مدل های داده کاوی
ماشین بردار پشتیبان
درخت تصمیم
شبکه های عصبی
خروجی مدل ها
تأیید/ اعتبار مدل ها
پالایش داده
تجسم داده (نمودار ،گراف و…)
قلمرو تحقیق
قلمرو تحقیق از لحاظ زمانی، مکانی و موضوعی به شرح ذیل است :
ـ قلمرو موضوعی تحقیق: هدف اساسی تحقیق طراحی مدلی و سنجش اعتبار مشتریان بانکی با بهره گرفتن از تکنیکهای داده کاوی میباشد، لیکن به منظور پیاده سازی مدل سعی گردید یکی از بانکهای کشور انتخاب و از بین آنها تعدادی به عنوان نمونه انتخاب گردد و از اطلاعات مشتریان اعتباری آنها استفاده شود.
ـ قلمرو مکانی تحقیق: از نظر مکانی میتوان شامل مشتریان اعتباری بانک ملی استان تهران قلمداد نمود.
ـ قلمرو زمانی تحقیق: از نظر زمانی نیز دادههای مورد استفاده برای طراحی مدل مربوط به مشتریانی میباشند که برای ادامه فعالیت خود از ابتدای سال ۱۳۸۹ تا اواخر سال ۱۳۹۰ اقدام به دریافت اعتبار نمودهاند.
جامعه آماری و تعیین حجم نمونه
با توجه به اینکه هدف تحقیق اعتبارسنجی مشتریان می باشد ، در این پژوهش جامعه آماری شامل شرکت های وام گیرنده که در شعبات بانک ملی استان تهران در طی سال های ۸۹ و ۹۰ از این بانک، تسهیلات دریافت کرده و اصل و سود آن را با بانک ها عودت داده یا نداده اند، می باشند. دلیل انتخاب واحدهای اقتصادی به عنوان جامعه آماری، در دسترس بودن داده های مالی موثق و حسابرسی شده ی آنها می باشد.
جامعه آماری متشکل از مشتریان خوش حساب (ریسک اعتباری کمتر) و مشتریان بدحساب (ریسک اعتباری بالا) می باشد.
با توجه به اینکه دسترسی به کل داده های بانک امکان پذیر نبوده و بنا بر اظهارات مدیران بانک مورد مطالعه، داده ها به صورت پراکنده و غیر منسجم در اختیار شعبات می باشد، بنابراین بر اساس یک نمونه گیری تصادفی و روش کوکران با حجم جامعه محدود در خصوص این جامعه آماری، تعداد ۳۴۵ مشتری انتخاب گردید که از این تعداد فقط ۳۰۰ پروند واجد شرایط بودند.
مسئله ای که درباره ی این مشتریان وجود داشت عدم وجود صورتهای مالی در پرونده آنها بود.
ابزار گردآوری اطلاعات
روش گردآوری داده ها به صورت “مشاهده” و هم از طریق “مصاحبه” بوده است. بدین صورت که برای دستیابی به اطلاعات شرکت ها از انواع پایگاه داده های موجود در بانک مانند پرونده ها و سیستم های کامپیوتری و همچنین استفاده از پایگاه قوانین بانک در ارتباط با ارزیابی وضعیت مالی شرکت ها از روش مشاهده و ثبت اطلاعات مورد نیاز در چک لیست استفاده شده است. ضمناً در ارتباط با مؤلفه های با اهمیت که در قوانین بانک در نظر گرفته نشده از مصاحبه با کارشناسان و کارکنان استفاده شده است.
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
در این تحقیق پس از جمع آوری داده های شرکت های دریافت کننده تسهیلات بانک مورد نظر از پایگاه داده مربوطه و پس از آن، پالایش داده ها، به شناسایی متغیرهای تأثیرگذار در ارزیابی وضعیت مالی شرکت ها پرداخته که این کار از طریق مصاحبه با کارشناسان و مستندات علمی، انجام می شود. بعد از این مرحله برای تمامی مشتریان نمونه انتخاب شده، با توجه به تعریفی که از خوش- حساب یا بدحساب بودن شرکت ها بر اساس وضعیت مالی ارزیابی شده توسط صورت های مالی وجود دارد، یک برچسب مربوط به آن بخش (طبقه) با همان تعریف در نظر می گیریم.
در مرحله بعد با بهره گرفتن از تکنیک های داده کاوی مورد نظر و با کمک نرم افزارهای مربوطه، شرکتها را بر اساس ویژگی های شان و اطلاعات صورتهای مالی آنها ارزیابی می نماییم بعد با تسهیلات اعطاء شده تطبیق می دهیم تا میزان تفاوت در تصمیم گیری در اعطای تسهیلات توسط بانک ها مشخص شود که در نهایت این مدل جهت تصمیم گیری راجع به اعطاء یا عدم اعطای تسهیلات استفاده خواهد شد.
برای ساخت مدل لازم است ابتدا تکنیک مدل سازی و نرم افزارهای لازم برای اعمال تکنیک ها انتخاب شود. برای اعمال تکنیک ها در تحقیق حاضر از نرم افزارهای Microsoft SQL Server V 2008 وMicrosoft Excel V 2007 و SPSS Clementine V 12 استفاده شده است.
تعاریف عملیاتی متغیرها و واژه های کلیدی
نسبت های مالی- ریسک اعتباری- داده کاوی- ماشین بردار پشتیبان- درخت تصمیم- شبکه عصبی
۱-۱۵-۱: نسبت های مالی
در ادامه برخی از نسبتهای مالی مهم تشریح شده است :
نسبت های سودآوری : این نسبت ها میزان سودآوری بنگاه را نشان می دهند. سودآوری بالاتر ارزش حقوق صاحبان سهام را افزایش می دهد و در میان تمامی عوامل بالقوه مرتبط با ریسک مهمتر هستند. توانایی تحصیل سود و بازده کافی، معیار نهایی از سلامت مالی و کارآیی مدیریت بنگاه است. سرمایه گذاران مایل به سرمایه گذاری در شرکتهای کم بازده نیستند و اعتباردهندگان نیز به این گونه شرکت ها علاقه ای ندارند، چرا که ممکن است طلب آنها وصول نشود. مطالعات تجربی گذشته نشان داده است احتمال اینکه شرکتی که سودآور نیست، به عبارتی نسبت بدهی به سرمایه بالایی دارد و با مشکل نقدینگی روبرو است، ورشکست شود زیاد است. که مهمترین این نسبتها عبارتند از :
نسبت بازده دارایی : این نسبت از تقسیم سود خالص بر جمع دارایی ها بدست می آید.
برخی تحلیل گران این نسبت را شاخص نهایی برای تشخیص کفایت و کارآیی مدیریت در اداره امور واحد تجاری می دانند. نسبت مزبور بازده هایی است که شرکت برای کلیه سرمایه گذاران و اعتباردهندگان تحصیل کرده است.
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام : این نسبت از تقسیم سود خالص بر حقوق صاحبان سهام بدست می آید.
صاحبان سهام واحد تجاری این نسبت را مهم تر از سایر نسبتها می دانند. زیرا نتیجه هایی را که از سرمایه گذاری آنان بدست آمده است را نشان می دهد.
نسبت بازده فروش : این نسبت از تقسیم سود خالص بر فروش خالص بدست می آید.
این نسبت نشان می دهد از هر یک ریال فروش چه مقدار سود (بر حسب درصد) تحصیل شده است.
نسبتهای اهرمی : تأمین نیازهای مالی از طریق ایجاد بدهی را نشان می دهد. در واقع این نسبت ها تعیین می کنند که شرکت تا چه حد نیازهای مالی خود را از منابع دیگران تأمین نموده است. که مهمترین این نسبتها عبارتند از :
نسبت بدهی : این نسبت از تقسیم جمع بدهی ها به جمع دارایی ها بدست می آید.
بطور کلی اعتباردهندگان نسبت بدهی نسبتاً کم را ترجیح می دهند. نسبت بدهی زیاد معمولاً به معنای این است که شرکت برای تأمین منابع مورد نیاز ناگزیر از استفاده تسهیلات بیشتری شده است.
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام : این نسبت از تقسیم کل بدهی ها به حقوق صاحبان سهام بدست می آید.
نسبت فوق نشان می دهد جمع بدهی ها اعم از جاری و بلند مدت چه نسبتی با حقوق صاحبان سهام دارد و یا به عبارت دیگر از لحاظ مالکیت چه رابطه ای بین طلبکاران و سهامداران وجود دارد. طبعاً هر چه این نسبت بزرگتر باشد طلبکاران کمتری خواهند داشت.
نسبت های نقدینگی : این نسبت ها توانایی بنگاه در رویارویی با تعهدات کوتاه مدت یا جاری را ارزیابی می کنند. تحلیل نقدینگی اهمیت ویژه ای برای اعتباردهندگان دارد زیرا نقدینگی ضعیف منجر به ناتوانی بنگاه در پرداخت به موقع اصل و بهره بدهی ها می شود. که مهمترین این نسبتها عبارتند از :
نسبت جاری : این نسبت از تقسیم دارایی های جاری بر بدهی های جاری بدست می آید.
این نسبت متداول ترین وسیله برای اندازه گیری قدرت پرداخت بدهی های کوتاه مدت است. زیرا از طریق آن میتوان پی برد دارایی هایی که در طول سال مالی به پول نقد تبدیل می گردند چند برابر بدهی هایی است که در طول سال مالی سررسید آنها فرا خواهند رسید.
بطور کلی می توان گفت هر قدر نسبت جاری بزرگتر باشد بستانکاران تأمین بیشتری خواهند داشت زیرا چنانچه بر دارایی جاری صدمه و لطمه ای نیز وارد شود باز شرکت می تواند پاسخگوی طلبکاران باشد. ولی باید توجه شود بزرگ بودن بیش از حد این نسبت نشانه این است که از داراییهای جاری به خوبی استفاده نمی شود و یا از منابع اعتباری کوتاه مدت کم استفاده می شود.