نتیجه گیری
با ملاحظه مشروعیت دولت مصدق، پایگاه عظیم توده ای و سیاست هوشمندانه و مدیریت همه جانبه مصدق و یارانش در اداره امور کشور، آمریکا وانگلیس، که وجود حکومت ملی مصدق را به ضرر منافع خود در ایران و خاور میانه می دیدند، امر سرنگون ساختن این حکومت را در برنامه و دستور کار خود قراردادند. تمامی نقشه و تفصیل نظامی کودتا توسط “سیا” برنامه ریزی شد» این بدان معناست که اعضای خاندان پهلوی، افراد دربار ، ارتشیان و دیگر عوامل داخلی که در این طرح شرکت نمودند، مهره های وطن فروشی بودند که خود را در «اختیار» آمریکا و سازمان سیا قرار دادند، تا منافع امپریالیسم جهانی تامین گردد.
روحانیت در این دوره موضع واحدی نداشتند .
برخی روحانیون پیرو مصدق بودند و به خاطر وی به میدان آمدند، از این زمره اند آیت الله غروی و ابوالحسن حائری زاده که از بنیان گذاران جبهه ملی بودند. جامعه مجاهدین اسلام که آن را آیت الله کاشانی و شمس قنات آبادی اداره می کردند و سازمان فدائیان اسلام از پیروان مصدق و کاشانی بودند در ادامه ی نهضت و بعد از ۳۰ تیر فدائیان اسلام که پیش از همه سودای حکومت اسلامی در سر داشتند هم از مصدق و هم از کاشانی بریدند و در رادیوی ملی ایران پیروزی کودتا را به ملت تبریک گفتند.
تنها مرجع درجه اولی که با ملی شدن نفت همراهی کرد آیت الله حاج سیدتقی خوانساری بود که آن زمان در قم اقامت داشت و از مراجع ثلاث بود. و پس از وی آیت الله بروجردی جانشین وی شد.آیت الله حاج شیخ عباسعلی شاهرودی هم که این زمان از علمای مراجع درجه دوم قم بود فتوایی در لزوم ملی شدن صنعت نفت صادر کرد.
عده ای از روحانیون هم نسبت به ملی گرایی کوچک اندیش بوده و نسبت به دو رهبر نهضت مستقل بودند و هدفشان تقویت اجرای احکام شرعی و نهی از منکر و این امور بود. دسته ای هم موافق مصدق بودند، اما دخالت در امور نمی کردند.
اما مخالفان مصدق از روحانیت نیز در یک رده نیستند:
۱ کسانی که وابسته به دربار یا بیگانگان بودند.
۲ کسانی که با شخص مصدق یا کاشانی مشکل داشتند.
۳ کسانی که با حضور روحانیت در این قضایا مشکل داشتند.
۴ کسانی که با فدائیان اسلام مشکل داشتند.
۵ کسانی که دوستدار شاه بودند.
۶ کسانی که از هرج و مرج توده ای ها می هراسیدند.
۷ کسانی هم اساسا تز سیاسی ملی گرایی را قبول نداشته و تز امت واحده را داشتند
در کشاکش های دربار- مصدق در نه اسفند ، مخالفان حقیقی مصدق تازه چهره گشودند و آیت الله میر سید محمد بهبهانی، آیت الله تهامی، آیت الله حاج میرزا احمد کفایی و خود آیت الله کاشانی و مجاهدین اسلام و فلسفی واعظ ، همگی خطر رفتن شاه را جدی تلقی کردند و آن را به معنای غلبه حزب توده و یا دیکتاتوری مصدق و یا جمهوریت می دانستند و از اینجا تلاش های منظم و سازمان یافته ای آغاز شد برای تحریک آیت الله بروجردی که بر علیه توده ای ها فتوایی بدهد که مستمسک کودتا شود و یا مانع رفتن شاه شود که موفق به نفوذ در مرجع اعلای شیعه نشدند.
ویژگی آیتالله کاشانی این بود که انسانی بسیار شجاع، مبارز و به شدت ضد انگلیسی بود. ضعف آیتالله کاشانی ضعف شخصیتی بود. مطرح شدن خودش برایش خیلی مطرح بود. او معتقد بود که همهی قدرت مال اوست و مصدق را هم او بر سر کار آورده است. همین بینش را فداییان اسلام هم داشتند که زیردست ایشان بودند. آیتالله کاشانی در پی قدرت و امتیاز گیری از دولت بود و مصدق در این مسئله با او به تضاد رسید و اجازه ی هیچگونه دخالتی به او نمی داد.
از آنجا که حضور و حمایت مردم از مصدق بیشتر به خاطر شور و هیجان مذهبی وابسته به کنش های سیاسی و اجتماعی بود تا بلوغ سیاسی، اگر آیتالله کاشانی تصمیم به حمایت از دولت دکتر مصدق میگرفت، مردم به حمایت از دولت ملی او در مرداد سال ۱۳۳۲ به میدان میآمدند و از وقوع کودتا جلوگیری میشد.
ضمائم
۲ مارس ۱۹۵۳؛ نصب تصویر مصدق بر سر در مجلس در ادامه اعتراضها به نخست وزیری قوام
سرباز پلیس در مقابل محدوده سلطنتی توسط شورشیان علیه مصدق، به هوا پرتاب میشود. حامیان شاه در خیابانها به فریاد و راهپیمایی مشغولند. ۳ مارس ۱۹۵۳؛ در مقابل دروازه مجلس شورای ملی یکی از افسران حامی شاه، در حال سخنرانی و فریاد زدن با ژستی که به تقلید از موسولینی گرفته است. او یک عکس از شاه را روی کلاه خودگذاشته ساختمان اصل ۴۴ در تهران؛ آثار خرابی ناشی از حمله شورشیان به ساختمان مشهود است. شاه به ایران بازگشت و مصدق برکنارشد. ۱۹ آگوست ۱۹۵۳؛ آتش زدن یک کیوسک توزیع کننده نشریات کمونیستی ۲۱ آگوست ۱۹۵۳؛ یکی از ساکنان تهران، در حال پاک کردن نوشته «یانگی برو خانهات» از دیوار شهر با بازگشت شاه به قدرت، فضلالله زاهدی در تلاش بود که آثار نهضت ملی را پاک کند. تهران؛ ۲۱ آگوست ۱۹۵۳؛ تظاهرکنندگان حامی نهضت ملی در تلاشند که جنازه یکی از یاران خود ار از منطقه اغتشاش شورشیان مخالف دور کنند. |