تحقیقات دیگر نشان داد که جستجوی هیجانات و احساسات در جوانی به اوج خود میرسد (زاکرمن و آرنت، ۱۹۹۴) و بنابرین میتوان عنوان کرد که عامل شخصیت و تکامل بر رانندگی جوانان اثر میگذارد (آرنت، ۱۹۹۶) میگوید که سطوح بالاتر جستجوی هیجانات و احساس در طول دوران جوانی ظاهر میشود و میتوان عامل پیچیدهای باشد که بر خطرپذیری بیشتر تصادفات اتومبیل در طول این دوران مؤثر باشد.
مطالعهای درباره رانندگان نوجوان در هفت دبیرستان در شمال شرقی ایالات متحده صورت گرفت که در تحقیق فوق دریافتند که دانش آزمون به ازای هر ۱۰۰ گواهینامه رانندگی در طول شش ماهه اول رانندگی ۹/۵ تصادف را تجربه میکند، این میزان در ادامه به ۴/۳ تصادف در هر ۱۰۰ راننده برای شش ماهه بعدی کاهش مییابد و در ماههای بعدی به ۳-۳/۱ تصادف در هر ۱۰۰ راننده میرسد (مکارت و همکاران، ۲۰۰۲). در مجموع، خطر تصادف زمانی که رانندگان تازهکار شروع به رانندگی میکنند در بالاترین میزان خود قرار دارد و به سرعت با ۱۰۰۰ مایل رانندگی کاهش مییابد.
اهمیت تجربه در یک بررسی استرالیایی با به کارگیری داده های تصادفات ترافیکی در نشان داده شده است (لم[۲۲۰]، ۲۰۰۳) مؤلف اثر عوامل محیطی از جمله جادههای باریک، پیچ و خمها و شیب جادهها را بر روی تصادفات با سن راننده مورد بررسی قرار داد. عامل محیطی فوق فقط برای رانندگان ۱۶ ساله ایجاد خطر کرد در صورتی که رانندگان مسنتر این موقعیتها را بدون خطر پشت سر گذاشتند. از آنجایی که میزان تصادفات در بین رانندگان تازهکار بیشتر است. بنابرین جوانان صدمات بیشتری را در تصادفات در مقایسه با رانندگان و مسافران گروههای سنی دیگر میبینند. جوانان زمانی که رانندگی میکردند در تصادفات آسیب دیدند و همچنین وقتی آن ها رانندگی میکردند با دوستانی که رانندگان تازهکار بودند آسیب دیدند. با بررسی مسافران آسیب دیده در تصادفات در طی سالهای ۱۹۹۳-۱۹۹۲ فهمیدند که ۴۵% از مسافران آسیب دیده بین ۱۵ تا ۱۹ ساله بودند و بیش از ۲۱% ، ۱۰ تا ۱۴ ساله بودند (مایلدر[۲۲۱]، ۱۹۹۸).
استفاده از تلفن همراه اغلب در بخشهای وسایل ارتباط جمعی بحث رانندگی خطرناک وارد میشود. بسیاری از نوجوانان از تلفن همراه استفاده میکنند، بنابرین آنهایی که در هنگام رانندگی با تلفن همراه صحبت میکنند خطر بالقوهای آن ها را تهدید میکند. مقالات تحقیقی متعدد مشخص کردند که استفاده از تلفن همراه احتمال تصادف هر رانندهای را افزایش میدهد. (مکارت و همکاران ۲۰۰۵).
محققین فوق (۲۰۰۱) از آمار ملی سال ۱۹۹۵ استفاده نموده و نشان دادند که ۱۱۸۱ فقره تصادفات منجر به فوت در بین رانندگان ۱۶ و ۱۷ سالهای وجود دارد که مسافران آن کمتر از ۲۰ سال سن دارند. آن ها تخمین زدند اگر از جابجایی این مسافران توسط رانندگان جوان جلوگیری میشد تعداد مرگ و میر (بین ۸۳ تا ۴۹۳) کاهش مییافت.
هرچه والدین فرهنگ بالاتری داشته باشند جوانان آن ها رفتار رانندگی ایمنیتر دارند. والدین میتوانند تأثیرات منفی روی رانندگی بچه ها داشته باشند. جوانانی که والدین آن ها رانندگی جسورانه داشته باشند در مقایسه با دیگر جوانان احتمال بیشتری دارد که در آینده این حرکات را از خود بروز دهند (آندرس و سارکار[۲۲۲]، ۲۰۰۴). طرز عمل والدین عامل بالقوهای برای بهبود رانندگی جوانان است. در یک مطالعه با به کارگیری ویدئو رانندگی جوانان تحت کنترل قرار گرفت و پس از بررسی توسط والدین محدودیتهای والدین برای جوانان افزایش یافت (بک[۲۲۳] و همکاران، ۲۰۰۴).
جمع بندی
با وجود اهمیت عوامل انسانی در بروز رفتارهای پرخطر رانندگی، اکثر تلاشهای صورت گرفته در جهت ایمنی ترافیک بر عوامل راه و وسیله نقلیه تمرکز کردهاند. با اینحال، روند رو به رشد شمار تصادفات ترافیکی در طی سالهای اخیر حاکی از آن است که تلاش برای ایمنی راه و وسایل نقلیه به تنهایی کافی نیست. بنابرین به منظور کاهش شمار تصادفات، یک حوزه وسیعی از روش های مناسب تر همچون تغییر رفتار استفاده کنندگان از جاده مورد نیاز است.
عوامل انسانی به عنوان عامل اصلی در شکل گیری تصادفات توسط پژوهشهای روانشناسی مورد تأکید قرار گرفته است. از بین عوامل انسانی، رفتارهای پرخطر رانندگی، به عنوان اصلی ترین عامل مطرح شده است که توسط ریزن و همکاران (۱۹۹۰) و لاتون و همکاران (۱۹۹۷) به چهار نوع لغزشها، خطاها، تخلفات پرخاشگرانه و تخلفات معمولی تقسیم میشوند.
متغیرهای جمعیت شناختی (جنسیت، سن و تجربه رانندگی) و عوامل روانشناختی (تنیدگی، ویژگیهای شخصیتی، تواناییهای شناختی و عوامل انگیزشی) مهمترین عوامل بروز رفتارهای پرخطر رانندگی شناخته شدهاند. از بین این عوامل، تواناییهای شناختی و عوامل انگیزشی به عنوان عوامل مهمتر در شکل گیری رفتارهای پرخطر رانندگی در پژوهشهای اخیر مربوط به نقش عوامل انسانی مطرح شدهاند. بر اساس دیدگاه ریزن و همکاران (۱۹۹۰) از رفتارهای رانندگی نیز، انواع رفتارهای پرخطر رانندگی ماهیت متفاوتی دارند و علل روانشناختی متفاوتی در شکل گیری آن ها دخیلاند. در لغزش ها و خطاها، بعد شناختی و پردازش اطلاعات نقش مهم تری دارند و در تخلفات، عوامل انگیزشی-اجتماعی نقش مهمتری بازی میکنند.
بررسی مطالعات پیشین نشان میدهد که تواناییهای شناختی نقش مهمی در بروز رفتارهای پرخطر دارند. یکی از تواناییهای شناختی که توجه بیشتری را در میان این پژوهش ها بخود اختصاص داده است، توانایی درک خطرات ترافیکی میباشد.
پژوهشهای صورت گرفته در خصوص تخلفات رانندگی همچنین، عوامل انگیزشی متفاوت بسیاری از جمله نگرشها را در بروز تخلفات مورد تأکید قرار دادهاند. در حیطه پژوهش از رفتار انسان، نظریه رفتار برنامه دار یکی از بهترین نظریه های به کار برده است که به صورت رایج در پژوهشها برای پیشبینی قصد انجام تخلفات رانندگی به کار گرفته شده است و یک نظریه درباره ارتباط بین نگرش ها و رفتار است.