی از نظر تامین منافع ملی و افکار عمومی دو کشور، به ویژه ایران که مناطقی از شمال کشور را در قرن های گذشته از دست داده حساسیت خاصی داد. بنابر دیدگاه ایران رژیم حقوقی خزر باید با توجه به قراردادهای ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ سهم مشاع ایران تعیین شود و اگر کشورهای ساحلی اصرار بر تقسیم دریا داشته باشند، حداقل سهم ایران، ۲۰ درصد در سطح منابع آبی و همچنین بستر دریا خواهد بود. در مقابل دیدگاه جمهوری آذربایجان به طور کامل متفاوت است. از دیدگاه این کشور، سطح خزر می تواند به صورت مشاع مورد بهره برداری مشترک کشور های ساحلی قرار گیرد، اما بستر دریا باید بر اساس طول خط ساحلی کشورها تقسیم شود)عباسی، ۱۳۸۸ : ص۱۲ ). نکته این است که حرکت به سوی یک راه حل بینابینی مبتنی بر واقعیت های موجود منطقه، تنها راه حل اساسی برای حل این مشکل است. تا کنون ایران به دلایل ژئوپلتیکی و برخورداری از مرز مشترک با جمهوری های آذربایجان بیشترین اختلاف و تنش را در مورد رژیم حقوقی دریای خزربا این کشور داشته است. ایران ابتدا از اصل مشترک مشاع بودن دریای خزر حمایت و پس از مخالفت سایر کشور های ساحلی بر اصل تقسیم برابر این دریا تاکید کرد. این در حالی است که جمهوری آذربایجان خواستار تقسیم دریای خزر به بخش های ملی تحت حاکمیت کامل دولتهای ساحلی است. به کار گیری این دو دیدگاه مخالف نسبت به رژیم حقوقی دریای خزر از سوی ایران و جمهوری آذربایجان سبب تلاقی منافع و دیدگاه های آنها در حوزه خزر را فراهم کرده و این مسئله یکی از عوامل تاثیر گذار بر کیفیت روابط ایران و جمهوری آذربایجان در سالهای اخیر بوده است (امیری ، ۱۳۸۶ : ص ۱۶۵).
۳-۴-۲- قره باغ
یکی از پایدارترین درگیری های اتحاد شوروی، بحران ناگرنو قره باغ است. در سال ۱۹۹۸ زمانی که نهاد مقننه این منطقه، قطعنامه ای برای پیوستن به ارمنستان به تصویب رساند مناقشه قره باغ اوج گرفت. این منطقه از نظر قانونی در چارچوب مرزهای آذربایجان قرار دارد و اما بیشتر ساکنان آن را قوم ارمنی تشکیل می دهند. در سالهای پایانی حیات اتحاد شوروی این منطقه توانست از جمهوری آذربایجان جدا شود و در نهایت خشونت هایی به وجو آمد که صدها هزار آواره بر جا گذاشت. زمانی که اتحاد شوروی فرو پاشید، هیات قانون گذاری قره باغ تصمیم به اعلام استقلال کامل گرفت. در سال ۱۹۹۲ جنگ تمام عیار میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان در گرفت. تا سال ۱۹۹۳ نیروهای ارمنستان نزدیک به ۲۰ % از ارضی جمهوری آذربایجان در اطراف قره باغ را اشغال کرده و صدها هزار آذری را به بیرون رانده بودند. این وضعیت تا زمان بر قراری آتش بس با میانجیگری روسیه در سال ۱۹۹۴ ادامه پیدا کرد. در حال حاضر منطقه قره باغ و مناطق اطراف آن در کنترل ارمنستان قرار دارد .(Beehner, 2005) درباره موضوع ایران در قبال این درگیری باید اظهار داشت که ایران برای جلوگیری از خونریژی و کشتار مردم مسلمان جمهوری آذربایجان و برقراری آتش بس در منطقه اقدام های میانجیگرانه ای را ابتدا آغاز کرد و بر حفظ تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان تاکید کرد. اولین گفتگوهای رودر روی نمایندگان ویژه آذربایجان ویژه جمهوری ارمنستان و جمهوری آذربایجان در مورد قره باغ در سال ۱۹۹۲ در تهران برگزار شد. از جمله اقدام های ایران ایجاد اردوگاه منطقه صابر آباد در جمهوری آذربایجان برای اسکان آوارگان بحران قره باغ در سال ۱۹۹۴ و اسکان آذربایجانی ها در اردوگاه ایشمیلی بود که بوسیله هلال احمر در سال ۱۹۹۳ بر پا شد (Beehner, 2005). اسناد همکاری بین ایران و جمهوری آذربایجان در زمینه های مختلف از جمله حمل و نقل به ویژه طرح اتصال خطوط آهن ایران - جمهوری - روسیه، انرژی، برق، سد سازی و امور گمرکی نشان داد که ایران تا چه حد دیدگاه مثبتی با جمهوری آذربایجان و از ایده حل عادلانه و مسالمت آمیز درگیری حمایت می کند. اگر چه رسانه های غرب گرای جمهوری آذربایجان در این مقطع مدعی حمایت ایران از ارمنستان بودند (موسوی، ۱۳۹۱: ص ۲۵). الهام علی اف در سال ۲۰۰۳ و در شرایطی که پدرش حیدر علی اف در بستر بیماری بود به عنوان نخست وزیر جمهوری آذربایجان منصوب شد و در انتخابات ریاست جمهوری ۱۵ اکتبر ۲۰۰۳ به عنوان رئیس جمهور آذربایجان انتخاب شد. با فوت حیدر علی اف پرونده ۱۵ ساله درگیری قره باغ به الهام علی اف واگذار شد. پس از دیداری که در سال ۲۰۰۴ الهام علی اف و رابرت کوچاریان در پراگ داشتند روند جدیدی به نام روند پراگ در مناقشه قره باغ شروع شد که به مسئله آزادی شماری از شهرهای جمهوری آذربایجان در خارج از قره باغ توجه بیشتری داشت. در این مقطع روابط ایران با دو کشور در گیر در مناقشه به ویژه آذربایجان سیر صعودی یافت. به شکلی که در سال ۲۰۰۵ نیز الهام علی اف از ایران دیدار کرد. در مجموع این دیدارها اسناد زیادی در زمینه های همکاری های فی ما بین به امضا رسید (عباسی، موسوی ، ۱۳۹۲ : ص ۷۱).
۳-۴-۳- مسائل مذهبی و سیاسی
با وجود این تحولات جمهوری آذربایجان همراه ایران را به جنگ ارمنستان با جمهوری آذربایجان و نبود اطمینان دوجانبه میان تهران و باکو، بر روابط ایران و ارمنستان تأثیر گذاشته است. از زمان پیدایش جمهوری آذربایجان به عنوان یک کشور مستقل، بدگمانی ها و اتهام زنی های فراوانی میان ایران و این کشور وجود داشته است. بیشتر این مسائل ناشی از ملاحظات مذهبی و سیاسی است. بلافاصله پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، اظهار تمایل به صدور انقلاب و ارزشهای آن به کشورهای همسایه، به یک منبع نگرانی برای کشورهای منطقه تبدیل شد. این امر به ویژه در مورد کشورهایی که دارای جمعیت بزرگی از شیعیان بودند، مصداق داشت. پس از فروپاشی اتحاد شوروی، جمهوری آذربایجان به عنوان کشوری با اکثریت شیعه، بسیار نگران بود و تهران را به برانگیختن شورش در این دولت جدید متهم می کرد. پس از استقلال جمهوری آذربایجان در پی فروپاشی اتحاد شوروی، روابط ایران با جمهوری آذربایجان در مسیری پر افت و خیز افتاد. در ژوئن ۱۹۹۲ و هنگامی که ابوالفضل ایلچی بیگ، رهبر جبهه خلق آذربایجان که گرایش های ملت باورانه داشت به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد، موضعی به شدت غربگرا و طرفدار آمریکا گرفت و بر ویژگی ترکی ملت جدید تأکید کرد. به نظر می رسید هدف از جهت گیری غرب گرای ایلچی بیگ، جلوگیری از نفوذ روسیه و ایران در قفقاز جنوبی بوده است. این امر برای مسکو و تهران مانند یک هشدار بود. همچنین ایلچی بیگ با تمایل های شدید ترکی خود تا آنجا پیش رفت که ازاتحاد مجدد آذربایجان شمالی و جنوبی سخن راند. مقصود از آذربایجان جنوبی، تمامی استان های آذری نشین شمال غربی ایران بود که تعداد زیادی از جمعیت ایران را تشکیل می دهند (امیری، ۱۳۸۶ : ص ۲۶۹). اگرچه موضوع قومیت عامل مهمی نیست، با این حال بر روابط دو کشور تأ ثیر گذاشته است. دو دیدگاه متفاوت از یکدیگر، در مورد هویت و ملت باوری آذری در ایران و جمهوری آذربایجان وجود دارد. جمهوری آذربایجان، همانند سایر دولتهای جدی در آسیای مرکز ی و قفقاز در فرایند ملت سازی قرار دارد. این فرایند نیازمند تأکید ذهنی و معنوی بر ویژگی ها ی قومی، زبان و فرهنگ متفاوت از دیگران است. به این ترتیب، طبیعی به نظر می رسد که مردم کشور نو استقلال جمهوری آذربایجان، به ملیت برآمده از قومیت آذری خود گرایش پیدا کنند. اقدام های مسکو در دهه های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ در زمینه ساختن تاریخ های متفاوت برای هر دسته از مردم و ایجاد جمهوری های مجزا بر اساس قومیت، اساس فرایند ملت سازی پسا شوروی در آسیای مرکزی و قفقاز قرار گرفت. در جمهوری آذربایجان این انگاره که آذریها مردمی بودند که توسط همسا یگان قدرتمندشان - امپراطوریهای ایران و روسیه - از یکدیگر جد ا شدند، به شکل گسترده ای توسط دولت و بسیاری از مقام ها و ملت باوران آذری ترویج می شود. این گروه خواهان اتحاد دوباره آذری های شمال و جنوب بوده اند. بر اساس نگرش ایرانی، اسناد تاریخی وجود آذربایجان شمالی و جنوبی را تأیید نمی کند. نام جمهوری آذربایجان از سوی مسکو به این جمهوری عضو اتحاد شوروی داده شد، درحالی که منطقه شمالی رود ارس، آران پیش از آن خوانده می شد. در عهدنامه ترکمانچای که در سال ۱۸۲۸ میان دولت قاجار و روسیه به امضا رسید، واگذاری مناطق ایروان، نخجوان، قره باغ، تالش، و آران به روسیه تصریح شده است؛ اما نامی از منطقه ای به نام آذربایجان در آن نیست.
در میان ایرانی ها، همواره حسی از ملت باوری و ایران گرایی وجود داشته است با این حال این حس ملت باوری بیش از آنکه ماهیتی سیاسی داشته باشد، دارای سرشت فرهنگی و زبانی بوده است. در سده نوزدهم و اوایل سده بیستم، ایران نیز گسترش ملت باوری احساسی به سبک اروپایی را تجربه کرد. این امر به ویژه در دوران حکومت رضا شاه پهلوی در دهه ۱۹۲۰و اوایل ۱۹۳۰ مصداق داشت. جنبه های فارس محور سیاستهای حکومت مرکزی تاکنون ادامه دارد، هرچند پس از انقلاب، تغییر جهتی به سمت اسلام و شیعه گرایی صورت گرفته است. به این ترتیب، احساس های اقلیت پرجمعیت آذری در ایران در ارتباط با هویت قومی آنها در برابر دولت، تفاوت بسیاری با آذریها ی جمهوری آذربایجان دارد. هرچند نارضایتی آذربایجانی ها از سیاستهای حکومت مرکزی ادامه دارد، اما آذریهای ایران وفاداری سیاسی و احساس هویت ملی خود نسبت به ایران را نشان داده اند.( Atai, 2006, pp. 61- 66) سقوط ایلچی بیگ در ژوئن۱۹۹۳، به ریاست جمهوری حیدر علی اف منجر شد. در دوران حکومت وی، تنش میان جمهوری آذربایجان و ایران کاهش یافت، اما روابط همچنان نامساعد باقی ماند. کنار گذاشتن ایران از کنسرسیوم بزرگی که بر ای استخراج منابع نفتی جمهوری آذربایجان شکل گرفت (تحت فشار آمریکا) و به توافق نرسیدن در مورد رژیم حقوقی دریای خزر، از جمله مواردی بود که در نامساعد ماندن روابط نقش داشت .(Sadegh-Zadeh, 2008: pp 38-39)
۳-۴-۵- روابط با اسرائیل
پس از فروپاشی شوروی، اسرائیل با سرعت جمهوری های نو استقلال آسیای مرکزی و قفقاز را به رسمیت شناخت و به برقراری روابط دیپلماتیک با این کشورها و تاسیس سفارتخانه در بیشتر این جمهوری ها اقدام کرد. در واقع از هدف های مهم این کشور از توجه همه جانبه به این کشورها، استفاده از موقعیت ها و فرصت های اقتصادی این جمهوری ها و کسب وجهه بین المللی بود. تمایل به گسترش روابط از طرف تل آویو با استقبال این جمهوری ها مواجه شد. زیرا سرمایه گذاری ها، تکنولوژی و تجربه های اقتصادی این رژیم می توانست در روند رشد و توسعه اقتصادی این کشور بسیار مفید باشد. در میان کشور های منطقه، روابط با جمهوری آذربایجان اهمیت ویژه ای برای رژیم اسرائیل دارد. زیرا هر دو ایران را تهدید علیه خود معرفی می کنند (موسوی، مولودی ، ۱۳۹۱ : ص ۲۸). تلاش ایران برای تاثیر گذاری بر اکثریت شیعه در جمهوری آذربایجان و اجرای احکام اسلامی در این کشور، حضور اقلیت یهودیات در جمهوری آذربایجان، همجواری این کشور با ایران و همچنین منابع غنی نفت و گاز جمهوری آذربایجان، سبب شده که اسرائیل توجه ویژه ای به این کشور شیعه مذهب داشته باشد. اسرائیل موضعی قاطع به نفع جمهوری آذربایجان در بحران قره باغ به کار گرفت و بنا بر برخی منابع اسرائیل و ترکیه هر دو تسلیحات و تجهیزات نظامی برای آذربایجان ارسال کرده اند (احمدی، ۱۳۸۷ : ص ۷۲). از دیگر سو، تکنولوژی و تجربه سیاسی و اقتصادی اسرائیل، حمایت نظامی از جمهوری آذربایجان در صورت تهدید از جانب ارمنستان و ایران و نیز برخورداری از حمایت آمریکا در نتیجه این تعامل ها برای جمهوری آذربایجان اهمیت ویژه ای دارد. در واقع جمهوری آذربایجان مثلث باکو - تل آویو - آنکارا را در برابر مسکو - ایروان - تهران ایجاد کرده و توانسته است موازنه خوبی را در منطقه قفقاز جنوبی ایجاد کند (چابکی ، ۱۳۸۸: ص ۸۱). از دیگر برنامه های اسرائیل مبارزه با مظاهر تمدن اسلامی و قداست زدایی از حریم اسلام و مقدسات مسلمانان است که در سالهای اخیر با همکاری و همراهی دولت آذربایجان با شدت بیشتری دنبال شده است. تخریب و تعطیلی برخی مساجد، انتشار بخش هایی از کتاب آیات شیطانی، ممنوعیت رعایت حجاب در مدارس و توهین به پیامبر اسلام در جمهوری آذربایجان است که با حمایت همه جانبه اسرائیل همراه بوده است. اسرائیل از چنین سیاست هایی هدف های مبهمی را دنبال می کند که ایجاد زمینه مساعد برای اجرای سیاست های ضد ایرانی ، مقابله پنهان با فضای ضد صهیونیستی حاکم بر کشورهای اسلامی و جلوگیری از تعمیق آموزه های اسلامی در بین مردم جمهوری آذربایجان از مهم ترین آنهاست (گلی ، ۱۳۸۹ : ص ۶۳). ایهود باراک در سال ۲۰۰۰ در سفر به منطقه قفقاز، خواستار استقرار پایگاه شنود در حاشیه مرز ایران و جمهوری آذربایجان شد و در سال ۲۰۰۳ دومین پایگاه اطلاعاتی اسرائیل در منطقه جنوبی این کشور با نصب دستگاه های شنود با هدف جمع آوری اخبار از ایران تاسیس شد. افزون بر این اسرائیل با زیر نظر داشتن کلیه فعالیت های ایران در نزدیکی مرزهای آن با منطقه قفقاز و استفاده از مرزهی منطقه در تقابل با زیر نظر داشتن احتمالی نظلمی با ایران، فضای بازی سیاست خارجی ایران را محدود کرده است (موسوی و توتی، ۱۳۹۱ : ص ۷۲).
سقوط اتحاد شوروی سبب شد مشکلاتی در مرزهای شمالی ایران به وجود آید، در این زمان، ایران که قبل از فروپاشی اتحاد شوروی تنها با یک کشور یک پارچه مواجه بود، پس از فروپاشی با قومیت ها و اقوام متعددی در مرزهای شمالی خود رو به رو شد. این امر مشکلاتی را هر چند در کوتاه مدت به وجود آورد که برخی از این مشکلات هم چنان پا بر جا هستند. تشکیل جمهوری آذربایجان در شمال رود ارس با حکومتی ملی گرا و غیر دینی یکی از این مسائل برای ایران بوده است. در مجموع ایران ترجیح می دهد که حکومتی متمایل به روسیه در جمهوری آذربایجان رو کارآید تا آنکه حکومت این کشور به ترکیه یا آمریکا نزدیک باشد. ایران خواستار استقلال جمهوری آذربایجان است و از سوی دیگر از قدرت گرفتن آن و وابسته شدن به غرب نگران است، از این رو، ایران تلاش می کند تا جمهوری آذربایجان به نوعی وابستگی خود را به کشور های منطقه حفظ کند (حیدری، ۱۳۸۲ : ص ۱۲۶). جمهوری آذربایجان با فروپاشی شوروی و به دست آوردن استقلال دوباره در سال ۱۹۹۱ به دلیل تهدید های بالقوه ای که از طرف روسیه، ایران و ارمنستان احساس می کرد سیاست خارجی خود را در جهت نزدیکی بیشتر به کشورهای اروپایی، ایالات متحده، ترکیه و اسرائیل قرار داد و در حقیقت برای تضمین امنیت خود به روابط فرا منطقه¬ای روی آورد. در همین راستا همکاری با ناتو در دستور کار ناتو قرار گرفت. به شکلی که مقام های این کشور آشکارا از تمایل جمهوری آذربایجان برای عضویت در ناتو و میزبانی از پایگاه های نظامی این سازمان در خاک این کشور سخن می گفتند. در اوایل سال ۱۹۹۷ دبیر کل ناتو دیداری رسمی از جمهوری آذربایجان داشت و با رئیس جمهور و مقامات عالی رتبه این کشور دیدار کرد. این رویداد را می توان آغاز روابط ناتو و جمهوری آذربایجان دانست. همچنین دبیر کل ناتو در سالهای ۱۹۹۸ ، ۲۰۰۰ در سال ۲۰۰۱ دو بار از جمهوری آذربایجان بازدید کرد (امیراحمدیان، ۱۳۸۲ : ص ۱۲۱).
۳-۵- تاثیر روابط جمهوری آذربایجان با دیگر قدرت ها بر روابط با ایران
روابط ناتو و جمهوری آذربایجان پس از حوادث تروریستی ۱۱ سپتامبر رو به گسترش نهاد و همکاری های نظامی دو طرف وارد مرحله امنیتی شد. فرستادن نیروهای نظامی جمهوری آذربایجان به افغانستان، برگزاری مانور های نظامی مشترک با آمریکا در دریای خزر، پیشنهاد جمهوری آذربایجان به ناتو برای تاسیس پایگاه نظامی در خاک این کشور، استقرار بخشی از نیروهای آمریکایی در خاک جمهوری آذربایجان و کمک های مالی واشنگتن به باکو در جهت بازسازی زیرساخت های نظامی، بخشی از این همکاری ها است (موسوی، مولودی، ۱۳۹۱ : ص ۳۲). در واقع جمهوری آذربایجان از گسترش روابط با ناتو و آمریکا دو هدف را دنبال می کند، نخست باز پسگیری اراضی اشغال شده از ارمنستان از راه کسب حمایت های سیاسی و نظامی اعضای ناتو و دیگری برخورداری از حمایت ناتو در صورت بروز تهدیدهای نظامی احتمالی از سوی روسیه، ارمنستان و ایران . البته نباید فراموش کرد که ناتو و در راس آنها امریکا بیشتر به دنبال بهره برداری از منابع انرژی خزر، جلو گیری از به قدرت رسیدن بنیاد گرایان اسلامی در آسیای مرکزی و قفقاز و جلو گیری از نفوذ ایران و روسیه در این مناطق است. در حالی که هدف اصلی جمهوری آذربایجان از این روابط فراهم کردن شرایط بین المللی و کسب حمایت سیاسی و نظامی ناتو جهت باز پس گیری اراضی اشغالی خود از ارمنستان است. سرمایه گذاری ۷۳ میلیاردی شرکت های آمریکایی در جمهوری آذربایجان، به ویژه در زمینه نفت و گاز و نیز تلاش برای حضور در خزر و جلو گیری عبور خط لوله نفت از ایران، از دیگر علل تمایل آمریکا به حضور در جمهوری آذربایجان است (صمدلی، ۱۳۷۹ : ص ۶۴). جمهوری آذربایجان از راه گسترش روابط خود با آمریکا و ترکیه در زمینه خرید شناورهای مختلف، تجهیزات رادار و جمع آوری اطلاعات و آموزش نیروهای خود در آمریکا و ترکیه اقدام به افزایش توانمندی های نظامی خود در دریای خزر کرده است. براساس اخبار خبرنگاری رسمی جمهوری آذربایجان، آذرنیوز مسولیت اصلی آموزش های نیروهای مخصوص برای حمایت از مناطق نفتی این کشور در دریای خزر بر عهده نیروهای آمریکایی است. هدف از این آموزش ها توسعه فنون برای حمایت از عملیات های اکتشاف و استخراج نفت در مناطق نفتی جمهوری آذربایجان و آمریکا برای آماده شدن این نیروها در زمان اضطراری است (www.Asmennews.net).
ایران نیز با تقویت پایگاه های دریایی و هوایی در شمال کشور مانند پایگاه های انزلی، بابلسر و نوشهر و همچنین با به کار گیری جدید و دو منظوره که هم قادر به جابه جایی نیرو بوده و هم می تواند در زمان های اضطراری وارد جنگ شوند، ظرفیت نظامی خود را در حوزه خزر افزایش داده است. البته ایران مسابقه همه جانبه تسلیحاتی را غیر عملی و غیر لازم می بیند. بنابر این حد و میزان حضور نظامی ایران در سقف دفاع از تمامیت ارضی و حاکمیتی ایران در خزر است و به همین دلیل ضمن دفاع از نظریه محدود سازی در خزر، از نظر روسیه در مورد تشکیل نیروهای واکنش سریع حمایت می کند و هم زمان از راه پیمان تعرض نکردن با جمهوری آذربایجان که دو کشور را متعهد می کند تا اجازه ندهند از خاک خود علیه کشور دیگر عملیات نظامی انجام شود، تلاش می کند سطح احتمالی درگیری را در خزر کاهش دهد همچنین جمهوری آذربایجان با موقعیت جفرافیایی و راهبردی خود که در منطقه قفقاز دارد، می تواند با همکاری آمریکا و پیمان ناتو، تهدید هایی برای ایران از سوی شمال به وجود آورد. این تهدید ها را می توان به شرح زیر ارزیابی کرد:
جمهوری آذربایجان با دادن تسهیلات و امکانات و پایگاه های نظامی می توان دسترسی نیروهای متخاصم را از سوی دریا و زمین به ایران تسهیل می کند.
روسها نیز علاقمند به روابط با جمهوری آذربایجان هستند. زیرا بر این باور هستند که توانایی های آنها از راه جمهوری آذربایجان برای تامین ثبات در قفقاز جنوبی افزایش می یابد (Smith, 2003). اگر چه منابع نفت و گاز دارد، اما به شدت به سوی منابع هیدروکربنی در حیات خلوت خود جلب شده است. بنا بر همین دلیل ، روسیه علاقمند است که غرب را از منطقه و آنچه آن را به عنوان منطقه انحصاری منافع خود می بیند، دور سازد.
۳-۶- جمع بندی فصل
هرچند روابط ایران و جمهوری آذربایجان در سالهای اخیر با فراز و نشیب های فراوانی روبه رو بوده است؛ اما وجود موانع و چالشهای بسیار در روابط دو کشور سبب شده که حجم تعامل های دو کشور همواره در سطح پایینی قرار داشته باشد. بیشتر اختلاف های دو کشور به ماهیت نظام های سیاسی و نیز رقابت آنها در چارچوب دسته بندی های منطقهای و بین المللی بر می گردد. شکل گیری نظام سیاسی جمهوری آذربایجان بر اساس جدایی دین از سیاست با الگوی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر پیوند دین و سیاست همخوانی ندارد. این در حالی است که تهران از ابتدا قصد داشت تا روابط با جمهوری آذربایجان را با توجه به حضور اکثریت شیعه در این کشور با محوریت مسایل فرهنگی و به ویژه مذهبی دنبال کند. گاهی زمان ها برخی عناصر که به صورت بالقوه فرصت ساز هستند کارکردی معکوس پیدا می کنند و به عوامل و پارامترهای تهدید زا تبدیل می شوند. برای نمونه عامل نزدیکی جغرافیایی که به صورت بالقوه می تواند مسیر توسعه روابط دوبازیگر را تسهیل کند، در صورت نبود عوامل مکمل می تواند به منبعی برای سیاست های مداخله جویانه تبدیل شود. بیشتر عواملی که به عنوان همگرایی درروابط ایران و جمهوری آذربایجان گفته شد از جمله نزدیکی جغرافیایی و داشتن میراث فرهنگی و تاریخی مشترک عوامل بالقوه ای برای همگرایی هستند. به ویژه این که از نظر مذهبی و زبانی نیز مردم دو کشور به طور کامل با هم نزدیک هستند. اما پاره ای از عوامل هستند که به صورت ذاتی تهدیدی برای توسعه روابط هستند و بر خلاف عوامل بالقوه به طور معمول ماهیت آنها به آسانی تغییر نمی کند. برای نمونه اختلاف بر سر میزان سهم هر یک از دو کشور در دریای خزر از آنجایی که تابع قواعد بازی با حاصل جمع صفر بوده و تعارض منافع دو کشور را دنبال دارد، منبع بالفعل چالش روابط ایران و جمهوری آذربایجان خواهد بود.
فصل چهارم:
قدرتهای منطقهای در منطقه قفقازجنوبی
۴-۱-ترکیه
۴-۱-۱- طرح بحث
مغز به عنوان یک سیستم پردازش با ساختار موازی دارای۱۰۱۱ واحد پایه به نام نرون است و هر نرون تقریباً به ۱۰۴ نرون دیگر اتصال دارد. نرون عنصر اصلی مغز است و به تنهایی مانند یک واحد پردازش منطقهای عمل می کند. نحوه عملیات نرون بسیار پیچیده است و هنوز در سطح میکروسکوپی چندان شناخته شده نیست، هر چند قوانین پایه آن نسبتاً روشن است. هر نرون ورودیهای متعددی را پذیراست که با یکدیگر به طریقی جمع میشوند. اگر در یک لحظه تعداد ورودیهای فعال نرون به حد کفایت برسد نرون نیز فعال شده و آتش می کند، در غیر این صورت نرون به صورت غیر فعال و آرام باقی میماند. نمایشی از ویژگیهای عمده نرون در شکل (۱-۱۸) آمده است.
شکل(۱-۱۸): مشخصات اصلی یک نرون بیولوژیک[۲۶].
اکثر نرونها از سه قسمت اساسی تشکیل شده اند:
بدنهی سلول(که شامل هسته و قسمت های حفاظتی دیگر میباشد و سوما نامیده میشوند)
دندریت
اکسون
که دو قسمت آخر عناصر ارتباطی نرون را تشکیل میدهد. نرونها براساس ساختارهایی که بین آنها پیامها هدایت میشوند به سه دسته تقسیم میگردند:
نرونهای حسی که اطلاعات را از ارگانهای حسی به مغز و نخاع میفرستند.
نرونهای محرک که سیگنالهای فرمان را از مغز و نخاع به ماهیچهها و غدد هدایت می کنند.
نرونهای ارتباطی که نرونها را به هم متصل می کنند.
۱-۸-۲- مدل ریاضی یک نرون
نرون کوچکترین واحد یک شبکه عصبی مصنوعی است. بدنه هر سلول عصبی از دو بخش تشکیل میشود، بخش اول را تابع ترکیب میگویند، وظیفه تابع ترکیب ایناست که تمام ورودیها را ترکیب و یک عدد تولید کند. در بخش دوم سلول تابع انتقال قرار دارد که به آن تابع تحریک نیز میگویند [۲۶]. در شکل(۱-۱۴)، ساختار یک نرون مصنوعی نشان دادهشده است. رایجترین انواع توابع تحریک بر پایه مدلهای بیولوژیک استوار گردیده است. درواقع همانگونه که یک سلول بیولوژیک باید به سطح آستانه تحریک خاصی برسد تا یک سیگنال تولید کند، توابع تحریک نیز تا زمانی که ورودیهای ترکیب شده و وزندار شده به یک حد آستانهای خاص نرسند مقدار خروجی بسیار کوچکی تولید میکنند.
شکل(۱-۱۹): ساختار یک نرون مصنوعی [۶]
وقتی ورودیهای ترکیب شده به حد آستانهای خاصی برسند، سلول عصبی تحریک شده و سیگنال خروجی را تولید میکند.
ارتباط داخلی بین نرونهای موجود در یک شبکه عصبی مصنوعی بسیار ساده میباشد. اکثر شبکههای عصبی دارای یک لایهی ورودی، حداقل یک لایهی مخفی[۴۱] و یک لایهی خروجی[۴۲] میباشند.
لایهی ورودی: اطلاعات را از یک منبع خارجی دریافت کرده و در داخل شبکه پخش می کند.
لایهی مخفی، اطلاعات را از لایهی قبلی دریافت میکند. پردازش اطلاعات در این لایه انجام میشود.
لایهی خروجی، اطلاعات پردازششده را دریافت و نتایج را به یک دریافتکنندهی خارجی انتقال میدهد.
پردازش اطلاعات درون نرونهای شبکه عصبی به صورت عددی انجام میشود. اندازهی سیگنالی که به هر نرون وارد میشود به دو عامل بستگی دارد:
- اندازه سیگنال ورودی از نرون قبلی.
- وزن یا طول ارتباطی که بین دو نرون وجود دارد.
۱-۸-۳- یادگیری شبکه
الف)یادگیری با ناظر
در یادگیری با ناظر، قانون یادگیری اینگونه میباشد که به ازای مجموعه ای از بردار ورودی به شبکه و خروجی مطلوب شبکه برای ورودی ها وجود دارد. پس از اعمال ورودی به شبکه عصبی در خروجی شبکه، مقدار خروجی با مقدار خرجی مطلوب مقایسه شده و سپس خطای یادگیری محاسبه و از آن جهت تنظیم پارامترهای شبکه استفاده می شود، به گونه ای که اگر دفعهی بعد به شبکه همان ورودی اعمال شود خروجی شبکه به مقدار مطلوب خروجی نزدیکتر گردد.
ب)یادگیری بدون ناظر
در یادگیری بدون ناظر یا یادگیری خودسازمانده، پارامترهای شبکه عصبی تنها توسط پاسخ سیستم اصلاح می شود. به عبارتی تنها اطلاعات دریافتی از محیط به شبکه را بردارهای ورودی تشکیل می دهند و بردار جواب مطلوب به شبکه اعمال نمی شود و طبقه بندی موجود در الگوهای ورودی و شاخص های موجود در ورودی ها و ارتباط میان آنهاتنها توسط شبکه تنظیم می شود.
ج)یادگیری تشدیدی
این الگوریتم یک حالت ویژه از یادگیری نظارت شده است که به جای استفاده از خروجی مطلوب، یک معیار را فقط برای تعیین میزان خوب بودن خروجی شبکه عصبی متناظر با یک ورودی به کار میگیرد. یک مثال از این نوع الگوریتم یادگیری، الگوریتم ژنتیک است. در این نوع یادگیری به جای فراهم نمودن جواب واقعی، به شبکه عددی که نشانگر میزان عملکرد شبکه است ارائه می شود.
۱-۸-۴- تقسیم بندی بر اساس ساختار
الف) شبکه های پیش خور[۴۳]
در این شبکه ها سیگنالها از لایه ورودی به لایه خروجی توسط اتصالهای یک جهته جریان پیدا می کنند. نرونهای یک لایه به نرونهای لایه بعد متصل هستند اما با نرونهای لایه خود ارتباطی ندارند. شبکه های پیش خور یک ارتباط ثابت و ایستا بین فضای ورودی و خروجی برقرار می کنند به این معنا که خروجی در یک لحظه فقط تابعی از ورودی در همان لحظه است. شبکه های MLP، LVQ، GMDH مثالهایی از شبکه های پیش خور می باشند[۳۰].
ب) شبکه های بازگشتی[۴۴]
در یک شبکه بازگشتی خروجی بعضی نرونها به همان نرون یا نرونهای لایه قبل بازگردانده می شود. در نتیجه سیگنال می تواند در دو جهت رفت و برگشت جریان داشته باشد. شبکه های بازگشتی یک حافظه پویا دارند، به این معنا که خروجی آنها در یک لحظه بازتابی از ورودی در همان لحظه و ورودیها و خروجی های پیشین میباشد. شبکه های Hopfield، Elman و Jordan جزء شبکه های بازگشتی می باشند[۲۴].
۱-۸-۵- شبکه پرسپترون
شبکه عصبی پرسپترون، به ویژه پرسپترون چند لایه، در زمرهی کاربردی ترین شبکه های عصبی میباشند. این شبکه ها قادرند با انتخاب مناسب تعداد لایه ها و سلولهای عصبی،که اغلب زیاد هم نیستند، یک نگاشت غیر خطی را با دقت دلخواه انجام دهند. قانون یادگیری این شبکه از نوع یادگیری با ناظر است. در شبکه عصبی پرسپترون چند لایه عموماً دو نوع سیگنال استفاده می شود که بهتر است از هم تمیز داده شوند یک نوع سیگنال در مسیر رفت حرکت می کنند(از سمت چپ به راست ) و دستهی دیگر سیگنالهایی هستند که در مسیر برگشت حرکت می کنند(از سمت راست به چپ). به دستهی اول سیگنالهای تابعی[۴۵] و به دستهی دوم سیگنالهای خطا[۴۶] گویند. شکل (۱-۲۰) یک MLP با سه لایه را نشان میدهد. نرونها در لایه ورودی فقط به عنوان فضاهایی برای توزیع سیگنالهای ورودی به نرونهای لایه مخفی عمل می کنند. هر نرون l در لایه مخفی مجموع سیگنالهای ورودی را که در وزن مربوطه ضرب شده است حساب کرده و خروجی را که تابعی از این مجموع است تولید می کند. خروجی نرونهای لایه خروجی هم به همین صورت محاسبه میشوند.
(۱-۴۸)
Input Layer
Hidden Layer
Output Layer
Bias
Bias
Environment
Environment
External Input
External Output
۷-۴-۳-۲- رعایت ادب اسلامی: اجتناب از تحقیر و توهین
از دیگر مصادیق رعایت اصول انسانی و اخلاقی در رفتار پیامبر، رعایت ادب و اجتناب از تحقیر و توهین به غیرمسلمانان است. سفارش پیامبر به اصحاب خود در مورد اجتناب از ناسزاگویی به ابوجهل پس از مرگ وی و پذیرفتن توبه عکرمه فرزند او،[۹۹۶] تحذیر پیامبر از دشنام به مردگان در منازعه ابوبکر و یکی از کفار، تذکر به مسلمانی که عرب مشرک را در مورد جنس کره شترش مسخره میکرد،[۹۹۷] از نمونههایی از اهتمام پیامبر به رعایت ادب در برخورد با غیرمسلمانان میباشد. این شیوه برخورد پیامبر در راستای سفارش قرآن است که مسلمانان را از دشنام مشرکان برحذر میدارد.[۹۹۸]
در منابع تاریخی میخوانیم که ایشان حتی هنگام روبرو شدن با منافق معروفی چون عبداللهابن ابی، به احترام او از مرکب پیاده شد و سلام کرد و در جمع او و گروهی که همراهش بودند نشست و نخواست بیاعتنا عبور کند.[۹۹۹] پیامبر گرامی اسلام همچنین در جریان صحبت با مشرکان مکه در سفر حج عمره، پس از آنکه آنان زبان به طعن و مخالفت گشودند، ایشان را به ولیمه دعوت کرد.[۱۰۰۰]
۷-۵- همزیستی مسالمتآمیز
اصطلاح همزیستی بهدلیل همراه شدن با مفاهیمی همچون: تحمل، بردباری، مدارا، تساهل و تسامح دچار پیچیدگی نسبی معنایی گشته است. چنانچه همزیستی به صورت پدیدهای ذومراتب تلقی گردد، همه این مفاهیم را شامل میشود. لذا با توجه به این تشتت برداشت، برخی تلاش کردهاند، همزیستی را با یک وصف همراه کنند. بهعنوان مثال، گفته میشود: «همزیستی پدیدهای ذومراتب است و در یک نگاه طیفی، بهدو نوع «همزیستی سرد» و «همزیستی گرم» تقسیم میشود. همزیستی سرد به تعاملاتی اطلاق میشود که دو طرف ارتباط تلاش میکنند همدیگر را تحمل کنند تا تنش در زندگی جمعی رخ ندهد. برخلاف همزیستی گرم که بر پایه احترام متقابل استوار است».[۱۰۰۱] مظفری،[۱۰۰۲] معتقد است در قرآن کریم بردباری مذهبی در چهار سطح مطرح شده است: بهرسمیت شناختن دیگری و پذیرش تفاوتها،[۱۰۰۳] تحمل دیگری به منظور جلوگیری از بروز خشونت در میان معتقدان مختلف،[۱۰۰۴] احترام به دیگری[۱۰۰۵] و احسان به دیگری.[۱۰۰۶]
اسلام کاملترین مکتب الهی و جهانی است که با مقررات حکیمانه خود زمینههای صلح و همزیستی مسالمت آمیز را برای همه انسانها از هر مکتب و مرام فراهم آورده است و با احترام به کرامت انسانها، تحمیل عقیده، ستم و ستیز با پیروان سایر ادیان و مکاتب را روا نمیداند، و همگان را به زندگی عدالت مدارانه دعوت میکند. این حقیقت در حکومت پیامبر اعظم (ص) در عینیت جامعه تحقق یافت و همه گروهها با اختلاف مکتب و مرام در جامعه واحد و با رهبری یک انسان عادل در کنار هم زندگی مسالمت آمیزی داشتند.[۱۰۰۷] اجبار و اکراه برای پذیرش دین جدید وجود نداشت. علامه طباطبائی در تفسیر آیه «لااکراه فی الدین …» میفرماید: «و در جملهی «لا اکراه فى الدین»، دین اجبارى نفى شده است، چون دین عبارت است از یک سلسله معارف علمى که معارفى عملى بهدنبال دارد، و جامع همه آن معارف، یک کلمه است و آن عبارت است از اعتقادات، و اعتقاد و ایمان هم از امور قلبى است که اکراه و اجبار در آن راه ندارد، چون کاربرد اکراه تنها در اعمال ظاهرى است، که عبارت است از حرکاتى مادى و بدنى (مکانیکى)، و اما اعتقاد قلبى براى خود، علل و اسباب دیگرى از سنخ خود اعتقاد و ادراک دارد و محال است که مثلا جهل، علم را نتیجه دهد، و یا مقدمات غیرعلمى، تصدیقى علمى را بزاید… و این آیه شریفه یکى از آیاتى است که دلالت مىکند بر اینکه مبنا و اساس دین اسلام شمشیر و خون نیست، و اکراه و زور را تجویز نکرده است.[۱۰۰۸]
شلتوت مینویسد: «اسلام سیاست صلحجویانه را به مسلمانان توصیه کرده تا هم بر روابط خودشان با یکدیگر و هم بر روابطشان با دیگر ملتها حاکم شود. بدین لحاظ، صلح بهعنوان حالت اصلی رابطه میان انسانها، زمینه همکاری و آشناییشان را فراهم میآورد.[۱۰۰۹]
پروفسور توماس آرنولد در مورد تغییر کیش مسیحیان «بنى غسان»، که در کنارههاى فرات زندگى مىکردند و در جنگ قادسیه (سال ۱۴ه) مسلمان شدند، مىنویسد: «فشار و تحمیل عامل تعیینگر در تغییر کیش آنها به اسلام نبود، بلکه روابط صمیمى بین مسیحیان و عربها علت اساسى بود. محمّد صلىاللهعلیهوآلهوسلم خودش قبلاً با بسیارى از قبایل مسیحى پیمان بست و به آنها قول داد که جان و مال مسیحیان را حفظ کند و آنها را براى انجام آزادانه اعمال مذهبى خویش آزاد بگذارد و نیز به روحانیان مسیحى این ضمانت را داد که از حقوق و اقتدار سابق خویش بهرهمند باشند.»[۱۰۱۰]
ژوزف فان اس مىگوید: «گرچه مسیحیان یا یهودیان بیرون از حوزه کشور اسلامى دشمن محسوب مىشدند، اما کسانى که در داخل کشور اسلامى زندگى مىکردند، برخوردار از حقوقى تعریف شده بودند و با آنان بهتسامح و تساهل رفتار مىشد. آنان ملزم نبودند در محلههاى جداگانه زندگى کنند، حتى با مسلمانان همغذا مىشدند و به میهمانىهاى آنها دعوت مىشدند. از این حیث، اسلام نسبت به یهودیت از سعه صدر زیادى برخوردار است.»[۱۰۱۱]
نُرمَن دانیل نیز در مقالهاى با عنوان «وضعیت کنونى روابط مسیحیان و مسلمانان»، در ابتدا از طرز تلقّىهاى انتقادى مسیحیان در قرون گذشته نسبت بهمسلمانان و از پیدایش نوعى گرایش به لزوم تساهل و تسامح در روابط با مسلمانان سخن مىگوید که در بعضى موارد، مستند به تساهل و همزیستى مسالمتآمیز مسلمانان با مسیحیان در امپراتورى عثمانى است و مىافزاید: «از همه مهمتر، تصمیم شوراى واتیکان دوم مبنى بر بهرسمیت شناختن سهیم بودن مسلمانان در برخوردارى از دین ابراهیمى و اعتقاد آنان همچون مسیحیان به پرستش خداى یکتاى مهربان و اعتقاد به روز جزا مىباشد» و در نهایت، توصیه مىکند که «ما مسیحیان باید نوعى همدلى با مسلمانان را در اعتقاد آنان به تقدیس محمّدبن عبدالله صلىاللهعلیهوآله پذیرا باشیم.»[۱۰۱۲]
عقد پیمان ذمه هم در راستای دسترسی اقلتهای دینی به حقوق شان تشریع شده است. اسلام برای تحقق زندگی و بهمنظور پایان دادن به حالتهای خصمانه و ایجاد اتحاد و همبستگی بین جامعه مسلمانان با غیرمسلمانان در داخل قلمرو اسلامی، پیما ویژهای تحت عنوان «ذمه» پیشنهاد نموده است. هدف از تشریع این پیمان ایجاد محیطی امن همراه با تفاهم و زندگی مشترک و همزیستی مسالمتآمیز بین فرقههای مختلف مذهبی داخل حکومت اسلامی است. در انعقاد این پیمان، اراده آزاد طرفین و توافق بین آنها شرط اساسی است.[۱۰۱۳]
آیات متعددی از قرآن کریم و بهصورتهای گوناگون همزیستی مسالمتآمیز یا همزیستی مذهبی را سفارش میکنند. کینهتوزی و پیشگرفتن روشهای اهانتآمیز نسبت به پیروان مذاهب دیگر یک روش پسندیده دینی بهشمار نمیرود. قرآن کریم مذمت میکند گروهی از مسیحیان و یهودیان را که راه تمسخر و تکفیر یکدیگر را در پیش گرفتهاند و همواره آتش جنگ و اختلاف را شعلهور میسازند: «یهود گفتند: نصرانیها بر حق نیستند و نصرانیها گفتند: یهود بر حق نیستند؛ حال آنکه، اینان کتاب را تلاوت میکردند».[۱۰۱۴]
لحن پیامبر اکرم (ص) در نهی مومنان از آزار و اذیت دیگران بسیار صریح است: یعنی، هر کس اهل ذمه (یهودی، مسیحی و زرتشتی که در پناه اسلام است) را آزار رساند، دشمن او خواهم بود و هر کس من دشمن او باشم، روز قیامت دشمنی خود را نسبت به او آشکار خواهم نمود[۱۰۱۵] ابن عباس از پیامبر اکرم نقل میکند: «به (فقرا) از پیروان همه ادیان الهی صدقه بدهید».[۱۰۱۶] امیرالمؤمنین علیهالسلام در بخشی از نامهاش به مالک اشتر میفرماید: «(ای مالک!) مهربان باش و رعیت را با چشمی پرعاطفه و سینهای لبریز از محبت بنگر، زنهار که چون درندهای به غارت جان و مال آنها بپردازی! پس همانا فرمانبران تو از دو صنف بیرون نیستند: یا مسلمانان و برادر دینی تو هستند و یا (پیروان مذهب بیگانهاند، که در اینصورت) همانند تو انسانند».[۱۰۱۷] همچنین، آن حضرت در فرازی دیگر از این نامه، در استقبال از صلح میفرماید: «و از صلحی که دشمن تو را بدان فراخواند و رضای خداوند در آن بود، روی متاب که آشتی، سربازان تو را آسایش رساند، و از اندوهایت برهاند و شهرهایت ایمن ماند».[۱۰۱۸]
از مطالعه روایات و احادیث چنین بهدست میآید که همزیستی مسالمتآمیز و ایجاد رابطه مودّت و دوستی با بیگانگان، امری است که مسلمانان میتوانند در روابط بینالملل از آن بهره گیرند؛ چه اینکه، اسلام آیین فطرت است و هرگز با احساسات طبیعی و انسانی بشر ضدیت ندارد و اسلام به این نکته توجه میدهد که با ایجاد یک جو آرام و مودّتآمیز، میتوان با مخالفان عقیدتی خود به گفتگو و جدال احسن پرداخت. پیشوایان اسلام، پیوسته به رعایت عدالت، انصاف، ادای حقوق و پرهیز از آزار و اذیت پیروان مذاهب دیگر توصیه مینمودند.
بر اساس آیه ۲۰۸ بقره[۱۰۱۹] و آیاتی از این سنخ،[۱۰۲۰] یکی از اصول بنیادین در ارتباط با بیگانگان همزیستی مسالمتآمیز و دعوت دیگران به این نوعی زندگی است تا زمینههای تحقق هدف اساسی بعثت انبیاء، یعنی خداپرستی و دعوت به توحید پدید آید. «براى نفوذ در قلوب مردم (هر چند افراد گمراه و بسیار آلوده باشند) نخستین دستور قرآن برخورد ملایم و توأم با مهر و عواطف انسانى است».[۱۰۲۱]
اما همزیستی نباید به پلورالیسم معرفتی منجر شود.[۱۰۲۲] حضرت علی علیهالسلام مسلمانان را از سلام کردن به اهل کتاب و کفار منع کرده است: «شما اوّل بر اهل کتاب سلام نکنید، و اگر آنان بر شما سلام کنند بگویید: «و علیکم». و اگر مسلمان، خواست به اهل کتاب، سلام دهد و یا نامهای برای آنان بنویسد، بگوید: السلام على من اتبع الهدی».[۱۰۲۳] زیرا هنگامی که رسول خدا -صلىالله علیه وسلم- به هرقل و تعدادی دیگر از سران کفر، نامه نوشت جملهی فوق را در آغاز نامهها مرقوم فرمود. همچنین در قرآن کریم آمده است که حضرت موسی علی نبینا و آله و علیهالسلام به فرعون گفت: «َالسَّلامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى[۱۰۲۴]؛ سلام به پیروان حق و هدایت». ممکن است توهم شود که ذکر این جمله با گفتار ملایمى که به آن مامور بودند تناسب ندارد، ولى این اشتباه است، چه مانعى دارد که یک طبیب دلسوز با لحن ملایم به بیمارش بگوید، هر کس از این دارو استفاده کند نجات مىیابد و هر کس نکند مرگ دامانش را خواهد گرفت.[۱۰۲۵] در آموزههای اسلامی معارفی وجود دارد که حاکی از اهتمام واقعی و عملی به همزیستی بهعنوان یک اصل مسلم است:
۷-۵-۱- باور به کرامت ذاتی انسان
یکی از مهمترین راهبردهای نظری و معرفتی همزیست مسالمتآمیز، داشتن نگرش ویژهای به همه انسانهاست که آنها را در جایگاه بالایی قرار میدهد و شأن بینظیری برای آنها قائل میشود. از دیدگاه اسلام، آنچه اصالت دارد وجود انسان است و در هر جامعه یا هر شرایطی که قرار گیرد، جوهره ذاتی خود را از دست نمیدهد و انسانیت او خدشه دار نمیگردد، بر این اساس، اقلیت یا اکثریت بودن یا مذهب و نگرش خاصی را داشتن، تاثیری در ماهیت و اصالت انسان ندارد. بسیاری از آیات قرآن و آموزههای اسلامی کرامت ذاتی انسان را از دیدگاه اسلام نشان میدهند. طبق آیه قرآن، خداوند هنگام خلقت انسان از روح خود در او دمید[۱۰۲۶] و به او کرامت بخشید و او را بر سایر حیوانات برتری داد.[۱۰۲۷] بنابراین کرامت انسانی مربوط به نوع انسان است.[۱۰۲۸]
۷-۵-۲- احترام متقابل
در بررسی روند تحولات مسائل مربوط به ارتباطات میانفرهنگی به پرسشهای متعددی مواجه میشویم که به مرور زمان از پرسشهای صرفا توصیفی بهسوی پرسشهای ناظر به مدیریت ارتباط میانفرهنگی در جریان بوده است. پرسشهای اولیه به این شیوه مطرح میشد که: «مردمی که اشتراک فرهنگی ندارند چگونه همدیگر را درک میکنند»؟ دامنه این پرسش در دورهای تنها شامل دیپلماتها و کارشناسان و مسافران موسمی میشد اما امروزه همه ما به نوعی در معرض این پرسش قرار گرفتهایم. دانشمندان ارتباطی اکنون پرسشهای دیگری مطرح میکنند. «برای رسیدن به اهداف مشترک به چه نوع ارتباطاتی نیاز است»؟ «ارتباطات چگونه میتواند به خلق فضای احترام متقابل کمک کند»؟[۱۰۲۹] اسلام در عین احترام به تنوع فرهنگی بهعنوان یک امر طبیعی،[۱۰۳۰] به اینگونه پرسشها پاسخهای روشنی میدهد.
رعایت ادب در حفظ احترام مخاطب، آغازین شرط برقراری ارتباط موثر، مطلوب و با ثبات است. حرمت شکنی در گام نخست، حالتی روانی را برای مخاطب موجب میشود که مانع پذیرش سخنان گوینده و حتی شعلهور شدن آتش خشم و تنفر در وی میگردد. از اینرو، حفظ حرمت و ادب، حتی در جایی که طرف مقابل پایبندی به آن ندارد، ضرورت مییابد و اینگونه است که ابراهیم علیهالسلام هنگامی که در گفتگوی منطقی آمیخته با احترام خود با عمویش آذر، با برخورد توهینآمیز او روبرو گردید و فریاد تهدید او را شنید،[۱۰۳۱] باز هم جانب حرمت را پاس داشت[۱۰۳۲] و فرمود: «درود بر تو باد بهزودى از پروردگارم براى تو آمرزش مىخواهم زیرا او همواره نسبت بهمن پر مهر بوده است.»[۱۰۳۳]
برخی از نویسندگان غربی هم به این مهم توجه نشان دادهاند. ریگوتی و همکارانش احترام متقابل را یکی از الزامات ارتباطات میانفرهنگی برشمردهاند. احترام بهلحاظ ریشهشناسی بهمعنای آگاه بودن از حضور شخص دیگر است. این امر می طلبد که کرامت طرف مقابل حفظ شود. بدین ترتیب کرامت و احترام همبستهاند. احترام با تساهل فرق میکند. تساهل دارای بار منفی است چون به این معنی است که چون نمیخواهم با طرف خصومت داشته باشم او را تحمل میکنم اما احترام همواره با اذعان به کرامت همراه است.[۱۰۳۴]
احترام متقابل در روابط اجتماعی میان انسانها یک اصل مسلمی است که در زمینهها و موضوعات مختلف شکلهای گوناگون بهخود میگیرد. تا آنجا که به ارتباطات میانفرهنگی مربوط میشود میتوان گفت که اصل احترام متقابل بهشکل احترام به مقدسات، احترام به فرهنگِ مخاطب و نیز نیکو سخنگفتن و حسن معاشرت با او روی میدهد که هر کدام را بهصورت جداگانه توضیح خواهم داد:
۷-۵-۲-۱- احترام به مقدسات
قرآن کریم با نهی مسلمانان از توهین به مقدسات غیرمسلمانان زمینههای توهین آنان به مقدسات مسلمانان را از بین میبرد. چیزهایی که دیگران برای خود مقدس میدانند از نظر خدای متعال حقیقتا مقدس نیستند ولی چون جسارت به آنها توهین به مقدسات حقیقی را به دنبال خواهد داشت، مورد نهی قرار گرفته است. آیه ۱۰۸ سوره انعام[۱۰۳۵] یکى از ادبهاى دینى را خاطرنشان مىسازد که با رعایت آن، احترام مقدسات جامعه دینى محفوظ مانده و دستخوش اهانت و ناسزا و یا سخریه نمىشود؛ چون این معنای غریزه انسانى است که از حریم مقدسات خود دفاع نموده و با کسانى که به حریم مقدساتش تجاوز کنند به مقابله برخیزد و چهبسا شدت خشم او را به فحش و ناسزاى به مقدسات آنان وادار سازد، و چون ممکن بود مسلمین به منظور دفاع از حریم پروردگار بتهاى مشرکین را هدف دشنام خود قرار داده در نتیجه عصبیت جاهلیت، مشرکین را نیز وادار سازد که حریم مقدس خداى متعال را مورد هتک قرار دهند، لذا به آنان دستور مىدهد که به خدایان مشرکین ناسزا نگویند، چون اگر ناسزا بگویند و آنان هم در مقام معارضه بهمثل به ساحت قدس ربوبى توهین کنند در حقیقت خود مؤمنین باعث هتک حرمت و جسارت به مقام کبریایى خداوند شدهاند.[۱۰۳۶]
زیبا جلوهدادن چیزهایی انسان مصنوع خودشان میدانند امری روانشناختی و جامعهشناختی است. همیشه میان انسان و دستساخته او پیوندی بهظاهر ناگسستنی وجود دارد. انسانها بیشتر به محیط و فرهنگشان شناخته میشوند و به آن تعلق دارند. حس تعلق به واقعیتهای خودساخته در مواردی چنان بالاست که هرگونه توهین به آن توهین به سازنده آن تلقی میگردد. قرآن کریم از این تعلق خاطر پرده برمیدارد: «اینگونه براى هر امتى کردارشان را زینت دادیم آنگاه بازگشت آنان بهسوى پروردگارشان خواهد بود و ایشان را از آنچه انجام مىدادند آگاه خواهد ساخت.»[۱۰۳۷] زینت هر چیز زیبا و دوست داشتنى است که ضمیمه چیز دیگرى مىشود و به ان زیبایى مىبخشد. از عموم تعلیلى که جمله کَذَلِک زَیَّنَّا لِکلّ أُمَّهٍ آنرا افاده مىکند، نهى از هر کلام زشتى نسبت به مقدسات دینى استفاده میشود. در اینجا چون عمل به امت نسبت داده شده، معلوم میشود که منظور فرهنگ و آداب و رسومِ یک امت مدنظر است. بنابراین همانطور که علامه طباطبائی هم در ذیل آیه توضیح دادهاند، باید از هرگونه کلام زشت نسبت به مقدسات و فرهنگ یک ملت اجتناب کرد. در غیر اینصورت فاصلهای میان دو طرف ارتباط ایجاد میشود که هرگونه تفاهم را غیرممکن میسازد. احترام به فرهنگ، احترام به آداب و رسوم، زبان، پوشش و مانند آن را نیز بدنبال دارد.
احترام به مقدسات در شکلهای گوناگون در سیره ائمه معصومین علیهمالسلام هم مشاهده میشود. بهعنوان مثال، هنگامی که پیامبر اکرم(ص) عبدالرحمنبن عوف را بهسریهای بهسوی بنیکلب فرستاد به او فرمود چنین عمامه بپوش که شبیهتر و شناخته شدهتر است.[۱۰۳۸] طبق این روایت احترام به پوشش میزبان نوعی احترام گذاشتن به فرهنگ او تلقی میشود. اسقفهای نجران هنگام ورود به حضور پیامبر در مسجد با دیبا و صلیبهایشان وارد شدند و به وضعی به حضور آن حضرت رسیدند که تا آن زمان هیچکس به ان وضع وارد نشده بود. رسول خدا دستور داد آنان را واگذارند[۱۰۳۹] و در مقابل پوشش آنها حساسیت زیاد نشان ندهند.
نمونه دیگری از احترام به مقدسات، احترام به معابد و اماکن مقدس اهل کتاب است. بهعقیدهی فقیهان شیعه، احترام به محل عبادت اهل کتاب لازم است و احترام محل عبادت، حرمت نجسکردن آنها را بهدنبال دارد و برخی از فقها معتقد به وجوب ازالهی نجاست از معابد هستند.[۱۰۴۰]
کلیهی اماکن و معابد مقدس از منظر اقلیتهای مذهبی نیز مورد احترام جامعه اسلامی است و از مصونیت کامل برخوردار است و هرگونه تعرضی چه از ناحیهی مسلمین چه از ناحیهی غیرمسلمانان به این ناحیه جرم محسوب میشود و مرتکبین آن مجازات میشوند. احترام به اماکن و معابد غیرمسلمانان در قراردادهای پیامبر نیز بهچشم میخورد.
در آیه ۴۰ سوره حج، صیانت از معابد بهعنوان یکی از اهداف جهاد و اثرات دفاع مشروع و نتیجهی امنیت اجتماعی و محصول همزیستی بین ملل مختلف بهشمار آورده شده است. در این آیه همهی اماکنی که در آن نام و یاد خداوند ذکر میشود دارای ارزش و دفاع از آنها لازم شمرده شده است: «اگر خداوند گروهی را به گروه دیگر دفع نمینمود، دیِرها و کلیساها و کنشتها و مسجدها که نام خدا در آن بسیار یاد میگردد ویران میشد.» [۱۰۴۱]
بیان اصل احترام به مقدسات، که اروینگ گافمن آن را از الزامات نزاکت در تعاملات اجتماعی برشمرده است،[۱۰۴۲] در ادبیات ارتباطات میانفرهنگی با نظریه «وجهه – مذاکره»ی تنگ تومی سازگاری نزدیکی دارد. ﮔودﯾﻜﺎﻧﺴﺖ، اﯾﻦ ﻧﻈﺮﯾﻪ را در زﻣﺮۀ اﻟﮕﻮﻫﺎﯾﯽ ﻣﯽداﻧﺪ ﻛﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮﭘﺬﯾﺮی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ را در ﺑﺴﺘﺮ ارﺗﺒﺎﻃﺎت، ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﯽﻛﻨﻨﺪ. ﺗﯿﻨﮓﺗﻮﻣﯽ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻫﻤﻜﺎری ﻛﻮروﮔﯽ، اﯾﻦ ﻧﻈﺮﯾﻪ را ﺗﺪوﯾﻦ ﻛﺮده اﺳﺖ، دو ﺑﻌﺪ «ﻓﺮدﮔﺮاﯾﯽ- ﺟﻤﻊﮔﺮاﯾﯽ «و » ﻛﻤﯽ-زﯾﺎدی ﻓﺎﺻﻠﮥ ﻗﺪرت» را در ﺗﺒﯿﯿﻦ اﯾﻦ ﻧﻜﺘﻪ ﺑﻪﻛﺎر ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻓﺮﻫﻨﮓﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ، ﭼﮕﻮﻧﻪ «ﺳﺘﯿﺰ» را ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ و اﻗﺪام ﺑﻪ ﺑﺮﻗﺮاری ارﺗﺒﺎط ﻣﯽﻛﻨﻨﺪ. در اﯾﻦ ﻧﻈﺮﯾﻪ، ﺳﺘﯿﺰ، ﻧﻮﻋﯽ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻫﻮﯾﺖ در ﺳﻄﻮح ﻓﺮدی و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و ﻧﺎﺷـﯽ از ﺑﺮﺧـﻮرد ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺑﺎورﻫﺎ و ارزشﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﯾﺎ ﻛﺎرﺑﺮد ﻧﺎدرﺳﺖ ﺑﺮﺧﯽ ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎ ﯾـﺎ اﻧﺘﻈﺎرﻫـﺎی رﻓﺘـﺎری ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﯾﻚ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ اﺳﺖ. ﺳﺘﯿﺰ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ رخ ﻣﯽدﻫﺪ ﻛﻪ ﻓـﺮد ﯾـﺎ ﮔـﺮوه ﺑﺒﯿﻨـﺪ «وﺟﻬ»ـﻪاش ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺷﺪه ﯾﺎ زﯾﺮ ﺳﺆال رﻓﺘﻪ اﺳﺖ. وﺟﻬﻪ، وﺟﻮه ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻫﻮﯾﺖ ﻓﺮﻫﻨﮕـﯽ و ﻓـﺮدی و ﺗﺼـﻮر ﻋﻤﻮﻣﯽای اﺳﺖ ﻛﻪ ﺣﺪاﻗﻞ از ﻧﻈﺮ ﻓﺮد ﯾﺎ ﮔﺮوه، در ﺟﺎﻣﻌﻪ درﺑﺎرۀ آﻧـﺎن وﺟـﻮد دارد و ﺑﺮاﺳـﺎس ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎ و ارزشﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، درﺑﺎرهاش ارزﯾﺎﺑﯽ ﻣﯽﺷﻮد.
دﻏﺪﻏﮥ ﻋﻤﺪه در ﺳﺘﯿﺰ، «وﺟﻬﻪﺳﺎزی» ﯾﺎ ﻣﻬﺎرتﻫـﺎی ارﺗﺒـﺎﻃﯽ ﻣـﻮرد ﻧﯿـﺎز در ﺗﻘﻮﯾـﺖ و ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ وﺟﻬﻪ اﺳﺖ. وﺟﻬﻪ و وﺟﻬﻪﺳﺎزی، ﻫﺮ دو ﺑﺨﺸﯽ از زﻧـﺪﮔﯽ روزﻣـﺮه ﻫﺴـﺘﻨﺪ. ﻛـﺎﻧﻮن ﺗﻮﺟﻪ اﯾﻦ ﻧﻈﺮﯾﻪ، ﭼﺎرﭼﻮب ﻣﺮﺟﻊِ ﻓـﺮدی و ﻓﺮﻫﻨﮕـﯽ ﻣـﺪﯾﺮﯾﺖ وﺟﻬـﻪ اﺳـﺖ ﻛـﻪ ﻋﻤﯿﻘـﺎً از ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎ و ارزشﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ﻓﺮدی و ﺗﻔﺎوتﻫﺎی ﻧﺎﺷﯽ از دو ﺑﻌﺪ ﯾﺎدﺷﺪه، اﺛﺮ ﻣﯽﭘﺬﯾﺮد.[۱۰۴۳]
۷-۵-۲-۲- احترام به آزادی
۷-۵-۲-۲-۱- آزادی مراسم و شعائر مذهبی
از جمله آزادیهایی که بر اساس اصل آزادی مذهبی طبق قرارداد ذمه برای اهل کتاب متعهد منظور میشود آزادی شعائر مذهبی و حق انجام مراسم و عبادات و سایر گروههای نامبرده است. آنان مجازند بهطور انفرادی یا دستهجمعی در معابد و اماکن مقدسه خود مراسم مخصوص مذهبی خویش را بهپا دارند و کسی حق تعرض به انان را نخواهد داشت. بدیهی است در پارهای موارد ممکن است محدودیتهایی بر طبق مواد قرارداد مشترک ذمه پیشبینی شود ولی اصل آزادی مراسم مذهبی در هرصورت بهعنوان یک حق غیرقابل سلب همچنان برای اقلیتهای متعهد محفوظ خواهد ماند.[۱۰۴۴]
دلایلی در آموزههای اسلامی وجود دارد که نشان میدهند درست و انسانی عملکردن و نیکوکار بودن دارای ارزش و اهمیت بالایی است. قرآن ضمن اینکه اسلام را دین قبول خداوند میداند،[۱۰۴۵] اما تصریح میکند که پیروان سایر ادیان اگر صادقانه به خداوند اعتقاد داشته باشند و اعمال نیک انجام دهند رستگار خواهند شد و پاداش آنها نزد خداوند محفوظ است.[۱۰۴۶] علامه طباطبائی معتقد است رستگاری و سعادت به افراد خاصی یا فقط به مسلمانان اختصاص ندارد، بلکه هر کسی واقعا به خدا ایمان داشته باشد و عمل صالح انجام دهد رستگار خواهد شد. [۱۰۴۷] اسلام واقعی همان تسلیم در برابر خداست؛ حتی امرمومنان علیهالسلام در معرفی حقیقت اسلام، به یک جمله اکتفا میکند و میفرماید: «اسلام همان تسلیم در برابر دستورات خداست».[۱۰۴۸] همچنین علامه با اینکه ادیان پیش از اسلام را تحریف شده میداند اما آنها را منسوخ بهحساب نمیآورد بلکه در برخی موارد، احکام قرآن را ناسخ برخی احکام سایر ادیان میشمارد.[۱۰۴۹] و در پاسخ به این پرسش جدی که در اینصورت آیه مبارکه «دین درست نزد خداوند اسلام است و هرکس غیر از اسلام دینی برگیرد خداوند از او قبول نخواهد کرد» چگونه تفسیر میشود؟ میتوان گفت که با توجه به سایر آیات قرآن در مورد ادیان الهی، معنی آیاتی از این سنخ، چنین میشود که کاملترین، جامعترین و درستترین دین نزد خداوند اسلام است[۱۰۵۰] و طبیعی است که این دین مورد پذیرش خداوند باشد ولی هر کدام از ادیان الهی در حد خود بهرهای از درستی دارند و میزانی از احکام الهی را مورد توجه قرار دادهاند.[۱۰۵۱]
از شاخصهای همزیستی بهعنوان یک اصل، رعایت آزادی بیان حتی برای اقلیتهای مذهبی در جامعه اسلامی است. در سیره نبی گرامی اسلام (ص) شواهد فراوانی بر رعایت این اصل مهم وجود دارد. بهعنوان مثال، یکی از مفاد پیمان نامهی پیامبر با یهود مدینه این بود که یهود بنی عوف با مومنان مانند یک امت و ملت هستند با این تفاوت که یهود پیرو دین خود و مسلمانان هم پیرو دین خود هستند.[۱۰۵۲]
هیئتی مسیحی برای دیدار پیامبر به مسجد آن حضرت آمده بودند. هنگام نمازِ مسیحیان که شد برخواستند. رسول خدا گفت: آنان را بهحال خود واگذارید که هرطور میخواهند نمازشان را انجام دهند. مسلمانان دیدند که ایشان بهسوی شرق ایستادند و نماز خواندند.[۱۰۵۳]
۷-۵-۲-۲-۲- آزادی در انتخاب محاکم
اگر ذمی مدعی و مسلمان مدعیعلیه باشد و یا مسلمان مدعی و ذمی مدعیعلیه باشد از آنجهت که حق مسلمانی در میان است اختلاف باید در محاکم اسلامی مطرح شود و قاضی موظف است طبق مقررات عادلانهی محاکم اسلامی و بدون تبعیض به قضاوت عادلانه بپردازد.
اگر مدعی و مدعی علیه هردو ذمی باشند میتوانند از طرح دعوی در دادگاههای اسلامی اجتناب کنند و به محاکم قضایی خود مراجعه کنند و حق استقلال قضایی ایشان محفوظ است. اسلام دین حق را برای متحدین و اقلیتهای مذهبی مقیم سرزمینهای اسلامی بهعنوان یک حق ضروری و مشروع تلقی میکند و احکام صادره و محاکم قضایی اقلیتها را در موارد مذکور بهرسمیت میشناسد.[۱۰۵۴] در حقیقت باید این را یک نوع امتیاز شمرد نه حق و احترام به ازادی؛ زیرا اعطای چنین حقی به مفهوم اعتراف بهیک نوع استقلال داخلی گروههای غیر مسلمان در داخل جامعه ی اسلامی بهشمار میرود. [۱۰۵۵]
از دیگر شاخصهای رعایت همزیستی این است که قضاوت در مورد پیروان هر دین بهخود آنها واگذار گردد. در قرآن کریم نیز در این زمینه آمده است: بگو ای اهل کتاب شما هیچگونه ارزشی ندارید مگر آنکه که به دستورات تورات و انجیل و قرآن عمل کنید.[۱۰۵۶] پیامبر علمای یهود را به عملکردن به دستورات کتاب خودشان فرا خواند.[۱۰۵۷] حضرت علی علیهالسلام نیز به هنگام خلافت فرمودند: آگاه باشید بهخدا اگر بر بالین خلافت تکیه زنم و بستر حکومت برایم گسترده شود میان اهل تورات و یهود با توراتشان و میان اهل انجیل و نصاری با انجیلشان و میان اهل زبور با زبور ایشان و میان اهل قرآن با قرآن داوری کنم.[۱۰۵۸] مطابق همین اصل ازدواج هر گروهی بر اساس آیین خودشان بهرسمیت شناخته میشود. امام علی علیهالسلام در اینباره میفرمایند: برای هر ملت و مذهبی ازدواجی است که بهوسیلهی آن از زنا جلوگیری میکنند.[۱۰۵۹] مطابق این روایات ازدواج هر ملت و مذهبی چنان چه بر قانون آنان باشد صحیح است و از نظر اسلام حلالزاده هستند.
۷-۵-۲-۲-۳- آزادی مالکیت فردی
مالکیت فردی همانطورکه در مورد مسلمانان مطرح است بدون هیچگونه تغییر اساسی در مورد متحدین غیرمسلمان ایشان نیز مطرح است و مالکیت آنان نیز مانند مسلمانان بهطور قانونی مورد احترام و مصونیت قرار گرفته است و از نخستین مسئولیتهای جامعهی اسلامی حفاظت و مصونیت کامل اموال و جان و عرض ذمیان است. حق مالکیت اراضی نیز برای اقلیتها محفوظ است و آنان میتوانند از طریق معاملات مشروع زمین یا ساختمان و نظایر آن را به مالکیت خویش در آورند. اسلام بر اساس اصل احترام به مالکیت فردی در مورد گروههای متعهد اجازه نمیدهد در ملک افراد کوچکترین تصرفی بهعمل آید و هرگونه تصرف اموال ذمیان باید منوط به رضایت و توافق قبلی باشد و در اینباره اموال منقول و غیرمنقول حکم یکسانی دارند.[۱۰۶۰]
۷-۵-۲-۲-۴- مالکیت اهل کتاب
در اسلام احترام به مالکیت اهل کتاب بر اموال خود تا بدان حد پیش رفته است که حتی اموالی را که مسلمانان نمیتوانند تملک کنند؛ اگر از نظر اهل کتاب مالکیت آن مشروع باشد میتوانند در کشور اسلامی آن را تملک کنند و آثار تملک را بر آن بار کنند و چنانچه مسلمانی آن را تلف کند ضامن است. البته این احترام تا زمانی است که آشکارا در بین مسلمانان به خرید و فروش یا استفاده از آن اقدام نکنند. برای نمونه چیزهایی مانند شراب، گوشت خوک، آلات لهو و لعب نزد مسلمانان ارزش و مالیتی ندارد.
محقق حلی میگوید: شرابی که از مسلمانان غصب شود ضمان ندارد گرچه کافر آن را غصب کند؛ ولی همان شراب اگر از کافر ذمی که آن را آشکار نمیکند غصب شود ضمان دارد گر چه غاصب مسلمان باشد.[۱۰۶۱]
۷-۵-۲-۲-۵- آزادی تجارت
هرگونه فعالیت اقتصادی از جمله تجارت و فعالیتهای بازرگانی برای اقلیتهای مذهبی مجاز شمرده میشود و اسلام حتی تجار غیرمسلمان را مجبور به پیروی و مراعات قوانین و مقررات اسلامی نمیکند و پیروان هریک از مذاهب سهگانه میتوانند طبق مقررات آیین خود به داد و ستد و فعالیتهای اقتصادی و بازرگانی بپردازند.
در مواردی که طرف معامله مسلمان است ممکن است معاملاتی وجود داشته باشد که از نظر یک فرد مسلمان نمیتواند رسمی باشد؛ در اینگونه موارد باید طرفین در تطبیق معاملات خود با مقررات اقتصادی اسلام توافق نمایند. در معاملاتی که اسلام باطل اعلام کرده مثل خرید و فروش شراب اگر یکطرف معامله مسلمان باشد؛ معامله باطل است.[۱۰۶۲]
شاید یکی از علل تجویز روابط آزاد اقتصادی این است که این نوع روابط و معاملات معمولا تفاهم و دوستی ایجاد میکند و میتواند نتایج مطلوبی بههمراه آورد. بیشتر موفقیتهای مسلمین و پیشرفتهای سریع اسلام در جوامع مختلف مرهون اینگونه روابط و مراودات بوده است و روابط بازرگانی در تاریخ مسلمین از موثرترین عوامل گسترش روز افزون اسلام بهشمار میآید.[۱۰۶۳]
۷-۵-۲-۳- مدارا و نیکو سخن گفتن
خلیل خسروی (۱۳۸۱)در پایان نامه خود به مطالعه و مقایسه طرق موثر در وصول مطالبات در بالا بردن درآمد شرکت توزیع نیروی برق پرداخته وبر اساس محاسبات و آمار موجود در شرکت برق منطقه ای سیستان و بلوچستان نشان می دهد که مبلغ وصولی همواره کمتر از فروش برق می باشد ، به این ترتیب هر ساله بر حجم مطالبات شرکت برق از مشترکین افزوده می شود، و ادامه این روند وضعیت نابهنجاری ایجاد می نماید که باید هر چه سریعتر با برنامه ریزی و بسیج تمامی امکانات درون سازمان ، راه حل مناسبی به دست آورده و وضعیت نقدینگی شرکت را بهبود بخشید. این مطالعه به صورت موردی در امور برق شهرستان زابل صورت گرفته است . برای دستیابی به این هدف تحقیق پنج عامل بصورت سوال پژوهشی ارائه گردیده که عبارتند از : تاثیر روش قطع برق ، تاثیر برقراری ارتباط با مشترکین بدهکار ، تاثیر آموزش همگانی و تاثیر افزایش تعرفه های برق در وصول مطالبات و نیز مقایسه مشکلات اجرایی قطع برق .و ضعف عوامل ارتباطات , فن آوری و اطلاعات را از مهم ترین عوامل عدم وصول مطالبات معرفی کرده و به منظور بهبود سیستم وصول مطالبات استفاده از پیمانکار را برای بخش وصول مطالبات توصیه کرده است .برای این منظور از روش توصیفی – پیمایشی استفاده شده و نمونه هایی شامل ۳۰۰ مشترک خانگی و ۱۰۰ مشترک تجاری در شهر زابل و نیز ۸۵ نفر از مدیران و کارشناسان حوزه ستادی و شهرستانهای استان با شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند . اطلاعات به کمک آزمون کای اسکویر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در نهایت چنین نتیجه گیری شد که عوامل اول تا سوم تاثیر مثبت و عامل چهارم تاثیر منفی در افزایش وصول مطالبات دارد و عامل پنجم ، در صورتیکه جهت وصول بدهی نیاز به اهرم قطع برق باشد، تعدادی از مشکلات اجرایی آن مشخص و اولویت بندی گردید. همچنین ایشان در پایان نامه خود به تاثیر مثبت قطع برق مشترکین ، برقراری ارتباط با مشترکین بدهکار و تاثیر آموزش همگانی در وصول مطالبات اشاره می کند.
احمد مظفری زوارکی (۱۳۸۲) در پایان نامه خود به بررسی علل تاخیر در وصول مطالبات از مشترکین و ارائه راهکارهای مناسب در شرکت آب و فاضلاب غرب استان تهران پرداخته، بررسی علل تاخیر در وصول مطالبات از مشترکین در شرکت آب و فاضلاب غرب استان تهران و شناخت رفتار مشتریان و ارائه راهکارهایی در جهت بهبود نسبت وصولی به درآمد تشخیصی و افزایش نقدینگی دو هدف این تحقیق می باشند . این تحقیق از نوع کاربردی و روش پژوهشی مورد استفاده در آن از نوع میدانی کتابخانه ای است بدین صورت که جهت گرد آوری اطلاعات مرتبط با سابقه موضوع به روش کتابخانه ای و در ارتباط با جمع آوری اطلاعات جهت آزمون فرضیه ها در مراحل بعدی به روش میدانی عمل شده است. بدین منظور ۲۰۰ نفر از ۴۰۰ نفر از جامعه آماری که بیش از ۶ ماه به شرکت بدهکار بودند انتخاب شدند . در این پژوهش پرسشنامه با بهره گرفتن از مقیاس پنج گزینه ای لیکرت بعنوان ابزار اندازه گیری مورد استفاده قرار گرفته است. و سه عامل رضایت مشترکین , کیفیت خدمات و تسهیل در وصول مطالبات را از موثرترین عوامل تسهیل در امر وصول مطالبات معرفی می کند.
وحیده مشعلی(۱۳۸۳) درپایان نامه خود به شناسایی و ارزیابی عوامل موثر بر وصول مطالبات شرکت توزیع برق اهواز پرداخته است و تحقیق خود را به صورت موردی و با تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از پرسشنامه های تکمیل شده توسط مشترکین شرکت توزیع برق اهواز انجام داده است .هر پرسشنامه دارای ۱۵ پرسش بود که یک دسته از پرسشنامه ها به ارزیابی مشترکین از عملکرد شرکت و رضایت مشترکین از مکانیزمهای مالی انگیزشی مربوط بوده در حالیکه دسته دیگر سوالات به شرایط اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی مشترکین اختصاص داشت . پس از تجزیه و تحلیل های همبستگی و رگرسیونی و تحلیل های چند متغیره روی داده ها بدست آمده نتایج نشان داد که مشترکینی که دارای درآمد و سطح تحصیلات بالایی هستند هزینه برق مصرفی خود را به موقع پرداخت می کنند، شیب منفی و ضریب تبیین قوی تغییرات متغیر وابسته مدت پرداخت براساس درآمد ماهانه و سطح تحصیلات را بخوبی توجیه می نماید، همبستگی منفی و معنی دار بین دو صفت مدت پرداخت و متوسط هزینه برق مصرفی مدل رگرسیون خطی برای این صفت برآورد گردید و همبستگی منفی نشان می دهد که با افزایش هزینه برق مصرفی ، مدت پرداخت قبوض برق کاهش یافته . اگر چه بنظر می رسد با افزایش هزینه برق مصرفی بار مالی ایجاد شده در درآمد خانواده افزایش یابد اما با توجه به اینکه مصارف بالای برق معمولا در خانواده های با درآمد بالا صورت می گیرد و با توجه به توان مالی اینگونه خانوارها مدت پرداخت قبوض برق مصرفی کاهش می یابد و با توجه به همبستگی درآمد و مدت پرداخت می توان نتیجه گرفت که برخی از خانوارهای پر مصرف اساسا دارای درآمد بالایی نیستند و در نتیجه هزینه برق مصرفی را با تاخیر پرداخت می کنند.در قشرهای کم تا متوسط درآمد به دلیل شرایط فرهنگی سطح تحصیل پایین تر و تعداد افراد خانوار بیشتر بود. از راهکارهای انگیزشی برای پرداخت به موقع می توان تعیین مقدار یارانه برق مصرفی براساس درآمد با شفاف سازی تعرفه و یارانه بطوری که مشترکین از میزان تعرفه و یارانه خود مطلع شوند و در خصوص هزینه های واقعی برق مصرفی خود به آگاهی و اطلاعات بیشتری دست یابند، پرداخت سود بصورت روز شمار به عنوان پاداش تعجیل در پرداخت ، تعیین سطوح بهینه مصرف به ازاء تعداد افراد خانواده کم درآمد از جمله پیشنهادات برای تشویق مشترکین برای پرداخت به موقع هزینه برق مصرفی است اشاره نمود، علاوه بر آن می توان با محاسبه ارزش فرصت از دست رفته به ازاء پرداخت دیر هنگام می توان مدت پرداخت هزینه برق مصرفی را کاهش داد.عواملی مثل عدالت اجتماعی و نظام قیمت گذاری را نیز از عوامل موثر بر وصول مطالبات معرفی می کند.
شاهرخ شهردار(۱۳۸۴) در پایان نامه خود به بررسی مشکلات اساسی وصول مطالبات انرژی برق از مشترکین شرکت توزیع نیروی برق تبریز پرداخته و عنوان کرده که با توجه به اینکه در فروش برق ابتدا انرژی به فروش می رسد و سپس مبلغ انرژی مصرف شده از مشترک دریافت می گردد، مدیریت مطالبات به عنوان یکی از موضوعات اصلی و ارکان مدیریت مالی ، نقش به سزایی در مدیریت سرمایه در گردش و عملیات جاری دارد. در این پژوهش سعی شده با پرداختی کارشناسانه و علمی به مدیریت مطالبات عوامل موثر بر وصول مطالبات در شرکت توزیع برق تبریز و حجم مطالبات وصول نشده در امور ده گانه شرکت مورد توجه و تجزیه و تحلیل قرار گیرد. در راستای تحقق اهداف این پژوهش و جمع آوری اطلاعات مرتبط از روش های مختلف از جمله مصاحبه ، پرسشنامه ، مراجعه به منابع معتبر کتابخانه ای و … استفاده شده و دیدگاه های کارشناسانه و تخصصی مدیران و کارشناسان حوزه ی ستادی شرکت برق منطقه ای آذربایجان و شرکت توزیع برق تبریز منعکس شده است . همچنین برای تجزیه و تحلیل حجم مطالبات وصول نشده و محاسبه دوره ی وصول مطالبات در امور ده گانه شرکت توزیع برق تبریز از اسناد و مدارک مربوطه کی سه سال (۸۱ تا ۸۳ ) در شرکت موجود بود ، استفاده گردیده است. نتایج حاصل شده از تحقیق نشان می دهد که از دیدگاه کارشناسان و مدیران شرکت از بین عوامل مختلف تاثیر گذار در وصول مطالبات عواملی چون متناسب بودن زمان توزیع قبوض برق با تاریخ و مهلت پرداخت ، برقراری ارتباط تلفنی با بدهکاران قبل از قطع برق ، قطع برق مشترکین بدهکار با اخطار روی قبوض ، تشکیل کمیته های وصول مطالبات,پرداخت پاداش به مشترکین خوش حساب ، فراهم کردن امکان ارتباطات مکانیزه بیشترین تاثیر را در وصول مطالبات شرکت توزیع برق تبریز دارد.
در ضمن ارزیابی کارایی و سنجش میزان کارایی یکی از بزرگترین دغدغه های حال حاضر در سطوح مدیریت های ارشد سازمان می باشد که یکی از بهترین , کاراترین و دقیق ترین روش های ارزیابی کارایی استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها می باشد. توان بالای تحلیل پوششی داده ها در ارزیابی کارایی و ویژگی های خاص این شاخه باعث شده است در بسیاری از حوزه های مختلف ازصنایع نفت و گاز تا بیمارستانها و بانکها مورد استفاده قرار گیرد که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
محمد جواد امیری بشلی (۱۳۸۳) در پایان نامه خود کارایی شعب بانک کشاورزی استان مازندران را با تکنیک تحلیل پوششی داده ها مورد ارزیابی قرار داده است و بدن منظور و در فرایند ارزیابی ، ابتدا ورودی ها و خروجی های شعب بانک با توجه به مطالعات قبلی و نظر مدیران و کارشناسان بانک تعیین شده است . سپس با بهره گرفتن از پرسشنامه مقایسات زوجی ، ارزش هر یک از متغیرها نسبت به هم تعیین و با بهره گرفتن از روش منطقه اطمینان (AR) به محدود سازی اوزان متغیرها پرداخته شده است. در این تحقیق چند مدل مختلف از مدلهای (DEA) به منظور در نظر گرفتن حالتهای مختلف بازده به مقیاس (ثابت و متغیر) ، بکارگیری یا عدم بکارگیری متغیرهای محیطی در مدل و کنترل یا عدم کنترل اوزان متغیرها ، مورد استفاده قرار گرفته است. که با مقایسه نتایج حاصل از این مدلها ، مدل بازده به مقیاس متغیر با محدود سازی اوزان متغیرها و بدون در نظر گرفتن متغیرهای محیطی برای ارزیابی کارایی شعب بانک کشاورزی استان مازندران مناسب تشخیص داده شده است. در نهایت نتایج حاصل از این مدل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و برای بهبود عملکرد واحدهایی که ناکارا شناخته شده اند مجموعه های مرجع (الگو)معرفی گردید.
عالیه رزم آرا(۱۳۸۴) در پایان نامه خود با عنوان ارزیابی کارایی تکنیکی و روند بهره وری صنایع کشور با بهره گرفتن از روش تحلیل پوششی داده ها به بررسی کارایی بخشهای مختلف اقتصادی بخصوص اندازه گیری بخش صنعت از مباحث مهم اقتصادی پرداخته است. این مطالعه در مرحله اول ، عملکرد نسبی واحدهای بخش صنعت در ایران را با بهره گرفتن از روش تحلیل پوششی داده ها (DEA) مورد بررسی قرار می دهد. کارایی تکنیکی کل ، خالص کارایی تکنیکی و کارایی مقیاس برای زیر بخشهای صنعت در سال ۱۳۸۰ و رشد بهره وری مجموعه عوامل با بهره گرفتن از شاخص مالم کوئیست برای زیر بخشهای مزبور در دوره زمانی ۱۳۷۶-۱۳۸۰ محاسبه گردیده و نتایج نشان می دهد عدم کارایی مدیریت مهمترین عامل عدم کارایی صنایع در ایران می باشد. علاوه بر این رشد بهره وری مجموع عوامل طی دوره زمانی مورد بررسی در برخی صنایع مثبت و در برخی منفی می باشد. همچنین عوامل موثر بر بهره وری به روش پانل دیتا تخمین زده شد که فقط سهم حقوق و دستمزد در ارزش افزوده هر صنعت و هزینه تحقیق و توسعه معنادار شدند.
محمد حسین پور کاظمی، کیومرث حیدری(۱۳۸۱)در مقاله ای کارایی نیروگاههای حرارتی تولید برق کشور را توسط روش تحلیل پوششی داده ها مورد ارزیابی قرار دادند بدین منظور و با توجه به اینکه نیروگاههای برق هر کشور یکی از مهم ترین عوامل و ضرورتهای رشد و توسعه کشورها است و از طرف دولت بودجه های سنگینی برای احداث و راه اندازی این نیروگاهها اختصاص می یابد و ارزبری بالا و سرمایه بر بودن صنعت برق لزوم ارزیابی صحیح کارایی این واحدها از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد.لذا سوال اصلی پژوهش این است که آیا می توان با ظرفیت فعلی نیروگاههای کشور در صورت استفاده بهینه می توان برق بیشتری تولید کرد ؟ یکی از راه های پاسخ به این مقاله وضعیت کارایی نیروگاههای حرارتی کشور که بیش از ۹۰ درصد برق کشور را تولید می کنند ، مورد بررسی قرار می گیرد.بدین منظور در این پژوهش از روش تحلیل پوششی داده ها استفاده شده و نتایج حاصل نشان می دهد که کارایی با فرض ثابت بودن بازده نسبت به مقیاس ۶۴ درصد و تحت فرض بازده نسبت به مقیاس متغیر ۷۸ درصد می باشد.به عبارتی دیگر با همین وضعیت فعلی و با استفاده بهینه از امکانات در حالت اول می توان ۳۶ درصد و در حالت دوم ۲۲ درصد تولید برق را در کشور بهبود بخشید. از طرف دیگر با دسته بندی نیروگاهها ، نیروگاههای سیکل ترکیبی از نظر کارایی معمولا رتبه های بالا و نیروگاههای گازی رتبه های پایین را کسب کرده اند . یکی از عمده ترین دلایل این موضوع نیز پایین بودن تولید (خروجی) نیروگاههای گازی در مقایسه با نیروگاههای دیگر است.علت اینکه از نیروگاههای گازی در بار پیک استفاده می شود به بالا بودن قیمت تمام شده برق تولیدی در نیروگاههای گازی و امکان ورود و خروج سریع این نیروگاهها به شبکه مزبور بر می گردد. بنابراین از آنجایی که نهاده های نیروی کار و سرمایه برعکس سوخت ، با کاهش فعالیت نیروگاه قابل کاهش نیستند لذا در نیروگاههای گازی معمولا با یک سطح مشخص نهاده ، تولید در سطحی متناسب با آن صورت نمی گیرد و این امر با فرض ثبات سایر عوامل باعث کاهش کارایی نیروگاههای گازی در مقایسه با نیروگاههای بار پایه می شود . همچنین جهت استخراج نتایج کاملتر لازم است در کنار کارایی فنی به مساله هزینه ها و کارایی اقتصادی نیز پرداخته شود ، اما در این مطالعه بنا به دلایلی از جمله عدم شفافیت در تعیین نرخ دقیق نهاده ها و ستاده ها و نبود اطلاعات به این موضوع پرداخته نشده است.
حال نیاز مبرم به انجام پژوهشهای میدانی و تحقیقات دانشگاهی در این خصوص بیش از پیش احساس می شود . نه تنها در شرکت ملی گاز بلکه در شرکتهای آب و برق استانی و ستادی نیز این امر باید مورد توجه مدیران ارشد سازمانها قرار بگیرد . زیرا لازمه بقای هر سازمانی تعامل با ذینفعان به ویژه مصرف کنندگان عمومی و خصوصی می باشد و در مقابل برای هر سازمانی نیز نحوه دریافت مطالبات آن سازمان از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. حال که توسعه روز افزون جوامع صنعتی و اجبار انکارناپذیر برای حرکت همگان با فناوری و اقتصاد جهانی نیازمندی های جدیدی را فراروی اقشار مختلف دانشگاهی قرار داده می توان به از هم گسیختگی اطلاعات انتشار یافته به راحتی پی برد و این موضوع دلیلی جز پیشرفت سریع علم ، تکنولوژی و پیچیدگی های روز افزون آن را نخواهد داشت . امیدوارم این پژوهش و نتایج حاصله برای کسانی که می خواهند در این زمینه پژهش نمایند مفید باشد.
فصل سوم : روش تحقیق
۳ – ۱ مقدمه
مطالب فصل دوم مجموعه ای از مبانی نظری و تجربی بیان شده و پیشینه تحقیق درباره ی عوامل موثر بر میزان کارایی وصول مطالبات بخش های تابعه شرکت گاز استان اردبیل بوده ؛ که سعی برآن بود تا با پرداختن به تمام جوانب موضوع، منابع علمی کافی برای اظهار نظر در خصوص شیوه پژوهش حاضر فراهم گردد. فصل حاضر به روش تحقیق اختصاص دارد . در این راستا ابتدا نوع تحقیق بیان می گردد. سپس به تشریح مدل پژوهش و فرضیه های تحقیق میپردازیم.در ادامه با توصیف جامعه آماری، روش تحقیق و ابزار جمع آوری داده ها تعیین خواهد شد. بخش های بعدی این فصل به بیان روش تجزیه و تحلیل داده ها اختصاص دارد.
۳-۲ نوع تحقیق
تقسیم بندی تحقیق بر مبنای هدف و روش تجزیه و تحلیل از نظر مولفان مختلف کتب روش تحقیق، متفاوت است. تقسیم بندی تحقیق حاضر بر مبنای هدف از نوع تحقیقات کاربردی انجام می شود. در پژوهش حاضر که اطلاعات آن از نوع میدانی می باشد، با مرور ادبیات موضوع ابتدا به بررسی و شناسایی ورودی ها و خروجی های مدل پرداخته و اثر این متغیرها بر روی میزان کارایی بخش های تابعه شرکت گاز استان اردبیل از لحاظ وصول مطالبات گاز بهاء مصرفی مشترکین پرداخته و فرضیه ها را بیان می نماییم.
۳-۳ مدل تحقیق
پس از مطالعه پیشینه موضوع تحقیق در ادبیات داخلی که به تفصیل در فصل دوم بیان شد، شاخص درآمد سالانه خانوار ، شاخص فرهنگی جامعه ، شاخص نیروی انسانی و ماشین آلات و میانگین دمای هوای ناحیه به عنوان ورودی های سیستم ارزیابی کارایی وصول مطالبات و نسبت مبالغ فیش های واریزی به مبالغ فیش های صادره و نسبت تعداد فیش های واریزی به تعداد فیش های صادره به عنوان خروجی سیستم ارزیابی کارایی وصول مطالبات در این تحقیق انتخاب شده اند، که ورودی ها و خروجی های مدل ارزیابی کارایی متغیر مستقل و کارایی واحدها و ضرایب وزنی ورودی ها و خروجی های مدل به عنوان متغیر وابسته می باشند.
نمودار ۳-۱ چارچوب مفهومی مدل پژوهش
نسبت مبالغ واریزی به صادره
درآمد سالیانه خانوار
شاخص فرهنگی ناحیه
مدل DEA برای ارزیابی کارایی
نیروی انسانی و ماشین آلات
تعداد فیش های واریزی به صادره
میانگین دمای ناحیه
۳-۴ فرضیه های تحقیق
میزان مصرف، نوع اقلیم بندی نواحی مختلف، میزان تجهیزات مثل ماشین آلات و امکانات مورد نیاز برای وصول مطالبات و … آب و هوای منطقه، رعایت الگوی مصرف(مصرف به مقدار مجاز طبق استاندارد شرکت ملی گاز برای مصارف خانگی ، تجاری و صنعتی)،میزان درآمدخانوار، فرهنگ جامعه ، تعداد نیروی انسانی شاغل در بخش وصول مطالبات در هر ناحیه و تعداد مشترکین گاز طبیعی در پرداخت قبوض گاز توسط مشترکین موثر است.
تعداد قبوض پرداخت شده توسط مشترکین گاز طبیعی،مبلغ پرداخت شده بابت مصرف گاز طبیعی توسط مشترکین جزء خروجی های سیستم می باشند.
افزایش بهره وری و کارایی وصول مطالبات در افزایش تعداد مشترکین و مناطق تحت پوشش گاز و نیز افزایش کیفیت خدمات موثر است.
افزایش پاداش بهره وری و حق الکشف در افزایش وصول مطالبات انگیزه اصلی کارکنان در وصول مطالبات می باشد.
۳-۵ متغیرهای تحقیق
۳ – ۵ – ۱ متغیرهای مستقل
متغیر مستقل ، شرایط یا خصایصی هستند که محقق در عمل آنها را برای اثبات ارتباطشان با پدیده مورد مشاهده دستکاری می کند تا تاثیرش را بر روی متغیرهای دیگر مشاهده کند(بست،۸۴،۱۳۷۲) در این تحقیق درآمد خانوار، فرهنگ جامعه و شرایط دمایی، نیروی انسانی موجود برای وصول مطالبات ، مبلغ گازبهای صادر شده ، ماشین آلات ،مبلغ گازبهای واریز شده و تعداد قبض های واریز شده متغیرهای مستقل هستند.
۳ – ۵ – ۲ متغیرهای وابسته
متغیر وابسته ،متغیری است که هدف محقق تشریح یا پیش بینی تغییر پذیری در آن است،به عبارت دیگر ، آن یک متغیر اصلی است که بصورت یک مسئله حیاتی برای تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد. با تجزیه و تحلیل متغیر وابسته و شناسایی عوامل موثر بر آن ، می توان پاسخها یا راه حلهایی را برای مساله شناخت. متغیر وابسته همواره تحت تاثیر متغیر مستقل قرار می گیرد. در تحقیق حاضر کارایی بخش های تابعه شرکت گاز استان اردبیل و ضریب وزنی ورودی ها و خروجی های مدل تحلیل پوششی داده ها متغیرهای وابسته هستند.
۳-۶ تاریخچه تحلیل پوششی داده ها
شاید هنگامی که در حدود پنجاه سال پیش فارل[۵۷] سنگ بنای اولیه تکنیک تحلیل پوششی داده ها[۵۸] را گذاشت , خودش هم فکر نمی کرد که در کمتر از نیم قرن این بحث پیشرفتی کند که در بیشتر شاخه های علوم, از ریاضیات گرفته تا علوم مهندسی و مدیریت و اقتصاد و غیره بعنوان یک تکنیک کارا در تحلیل عملکرد واحدهای تصمیم گیری مطرح شود. از زمان شروع بحث اصلی تحلیل پوششی داده ها در سال ۱۹۷۸ توسط چارنز, کوپر و رودز تاکنون, صدها مقاله در این خصوص در جهان ارائه شده است . و مدل های مختلف و متنوعی برای اندازه گیری کارایی واحدهای تصمیم گیری به وجود آمده است. و در این زمینه باید از پروفسور ون دی پن[۵۹] و پروفسور بیزلی[۶۰] و پروفسور سیفورد[۶۱] بعنوان پیشروان ارزیابی کارایی در جهان نام برد . در ایران نیز اصلی ترین کارها در این زمینه توسط دکتر علیرضایی و دکتر جهانشاهلو انجام شده است.در حال حاضر بیش از دو هزار و پانصد مقاله در خصوص مدل های متنوع این بحث ارائه شده است. ده ها کتاب در این خصوص نوشته شده , چندین نرم افزار مرتبط طراحی و تهیه گردیده , و سمینارهای متعدد جهانی, منطقه ای و ملی در زمینه تحلیل پوششی داده ها برگزار شده است همچنین صدها پایان نامه و رساله در مقاطع فوق لیسانس و دکتری , این تکنیک را از نظر بنیادی و کاربردی توسعه داده است.
تحلیل پوششی دادهها، یک روش برنامهریزی ریاضی، برای ارزیابی کارایی واحدهای تصمیمگیرندهای( DMUs)که چندین ورودی و چندین خروجی دارند. اندازهگیری کارایی به دلیل اهمیت آن در ارزیابی عملکرد یک شرکت یا سازمان همواره مورد توجه محققین فرار داشته است. در سال ۱۹۵۷، فارل با استفاه از روشی همانند اندازهگیری کارایی در مباحث مهندسی، به اندازهگیری کارایی برای واحد تولیدی اقدام کرد. موردی که فارل برای اندازهگیری کارایی مد نظر قرار داد، شامل یک ورودی و یک خروجی بود. چارنز، کوپر و رودز دیدگاه فارل را توسه دادند والگویی را ارئه کردند که توانایی اندازهگیری کارایی به چندین ورودی و خروجی را داشت.این الگو، تحت عنوان تحلیل پوششی دادهها، نام گرفت و اول بار، در رساله دکترای، ادوارد رودز و به راهنمایی کوپر تحت عنوان ارزیابی پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مدارس ملی آمریکا در سال ۱۹۷۶ در دانشگاه کارنگی[۶۲] مورد استفاده قرار گرفت.(مهرگان۱۳۸۳)
از آنجا که این الگو توسط چارنز, کوپر و رودز ارائه گردید و در سال ۱۹۷۸ در مقاله ای با عنوان اندازه گیری کارایی واحدهای تصمیم گیرنده ، ارائه شد.(چارنز ۱۹۷۸). نام مدل از حروف اول نام سه فرد یاد شده تشکیل است به الگوی CCR معروف گردید.
این تکنیک یک روش مبتنی بر تجربه میباشد که نیازی به مفروضات و محدودیتهای سنتی سنجش کارایی ندارد از زمان معرفی، این روش بطور گسترده در تمام سازمانها اعم از انتفاعی و غیرانتفاعی و… استفاده شده
است اگر یک واحد تصمیمگیری تنها دارای یک نهاده و یک ستاده باشد کارایی این واحدها از طریق تقسیم ستاده به نهاده بدست میآید در حالتی هم که نهاده و ستادههای چندگانه وجود داشته باشد. در صورت وجود
قیمت (ارزش) هر یک از نهادها و ستادهها میتوان از طریق تقسیم مجموع وزنی ستادهها به مجموع وزنی نهادها کارایی را مشخص کرد.
۳-۷ تعریف تحلیل پوششی داده ها:
یکی از شاخه های مهم علم تحقیق در عملیات تحلیل پوششی داده ها (DEA)است که یک روش غیرپارامتری برای ارزیابی کارایی و یا محاسبه بهره وری تعداد متناهی از واحدهای تصمیم گیرنده متجانس در حالت چند ورودی و چند خروجی است. در این روش نیازی به تعیین شکل صریح تابع تولید نیست و از برنامه ریزی خطی برای ساختن یک سطح قطعه- قطعه خطی (یا مرز) برای پوشاندن (نام تحلیل پوششی داده ها از این ویژگی منشأ گرفته است) تمام داده ها استفاده می شود و سپس کارایی هر یک از واحدهای تصمیم گیرنده نسبت به این مرز محاسبه می شود. مرز به دست آمده همان مرز کارآیی است که نقاط واقع بر آن نقاط کارآ هستند. سایر واحدها که در داخل سطح پوششی قرار می گیرند ناکارآ هستند و با یکی از تصاویر خود بر روی سطح پوششی مقایسه می شود که نحوه تصویر شدن واحدهای ناکارآ بر روی مرز در مدلهای مختلف و بسته به ماهیت مدل متفاوت است.
این روش بر پایه کار اقتصاددانی به نام فارل است که پایه گذار روش های غیرپارامتری در ارزیابی کارایی و محاسبه بهره وری واحدهای تصمیمگیرنده است. او در سال ۱۹۵۷، اولین روش غیر پارامتری جهت تعیین کارایی را در حالت دو ورودی و یک خروجی ارائه نمود و روش پوسته محدب قطعه- قطعه خطی برای تقریب مرز را ارائه کرد. برای تعیین اندازه کارایی واحدهای تصمیم گیرنده، فارل پیشنهاد کرد که ابتدا بایستی یک مرز کارای مفروض را مشخص کرد و سپس فاصله از مرز کارا را به عنوان یک اندازه ناکارایی تعبیر نمود. وی به جای برآورد تابع تولید، مرز کارای قطعه- قطعه خطی را با اعمال فرض های زیر بااستفاده از تبدیل یک به یک بدست آورد:
-
- شیب پارهخط ها، منفی یا صفراست.
- هیچ واحدی بین مرز و مبدا قرار نمیگیرد. به عبارت دیگر تمام نقاط مشاهده شده در سمتی از مرز قرار میگیرند که مبدا در آن واقع نباشد.
در طرفی از دیوار درگاه شرقی تالار مرکزی نقش داریوش حجاری شده که بر تخت نشسته و با حالتی مظفرانه آماده ورود به تالار تخت سلطنتی است جائی که مهمانان و نمایندگان مستعمرات همه در این تالار جمع شده در انتظار ورود شاهنشاه می باشند .
تخت سلطنتی بر روی صفه چهار پایه ای قرار دارد که به وسیله بیست و هشت تن افرادی که هیکل آنها به صورت ریزه کاری حجاری شده حمل می شود اینان هر یک نماینده ناحیه ای از مستعمرات شاهنشاهی اند و ولیعهد خشایارشا در پشت تخت شاهنشاه ایستاده است . بالاتر از این نقش تصویر حجاری شده اهورامزدا که حافظ شاهنشاه است دیده می شود .
چنین به نظر می رسد که در تمام مراسم تشریفاتی شاهنشاه و ولیعهد را بر روی تختی که توسط نمایندگان مناطق مختلف شاهنشاهی حمل می شده است می بردند .
برخلاف حالت عادی و غیر رسمی که اعیان زادگان پارسی و مادی دارند حالت فرستادگان کشورهای تابع به نظر رسمی و مقید می آید . ولی هر گروهی از نمایندگان را یک تن اعیان زاده ایرانی هدایت می کند و برای اطمینان خاطر و ابراز دوستی محترمانه دست خود را بر شانه سرکرده گروه گذارده است .[۱۳۵]
در نوشته های بیستون داریوش فهرست توابع شاهنشاهی را بیست و سه منطقه ذکر کرده ولی خشایارشا فهرست را به سی و یک منطقه رسانیده است در نوشته های پله های آپادانا در تخت جمشید نام بیست و سه ناحیه نقر شده ولی نام ها با آنچه در بیستون به چشم می خورد تفاوت دارند .
از مدارکی که در دست است محتویات خزانه بر ما روشن می شود ولی از روی تصویرها می توان گفت که بسیاری از هدایا به صورت مواد خام بوده که می شود وجود پارچه ، ادویه ، عاج و پوست های مختلف را در نظر آورد .
پیکر اشخاص یا اجسام حالت مدور و ظرافت خاصی به خود گرفته که مختص حجاری هخامنشی بوده و یا حجاری های سطح آشوری فرق داشته و حالت برجسته او مجسمه سازی مصری را هم نداشته است .
و در حجاری های هخامنشی وقتی که پرده یا پارچه ای ساخته شده باشد بیننده وجود آن را درک می کند زیرا در زیر پارچه لباس برجستگی و حالت عضلات اشخاص کاملاً مشهود است .
حجاری های سنگی شرق نزدیک اصولاً برجستگی نداشته و بیشتر شکل های مسطح دارد و حجاری سه بعدی که با موفقیت انجام گرفته مربوط به عاج کاری فینیقی های نواحی شمال سوریه بوده که در قرن هشتم قبل از میلاد ساخته شده است .
با اینکه آسوری ها و عاج سازان در تخت جمشید عده زیادتری را تشکیل می داده اند ولی نباید حجاری های تخت جمشید را برابر با حجاری بین النهرین بدانیم . بلکه باید آن را سبکی نوین دانست که هنرهای جزئی تر مثل عاج تراشی در آن نفوذ داشته اند .
عقیده اکثر باستان شناسان بر این است که در حجاری های تخت جمشید آنجا که پرده و یا پارچه را نمایش می دهد از روی سبکی تقلید شده که در هنر از بین رفته قرن ششم ق.م یونان رواج داشته است .
سبک دیگری از کار هخامنشی که صورت تازه به هنرهای باستانی می دهد صیقلی کردن سطح حجاری ها بوده است . [۱۳۶]
در اینجا هیئت های نمایندگی با شادی و آزادی پیش می روند و نشانی از مغلوبیت و اجبار دیده نمی شود . نمایندگان در مقام مردان آزاد حتی اسلحه ی خود را همراه دارند . پرداخت صحنه ی نگاره کاملاً نو است و نمایندگان ملل به صورت میهمان تصویر شده اند . آرایش و پرداخت حجاری ها حکایت از برنامه ی کاملاً سنجیده ی شاه دارد . هر مدعوی که از پلکان بالا می رود ناگزیر است از برابر صف نمایندگان همه ی خلق های شاهنشاهی و در انتها از مقابل نگاره ی شاه که در مرکز پلکان بر تخت نشسته ، بگذرد . در این حال احساس مدعو این است که خود یکی از افراد صف حاملان هدیه برای شاه است .[۱۳۷]
بر بدنه سمت چپ در سه ردیف ۲۳ مجلس نمایندگان کشورها و استان های مختلف شاهنشاهی هخامنشی به راهنمایی یک نفر مادی با پارسی در حالی که پیشکشی و مالیات و فرآورده های کشور خود را در دست دارند به چشم می خورد . نمایندگان شوش ، سلاح و شیرها را با خود می آورند . ارمنی ها ظروف طلا و نقره و اسب همراه دارند . بابلی ها جام ها و پارچه های زربفت و گاومیش . نمایندگان مردم لیدی که جواهرسازان مشهوری بودند اشیا فلزی و اسب ها . گوسفندان و طاقه های پارچه و نمایندگان مردم کاپادوکیه و فریژیها اسب و طاقه های زرین و سکاها نیز خود اسب و جواهرات و جبه ها و نمایندگان هندوستان سلاح ها و قاطرها به عنوان هدایا برای شاهنشاه هخامنشی می آورند . هر دسته از دسته ی دیگر به وسیله درختی مجزا شده که مانند درختان دیگری که روی حاشیه کنار پله ها نقش شده اند درخت سرو می باشد . نکته قابل توجه در حجاری های پلکان نمایش حرکت انسان است که مانند عبارتی منظم و موزون می باشد . واحد این وزن فضایی است که توسط یک نفر اشغال شده و هر تصویر این واحد مراعات شده و تناسب از دست نرفته است . البته اگر تصاویر انسان ها با حیوانات مقایسه شود از تحرک کمتری برخوردار بوده و معمولاً به سبک آن زمان به صورت نیمرخ حجاری شده اند .[۱۳۸]
سطح سمت جنوبی پلکان ها به سه ردیف افقی تقسیم شده است . که در هر یک از آنها نمایندگانی از یک ایالت یا قوم یا زیر فرمان ایرانیان بر روی سنگ حجاری شده است . هر گروه از سه تا نه نفر نماینده در لباس های بومی تشکیل شده است که در جلوی هر کدام یک راهنمای پارسی یا مادی قرار دارد که آنان را نزد شاه می برد . می توان حدس زد که این گروه ها بر اساس سنتی کهن برای تبریک نوروز به پایتخت آمده بودند و هر کدام به ترتیبی معین نزد شاه می رفتند و با هدایایی به نزد شاه می رفتند .[۱۳۹]
اقوام همگی لباس های محلی خود را پوشیده اند و هر یک هدایای مختلفی از اشیای واقعاً با ارزش یا اشیایی خارجی یا اقلامی از منطقه خود را به ارمغان آورده اند . به عنوان مثال عیلامی ها ، شیرها و اسلحه هایی با خود آورده اند لودی ها دستبند و ظروف فلزی گران قیمت و یک ارابه با ساز و برگ و مادها پارچه دستبند و یک شمشیر کوتاه خنجر مانند ( به پارسی ، آکیناکس) و ظروف متعدد به همراه دارند . مادها لباس مرسوم خود را که یک پیراهن بلند تا زانو است و شلوار تنگ و کلاهی که روی گوشها و گردن را می پوشاند به تن دارند . در جای دیگر روی نقش برجسته های آپادانا یک کندیز ( به زبان پارسی به معنای کت با آستین های بلند) که از روی شانه ها بسته می شدند به لباس آنها اضافه شده است این لباس را با لباس متداول پارسی ها که یک لباس بلند چین دار بوده فرق دارد . پشت سر شاه نگهبانان و محافظان او ایستاده اند .[۱۴۰]
بخش دوم
۴-۲- اسامی اقوام هدیه آورنده در حجاری :
تشخیص ملیت آنها از روی نوع و شکل جامه ای که پوشیده اند و هدایایی که می آورند و یا از روی آرایش موی آنها و یا ترتیب و جای قرار گرفتنشان ، ممکن شده است و در اغلب موارد راهنمای اصلی در شناخت جامه و اسلحه افراد ، نوشته های مورخان کهن – به ویژه هرودوت و نقوش اورنگ بر آن روی آرامگاه های هخامنشی – که توسط پهلو نبشته های میخی مشخص شده اند – بوده است .
شناختن این گروه ها در اثر مساعی جمعی از دانشمندان ، به ویژه « هرتسفلد » « گرلدوالزر» « والتر هینتس» ، « اشمیت » میسر بوده است . شمارش این گروه ها را از بالای پلکان و رو به طرف غرب آغاز می کنند .
مادها ، شش نفر بوده اند و اسب ، جامه و ظروف می آورده اند .
خوزیان ، شش نفر بوده اند و کمان و خنجر و ماده شیر و چند توله شیر می آورده اند .
ارمنی ها ، پنج نفر بوده اند و جامه و ظروف می آورده اند .
هراتی ها ، پنج نفر بوده اند و پوست ، ظروف و شتر دو کوهانه می آورده اند .
بابلی ها ، شش نفر بوده اند و ظروف و جامه و یک گاومیش می آورده اند .
لودیه ای ها ، شش نفر بوده اند و ظروف و یاره و یک ارابه دو اسبه سواری می آورده اند .
رخجی های افغانستان پنج نفر بوده اند و شتر ، پوست جانور وحشی و ظروف می آورده اند .
آشوری های بین النهرین ، هفت نفر بوده اند و ظرف ، گوسفند ، جامه و مشک می آورده اند .
کاپادوکیه ای ها ، پنج نفر بوده اند و اسب و ردای مادی می آورده اند .
مصری ها ، شش نفر بوده اند و گاو نر و جامه می آورده اند .
سکائیان تیز خود ، شش نفر بوده اند و اسب یاره و جامه می آورده اند .
ایونیه ای ها ، هشت نفر بوده اند و ظروف و پشم و مواد بافتنی می آورده اند .
بلخیان ، پنج نفر بوده اند و شتر دو کوهانه ، پوست جانور وحشی و ظرف می آورده اند .
گنداریان دره کابل ، شش نفر بوده اند و گاومیش ، سپر گرد و نیزه ای آرایشی می آورده اند .
پارثوی ها ( خراسانیان کهن) ، پنج نفر بوده اند و شتر و کاسه و پیاله می آورده اند .
اسه گرتیه ای ها (ساگارتیان کنار ماد) ، شش نفر بوده اند و اسب و جامه می آورده اند .
سکاهای هوم پرست ، شش نفر بوده اند و یاره ، خنجر و تبرزین و اسب می آورده اند .
هندوان ، شش نفر بوده اند و تبرزین ، گورخر و کیسه های مملو از ادویه (؟) می آورده اند .
سکائیان اروپائی (تراکیه ای ) چهار نفر بوده اند و اسب و سپر و نیزه می آورده اند .
تازیان ناحیه اردن و فلسطین ، چهار نفرند و جمازه و عبا می آورده اند .
زرنگیان (؟) ، چهار نفر بوده اند و سپر گرد و نیزه و گاو نر می آورده اند .
لیبی ها سه نفر بوده اند و غزال آفریقایی و ارابه دو اسبه سواری
حبشیان سه نفر بوده اند ظرف در دار ، عاج فیل و نوعی حیوان احتمالاً زرافه همراه دارند .[۱۴۱]
هر یک از بیست و سه هیئت نمایندگی به وسیله یک معرف درباری یا حاجبی ( پرده داری ) که به نشانه وظیفه اش چوبی در دست دارد ، راهنمائی می شوند .
هر یک از رهبران هیئت های نمایندگی ، به وسیله حاجبی که دستش را به دست گرفته ، به وضعی پدرانه و یاورانه به درون هدایت می شود ، گفتی که این حاجب می خواست امر بار یافتن به پیشگاه همایونی را بر وی آسان گرداند .
حاجبان به تناوب جامه پارسی و مادی به تن دارند :
کلاه حاجبان پارسی ، که مناسب با لباسشان ، باز ایلامی می نماید ، یک تیار افراشته ایست که به افسر شاهی نقوش بار عام شباهت دارد .
نمایندگان هدیه پرداز در نقش برجسته ، از دید نیمرخ نمایان شده اند ، تنها چند تن از ایشان بالا تنه شان از روبرو دیده می شود .
بزرگترین هیئت نمایندگی متعلق به نقش برجسته شماره یک است و دلالت بر اهمیت استان ماد که در میان سه سرزمین اصلی شاهنشاهی از همه بزرگتر به شمار می رفت ، دارد .[۱۴۲]
در دو طرف نقش هر یک نفر تصویر درخت های جوان سرو به نظر می رسد که مانند سروهای زمین مسطح پایین بوده اند و داریوش در مدخل که مهمان وارد می شدند ، کاشته بوده است بر دیوار پله کان های شرقی آپادانا که نوشته آن حاکی از این است که به دست خشایارشا به اتمام رسیده ، عین نقوشی که بر پله های شمالی است تکرار شده با این تفاوت که جانب دیگر هیکل اشخاص را نشان می دهد یعنی هم زمان با آنهایی که از پله های شمالی بالا می آیند ، اینها در مقابل از پله های شرقی صعود می کنند .