با توجه به کاربرد تکنیک فرایند تحلیل شبکهای در پژوهش، به بررسی و معرفی اجمالی این تکنیک خواهیم پرداخت.
۳-۷-۱-پایایی پرسشنامه
اگر ابزار اندازه گیری دو یا چند بار استفاده شود و به یک نتیجه واحد برسد، گفته می شود که ابزار دارای اعتبار یا پایایی است.
آنچه که در اینجا مورد علاقه ما است، درجه دقت اندازه گیری است و میخواهیم بدانیم اگر فردی را دوباره با روش مورد نظر بسنجیم، نتایجی که به دست می آید با چه دقتی تکرار می شود (خورشیدی و همکارانش، ۱۳۷۸).
برای تعیین ضریب پایایی ابزار اندازه گیری شیوه های مختلفی وجود دارد که از جمله میتوان به روش موازی، روش دو نیمه کردن، روش کودر ریچادسون و روش آلفای کرونباخ اشاره کرد. یکی از روش های معتبر برای سنجش میزان پایایی یک پرسشنامه، اندازه گیری ثبات[۶۵] پاسخهای یک فرد به یک پرسش[۶۶] از مقیاس با پاسخهای وی به پرسش دیگر از همان مقیاس یا همبستگی پرسش به پرسش است. به این ترتیب، معیاری برای پایایی کل پرسشنامه به دست می آید. آمارهای که این معیار را نشان میدهد به نام «ضریب آلفای کرونباخ[۶۷]» نامیده می شود که اندازه آن بین صفر و یک متغیر است هر چه میزان این شاخص بالا باشد، روایی مقیاس بیشتر است. اما به عنوان یک قاعده کلی، میزان آلفا دست کم باید ۷/. باشد این رقم برای پژوهشهای اکتشافی در حد ۶/. نیز قابل قبول است(دی واس، ۲۰۰۰).
روش آلفای کرونباخ برای محاسبه هماهنگی درونی ابزار اندازه گیری از جملههای پرسشنامههایی است که خصیصه های مختلف را اندازه گیری میکنند. در این گونه ابزار پاسخ میتواند به خود مقدار عددی بگیرد. برای محاسبه آلفای کرونباخ از فرمول ذیل استفاده میکنیم.
به طوری که:
: نشاندهنده مجموع واریانس هر زیر مجموعه.
j: تعداد زیر مجموعه میباشد.
هر چه مقدار ضریب به دست آمده به ۱۰۰% نزدیکتر باشد، بیانگر قابلیت اعتماد (پایایی) بیشتر پرسشنامه است (بازرگان و همکارانش، ۱۳۷۶).
۳-۷-۲- مدلهای تصمیمگیری ریاضی
۳-۷-۲-۱- تکنیکهای تصمیم گیری چندمعیاره[۶۸]
مدلهای بهینه سازی از دوران نهضت صنعتی در جهان و به خصوص از زمان جنگ دوم جهانی مورد توجه ریاضیدانان و دستاندرکاران صنعت بوده است. تأکید اصلی بر مدلهای کلاسیک بهینهسازی، داشتن یک معیار (یا یک تابع هدف) میباشد به طوری که مدل مذکور میتواند در مجموع به صورت خطی، غیر خطی و یا مخلوط باشد. اما توجه محققین در دهه های اخیر معطوف به مدلهای چندمعیار برای سنجش تصمیمگیریهای پیچیده گردیده است. در این گونه تصمیمگیریها ممکن است به جای استفاده از یک معیار سنجش بهینگی از چندین معیار سنجش استفاده گردد.
این مدلهای تصمیم گیری به دودسته مدلهای چند هدفه [۶۹] و مدلهای چندشاخصه[۷۰] تقسیم میگردند. مدلهای چند هدفه به منظور طراحی به کار گرفته میشوند در حالی که مدلهای چند شاخصه به منظور انتخاب گزینه برتر استفاده میگردند (اصغرپور، ۱۳۸۳).
ارزیابی و بررسی مدلهای چند شاخصه
دو دسته عمده از روشهای مختلف در پروسه کردن اطلاعات موجود از یک مسئله مدل چند شاخصه وجود دارد: یک دسته از روشها منشعب از مدلی مشهور به مدل غیرجبرانی و دسته دیگر منشعب از مدل دیگری معروف به مدل جبرانی میباشد.
الف- مدل غیرجبرانی: شامل روشهایی می شود که در آن ها مبادله در بین شاخص ها مجاز نیست، یعنی مثلاً نقطه ضعف موجود در یک شاخص توسط مزیت موجود از شاخص دیگر جبران نمی شود. در این روشها هر شاخص به تنهایی مطرح بوده و مقایسات بر اساس شاخص به شاخص صورت میپذیرد.
ب- مدل جبرانی: مشتمل بر روشهایی است که اجازه مبادله در بین شاخص ها در آنها مجاز است. یعنی تغییری (احتمالاً کوچک) در یک شاخص می تواند توسط تغییری مخالف در شاخص (یا شاخص های) دیگر جبران شود(آذر، رجب زاده، ۱۳۸۱). این مدل شامل سه زیر گروه میگردد که در شکل (۳-۲) مشخص است.
شکل۳-۲: انواع مدلهای تصمیم گیری در روش مدل چند شاخصه
۳-۷-۳-معرفی تکینک فرایند تحلیل سلسله مراتبی[۷۱]
فرایند تحلیل سلسله مراتبی توسط ساعتی در سال ۱۹۷۱ توسعه داده شد و هدفش ایجاد ساختار در تصمیمگیری که تحت تاثیر چندین عامل مستقل هستند، بود(ساعتی[۷۲] ،۲۰۰۰). یک مسئله پیچیده را میتوان به چندین مسئله فرعی به صورت سطوح زنجیرهای یا سلسله مراتبی تجزیه نمود که هر سطح نشان دهنده مجموعی از معیارها یا نسبتهای مرتبط با هر مسئله فرعی است. سطح بالای زنجیره، آرمان مسئله است و سطوح میانی بیانگر عوامل مرتبط به سطوح پایینتر هستند. سطح آخر شامل گزینهها یا فعالیتهایی است که برای دسترسی به آرمان بایستی در نظر گرفته شود. فرایند تحلیل سلسله مراتبی با در نظر گرفتن اهمیت هر عامل و تاثیرات آن برای حل مسئله، به مقایسه عوامل میپردازد. فرایند تحلیل سلسله مراتبی کاربرد وسیعی در تصمیمگیری دارد و کاربردهای متعدد آن نیز منتشر شده است (شیم ات آل [۷۳] ،۱۹۸۹).
در علم تصمیمگیری که در آن انتخاب یک راهکار از بین راهکارهای موجود و یا اولویتبندی راهکارها مطرح است، چند سالی است که روش های تصمیمگیری با شاخصهای چندگانه[۷۴]جای خود را باز کردهاند. از این میان روش تحلیل سلسله مراتبی بیش از سایر روشها در علم مدیریت مورد استفاده قرار گرفتهاست. تحلیل سلسله مراتبی یا به عبارت دیگر فرایند تحلیل سلسله مراتبی یکی از محبوبترین و پر کاربردترین روشهای تصمیمگیری است که بحث را با معرفی آن آغاز میکنیم.
در ارزیابی هر موضوعی ما نیاز به معیار اندازهگیری با شاخص داریم، انتخاب شاخص مناسب به ما امکان میدهد که مقایسه درستی بین جایگزینیها یا آلترناتیوها به عمل آوریم. اما وقتی که چند یا چندین شاخص برای ارزیابی در نظر گرفته میشود، کار ارزیابی پیچیده میشود و پیچیدگی کار زمانی بالا میگیرد که معیارهای چند یا چندینگانه باهم در فضا و از جنسهای مختلف باشند. در این هنگام کار ارزیابی و مقایسه از حالت ساده تحلیلی که ذهن قادر به انجام آن است خار ج میشود و به یک ابزار تحلیل عملی قوی نیاز خواهد بود. یکی از ابزارهای توانمند برای چنین وضعیتهایی (فرایند تحلیل سلسله مراتبی) است. این روش برای سطحبندی و درجهبندی استفاده میشود گاها برای تحلیلهای اجتماعی و اقتصادی نیز ممکن است به کار رود.
فرایند تحلیل سلسله مراتبی که اولین بار توسط توماس ال. ساعتی عراقی الاصل در دهه ۱۹۸۰ ابداع گردید. فرایند تحلیل سلسله مراتبی منعکس کننده رفتار طبیعی و تفکر انسانی است. این تکنیک، مسائل پیچیده را بر اساس آثار متقابل آن ها مورد بررسی قرار میدهد و آن ها را به شکلی ساده تبدیل کرده به حل آن میپردازد.