کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



 



انسان نمی‏تواند آزادی مطلق کسب کند؛ چراکه تفکّر اجتماعی انسان موجب می‏شود که متفکر، اوصاف فردی را جدای از اوصاف اجتماعی به حساب نیاورد، بلکه بداند صلاح فرد، همان صلاح جامعه است و فساد فرد، همان فساد اجتماع و این البته مخالف با عقیده به دو مکتب اصالت فرد یا اصالت جامعه در جهان غرب است.
آزادی مطلق از آن خداست و انسان نمی‏تواند آزادی کامل به دست آورد. موجود محدود، هیچ چیز آن نمی‏تواند نامحدود باشد. بنابراین، همان‏گونه که اشاره شد، انسان ناگزیراست مطیع قوانین اجتماعی باشد.
دانلود پایان نامه
از آنجایی که اسلام قانون خود را بر اساس توحید و اخلاق اسلامی بنا نهاده و هر امر کوچک و بزرگ را در زندگی فردی و اجتماعی انسان مورد توجه قرار داده است، هیچ چیزی وابستگی متقابل و یا یک‏سویه به انسان ندارد، مگر آنکه شرع مقدّس اسلام، مستقیم و یا غیرمستقیم در آنجا حضور دارد.
از این‏رو، اولاً، این آزادی برای انسان صاحب اندیشه و خرد پسندیده و مقبول است و ثانیا، همو درک می‏کند که آزادی به معنای مطلق و به معنایی که عمدتا در غرب و در مکاتب بشری مورد نظر است، هرگز با سعادت و سلامت فرد و جامعه سازگار نیست.
آزادی در چهارچوب اسلام که ما موظف به پاس‏داری از آن هستیم، ایمان دینی و تقوای الهی است که ضامن حفظ و صیانت انسان و و مانع از افراط و تفریط اوست. آزادی بدین معنا و در چارچوب شرع مقدّس، علاوه بر صیانت از حقوق مادی، حقوق معنوی او را نیز رعایت و حفظ می‏کند. انسان را در قبال همنوعان و حتی سایر جمادات و حیوانات مسئول برمی‏شمرد، آنچنان‏که انسان در برابر آزار و اذیت سایر موجودات، مجرم و شایسته عقاب است و در برابر خیر و نیکی به آنها لایق پاداش.
برای نیل به این هدف مقدس، همه انسان‏ها در مقابل حفظ سلامت جامعه و در جهت تلاش برای تعالی و تکامل فضایل معنوی در جامعه و افراد مسئول هستند و مسئولیت هر کس در حیطه توان و نیز موقعیت اوست. یکی از مهم‏ترین دلایل تشریع احکامی مانند روزه، خمس، زکات، حج، نمازهای جماعت و غیره همین نقشِ تربیتی، اجتماعی آنها و یادآوری مسئولیت همه انسان‏ها در قبال اجتماع است.[۱۳۶]
از منظر قرآن، مهم‏ترین عامل از بین رفتن اقوام و ملل گوناگون، سوء استفاده از قدرت و نعمت آزادی است. ملت‏ها و مردمی که در اوج نعمت از فرمان الهی سرپیچی نموده و قانون خداوند را نادیده گیرند، و مرتکب زیان‏کاری، بی‏عدالتی و بیدادگری، فسق و فجور شوند، دچار عذاب الهی خواهند شد. این وعده الهی است.[۱۳۷]
با عقل، خرد، وجدان و احساس باید پذیرفت که آزادی انسان مشروط و محدود است. بنابراین، هیچ کس نمی‏تواند مدعی شود که آزادی انسان مطلق است. محدودیت آزادی هم قانون است. حد آزادی در غرب و جوامع غیر دینی، جایی است که به منافع مادّی، جسمی و حیاتی سایر افراد آسیبی نرسد. اما دین و آخرت و سعادت انسان در این جوامع مفهوم و معنایی ندارد.
از منظر اسلام، محدوده آزادی تا جایی است که منافع مادّی، جسمی، حیاتی و معنوی افراد به خطر افتد. از نظر اسلام، آزادی در ظلم، اغوا و فریب دادن مردم و غصب اموال و تجاوز و تعدّی به حقوق افراد و سلب آزادی عموم است. همچنین ظلم به خویشتن و آلودن خود به فساد، فحشا، منکرات، بیهودگی‏ها، خودستیزی و خودکشی و غلتیدن در لذایذ بی‏حدّ و حصر جنسی و شهوانی و… موجب سلب آزادی دیگران و اجتماع است و مجازات افراد را در پی دارد.
وجوب امر به معروف و نهی از منکر و اعطای حق به همه افراد و آگاه ساختن مردم به حقوق خود، که نوعی تعاون در برّ و تقوا و احتراز از گناه و عدوان می‏باشد، دلیلی روشن بر عنایت اسلام بر ضرورت وجود آزادی برای امّت اسلام است. این امر به معروف و نهی از منکر می‏تواند در همه زمینه‏ها از جمله آزادی بیان، قلم، اجتماع و… تجلّی یابد.
بنابراین اگر افراد در قبال تغییر وتحولات جامعه خودرا مسئول بدانندودرمقابل ضعف ها وکاستی ها ازخودعکسالعمل نشان بدهند وبرای آن چارهاندیشی نمایند جامعه پویا وزنده وپرتحرک خواهدشد و چنین جامعه ای برای انجام امور فرهنگی واز بین بردن جهل وفساد به میدان آمده و با قاطعیت ازارزشهای خود پاسداری خواهدکرد وبدین وسیله خود را سربلند نگاه خواهدداشت که این امر با نظارت مراقبت عمومی واجرای این فریضه به ارمغان میآید وبدون نظارت عمومی جریان امور از دست صالحان و نیکوکاران خارج می گرددوافرادناصالح حاکمیت جامعـه رادردست می گیرند.[۱۳۸]
ج: الزامات درمقابل دولت اسلامی
در فرهنگ اسلام، برخلاف برخی از ادیان دیگر، وظایف عبادی صرفاً جنبه فردی و شخصی ندارد، بلکه در عین نیاز به قصد قربت، با ابعاد گوناگون اجتماعی، سیاسی و اقتصادی پیوندی وثیق دارد و بدین وسیله، با جامعه و حکومت ارتباط پیدا می‌کند. بر مبنای این ویژگی است که دانشمندان اسلامی، درصدد کشف نظر اسلام درباره مسائل روز بر آمده و به سراغ منابع اسلامی می‌روند، تا آنجا که هیچ موضوعی را به عنوان اینکه «بلاتکلیف است»، تلقی نمی‌کنند.
از سوی دیگر، مقررات اسلامی بر این مبنای اصیل استوار است که انسان در جامعه زندگی می‌کند و با دیگران پیوندهای اجتماعی دارد. استاد مطهری در این‌باره می‌گوید:مقررات اسلامی، ماهیت اجتماعی دارد؛ حتی در فردی‌ترین مقررات، از قبیل نماز و روزه، چاشنی اجتماعی در کنار آنها زده شده است. مقررات فراوان اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، حقوقی و جزایی اسلام، ناشی از این خصلت است؛ همچنان که مقرراتی از قبیل جهاد و امر به معروف و نهی از منکر، از مسئولیت اجتماعی اسلام ناشی می‌شود.
ویژگی دیگر مقررات اسلامی، رابطه تنگاتنگ و استوار آن با نظام سیاسیِ حاکم بر جامعه است؛ بدین معنا که در زمینه مسائل سیاسی، اقتصادی، حقوقی، اجتماعی و حتی عبادی، قوانین و مقررات به‌گونه‌ای ارائه شده است که تنها با روی کارآمدن دولتی دینی، امکان اجرای صحیح، کامل و مطلوب آنها وجود دارد و خلأ چنین دولتی به بروز پراکندگی در قوانین اسلامی و به هم خوردن انسجام آنها، تعطیل بخش‌هایی از این قوانین، امکان سوء استفاده از قوانین اسلامی، ضعف اجرا، به علت فقدان حمایت قانونی و…می‌ انجامد.
دراسلامْ نظام عبادی،هم سازندهعناصر‌حکومت ونظام سیاسی است وهم ارتباط فردباخداوانسان‌های دیگرراسامانمی‌بخشد. دراینمکتب،تنظیم ارتباط وتعامل انسان‌ها، درگرو تنظیم ارتباط آنها با خداوند است.[۱۳۹]
در آیین اسلام، آموزش‌های عبادی و سیاسی، چندان با هم عجین و آمیخته شده است که نمی‌توان مرزی بین آنها کشیده و از یکدیگر تفکیک نمود. دانشمندان بزرگ اسلامی، با الهام از اشاره‌هایی که در کتاب و سنت، درباره اسرار عبادات وجود دارد، فلسفه اجتماعی هر یک را تحلیل کرده‌اند؛ امام علی(ع) می‌فرمایند: جامعه نیازمند حاکم و امامی است که آنان را به آنچه صلاح آنهاست، راهنمایی و از آنچه به زبان آنهاست، برحذر دارد؛ زیرا امر و نهی، یکی از اسباب بقای ‌خلق است؛ چون اگر امر ‌و ‌نهی نباشد، تشویق و ترس از بین رفته و کسی از اعمال ناشایست، بازداشته نمی‌شود و صلاح‌اندیشی و تدبیر به فساد می‌گراید و این، سبب هلاکت بندگان می‌گردد. فقها برای امر به معروف و نهی از منکر چهار شرط ذکر کرده‌اند:
۱-علم به معروف ومنکر؛
۲-اثربخش بودن؛
۳-نبودن ضررمشابه جانبی؛
۴-اصرارفردبه انجام کاروتکرارآن.
اگر این چهار شرط را از منظر وظایف حکومت اسلامی، مورد بررسی قرار دهیم و حکومت اسلامی را مجری امر به معروف و نهی از منکر بدانیم، یا دست کم در این زمینه او را به عنوان تبلور قدرت اجتماعی، مسئول بدانیم، در این صورت حکومت اسلامی موظف است:
اولاً‌، با سرمایه‌گذاری همه‌جانبه، سطح دانش و بینش مردم را نسبت به معروف و منکر افزایش دهد؛ چون اگر مردم مرزهای حلال و حرام خداوند را تشخیص ندهند و آگاهی کامل و همه جانبه نسبت به احکام الهی نداشته باشند، قادر نخواهند بود امر و نهی کنند.
ثانیاً‌، ‌حکومت اسلامی باید تلاش کند روش‌های اثر‌بخش را پیدا کند و از ابزار و شیوه‌هایی استفاده کند، تا امر و نهی تأثیر داشته باشد. اگر در شرایط امر به معروف و نهی از منکر، «احتمال مؤثر بودن» تأکید می‌شود، به این معنا نیست که اگر مؤثر نبود، تکلیف ساقط است، بلکه در این شرایط، مکلف موظف است شرایطی را ایجاد کند و امکانات و روش‌های اثربخش را انتخاب کند.
ثالثاً، اجرای امر به معروف و نهی از منکر نباید منجر به ضررهای جانبی برای حیثیت نظام و افراد باشد، که در این صورت، ضرر آن بیش از نفع آن می‌شود؛ از این‌رو، حکومت اسلامی موظف است، سطح آگاهی و بینش مردم رابه شیوه‌های بهینه ومفیدامرونهی، افزایش دهد و در برنامه‌ریزی‌های کلان فرهنگی به این امر توجه کند.رابعاً‌، شرط علم و آگاهی و اصرار و تکرار فرد خطاکار، گویای این مسئله می‌باشد که امر ‌به ‌معروف و نهی از منکر، یک مسئله عمومی است و مربوط به فرهنگ جامعه می‌شود؛ چون اصرار به انجام گناه و یا ترک معروف و یا تکرار آن، معمولاً موضوع را از جنبه شخصی و فردی‌بودن خارج می‌کند و فرد خطاکار با انجام گناه، جامعه را با ناهنجاری مواجه می‌سازد و با ترک معروف‌ها، روح عبادت و گرایش‌های دینی مردم را تضعیف می‌کند.در این صورت، حکومت اسلامی موظف است با تصویب قوانین و اجرای برنامه‌های خاص، وضعیت را کنترل کند و با بهره گرفتن از مراحل سه‌گانه (اول، مواجهه قلبی و درونی؛ دوم، مواجهه گفتاری و زبانی؛ سوم، برخورد فیزیکی) اقدام به امر ‌و ‌نهی کند.در مرحله اول، دولت اسلامی با اجرای برنامه‌های خاص، جایگاه ارزشی افراد گناهکار و کم توجه به مسائل دینی را مخدوش می‌سازد و با برخورد منفی، زمینه خودنمایی آنان را در جامعـه از بین می‌برد، در مرحله دوم، با بهره گرفتن از ابزارها و امکاناتی که در اختیار دارد، آنان را موعظه و نصیحت می‌کند و با بهره گرفتن از ابزار توبیخ و تشویق، آنان را متذکر می‌سازد؛ و در مرحله سوم با آنان برخورد می‌کند.هرچند امر به معروف و نهی از منکر وظیفه‌ای همگانی است و دولت و ملت در آن نقش دارند، اما بخش سوم آن، که اعمال قدرت می‌باشد، در حکومت و دولت تبلور می‌یابد و حاکم اسلامی موظف است امکانات و زمینه‌های لازم سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را فراهم سازد تا جامعه به سوی معروف و خوبی‌ها گرایش پیدا کند و از بدی‌ها و کژی‌ها بازداشته شود. رابطه اجرایامر به معروف و نهی از منکر با حکومت اسلامی، تا حدی است که بسیاری از اندیشمندان اسلامی، مشروعیت حکومت اسلامی وفلسفه وجودیآن را اجرای امر به معروف و نهی از منکر می‌دانند.۲[۱۴۰]
با اشاره به آیه (وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ[۱۴۱]خداوند می فرماید: مراد از امت، مجموعه مردم نیست، بلکه گروه برگزیده آنان می‌باشند، که در واقع قدرت مردم به آنان منتقل می‌شود و آنان نیز موظف هستند برای تحقق امر‌ به ‌معروف و نهی از منکر اقدام کنند؛ مانند مجالس شورا در حکومت‌های جمهوری و یا همچنین سلطنت‌های مقیّده؛ چون با شکل‌گیری چنین امتی است که عظمت و اقتدار دین حفظ می‌شود و وحدت مسلمین تأمین می‌گردد. در آیه: الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ[۱۴۲]ملاحظه می‌گردد که ویژگی حکومت صالحان این است که امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند.
تاکنون ضرورت احیای امر به معروف و نهی از منکر و اقدام مؤثر از سوی حکومت اسلامی، مورد تردید هیچ یک از اندیشمندان جهان اسلام قرارنگرفته است؛ آنچه مورد بحث است، تنها شرایط و شیوه‌های اجرای امر به معروف ونهی از منکر است.با توجه به مطالب پیشین درمی‌یابیم، دولت دینی به عنوان نظام حکومتی، که مشروعیت آن مرهون امر به معروف و نهی از منکر است، نمی‌تواند خود را نسبت به مسائل دینی، اعتقادی و اخلاقی جامعه بی‌طرف بداند و موظف است تمام امکانات خود را برای تشویق و هدایت جامعه به سوی خوبی‌ها به کارگیرد و با قدرتی که از ناحیه خداوند و یا مردم پیدا کرده است با بدی‌ها، کژی‌ها و ناهنجاری‌های اجتماعی و دینی مقابله کند.[۱۴۳]
آیت‌الله جوادی آملی از علمای معاصر در جواب این سؤال که: آیا نظام حکومتی بر مبنای ولایت فقیه، برای تحقق «بایدها و نبایدها»ی الزامی است، یا برای تحقق «اخلاق فاضله» و «اعتقادات صحیح»؟ پاسخ داده‌اند: حکومت اسلامی و نظام ولایت فقیه، برای «تحقق دین» در جامعه است و دین، شامل سه بخش «اعتقاد»، «اخلاق» و «عمل» است. بنابراین، ولایت و حکومت فقیه، فقط برای «بایدها و نبایدها»ی الزامینیست،ولیچونانسانوجامعه انسانی، ازطریق رفتاروعمل اصلاح می‌شوند، باید مورد توجه نظام باشد.[۱۴۴]
گفتار دوم : کیفیت تاثیرگذاری در پیشگیری
با توجه به علل وقوع جرایم ومفهوم پیشگیری آیا امر به معروف ونهی از منکر می‌توانند به عنوان مبانی نظری پیشگیری از جرم شناخته شوند؟ پاسخ به این پرسش مستلزم بررسی ضررورت این احکام می‌باشد البته در بیانی مختصرچنانچه در احکام و دستورات قرآن دقت شود ارتکاب معروف در کلیه محیط‌های اطراف انسان،مورد نظر در جرم‌شناسی با رعایت شرایط اثر مطلوب دارد، حسن رفتار و رعایت حقوق زن و شوهر و اولاد در محیط خانواده، آداب درمعاشرت‌ها در محیط فرهنگی، عدالت اقتصادی و اجتماعی در محیط سیاسی، در واقع عمل به معروف است و در مقابل آنچه موجب تزلزل و عدم استحکام محیط‌ها می‌گردد به نحوی که انسان را به سوی گمراهی و انحراف از صراط مستقیم سوق میدهد در مقوله منکرات جامی‌گیرند بنابراین اصل بحث مبنای نظری است و مصادیق است که در مقوله کاربردی بعنوان پیشگیری اجتماعی یا وضعی می‌تواند مورد توجه قرار گیرد. نکته قابل توجه مقدم بودن امر به معروف به عنوان امری پسندیده و مثبت بر نهی از منکر است چه اینکه رواج معروف‌ها در جامعه به خودی خود از ارتکاب منکرات می‌کاهد.
الف: گذر از دولت به جامعه مدنی
درابتدای این بحث یک سئوال مطرح است که آیا پاسخ به بزه همواره دولتی است ویا ممکن است شکلی اجتماعی داشته باشد؟ هرچند امروزه سیاست جنایی مجموعه روش هایی است که هیئت اجتماع با بهره گرفتن از ابزارها و اقداماتی که بیشتر واجد جنبه های پیشگیرانه است ، پاسخ دهی به پدیده مجرمانه را سامان میبخشدوبرخلاف سیاست کیفری که پیشگیری ازجرم را فقط وظیفه دولت میداندونقشی برای مردم قائل نیست،همکاریدولت ومردم را در پیشگیری ازجرم، موثر میشمارد وخواهان دخالت وسیع مردم است.
ازاین رو هیئت اجتماع که از دو مولفه دولت وجامعه مدنی تشکیل می شود که درکنار یکدیگر به پاسخ دهی پدیده مجرمانه درقالب روش هاوآیین هــای رسیدگــی مبــادرت می ورزند وبرای پیشگیری از جرم وکجروی وحتی حمایت از بزه دیدگان ، مستقیم وغیرمستقیم ، اقدامات وتدابیر متنوعی پیش بینی می کنند ، چه عمل ارتکابی انسانها دورشدن از هنجارهای قانونی (بزه) باشد وچه دور شدن از هنجارهای اجتماعی(انحراف) ، درهرحال با پاسخ هیئت اجتماع روبرو می شوند زیراجوامع برای حیات خود ناچار به پاسخ گویی هستند، البته درقالب ضمانت اجرا درمعنای حقوقی، یعنی کیفری ومدنی و انتظامی وهمچنین درقالب پاسخ به پدیده مجرمانه،که فاقد ضمانت اجرائی اند همانند جنبه اصلاحی وتربیتی و اجتماعی وحتی ممکن است هیئت های اجتماع نسبت به انحراف(پدیده مجرمانه) وبزه پاسخی بدهد که جنبه اعتراض داشته باشد مثل طرفداران محیط زیست.[۱۴۵]
پس پاسخ دهی به جرم وپدیده مجرمانه توسط جامعه مدنی برخلاف دولتی که متوسل به نظام قضائی کیفری می گردد از یک تقبیح ساده شروع می شودمثل مذمـت اطرافیـان تـاضمانت های اجرایی مذهبی وخانوادگی وصنفی، امربه معروف ونهی ازمنکر بعنوان یک نهادمدنی وهیئت اجتماع ودرکنار نهادهای دولتی و رسمی، میتواند مهمترین ابزار سیاست پیشگیری جنایی درجامعه باشد زیرا اولاٌ جنبه تنبیهی وقهرآمیز ندارد واصولاٌ هدف اجرای چنین وظیفه ای مجازات و سرکوب افراد نیست بلکه هدف ازآن جلوگیری از ارتکاب ناهنجارهای اجتماعی وتلاش درجهت اجرا و گسترش هنجارها و معروفها است، افراد جامعه بریکدیگر ولایت ندارند و نمی توانند درجهت پیشگیری از منکرات، دست به تنبیه دیگران بزنند ودین اسلام نیز خشونت وبی نظمی را درجامعه نفی می کند.
ثانیاٌ نظارت عمومی ومشارکت عملی مردم درقالب یک نهادمدنی، امری است که برعهده همگان گذاشته شده واختصاص به حکومت ندارد، مگر مواردی که اقدام انجام شده تهدیدی برای نظم وامنیت جامعه به شمارآید که دراین صورت باید از طریق نهادهای قانونی تمهیدات لازم بعمل آید.
ب: گذر از جرم به پدیده مجرمانه
جرم پدیده ای اجتماعی و جهانی است وتعریف روشن وصریح،که مقبول همگان باشد وجود ندارد واین مسئله ای است که مورد تایید آسیب شناسان میباشد، عده ای از حقوق دانان معتقدند که “نقض قانون هرکشوری دراثرعمل خارجی درصورتی که انجام وظیفه ویا اعمال حقی که آن را تجویز نکند ومستوجب مجازات هم باشد جرم نامیده میشود".[۱۴۶]
دورکیم جامعه شناس فرانسوی می گوید ( هرعملی که درخورمجازات باشد جرم است) به بیان دیگر هرفعل ویا ترک فعلی که نظم و صلح وآرامش اجتماعی را مختل سازد وقانون نیزبرای آن مجازات تعیین کرده باشد جرم محسوب می شود.[۱۴۷]
جرم شناســان نیز ناسازگــاری افراد را دراجتماع عمل ضد اجتماعی وجرم می نامند. مع الوصف با تعاریف ارائه شده معلوم می شود که جرم پدیده ای کاملاٌنسبی است یعنی هیچ عملی ذاتاٌ جرم نیست وفقط زمانی جرم تلقی میشودکه از نظراجتماعی(قانونی) چنین تعریف شده باشد، برای جرم شناسان نه تنها جرائم قانونی بلکه کلیه اعمال ضد اجتماعی نیز می توانند جرم به معنای رفتار ضد اجتماعی باشند وبکاربردن اصطلاح مترادف جرم وعمل ضد اجتماعی درجرم شناسی موید این امر است که قلمرو جرم شناسی بسیار وسیع تر از حقوق جزا است به عبارت دیگر درجرم شناسی حالت خطرناک و یا ضد اجتماعی فرد صرف نظر از قانونی بودن جرم از اهمیت بسیاری برخوردار است معهذا باید توجه داشت که آرمان جرم شناسان دررسیدگی به حالات خطرناک وضد اجتماعی افراد برای حقوق دانان قابل قبول نیست وتنها آن دسته از اعمال وافراد میتوانند مورد بررسی ومطالعه قرار گیرند که از لحاظ قانونی آن اعمال را جرم ومرتکبین آن را مجرم بنامند. تجربه اجتماعی نشان میدهدکه تاکنون جامعه ای بدون جرم پیدا نشده و وجود نخواهد داشت.
پدیده مجرمانه همان اعمال ضد اجتماعی است که از هنجارهای اجتماعی دور شده وبه اصطلاح (انحراف) گفته میشود که این کجمداری و ناهمنوائی دربرابر هنجارهای اجتماعی فاقد ضمانت اجرای حقوقی است باین ترتیب انحراف و پدیده مجرمانه شامل رفتارهای ضد اجتماعی است که اگر به صورت نقض یک قاعده حقوقی، چه فعل وچه ترک فعل باشد درقلمرو نظام کیفری قرار می گیرد و اگر بصورت نقض یک قاعده حقوقی نباشد درهرحال برای نظام جامعه خطرناک نیست وپاسخ جامعه را می طلبد.[۱۴۸]
دریک کلام هرچه میان جرم و انحراف تعامل وجود دارد ویکدیگر را تحت تاثیر قرار می دهند ومتحول می کنند رابطه آنان بصورت عموم وخصوص مطلق است یعنی هرعملی که از لحاظ قانون جرم باشد مشمول انحراف وعمل ضد اجتماعی است ولی هرانحرافی جرم نمیباشد، از این رو در گذر از جرم به پدیده مجرمانه نهاد امر به معروف و نهی ازمنکر نه تنها در برابرجرم که واجدضمانت اجراست قرار می گیرد بلکه اعمال منحرفانه وضد اجتماعی که جرم نیست نیز در برمی گیرد.
براین اساس امر به معروف ونهی ازمنکر علاوه بر این که درصدد است تا زمینه ها وفرصت هایی را که موجب تجهیز تمایلات ضد اجتماعی ومجرمانه است کاهش دهد، تلاش میکند تا قدرت مقاومتدرونی در برابر جاذبه سودآوری بزهکاری را با تدابیر گسترده افزایش دهد. ترکیب وجودی انسان بگونه ای است که هم تمایلات شهوانی ونفسانی قوی دارد وهم عقل وتقوی ( فالهمها فجورها و تقویها)[۱۴۹]
یعنی هم تمایلات مجرمانه ومنحرفانه درنفس آدمی راه دارد وهم مقاومت داوطلبانه (تقوی) وکشش به سمت خوبیها و معروف و تنفراز انحراف واعمال ضد اجتماعی، پس این نهاد مهمترین رسالت خود را تعالی ورشد معنوی انسان از طریق تقویت وراه اندازی نیروی تفکر وتعقل و معرفت به خوبی ها و هدایت افراد مردد قرار داده است تا باهمان نیروی کنترل کننده ی رفتار واعمال آدمی پیوسته خود را در مسیر خوبی ها قرار داده از سقوط درمهلکه جرم وجنایت واعمال منحرفانه وضد اجتماعی خودداری کنند.
ج: گذر از روش های سرکوب گر به تمامی روشها
اهداف سیاست کیفری از دیرزمان ، برپایه سرکوب گری بود وتا قبل از ظهور مکاتب جدید و اندیشه های جرم شناسانه مجازات های گوناگونی برمجرمین اعمال می شد عقیده براین بود که هرنوع تخلف و تجاوز به مقررات اجتماعی، باید به کیفر برسد وتاریخ، شاهد قوانین سخت و خشونت آمیز علیه انسانها بوده است، برخی از این مجازات ها عبارت بود از: شکنجه، بریدن گوش و بینی، داغ کردن با آهن گداخته و انداختن به داخل روغنهای به جوش آمده وسایر اعمال شاقه، [۱۵۰]بنابراین مجازات،همواره اهداف پیچیده ای را دنبال کرده است و در جستجــوی این بود که حالت ارعاب انگیزی و تهدید فردی و جمعی داشته باشدتا کیفر عادلانه ای برای رفتار ضد اجتماعی بزهکار باشد، ابزارهای بکاررفته در سیاست کیفری قهرآمیزو سرکوبگر بود، انتقام، تنبیه واعمال واکنشهای خشونت آمیز شخصی وگروهی، جزء برنامه هایی بود که برای پیشگیری از جرم استفاده میشد وباتوسعه مکاتب جرم شناسی ، به تدریج اهداف سیاست کیفری طرد گردید و اهداف جدیدی جانشین آن شده که اکنون سیاست جنایی نامیده میشود.
سیاست جنایی با اتخاذ روش های غیر سرکوبگر واستفاده از ابزارها واقدامات غنی تر از مجازات های کهنه واقدامات تامینی، سریعتر به مقصود نائل گردیده وتوانسته است در پیشگیری از وقوع جرم واکنش موثر علیه بزهکار، بگونهای که بازگشت او را به اجتماع تسهیل نماید داشته باشد، متوقف ساختن رشدبزهکاری،اتخاذ روشهایی جهت بهبود وضعیت روانی مجرم وایجاد آر امش وتوازن در اجتماع از جمله این اقدامات است، در این مفهوم، سیاست جنایی در قلمرو سیاست اجتماعی قرار میگیرد که آن نیز بهنوبه خود زیرمجموعه سیاست عمومی هرکشور، یعنیسیاستی که قوایعمومی حاکم باید در برنامه ریزی، سیاست گذاری و اجرای آن شرکت کنند واقع می شود واین سیاست عمومی داخلی هر کشور است.[۱۵۱]از این رو سیاست جنایی هر کشور بسته به اوضاع و احوال اجتماعی، فرهنگی وسیاسی آن کشور اتخاذ می شود بنابراین توسل بی دریغ و پیدرپی به کیفر برای جلوگیری از تکرار جرم، ثمرهای جز شخصیتی متزلزل و تحقیر شده از مجرم برجای نخواهد گذاشت.
اسلام با اتخاذ سیاست جنایی مبتنی بر نوسازگاری داوطلبانه، یعنی توبه، بعنوان بهترین راه تامین آرامش روحی وجبران زشتیهای گذشته، در صدد پیشگیری از وقوع جرم است بنابراین نباید با اعمال مجازاتهای شدید به بهانه جلوگیری از تکرار جرم، راه توبه واصلاح داوطلبانه را از بین برد، طوری که فرد را از جامعه طرد نمود که دراین صورت راهی جز ارتکاب مجدد جرم برای وی نخواهد ماند، از این رو در گذر از روش مرعوب کننده و سرکوب گری، امر به معروف و نهی از منکر می تواند بعنوان مناسب ترین روش ، نقش ارزنده ای در اعمال سیاست جنایی اسلامی داشته باشد چرا که امر به معروف و نهی از منکر و وجوب آن ، مقید به دو قید (احتمال تأثیر) و (تداوم استمرار) یعنی اصرار مرتکب بر ادامه رفتار ضد اجتماعی است واین قید به خوبی بیانگر آن است که هدف از اعمال این دو فریضه اصلاح مرتکب و بازداشتن وی از اعمال مجرمانه در آینده است و صرفاٌ باید زمانی اعمال گردد که تاثیر روی مرتکب داشته باشد ویا مرتکب اصرار بر ارتکاب رفتار ضد اجتماعی داشته باشد درغیراین صورت امر به معروف ونهی از منکر واجب نیست چون این فریضه یک واجب شرعی پیش گیرانه است که قبل از ارتکاب فعل نامشروع ، بوسیله آمر و ناهی انجام می شود.[۱۵۲]
گفتار سوم
سایرراهکارهای گسترش فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر

 

  1. اعتلای سطح بینش اجتماعی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-07-21] [ 07:15:00 ق.ظ ]




ج: عوامل انسانی: شامل روابط کارگران با مدیران و سرپرستان، شرایط اجتماعی و روش کار، پرداخت های تشویقی، انطباق و ارتباط کار بدنی و درجه سختی کار، ترکیب نیروی کار از نظر سنی، جنسی، مهارت و آموزش، رویه و رضایت شغلی. از آنجائیکه تحقیق حاضر در خصوص تبیین عوامل اثرگذار در ارتقاء بهر هوری نیروی انسانی می باشد و کاو شهای اخیر محققان مبین این حقیقت است که جوهر ارتقاء بهر هوری، تکنولوژی، ماشین، ابزار و یا روش نیست بلکه انسان است لذا این تحقیق به عوامل اثرگذار بر ارتقای بهره وری عامل انسانی می پردازد.
بدیهی است استفاده بهینه از منابع گوناگون اعم از ماشین آلات، مواد، انرژی و… تعریف سقفی دارد و تحت هیچ شرایطی نمی توان از سقف آن تجاوز نمود. برای مثال، سقف استفاده از مواد به صفر رساندن ضایعات و بهره گیری درست و بجا از آن ها است، لیکن انسان تنها عامل تولید است که عملکرد وی هیچگونه محدودیتی ندارد. لذا در تحقیق حاضر به بحث و تفسیر عوامل مؤثر بر از الگوهای بهره وری نیروی انسانی «Achieve» بهره وری نیروی انسانی و تجزیه و تحلیل ارگونومی پرداخته می شود.
پایان نامه - مقاله

نمودار۹-۲: عوامل موثر بر بهره وری

چرخه بهبود بهره وری لازم است که جریان فعالیتهای مربوط به بهره وری همچنانکه رقابت یک امر دائمی است بطور مستمر مدنظر قرار گیرند لذا فرایند بهبود بهر هوری باید یک برنامه همیشگی و دائمی باشد (بردبار ، منصوری ، جمالی، ۱۳۸۷: ۱۹۶).

فرهنگ بهره وری

تعاریف مختلفی برای فرهنگ شده است، یک تعریف جامع آن عبارت است از: ویژگی یا خصوصیات اصلی و اساسی که به وسیله یک ملت در طول زمان شکل می گیرد، بطوریکه کلیه پندارها و رفتارها و رفتارهای اجتماعی آن ملت بر این خصوصیت می شود. بنابراین فرهنگ بهره وری مجموع های از الگوهای شکل یافته در کاربرد منابع است که موجب ارتقاء یا کاهش بهره وری می شود.
فرهنگ بهره وری نتیجه وجود سه ویژگی در نیروی کار جامعه است.
بینش، دانش و کوشش اگر فعالی تهای اکثریت مردم یک جامعه آمیخته با این سه ویژگی باشد می توان حاکمیت بهره وری را در جامعه پذیرفت. منظور از بینش، باور و اعتقاد در کار است. اگر شخص نسبت به کاری که انجام می دهد از انگیزه بسیار قوی برخوردار باشد از آنجا آن کار کافی به نظر نمی رسد بلکه باید شیوه های انجام کار را نیز خوب بداند و ناآگاهانه برای انجام کاری قدم برندارد. و بالاخره ویژگی سوم یعنی کوشش به معنای تلاش عملی برای انجام کار است(بایرون[۳۷]،۲۰۰۱: ۱۴).

فرهنگ بهره وری منابع انسانی

الف- بهبود بهره وری فردی (مدیران)
تنها در گرو بهبود بهره وری فردی مدیریت، امکان بهبود بهره وری در سطح سازمان میسر خواهد خویش بدان « الگوی پنداری » رفتارهایی هستند که در « اسوه ی کرداری » بود. مدیران در تمام سطح معتقدند. توجه به فرهنگ بهره وری بایستی از سطوح مدیریت آغاز گردد، چراکه بسیاری از موانع و مشکلاتی که زمینه های کاهش بهره وری را فراهم می آورند به عملکرد مدیریت بازمی گردد و سایر منابع انسانی دخالتی در بروز آنها ندارند. اصلاح فرهنگ حاکم بر یک مدیر، از زیربنای یترین اقدامات حرکت به سمت ارتقای بهره وری است. پس از آن یک مدیر قادر است از طریق ارز شگذاری های سازمانی، حرکت گروهی سازمان به سوی بهره وری را روان تر نماید. ارزش های سازمانی کردارهایی هستند که در سازمان ارزش داشته و دارای مقبولیت می باشند و نشأت گرفته از نگر شهای مسؤولی بر سازما ناند. در ارز شگذاری های سازمانی، الگوپنداری و کرداری مدیریت حائز اهمی تاند. مدیر براساس این الگوها، نگرش و رفتار خود را در قبال مواجهه با مسائل مختلف بروز می دهد که این رفتارها مقلدان وی را متأثر می سازد. با تأکید یا رد رفتارهای افراد تحت نظارت خویش، مطلوبیت و یا غیرمطلوب بودن عملکرد آن را تعیین نماید. اهم زمینه های اصلاح و یا تجدیدنظر در فرهنگ مدیران ایرانی، که می توانند عامل ایجاد انگیزه های مثبت در نیروهای انسانی، به منظور ارتقای بهره وری گردد عبارتند از:
فرهنگ احیای ارزش های مکتبی: شامل فرهنگ عدل و دادگری و حقیقت گرایی.
فرهنگ بهبود براساس نگرش های نوین: یک مدیر علاوه بر آشنایی کامل با وظایف مدیریتی خود باید با مطالعه در مورد تحولات و تکنی کهای جدید، توان تعمیم و انطباق با نگر شهای جدید مدیریتی را در امور محوله داشته باشد.
ب- بهبود بهره وری منابع انسانی
از جمله امان تهای ارزشمندی که در یک سازمان به عهده مدیریت نهاده شده است دارایی های هومشند سازمان و یا به عبارتی دیگر منابع انسانی است و وی مسؤول ایجاد زمینه های آموزش و پرورش مناسب و بالندگی آنها را به عهده دارد تا بتواند پاسخگوی مسؤولیت های خطیر خود در آنان در جهت « اندیشه و کردار » پیشگاه خداوند بوده و با عقلانی نمودن و هوشمندانه تر ساختن اهداف سازمانی گام بردارد و بر کیفیت کار ایشان علاوه بر کمیت افزوده و در نهایت بهره وری سازمان را ارتقاء دهد.دو نگرش و فرهنگ در مدیران، امکان بهبود بهره وری منابع انسانی را میسر می سازد. فرهنگ ایجاد تواند قدرت انجام توان تمایل به انجام کار (مادو[۳۸]،۲۰۰۷).
سرانجام هرسی و گلد اسمیت عوامل مؤثر بر بهره وری منابع انسانی را در واژه اچیو خلاصه می کنند که حرف اول به عبارت زیر است:
- توان[۳۹]: به دانش و مهارت در انجام کار اشاره دارد. ابعاد کلیدی توان عبارتند از: دانش (آموزش های رسمی و غیررسمی)، تجربه (تجربه کاری در گذشته) و استعداد (ویژگی های خاص که موجب موفقیت در انجام کار می شود).
- وضوح یا شناخت (ادراک نقش)[۴۰]: فرد بداند و بپذیرد که چه چیزی، چه وقت و چگونه انجام شود. در بسیاری از موارد توافق شفاهی روی اهداف کافی نیست. مدیر باید مطمئن شود که اهداف به طور رسمی بیان شده اند. مرئوس باید تشویق شود که برای شناخت بیشتر سؤال کند.
- کمک (حمایت سازمانی)[۴۱]: این واژه به حمایت های سازمان اشاره دارد که فرد برای انجام وظایف به آن نیازمند است. این حمایت ممکن است بودجه، تجهیزات و تسهیلات مناسب با انجام کار، حمایت دیگر واحدها و منابع انسانی کافی باشد.
- تمایل (انگیزش یا میل)[۴۲]: انگیزه شغلی، یعنی تمایل به انجام وظیفه بطور موفقیت آمیز، افراد به گونه یکسان انگیزش نمی یابند، آنها زمانی انگیزه دارند که کار برایشان پاداش های مادی و معنوی دربر داشته باشد. اگر فرد مشکل انگیزشی داشته باشد، اولین گام استفاده از تشویق و تنبیه است. فرد باید بداند که انجام وظیفه، پول، ارتقاء و امنیت شغلی را به همراه دارد.
- ارزیابی[۴۳]: یعنی بازخورد روزانه عملکرد و نظارت های دور های رسمی. یک فرایند بازخورد مؤثر به افراد امکان م یدهد که بدانند چگونه کارشان را به نحو احسن انجام دهند. غیرمنطقی است از کارکنان انتظار داشته باشیم در حالیکه از انتظارات شغلی خود آگاه نیستند. عملکرد خود را بهبود بخشند. بسیاری از مشکلات عملکرد از عدم نظارت و بازخورد عملکرد ناشی می شود، مدیران نباید فراموش کنند که قدردانی از عملکرد خوب، یک جنبه حیاتی از فرآیندهای مستمر ارزیابی است که می تواند انگیزه را افزایش و هزینه سازمان را کاهش دهد.
- اعتبار[۴۴]: این واژه اشاره به قانونی و معتبر بودن تصمیمات مدیر در رابطه با نیروی انسانی دارد. لازم است تصمیم های مدیران درباره مسیر حرفه ای افراد (مانند تجزیه و تحلیل شغل، استخدام، ارزیابی، آموزش، ارتقاء و انفصال) مستند و قانونی باشد، آنها باید ایجاد اطمینان کنند که تصمیمات آن درباره کارکنان، مطابق با قوانین و خ طمشی های سازنده است و در اقدامات پرسنلی، بین فرد و گروه خاص تبعیض قائل نمی شوند.
- محیط (سازگاری محیطی)[۴۵]: این واژه اشاره به عوامل خارجی دارد. به این معنی که حتی اگر فرد همه عوامل توان، شناخت، حمایت و انگیزه مورد نیاز برای انجام شغل را داشته باشد، عوامل محیطی می توانند بر عملکرد تأثیر بگذارند. عوامل مهم محیطی شامل رقابت، تغییر شرایط بازار، قوانین دولتی، عرضه کنندگان و مانند آنها هستند. اگر یک مشکل محیطی خارج از کنترل افراد وجودداشته باشد آنها نباید برای عملکردشان پاداش داده شود و یا سرزنش شوند. از کارکنان باید متناسب با محدودیت های محیطی انتظار عملکرد داشت (هرسی؛ بلانچارد، ۱۹۸۳؛ ترجمه علاقه بند،۱۳۸۲ : ۶۳).
به نظر می رسد که مدل هرسی و بلانچارد دربرگیرنده همه عوامل کلیدی و اصلی عملکرد کارکنان است. صاحبنظران هر کدام به گونه ای به این عوامل اشاره کرده اند.
بدیهی است در هر برنامه ای برای بهبود عملکرد، باید به این عوامل توجه شود.

روابط انسانی و بهره وری در نظام آموزشی

مدیر مدرسه با ایجاد یک فضای سازمانی که از لحاظ روانی سالم و از ترس و تهدید و اضطراب به دور باشد، باید همیشه کار خلاق معلمان را ترویج کند و آنان را در تجربه اید ههای جدید تشویق نماید، زیرا یکی از عمد هترین هدف های مدرسه ایجاد یک محیط مبتنی بر خلاقیت است که در آن آموزش مناسب امکان پذیر گردیده و به بهترین نحو انجام پذیرد.
نقش عمده مدیر در این میان عبارت است از: توانایی شایسته در تأثیر گذاشتن بر چنین محیطی به وسیله ی رهبری پویای خویش، و مدیران بطور اصولی اولویت را به بهسازی آموزشی و توجه به کیفیت آموزشی مدرسه می دهند. بنابراین مسؤولیت عمده مدیر این است که معلمان را به سوی بهسازی مداوم، بالنده و پایدار رنامه درسی و آموزشی و نیز فن های تدریس هدایت نماید تا دانش آموزان با اطمینان کامل و با صرفه ترین وجه از مدرسه بهره مند شوند. مدیر است که نقش و هدایت رهبری عمومی فعالیت های آموزشی را که بر محور یادگیری دانش آموز انجام می شود، هماهنگ می کند(آسترکی ، ۱۳۸۹: ۲۴).

نتایج تحقیقات پیشین

پرموز(۱۳۹۲) نتیجه گرفت:به نظرمعلمان شهر تهران به روز نمودن دانش دبیران به موجب آموزش خدمت بیشترین اهمیت و افزایش انگیزه به موجب استفاده از فنون جدید تدریس در آموزش ضمن خدمت جهت رفع مشکلات کاری کمترین اهمیت را دارد و استقرار نظام آموزش ضمن خدمت مجازی به میزان زیادی با نیازهای آموزشی معلمان درزمینه دانش،نگرش ومهارت آنها انطباق دارد و بیشترین میزان انطباق در بین مولفه ها به مولفه استقرار آموزش ضمن خدمت مجازی با دانش دبیران تعلق دارد.
ابراهیمی و همکاران ( ۱۳۹۰ ) نشان دادندکه درصد قابل توجهی از کارکنان دانشگاه علوم پزشکی مشهد، شیوه آموزش مجازی را تأیید کرده و به آن تمایل داشته و برکارا بودن آن موافقت داشتند. در ضمن امکانات سخت افزاری و نرم افزاری برای این نوع آموزش را لازم می دانستند.
خلخالی و همکاران ( ۱۳۹۰ ) در تحقیق خود نشان دادند که کاربرد فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر رشد حرفه ای و بهره وری انان در طول خدمت معلمان به طور معنی داری تأثیر دارد.
نکوئی مقدم و میر رضائی (۱۳۸۴) در بررسی تاثیر آموزشهای ضمن خدمت در بهره وری کارکنان علوم پزشکی کرمان به این نتیجه دست یافتند که دوره های ضمن خدمت ، کارکنان را در حل مشکلات کاری و اخذ تصمیمات تواناتر ساخته و توانسته کارکنان را از عهده وظایف شغلی بهتر برخوردار سازد و همچنین دوره های آموزشی ضمن خدمت موجب شد کارکنان نیاز به کنترل کمتر داشته باشند و سبب افزایش علاقه در انجام کار شده است. دوره های آموزش ضمن خدمت در نحوه ی برنامه ریزی و کیفیت کار آنها تاثیر داشته است.
خطیبی (۱۳۸۱) در پژوهشی با عنوان بررسی نظام آموزش شغلی کارکنان و تاثیر آن در افزایش کارایی در دانشگاه علوم پزشکی به این نتیجه دست یافت که ۶۵ درصد کارکنان معتقدند آموزش شغلی موجب افزایش دانش و ارتقای اطلاعات شغلی و باعث افزایش کارایی آنان گردیده است.
دورنر[۴۶](۲۰۱۱) نیز در تحقیق خود مشخص ساخت که هدایت آموزش و توسعه مهارت های فن آوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان یک فاکتور کلیدی در موفقیت فرایند آموزشی ضمن خدمت و افزایش بهروی آنا در سازمان مؤثر است.
فلک هامر و وایز[۴۷] ( ۲۰۱۱ ) در پژوهشی تحت عنوان نقش مدرسان در تسهیل فعالیت های دانشجویی آنلاین به این نتایج دست یافتند که نه تنها استفاده از این سیستم های مجازی آموزش رابطه بین مدرس و دانشجو را بهبود می بخشند، بلکه باعث گسترش فعالیت دانشجویان می گردد که سیستم آموزشی تیمی در تسهیل فعالیت های دانشجویی در محیط آنلاین بسیار مهم است.
مکینتاش[۴۸] و هاپکینز[۴۹] (۲۰۰۹) در تحقیقی که روی ۴۵ نفر از پرورش دهندگان اسب در مراکز کشاورزی (مرکز پرورش اسب) که بطور تصادفی ۱۲ نفر از بخش شرقی ۱۸ نفر از بخش مرکزی و ۱۵ نفر از بخش غربی منطقه تنسی گزینش شده بودند، به این نتیجه رسیدند که تمام شاخص ههای مورد تحقیق پس از آموز شهای ضمن خدمت افزایش پیدا کردند.
چیسرالو[۵۰] (۲۰۰۵) در پژوهش خود به این نتیجه رسید که آموزش و بهسازی منابع انسانی یکی از راهکارهای اساسی و موثر در امر نگهداری و بهره وری نیروی انسانی محسوب می شود . آموزش در محل کار ، اطلاعاتی را به کارکنان ارائه می دهد و به آنها در ایجاد حفظ و امنیت محیط کار کمک می کند.

جمع بندی

انجام این فصل به دو بخش اصلی تقسیم شد . بخش اول ادبیات پژوهش و بخش دوم پیشینه تحقیقاتی. بخش ادبیات پژوهش خود در دو قسمت جمع بندی شده است در قسمت اول به بحث و بررسی آموزش کارکنان ، ضرورت این آموزش ، اصول اموزش ضمن خدمت ، تاثیر اموزش بر رفتار نیروی سازمانی ، مراحل مختلف فرآیندهای آموزش ، آموزش مجازی ، عوامل موثر بر این شکل از اموزش ، راهبردهای نظارت و کنترل در سازمانهای مجازی ، نقش اموزش در بهره وری عملکرد ، توانمند سازی و بهره وری پرداخته شده است در قسمت دوم به بحث و بررسی بهره وری تعاریف و مفهوم آن ، تاریخچه بهره وری و انواع آن ، سطوح بهره وری ، دیدگاه های مختلف در مورد بهره وری ، شاخص های بهره وری ، عوامل موثر بر ارتقای بهره وری در سازمان ، عوامل کاهش بهره وری ، مشکلات بهره وری ، تاثیر بهره وری در نشام اجتماعی ، فرهنگ بهره وری منابع انسانی و روابط انسانی و بهره وری در نظام آموزشی پردخته شده است در بخش دوم نیز که خود به دو بخش تقسیم می شود ابتدا نتایج پژوهش تحقیات داخل ایران و سپس نتایج تحقیقات خارج از ایران نگارش شده است. در نهایت با توجه به عوامل و موارد ذکر شده و همچنین نتایج تحقیقات پیشین می توان به این نتیجه مهم دست یافت که در صورت اجرای صحیح ضمن خدمت به شیوه مجازی به درستی می توان بهره وری سازمان و نیروی انسانی را بهبود بخشیده و افزایش داد.

فصل سوم

 

روش تحقیق

 

مقدمه

در این فصل پس از معرفی روش تحقیق به تعریف جامعه آماری مورد مطالعه پرداخته شده ، و سپس روش نمونه گیری ، و روش اجرای تحقیق توضیح داده شده است. در ادامه ، ابزار پژوهش بیان شده و در پایان شیوه تحلیل اطلاعات ارائه شده است.

روش تحقیق

با توجه به هدف ، این پژوهش از نوع کاربردی و از نظر نحوه گرد آوری داده ها ی مورد نیاز ، از نوع همبستگی می باشد.

جامعه آماری

در این پژوهش جامعه آماری را کلیه کارکنان اداری صدا و سیمای شهر تهران تشکیل داده است ، که این تعداد شامل ۹۰۰۰ نفر است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:14:00 ق.ظ ]




 

 

۰.۳

 

ضریب پواسون

 

 

 

۱۰۱۱ ×۲N/m2

 

مدول یانگ

 

 

 

۲۴۰Mpa

 

تنش تسلیم

 

 

 

۳۷۵Mpa

 

تنش نهایی

 

 

 

۰.۲۰۶۵۹۸Mpa

 

کرنش پلاستیک

 

 

 

نوع تحلیل به صورت استاتیکیStatic General انتخاب شده.
سطوح تماس بین المان‌های مختلف قاب به دلیل این‌که ترکیبی از المان پوسته‌ای و مکعبی می‌باشد. از نوع Tie تعریف شده ‌یکی از سطوح به Master surface عنوان و سطح دیگر Slave surfacدر نظر گرفته‌ می‌شود.
به عنوان مثال در اتصال بین صفحه اتصال و ستون سطح اصلی ستون(Master surface) و سطح چسبنده ( (Slave صفحه اتصال می‌باشد.
مش‌بندی در نرم افزار آباکوس برای المان‌های پوسته‌ای از نوع S4R و برای المان‌های مکعبی از نوع C3D8R انتخاب شده. هر چقدر سایز مش‌ها کوچکتر سرعت آنالیز کمتر و دقت آن بیشتر می‌باشد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
تیر و ستون:
ستونهای۵۰۰ IPE با طول ۳ متر و تیر ۴۰۰ IPEبه طول ۴ متر سایز مش‌ها، برای تیر و ستون۰.۰۶ در نظر گرفته شده.
شکل ‏۴‌.‌‌۲ المان مش‌بندی شده تیر
طراحی گاست پلیت:
به دلیل این که میخواهیم تمام نیرو توسط مهاربند تحمل شود، بنابراین عملکرد قاب باید مفصلی باشد و هیچ نیرویی را تیر و ستون تحمل نکند.
ورقی که برای اتصال مهاربند به تیر و ستون بکار می‌رود، از نوع ورقهایی است که در مهاربندهای معمولی استفاده می‌شود. در این سیستم مهاربندی دو قسمت از ورق که تحت بیشترین تنشها ناشی از نیروی فشاری قرار دارند، ناحیه ویتمور ناحیه‌ای با زاویه ۳۰ درجه بین اولین و آخرین پیچی است که برای اتصال مهاربند به ورق بکار می‌رود. و تورنتن، ناحیه‌ای است که از انتهای ناحیه ویتمور تا محل اتصال ورق به تیر و ستون می‌باشد.

۰.۴
شکل ‏۴‌.‌‌۳ ناحیه ویتمور و تورنتون[۳۵]
براساس نظریه تورنتن این ناحیه از ورق همانند یک ستون لاغر است، که برای تعیین نیروی کششی و فشاری آن بترتیب دو رابطه (۴-۷)و(۴-۸) را پیشنهاد کرده‌است. رابطه نیروی فشار ورق مطابق فرمول کمانش ستون می‌باشد.
(‏۴‌.‌۷) Py-Gusset =Fybet≥Py brace
(‏۴‌.‌۸) Pcr-Gusset= Ebet≥Pmax
(‏۴‌.‌۹) Lc= max{ L1, L2, L3 }
bعرض ناحیه ویتمور، t ضخامت ورق، Fy تنش تسلیم فولاد و k ضریب طول مؤثر ناحیه تورنتن است. درصورتیکه ورق کمانش خارج از صفحه داشته باشد،۲=K اگر از کمانش خارج از صفحه ورق جلوگیری شود،۰.۶۵ =K در نظر گرفته می شود.
عرض ناحیه ویتمور صفحه اتصال مدل با توجه به این که عرض هسته مهاربند ۰.۱ متر و قسمتی از هسته که به صفحه اتصال جوش شده ۰.۴متر می‌باشد(در شکل ۴-۳ مشخص شده). با به دست آوردن تانژانت زاویه ۳۰ درجه به دست می‌آید:
be=0.23+0.23+0.1 =0.56
Py Brace= 504960N
Fy= 240000000N/m2
۲۴۰۰۰۰۰۰۰× ۰.۵۶ × t ≥ ۵۰۴۹۶۰ t≥ ۳.۷۵ mm
با توجه به نتیجه به دست آمده در بخش ۲-۵-۲ - در صورتی که در اتصالات، ورق تکی استفاده شود، حداکثر ضخامتی که برای ورق می‌توان در نظر گرفت، باید برابر حداکثر ضخامت جان یا بال، تیر و ستون باشد- ضخامت حداکثر جان تیر و ستون ۱۴.۵میلیمتر می‌باشد بنابراین ضخامت صفحه اتصال را ۱۵ میلیمتر در نظر می‌گیریم.
صفحه اتصال را در نرم افزار با المان مکعبی و اندازه مش‌ها ۰.۰۳ به دو شکل مختلف با توجه به نتابج یه دست آمده که در فصل بعد به طور مفصل شرح داده می‌شود مدل شده.
شکل ‏۴‌.‌‌۴ المان مش بندی شده صفحه اتصال اولیه
شکل ‏۴‌.‌‌۵ المان مش بندی شده صفحه اتصال ثانویه
هسته مهاربند:
برای اتصال هسته به صفحه اتصال و صفحه مرکزی، شکافی در دو طرف هسته به عرض ضخامت صفحه اتصال ۱۵ میلیمتر روی جان هسته ایجاد شده. هسته با المان پوسته‌ای و اندازه مش بندی ۰۵.۰ لحاظ شده‌است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:14:00 ق.ظ ]




مایکل روس[۱۰]، فیلسوفِ زیست‌شناسیِ بریتانیائی در دانشگاه ایالتی فلوریدا است که به خاطر کارهایش در زمینه مناقشه بین نظریه تکامل و آفرینش‌گرائی و نیز در زمینه تعیین حدود علم مشهور شده است. وی خود را آتئیست می‌‌داند، ولی‌ معتقد است که نظریه تکامل با ایمان مسیحی می‌‌تواند سازگاری داشته باشد.
Ruse, Michael.(2001). Methodological Naturalism under Attack, in Pennock, Robert T.(ed).Intelligent Design Creationism and its Critics PhilosophicalTheological and Scientific perspectives (Cambridge: The MIT press(.
¾ ¾. .(۲۰۰۸) Evolution and Religion: a Dialogue; (New Yourk Rowman and Littlefield).
¾ ¾ . .(۲۰۰۵)Modern Biologist and argument from Design. In Manson , Nail A. ed. PP:307-328. God And Design. London And NewYork: Rotledge.
¾ ¾. (۱۹۷۵). Darwin Debt To Philosophy: An Examination the Influence Of The Philosophical Ideas of Jhon. F. W. Herschel and William Whewell On The Developmen Darwin Theory Of Evoltion . Studies In History and Philosophy of Science. PP: 615-687.
کریستوفر اریک هیچنز[۱۱]، نویسنده، منتقد و روزنامه‌نگار انگلیسی- آمریکایی و از صاحب‌نظران مکتب آتئیسم بود. او معتقد بود که موضوع خدا یا یک وجود برتر، اعتقادی تمامیت‌خواهانه و ویران‌گر آزادی‌های فردی است. او باور داشت که آزادی بیان و یافته‌های علمی باید جایگزین دین به عنوان تشریح‌کننده اخلاق و تمدن بشری گردند. در کتاب مشهور وی با عنوان «خداوند بزرگ‌مرتبه نیست: چگونه دین و مذهب همه چیز را مسموم می‌کند؟[۱۲]»، به موضوع آتئیسم و ریشه و ماهیت دین پرداخته شده ‌است.
Hitchens, Christopher Eric.(2007(.God is not Great:How Religion Poisons Everything, Twelve/Hachette Book Group USA/Warner Books, ISBN 0-446-57980-7 / Published in the UK.
سم هریس[۱۳]، نویسنده آمریکایی و از هواداران شکاکیت علمی و آتئیسم است. در سال ۲۰۰۵ کتاب «پایان ایمان» او منتشر شد. از نظر وی تمام باورهای ما، به جز آن‌هایی که ریشه در تعصبات مذهبی دارند، بر پایه شواهد و مدارک مبتنی بر تجربه هستند. کتاب «نامه‌ای به ملت مسیحی» در سال ۲۰۰۶، پاسخ دفاعی وی به منتقدان اولین کتابش محسوب می‌شود.
Harris, Sam. (2005). The End Of Faith: Religion,Terror,and The Future of Reason. NewYork: London. ww. Norton and Company.
¾ ¾. . (۲۰۰۶)Letter to a Christian Nation. United States; Random House Press.
اهم تقریرات دیگری که در زمینه داروینیسم و آتئیسم نوشته شده‌اند، به شرح ذیل هستند:
Criag, William lane and sinnott- Armstrong. (2004). God? A Debate between a Christian and Atheist. Oxford- New Yourk: Oxford university press.
Cunningham, Mary Kathleen. (ed)(2007) .God and evolution. A reader London and New Yourk. Routledg.
Geisler, Norman and Turkey, Frank. (2004). I don’t have Enough Faith to be an Atheist. Crossway Book .
Giberson, Karl W. (2008). Saving Darwin: How to be a Christian and Believe in Evolution</s trong>. Harper Collins e- book.
Goodman Lenn E. (2010). Creation and Evolution . New Yourk: Rutledge.
Haarsma, Loren. (2010). Human evolution and objective morality . In Stewart Melvile Y. ed. Science and Religion In Dialogue. Widely Blackwell.Vol 2.
Hedges, Charis. (2008). I don’t Believe in Atheists: The Dangerous Rise of the secular Fundamentalist. London.
Reitan, Eric. (2009). Is God a Delusion? A Reply to Religion’s Cultured Despisers. Oxford: Wiley- Blackwell.
Smart, J. J and Haldone, J.J. ( 2001). Atheism and Theism; Blackwell.
Walter, Kerry.(2010) . Atheism: a Guide for the perplexed (London: Continuum).
اما از مهم‌ترین چهره‌های حوزه «فلسفه زیست‌شناسی» باید از الیوت سوبر[۱۴]، استاد دانشگاه ویسکانسین مدیسون یاد کرد که عمده فعالیت‌هایش تا به امروز در «فلسفه علم» و «فلسفه زیست‌شناسی» است و دو کتاب مهم «فلسفه زیست‌شناسى» و «سادگى» را در این زمینه نوشته است. از «سوبر» تاکنون بیش از ۲۰۰ مقاله در مجلات معتبر فلسفى منتشر شده است. آثار حائز اهمیت وی عبارت است از:
Sober, Elliot. (2003). Metaphysical and Epistemological Issues In Modern
Darwoinian Theory. In Jhonathan Hodge and Gregory Radick, eds. S. PP: 276- 287. The Cambridge Companion To Darwin. Cambridge University Press.
¾ ¾. (۲۰۱۱). Did Darwin Write the Origin Backwards? Prometheus Books.
¾ ¾. (۲۰۰۸). Evidence and Evolution, Cambridge University Press.
¾ ¾ and David S. Wilson.(2000). Unto Others: The Evolution and Psychology of Unselfish Behavior, Harvard University Press.
¾ ¾. (۱۹۹۴). From a Biological Point of View: Essays in Evolutionary Philosophy, Cambridge University Press.
¾ ¾. (۲۰۰۴). Philosophy of Biology, Westview Press (in UK: Oxford University Press), 1993; 2nd edition, 1999; Spanish edition, Alianza, 1996; Chinese edition, 2000; Korean edition, Chul Hak Kwa Hyun Sil Sa Publishing Co.
¾ ¾. (۱۹۹۳). The Nature of Selection: Evolutionary Theory in Philosophical Focus, Bradford/MIT Press, 1984; 2nd edition, University of Chicago Press.
¾ ¾. (۱۹۷۵). Simplicity, Oxford University Press, 1975.
دکتر حسن میانداری، عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، در زمینه «فلسفه زیست‌شناسی»، «نظریه تکامل و فلسفه اخلاق از منظر آن» و «ارتباط نظریه تکامل زیستی و دین» و راهنمائی چندین پایان‌نامه کارشناسی ارشد در زمینه فلسفه زیست‌شناسی، آثار ارزنده‌ای و بدیعی انجام داده‌اند. ایشان استاد راهنمای پایان‌نامه‌های زیر در مقطع کارشناسی ارشد بوده‌اند:
هادی، محمدرضا. (۱۳۸۰). فلسفه زیست‌شناسی از دیدگاه دیوید هال. دانشگاه صنعتی شریف.
محجوبیان، احمد. (۱۳۸۵). شرح و نقد لوازم فلسفی نظریه تکامل از دیدگاه دنیل دنت. دانشگاه صنعتی شریف.
بادامچی، میثم. (۱۳۸۵). رابطه متقابل فلسفه دین و فلسفه علم قرن نوزدهم با نظریه تکامل داروین. دانشگاه صنعتی شریف.
ادیبی، امان‌الله. (۱۳۸۹). طبیعت انسان در فلسفه زیست‌شناسی. دانشگاه صنعتی شریف.
و از اهم مقالات ایشان:
میانداری، حسن. (پاییز ۱۳۸۶). اهمیت فلسفه زیست‌شناسی؛ رویکردی تاریخی. نشریه پژوهش‌های فلسفی- کلامی. شماره ۳۳.
¾ ¾ . (پاییز ۱۳۸۹). رویکرد تکاملی به اخلاق و طبیعت‌گرایی اخلاقی مسیحی. نشریه پژوهش‌های اخلاقی. شماره ۱.
¾ ¾ . (۱۳۸۸). اخوان‌الصفا، ابن‌مسکویه و بیرونی و نظریه تکامل زیستی. نشریه علمی- پژوهشی متافیزیک. دانشگاه اصفهان. ش۱و۲.
ایشان در طرح پژوهشی «نظریه تکامل داروینی و ادیان الهی» به گردآوری آراء مسلمانان ایرانی و غیر ایرانی در نظریه تکامل پرداخته و در طرح پژوهشی دیگری به «شرح و نقد آراء پلانتینگا در زمینه رابطه نظریه تکامل و دین» همت گمارده است.این فهرست حاصل مشابه یابی هوشمند عنوان مقاله پیش رو در مقایسه با عناوین سایر مقالات پایگاه است. توضیحات بیشتر…
اما اهم آثاری که به زبان فارسی در مورد داروینیسم، تفکر آتئیستی داوکینز و آراء پلانتینگا در مورد تکامل تقریر گردیده‌اند، به شرح ذیل هستند:
این فهرست حاصل مشابه یابی هوشمند عنوان مقاله پیش رو در مقایسه با عناوین سایر مقالات پایگاه است. توضیحات بیشتر… مخاطبان این مقاله، بیشترین بازدید را از مقالات این فهرست داشته‌اند. توضیحات بیشتر… احمدی، فاطمه و آیت‌اللهی حمیدرضا. (بهار ۱۳۸۸). بررسی انتقادات مک‌گراث به دیدگاه‌های علم‌گرایانه و الحادی داوکینز. فصلنامه علمی- پژوهشی فلسفه دین.
پلانتینگا، آلوین. (۱۳۸۰). علم آگوستینی یا دوئمی. ترجمه مرتضی فتحی‌زاده. در کتاب جستارهائی در فلسفه دین دانشگاه قم.
حسینی، سیدحسن. (بهار ۱۳۹۰). تکامل داروینی
و آتئیسم: بررسی و نقد استنتاج آتئیسم از تکامل داروینی
. نشریه قبسات. شماره ۵۹.
شهبازی علی و محمدرضائی، محمد. (بهار ۱۳۹۰). نوداروینسم، مبانی و معضلات. قبسات. شماره ۱۶.
صمدی، هادی. (پاییز ۱۳۸۰ و تابستان ۱۳۸۱). روش‌شناسی نظریه تکامل داروین. نشریه نامه علم و دین. شماره ۱۳-۱۶.
¾ ¾ . (پاییز ۱۳۸۳). مروری بر فلسفه زیست‌شناسی. نشریه ذهن. شماره ۱۹.
¾ ¾ . (بهار و تابستان ۱۳۸۴). آیا تکامل یک واقعیت است؟ نشریه فلسفه و کلام ذهن. شماره ۲۱ و ۲۲.
¾ ¾ . (زمستان ۱۳۸۷). روش علمی داروین در عمل. نشریه پژوهش‌های فلسفی. پاییز و زمستان .۱۳۸۷ سال چهارم، شماره ۱۴.
عبادی، اعظم. (زمستان ۱۳۸۴). بررسی نظریه تکامل از دیدگاه آلوین پلانتینگا. نشریه: فلسفه و کلام. انجمن معارف اسلامی. شماره ۵.
فرخی بالاجاده، علیرضا و علیزمانی، امیرعباس. (پاییز و زمستان ۱۳۸۹). بررسی استدلال سادگی ریچارد داوکینز درباره پیدایش جهان با تکیه بر آراء کیث وارد . نشریه پژوهش‌های فلسفی. سال ششم.
¾ ¾ . (پائیز و زمستان ۱۳۹۱). بررسی استدلال‌های ماتریالیستی داوکینز درباره خدا و تکامل. جستارهای فلسفه دین. سال اول. شماره ۲.
قنبری، حسن. (تابستان ۱۳۸۱). تکامل و نظم . نشریه پژوهش‌های فلسفی - کلامی. بهار و شماره ۱۱ و۱۲.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:13:00 ق.ظ ]




سطح سوم:ایدئولوژی
یا رمزگان ایدئولوژیک

 

رمزهای ایدئولوژی، عناصر دو سطح قبل را در مقوله‏های «انسجام» و «مقبولیت اجتماعی» قرار می‏دهند. برای مثال، برخی از رمزهای ایدئولوژی عبارت‏اند از: فردگرایی، پدرسالاری، نژاد، طبقه اجتماعی، مادی‏گرایی، سرمایه‏داری و غیره.
دانلود پایان نامه

 

 

 

فیسک منظور خود را از رمز[۵۲]اینگونه بیان می کند که عبارت است از “نظامی از نشانه‏های قانونمند که همه آحاد یک فرهنگ به قوانین و عرفهای آن پایبندند” (ص۴). این نظام، مفاهیمی را در فرهنگ به وجود می‏آوَرَد و اشاعه می‏دهد که موجب حفظ آن فرهنگ است. رمز، حلقه واسط بین پدیدآورنده، متن و مخاطب است، و نیز حکم عامل پیوند درونی متن را دارد. از راه همین پیوند درونی است که متون مختلف، در شبکه‏ای از معانی به­وجودآورنده دنیای فرهنگی ما با یکدیگر پیوند می‏یابند. این رمزها در ساختاری سلسله‏مراتبی و پیچیده عمل می‏کنند که جدول فوق برای روشن کردن موضوع، آن را به شکلی بیش از حد ساده نشان داده است.
فیسک چنین توضیح می دهد که روند ایجاد معنا مستلزم حرکت مستمرِ صعودی و نزولی در سطوح مختلفِ نمودار بالاست. معنا فقط زمانی ایجاد می‏شود که «واقعیت» و انواع بازنمایی و ایدئولوژی در یکدیگر ادغام شوند و به نحوی منسجم و ظاهراً طبیعی به وحدت برسند. از نظر وی، نقد نشانه‏شناختی یا فرهنگی، این وحدت را واسازی می‏کند و نشان می‏دهد که «طبیعی» به نظر آمدن این وحدت ناشی از تأثیر بسزای [رمزهای] ایدئولوژیک بر آن است.

۳-۱۲- رمزگان اجتماعی

فیسک در رابطه با رمزهای اجتماعی یا سطح واقعیت اضافه می کند که حضور انسانها در “زندگی واقعی"، همواره حضوری رمزگذاری‏شده است (ص ۴). به سخن دیگر، ادراک ما از اشخاص مختلف بر اساس ظاهرشان،طبق رمزهای متعارف در فرهنگمان شکل می‏گیرد. برای نمونه، مسئول انتخاب بازیگران، با بهره گرفتن از این رمزها، کارش را آگاهانه‏تر و متعارفانه‏تر ــ و به عبارت دیگر، به نحوی کلیشه‏ایــ انجام می‏دهد.
فیسک اشاره می کند که به ویژه طبقه‏بندی این رمزها بر اساس مقوله‏هایی دلبخواه و انعطاف‏پذیر صورت گرفته است، کما این‏که سطح‏بندی رمزها در این سلسله‏مراتب نیز همین‏طور است. برای مثال، او «گفتار» را در رمز اجتماعی، و «گفتگو» (به معنای سخن مکتوب) را در رمز فنی جای می دهد، حال آن‏که در عمل نمی‏توان بین این دو تمایز قائل شد.به طریق اولی، تعیین نقش بازیگران فیلم را رمز متعارفِ بازنمایی[۵۳] و ظاهر آنان را رمز اجتماعی نام نهاده‏اند، لیکن تفاوت این دو رمز در این است که اولی به قصد و نیت دلالت می‏کند و دومی به وضوح و صراحت.
نکته مهمی که از رمز اجتماعی می توان برداشت کرد این است که واقعیت، پیشاپیش رمزگذاری شده است؛ یا به بیانِ دقیقتر، فقط به وسیله رمزگان فرهنگمان است که می‏توانیم واقعیت را درک و فهم کنیم. چه‏بسا واقعیتِ عینی و تجربی وجود داشته باشد. اما هیچ شیوه جهانشمول یا عینی برای ادراک و فهم آن وجود ندارد. در هر فرهنگی، آنچه واقعیت تلقی می‏شود، محصول رمزگان همان فرهنگ است. بنابراین، «واقعیت» همواره از قبل رمزگذاری شده است و «واقعیتِ محض» وجود ندارد. اگر این واقعیتِ رمزگذاری‏شده از سینما یا تلویزیون به نمایش گذاشته شود، رمزهای فنی و عرفهای بازنمایی فیلم و تلویزیون بر آن تأثیر می‏گذارند تا آن برنامه اولاً به لحاظ فنی، پخش‏کردنی باشد و ثانیاً واجد متن فرهنگی مناسبی برای بینندگان باشد.

۳-۱۳- رمزگان فنی

همانطوری که پیشتر نیز گفته شد واقعه‏ای که قرار است به صورت [فیلم سینمایی یا] برنامه ای تلویزیونی درآید، برای اینکه رنگ واقعیت به خود بگیرد پیشاپیش با رمزهای اجتماعی نظیر لباس، محیط، گفتار و غیره رمزگذاری می شود، یعنی سطح «واقعیت»؛ و برای اینکه از طریق رسانه ای مانند تلویزیون یا سینما قابل پخش گردد از فیلتر«بازنمایی» یا رمز های فنی نظیر دوربین، نورپردازی، تدوین، روایت و غیره می گذرد. اما کاربرد مهم دیگر رمزگان فنی کمک به کارگردان در اعمال قصد و غرائض خود در اثر ارتباطی و بازنمایی رویدادهای فیلم به شیوه مطابق میل و خواست خود است.
رمزگان فنی با اندکی کم وکاست توسط محققان و صاحب نظران مختلفی چون فیسک؛ رُوِه، هنسن و دیگران؛ سلبی و کاودری؛ و دیک معرفی گشته اند؛ این رمزگان عبارتند از: زمان و مکان، وسایل صحنه، بازیگران، صدا، نورپردازی، و دوربین. در اینجا به معرفی تعدادی از رمزگان فنی مهم که به کارگردان کمک می کنند تا معنای مورد نظر خود را در قالب اثری رسانه ای مانند فیلم درآورد، می پردازیم.

۳-۱۴- زمان و مکان[۵۴]

این رمز در اصل به تثبیت زمان و مکان داستان فیلم کمک می کند. کارکرد اصلی رمز زمان و مکان این است که بسیاری از رمزگان فیلم بر اساس زمان و مکان فیلم برگزیده می شوند. یکسری از ژانرهای خاص، نیازمند تنظیم مناسب زمان و مکان فیلم هستند. در کل تمام عناصری که در جلوی دوربین وجود دارند، حتی در مواردی که کارگردان از محیطی که از قبل موجود بوده استفاده کند، تمامی این موارد تحت کنترل و گزینش قرار می گیرند. لوکیشن ها نه تنها به واقعی تر به نظر رسیدن فیلم کمک می کنند بلکه به مخاطبان کمک می کنند تا مکان فیلم را تشخیص دهند و بازیگران را در آن مکان ببینند (رُوِه، ۱۹۹۶؛ هَنسِن و دیگران، ۱۹۹۸). اما مهمتر از همه زمان و مکان فیلم در خلق معنای فیلم نقش اصلی را بازی می کنند.
محل زندگی، کار یا فعالیت، وهمچنین زمان حضور شخصیت های قهرمان و ضد قهرمان در صحنه ها با هم تفاوت های ظریفی دارند که همگی با انتخاب کارگردان انتخاب و همنشین می شوند. تمام تلاش او دراینجا این است که به واقعی و طبیعی به نظر رسیدن تعاملات و برهم کنش های قهرمانان با ضد قهرمانان فیلم کمک بشود (رُوِه، ۲۰۰۰، ص ۹۸). این تفاوتها در رمزهای اجتماعی زمان و مکانِ صحنه نشان‏دهنده رمزهای ایدئولوژیکِ مدنیت، طبقه اجتماعی، دلاوری و تبهکاری، اخلاق و جذابیت است (فیسک ۱۹۸۷، ص۱۰). این رمزهای انتزاعی ایدئولوژیک، به صورت مجموعه‏ای از رمزهای اجتماعی عینی در یکدیگر ادغام می‏شوند و عینیتِ تفاوتهای رمزهای اجتماعی تضمینی است برای حقیقی و طبیعی بودن رمزهای ایدئولوژیک.

۳-۱۵- وسایل صحنه[۵۵]

منظور از این رمز، وسایل و ابزارآلات خاصی هستند که در فیلم ها مورد استفاده قرار می گیرند. در بعضی موارد وسایل صحنه تعیین کننده ژانر فیلم هستند نظیر سلاح هایی که در ژانر اکشن بسیار رایج هستند. فیلم ها برای انتقال معنای مدنظر خود شدیداً وابسته به وسایل صحنه هستند (رُوِه، ۱۹۹۶). وسایل صحنه همچنین یک منبع اطلاعاتی نمادین در فیلم ها به شمار می روند و از معانی ضمنی و اسطوره ای برخوردارند (هَنسِن و دیگران، ۱۹۹۸).
بازیگران[۵۶]
در بحث از بازیگران به عنوان یکی از رمزهای مهم در تحلیل فیلم ها، چهار موضوع: انتخاب بازیگران، لباس بازیگران، چهره پردازی، و اجرا یا شیوه رفتار، مطرح است که در زیر مورد بحث قرار می گیرند.
انتخاب بازیگران؛ بازیگران با خود سطحی از انتظارات و معانی ضمنی را از فیلم های قبلی­شان به همراه می آورند. حتی بازیگران سرشناس یا ستاره گان سینما را می توان بخشی از زبان فیلم در نظر گرفت (رُوِه، ۱۹۹۶). ستاره گان آیکون های خاصی هستند که قدرتی نمادین را با خود به همراه دارند و حتی آنها با یکسری ژانرهای خاص یا ویژگی های شخصیتی خاص شناخته می شوند (هَنسِن و دیگران، ۱۹۹۸). بازیگرانی که نقش مردان یا زنان قهرمان یا تبهکار و نیز نقشهای فرعی فیلم را بازی می‏کنند، اشخاصی واقعی هستند که قبلاً حضورشان توسط رمزهای اجتماعی به نحوی رمزگذاری شده است. اما این بازیگران همچنین شخصیتهایی در رسانه‏ها هستند که برای بینندگان وجود بینامتنی دارند و معانی حضورشان نیز بینا‏متنی است. آنها نه فقط باقیمانده نقشهای دیگر را که بازی کرده‏اند با خود به همراه دارند، بلکه معانی شان از متنهای دیگر را نیز می‏آورند و در ذهن بینندگان انتظاراتی نسبت خودشان ایجاد می کنند (فیسک، ۱۹۹۰، رُوه، ۲۰۰۰)؛ متنهایی از قبیل مجلات طرفداران آنها، ستون شایعات مربوط به بازیگران فیلم و نقد و بررسی تلویزیون.
لباس[۵۷]بازیگران؛ لباس بازیگران به نوعی جزء وسایل صحنه به شمار می رود اما شدیداً به شخصیت های فیلم وابسته است. شخصیت های بی اهمیت فیلم معمولاً لباس هایی معمولی بر تن دارند. تغییرات در لباس بازیگران نشان دهنده معانی ضمنی چون تغییراتی منزلتی، نگرشی و یا گذر زمان می باشد. لباس بازیگران به تداعی هر چه بهتر زمان و مکان فیلم کمک شایانی می کند (رُوِه، ۱۹۹۶؛ هَنسِن و دیگران، ۱۹۹۸).
چهره­پردازی[۵۸]؛ عبارت است از ریخت و قیافه و نوع آرایش(پیرایش) بازیگران که به انتقال رمزهای ایدئولوژیک فیلم کمک می کند. ادغام رمزهای ایدئولوژیکِ اخلاق، جذابیت و قهرمانی/ تبهکاری و متراکم‏شدنشان در یک رمز اجتماعی عینی را ایضاً برای مثال در پدیده‏ای به ظاهر بی‏اهمیت همچون روژِ لب یک بازیگر زن هم می‏توان مشاهده کرد. نباید از یاد برد که ایدئولوژی به یمن مجموعه [همین قبیل] رمزگذاریهای به ظاهر بی‏اهمیت است که می‏تواند تا بیشترین حد ممکن تأثیرگذار باشد(فیسک ۱۹۸۷، ص ۱۰).
اجرا[۵۹] یا شیوه رفتار؛ ارائه شخصیت­های فیلم از طریق بازیگران با بهره گرفتن از بدن، بیانات صورت، فیزیک بدنی و حرکات انجام می گیرد (رُوِه، ۱۹۹۶؛ هَنسِن و دیگران، ۱۹۹۸). در شیوه رفتار شخصیت­های گروه قهرمان و همچنین شخصیت های گروه تبهکار یا ضد قهرمان فیلم ها، تفاوت های مهمی وجود دارد. یکی از تفاوتهای این دو گروه از شخصیتها، همکاری و همراهی آنان با هم است. برای نمونه شخصیت های قهرمان با یکدیگر همکاری می‏کنند و به هم نزدیکتر می‏شوند، حال آن‏که تبهکاران با یکدیگر اختلاف پیدا می‏کنند و [ نهایتاً ] از هم جدا می‏شوند، یا همدیگر را نابود می کنند. این یکی دیگر از تلاش های ایدئولوژی مسلط برای بازتولید خود در قالب قهرمانان فیلم است.
صدا[۶۰]
دو نوع صدا در مورد سینما مطرح است یک نوع صدا شامل صداهایی می شود که از داخل صحنه برمی خیزد مانند صدای دیالوگ یا صدای طبیعی محیط؛ نوع دوم شامل صداهایی است که بر روی فیلم گذاشته می شود مانند موسیقی و غیره (هَنسِن و دیگران، ۱۹۹۸).
دیالوگ[۶۱]؛ برای هرگونه تحقیق، دیالوگ از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی دیگر از راه های تأثیرگذاری بر همدلی بیننده با شخصیت های قهرمان فیلم، استفاده از گفتگوی شخصیتهاست. برای مثال، “گفتگوی شخصیت های گروه تبهکار به نقشه‏های شرورانه و مخالفت­های متقابلشان محدود می شود"، درحالی‏که به قهرمان(یا قهرمانان)فیلم اجازه داده می‏شود تا درباره افکار، عقاید، و استدلال­شان برای کنش های شان در فیلم صحبت کرده و احساسات شان را ابراز کنند، یا"درباره چیزهای مختلف و متنوع شوخی کنند، استعاره های طولانی بیان کنند و از زمان روایی کافی برای برقراری رابطه‏ای گرم و یاری‏بخش با یکدیگر برخوردار باشند” (فیسک ۱۹۸۷، ص ۱۱).
موسیقی؛ موسیقی عمدتاً برای آگاهی مخاطب از پاسخ های عاطفی مناسب و یا برای تقویت واکنش های عاطفی مخاطب به کار می رود و با این کار مخاطب را به مشاهدۀ یک سکانس به شیوه ای خاص هدایت می کند (رُوِه، ۱۹۹۶).

۳-۱۶- نورپردازی[۶۲]

از نورپردازی نه تنها برای ایجاد حس نسبت به زمان و مکان استفاده می شود بلکه نورپردازی در القای خلق و خوی بازیگران نیز بسیار مؤثر عمل می کند (هَنسِن و دیگران، ۱۹۹۸). هر یک از حالت های نورپردازی القاکننده معنای خاص خود می باشد. سلبی و کاودری (۱۹۹۵) در تحلیل های خود از فیلم، به چهار حالت نورپردازی اشاره می کنند که هریک تداعی کننده معانی ضمنی خاصی هستند:
نورپردازی مایه­روشن حاکی از خوشبختی، رضایت
نورپردازی مایه­تیره حاکی از حزن، یأس و ناامیدی
نورپردازی پرتضاد دراماتیک، تئاتری
نورپردازی کم­تضاد واقع گرایانه، مستند

۳-۱۷- دوربین[۶۳]

پس از فراهم کردن و ایجاد رویداد فیلمی با بهره گرفتن از زمان-مکان، بازیگران، صدا، و نورپردازی، باقی مجموعه انتخاب های پیش روی کارگردان در جهات ایجاد معنای مورد نظرش، حول دوربین و امکانات آن دور می زند (رُوِه، ۱۹۹۶). در این راستا، دو دسته از امکانات و کاربردهای دوربین در القای معنای مورد نظر وی نقش اصلی را بازی می کنند که عبارتند از نماهای دوربین و زاویه دوربین (سلبی و کاودری، ۱۹۹۵؛ رُوِه، ۱۹۹۶؛ هَنسِن و دیگران، ۱۹۹۸؛ دیک، ۲۰۰۲).
نماها[۶۴]ی دوربین؛ مهمترین نماهای دوربین عبارتند از نمای بسیار دور، نمای دور، نمای متوسط، نمای نزدیک، نمای بسیار نزدیک. هریک از این نماها براساس معانی ضمنی خاصی که تداعی می کنند دارای کاربردهای متفاوتی هستند و کارگردانان حرفه ای ماهرانه از هریک از این نماها در موقعیت و برای القای معنای خاص خود بهره می گیرند.
در این رابطه جان فیسک (۱۹۸۷) معتقد است که “برای برگرداندن نظر همدلانه ما از شخصیت های تبهکار به شخصیت های قهرمان فیلم، از فاصله دوربین استفاده می‏شود. معمولاً در تلویزیون، فاصله دوربین از نمای متوسط تا نمای نزدیک است و این نوع نماها باعث ارتباط راحت و دوستانه بیننده با شخصیتهای فیلم می‏شود. اما شخصیت های تبهکار در نمای خیلی نزدیک نشان داده می‏شوند"(ص ۶). در کلِ تعداد نماهای خیلی نزدیک به کار رفته برای شخصیت های تبهکار یا ضد قهرمان و یا احیاناً برای قهرمان(-ان) فیلم در تحلیل می تواند به ما کمک کند.

نمای بسیار دور[۶۵]؛ در این نما سوژه فقط بخش کوچکی از نما را اشغال می کند و در مقابل محیط بخش اعظم نما را به خود اختصاص می دهد. بنابراین به خودی خود، محیط اهمیتی بیشتر از سوژه پیدا می کند و ارزش سوژه ناچیز است (سلبی و کاودری، ۱۹۹۵؛ دیک، ۲۰۰۲).
نمای دور[۶۶]؛ در این نما، دوربین مقداری به سوژه نزدیک می شود به طوری که تمام هیکل سوژه در نما قابل مشاهده است اما همچنان محیط بخش عمده نما را به خود اختصاص می دهد (سلبی و کاودری، ۱۹۹۵؛ دیک، ۲۰۰۲). از این نما برای ارتباط دادن سوژه با محیط پیرامون اش استفاده می شود (هَنسِن و دیگران، ۱۹۹۸). معنای ضمنی این نما، برجستگی زمینه و فصله عمومی است (سلبی و کاودری، ۱۹۹۵).
نمای متوسط[۶۷]؛ در این نما، سوژه از کمر به بالا در تصویر دیده می شود و سوژه و محیط به یک اندازه نما را پر می کنند(سلبی و کاودری، ۱۹۹۵؛ دیک، ۲۰۰۲). معنای ضمنی نمای متوسط، داشتن رابطه شخصی با سوژه است (سلبی و کاودری، ۱۹۹۵).
نمای نزدیک[۶۸]؛ در این نما، سر و شانه سوژه بخش عمده نما را اشغال می کند. این نما بیشتر حس دراماتیک را القا می کند. از این نما برای ایجاد حس نزدیکی و صمیمیت با کاراکترهای قهرمان فیلم (سلبی و کاودری، ۱۹۹۵؛ دیک، ۲۰۰۲) و همچنین حس همدردی و همزادپنداری مخاطب با قهرمان(های) فیلم استفاده می شود (هَنسِن و دیگران، ۱۹۹۸).
نمای بسیار نزدیک[۶۹]؛ در این نما کل فضا را بخشی از صورت (مانند چشم، لب، و غیره ) یا فقط عضوی از بدن (مانند سر، دست، پا و غیره) سوژه پر می کند (دیک، ۲۰۰۲). با بهره گرفتن از این نما، تنش ها و حالات درونی سوژه های فیلم برای بیننده آشکار می شود(هَنسِن و دیگران، ۱۹۹۸). این نما بیشتر برای نمایش حالات درونی کاراکترهای ضد قهرمان مورد استفاده قرار می گیرد و کمتر برای شخصیت­های قهرمان فیلم بکار می رود (سلبی و کاودری، ۱۹۹۵).
زاویه[۷۰] دوربین؛ زاویه دوربین در واقع محل قرار­گیری دوربین نسبت به سوژه ها یا شخصیت های روایت فیلم است که از حیث انتقال ارزش های زیباشناختی و روان­شناختی از اهمیت بالایی برخوردار است (هَنسِن و دیگران، ۱۹۹۸). سه حالت اصلی برای زاویۀ دوربین وجود دارد که از طریق این سه حالت معناهای ضمنی خاص انتقال داده می شود:

زاویه سرازیر[۷۱]؛ در این حالت، دوربین از بالا به سوژه می نگرد، در نتیجه بیننده به طور اجتناب ناپذیری احساس می کند از سوژه قوی تر است. استفاده از این زاویه دوربین باعث می شود تا سوژه ها کوچک، بی اهمیت و شکننده به نظر برسند (سلبی و کاودری، ۱۹۹۵؛ هَنسِن و دیگران، ۱۹۹۸؛ رُوِه، ۱۹۹۶؛ دیک، ۲۰۰۲).
زاویه هم­سطح چشم[۷۲]؛ در این زاویه، مخاطب در ترازی مشابه و هم سطح با سوژه قرار می گیرد. از این زاویه دوربین برای انتقال احساس برابری بیننده با سوژه و همدردی با او استفاده می شود (سلبی و کاودری، ۱۹۹۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:13:00 ق.ظ ]