چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر لمسدرمانی بر میزان اضطراب و شدت علایم بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر بود. برای آزمون فرضیه های پژوهش از طرح نیمهآزمایشی پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونهی این پژوهش شامل30 نفر (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. پس از انتخاب نمونه آزمودنیها بر اساس نمرات مقیاس نمرهبندی علایم گوارشی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت چهار هفته (هفتهای یک بار) تحت لمسدرمانی قرار گرفت، در حالی که گروه کنترل در این مدت در انتظار درمان بود. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از مقیاس نمرهبندی علایم گوارشی و مقیاس اضطراب حالت- صفت اسپیلبرگر استفاده شد. دادههای بهدست آمده از پیشآزمون و پسآزمون با بهره گرفتن از آزمونهای آماری تحلیل کوواریانس و یومنویتنی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بهدست آمده نشان دادند که بین گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای علایم گوارشی و اضطراب حالت تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارتی لمسدرمانی توانسته علایم گوارشی و اضطراب حالت بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر را به صورت معناداری کاهش دهد. همچنین در این پژوهش لمسدرمانی موجب کاهش اضطراب صفت بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر شد اما این کاهش معنادار نبود. با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش نیاز به تحقیقات بیشتری در این زمینه است تا بتوان بر اساس شواهد بیشتری در این زمینه بحث و نتیجهگیری کرد.
کلید واژهها : درمانهای مکمل، لمسدرمانی، اضطراب، سندرم رودهی تحریکپذیر.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: مقدمه و کلیات
1- 1 مقدمه 1
1-2 بیان مسأله.5
1-3 ضرورت انجام پژوهش.10
1-4 اهداف پژوهش13
1-5 فرضیه های پژوهش.13
1-6 تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها13
فصل دوم: ادبیات نظری و پیشینهی پژوهش
2-1 مقدمه.17
2-2 بیماریهای دستگاه گوارش18
2-3 سندرم رودهی تحریکپذیر23
2-3-1 سبب شناسی26
2-3-2 علایم بالینی.29
2-3-2-1 علایم گوارشی29
2-3-2-2 علایم خارج از دستگاه گوارش و اختلالات همراه.32
2-3-3 تشخیص34
2-3-4 روش های درمان سندرم روده ی تحریک پذیر37
2-3-4-1 ضداسپاسمها.39
2-3-4-2 داروهای ضد اسهال.40
2-3-4-3 داروهای ضد افسردگی.40
2-3-4-4 داروهای ضد اضطراب42
2-3-4-5 مواد حجمزای مدفوع42
2-3-4-6 مشاوره و تغییر رژیم غذایی43
2-3-4-7 درمانهای مکمل و جایگزین.44
2-4 اضطراب45
2-4-1 نقش اضطراب در اختلالات گوارشی و سندرم رودهی تحریکپذیر.48
2-4-2 روشهای کاهش اضطراب50
2-4-2-1 درمانهای دارویی اضطراب.51
2-4-2-2 درمانهای غیردارویی اضطراب52
2-5 طب مکمل و جایگزین.56
2-6 لمسدرمانی.58
2-6-1 مبانی نظری لمسدرمانی63
2-6-1-1 فیزیک نوین63
2-6-1-2 چاکراها66
2-6-1-3 لایههای میدان زیستی.69
2-6-1-4 علم انسانی وحدتنگر.70
2-6-1-5 نظریه وبر.74
2-6-2 نقش انرژی در لمسدرمانی.74
2-6-3 مراحل اجرای لمسدرمانی.75
2-7 مروری بر پژوهشهای مرتبط با موضوع تحقیق.79
فصل سوم: روش شناسی پژوهش
3-1 مقدمه82
3-2 طرح پژوهش.8
3-3 جامعه آماری، حجم نمونه و روش نمونهگیری87
3-4 ملاکهای ورود به پژوهش87
3-5 ابزار جمعآوری اطلاعات.87
3-5-1 پرسشنامه حالت- صفت اضطراب اسپیلبرگر.87
3-5-2 پرسشنامه نمرهبندی علایم گوارشی90
3-6 روش اجرای پژوهش.91
3-7 پروتکل لمسدرمانی کورمک92
3-8 روش تجزیه و تحلیل داده ها.93
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
4-1 مقدمه95
4-2 یافته های توصیفی.95
4-2-1 نتایج تحلیل توصیفی داده ها در مرحله پیشآزمون.95
4-2-2 نتایج تحلیل توصیفی داده ها در مرحله پسآزمون.97
4-3 نتایج تجزیه و تحلیل استنباطی داده ها.98
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
5-1 مقدمه.102
5-2 بررسی نتایج102
5-2-1 بررسی فرضیه پژوهشی اول102
5-2-2 بررسی فرضیه پژوهشی دوم105
5-2-2-1 بررسی بخش اول فرضیه دوم.105
5-2-2-2 بررسی بخش دوم فرضیه دوم.107
5-3 محدودیتها و موانع پژوهش.108
5-4 پیشنهادها.109
5-4-1 پیشنهادهای کاربردی.109
5-4-2 پیشنهادهای پژوهشی109
فهرست منابع.111
پیوستها.126
چکیده لاتین.137
1 مقدمه
در جهان امروز بررسی و مطالعه اختلالهایی که دارای ریشه روانشناختی هستند، بیش از پیش مورد توجه روانشناسان قرار گرفتهاست. خانوادهی وسیعی از اختلالات روانتنی[1] وجود دارد که به نظر میرسد سببشناسی یا نشانه های مربوط به آنها هنوز به اندازه کافی بررسی و تبیین نشدهاست. تا کنون تعداد زیادی از اختلالهای روانتنی مورد شناسایی قرار گرفته که در اغلب موارد اعضای مختلف بدن را درگیر می کند. بیماری کرونر قلب، بیماری آرتریتروماتویید (اختلال مفاصل)، سردردهای شایع روانتنی از قبیل سردردتنشی، برخی از بیماریهای پوستی، تعدادی از بیماریهای مربوط به سیستم دفاعی بدن و دستگاهتنفسی و بیماریهای گوارشی بخشی از اعضای خانوادهی وسیع بیماریهای روانتنی را تشکیل می دهند (سادوک[2] و سادوک، 2007). برخی از این بیماریها مانند بیماریهای قلبی در زمینه مسایل روانشناختی مورد تبیین گستردهتری قرار گرفتهاند، اما در تعدادی دیگر از جمله بیماریهای گوارشی نیاز به تحقیقات گستردهتری احساس میشود. در این راستا این پژوهش سندرم رودهی تحریک پذیر (IBS)[3] را که یکی از شایعترین اختلالهای روانتنی است و در حیطه ی بیماری های گوارشی قرار دارد مورد مطالعه و درمان قرار داد.
سندرم رودهی تحریکپذیر(IBS) معمولترین اختلال عملکردی دستگاه گوارش است که با تغییر اجابت مزاج و درد یا ناراحتی شکمی، بدون وجود اختلالات ساختاری قابل شناسایی مشخص میشود (هاریسون[4]، 2008؛ آستیانو[5] و همکاران، 2008). اختلالات عملکردی دستگاه گوارش (FGID)[6] اختلالات مزمنی هستند که با علت نامشخص، ملاک های تشخیصی سوال برانگیز، دورههای طولانی مدت و غیرقابل پیش بینی بیماری، همراهی همیشگی با اختلالالهای روانشناختی و تأثیرات دارویی اندک مشخص می شوند (چانگ و همکارن[7]، 2006؛ تیلبرگ[8] و همکاران، 2008).
دامنهی شیوع سندرم رودهی تحریکپذیر بین 1/2 تا 22% قرار دارد (نیکول[9] و همکاران، 2008؛ ری و تالی[10]، 2009). شایعترین علایم این سندرم درد شکمی مزمن همراه با تغییر در دفعات اجابت مزاج، قوام و عبور مدفوع و نفخ شکم همراه با وجود موکوس در دفع است (هاریسون، 2008). سببشناسی این سندرم به درستی شناخته نشده، اما نقش احتمالی فعالیتهای غیر طبیعی حسیحرکتی روده، عدم کارایی اعصاب مرکزی و محیطی، اختلالات روانی و اضطراب، عوامل داخل مجرایی، اختلال در محور مغز روده (کرید[11] و همکاران،2008؛ هاریسون، 2008)، ژنتیک، عوامل غذایی، التهاب و عفونت و عدم تعادل انتقال دهندههای عصبی مطرح می باشند ( آگاه، فتعلی و عشایری، 1388).
علایم روانشناختی در سببشناسی و تشدید علایم سندرم رودهی تحریکپذیر نقش مهمی دارند به گونهای که، به طور معمول علایم بیماران مبتلا به این سندرم در طول یا بعد از دورهای از فشار روانی ظاهر میشود (حاتمیزاده، 1382). تظاهرات نابهنجار روانی در 70 تا 90 درصد این بیماران دیده میشود که شایعترین آنها اضطراب، افسردگی و اختلالات جسمانی شکل است (فولکز[12]، 2004). با این وجود بررسیها نشان می دهند که عوامل روانی علت بیماری نیستند، بلکه این عوامل بیماری را تشدید می کنند. در 85 درصد بیماران عوامل روانی مقدم یا منطبق بر علایم گوارشی میباشند و فقط در 15 درصد موارد علایم گوارشی قبل از عوامل روانی دیده میشود (حاتمیزاده، 1382). علاوه بر اضطراب و افسردگی تاریخچهای از سوء استفاده جسمی و جنسی نیز در این بیماران معمول است ( کرید و همکاران، 2008).
در نیمی از بیماران میزان استرس بالا است و به وضوح با افزایش نشانهها در ارتباط است (بلانچارد[13] و همکاران، 2008 به نقل از هانت[14] و همکاران، 2009). استرس می تواند حرکات روده را در افراد طبیعی نیز به اندازه بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریک پذیر افزایش دهد، اما بهنظر می رسد که آستانه بیماران مبتلا به این سندرم پایین تر از حد طبیعی است. همچنین بیمارانی که سندرم روده تحریک پذیر دارند بیشتر درگیر بیماریهای دیگر میشوند و اکثراً این بیماریها ارتباطی با این سندرم ندارند بلکه این بیماران در مقابل این بیماریها نسبت به افراد طبیعی که دچار آنها می شوند، ناتوان تر میگردند که این خود می تواند زمینه را برای افزایش اضطراب و فشار روانی در این بیماران فراهم کند. ترس از سرطان نیز به طور تقریبی در نیمی از بیماران وجود دارد که در زمان درمان برای رفع این مشکل و اطمینانبخشی به بیمار باید تدابیری اندیشیده شود (ریدل[15] و همکاران،2007).
نتایج مطالعهای که سون[16] و همکاران (2009) به منظور بررسی عوامل خطرساز سندرم رودهی تحریکپذیر در بین دختران نوجوان کرهای انجام دادند، نشان داد که فشارروانی، اضطراب و افسردگی به طور مستقل با افزایش شیوع این سندرم در ارتباط هستند. در پژوهش دیگری کوهن[17] و همکاران[18] (2006) به بررسی اختلال استرس پس از سانحه[19] (PTSD) و دیگر اختلالات همراه در بیماران مبتلا به سندرم رودهی تحریکپذیر پرداختند، نتایج این مطالعه نشان داد که 86 % از این