کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



 



با بهره گرفتن از مدل محفظه نشان داده شد که آنتن­های میکرواستریپ را می­توان با محفظه­ای پر شده از دی الکتریک همراه با دو دیواره هادی الکتریکی کامل در بالا و پایین و چهار دیواره هادی مغناطیسی کامل جانبی مدل کرد. چهار دیواره جانبی بیانگر چهاردهانه (شیار) باریک هستد که تشعشع از طریق آنها صورت می­گیرد. پچ میکرواستریپ با بهره گرفتن از یک چگالی جریان الکتریکی معادل  در سطح بالای پچ نشان داده می­ شود (همچنین یک چگالی جریان  در پایین پچ موجود است که در این مدل نیازی به در نظر گرفتن پچ ارائه می­ شود). چهار شیار جانبی با چگالی جریان الکتریکی معادل  و چگالی جریان مغناطیسی معادل  نظیر شکل۱-۱۸ می­ شود که هر یک به صورت زیر است[۷].
۲۳
(۱-۲۵)
(۱-۲۶)
شکل۱-۱۸: چگالی جریان معادل در چهار طرف آنتن پچ به همراه و بدون زمین مسطح[۷].
که Ea و Ha به ترتیب میدان­های الکتریکی و مغناطیسی را در شیارها نشان می­دهد.از آنجایی که در آنتن­های میکرواستریپ با نسبت ارتفاع به عرض خیلی کوچک، چگالی جریان در روی پچ  خیلی کوچکتر از چگالی جریان در زیر پچ  است. این مقدار خیلی جزئی فرض شده و صفر در نظر گرفته می­ شود. همچنین بحث شد که میدان­های مغناطیسی مماسی در طول دیواره­ های پچ خیلی کوچک بوده و به طور ایدهآل صفر است. در نتیجه چگالی جریان الکتریکی معادل  خیلی کوچک بوده وبه طور ایده آل صفر در نظر گرفته می­ شود. بنابراین تنها چگالی جریان غیر صفر چگالی جریان مغناطیسی معادل  در طول محیط محفظه تابشی در حضور صفحه زمین است که در شکل۱-۱۸-ب نشان داده شده است. وجود صفحه زمین به وسیله تئوری تصویر قابل در نظرگرفتن است که چگالی جریان مغناطیسی را دو برابر می­ کند از این رو مقدار نهایی چگالی جریان مغناطیسی دو برابرخواهد بود.
دانلود پروژه
۲۴
(۱-۲۷)
نشان داده شد که با بهره گرفتن از مدل خط انتقال می­توان آنتن میکرواستریپ را بوسیله دو شیار تشعشع کننده در راستای طول آنتن هر یک به عرضWو ارتفاع h نشان داد. به طور مشابه می­توان نشان داد که هنگامی که در مجموع چهار شیار برای نمایش آنتن میکرواستریپ به کار می­رود، تنها دو شیار بیشترین سهم تشعشع را خواهند داشت ومیدان­های تابشی ناشی از دوشیار دیگر که به اندازه عرض پچ W از یکدیگر فاصله دارند در صفحات اصلی یکدیگر را حذف خواهند کرد. در نتیجه همان دو شیاری که به اندازه طول پچ L از یکدیگر جدا هستند به عنوان شیارهای تشعشع کننده شناخته می­شوند. شیارها به وسیله یک خط انتقال صفحه موازی امپدانس پایین به طول L که نقش یک انتقال دهنده عمل می­ کند، از یکدیگر مجزا هستند. طول خط انتقال تقریبا  است که  ، طول موج در زیرلایه می­باشد. بدین ترتیب میدان­ها در سطح دو شیار پلاریزاسیون مخالف خواهند داشت. این مطلب در شکل­های۱-۱۷-الف و۱-۱۹ نشان داده شده است. دو شیار یک آرایه دو المانه با فاصله  شکل می­ دهند که در راستای عمود بر صفحه زمین، مولفه­های میدان به طور هم فاز با یکدیگر جمع شده و حداکثر تشعشع را عمود بر پچ خواهیم داشت و لذا آنتن برودساید است. با فرض آن که مد غالب در محفظه مد  است مولفه­های میدان الکتریکی و مغناطیسی به ترتیب زیر ساده می­شوند.
(۱-۲۸)

که در آن  و  است. همانطور که در شکل۱-۱۷-الف مشخص است در راستای طولی، میدان چرخش فاز دارد در حالی که در راستای عرض یکنواخت است. چرخش فاز در راستای طول، برای آنتن جهت مشخصه تشعشعی برودساید ضروری است. با بهره گرفتن از اصل معادل سازی، هر شیار تشعشعی معادل چگالی جریان  یک دو قطبی مغناطیسی خواهد. با رجوع به شکل۱-۱۹ چگالی­های جریان مغناطیسی معادل در طول دو شیار، هر یک به عرض W وارتفاعh دارای اندازه یکسان و فاز مشابه هستند در نتیجه این دو شیار، آرایه­ای از دو المان بامنبع دارای فاز و اندازه یکسان شکل می­دهد که به اندازه L از یکدیگر فاصله دارند. از این رو این دو منبع در راستای عمود بر پچ و صفحه زمین با یکدیگر جمع شده و پترن برودساید شکل می­ دهند. این مطلب در شکل۱-۲۰ نشان داده شده است، جایی
۲۵
که پترن نرمالیزه هر شیار در صفحه به طور مجزا به همراه پترن کل ترسیم شده است.
شکل۱-۱۹: شیارهای تشعشعی در آنتن مایکرواستریپ مستطیلی و چگالیهای جریان مغناطیسی معادل[۷]
چگالی­های جریان معادل برای دو شیار دیگر هر یک به طول Lو ارتفاع h در شکل۱-۲۱ نشان داده شده است. از آنجایی که چگالی جریان هر یک از دیواره­ها دارای بزرگی یکسان اما جهت مخالف می­باشند، میدان­های تابیده شده از دو شیار در صفحه میدان Hیکدیگر را حذف می­ کنند. همچنین با توجه به این که که شیارهای روی دیواره­ های مخالف درجه اختلاف فاز دارند، تشعشع مربوطه در صفحه یکدیگر را حذف می­ کنند. تشعشع ناشی از این دو شیار درصفحات غیراصلی در مقایسه با دو شیار دیگر کوچک است در نتیجه به آنها شیارهای غیر تشعشعی اطلاق می­ شود.
شکل ۱- ۲۰ : پترن متداول در صفحات E وH مربوط به هر یک از شیارهای تشعشعی و مجموع هر دوی آنها[۷].
۲۶
شکل۱-۲۱: چگالی جریان روی شیارهای غیر تشعشع کننده در آنتن مایکرواستریپ مستطیلی[۷].
۱-۷ پارامترهای مهم در بررسی عملکرد آنتن های میکرواستریپی
برای بررسی عملکرد یک آنتن، تعریف و بکارگیری چندین پارامتر ضروری است. در عمل پارامترهای مختلفی از جمله پهنای باند فرکانسی، پترن تشعشعی، بهره و امپدانس ورودی آنتن مورد نظر قرار می­گیرند.
۱-۷-۱ پهنای باند فرکانسی (امپدانسی)
عبارت است از یک محدوده فرکانسی معینی نسبت به فرکانس میانی آن. این محدوده فرکانسی بدین صورت در نظر گرفته می­ شود که در آن فرکانس­ها بطور متوالی، سیستم توان برگشتیِ[۲۱] کمتر از مقدار dB10-  و یا نسبت ولتاژموج ایستاVSWR معمولا کمتر از ۲ راداشته باشند. را داشته باشد. این پارامتر می ­تواند در دو حالت پهنای­باند مطلق ([۲۲]ABW) و پهنای­باند کسری ([۲۳]FBW) بیان شود. اگر فرکانس لبه بالا و پایین این محدوده را بترتیب با fH و fL نشان دهیم آنگاه خواهیم داشت [۱۸]:
(۱-۲۹) ABW fH - fL
(۱-۳۰) ۲ × FBW =
در آنتن­های پهن­باند برای تعیین پهنای باند از نسبت دو فرکانس لبه بالا و پایین نسبت به هم نیز استفاده می­ کنند یا به عبارتی:
(۱-۳۱) BW = fH fL
۲۷
۱-۷-۲ پترن تشعشعی
این پارامتر نشان­دهنده مشخصات تشعشعی آنتن (معمولاً در ناحیه خیلی دور[۲۴]) برحسب مختصات فضایی می­باشد. در این ناحیه، پترن تشعشعی تقریبا مستقل از فاصله موجود از آنتن عمل می­نماید. این پارامتر در واقع مقدار توان تشعشعی را در جهات مختلف نشان می­دهد. برحسب اشکال مختلف در حالت سه بعدی که برای این پترن می ­تواند ارائه شود، سه نوع خاص برای توجیه عملکرد تشعشعی آنتن در راه دور در نظر گرفته می­ شود که عبارتند از [۷]:
۱) پترن با شکل و اندازه یکسان در همه جهات[۲۵]: این نوع آنتن با این نوع پترن به عنوان آنتن مرجع در اندازه ­گیری­ها استفاده می­ شود. در این حالت توان تشعشعی در تمام جهات یکسان است.
۲) پترن جهت­دار[۲۶] : در این حالت، پترن آنتن در یک جهت یا جهات معینی دارای بیشینه توان تشعشعی می­باشد. این نوع آنتن برای امور خاصی از جمله تعقیب اهداف متحرک یا در گیرنده­های یک­جهته استفاده می­ شود.
۳) پترن همه­جهته[۲۷] : در این نوع پترن، مشخصه تشعشعی در یک صفحه معینی (E یا H) غیر جهت­دار بوده (همه جهته) و در مقابل، در صفحه عمود بر آن دارای حالت جهت دار می­باشد. خاطر نشان می­کنیم که در حالت نمایش دو بعدی برای پترن تشعشعی، دو صفحه E و Hدر نظر گرفته ­می­شوند که بترتیب شامل بردارهای میدان­های الکتریکی و مغناطیسی در ناحیه دور از آنتن می­باشند [۷].
۱-۷-۳ سمت­گرایی و بهره[۲۸]
سمت گرایی به صورت نسبت بین شدت تشعشع U)) آنتن مورد نظر به شدت تشعشع (U0) آنتنی است که به حالت یک منبع تشعشعی همه جهته عمل می­نماید و به صورت زیر نمایش داده می شود: [۷].
(۱-۳۲) D = U/U0
پارامتر بهره (G)، رابطه مستقیم با سمت­گرایی داشته و با یک ضریب متساوی با راندمان تشعشعی آنتن (erad ) به یکدیگر مربوط می­شوند [۷] یا به عبارتی:
۲۸
(۱-۳۳) G = erad × D
erad راندمان تشعشعی آنتن است که همان بازده کاری آنتن بحساب می ­آید که می ­تواند بصورت نسبت بین مقدار توان تشعشعی به مجموع مقادیر توانهای تلفی و تشعشعی در آنتن در نظر گرفته شود و با معیار درصد بیان می­ شود. با توجه به این تعریف، مقدار این پارامتر عددی پایین­تر از ۱۰۰ درصد (یا مقدار نسبت، کمتر از یک) خواهد بود [۱۸].
در آنتن­های پهن با­ند نسبت بین فرکانس بالا و پایین باند فرکانسی مقادیر بالایی حتی در حدود عدد ۱۰ را بخود می­گیرد و همچنین در کل این باند فرکانسی معین شده، باید مشخصات تشعشعی از جمله پترن و بهره، مقادیری نسبتا ثابت داشته باشند. این سه شرط از ملزومات آنتن­های پهن باند به حساب می­آیند.
۱-۷-۴ امپدانس ورودی درآنتن میکرواستریپ
در واقع امپدانس ورودی مختلط بوده و شامل یک بخش رزونانس و یک بخش غیر رزونانس (راکتیو ) می­باشد. هر دو قسمت حقیقی و موهومی بصورت تابعی از فرکانس تغییر می کنند، تغییرات امپدانس ورودی برحسب فرکانس در شکل ۱-۲۲ نشان داده شده است.
شکل ۱-۲۲: منحنی تغییرات رزیستانس و راکتانس یک آنتن میکرواستریپ برحسب فرکانس [۷].
۲۹
هردو قسمت امپدانس، تابعی از محل قرارگیری نقطه­ی تغذیه نیز می­باشند. به طور ایده­آل منحنی­های رزیستانس و راکتانس تقارنی را حول فرکانس رزونانس از خود نشان می­ دهند و راکتانس در رزونانس برابر میانگین مقادیر ماکزیمم و مینیمم است. اصولاً مقدار راکتانس درمقایسه با رزیستانس کوچک می­باشد، اما وقتی ضخامت زیرلایه زیاد می­ شود راکتانس قابل صرفنظر نمی باشد و باید در تطبیق محسوب شود [۱۹].
۱-۸ افزایش پهنای باند آنتن­های میکرواستریپ
آنتن­های میکرواستریپ تعدادی خواص مفید دارند، ولی یکی از محدودیت­های جدی آنها پایین بودن پهنای باند آنهاست. پهنای باند یک آنتن عادی میکرواستریپ کمتر از ۱ درصد تا چند درصد برای زیرلایه­های با شرط نسبت ضخامت به طول موج کمتر از ۰۲۳/۰و نفوذ پذیری ۱۰ تا ضخامت کمتر از ۰۷/۰ طول موج با نفوذ پذیری ۳/۲ است. پهنای باند برای المان­های متداول آنتن مانند دایپل، آنتن روزنه­ای و شیپوری از ۱۵ تا ۵۰ درصد است. محققین در ۲۰ سال اخیر مشغول برطرف کردن این محدودیت بوده ­اند. بیشتر این نوآوری ها بیشتر از یک مود را بکار می­برند، که باعث افزایش اندازه، ارتفاع و حجم گردیده و با تنزل مشخصات دیگر آنتن همراه است. افزایش پهنای باند می ­تواند با راه های دیگری مثل انتخاب یک روش تغذیه مناسب و یا شبکه تطبیق امپدانسی مناسب می ­تواند باشد.
پهنای باند آنتن میکرواستریپ از رابطه زیر بدست می ­آید.
(۱-۳۴)
که در آن Q ضریب کیفیت کل آنتن است و VSWR نسبت موج ساکن که در اثر عدم تطبیق امپدانسی بین خط تغذیه و ساختار تشعشعی ایجاد می­ شود برابر است با]۲۰[:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-07-21] [ 04:07:00 ق.ظ ]




Adams, S. J., Inequity in Social Exchange, in L. Berkowitz, Advances in Experimental Social Psychology. Academic Press, Vol. 2, PP. 267 – ۲۹۹, ۱۹۶۵.
Afzal, Hasan. and Aslam Khan, Muhammad. Consumer’s Trust in the Brand: Can it Be Built through Brand Reputation, Brand Competence and Brand Predictability. international business research, Vol. 3, No. 1, PP. 41 – ۵۰, ۲۰۱۰٫
Afuah, Allan, Innovation management: Strategies, Implementation and Profits, Oxford University Press (New York), 1998.
Agarwal, Manoj. and Rao, Vithala, an Empirical Comparison of Consumer Based Measures of Brand Equity, Marketing Letters. Academic Journal, Vol. 7, No. 3, PP. 237 – ۲۴۷, ۱۹۹۶.
Agustin, J. Singh. Curvilinear effects of consumer loyalty determinants in relational exchanges. Journal of Marketing Research, Vol. 42, PP. 96-108, ۲۰۰۵.
Ailawadi, Kusum. L; Lehmann, Donald. R. and Neslin, Scott, A. Revenue Premium as an Outcome Measure of Brand Equity. Journal of Marketing, Vol. 67, No. 4, PP. 1–۱۷, ۲۰۰۳.
Alam, Syed Shah., and Yasin, Norjaya Mohd. What Factors Influence Online Brand Trust: Evidence from Online Tickets Buyers in Malaysia. Journal of Theoretical and Applied Electronic Commerce Research, Vol. 23, No. 4, PP. 78- 89, ۲۰۱۰.
Alba, Joseph. W. and Hutchinson, J. Wesley., Dimensions of Consumer Expertise. Journal of Consumer Research, Vol. 13, No. 1, PP. 411–۴۵۴, ۱۹۸۷.
Alloza, Angel., Brand Engagement and Brand Experience at BBVA: The Transformation of a 150-Year-Old Company. Corporate Reputation Review, Vol. 11, No. 4, PP. 371-379, ۲۰۰۸.
Ambler, Tim., Marketing and the Bottom Line (۲nd edition). London, U. K: Pearson Education, ۲۰۰۳.
Ambler, Tim., Flora Kokkinaki, and Stefano Puntoni. Assessing Marketing Performance: Reasons for Metrics Selection. Journal of Marketing Management, Vol. 20, PP. 475-498, ۲۰۰۴.
Andaleeb, Syed. S. the Trust Concept: Research Issues for Channels of Distribution. Journal of Research in Marketing, Vol. 11, PP. 1-34, ۱۹۹۲.
Andaleeb, Syed. S. and Anwar, syed. F., Factors Influencing Customer Trust in Salespersons in a Developing Country. Journal of International Marketing, Vol. 4, No. 4, PP. 35 – ۵۲, ۱۹۹۶.
Anderson C. James & Narus A. James. A Model of Distributor Firm and Manufacturer Firm Working Partnerships. Journal of Marketing, Vol .54, PP. 42 – ۵۸, ۱۹۹۰.
Anderson, Eugene & Sullivan, Mary. The Antecedents and Consequences of Customer Satisfaction for Firms. Marketing Science, Vol. 12, No. 2, PP. 125-143, ۱۹۹۳.
Anderson, E., Fornell, C., & Lehmann, D., Customer satisfaction, Market Share, and Profitability: Findings from Sweden. Journal of Marketing, Vol. 58, No. 3, PP. 53–۶۶, ۱۹۹۴.
Anderson, E., Customer Satisfaction & Word of Mouth, Journal of Service Research, Vol. 1, PP. 5-17, ۱۹۹۸.
Ardnet, J., Role of Product Related Conversations in Diffusion of a New Product. Journal of marketing research, Vol .4, No. 3, PP. 234, ۱۹۶۷.
Arnold, Mark. J., Kristy. E. Reynolds., Nicole. Ponder and J ason. E. Lueg., Customer Delight in a Retail Context: Investigating Delightful and Terrible Shopping Experiences. Journal of Business Research, Vol. ۵۸, No. 8, PP. 1132-1145, ۲۰۰۵.
Assael, henry., Consumer Behavior and Marketing Action, Cincinnati, oh: South – Western, Sage Publication Ltd, ۱۹۹۸.
Atilgan, Eda; Aksoy, Safak and Akinci, Serkan, Determinants of the Brand Equity: A Verification Approach in the Beverage Industry in Turkey. The Journal of Marketing Intelligence & Planning, Vol, 23, No 3, PP. 237-248, ۲۰۰۵.
Atwal, Glyn and Williams, A., Marketing in Postmodern India: Bvglari Meets Bollywood. Indian Journal of Marketing. Vol. 38, No. 1, PP. 3-7, ۲۰۰۸.
Babin, B. J., & Griffin, M., The Nature of Satisfaction: An Updated Examination and Analysis. Journal of Business Research, Vol. 41, PP. 127– ۱۳۶, ۱۹۹۸.
Babin, Barry. J; Yong - Ki, Lee; Eun - Ju, Kim; Griffin, Mitch., Modeling Consumer Satisfaction and Word of Mouth: Restaurant Patronage in Korea. The Journal of Services Marketing, Vol. 19, No. 3, PP. 133, ۲۰۰۵.
Back, Ki - Joon & Parks, Sara. C., A Brand Loyalty Model Involving Cognitive, Affective and Conative Brand Loyalty and Customer Satisfaction. Journal of Hospitality & Tourism Research, Vol. 27, No. 4, PP. 419-35, ۲۰۰۳.
Back, Ki .Joon., The Effects of Image Congruence on Customers’ Brand Loyalty in the Upper Middle-class Hotel Industry. Journal of Hospitality & Tourism Research, Vol. 29, No. 4, PP. 448-467, 2005.
Baldauf, Artur; Cravens, Karen and Binder, Gudrun., Performance Consequences of Brand Equity Management: Evidence from Organizations in the Value Chain. The Journal of Product and Brand Management; Vol. 12, No. 4, PP. 220-234, ۲۰۰۳.
Baldinger, Allan. L and Rubinson, Joel., Brand Loyalty: the Link Between Attitude and Behavior. Journal of Advertising Research, Vol. 36, No. 6, PP. 22-34, ۱۹۹۶.
Bamert, t., & wehrli, h.p., Service Quality as an Important Dimension of Brand Equity in Swiss Service Industries. Journal of Managing Service, Vol. 15, No. 2, PP. 132-1, ۲۰۰۵.
Barber, Bernard., The Logic and Limits of Trust. New Brunswick, NJ: Rutgers University Press, ۱۹۸۳.
Barnett, Chris., Julian, Barr., Angela, Christie., Belinda, Duff., and Shaun Hext, Measuring the Impact and Value for Money of Governance & Conflict Programmes, Final Report Submitted by ITAD۲۰۱۰.
Barney, Jay. B. & Hansen, Mark. H., Trustworthiness as a Source of Competitive Advantage. Strategic Management Journal, Vol .15, PP. 175-190, ۱۹۹۴.
Bearden, William. O. Neteymer, Richard. G. and Teel, Jesse. E., Measurement of Consumer Susceptibility to Interpersonal Influence, Journal of Consumer Research, Vol. 15, PP. 473 – ۴۸۱, ۱۹۸۹.
Bearden, William. O. and Rose, Randall. L., Attention to Social Comparison Information: an Individual Difference Factor Affecting Consumer Conformity, Journal of Consumer Research, Vol. 16, PP. 461 – ۴۷۱, ۱۹۹۰.
Bennet, Roger., Relationship Formation and Governance in Consumer Markets: Transactional Analysis Versus the Behaviorist Approach. Journal of Marketing Management, Vol. 12, PP. 417 – ۴۳۶, ۱۹۹۶.
Berry, Leonard. L., Relationship Marketing of Services – Growing Interest, Emerging Perspectives. In. Emerging Perspectives in Services Marketing. Chicago, IL: AMA, Vol. 23, No. 4, PP. 25 – ۲۸, ۱۹۹۵٫
Berry, Leonard. L., Cultivating service brand equity. Journal of the Academy of Marketing Science, Vol. 28, No. 1, PP. 128 – ۱۳۷, ۲۰۰۰.
Berry, Leonard. L; Carbone, Lewis. P. and Haeckel, Stephan. H., Managing the Total Customer Experience. MIT Sloan Management Review Vol. 43, PP. 85 – ۸۹, ۲۰۰۲.
Bhattacharya, Rajeev. Devinney, Timothy. M. & Pillutla, Madan .M., A Formal Model of Trust Based on Outcomes. Academy of Management Review, Vol. 23, PP. 459-472, ۱۹۹۸.
Biel, Lien., How Brand Image Drives Brand Equity. Journal of Advertising Research, Vol. 32, No. 6, PP. 6–۱۲, ۱۹۹۲.
Bloemer, Josem. M., and Kasper, Hans. D. P., the Impact of Satisfaction on Brand loyalty: Urging on Classifying Satisfaction and Brand Loyalty, Journal of Satisfaction, Dissatisfaction and Complaining Behavior, vol. 7, pp. 152 – ۱۶۰, ۱۹۹۴.
Bloemer Josem. M and Kasper, Hans. D. P., the Complex Relationship between Consumer Satisfaction and Brand Loyalty, Journal of Economic Psychology, Vol. 16, No. 2, PP. 311-329, ۱۹۹۵.
Bodet, G., Customer Satisfaction and loyalty in service, Two concepts, four constructs, several relationships. Journal of Retailing and Consumer service, No 15, P.P 156-162, ۲۰۰۸.
Bolton, R., A Dynamic Model of the Duration of the Customer’s Relationship with a Continuous Service Provider: The Role of Satisfaction. Journal of Marketing Science, Vol. 17, No. 1, PP. 45– ۶۵, ۱۹۹۸.
Boo, Soyoung; busser, James and baloglu, seyhmus, a Model of Customer-Based Brands Equity and its Application to Multiple Destinations. Tourism Management, Vol. 30, PP. 219–۲۳۱, ۲۰۰۹.
Boone, S. D., and Holmes J. G., The dynamics of interpersonal trust: Resolving uncertainty in the face of risk, in Hinde, R. A., and Groebel, J. (Eds). Cooperation and Prosocial Behavior. Cambridge: Cambridge University Press, PP. 190-211, ۱۹۹۹.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:07:00 ق.ظ ]




سعدی بارها در آثارخود به این نکته اشاره می‌کند که صبر عاقبتی خوب و خوش دارد و انسان صبور در عرصه زندگی پیروز میدان است و او است که در نهایت نتیجه دل خواه را میبرد. سعدی گویا خود این موضع؛ یعنی صبوری و رستگاری را تجربه کرده است و نتیجه آن را به طور ملموس دریافته است. این است که می‌گوید «راست گفتی» که اگر صبر کنی فرج می‌یابی، ولی این توانایی در هرکسی نیست
راســت گفــتــی کــه فرج یــابی اگر صبر کنی صبر نـــیکســت کســی را که توانایی هست
(همان: ۵۰۳)
شکر خــوشســت و لــیکن حــلاوتش تـو ندانی من این مـعامـلـه دانـم که طعم صبــرچشیدم
(همان: ۶۶۲)
غــنیمت دان اگــر روزی بشادی در رسی ای دل پس از چندین تحمّل‌ها که زیر بــار غم کردی
(همان: ۷۵۴)
تحمل بار فراق و زهر جدایی به امید رسیدن و نوشیدن شربت گوارای وصال و چمیدن در گلشن وصل دوست راهیست که سعدی در صحرای صبر به رونده‌ی راه نشان می‌دهد و از او می‌خواهد که با ابرام و محکم در این را قدم بردارد:
چه خــوش است در فـراقی همه عمر صبر کردن به امــید آنــکه روزی به کــف اوفتد وصــالی
(همان: ۷۷۸)
نبــایــد گر بــسوزنــدت که فــریاد از بـرخیزد اگر خواهی که چون پروانه پیش شمع بنشینی
(همان: ۱۰۳۲)
سعدی صـــبـور بــاش بــرین ریــش دردنــاک باشد کــه اتفاق یکی مـــــــرحـم اوفـــــتد
(همان: ۵۳۵)
دلا گــــــر عاشـــقی مــی سوز و مـــی ســاز تــنــا گر طــالبــی مـی پــرس و مــی پوی
(همان: ۸۱۱)
بسیار صـــــــــبر باید تــا آن طبــیــب دل را درکــــوی دردمــنــدان روزی گــذر بـباشد
(همان: ۱۰۰۵)
زنــدگانی صـــرف کردن در طلب حــیفی نباشد گـــر دری خواهد گشودن سهل باشد انتظاری
(همان: ۶۳۲)
زمان رفته باز آید ولیکن صــــــــبر می بــــاید کــه مستخلص نمی گردد بهاری بی زمستانی
(همان: ۷۹۸)
طبیب از من به جان آمد که سعدی قصه کوته کن که درت را نمــی‌دانـم بــرون از صـــــــــبر
(همان: ۸۰۰)
درمــانی جهد سودی نکند تن بــه قــضا دردادم ور تحمـــل نکنم جور زمان را چــه کــنـــم
(همان: ۶۹۰
۵-۱-۱۶- صبر نا بجا
سعدی در همه کار صبر را چارگر و مفید نمی‌داند. از نظر او، زمانی که صبر مایه‌ی از دست رفتن زمان مناسب برای انجام کاری مفید و شایسته است روا نیست. ممکن است در اثر درنگ و صبر، ضرر و زیان‌های جانی و مالی جبران ناپذیری رخ دهد. بنابراین مقام و زمان صبر معلوم است. در جایی نیز ممکن است صبر حمل بر بلاهت و نادانی شود. در چنین مواقعی از نظر سعدی صبر درست نیست و انسان عاقل باید به موقع انعکاس لازم را نشان دهد. سعدی چنین صبری را صبر به معنای واقعی نمی‌داند بلکه آن را حمل بر بلاهت می‌کند. صبر اساساً ریشه در عقل و اندیشه دارد. انسان عاقل در مواقعی خطر یا فسادی جبران ناپذیر در حال وقوع است و توانایی دارد با مداخله جلوی آن را بگیرد نمی‌ماند و نگاه کند. سعدی چنین حالتی را صبر نمی‌داند بلکه آن را جهل و بلاهت می‌شمارد. او در این باره می‌گوید:
پایان نامه - مقاله - پروژه
«نیک مردی به جای خود است نه چندان که بدان چیره گردند و دیده‌هاشان خیره. نه هرکه خواهد نامش به نیک‌مردی برآید بر حیف نا انصافانش صبر باید کرد، و این راخرد مندان مروت نخوانند بلکه سست رایی.»
«صبر وتأنی در همه کاری پسندیده باشد مگر در صدماتی که اگر تأخیری افتد تدارک آن فوت شود همچون گرفتن غریق وکشتن حریق.» (همان: ۱۱۲۱)
سعدی امّا در مقام و معنایی دیگر نیز صبر را بر نمی‌تابد. سعدی معتقد است اگر عشقی عشق راستین باشد، نباید عاشق سر راحت و آرام بر زمین بگذارد. زیرا منتهای عشق بی صبری است.
کمــال شــوق نــدارنــد عــاشقــان صـــــبـور که احتمال ندارد بـــــــر آتــش افسردن
(همان: ۷۱۱)
صبـــرم از دوســت مــفرمـــای و طـعنت بگذار کاین بلاییــست کـه از طبع بشر می نرود
(همان: ۵۹۴)
سعدی عشق و صبوری را دو مقوله ی نامتعارف می بیند وبر عاشق صبور زبان طعن و تمسخر می گشاید. چنین عاشقی از نظر سعدی بویی از عشق نبرده و ادعایی دروغین دارد. سعدی کمال عشق را در بی صبری می بیند .عاشق باید در تمام احوال آنی فارغ از یاد معشوق نباشد. کسی که می تواند سرراحت بر بالش بگذارد و به خواب رود ، از نظر سعدی هنوز در عشق تمام نیست:
هـــــــر که بی دوســت مـی بــرد خــوابــش هم چنان صـــبر هــست وپــایـــابــش
(همان: ۶۲۶)
قیــمــت عشــق نــدانـد قــدم صــدق نــدارد سست عهــدی که تحمل نکند بار جفا را
(همان: ۳۱۹)
سعدی معتقد است که در برابر دشمن صبری که حمل بر زبونی می گردد شایسته نیست. او می‌گوید در برابر دشمن باید با شجاعت و جسور بود تا بردباری و تحمّل را به معنی ترس تعبیر نکنند و بر آدم دلیری کنند:
جوشـــن بــیــار و نــیزه و بــر گستـوان ورد تـــا روی آفـــتاب معفر کنـــــم به گرد
گر بردبـــار بـــاشی و هـــشیار و نــیــکمـرد دشمن گمان بــرد که بترســـیدی از نبرد
(همان: ۲۱۵)
سعدی بر این باور است که دربرابر افراد بد نباید کوتاه آمد، زیرا این کار نه تنها باعث نمی‌شود که آن‌ ها طریق صلاح اختیار کنند بلکه این عمل باعث می‌شود بر بدی و گژ رفتاری خود بیفزایند:
کــسی بــا بــدان نــیــکویــی چــون کــند؟ بـــــــدان را تحـــمل، بد افزون کـــند
(همان: ۱۸۴)
۵-۱-۱۷ - صبر و قناعت
سعدی صبر را برای انسان چون وسیله‌ای دفاعی می‌داند که می‌تواند از آن در برابر خواهش‌ها و خواسته‌های نفس و وسوسه‌های اغواگر آن از خود دفاع کند و از فرو افتادن در سراشیب سقوط و نابودی جلوگیری به عمل آورد. او نفس را به ماری تشبیه می‌کند که به قوّت صبر و مقاومت در برابر آن می‌توان از سموم زهرآگینش در امان بود:
بر ســر آنم کــه پــای صبــر در دامــن کشم نفس را چون مار خـــط نهی پیرامن کشم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:06:00 ق.ظ ]




می توان با مقابله با تأمین مالی این جرم ارتکاب آن را سخت و دشوار نمود. ممنوعیت تأمین مالی تروریسم نوعی پیشگیری وضعی در راستای عدم تحقق اقدامات تروریستی است، زیرا که اقدامات تروریستی مخصوصاً در سطح بین المللی محتاج نیروی انسانی و امکانات وسیعی است که همه آنها منوط به تأمین مالی گروه تروریستی است.
با توجه به تحولی که در نوع ارتکاب اعمال تروریستی از فردی به سازمان یافتگی بروز کرده است امروزه مبارزه با تروریست ها نمی تواند تنها در قالب برخورد با مباشرین اقدامات تروریستی محدود گردد. به این دلیل که در جرایم غیر سازمانی با دستگیری مجرم اعمال مجرمانه او تمام یا خاتمه می یابد. ولی در جرایم سازمان یافته پس از دستگیری یکی از افراد باند یا سازمان، بلافاصله فرد دیگری جانشین او شده و اعمال مجرمانه ادامه می یابد. بنابراین مبارزه و پیشگیری از وقوع جرم زمانی می تواند با موفقیت بیشتری توأم باشد که اموال و دارایی های سازمان های مجرمانه و تروریست ها مورد شناسایی قرارگرفته و در صورت احراز منشاء حصول مجرمانه آنها و یا جمع آوری این اموال به منظور ارتکاب اقدامات تروریستی، اموال مزبور ضبط گردد تا امکان ارتکاب جرم درآینده کاهش یابد.
دانلود پایان نامه
هر چند عمدتاً اقدامات مخرب تروریستها پشتوانه ایدئولوژیک دارد، اما این گروه ها تا زمانی به حیات خود ادامه می دهند که هزینه های مالی هنگفت آنها تأمین گردد. تأمین مالی گروه های تروریستی با توجه به ممنوعیت های قانونی و اینکه از حیث اصول حقوق جزا، معاونت در این قبیل جرایم محسوب می شود همیشه مخاطره آمیز است. اما اگر این تأمین در لفافه پولشویی صورت بگیرد مسیر کشف آنها تیره تر می گردد. از این رو پولشویی یکی از مهمترین شیوه هایی است که تأمین مالی تروریسم از طریق آن صورت می گیرد. این روش مخصوصاً در گردش مالی بانکهای مرتبط به هم در سطح جهان انجام می پذیرد.[۲۳۲]
در سطح بین المللی، کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم مصوب ۱۹۹۹، قطعنامه شماره ۱۳۷۳ مصوب ۲۰۰۱ شورای امنیت و پیشنهادات گروه ضربت اقدامات مالی[۲۳۳] (فاتف) از جمله مهمترین اسناد در زمینه ممنوعیت تأمین مالی تروریسم به شمار می آیند.
فاتف در مورد تأمین مالی تروریسم پیشنهاداتی مشهور به پیشنهادات هشتگانه ارائه کرده است که عبارتند از: تصویب و اجرای قطعنامه های سازمان ملل به ویژه قطعنامه ۱۳۷۳ شورای امنیت که در مورد پیشگیری و خنثی کردن برنامه های تأمین مالی اعمال تروریستی است، جرم شناختن تأمین مالی تروریسم و پولشویی مرتبط با آن، ضبط و مصادره دارایی های سازمانهای تروریستی، گزارش دهی معاملات مشکوک مرتبط با تروریسم، ارسال وجه جایگزین در خدمات ارسال پول یا ارز، دقت در انتقالات الکترونیکی، نظارت بر سازمان های غیر انتفاعی و همکاری بین المللی.[۲۳۴]
در مقررات داخلی برخی از کشورها نیز تأمین مالی تروریسم با پیش بینی تدابیر سختگیرانه مورد توجه قرار گرفته است. در کشور انگلیس، قانون «ضد تروریسم، جنایت و امنیت» مصوب ۲۰۰۱ برای مؤسسات مالی محدودیت های زیادی مقرر کرده و به همین ترتیب به پلیس و محاکم اختیارات زیادی برای کنترل و نظارت مؤسسات مالی اعطا کرده است. ویژگی امنیتی _ اطلاعاتی این قانون بیش از همه، خود را در ماده ۱۹ نشان می دهد. به موجب این ماده در موارد مذکور هر گونه تکلیف راز داری در ارتباط با اطلاعات ضبط شده نزد واحد درآمدهای داخلی زایل گردیده و افشای این گونه اطلاعات به منظور انجام تحقیقات و یا رسیدگی های کیفری و یا با قصد تسهیل اجرای مسؤلیت های اطلاعاتی توسط سازمانهای دولتی ذیربط مجاز شناخته شده است.[۲۳۵]
قانون «پاتریوت» مصوب سال ۲۰۰۱ ایالات متحده آمریکا که به واسطه بخش سوم آن به قانون ضد تأمین مالی تروریسم مشهور گشته هشت طریق را برای کنترل پولشویی و ممانعت از تأمین مالی تروریسم مقرر کرده است که عبارتند از: توسعه دامنه جرایم مقدم یا اصلی به جرایمی خاص از جمله تروریسم، برخورد با مؤسسات مالی زیر زمینی، افزایش اختیارات وزارت دارایی در برخورد با تأمین مالی تروریسم، تلقی ملاحظات مربوط به پولشویی به عنوان یک دغدغه مهم و تعیین کننده در زمانی که برنامه ریزان فدرال دست به اقدامات تلفیقی میان دو یا چند مؤسسه مالی می زنند، اصلاح جریمه های مدنی و افزایش میزان آنها، اتخاذ شیوه هایی برای تسهیل اجرای درخواست های خارجی برای تعیین جریمه مدنی، افزایش اختیارات دادگاهها برای صدور حکم مبنی بر الزام محکوم، به اعاده اموال به کشور آمریکا و انجام اصلاحات در مقررات جزایی برای تشدید میزان مجازاتها با توجه به اولویت بندی مکانی.[۲۳۶]
این قانون قواعدی را در خصوص افتتاح حساب و گردش مالی و ارتباط با بانکهای خارجی و همچنین کنترل دارایی اشخاص به دور از قواعد رازداری بانکی پیش بینی کرده است. علاوه بر این، صلاحیت فرا سرزمینی را نیز برای اعمال این مقررات نسبت به مؤسسات مالی خارجی یا اتباع خارجی پیش بینی کرده است.[۲۳۷]
مقررات بین المللی و داخلی برخی کشورها گویای این است که تأمین مالی تروریسم تزریق قدرت و قوت به بازوان تروریسم است و اگر در برابر آن سدی بنا نشود نه تنها منابع تزریق کننده متعدد و متنوع می شوند بلکه این منابع در اسرع وقت مخفی گشته و نتیجتاً در آینده نزدیک جامعه بشری عرصه تاخت و تاز تروریستها خواهد شد.

مبحث دوم: تکنیک های مبتنی بر افزایش خطرات قابل پیش بینی ارتکاب عملیات تروریستی

هر قدر که خطر مترتب بر ارتکاب جرم بیشتر باشد افراد کمتری رغبت به ارتکاب جرم خواهند داشت. با به کار گیری این دسته از اقدامات پیشگیرانه وضعی می توان ترتیبی اتخاذ نمود که احتمال دستگیری و شناسایی تروریست ها افزایش یابد. از این طریق می توان این مجرمین را از ارتکاب جرم منصرف نمود یا اینکه قبل از موفقیت آن ها برای انجام اقدامات مورد نظرشان آنها را دستگیر نمود و از وقوع این جرایم جلوگیری نمود.
این دسته از تدابیر پیشگیرانه نیز پنج تکنیک تقویت محافظت از آماج جرم، نظارت طبیعی، کاهش گمنامی، مراقبت غیر رسمی و تقویت نظارت رسمی را در بر می گیرد.

گفتار اول: تقویت محافظت از آماج جرم

تقویت محافظت از آماج بالقوه جرم موجب انصراف بزهکار بالقوه از عملی کردن تصمیم ارتکاب جرم می شود و حتی در صورت اقدام مرتکب نیز موجب ناکامی وی در اتمام موفقیت آمیز عملیات اجرائی جرم می گردد. پس از شناسایی آماج های بالقوه که احتمال ارتکاب عملیات تروریستی علیه آنها زیاد است، نوبت به ارائه روش های گوناگون پیشگیری وضعی به منظور حمایت و حفاظت از آماج های مذکور می رسد.
به منظور مشکل ساختن ورود یا خروج برخی اشخاص یا اشیاء به محل هایی خاص اتخاذ تدابیر مناسب جهت کنترل ورودی ها و خروجی های آن محل ها امری ضروری است که می تواند در پیشگیری از وقوع برخی از جرایم سودمند باشد.
برای مثال بکارگیری دوربین های مداربسته حول آماج های احتمالی موجب افزایش خطر دستگیری مجرمین و همچنین افزایش احساس امنیت در مکان های مورد نظر می شود. افزایش مراقبت همسایگی نیز از این دسته تکنیک هاست. زیرا موجب می شود با مشارکت همسایه ها محافظت بیشتری از آماج جرم صورت پذیرد و از این طریق احتمال وقوع جرم توسط مجرمین کاهش یابد.

بند الف: تروریسم هسته ای

برای پیشگیری از تروریسم هسته ای با توجه به اینکه تبعات یک انفجار هسته ای فاجعه بار خواهد بود، کشورها باید قبل از هر چیز توجه خود را به جلوگیری از دسترسی پیدا کردن یا استفاده تروریست ها از وسائل هسته ای معطوف نمایند. اعمال تدابیر حفاظتی و نظارتی مناسب در نگهداری تمامی سلاح ها و انواع مواد هسته ای با درجه تسلیحاتی، امری حیاتی بوده که مستلزم صرف هزینه های مالی و لجستیکی فراوان است. ایمن داشت ذخائر بین المللی مواد هسته ای برای بسیاری از کشورها یک اولویت است و این روند باید گسترش یافته تا مواد هسته ای و سلاح های هسته ای دور از دستان تروریست ها بماند.
در این خصوص اولویت هر کشور باید محافظت از سلاح های هسته ای و مواد هسته ای با درجه تسلیحاتی باشد. تقویت حفاظت از تأسیسات هسته ای مانند رآکتورها در برابر حمله و ایمن داشت مواد هسته ای درجه پایین، هم از اولویت برخوردار هستند.
در این راستا حمایت فعال کشور ها از «طرح اقدام برای ایمنی و امنیت منابع تابشی» آژانس بین المللی انرژی اتمی مطمئنا مفید واقع خواهد شد. بر اساس این طرح کمک به کشورها برای تقویت رآکتورها و دیگر تأسیسات خود در برابر حملات تروریستی با اینکه می تواند از وقوع برخی حوادث فاجعه آمیز احتمالی جلوگیری کند، تنها بخشی از راه حل است. بنابراین ایجاد محدودیت در رسیدن سلاح ها و مواد تازه به بازار امری حیاتی است. این امر مستلزم اعمال رژیم منع گسترشی بزرگ می باشد. در این خصوص ترویج اهداف پیمان منع گسترش تسلیحات اتمی آژانس بین المللی انرژی اتمی در جهت تشویق کشور ها به خلع سلاح و نابودسازی ذخائر موجود و همچنین تبلیغ عضویت جهانی در پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای از اهمیت بسزایی برخوردار است.[۲۳۸]
بعلاوه بکارگیری آژیر خطر، دوربین های مدار بسته و دیگر تکنولوژی های پیشرفته که در حفاظت و نظارت بر مکان هایی که مواد مذکور در آن حفظ و نگهداری می شوند، می تواند نقش بسیار مهمی را در پیشگیری از جرایم تروریستی ایفاء نماید.

بند ب: تروریسم هوایی

برای پیشگیری از تروریسم هوایی از قبیل بمب گذاری در هواپیما یا هواپیما ربایی نیز می توان اقدامات پیشگیرانه وضعی متعددی را اعمال نمود. به عنوان نمونه می توان در مسافرت های حساس با استخدام نیروهای امنیتی با لباس شخصی و به کارگیری دوربین های مخفی در درون هواپیما، رفتار مسافرین را زیر نظر گرفت و در صورت مشاهده رفتارهای مشکوک به بمب گذاری یا هواپیما ربایی، به موقع از وقوع چنین جرایمی پیشگیری نمود.
طرح مارشال اسکای در بر گیرنده اقدامات شدید ضد هواپیما ربایی است که در راستای ممانعت از هواپیما ربایی اعمال می گردد. این طرح بیانگر وضعیت ها و مواردی است که در آن حالت ها، تروریست ها باید فوراً تحت کنترل و بازداشت در در داخل هواپیما قرار گیرند. این طرح بر آن است که قبل از وقوع حوادث تروریستی و در زمانی که خطرات قریب الوقوع در این خصوص وجود دارد از پیش آمد آن جلوگیری نماید. بنابراین معمولاً در زمانی قابل اجرا می باشد که تروریست ها شروع به هواپیما ربایی کرده باشند.[۲۳۹]
در این ارتباط، ایالات متحده آمریکا، انگلستان، آلمان و برخی کشورهای دیگر موافقت نموده اند که مطابق برنامه مارشال اسکای قواعدی را وضع نمایند که بر اساس آن به مقامات اجرای قانون در پروازها این اختیار داده شود که بتوانند در مواقع ضروری اشخاص مشکوک به هواپیما ربایی یا بمب گذاری در داخل هواپیما را توقیف کنند. علاوه بر این در اجلاس سی ایلند[۲۴۰] موافقت شده که همکاری بین المللی براساس طرح مارشال اسکای بیشتر شود.[۲۴۱]

بند ج: تروریسم مجازی

تدابیر نظارتی[۲۴۲] از جمله راهکارهایی است که برای پیشگیری از جرایم سایبری کاربرد دارد. برای مثال نظارت شبکه ای با خصوصیت بازدارنده ای که دارد می تواند به عنوان اقدامی پیشگیرانه مورد استفاده قرار گیرد. این اقدام به دو شکل فنی و انسانی قابل اجراست.
در حالت فنی، ابزارها یا برنامه هایی بر روی سیستم نصب می شوند و کلیه فعالیت های شبکه ای اشخاص، حتی ضرباتی که بر روی صفحه کلیدشان زده اند یا نقاطی را که بوسیله ماوس بر روی آنها کلیک کرده اند را ضبط می کنند سپس مأمور مورد نظر می تواند با بررسی این سوابق، موارد غیرقانونی را تحت پیگرد قرار دهد. نظارت انسانی نیز با حضور فیزیکی اشخاص ناظر در محلهایی صورت می گیرد که امکان سوء استفاده از ابزارهای الکترونیکی برای ارتکاب جرایم تروریستی وجود دارد.
شایان ذکر است نظارت شبکه ای بیشتر در مواردی اثر بازدارنده خواهد داشت که کاربر بداند فعالیت هایش تحت نظارت قرار دارد. زیرا نظارت مخفی فقط برای جمع آوری اطلاعات اولیه علیه متهم بکار می رود و در صورتی که به موقع اقدام نگردد اثر پیشگیرانه ای ندارد.

بند د: تروریسم دریایی

در سال ۲۰۰۲ میلادی از طرف گروه های بین الاجلاسی کمیته امنیت دریانوردی سازمان بین المللی دریانوردی[۲۴۳] پیشنهاد گردید که کلیه کشتی های با تناژ ناخالص ۵۰۰ تن و بیشتر که به سفرهای بین المللی می پردازند، ملزم به حمل طرح های امنیت کشتی[۲۴۴] گردند. این طرح صاحب کشتی یا مأمورین شرکتی که امنیت کشتی را بر عهده گرفته اند را موظف می نماید که اشخاص متبحری را برای طراحی و اعمال طرح های امنیتی که می توانند در محافظت از کشتی در برابر حملات مفید واقع گردند، استخدام نمایند. طراحی چنین طرح هایی می بایست با توجه به خصوصیات و نقشه کشتی مورد نظر صورت پذیرد. از دیگر پیشنهادات این نهاد در این عرصه کنترل محموله کانتینر از مبدأ تا مقصد نهایی می باشد. بدیهی است از این طریق می توان محافظت بیشتری را از محموله هایی که ممکن است برای تروریست ها جذابیت داشته باشد به عمل آورد. در مواردی که این محموله ها حاوی کالاهای چند وجهی از قبیل مواد هسته ای، شیمیایی و بیولوژیکی باشند این راهکار حائز اهمیت بسزایی می باشد.[۲۴۵]
یکی از کشورهایی که اقدامات زیادی را در این خصوص اجرا نموده کشور ژاپن می باشد. در آنجا حفاظت دریایی با بهره گرفتن از قایق ها و هواپیما های گشت زنی تشدید شده است. دوربین های بسیاری برای نظارت بر مسیر های کشتی ها در دریا و بندرگاه ها به کارگرفته شده و همچنین جمع آوری اطلاعات مخفیانه و آنالیز آنها به نحو سازمان یافته ای انجام می شود. همچنین سیستم مراقبت از طریق کنترل حمل و نقل کشتی ها و محموله های آنها و تعقیب کشتی های مظنون از وقوع جرایم تروریستی یا جرایم دیگر پیشگیری می نماید. علاوه بر اینها گشت زنی در مناطق بندری مهم که نیازمند مراقبت و توجه بیشتر می باشد، بیشتر شده است. به منظور ممانعت از قاچاق مواد انفجاری و سلاحهای جنگی، بازرسی گمرکی سخت گیرانه ای نسبت به اموال شخصی مسافران و خدمه انجام می گیرد. محموله های تجاری وارداتی و نامه های دریافتی به صورت سخت گیرانه مورد بازرسی قرار می گیرند. علاوه بر این باید اطلاعات تخصصی از جمله نتایج بازرسی گیاهان و حیوانات قرنطینه شده به طور کاملی به مقامات مربوطه گزارش شود.[۲۴۶]

گفتار دوم: نظارت طبیعی

در مطالعاتی که در اوایل دهه ۷۰ توسط اسکار نیومن در رابطه با مجتمع های مسکونی انجام شده بود به برخی عوامل فیزیکی اشاره شد که در ایجاد ترس از محیط، و یا وقوع جرم ارتباطی نزدیکی داشتند. مطالعات کاربردی اخیر در مورد جرایم محیطی نشان می دهد که جرایم محیطی در تعداد محدودی نقاط با موقعیت های خاص (کانونهای جرم) اتفاق می افتد. نکته قابل توجه آن است که افزایش موقعیت هایی مشخص باعث افزایش جرم و کاهش موقعیت ها باعث کاهش جرم می شوند و این امر ارتباط مستقیم بین جرم و موقعیتی که در آن اتفاق می افتد را مشخص می دارد. از این رو سعی شد در این خصوص با ارائه راهکارهای مختلفی از جمله نظارت طبیعی، عوامل ارتکاب جرم را خنثی نمود.[۲۴۷]
نظارت طبیعی به معنای توانمندسازی محیط از طریق در معرض دید قرار گرفتن و آسانی نظارت است که امکان نظارت بر مناطق مختلف را بوسیله شهروندان یا ارگانهای انتظامی فراهم می کند. به عنوان نمونه بر این اساس این امکان فراهم می شود که مناطق شهری در معرض دید عمومی قرار گیرند و از ایجاد مناطق غیر قابل نظارت و به اصطلاح «مناطق کور» جلوگیری بعمل آورده شود.
به طور کلی نظارت طبیعی به تدابیری اطلاق می شود که از طریق اصلاح طراحی محیطی و بهبود شرایط طبیعی موجب افزایش توانایی انسان و یا تجهیزات فنی در مراقبت از یک منطقه می شود. مراقبت طبیعی مجموعه ایست از روش های افزایش توانایی انسان ها یا ماشین ها برای مراقبت از یک منطقه خاص. مراقبت و نظارت قوی ظاهراً منافع متعددی به همراه دارد. نظارت و مراقبت دقیق موجب بازداشتن مجرمین بالقوه از ارتکاب جرایم می شود. زیرا در چنین وضعیت هایی آن ها تصور می کنند که دیگران مواظب اعمال آنان می باشند و در مقابل فعالیت های غیرقانونی آن ها واکنش نشان خواهند داد، از این رو از انجام اقدامات بزهکارانه خودداری می ورزند. برای مثال بهبود روشنایی خیابان ها و معابر با قادر ساختن ساکنین و رهگذران به نظاره جریان فعالیت های موجود در سطح خیابان از بسیاری از بزهکاری های شبانه جلوگیری می کند.
علاوه بر این با طراحی علمی فضاهایی که می توانند آماج جرایم مختلف باشند یا اینکه محتمل است جرایم در آن مکان ارتکاب یابند، می توان نظارت طبیعی را افزایش داده و از این طریق از وقوع جرایم پیشگیری نمود. این اقدام به رویکرد «پیشگیری از وقوع جرم از طریق طراحی محیطی»[۲۴۸] مشهور است.
بکارگیری رویکرد فوق الذکر از آن جهت مهم است که باید علاج واقعه را قبل از وقوع کرد و این در حالی است که در جوامع امروزی عمدتاً به مجازات و تنبیه پس از وقوع جرایم تاکید می شود. گویی باید جرمی واقع شود تا به جلوگیری از آن اندیشید.
رویکرد حاضر این امکان را فراهم می کند تا با طراحی کالبدی شهر از طریق طرح کالبدی ساختمان و طراحی پلان و دسترسی به سایتهای جرم خیز، بتوان از ایجاد محیط های مناسب برای جرم و جنایت، پرهیز کرد تا بعنوان بازدارنده ای از ارتکاب جرایم عمل شود. از آنجا که هر مکان شهری محل رفتارهای ویژه شهروندی است و از سویی دیگر غالباً محیط هایی بیشتر جرم خیز محسوب می شوند که کمتر تحت نظارت عمومی باشند. از این رو می توان از طریق طراحی کالبد شهر یا ساختمانها از ارتکاب جرایم شهری جلوگیری بعمل آورد. انواع جرایم در هنگام وقوع بگونه ای با ساخت کالبدی شهر ارتباط دارند، چرا که اگر محیطی مناسب برای جرایم فراهم نشود، بسیاری از جرایم بصورت خود بازدارنده کاهش می یابند. این امر از آن جهت مهم است که مطالعات اجتماعی نشان می دهد که با بهره گرفتن از این راهکارها می توان ترس بزهکاران از ارتکاب جرایم را افزایش داده و از این طریق از وقوع جرایم پیشگیری نمود و احساس امنیت و ایمنی شهروندان را ارتقا داد.[۲۴۹]
مهم ترین ویژگی شرایط آلودگی رفتاری و جرم خیزی در زمان شب، تاریکی و کم نوری و توزیع نا مناسب سیستم روشنایی است که بر محیط حاکم می شود. در این شرایط بزهکاران از پایین بودن امکان دیده شدن سوء استفاده می کنند و اقدام به اعمال بزهکارانه می نمایند. بنابراین با عدم آشکار شدن فرم به علت تاریکی، اولین گام به سوی به وجود آمدن فضایی بدون دفاع و آسیب پذیر برداشته می شود. این نوع فضا ها که دلایلی غیر از دلایل کالبدی، آنها را به فضاهایی بدون دفاع بدل ساخته، با تأمین روشنایی و حل کردن مسأله نورشان، قابلیت تبدیل شدن به فضاهایی بدون مسأله و با دفاع را خواهند داشت و بدین وسیله می توان از آسیب پذیر بودن آنها جلوگیری کرد.
این اقدامات توانایی انسان را در مراقبت از منطقه ای خاص افزایش می دهد. برای مثال می توان با افزایش روشنایی مکان ها و محوطه هایی که امکان دارد هدف عملیات تروریستی قرار گیرد از ارتکاب چنین جرایمی پیشگیری نمود. این شیوه از پیشگیری وضعی سعی دارد فرصت ارتکاب جرم را با افزایش خطر ارتکاب آن از میان ببرد.
این شیوه امکاناتی را به وجود می آورد که نظارت اشخاص عادی نیز، با جلب توجه آنها، افزایش پیدا کند و از این طریق با بهره گیری از مشارکت مردم از وقوع جرایم تروریستی پیشگیری می نماید. برای مثال می توان با روشن نمودن قسمت هایی از مترو یا فرودگاه ها که این امکان وجود دارد که در آن مکان ها بمب گذاری صورت پذیرد نظارت مسافرین بر آن مکان ها را افزایش داد و از وقوع جرایم تروریستی از این طریق پیشگیری نمود.

گفتار سوم: کاهش گمنامی

کاهش گمنامی و سهولت شناسایی مرتکبان اقدامات بزهکارانه نیز از جمله تدابیری است که از طریق شناسایی تروریست ها و ممانعت آنها در ارتکاب جرایم مورد نظرشان موجب پیشگیری از وقوع جرم می گردد یا اینکه خطر دستگیری پس از ارتکاب جرم را افزایش داده و از این طریق موجب انصراف بزهکاران از انجام عملیات اجرایی جرم می شود.
صدور کارت شناسایی برای تمامی شهروندان و الزام آنان به حمل و به همراه داشتن این کارتها در مواقعی که به آماجها نزدیک می شوند نمونه ای از این تکنیک می باشد. در خصوص اتباع کشورهای خارجی نیز کشورهای مختلف با اجباری کردن بازرسی پاسپورت های مسافرانی که قصد دارند از طریق دالان های هوایی، زمینی یا دریایی نقل مکان کنند از ورود تروریست ها وسایر مجرمین به کشورشان جلوگیری می کنند.
برای توقف موفقیت آمیز تروریست ها در مرزها، ضروری است تا اطلاعاتی از کسانی که وارد کشور می شوند در سریع ترین زمان ممکن تهیه شود و اطلاعات آنها را در رابطه با فهرست سیاه کنترل کرد. مثلاً در ژاپن در این خصوص پلیس ملی، وزیر دادگستری و وزیر اقتصاد به طور مشترک سیستم پیشرفته ای را ایجاد کرده اند که اطلاعات مسافرین و خدمه هواپیما را قبل از اینکه به ژاپن برسند تهیه می نماید. این اطلاعات به طور اتوماتیک و بر اساس لیست سیاه، به مقامات حکومتی مربوطه جهت کنترل ارائه می گردد.[۲۵۰]

بند الف: تروریسم هوایی

از جمله اقداماتی که در این راستا می توان انجام داد بازرسی دقیق پاسپورت و دیگر مدارک شناسایی مسافرین در فرودگاه ها می باشد. برای مثال در آمریکا مسئولین فرودگاه ها ملزمند که مسافران را چک کنند تا اینکه دریابند آیا مسافرانی که از انگلستان وارد آن کشور می شوند، در مدتی که در انگلستان بوده اند پاسپورت معتبر داشته اند یا خیر. خطوط هوایی فرانسه نیز در صورتی که مشخص شود که شخصی از مسافرانشان پاسپوت غیر معتبر یا پاسپورت متفاوت داشته است، در ارتباط با کنترل مسافر مزبور مسئول می باشند. در این خصوص ماده ۱۱ پروتکل مبارزه علیه مهاجرت قاچاقی از راه زمینی، هوایی و دریایی و کنوانسیون مکمل سازمان ملل در ارتباط با مبارزه با جرایم سازمان یافته، حصول اطمینان از اینکه همه مسافران مالک واقعی اسناد مورد نیاز برای ورود به کشور مقصد هستند را لازم دانسته اند. [۲۵۱]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:06:00 ق.ظ ]




ابن سینا امر ملائم را کمال و فعلیت مختص شیء می داند.و می گوید ملائم هر شیء خیری است که به آن شیء اختصاص دارد و خیر مختص به هر شیء کمال و فعلیت آن شیء است [۸]. (ابن سینا،۱۳۶۳، ص،۱۱۲)
با این وصف هر قوه ای با ادراک امر ملائم با آن قوه در واقع به کمال و فعلیت می رسد.ممکن است سؤال شود که گاه برخی لذات نه تنها سبب کمال شِئ نمی شوند بلکه سبب هلاک و نقصان آن نیز می شوند. مانند افراط در حصول لذات از راه های غیر مشروع. ولی اگر خوب توجه نماییم این سخن ابن سینا درست بوده و استثنا بردار نیست زیرا هر لذتی نسبت به قوه ی خود کمال و فعلیت است هر چند ممکن است در نهایت برای نفس انسانی کمال و فعلیت نباشد مثلا لذت آمیزش از راه غیر مشروع برای قوه ی شهویه فعلیت و کمال است و مضر بودن آن برای خود قوه شهویه نیست بلکه در نهایت برای نفس انسانی مضر است.
دانلود پایان نامه
۲- وی در تعریف امر ملائم تعبیر دیگری نیز دارد.ملائم یعنی آن چیزی که در قیاس با آن شیء برتر است . (ابن سینا،۱۴۰۰ه.ق، ص ۷۳ )در واقع این تعریف بیان دیگری از همان تعریف اول است زیرا آن امری که در قیاس با شیء برتر است فعلیت و کمال همان شیء است[۹]
۳- او در رساله اضحویه امر ملائم را چنین تعریف می کند :ملائم و موافق یک شیء چیزی است که سبب تکمیل جوهر شیء یا تکمیل فعل خاص آن شیء می شود.(ابن سینا،۱۳۶۴ش،ص۷۹ ) تعبیر تکمیل در این تعریف عبارت اخرای فعلیت است لذا نمی توان در مقایسه با تعریف اول آن را یک تعریف دوم به حساب آورد .البته ااین تعریف نسبت به تعریف اول یک قید اضافه دارد اینکه امر ملائم همیشه سبب تکمیل و فعلیت جوهر شیء نمی شود بلکه گاه سبب تکمیل فعل خاص آن شیء می شود 
۱-۲. چگونگی رابطه سعادت و لذّت‏
گفتیم که ابن سینا ماهیت سعادت را از سنخ لذت می داند و اشاره شد که میان سعادت و لذت و میان شقاوت و رنج ارتباط کامل برقرار است. آنجا که سعادت است لذت و خوشى هم هست و آنجا که شقاوت است رنج و الم و ناراحتى هم هست. امّا هم اکنون سؤال اساسی این است که ابن سینا رابطه سعادت و لذت را چگونه ترسیم می کند و سعادت را چه نوع لذتی می داند؟روشن است که نمى‏توانیم هر نوع لذتی را سعادت و همچنین هر نوع رنجی را شقاوت بدانیم و بگوییم سعادت یعنى لذت و شقاوت یعنی رنج و ألم و مرادمان از لذت و رنج جنس آن باشد نه نوع خاصی از لذت و رنج، زیرا لذت و همچنین رنج حالات روانى خاصى هستند که به موجبات خاصى پدید مى‏آیند. ممکن است لذتى باشد که به دنبال خود رنجى را بکشاند و ممکن است رنجى باشد که مقدمهی یک لذت باشد.و یا ممکن است نیل به یک لذت سبب فوت لذتهاى مهمتر و بزرگترى شود و یا رنجى سبب گردد که جلوی رنجهاى مهمتر و بزرگترى گرفته شود. در همه این احوال لذت، لذت است و رنج، رنج؛ یعنى لذتى که مثلًا مستلزم رنج بزرگترى در آینده است یا سبب فوت لذّت بزرگترى در حال حاضر یا در آینده است واقعا لذت است، و همچنین رنجى که مقدمه لذت بزرگترى در آینده است و یا مانع رنج بزرگترى در حال حاضر یا آینده است واقعا رنج است؛ اما از نظر ابن سینا این گونه لذتها سعادت نیستند و این گونه رنجها شقاوت به شمار نمى‏روند. زیرا همچنان که خواهیم گفت ابن سینا سعادت را مطلوب بالذات و برترین لذت می داند. بلکه آن لذت، سعادت شمرده مى‏شود که مانع لذت بزرگتر و یا موجب رنج بزرگترى نباشد، و آن رنج شقاوت شمرده مى‏شود که مانع رنج بزرگتر و یا مقدمه لذت بزرگتر نباشد.
بله اگر فرض کنیم اوضاع جهان این گونه مى‏بود که هیچ لذتى مقدمه رنج و هیچ رنجى وسیله و مقدمه لذت واقع نمى‏شد و هرگز میان دو لذت تزاحم واقع نمى‏شد و همچنین میان دو رنج، البته مى‏گفتیم که لذت عین سعادت و رنج عین شقاء است، امّا اینگونه نیست .پس هر چند میان سعادت و لذت رابطه نزدیک است امّا نمى‏توان «سعادت» را مرادف با «لذت» دانست.
حاصل سخن اینکه با توجه به اینکه ابن سینا عنصر اصلی در سعادت را ادراک و نظرمی داند ولی نه مطلق ادراک بلکه نوعی خاص از ادراک که حتما رسیدن به کمال و خیر هم به او ضمیمه شده باشد. و با توجه به اینکه لذت از امورى نیست که در همه موارد، یکسان و در یک حد پیدا مى‏شوند، بلکه امری مشکک بوده و دارای سه قسم(لذات حسی ظاهری،لذات حسی باطنی، لذات عقلی) می باشد و با عنایت به این نکته که لذت در مورد لحظه های کوتاه مدت نیز به کار می رود ولی سعادت صرفا در مورد لذت های پایدار کاربرد دارد. از این رو سعادتمند به کسی می گویند که لذت های وی از نظر کیفیت و کمیت در بالاترین حد ممکن خود باشد. به عبارت دیگر سعادت آن است که لذت بر دردها و آلام به طور مطلق فزونی داشته باشد.
و مراد شیخ از لذت در تعریف سعادت نوع خاصی از لذت است نه مطلق لذت .و آن لذتی است که از سایر اقسام لذت برتر است. یعنی لذت عقلی زیرا اشاره شد که ابن سینا لذت را ادراک ملائم وامر ملائم را کمال و فعلیت مختص شیء می داند. از طرفی شیخ بارها تأکید می کند که عالیترین ویژگی و عمل خاص انسان که او را از سایر حیوانات متمایز می سازد اندیشه و تأمل است. این نکته بدین معناست که شیخ سعادت را کمال و فعلیت قوه عاقله می داند.البته آن لذت عقلی که شیخ آن را سعادت انسان می داند صرف درک کلیات یا مبادی موجودات وحتی صور مفارقه نیست بلکه مراد او برترین مرتبه ادراک عقلی یعنی اتصال نفس به فیض الهی و از بین رفتن وسائط بین او و حضرت معشوق است .(ابن سینا،۱۴۰۰ه.ق، ص۲۷۵)
۱-۳. مصداق سعادت نهایی انسان
گاه تعریف یک امر به تنهایی برای شناخت آن چیز کافی نیست .بلکه شناسایی مصداق آن نیز ضروری است .یعنی پس از شناسایی مصداق یک معرَّف است که ابهام ما در مورد آن برطرف شده و برایمان اطمینان شناخت حاصل می شود. به عبارت دیگر گاه تعریف به تنهایی نمی تواند تمام ابهام ما در مورد شیء مجهول را بر طرف سازد. دلیل بر این مطلب این است که گاه ما با علم به تعریف یک شیء در تعیین مصداق آن دچار اشتباه می شویم . به عنوان مثال در تعریف مثلث گفته می شود مثلث شکلی است سه ضلعی که مجموعه زوایای داخلی آن۱۸۰ درجه است. اما صرف این تعریف برای شناخت مثلث کافی نیست و تا مادامی که ما مصداق مثلث را نبینیم همچنان احساس ابهام می کنیم لذا ضروری می نماید که جهت روشنتر شدن مفهوم سعادت، نظر ابن سینا در مورد مصداق سعادت نهایی انسان را نیز بررسی نمایم. ابن سینا مصداق برترین لذت یعنی سعادت حقیقی و غایی انسان را در دو بعد معرفی می کند بعد عملی و بعد نظری. دربعد نظری ابن سینا سعادت را در این می بیند که انسان به جهانی علمی و عقلانی تبدیل شود که مشابه با جهان عینی و خارجی است (ابن سینا،۱۳۶۳ ص۱۱۰و۱۱۰) که در این صورت نفس به فیض الهی متصل شده و وسائط بین او و حضرت معشوق از بین می رود و این برترین لذت و نشاط است. و این برای نفوسی میسر است که از هر نوع عادت سوء بری بوده و در عین حال در مرتبه علم هم بالغ بوده به گونه ای که مبادی موجودات و صور مفارقه را ادراک میکنند.(ابن سینا،۱۴۰۰ه.ق، ص۲۷۵)
و در بعد عملی و از حیث تعلقی که نفس به بدن دارد سعادت انسان را در این می داند که نفس به هیئت استعلائیه دست یابد و قوه عملی اش به عدالت برسد (ابن سینا،۱۳۶۳ ،ص۱۱۰و۱۱۰) مراد شیخ از هیئت استعلائیه و عدالت در قوه عملیه استقلال نفس و پدید آمدن تعادل نفسانی و پرهیز از افراط و تفریط است . یعنی شیخ بر این عقیده است که اگر انسان بتواند از خواسته های قوای مادون خود، استقلال خویش را به دست گیرد و بین خواسته های درونی خود تعادل ایجاد کند و فضایل اخلاقی را در وجود خویش به ملکه های نفسانی تبدیل کند به مرز سعادت در بعد عملی رسیده است (ابن سینا،۱۳۶۳ ، ص۱۱۰و۱۱۰)
ابن سینا تأکید می کند که لازمه رسیدن به این مرتبه از سعادت مفارقت نفس از بدن و انقطاع نظر از خسایس عالم طبیعت و وقف نظر بر ذات حق و مطالعه عقلی آن جناب است . (ابن سینا،۱۴۰۰ه.ق،ص۷۴ و همو۲۰۰۷ص۴۲)
 گفتیم که ابن سینا مصداق برترین نوع لذت یعنی لذتی که مانع لذت بزرگتر و یا موجب رنج بزرگترى نباشد را لذت عقلی می داند. وی با تقسیم قوای ادراکی به ظاهری و باطنی از یک سو و تقسیم قوای باطنی به خیال وهم و عقل از سوی دیگر تأکید می کند که برترین نوع لذت لذت عقلانی است.(ابن سینا،الف۱۳۷۵ش،ص۱۳۹) تأکید وی بر این مطلب به گونه ای است که اگر به مباحثی که وی در باب لذت مطرح نموده توجه نماییم؛ خواهیم دید که هدف اصلی وی از طرح مباحث مربوط به لذت اثبات این نوع از لذت و برتر بودن آن از سایر اقسام لذت است. وی برای اثبات برتربودن لذت عقلی چند دلیل اقامه نموده است.
استدلال اول :قیاس اولویت
شیخ ابتدا برتر بودن لذات باطنی را اثبات می کند سپس به قیاس اولویت تمسک جسته و می گوید : حال که اثبات شد لذات باطنی از لذات ظاهری برترند پس در لذات عقلی چه می گویی؟
اما استدلال وی در برتربودن لذت باطنی از لذات حسی چنین است :برترین لذات حسی ،لذت منکوحات و مطعومات است اما کسی که برای او پیروزی یا غلبه در امری ولو امری خسیس چون نرد و شطرنج حاصل می آید، در آن لحظه اگر مطعوم یا منکوحی بر او عرضه شود از آن اعراض می کند. ویا طالب ریاست یا عفت برای مراعات حشمت از لذایذ مزبور اعراض می کند و یا شخص کریم لذت انعام را بر آنها ترجیح می دهد(ابن سینا،۱۳۷۵ش، ص ۱۳۷)
 
استدلال دوم :
ادراک عقلی برترین لذت است؛ هم از جهت ادراک و از جهت مدرَک.اما از جهت ادراک، آن است که ادراک حسی به علت جزئی بودن، فانی بودن،و نیاز آن به اقتران و مباشرت حاس و محسوس ضعیف ترین نوع ادراک است در مرتبه بعد ادراک های خیالی و وهمی قرار دارند زیرا آنها علی رغم جزئی وفانی بودن، نیازمند اقتران نیستند و سرانجام بالاترین و قویترین ادراک عقلی است که در عین نداشتن عیوب دوم و سوم به خاطر کلیت از عیب اول هم بری است. اما از جهت مدرک، آن است که مدرکات عقل، مبدأ اول ، ملائکهی او ،معانى ثابت و صور روحانى است اما مدرک حس محسوسات جزئی و فانی است. (ابن سینا،۱۳۶۴ش،ص ۷۹ )
استدلال سوم :
لذت عقلی برترین لذت است زیرا این نوع لذت اقوی،اکثر و الزم لذات است. اقوی است زیرا در ادراک عقلی حقیقت شیء ملائم برای نفس حاصل می شود اما ادراک شهوانی یک ادراک ظاهری است و حقیقت شیء ملائم برای نفس حاصل نمی شود .دیگر اینکه مدرَک عقل از سنخ مأکولات نبوده بلکه مدرک او بها و خیر محض است که خود مفیض هر خیر است و همچنین است حال دیگر مدرَکات عقلی یعنی جواهر روهانی. اما اکثر است چون مدرَک عقل کل است و مدرک حس بعضی از کل و دیگر اینکه در ادراک حسی بعضی از محسوسات ملائم و بعضی منافی نفس هستند اما تمام مدرَکات عقل ملائم نفس بوده و سبب تکمیل ذات او می شوند. و الزم است زیرا صور عقل با ذات عقل متحد شده و عقل آنها را جمال ذات خود می بیند. به خاطر همین اتحاد لذت او نیز شدیدتر است (ابن سینا،۱۳۶۳ش ، ص۱۱۲) 
ابن سینا پس از اثبات برتر بودن لذت عقلی بر سایر اقسام لذت به این سؤال پاسخ می دهد که با این وصف چرا بیشر آدمیان به لذات عقلی و غیر حسی اقبال نداشته و بدانها شوقی ندارند. وی معتقد است که علت این امر اشتغال نفس به امور حسی و استغراق در مادیات و مقارنت با بدن است. یعنی علت اینکه ما از لذتهای نفس ناطقه محرومیم به خاطر شواغل بدنی است که مانند امراض می مانند. و دیگر اینکه به خاطر غرق شدن نفس در طبیعت، مناسبت میان نفس و صور عقلی بسیار کم است است. مانند مریضی که از شیرینی لذت نمی برد یا حتی رنج می برد و هرگاه مریضی او رفع می شود لذت شیرینی را ادراک می کند.(ابن سینا،۱۴۰۰ه.ق، ص : ۷۳ )
شاید بتوان با توجه به تعریف ابن سینا از لذت علت دیگر این امر را این بدانیم که علم به لذت بخش بودن یک امر برای اقبال به آن شرط هست ولی کافی نیست زیرا اشتیاق به لذتی خاص نیازمند نوعی ذوق و چشیدن آن لذت است به همین جهت است که ابن سینا در تعریف لذت تنها به واژه ادراک بسنده نمی کند بلکه قید وصول را نیز بدان می افزاید.(ابن سینا،الف ۱۳۷۵ش،ص۱۳۹) لذا افرادی که تجربه لذات عقلی را نداشته و به چنین ذوقی نرسیده اند،اقبال و شوقی بدین نوع لذت ندارند. ابن سینا تأکید می کند که حتی براهین عقلی سبب شوق ما به این نوع لذت نمی شوند. و حال ما همچون شخص عنین است که علم به وجود چنین لذتی داریم ولی به علت نداشتن تجربه نمی توانیم آن را تصور کنیم. (ابن سینا،۱۳۶۳ش ،ص:۱۱۲)
 
در اینجا ذکر این نکته ضروری است که هرچند ابن سینا برترین مرتبه سعادت انسان را سعادت عقلی می داند و معتقد است که به هر نسبت که معارف انسان نسبت به خدا و صفات و افعال خداوند بیشتر باشد، انسان کاملتر است و از سعادت واقعى که سعادت عقلى است بیشتر بهره‏مند مى‏باشد. اما سعادت انسان را منحصر در سعادت عقلی نمی داند و تصریح می کند که فعل نفس فقط ادراک معقولات نیست بلکه افعال دیگری هم دارد که بدن در آنها مشارکت دارد و سعادت افعال اخیر رسیدن به ملکه عدالت است.[۱۰] (ابن سینا،۱۳۶۳ش،ص ۱۰۹) با این وصف سعادت در انسان که مرکب از روح و بدن است باید خیری باشد که هم مقتضای قوای روحی انسان باشد و هم مقتضای قوای بدنی انسان .در واقع همچنان که در فصل دوم خواهیم گفت شیخ سعادت انسان را در دو بعد دنبال می کند بعد نظری و بعد عملی
۱-۴. نکات
پیش از پرداختن به بحث درجات و مراتب سعادت‏ و شقاوت جهت تکمیل نظر ابن سینا در باب چیستی و ماهیت سعادت و شقاوت و مختومه نمودن این قسمت از بحث، اشاره به چند نکته ضروری است:
نکته۱چرایی تعریف سعادت به لذت 
شاید این سؤال به ذهن خطور کند که چرا ابن سینا سعادت را به لذت تعریف کرده است و حقیقت سعادت را از سنخ لذت و حقیقت شقاوت را از سنخ رنج و ألم دانسته است نه به اخلاق و فضیلت. مگر نه این است که فضیلت به خاطر فضیلت از فضیلت و عمل به خاطر لذت برتر است؟
خطور این سؤال و ابهام به ذهن ناشی از مساوق دانستن سعادت با لذتهای آنی و شهوانی و غفلت از نکته ی سابق است که سعادت مساوی با نوع خاصی از لذت است نه مطلق لذت.
و نکته مهمتر اینکه حقیقت آنست که با نگاهی اجمالی به هر یک از افعال و امیال و خواسته های خود به وضوح در می یابیم که محرک و عامل اصلی ما در انجام آن کارها رسیدن به لذت و گریز از درد و رنج است ممکن است تصور شود که این حکم را نمی توان درباره همه فعالیت ها و رفتارهای آدمی جاری دانست؛ زیرا در برخی از کارها محرک اصلی و عامل انجام آن ،حکم عقل یا دستور خداوند است. اما اگر نیک بنگریم خواهیم دید که در اینگونه فعالیت ها باز رسیدن به لذت(لذت اطاعت از خداوند و رسیدن به پاداش اخروی و امثال آن.) است که ما را مشتاق به انجام آنها می کند حتی اگر کسی خوشی و لذت های خویش را فدای دیگران نموده و برای رفاه دیگران مرارت های فراوان متحمل می شود، از این ایثار یا از مدح حاصل از این ایثار لذت می برد . حتی کسی که دست به خود کشی می زند باز در پی رسیدن به لذت است زیرا می خواهد از ناراحتی ها و مشکلات زندگی خلاص شده وبه راحتی و آرامش برسد. بنابراین می توان این اصل را پذیرفت که محرک اصلی انسان در همه فعالیت ها و رفتارهایش تحصیل لذت و دوری از رنج و ألم است (ابن سینا ،۱۳۸۲ش، ص۱۴۵)
 
نکته ۲- تعابیر دینی ابن سینا از سعادت:
ابن سینا در بحث سعادت و به تصویر کشیدن غایت نهایی انسان از متون دینی متأثر است. به گونه ای که این تأثیر در ادبیات و کلام او کاملا مشهود است .مثلا وی در رساله احوال نفس در تعریف معاد و سعادت عقلانی از تعبیر مقاربت با حضرت حق استفاده می کند.(ابن سینا،۲۰۰۷م،ص: ۱۲۷)و یا می گوید :سعادت عبارت است از انقطاع نظر از امور پست و وقف نظر بر جلال حضرت حق و مطالعه عقلی خداوند.[۱۱] (ابن سینا،۱۴۰۰ه.ق،ص۷۴) و یا اینکه سعادت سرمدی و دخول در بهشت را یکی دانسته و آنها رابه صورت مترادف به کار می برد.(ابن سینا،۱۳۲۶ه.ق ،ص: ۱۳۲)
 یکی دیگر از شواهد تأثیر پذیری ابن سینا از شریعت اسلام در مسأله سعادت این است که حصول سعادت واقعی را در این دنیا میسر نمی داند.
دیگر اینکه وی در موارد متعددی برای تبیین دیدگاه خود درباره مسأله سعادت و معاد از آیات قرآنی بهره می گیرد. به عنوان مثال، ایشان برای تبیین مراتب چهارگانه عقل نظری از آیه نور به عنوان شاهد بهره می گیرد( ابن سینا،۱۳۲۶ه.ق، ص۱۲۶)همچنین در بحث وضعیت نفوس ناقص از جهت نظری پس از مفارقت ازبدن از آیه« حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ (٩٩)لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا …….. »[۱۲] و در تبین وضعیت نفوس ناقص از جهت عملی،آیه «وَ حِیلَ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ ما یَشْتَهُونَ»[۱۳] و در توضیح وضعیت نفوس پاک پس از مرگ از آیه« وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ ناضِرَهٌ إِلى‏ رَبِّها ناظِرَهٌ »[۱۴] سود می جوید .(ابن سینا،۱۴۰۰ه.ق ، ص: ۲۷۵)
نکته ۳- میزان تأثیر بدن و عوامل خارجی در سعادت
سعادت را به چند وجه اعتبار کرده اند حکمای قبل از ارسطو مانند فیثاغورث،سقراط و افلاطون سعادت را مختص به نفس دانسته اند و برای بدن حظی و نصیبی قائل نیستند رواقیون و برخی از طبیعیان بعد از ارسطو سعادت را دو قسم دانسته اند: نفسانی و جسمانی و گفته اند سعادت نفسانی تا با سعادت جسمانی منضم نباشد،تام و تمام نیست (طوسی،۱۳۶۰،ص۸۳و۸۴)
به نظر می رسد که ابن سینا همچون حکمای پیش از ارسطو سعادت را مختص به نفس دانسته و برای بدن حظی و نصیبی قائل نیست. طبق این دیدگاه فقر،ضعف جسم ، امراض و دیگر نقائص، مضر به سعادت نیست. زیرا سعادت اساسا با این امور سنجیده نمی شود . دلیل بر این مدعا این است که از یک طرف وی سعادت را یک امر اخروی می داند . از طرف دیگر همچنان که اشاره کردیم ابن سینا اهمیت بیشتری را برای معاد روحانی قائل است و عنصر اصلی در سعادت را نظر و معرفت می داند که از ابعاد روح است نه جسم.
ابن سینا برخلاف ارسطو برای عوامل خارجی در رسیدن به سعادت نقشی قائل نیست .نظر وی در باب سعادت همچون کلبیون است یعنی وی نیز بر این عقیده است که: سرچشمه سعادت را تنها در درون خود باید جستجو نمود.وآنچه مایه خوشى است عوامل درونى و روحى است و عوامل بیرونى باعث رنج و درد مى‏باشند و آدمى به غلط دنبال آنها مى‏رود و از همین جا رنج و بدبختى پیدا مى‏شود. هر چه انسان خود را از بیرون بیشتر بى‏نیاز کند و متوجه عوامل درونى گردد بیشتر و بهتر از سرچشمه سعادت سیراب خواهد شد. ‏
شاید بتوان نظر شیخ درباره میزان تأثیر عوامل خارجی را چنین بدانیم که شیخ عوامل خارجی را مطلقا بی تأثیر نمی داند و بودن آنها راسبب رونق و کمال سعادت می داند ولی آنها را شرط ضروری سعادت که نبود آنها خواه ناخواه نوعى ناکامى به بار مى‏آورد و چیز دیگر نمى‏تواند جانشین آنها گردد نمی داند.یعنی شیخ عومل روحی و درونی را در درجه اول و عوامل خارجی را در درجه دوم در سعادت دخیل می داند اما همچنان که شهید مطهری اشاره می کند «معمولا افراد بشر از آنجا که معلوماتشان از محسوسات آغاز مى‏گردد اول متوجّه عوامل خارجى و بعد متوجّه عوامل بدنى و در آخر متوجّه عوامل روحى مى‏گردند. لهذا غالبا افراد بشر به پول بیش از سلامت و به سلامت بیش از شخصیت اخلاقى اهمیت مى‏دهند. از این رو معلّمان و باریک بینان بشر کوشش کرده‏اند که بشر را از طرفى متوجّه حفظ سلامت و بهداشت و سایر عوامل بدنى بکنند و از طرفى او را با کانونهاى عظیم لذت و خوشى که در روان خود دارد آشنا کنند و همّت او را از افراط در توجه به عوامل بیرونى منصرف و متوجه درون نمایند. نصایح و مواعظ معلّمان اخلاق غالبا بر محور این گونه مباحث دور مى‏زند».(مطهری،بی تا،ج۷،ص۶۸)
نکته ۴- اینکه سعادت امری اخروی است:
سعادتی که مورد نظر ابن سینا است سعادت اخروی است. وی حصول سعادت حقیقی را فقط بعد از مرگ ممکن می داند . هر چند ابن سینا بهره گیری از لذت عقلی را در همین دنیا برای متأملین در جبروت و اعراض کنندگان از شواغل دنیا قابل وصول می داند(ابن سینا، ۱۳۷۵،ص ۱۴۰ ) اما تصریح می کند که« دریافت این لذت و سعادت، جز در آخرت نبود؛ یعنى نفس سعادت و لذت را آنگاه دریابد که از پیوند با بدن تخلص یابد، و از آثار طبیعت بیزار شده و از این عالم متجرّد شود و به نظر عقل به ذات بارى تعالى و به ذات ملایکه روحانى نگاه ‏کند، و غایت لذت در این حال بود، و غایت شقاوت مر او را در ضدّ این حال باشد که گفتیم.» (ابن سینا، ۱۳۶۴ش، ص۸۱)
واین بدین خاطر است که همچنان که گفتیم شیخ از یک طرف سعادت را کمال قوه عاقله می داند و از طرف دیگر بهره مند شدن از لذات عالیه عقلی را در گرو فارق شدن نفس از بدن می داند و دیگر اینکه شیخ تأکید می کند که برای رسیدن به سعادت حقیقی انسان باید با خواسته های نفسانی اش مبارزه نموده و آنها را در حد اعتدال نگه دارد. و این جز با تحمل رنج در دنیاحاصل نمی شود.
این نظر شیخ نقطه مقابل نظر ارسطو است که قبلا بدان اشاره کردیم و گفتیم که ارسطو سعادت را دارای مراتب و مدارجی می داند که به اندازه سعی و تلاش انسان حاصل می شود تا برسد به درجه اقصی که سعادت تام حاصل می گردد و این درجه در همین دنیا قابل وصول است زیرا آدمی در همین دنیا می تواند معتقد به آراءحق و انجام دهنده کارهای خیر و انواع فضایل باشد
نکته۵- نوع نگاه شیخ به تکلیف
شاید بتوان از تعریف ابن سینا از سعادت این مطلب را استفاده نمود که وی در اخلاق غایت گرا است نه وظیفه گرا .یعنی او معتقد است که هر کاری را باید با توجه به نتیجه اش انجام داد. اگر نتیجه کاری خوب بود خواه برای خود شخص، خواه برای گروهی، یا برای عموم آن کار را باید انجام داد و در غیر این صورت نباید انجام داد .بر طبق نتیجه گروی قائل شدن به سعادت به عنوان نتیجه نهایی اعمال امری معقول است. برخلاف وظیفه گرایی که معتقد است عامل اخلاقی باید فعل را فقط بخاطر خود فعل و یا از آن رو که وظیفه اوست انجام دهد خواه این وظیفه را عقل تعیین کرده باشد یا وحی یا عرف، و نتایج عمل اصلاً در انجام دادن یا انجام ندادن آن تأثیر ندارد. صاحبان این نظر مشکل بتوانند سعادت را بعنوان غایت قصوای فعل اخلاقی توجیه کنند. علاوه بر این اساساً آیا وظیفه گرائی مطلق ممکن است یا نه؟ آیا ممکن است در وراء انجام وظیفه هیچ امر دیگری در نظر نباشد؟ این سؤالی است که معتقدان به اصالت تکلیف باید به آن پاسخ گویند.
۱-۵. مراتب سعادت‏ و شقاوت
سعادت از امورى نیست که در همه موارد یکسان و در یک حد پیدا مى‏شوند، بلکه امری مشکک است یعنی قابل کم و زیاد و نقص و کمال و شدت و ضعف است زیرا ازطرفی میان سعادت و لذت و میان شقاوت و رنج ارتباط کامل برقرار است. و از طرف دیگر می دانیم که لذت از جمله کیفیات است و قابل شدت و ضعف مى‏باشد.لذا مراتب داشتن لذت و الم به طور طبیعی مقتضی تشکیکی شدن سعادت و شقاوت و در نتیجه ،تفاوت یافتن درجات سعدا و اشقیا خواهد بود. مطلب دیگر اینکه همچنان که بعداً خواهیم گفت که سعادت به عامل واحد بستگى ندارد، بلکه عوامل متعددی در آن دخیل اند. به هر اندازه که عوامل سعادت بیشتر فراهم باشند سعادت کامل‏تر است و به هر اندازه که کمتر فراهم باشند سعادت ناقص‏تر است.
نکنه ای که در ابتدای این بحث باید یادآوری شود این است که طبقه بندی ابن سینا از مراتب مختلف نفوس انسانی مربوط به آخرت و هنگام مفارقت نفس از بدن است و وی بحثی در تقسیم و طبقه بندی نفوس در دار دنیا ارائه ننموده زیرا همچنان که گذشت وی اصلا سعادت را در این نشئه قابل حصول نمی داند.
ابن سینا در کتابهای مختلفش با عبارات مختلف و تقسیم بندی های گوناگون به بیان مراتب اشقیا و سعدا پرداخته و تقسیم بندی های گوناگونی را در این باب عرضه نموده است. که در این رساله سعی نموده ایم همه این تقسیم بندی های شیخ را بررسی نماییم.
تقسیم او در رساله احوال النفس:
او در این رساله نفوس را برحسب میزان بهره مندی از علم و عمل ،بر حسب یک تقسیم عقلی به سه دسته تقسیم می کند و تأکید می کند که این تقسیم هم با وحی موافق است و هم با آراء حکیمان:
۱- نفوس کامل در علم و عمل ؛که همان سابقون هستند و برترین درجه را در بهشت دارند و از عوالم سه گانه به عالم عقل رسیده اند و از مقارنت با اجسام و حتی نفوس فلکی به دور هستند۲- نفوس ناقص در علم و عمل؛ که اصحاب شمالند که منغمسون در عالم طبیعت و اجرام اند ۳- نفوس کامل در علم یا عمل که خود به دو گروه تقسیم می شوندالف) - نفوس کامل در عمل و ناقص در علم. ب-)نفوس کامل در علم و ناقص در عمل ؛این دوگروه همان اصحاب یمین اند که در مرتبه وسطی بوده و از عالم عنصری جدا گشته و به نفوس فلکی متصل شده اندو در آنجا در انعام، طیور ،حور ها و نظایر آن که وصف کنندگان از وصف آن عاجزند متنعم اند وبعید نیست که این گروه بعد از یک مدت زمان به سابقین بپیوندند.(ابن سینا ،۲۰۰۷م، ص۱۸۷) شیخ در باره گروه اخیر یادآور می شود که این گروه پیروان شریعت اند که دنباله روی انبیاء هستند اما حقایق علوم را به صورت مبسوط در نیافته اند (ابن سینا ،۲۰۰۷م، ص ۱۹۲)
تقسیم او در رساله اضحویه:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:05:00 ق.ظ ]