چکیده
طرح مسأله:هدف این پژوهش بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با شهروندی دموکراتیک در بین دانشجویان دانشگاه تهران می باشد. شهروندی دموکراتیک با تأکید بر هر دو بعد حق/ وظیفه شهروندی، با آگاهی از حقوق خویش ، ملزم می گردد وظیفه خود را به عنوان شهروند با مشارکت فعال در امور جامعه ایفا نماید. در این تحقیق سعی شده است با تکیه بر نظریات توکویل، پوتنام، آلموند و وربا و.اثر سرمایه اجتماعی را بر گسترش شهروندی دموکراتیک نشان دهیم.
روش: نوشتار حاضر به روش پیمایش است.جامعه آماری تحقیق دانشجویان دانشگاه تهران هستند که تعداد 380 نفر به عنوان نمونه تحقیق با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزار این تحقیق پرسشنامه است. داده های حاصله از تحقیق از طریق آماره های توصیفی و استنباطی و با بهره گرفتن از نرم افزار Spssمورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند.
یافتهها : در بررسی های به عمل آمده از 380 پاسخگو مشخص گردید که، با افزایش سرمایه اجتماعی و دو بعد مربوط به آن – اعتماد اجتماعی و مشارکت مدنی – در میان دانشجویان، سطح شهروندی دموکراتیک آنان نیز افزایش می یابد. همچنین، رابطه اعتماد با بعد نگرشی شهروندی دموکراتیک قوی تر از رابطه مشارکت مدنی با آن بوده است و بالعکس. در خصوص نتایج متغیرهای زمینه ای ، دانشجویانپسر از نظر شهروندی دموکراتیک در سطح بالاتری قرار داشتند.و در بین قومیت های مختلف، قوم ترک نسبت به دیگر اقوام در سطح بالاتری از شهروندی دموکراتیک قرار داشت.
کلید واژهها : سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت مدنی، شهروندی دموکراتیک، بعد نگرشی، بعد رفتاری
فهرست مطالب صفحه
فصل اول : کلیات تحقیق 1
1-1 مقدمه 2
2-1 بیان مسأله 4
3-1 اهمیت و ضرورت مسأله 6
4-1 اهداف پژوهش 7
5-1 سوألات پژوهش 8
فصل دوم : مبانی نظری تحقیق 10
1-2 شهروندی 12
2-2 شهروندی و نظریه های مربوط به آن 19
3-2 رویکردهای شهروندی 25
الف ) دیدگاه جمهوری خواهی مدنی 26
ب ) دیدگاه لیبرالیسم شهروندی 27
ج ) دیدگاه سوسیال دموکراتیک شهروندی 28
4-2دموکراسی و شهروندی 33
5-2 شهروندی دموکراتیک 42
6-2 شهروندی دموکراتیک: پدیده چند معنایی 47
7-2 ابعاد شهروندی دموکراتیک 54
8-2 ویژگی های شهروندی دموکراتیک 59
9-2 سرمایه اجتماعی و دموکراسی 64
10-2 سطوح سرمایه اجتماعی 72
11-2 ابعاد سرمایه اجتماعی 74
1-11-2 اعتماد اجتماعی 81
2-11-2 مشارکت مدنی 89
12-2 سرمایه اجتماعی و شهروندی دموکراتیک 93
1-12-2الکسیس دو توکویل 94
2-12-2 رابرت پاتنام 95
3-12-2 گابریل آلموند و سیدنی وربا 96
4-12-2 تالکوت پارسونز 97
5-12-2 یورگن هابرماس 98
13-2 پیشینه تجربی تحقیق 104
1-13-2 مطالعات انجام شده داخلی 104
2-13-2 مطالعات انجام شده خارجی 107
14-2 چارچوب نظری تحقیق 111
15-2 فرضیه های تحقیق 117
فصل سوم : روش 119
1-3 روش پژوهش 120
2-3 جامعه آماری 121
3-3 حجم نمونه و روش نمونه گیری 121
4-3 تکنیک جمع آوری داده ها 124
8-3 سنجش متغیرها و عملیاتی کردن پژوهش 124
9-3 تعاریف نظری و عملیاتی متغیرهای پژوهش 126
6-3 اعتباریا روایی 135
7-3 اعتماد یا پایایی 136
5-3 شیوه تحلیل داده ها 137
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها 139
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری 183
1-5 بحث و نتیجه گیری 184
2-5 پیشنهادات 192
3-5 محدودیتها 193
منابع و مآخذ 194
پیوست 205
مقدمه
دموکراسی به عنوان یکی از بهترین شیوه های حکومتی از ابتدای شکل گیری جوامع و تمدن ها همواره موردتوجه اندیشمندان و آرمان ملت ها بوده است.امروزه نیز دموکراسی به عنوان یکی از مشخصه های بارز مدرنیته و جهان مدرن به شمار می رود و می توان آن را مهمترین هدف جوامع و یکی از معیارهای اصلی در رشد و توسعه سیاسی آن قلمداد کرد. در زمینه لزوم برقراری دموکراسی، ویژگی های منحصر به فرد دموکراسی، دلایل برتری دموکراسی بر دیگر شیوه های حکومتی و مسایلی دیگر در این حوزه، مطالعات و بررسی های فراوانی صورت گرفته است. به طوری که «مبحث نظری گذار به دموکراسی و زمینه های اجتماعی آن مهمترین مبحث در جامعه شناسی سیاسی به شمار می رود.» (بشیریه، 1384: 9) اما به طور کلی، دیدگاه های نظری سطح کلان در مورد دموکراسی به طور عمده بر پیش نیازها یا شرایط ساختاری لازم برای گذار به دموکراسی و یا استقرار آن تاکید نموده اند.(عبداللهی و حسین بر، 1385: 7) درواقع بیشتر استقرار دموکراسی از بالا مورد بررسی قرار گرفته است و شکل گیری دموکراسی در سطوح خرد و در میان افراد جامعه کمتر مورد توجه بوده است. در حالی که، وقتی از دموکراسی و لزوم رسیدن به آن به عنوان یک روش حکومتی سخن می رانیم، باید شرایطی را نیز برای رسیدن به این هدف داشته باشیم و یا اگر فاقد آنیم، برای ایجاد و القای آن همت گماریم. حکومت های دموکراتیک مبتنی بر دموکراسی، برای تحقق اهدافی که مدنظر آن هاست، احتیاج به شهروندان دموکراتیک دارند.(میرابراهیمی،1381: 8) همان گونه که هانتینگتون معتقد است، جهت گیری های هنجاری شهروندان پیش شرط تحولات دموکراتیک به شمار می رود. در واقع دوام و قوام دموکراسی به وجود شهروندان دموکراتیک یا متمایل به آرمان های دموکراتیک وابسته است. (موحد و دلبری، 1383: 137) بدین اعتبار، استقرار و دوام دموکراسی، بدون شهروندانی دموکراتیک که دارای ارزش های دموکراتیک بوده و با آگاهی کامل از حقوق سیاسی خود در جامعه خواهان مشارکت فعال در امور سیاسی جامعه باشند، میسر نخواهد بود.در نتیجه، اولین گام در راه رسیدن به دموکراسی در جامعه وجود شهروندان دموکراتیک می باشد. با توجه به اهمیت شهروندی دموکراتیک در یک نظام سیاسی، شناخت عوامل تأثیرگذار در رشد و گسترش آن ضرورت می یابد. یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر این مقوله، سرمایه اجتماعی است. این مفهوم به طور کلی به پیوندها و ارتباطات مبتنی بر اعتماد بین مجموعه های انسانی و سازمان به عنوان منبعی ارزشمند اشاره دارد که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضاء می شود. ایده محوری آن در واژه روابط خلاصه می شود و به عنوان یک اهرم توفیق آفرین مطرح و مورد اقبال فراوانی نیز واقع شده است. اعضای جامعه با برقراری تماس با یکدیگر و پایدار ساختن آن قادر به همکاری با یکدیگر می شوند و به این طریق چیزهایی را کسب می کنند که به تنهایی قادر به کسب آن نمی باشند و یا با دشواری بسیار موفق به کسب آن ها می شوند. (وزیری، 1387: 3) بدین ترتیب، سرمایه اجتماعی با چنین تأثیر فزاینده ای می تواند در ارتباط با پدیده های اجتماعی گوناگونی مطرح گردیده و عملکرد مثبتی از خود بروز دهد. در نتیجه، می توان انتظار داشت با افزایش سرمایه اجتماعی در میان افراد جامعه شاهد گسترش روز افزون ارزش های دموکراتیک و در نتیجه مشارکت فعال در جامعه همراه با رشد و توسعه سیاسی خواهیم بود.
2-1 بیان مسأله
شهروندی زاییده زیستن در دنیای معاصر است شهروندی با تأکیداتی تازه در تلاش است با ایجاد تفاهم در زندگی اجتماعی، راه پیشرفت و ارتقای جامعه را هموار سازد.(فتحی و چوکده،1385: 95) یکی از ویژگی های کلی شهروندی، تحصیل قواعد یک سلوک دموکراتیک حقیقی است، چه از لحاظ رفتار و چه از نظر ارزش های اخلاقی، شهروند نه تنها باید به حقوق خود بلکه باید به وظایف خود نیز اگاه باشد. ازجمله وظایف او، تکلیف مبارزه برای آن است که حقوق او محترم شمرده شوند و نیز وظایف مربوط به ضرورت رفتار هم فعال و هم مسئول در امور سیاسی است.(ارمه،1376: 171) از آنجایی که نظام جمهوری اسلامی ایران یک نظام مردمسالاری است،یعنی برپایه رأی و خواست و رضایت مردم استوار است و مردم یکی از منابع اصلی مشروعیت نظام هستند،همچنان که تأکیدات امام ورهبری،قانون اساسی،انتخابات متعدد (مجلس خبرگان،ریاست جمهوری،مجلس شورای اسلامی،شورای شهرو) شواهدی بر این امر می باشد بنابراین وظیفه و تکلیف مردم است که از نظام حمایت کرده و به مشروعیت آن با مشارکت فعال سیاسی خویش صحه گذارند.درعین حال با توجه به تحولات اخیر در جامعه سیاسی ایران(وقایع دوم خرداد،انتخابات سال80) و از طرف دیگر،گسترش ارتباطات (اینترنت و ماهواره) و افزایش اطلاعات و آگاهی سیاسی در بین اقشار مردم و به ویژه دانشجویان، نشان دهنده این امر است که علاوه بر بعد تکلیف شهروندی که همراه با مشارکت سیاسی و اعلان مشروعیت نظام می باشد، بعد حقوقی شهروندی بویژه حقوق سیاسی نیز حائز اهمیت است.چراکه این دو بعد مکمل یکدیگر بوده و با نادیده گرفتن یکی از ایعاد، دیگری رو به فرسایش و کاهش می گذارد و در نتیجه چالش های سیاسی پدید آمده گسترده شده و تعارض جای وفاق را می گیرد. درحالی که می توان با شناخت هر دو بعد شهروندی دموکراتیک، برپایه ارزش های مذهبی و مردمسالاری دینی،دست به تدوین پروژه ها و طرح هایی زد که بتوان با جهت دادن تمایلات و گرایش های دموکراتیک از آن در جهت تقویت انسجام اجتماعی و وحدت ملی در شرایط خاص جامعه اسلامی ایران سود برد.
از طرف دیگر،جامعه ایران به عنوان یکی از جوامع در حال توسعه می باشد و یکی از عوامل عمده توسعه و رفاه اجتماعی،وجود سرمایه اجتماعی است.
درواقع سرمایه اجتماعی ثروت و دارایی نامرئی است که حکایت از آمادگی روحی- روانی آحاد یک جامعه برای درگیر شدن در عمل جمعی دارد. یعنی سرمایه اجتماعی می تواند به مثابه حلقه مفقوده ای، حوزه های اجتماعی – سیاسی را در راستای توسعه کمی و کیفی جامعه، به یکدیگر متصل کند. درچنین شرایطی است که تحقق جامعه مدنی و تحکیم دموکراتیک آسان تر می شود.(غفوری و جعفری،1387: 211)درعین حال مطابق با برخی دیدگاه هایی که از توکویل الهام می گیرند (نئوتوکویلی ها) به ویژه پاتنام، آلموند و وربا، پاکستون، و حتی پیش از آن جامعه شناسانی نظیر پارسونز (در طرح نظریه اجتماع جامعه ای)یکی از مؤلفه ها و منابع اصلی گسترش و تثبیت دموکراسی و شهروندی دموکراتیک (توازن حقوق و وظایف)، سرمایه اجتماعی است به ویژه مشارکت مدنی و اعتماد که در کنار سایر عواملی که برای تشکیل وحدت ملی،هویت ملی،انسجام اجتماعی و حس تعلق اجتماعی دارند بر رشد تمایلات دموکراتیک و شکل گیری شهروندی دموکراتیک تأثیرگذار است .
در این راستا، دانشجویان به عنوان قشر فرهیخته جامعه با توجه به نقشی که در آینده کشور از نظر اداره امور و فعالیت ها دارند و به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه سیاسی در جامعه محسوب می شوند و شناخت نگرش ها و رفتارهای سیاسی آنان به عنوان شهروندان دموکراتیک در جامعه حائز اهمیت است.بنابراین در این پژوهش، درصدد هستیم به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با شهروندی دموکراتیک در میان دانشجویان دانشگاه تهران بپردازیم.
3-1 اهمیت و ضرورت مسأله
در جایی که بحث آگاهی از حقوق و وظایف شهروندی و مشارکت همه جانبه شهروندان در مسائل مربوط به جامعه به ویژه مسائل سیاسی مطرح می گردد، مقوله شهروندی دموکراتیک نمود بیشتری می یابد چرا که شهروندی دموکراتیک یک گام جلوتر از شهروند عادی است و با آگاهی از حقوق و وظایف خویش در جامعه درصدد مشارکت فعال می باشد. بدین ترتیب وجود شهروندی دموکراتیک از شاخص های اصلی توسعه سیاسی جوامع است. بر اساس بررسی IRCA (2005)در 16 کشور جهان، شهروندی، اجتماع و دموکراسی، یکی از هدف های کلی واساسی آن کشورها بوده است.در بررسی نلسون (2001) نیز که برنامه های شهروندی مورد ارزیابی کیفی قرار گرفتند و سوال اصلی بررسی دیدگاه والدین، معلمان و دانش آموزان در مورد ویژگی های یک شهروند خوب بوده است، مؤلفه های دموکراتیک از دیدگاه هر سه گروه مهمترین بوده است. درواقع شهروند آینده تمایل شدیدی به گنجاندن مؤلفه های دموکراتیک را در خود دارد.گرچه مطالعات انجام شده در کشور و در سطح بین المللی نشان می دهند که در ویژگی های شهروندی کشورهای مختلف از جمله ایران تفاوت هایی وجود دارد، توجه به پرورش ویژگی های شهروند لیبرال در سایر ممالک در مقابل اهمیت و ضرورت شهروند خوب برای جامعه مذهبی ایران که هودسن(2004) از آن تحت عنوان شهروند مذهبی یاد می کند، یکی از مصداق های آن است. اما بررسی تحقیقات انجام شده در جامعه مذهبی ایران نشان می دهد که مؤلفه های دموکراتیک حتی در جامعه مذهبی ایران به تدریج اهمیت پیدا کرده است. (به نقل از قائدی، 1385: 203-204)
بدین ترتیب، از یک سو، با توجه به اهمیت شهروندی دموکراتیک در برقراری و دوام دموکراسی، از آن جا که جامعه ما نیز همانند سایر جوامع همواره خواستار دموکراسی واقعی در شیوه حکومتی و رویه زندگی بوده است، به نظر می رسد بحث پیرامون شهروندی دموکراتیک و شناخت آن دارای اهمیت زیادی باشد. و از سوی دیگر نیز، کمبود مطالعات انجام شده در این زمینه بر ضرورت بررسی این مسئله می افزاید چرا که در مباحث گسترده شهروندی، جای خالی بحث از شهروندی دموکراتیک محسوس است. بدین منظور تحقیق حاضر سعی دارد تا به تشریح شهروندی دموکراتیک به عنوان کلید استقرار و تثبیت دموکراسی بپردازدکه در این راستا بررسی چگونگی تاثیر سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از عوامل مؤثر در گسترش شهروندی دموکراتیک نیز حائز اهمیت است.
4-1 اهداف پژوهش
اهداف اصلی :
شناخت رابطه سرمایه اجتماعی با شهروندی دموکراتیک در بین دانشجویان دانشگاه تهران.
شناخت رابطه اعتماد اجتماعی با شهروندی دموکراتیک در بین دانشجویان دانشگاه تهران.
شناخت رابطه مشارکت مدنی با شهروندی دموکراتیک در بین دانشجویان دانشگاه تهران.
اهداف فرعی :
شناخت رابطه اعتماد با بعد نگرشی شهروندی دموکراتیک .