۲-۸-۲) تجارب کشورهای اروپایی
در برخی از کشورهای اروپایی نظیر انگلستان از اواسط دهه ۱۹۸۰ توصیه شده که دانشگاه ها باید اهداف واضح و روشن تدوین کنند و برای افزایش کارایی در جهت اولویت ها و شاخص های عملکردی تعیین شده دولت، به کسب منابع مالی مورد نیاز خود بپردازند. بر این اساس از اوایل دهه ۱۹۹۰ دانشگاه های بریتانیا ارزیابی آموزشی و ارزیابی پژوهشی را به کار گرفته اند.
امروزه در کشور انگلستان استفاده از ارزیابی شاخص های عملکرد کارایی و اثر بخشی مؤسسات آموزشی برای سرمایه گذاری دولتی و توزیع منابع مالی بین بخش های آموزشی و پژوهشی مورد استفاده قرار میگیرد.
در آلمان رویکرد تأمین منابع مالی مبتنی بر عملکرد به کار گرفته شده است که اهداف کلی در این مدل دستیابی به سیستم تخصیص منابع مالی با ویژگی های شفافیت، منصفانه بودن، رقابت پذیری و پاداش دهی میباشد.
در استرالیا نیز استفاده از شاخص های عملکردی در نظام دانشگاهی در تخصیص منابع مالی به شکل جدید، مربوط به تشکیل کمیته ویژه ای در سال ۱۹۸۶ می شود که رؤسای دانشگاه ها و دانشکده ها مأموریت یافتند تا شاخص های عملکردی را تهیه کنند. این کمیته، شاخص های قبلی را مورد تجدید نظر قرار داده و شاخص های جدیدی را تدوین نموده و سرانجام فهرست آن ها را در همان سال اعلام نمود. بدین ترتیب به کارگیری شاخص های عملکردی نظیر دوره های تحصیلی، پژوهش و نتایج ارزشیابی آموزشی، ملاک تخصیص منابع مالی و بودجه ریزی دانشگاهی گردید.(عزتی، ۱۳۸۶: ۴)
هلند در اوایل دهه ۱۹۸۰ با تأسیس اتحادیه دانشگاه ها، به کارگیری منسجم شاخص های عملکردی را در آموزش عالی خود آغاز کرده و در ژانویه ۱۹۹۳ یک نظام جدید مالی برای ارتقاء کیفیت تدریس ایجاد نمود، که این امر به نظام آموزش عالی تعمیم یافت و به ایجاد چهارچوب شاخص های نظام دانشگاهی با نقش محوری در سیاستگذاری بخش آموزش عالی انجامید. برخی از این شاخص
ها مستقیماً با تخصیص منابع مالی به دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی ارتباط پیدا میکند. علاوه بر آن بایستی اشاره کرد که بودجه اختصاص یافته بر مبنای معیارها و شاخص های درونی دانشگاه توزیع می شود. اخیراًً هم به شاخص های عملکردی به ویژه در ارزشیابی چگونگی هزینه کردن منابع مالی بیشتر توجه شده است. از جمله شاخص هایی نظیر عملکرد تدریس، تعداد انتشارات، مدت تحصیل و … برای تحقق اهداف آموزش عالی استفاده شده است.
در کشور فرانسه استفاده از شاخص های عملکردی از سال ۱۹۱۰ شروع شد و شاخص هایی در زمینه تدریس، پژوهش و خدمات دانشگاه ها مورد استفاده قرار گرفته است، و درحال حاضر، نظام ارزشیابی کیفی آموزش عالی فرانسه، به کارگیری شاخص ها را کارآمد ارزیابی نموده است.
در دانمارک عوامل مربوط به بروندادها را در فرمول های تخصیص منابع به کارگرفته اند. در این کشور به جای تعداد ثبت نام ها، تعداد فارغ التحصیلان را در محاسبات خود دخالت میدهند و نرخ ترک تحصیل نیز به فرمول های تخصیص منابع افزوده شده است.(ساکتی، سعیدی، ۱۳۸۸: ۷)
۲-۹)تجارب دانشگاه های ایران
تا کنون مدل هایی به منظور انجام فرایند بودجه ریزی در واحدهای دانشگاهی و پژوهشی در ایران نیز به کار گرفته شده است که در ادامه به طور مختصر به آن ها اشاره میگردد:
الف) منطق و روند بودجه واحدهای پژوهشی وابسته به وزارت علوم،تحقیقات و فناوری توسط وزارت علوم، تحقیقات و فناوری.
در این مدل بودجه دستگاههای پژوهشی به سه دسته تقسیم شده است که عبارتند از:
-
- بودجه اجتناب ناپذیر
-
- بودجه اثربخشی
- بودجه کارایی
بودجه اجتناب ناپذیر تابعی است از تعداد پژوهشگران، تعداد کادر فنی، تعداد کادر اداری، سطح زیربنا، آزمایشگاه ه ها، آب، برق، گاز، خدمات علمی و غیره و مبنای محاسبه آن ۷۰ درصد اعتبارات سال گذشته دستگاه قرارداده شده است. برای تعیین بودجه اثربخشی از سه شاخص زیر استفاده شده است:
-
- ۰۳۶/ – (تعداد محقق/ تعداد پتنت ها)
-
- ۲۲/ – (تعداد محقق/ تعداد مقاله معتبر)
- ۳/ – (بودجه مصوب/ تعداد قراردادهای پژوهشی)
مجموع امتیاز این شاخصها پس از بی مقیاس شدن به عنوان امتیاز اثربخشی دستگاه تعیین شده است که در صورت منفی بودن امتیاز، امتیاز صفر به دستگاه تعلق میگیرد. با ضرب کردن سهم هر یک دستگاهها از امتیاز اثربخشی(سهم دستگاه از تقسیم امتیاز اثربخشی دستگاه به مجموع اعتبارات اثربخشی به دست میآید) در ۱۵ درصد بودجه سال قبل، بودجه اثربخشی دستگاه محاسبه میگردد. در مورد بودجه کارایی نیز شاخص های تعداد کتب تألیفی، ترجمه ای، مقالات ISI، مقالات علمی- پژوهشی و غیر ISI، تعداد مقالات ارائه شده در کنفرانس های داخلی و بینالمللی، تعداد پایاننامه کارشناسی ارشد و دکترا، اختراعات داخلی و خارجی، اثرات بدیع و ارزنده و گزارشات علمی با ضرایب مختلف مبنای ارزیابی قرار گرفته اند. به روشی مشابه محاسبه بودجه اثربخشی، بودجه کارایی دستگاه نیز از ضرب سهم بودجه کارایی آن ها در ۱۵ درصد اعتبارات سال گذشته به دست میآید. در نهایت مجموع بودجه های اجتناب ناپذیر، بودجه اثربخشی و بودجه کارایی، بودجه کل دستگاه پژوهشی را تشکیل میدهد.(گزارش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، ۱۳۸۶: ۵)
مدل فوق مدلی ساده بوده و برای اولین بار شاخص های اثربخشی و کارایی در این مدل در تعیین بودجه پژوهشی دستگاه های پژوهشی مورد استفاده قرار گرفته است. اما این مدل معایبی هم دارد که در زیر به آن ها اشاره میکنیم:
-
- این مدل اتکای زیادی به بودجه سال قبل دستگاه دارد و از آنجا که بودجه دستگاهها در سا ل های قبل به روش های چانه زنی، دستوری و افزایشی تعیین شده است مبنای درستی برای تعیین بودجه سال بعد دستگاه نمی باشد.
-
- مدل فوق بر اساس قیمت تمام شده فعالیتهای علمی و فناوری محاسبه نگردیده است.
- در تعیین بودجه اجتناب ناپذیر از هیچ شاخصی استفاده نشده است وشاخصهای استفاده شده در محاسبه بودجه اثربخشی و کارایی هم کامل و جامع نمی باشند.
ب) استفاده از تصمیم گیری گروهی چند معیاره در توزیع اعتبار واحدهای پژوهشی دانشگاهی توسط محمدجواد اصغرپور و ام البنین یوسفی از دانشگاه علم وصنعت ایران.