کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



 



۳-۳-۳ مطالعات میکروسکوپی
به منظور انجام مطالعات کانی­شناسی، مقطع نازک صیقلی و صیقلی از نمونه­ تهیه و توسط میکروسکوپ نوری پلاریزان با نور عبوری و انعکاسی مورد بررسی قرار گرفت. مطالعات میکروسکوپی روی نمونه­ها نشان داد کانی­های اصلی ( بیشتر از ۱۰ درصد) شامل منگانیت، هماتیت و کوارتز و کانی­های فرعی ( کمتر از ۱۰ درصد) شامل کلسیت، پیرولوزیت هستند. هم­چنین مشخص شد که منگانیت مهم­ترین کانی منگنزدار در نمونه­ها است و بخش­هایی از منگانیت به پیرولوزیت تبدیل شده است. منگانیت­ها خیلی ریز بلور هستند و به­ صورت آمورف تا نیمه کریستالین هستند و عمدتاً به صورت رگه و رگچه در نمونه وجود دارد. رگچه­های ترکیبات منگنز دار داخل کوارتز وجود دارند و آغشتگی­هایی از آهن و منگنز روی کوارتز وجود دارد. کوارتز مهم­ترین کانی غیرفلزی موجود در نمونه است. کلسیت نیز در نمونه، همراه کوارتز وجود دارد که با ترکیبات منگنز و آهن درگیری دارد. تصاویر میکروسکوپی مقاطع، در پیوست ب آورده شده است.
هم­چنین طبق مطالعات میکروسکوپ الکترونی و طیف EDX مطابق شکل­های ۳-۱ و ۳-۲، آغشتگی­های کوارتز و کلسیت بر روی نمونه کانی باارزش منگنز تایید شده است. هماتیت نیز در نمونه به صورت افشان و هماتیت­های نوع اسپیکولاریت در نمونه کانسنگ دیده می­ شود.
شکل ۳-۱ - طیف EDX مربوط به کانی منگنز دار
شکل۳-۲– طیف EDX مربوط به کانی حاوی منگنز- سیلیس- کلسیم
۳-۳-۴ تجزیه سرندی و تعیین دانه­بندی و عیار کانسنگ منگنز
به منظور بررسی نحوه توزیع دانه بندی ذرات نمونه پس از خردایش و نیز توزیع عناصر منگنز، آهن و سیلیس در فراکسیون­های مختلف، تجزیه سرندی بر روی یک نمونه با انتخاب ۷ سرند انجام شد. با توجه به مطالعات کانی­شناسی میکروسکوپی که موید ریز بلور بودن ذرات کانی منگنز و درگیری آن با سایر کانی­ها می­باشد، نمونه تا ابعاد ۱۰۰۰ میکرون خرد شد. نتایج تجزیه سرندی و تجزیه شیمیایی بخش­های مختلف دانه­بندی در جدول ۳-۲ ارائه شده است. بر مبنای این نتایج منحنی­های توزیع دانه­بندی و نحوه توزیع عیار ترکیبات ذکر شده در دانه­بندی­های مختلف ترسیم شده است. مطابق جدول ۳-۲، نمونه کانسنگ منگنز پس از خردایش تا ۱ میلی متر با d80 معادل ۷۰۰ میکرون نسبتا درشت دانه باقی مانده است. مطابق جدول ۳-۲، حدود ۶۰ درصد منگنز در محدوده ابعادی بالاتر از ۳۰۰ میکرون متمرکز شده ­اند و عیار این بخش بیش از ۲۰ درصد است. اکسید آهن و سیلیس در این محدوده ابعادی به ترتیب تمرکز ۵۵ و ۵۶ درصدی را نشان می­دهد و تمرکز این ترکیبات نسبت به منگنز در ابعاد ریزتر از ۳۰۰ میکرون بیشتر است
جدول ۳-۲: نتایج تجزیه سرندی و تجزیه شیمیایی بخش های مختلف ابعادی

 

توزیع(درصد) عیار(درصد) d80=700µ
وزن نمونه: ۵۶۶ گرم
SiO2 Fe Mn SiO2 Fe Mn درصد تجمعی % وزن باقیمانده Aperture Mesh
% % % % % % عبوری باقیمانده % (g) (µm) No
            ۱۰۰ . ۰ ۰ ۱۰۰۰ ۱۸
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-07-21] [ 01:00:00 ق.ظ ]




برخی از فواید جسمانی و روانی تمرینات ورزشی عبارتند از:
افزایش کارایی ریه ها و سیستم گردش خون، به طوریکه انتقال خون و اکسیژن را به سلولها تسهیل می کند.
افزایش تعداد گلوبولهای قرمز خون در مغز قرمز استخوان که منجر به افزایش انتقال اکسیژن به قسمتهای مختلف بدن می شود.
تقویت عضلات قلب و افزایش قدرت انقباضی آن، که منجر به کاهش تعداد ضربان قلب در حالت استراحت در هر دقیقه و در مقابل خون با نیروی بیشتری در عروق به جریان می افتد.
به تاخیر انداختن فرایند پیری.
تقویت دستگاه های مختلف بدن مثل قلب، اعصاب، عضلات.
ارتقای بهداشت و سلامت ورزشکار و کمک به پیشگیری از بیماریهای چون فشار خون، بیماری قلبی.
کاهش دیابت به دلیل کاهش کلسترول و باز شدن عروق.
توسعه همه سویه استقامت، قدرت، سرعت، انعطاف و هماهنگی افراد.
بهبود ابعاد روانی و تامین سلامت روانی.
افزایش عزت نفس در اثر درک شایستگی های بدنی.
کاهش احساس افسردگی و اضطراب روانی و کنترل فشار روانی و استرس.
افزایش احساس تعلق و وابستگی، روحیه انصاف و عدالت و احترام به قوانین و بسیاری صفات شایسته اخلاقی در بین افراد.
نتایج تحقیقات مختلف نشان داده است که انجام انواع مختلف نرمش ها، علاوه بر فواید جسمی فراوان، بر مقابله با مشکلات عصبی و روانی نیز آثار مفیدی دارد. از میان این تحقیقات می توان از کار یک ساله محققان دانشگاه استافورد نام برد که کار تحقیق خود را روی ۵۷ زن و مرد ۵۰ تا ۶۵ ساله، با چهار نوع نرمش مختلف انجام داده اند .گروه اول هفته ای سه روز و روزی ۶۰ دقیقه نرمش هایی را در یک مرکز ورزشی انجام می دادند که۴۰دقیقه آن شامل تمریناتی از قبیل دو و پیاده روی سریع بود که میزان تنفس، ضربان قلب و در نتیجه مصرف اکسیژن را افزایش می داد. دسته دوم، وضعیتی کاملا مشابه دسته اول داشتند با این تفاوت که این کار را در منزل خویش انجام دادند. سومین گروه، هفته ای پنج بار و هر بار به مدت ۳۰ دقیقه به تمریناتی پرداختند که در مجموع میزان انرژی مصرف شده آنها با دو دسته اول یکسان بود. به گروه چهارم توصیه شد که در نرمشهای معمول خود هیچچ تغییری ایجاد نکنند. فعالیتهای سه گروه آخر که در مراکز مخصوص انجام نمی شد و توسط مشاوران ویژه پیگیری می شد. نتیجه تحقیق نشان داد که با وجود تفاوت نرمش، میزان فشارهای عصبی، هیجان و افسردگی در تمام گروه ها تقریباً ۳۰درصد کاهش یافته است. مطلب دیگر اینکه با تحقیق در افراد سیگاری نشان داده شده است که این تمرینات یکی از بهترین راه های ترک سیگار است. انجام نرمشها در منزل و تداوم آنها بهترین نتیجه را در بر داشت. همچنین لزلی، فزرسرین گام، اون و ایدمتن[۷۰] (۲۰۰۱) بر این باورند که برای جلوگیری از بی تحرکی جسمی افراد، می توان با متقاعد کردن آنها به پیاده روی و فعالیت بدنی و ورزش با شدت متوسط به حفظ سلامتی بدن آنها کمک کرد(لزلی، فزرسرین گام، اون و ایدمتن، ۲۰۰۱).
دانلود پروژه
بارزترین اثرات مثبت ورزش در سلامت روح و روان و سلامت اجتماعی افراد عبارتند از:
ورزش، طراوت و شادابی را به ارمغان آورده و افسردگی را از بین می برد.
ورزش، موجب احساس اعتماد به نفس، احساس قدرت و تقویت اراده می شود.
ورزش، باعث تقویت تمرکز فکر و افزایش دقت عمل می شود.
ورزش متعادل، موجب داشتن احساس خوب و افزایش قدرت و تقویت خلاقیت می شود.
ورزش، احساس آرامش و راحتی روح را افزایش داده و انسان را در مقابل فشارهای روانی و اضطراب مقاوم می کند.
با توجه به محاسن فوق الذکر، افرادی که ورزش متعادل انجام می دهند، همیشه سالم هستند و در مقابل بیماریهای مختلف مقاومند، در نتیجه غالباً در فعالیتهای اجتماعی، موفق می باشند.
ورزش موجب پیشگیری از خستگی زودرس شده و کارمندان ورزشکار هیچگاه با کسالت به ارباب رجوع پاسخ نمی دهند.
افراد فعال تواناییها و استعدادهای ذاتی خود را بهتر درک می کنند و از آن حداکثر استفاده را می برند.
افراد فعال به دلیل اعتماد به نفس بیشتر، مسئولیت پذیرترند و از کسب تجربه لذت می برند.
تربیت روح و روان در کنار تربیت بدن موجب تقویت اراده شده و چنین شخصی هرگز به سوی اعتیاد نخواهد رفت.
بطور کلی طول عمر کسانی که تمرینات ورزشی مناسبی دارند، بیشتر از افراد غیر ورزشکار می باشند. سن بیولوژیکی افراد ورزشکار کمتر از افراد غیر ورزشکار است، بنابراین اینگونه افراد از نظر ظاهری نیز شاداب تر و جوان تر به نظر می رسند .یک علت طول عمر ورزشکاران، مقاومت بدنی بالاتر آنها در مقابل بیماریهای عفونی می باشد. همه ما آرزو داریم همواره تندرست بمانیم و عمر طولانی داشته باشیم متاسفانه این آرزو گاهی به سبب عدم رعایت بهداشت به معنی عام حکم برآورده نمی شود. زیست شناسان بر این عقیده اند که انسان و سایر حیوانات باید مدتی در حدود ۵۰ برابر سال هایی که رشد و بلوغ جسمانی آنها طول می کشد عمر کنند و بنابر این می توان گفت که انسان می تواند تا ۱۲۵ سال زنده بماند. این رقم اغراق‌آمیز نیست، زیرا میانگین طول عمر انسان در جهان به تدریج افزایش می یابد به طوری که هم اکنون در برخی از کشور های جهان از مرز ۷۰ سال گذشته بعضی از مردمان به سبب پیروی از هوی و هوس های نفسانی، زور سلامت خود و نشاط زندگی را از دست می دهند و غالبا حدود ۵۰ سالگی دچار مرگ زود رس می شوند. در دنیای ماشینی امروز امراض قلبی، سرطان، عوارض قلبی _ عروقی سایر امراض متداول خیلی زود انسان ها را از پای در می آورد. در جوامع بی بند و بار عده کمی از مردم به سن پیری می رسند. به عبارت دیگر در این گونه جوامع مرگ ناشی از پیری طبیعی بسیار کم دیده می شود. دانشمندان علوم طبی بر این عقیده اند که بیشتر ناتواناییهای جسمی و فشارهای عصبی و روانی باعث بروز پیری و کهولت زود رس و احیانا مرگ می شود. دانش جدید، از فرایند شیمیایی پیری وکهولت چندان اطلاعی به ما نداده است. لیکن قدر مسلم این است که اگر دارای ایمان و تقوی باشیم و دستور های بهداشتی را رعایت کنیم طول عمرمان افزایش می یابد ورزش و تربیت بدنی انسان را در داشتن عمر طولانی و بدن سالم کمک می کند و او را از رذائل و رفتار های ناپسند و غیر بهداشتی به دور نگه دارد. اسلام در مورد ورزش می گوید اگر ما دارای ایمان و تقوی باشیم ودستورهای بهداشتی را رعایت کنیم طول عمرمان افزایش می یابد. دستغیب در پژوهشی دریافت همراه با افزایش سن ، از فعالیت هها ی حرکتی و ورزش کاسته می شود. از طرفی، بین سطح تحصیلات و فعالیت ورزشی بانوان رابطۀ معنی داری وجود دارد به گونه ای ک با افزایش سطح تحصیلات، میزان فعالیت ورزشی افزایش می یابد. افراد شاغل به شرکت در فعالیت ها ی حرکتی و ورزشی گرایش کمتری داشتند. آزمودنی های مجرد در مقایس با افراد متأهل گرایش بیشتری به شرکت در فعالیت های حرکتی و ورزش داشتند(دستغیب ،۱۳۷۸).

۲-۳- عملکرد

رفتار شامل آنچه افراد انجام می دهند یا بیان می کنند. میلتن برگر[۷۱] می گوید: رفتار پدیده ای قانون مند است و بر محیط از جمله محیط فیزیکی و یا محیط اجتماعی تأثیر می گذارد و ممکن است آشکار یا پنهان باشد.
عملکرد رفتار قابل مشاهده ی فرد را عملکرد می گویند. رفتار هر گونه عمل شخص است، ولی عملکرد به نتیجه عمل فرد اشاره می کند. مراحل تعدیل رفتار عبارتند از: ۱- شناسایی رفتارهایی که بیشترین اثر را بر عملکرد دارند ۲- تعیین معیار سنجش یا اندازه گیری ۳- شناسایی ترتیب رفتارها ۴- ارائه نوعی استراتژی و دادن تغییرات لازم در رفتارها ۵- ارزیابی بهبود عملکرد.

۲-۳-۱- عملکردهای فعالیت بدنی و ورزش

نیل به تندرستی نیازمند کوشش همگانی است تا سلامت و بهداشت مناسب برای عموم افراد جامعه فراهم آورد. در این راستا تربیت بدنی و انجام حرکات جسمانی نقش حائز اهمیتی دارد. با معرفی دانش ورزش به جامعه بشری آگاهی از خواص سلامت بخش فعالیت های جسمانی رو به افزایش است. پیشگیری از بیماریهای قلبی، فشار خون، دیابت، پوکی استخوان، چاقی، مشکلات روحی و کاهش احتمال و وقوع بیماریهای قلبی از جمله مزیت های فعالیت های جسمانی مداوم است. یافته های علمی مؤید نقش بارز و معنی دار فعالیت های بدنی در حفظ تندرستی است.
تفریحات سالم از دیگر حوزه های وابسته به تربیت بدنی و ورزش است. با تفریحات سالم افراد استفاده مفید و سازنده از اوقات فراغت را یاد می گیرند. اجرای فعالیتها و برنامه های تفریحی و افراد شرکت کننده در این نوع از فعالیت ها به طور چشمگیری افزایش یافته اند که افزایش اوقات فراغت و بالا رفتن سطح درآمدها در این شکوفایی دخیل بوده است. با افزایش فرصت تفریحات، مدارس، جامعه و بخش خصوصی جهت برآورده ساختن نیازهای آمادگی جسمانی و اوقات فراغت انواع خدمات را ارائه می دهند. برنامه های آمادگی جسمانی در کارگاه ها، لیگ های ورزشی بخش صنعتی، برنامه های تفریحی ورزشی بخش تجاری و اجتماعی، لیگ های تفریحی رقابتی برای خانم ها و آقایان در رده های سنی و در رشته های مختلف، مؤسسات آموزشی و فراهم آوردن لوازم تفریحی، به طور کلی در حال توسعه هستند. همواره با افزایش مراکز اجتماعی ارائه دهنده خدمات تفریحی امکانات مدارس در ساعات غیرآموزشی نیز مورد توجه افراد قرار می گیرند و بسیاری از خانواده ها نیز به صورت مستقل برنامه های تفریحی را دنبال می کنند. تفریحات سالم نیز مانند تربیت بدنی و ورزش در بهبود سطح کیفی زندگی مؤثر است و فرصت فعالیت آزادانه از طریق تفریحات فراهم می آید.
تعلیم و تربیت حرکتی را می توان به عنوان کشف انفرادی، توانایی فردی جهت ارتباط و واکنش نسبت به تصورات کلی محیط خارجی و عوامل مادی یا انسانی موجود در آن تعریف کرد. تعلیم و تربیت حرکتی رویکرد نوینی در تربیت بدنی است که اخیراً مورد توجه و حمایت بسیاری از مؤلفان ، محققان و کارشناسان تربیت بدنی در همه سطوح آموزشی این رشته قرار گرفته است. تعلیم و تربیت حرکتی ضمن این که می کوشد تا فرد را چه از حیث ذهنی و چه از نظر جسمی درگیر فعالیت کند سعی در آشنا کردن افراد با کل حرکت بدن نیز دارد.
شکل زیرچارچوبی برای یشگیری تغییر رفتار افراد ایالت مینه سوتا[۷۲] آمریکا نسبت به فعالیت بدنی نشان می دهد. در این چارچوب سه حیطه ی سازه ای، اجتماعی و فردی وجود دارند که هر کدام زیرمجموعه هایی دارند که به کمک فعالیت بدنی تغییر رفتارهایی در بهداشت افراد بوجود می آورند و باعث می شوند رفتارهای بهداشتی، سلامت افراد را تحت تأثیر مثبت قرار دهد.
سازه
اجتماعی محیط فیزیکی
فردی فرهنگ
جمعیت ارتباطات
رفتارهای زیست شناسی جوامع صنعت
بهداشت خود کار آمدی سازمان
نگرش و دانش دوستان هنجارهای اجتماعی درک شده خانواده
سیاست محیط زیست
عواقب مورد بهداشتی
کاهش خطر قلبی عروقی
کاهش خطر ابتلا به سرطان

شکل۲-۲- رویکردی برای پیشگیری از تغییر رفتار پایدار(مینه سوتا ،۲۰۰۷)

 

۲-۴- مروری بر تحقیقات انجام شده

 

۲-۴-۱- تحقیقات انجام شده در داخل کشور

رمضانی(۱۳۷۵)، در تحقیقی با عنوان انگیزه شرکت در ورزش های همگانی چنین نتیجه گرفت که ۸۸% آزمودنی ها انگیزه شرکت در ورزش های همگانی را کسب نشاط و احساس لذت، ۱۸%ایجاد مصونیت از ابتلا به بیماری ها ،۵۰%ویژگی فرح بخش بودن و نبود خطر در ای گون ورزش ها و ۵۸% برخوردار بودن از عواطف اجتماعی و ارضای نیاز تعلق به گروه را انگیزه های دیگر بیان کرده اند.
زارعی(۱۳۸۰)، در تحقیقی میانگین مدت فعالیت حرکتی و ورزشی دانشجویان را در هفته ۲۷۲ دقیقه به دست آورد. رشته های ورزشی مورد علاقه دختران شنا، پیاده روی و کوه نوردی و در مورد پسران فوتبال، شنا، و آمادگی جسمانی بود. کسب نشاط، حفظ تندرستی و احساس قدرت و تناسب اندام از مهم تری انگیزه های مشارکت داشتن و مشغله تحصیلی، نبود وسایل و امکانات، تنبلی و بی حوصلگی از مهم تری علل عدم مشارکت در فعالیت های حرکتی و ورزشی بود . بین جنسیت، رشتۀ تحصیلی، وضعیت سکونت، بومی بودن، درآمد و میزان تحصیلات والدین با میزان اوقات فراغت و میزان پرداختن دانشجویان به ورزش رابطۀ معنی داری مشاهده شد.
مظفری و صفانیا(۱۳۸۱)، در تحقیقی دیگر بیان داشتند میانگین زمان فعالیت حرکتی و ورزشی دانشجویان در هفته۱۸۸ دقیقه است. رشته ها ی ورزشی مورد علاقه دختران شنا، والیبال، بدن سازی، سوارکاری و بسکتبال و رشته های مورد علاقه پسران فوتبال، شنا، بدن سازی، ورزش های رزمی، والیبال و دو است. کسب نشاط، حفظ تندرستی و احساس قدرت و تناسب اندام از مهم تری انگیزه های شرکت کردن در فعالیت های حرکتی و ورزشی و در مقابل ، مشغله تحصیلی و کاری نبود وسایل و امکانات، اولویت داشتن مسائل دیگر ، عادت نداشتن ، تنبلی و بی حوصلگی از مهم تری علل شرکت نکردن در فعالیت های حرکتی و ورزشی است

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:59:00 ق.ظ ]




شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز در بسیاری از قطع‌نامه‌های خودش که براساس فصل هفتم منشور ملل متحد صادر می‌کند، برای این سازمان‌ها حق و تکلیف قایل می‌شود که نمونه‌ی بسیار بارز آن در بحران عراق و بحران بوسنی و هرزگوین مشاهده می‌شود. قطع‌نامه‌ی ۶۸۸ به دولت عراق دستور می‌دهد که باید اجازه بدهد سازمان‌های غیر دولتی بشردوستانه بتوانند کمک‌های خودشان را به مردم عراق برسانند. پس می‌بینیم در اینجا نوعی حق برای سازمان‌های بین‌المللی غیر دولتی ایجاد شده است.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
بنابراین، با اینکه می‌دانیم که سازمان ملل متحد یک سازمان بین‌الدولی است و طرف و مخاطب آن قاعدتا باید دولت باشد، ولی وقتی می‌بینیم این سازمان برای یک نهاد غیر دولتی قایل به حقوق و تکالیف می‌شود، می‌فهمیم که به نوعی برای این نهادها قایل به شخصیت حقوقی است. یعنی بیان می‌کند که نهادهای غیر دولتی هم می‌توانند صاحب حق و تکلیف باشند. به همین علت در حقوق بین‌الملل، با توجه به همین قطع‌نامه‌های شورای امنیت می‌گویند که «سازمان‌های بین‌المللی غیر دولتی دارای شخصیت حقوقی عملی شده‌اند». یعنی در عمل به آنها اعطای شخصیت حقوقی شده است.
از طرفی نیز می‌دانیم که امروزه قطع‌نامه‌های سازمان ملل، یکی از منابع حقوق بین‌الملل به شمار می‌رود؛ یعنی می‌توانیم به استناد همین قطع‌نامه‌ها بگوییم که سند بین‌المللی وجود دارد. به عبارتی همین قطع‌نامه‌ها را می‌توانیم بعنوان سند ارائه دهیم و به آنها استناد کنیم. مثلا می‌توانیم بگوییم به استناد قطع‌نامه‌ی ۶۸۸ شورای امنیت، که برای سازمان‌های غیر دولتی نوعی حق را به رسمیت شناخته است، سازمان‌های غیر دولتی دارای شخصیت حقوقی بین‌المللی می‌باشند.
رفته‌رفته، با توجه به تحولاتی که در جامعه‌ی بین‌المللی روی می‌دهد، سازمان‌های غیر دولتی روز به روز از اهمیت بیشتری برخوردار می‌شوند و حضور این سازمان‌ها روز به روز ابعاد وسیع‌تری به خود می‌گیرد. علت آن هم این است که ایجاد این سازمان‌ها نسبت به سازمان‌های بین‌الدولی فوق‌العاده ساده‌تر است؛ زیرا سازمان بین‌الدولی برای تشکیل ابتدا نیاز به معاهده بین دولت‌ها دارد؛ مذاکره نیاز دارد؛ در انعقاد معاهده هم تضاد منافع پیش می‌آید و چندین مشکل دیگر. اما سازمان‌های غیر دولتی همین که چند نفر تصمیم به ایجاد آن بگیرند و آن را در ثبت شرکت‌های یکی از کشورها به ثبت برسانند، تشکیل می‌شود. لذا مکانیزم ایجاد سازمان‌های غیر دولتی فوق‌العاده ساده است. شورای اقتصادی اجتماعی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۵۰ طی قطع‌نامه‌ای اعلام کرد: «هر سازمانی که سند موسس آن ناشی از یک موافقت‌نامه‌ی بین‌الدولی نباشد، یک سازمان غیر دولتی است».
حضور این سازمان‌ها در صحنه‌های مختلف سبب شد که اولین بار  در منشور ملل متحد در ماده‌ی ۷۱ برای این سازمان‌ها امکان داشتن مقام مشورتی در «شورای اقتصادی اجتماعی»  ملل متحد در نظر گرفته شود. بر اساس ماده‌ی ۷۱ منشور سازمان ملل متحد، سازمان‌های غیر دولتی می‌توانند طرف مشورت اکوسوک در قلمرو فعالیت‌های آن سازمان قرار گیرند. خواهیم دید که اکوسوک، قسمتی اعظم از فعالیت‌های سازمان ملل متحد در مورد امور اقتصادی و اجتماعی را بر عهده دارد که در حال حاضر بیش از ۲۰۰۰ سازمان غیر دولتی با آن شورا، همکاری می‌کنند
بودجه‌ی این سازمان‌ها معمولا از طریق کمک‌های داوطلبانه و مردمی است. ولی در حال حاضر بسیاری از دولت‌ها به آنها کمک مالی می‌کنند. حتی در بلژیک و فرانسه قانون خاص وجود دارد که به این سازمان‌ها کمک کنند. در بودجه‌ی سال ۸۴ نیز حدود یک میلیارد تومان برای کمک به احزاب سیاسی که در حقیقت نوعی سازمان غیر دولتی هستند، پیش‌بینی شده بود.
سازمان‌های غیر دولتی، در چهار محور مهم فعالیت می‌کنند که عبارتند از: الف) سازمان‌های غیر دولتی حقوق بشری که طرفدار حقوق بشر هستند مثل فدراسیون بین‌المللی حقوق بشر؛ ب) سازمان‌های غیر دولتی بشردوستانه که به مسایل مخاصمات مسلحانه مربوط می‌شوند مثل کمیته‌ی بین‌المللی صلیب سرخ؛ ج) سازمان‌های غیر دولتی که در قلمرو توسعه از جمله توسعه‌ی اقتصادی و اجتماعی فعالیت می‌کنند؛ د) سازمان‌های غیر دولتی زیست محیطی مانند «سازمان صلح سبز بین‌الملل»  که طرفدار محیط زیست می‌باشد.
بنابراین، مشاهده می‌کنیم که بیشتر فعالیت این سازمان‌ها در عرصه‌های فوق متمرکز شده است، ولی این بدان معنا نیست که فعالیت آنها منحصر به همین زمینه‌هاست، بلکه برخی از آنها هستند که به مسایل خانوادگی، زنان، سقط جنین و… مشغولند. البته هر یک از سازمان‌های غیر دولتی، تنها در یک مورد خاص فعالیت می‌کند؛ اما بطور کل این سازمان‌ها در بیش از یکصد قلمرو فعالیت دارند.
نکته‌ی مثبتی که در خصوص سازمان‌های غیر دولتی وجود دارد این است که این سازمان‌ها به ندرت در انحصار دولت‌ها قرار دارند. به عبارتی هیچ کشوری هدایت انحصاری یک سازمان غیر دولتی را در دست نگرفته است؛ زیرا اعضای این سازمان‌ها دارای تابعیت‌های مختلف از سراسر جهان هستند. هرچند ممکن است اعضای تشکیل دهنده‌ی آن از یک کشور خاص باشند. مثلا کمیته‌ی بین‌المللی صلیب سرخ که ۲۵ سوییسی آن را تشکیل دادند. اما اگر به مقر آن در ژنو مراجعه کنیم می‌بینیم که ملیت‌های مختلف اعم از آمریکا، آفریقا، آسیا نیز در آن عضویت دارند. پس اینطور نیست که هدایت و رهبری آن را کشور سوییس بر عهده داشته باشد.
سازمان غیر دولتی «پزشکان بدون مرز» نیز نمونه‌ی دیگری است. پزشکانی از سراسر جهان با تابعیت‌های گوناگون در آن عضویت دارند. این سازمان حتی در مشهد نیز فعالیت داشت و در ارتباط با مهاجرین افغانی اقدام به ارائه‌ خدمات پزشکی می‌کرد. اعضای این سازمان، آمریکایی، فرانسوی، آلمانی، سوییسی و حتی ایرانی هم هستند.
بنابراین، ممکن است هسته‌ی اولیه‌ی این سازمان‌ها در یک کشور خاص پایه‌ریزی شود، اما حداقل بر
اساس معاهده‌ی استراسبورگ باید در دو کشور فعالیت داشته باشند تا یک سازمان جهانی تلقی شوند و از دیدگاه کلاسیک باید در خیلی از کشورها فعالیت داشته باشد تا جهانی شود. بنابراین، اعضای این سازمان تابعیت‌های بسیار متنوع و متفاوت دارند. اما به این نکته نیز باید اذعان داشت که معمولا اعضای تشکیل دهنده‌ی سازمان‌های غیر دولتی، دستشان در منابع مالی سازمان بازتر است ولی وقتی به صورت بین‌المللی درآمدند، عملا به اتباع سایر کشورها نیز این امر سرایت می‌کند. از طرفی چون اهداف این سازمان‌ها، غیر انتفاعی و عدم کسب سود و منفعت است، و اهداف آنها بشردوستانه است، خیلی زود رشد می‌کنند و به نتایج چشمگیری هم می‌رسند.
۲-۲۶- طبقه‌بندی سازمان‌های بین‌المللی بر اساس تعداد اعضا
سازمان‌های بین‌المللی، به لحاظ تعداد اعضا، به دو دسته‌ی «جهانی»  و «منطقه‌ای»  تقسیم می‌شوند.
۲-۲۶-۱- سازمان‌های بین‌المللی جهانی
سازمان‌های جهانی اعم از اینکه همانند سازمان ملل متحد صلاحیت عام یا همانند سازمان بین‌المللی کار صلاحیت خاص داشته باشند، سازمان‌هایی هستند که تمام دولت‌ها (فارغ از هر گونه وابستگی اقتصادی، جغرافیایی، ایدئولوژیکی) می‌توانند در آنها شرکت داشته باشند.
۲- ۲۶-۲- سازمان‌های بین‌المللی منطقه‌ای
سازمان هایی هستند که محدود به یک تعداد کشور خاص در یک منطقه‌ی مشخص هستند. حال این منطقه می‌تواند یک محدوده‌ی سیاسی، نظامی، اعتقادی و… باشد. به هر حال، محدودیت در این سازمان‌ها، امر مهمی است؛ یعنی به یک تعداد دولت‌هایی محدود است که منطبق با معیارهای آن سازمان است. مثلا سازمان وحدت آفریقا، فقط محدود به دولت‌هایی است که در منطقه‌ی افریقا وجود دارند. لذا یک دولت اروپایی نمی‌تواند در آن عضویت داشته باشد.
ممکن است سازمان‌های منطقه‌ای محدود به کشورهایی شوند که از توان نظامی بالا برخوردارند. مثلا ناتو (سازمان پیمان آتلانتیک شمالی)، سازمانی است که فقط کشورهای اروپای غربی و آمریکا در آن عضویت دارند؛ چرا که از توان نظامی بالا برخوردارند. ممکن است یک سازمان منطقه‌ای، مثل اکو یا اوپک، اقتصادی باشد، ممکن است مانند سازمان کنفرانس اسلامی، اعتقادی باشد؛ ممکن است مثل جامعه‌ی عرب، قومی و زبانی باشد. به هر حال، سازمان‌های منطقه‌ای محدود به دولت‌هایی است که دارای معیارهای مشخص باشند.
۲-۲۷- اقسام سازمان‌های بین‌المللی منطقه‌ای
سازمان‌های منطقه‌ای به سه دسته تقسیم می‌شوند: ۱- سازمان‌های منطقه‌ای باز؛ ۲- سازمان‌های منطقه‌ای نیمه باز یا نیمه بسته؛ و ۳- سازمان‌های منطقه‌ای بسته.
۲-۲۷-۱- سازمان‌های منطقه‌ای باز
سازمان هایی هستند که عضویت در آنها برای کلیه‌ی دولتهایی که با معیارهای آن سازمان هماهنگی دارند، امکان‌پذیر است. مثل سازمان وحدت آفریقا که تمام دولتهایی که در منطقه‌ی آفریقا حضور دارند، علی‌الاصول می‌توانند در آن عضو باشند. و یا سازمان کنفرانس اسلامی که هر ملتی که مسلمان باشد، می‌تواند به عضویت آن درآید.
۲-۲۷-۲- سازمان‌های منطقه‌ای نیمه باز یا نیمه بسته
سازمانهایی هستند که عضویت در آنها برای دولتهای جدید، منوط به موافقت سایر اعضای سازمان است که در صورت مخالفت آنها، امکان عضویت برای دولت جدید وجود ندارد. مثل اتحادیه‌ی اروپا که سازمانی است که عضویت در آن اتوماتیک نیست، بلکه هر دولتی که تقاضای عضویت دارد، باید از سوی سایر اعضا مورد پذیرش قرار گیرد
۲-۲۷-۳- سازمان‌های منطقه‌ای بسته
سازمانی است که فقط منحصر به اعضای تشکیل دهنده است و دولت جدید در آن وارد نمی‌شود. البته امروزه چنین سازمانهایی بسیار اندک هستند. نمونه‌ی بارز آن بنلوکس (BENELUX)  است که یک اتحادیه‌ی گمرکی و اقتصادی است بین سه کشور بلژیک، هلند و لوکزامبورک. هدف این اتحادیه، برداشتن موانع گمرکی و گردش آزاد کالا فیمابین این سه کشور می‌باشد.
۲-۲۸- طبقه‌بندی سازمان‌های بین‌المللی بر اساس نوع فعالیت
سازمان‌های بین‌المللی بر اساس نوع فعالیت و صلاحیتی که در جامعه‌ی بین‌المللی ایفا می‌کنند، به دو دسته‌ی «با صلاحیت عام» و «با صلاحیت خاص» تقسیم می‌شوند.
۲-۲۸-۱- سازمان‌های بین‌المللی با صلاحیت عام: سازمان هایی هستند که در تمامی یا اغلب زمینه‌های زندگی اجتماعی بشر فعالیت می‌کنند. حال ممکن است این سازمانها منطقه‌ای و یا جهانی باشند. مثلا سازمان ملل متحد، یک سازمان جهانی با صلاحیت عام و اتحادیه‌ی اروپا و سازمان وحدت آفریقا، یک سازمان منطقه‌ای با صلاحیت عام می‌باشند.
۲-۲۸-۲- سازمان‌های بین‌المللی با صلاحیت خاص: سازمان هایی هستند که در یک یا چند زمینه‌ی مشخص فعالیت می‌کنند. اما لازم به ذکر است که غالب این سازمانها، فقط در یک زمینه فعالیت دارند. سازمان بین‌المللی کار، سازمان بهداشت جهانی و سازمان خواروبار و کشاورزی جهانی (فائو)،  نمونه‌های بارز سازمانهای بین‌المللی با صلاحیت خاص می‌باشند. چنانچه این سازمانها در خارج از قلمرو خود فعالیت کنند، اقدامات آنها و تصمیماتی که اتخاذ کنند، فاقد وجاهت قانونی است و از لحاظ حقوقی بلا اثر است.
۲-۲۹- طبقه‌بندی سازمان‌های بین‌المللی بر اساس هدف
۲-۲۹-۱- سازمان های بین‌المللی با هدف همکاری
هدف نهایی این سازمانها، ایجاد و بسط همکاری (Cooperation) است که بارزترین آنها، سازمان ملل متحد است. بند۳ و ۴ ماده‌ی ۱ منشور ملل متحد مقرر می‌دارد: «۳- حصول همکاری بین‌المللی در حل مسایل بین‌المللی که دارای جنبه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یا بشردوستی است و در پیشبرد و تشویق احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی برای همگان بدون تمایز از حیث نژاد، جنس، زبان یا مذهب؛ این سازمان مرکزی است برای هماهنگ کردن اقداماتی که ملل، جهت حصول به هدفهای مشترک خود معمول می‌دارند».نکته‌ای که در خصوص این سازمانها باید ذکر شود این است که این سازمانها معمولا در نهایت به سلطه می‌ انجامد. چرا که معمولا در این سازمانها اکثر دولتها (بزرگ و کوچک، قدرتمند و ضعیف) حضور دارند و معمولا دولتهای بزرگ و قدرتمند حاضر نمی‌شوند که در تمام زمینه‌ها با دولتهای کوچک و ضعیف برابری داشته باشند بلکه همیشه خواهان حفظ برتری خود بوده‌اند. مثلا در سازمان ملل متحد هیچگاه قدرت های بزرگ حاضر نبوده‌اند که در تصمیمات مهم این سازمان، همه‌ی کشورها از نظر و رای یکسان برخوردار باشند. به همین دلیل می‌بینیم که قطع‌نامه‌های شورای امنیت که از مهمترین تصمیمات سازمان ملل متحد به شمار می‌روند، از سوی دولتهای بزرگ و قدرتمند تصویب می‌شوند. اما در برخی مسایل که از اهمیت چندان والایی برخوردار نیستند مثل تصمیمات مجمع عمومی سازمان ملل، همه‌ی اعضا از رای یکسان و مساوی برخوردارند.
۲-۲۹-۲- سازمان های بین‌المللی با هدف وحدت (فراملی یا فوق‌ملی)
هدف نهایی این سازمان ها، وحدت و یکپارچگی (Integration) دولتهای عضو است. در این حالت،
سازمان در اموری که اعضای برای آن قایل به صلاحیت می‌باشند، بجای اعضا تصمیم می‌گیرد و تصمیمات آن هم الزام‌آور است. نمونه‌ی بارز آن اتحادیه‌ی اروپا است. این اتحادیه، در بخشهایی که دولتها صلاحیت خود را به آن تفویض کرده‌اند تصمیم‌گیری می‌کند. گفتیم که هدف نهایی آنها وحدت است و این وحدت به معنای ادغام شدن اعضای سازمان در عمل می‌باشد. مثلا در زمینه‌ی تجاری، این اتحادیه‌ی اروپاست که به جای اعضا تصمیم می‌گیرد و این تصمیم برای فرانسه، بلژیک، هلند، آلمان، ایتالیا، لوکزامبورک و دیگر اعضا لازم‌الاجراست. بنابراین می‌توان گفت که کشورهای عضو اتحادیه‌ی اروپا در زمینه‌ی تجاری به نوعی وحدت رسیده‌اند. یا در قلمرو اقتصادی و پولی نیز به چنین مرحله‌ای رسیده‌اند به طوری که از اول ژانویه‌ی ۲۰۰۲، یورو بعنوان پول واحد اروپایی تعیین و در قلمرو تمام دولت‌های عضو جریان پیدا کرد.
سازمانهای با هدف فوق‌ملی یا فرا‌ملی، معمولا فعالیت خود را از قلمرو اقتصادی آغاز می‌کنند؛ چرا که رسیدن به وحدت و توافق در مسایل اقتصادی بسیار آسان‌تر است از سایر مسایل. تجربه هم ثابت کرده که سازمانهای اقتصادی در این خصوص از موفقیت بیشتری برخوردار بوده‌اند تا سایر سازمان‌ها.  (بیگ زاده،۲:۱۳۹۲-۱)
۲-۲۹-۳- شخصیت حقوقی سازمان‌های بین‌المللی
شخصیت حقوقی سازمان‌های بین‌المللی را طی دو مبحث تحت عنوان «شخصیت حقوقی بین‌المللی سازمان‌های بین‌المللی» و «شخصیت حقوقی داخلی سازمان‌های بین‌المللی» بررسی می‌کنیم.
۱- شخصیت حقوقی بین‌المللی سازمان‌های بین‌المللی
در مورد شخصیت حقوقی بین‌المللی سازمان‌های بین‌المللی باید به چند مطلب اشاره کرده. مهمترین آنها، زیربنای شخصیت حقوقی؛ دامنه و گستره‌ی شخصیت حقوقی؛ و قلمرو اجرایی شخصیت حقوقی است.
الف) زیربنای شخصیت حقوقی بین‌المللی سازمان‌های بین‌الملل
در مورد زیربنای شخصیت حقوقی سازمان‌های بین‌المللی، دو نظریه وجود دارد. برخی معتقدند که شخصیت حقوقی بین‌المللی سازمان‌های بین‌المللی، ناشی از حقوق بین‌الملل است؛ یعنی حقوق بین‌الملل است که به یک سازمان شخصیت حقوقی بین‌المللی اعطا می‌کند. بر اساس این نظریه، سند موسس سازمان یا قصد ایجاد کنندگان این سند نیست که به سازمان شخصیت حقوقی اعطا می‌کند، بلکه همینکه یک سازمان عناصر لازم از قبیل اعضا، مقر و… داشته باشد، از سوی حقوق بین‌الملل دارای شخصیت حقوقی بین‌المللی خواهد شد.
نظریه‌ی دیگر این است که در نظام کنونی بین‌المللی نمی‌توانیم اراده‌ی دولتها و قصد متعاهدین را نادیده بگیریم. به عبارتی، ما باید به سند موسس سازمان که تجلی‌گاه اراده و توافق دولتهاست اهمیت ویژه‌ای قایل شویم. بنابراین، چنانچه دولتها نخواسته باشند، هیچ سازمان بین‌المللی دارای شخصیت حقوقی بین‌المللی نخواهد شد. لذا زیربنای شخصیت حقوقی سازمان‌های بین‌المللی را باید در سند موسس و اراده‌ی مشترک دولتها جستجو کرد.
سؤالی که ممکن است مطرح شود این است که آیا دولتها باید به صراحت در سند مؤسس اراده‌ی خود را ذکر کنند؟ به عبارتی، آیا صراحتا در سند موسس باید ذکر شود که سازمان دارای شخصیت حقوقی بین‌المللی است؟
در پاسخ باید گفت که ذکر شخصیت حقوقی بین‌المللی در سند موسس بطور صریح لازم نیست، بلکه همینکه سازمان بر اساس سند موسس موظف است حقوق و تکالیفی را اعمال نماید، کافی است که برای آن شخصیت حقوقی بین‌المللی قایل شویم. چرا که لازمه‌ی برخوردار بودن از حقوق و تکالیف، داشتن اهلیت است (چه این اهلیت صراحتاً ذکر شود و چه صراحتا ذکر نشود). مثلاً منشور ملل متحد می‌گوید: این سازمان در سرزمین هر یک از دولت های عضو دارای اهلیت حقوقی است. بنابراین، شخصیت حقوقی ممکن است صریح باشد و ممکن است ضمنی. ضمنی یعنی اینکه در سند موسس ذکر نشده، بلکه ما آنرا به تبع حقوق و تکالیف یک سازمان کشف می‌کنیم.  (بیگ زاده،۶:۱۳۹۲)
سؤال دیگری که ممکن است مطرح شود این است که آیا شخصیت حقوقی، منشأ حقوق و تکالیفی غیر از آنچه در سند مؤسس ذکر شده، می‌شود یا خیر؟
پاسخ این است که علی‌الاصول، منشا حقوق و تکالیف سند مؤسس است. اما گاهی دیده می‌شود که سازمان برای نیل به اهداف خود، نیاز به یکسری حقوق و اختیاراتی دارد که صراحتاً در سند مؤسس ذکر نشده است، اما لازمه‌ی رسیدن به اهداف سازمان می‌باشد. در چنین حالتی به آن دسته از اختیاراتی که به سازمان اجازه داده می‌دهد تا در نیل به اهداف خود از آنها استفاده کند «اختیارات ضمنی» گفته می‌شود و نظریه‌ای که این اختیارات بر مبنای آن به سازمان اعطا می‌شود، «تئوری اختیارات ضمنی» نامیده می‌شود.
بر اساس تئوری اختیارات ضمنی، ما به سازمان اختیاراتی را محول می‌کنیم که صراحتا در سند موسس ذکر نشده است، اما برای نیل به اهداف سازمان لازم است. نمونه‌ی بارز آن «نیروهای حافظ صلح» سازمان ملل متحد یا «کلاه آبی‌ها» می‌باشند. در هیچ جای منشور ملل متحد ذکری از این نیروها به میان نیامده است، ولی بخاطر اینکه حفظ صلح و استقرار آرامش و امنیت بین‌المللی، هدف اولیه‌ی سازمان ملل متحد است، بر اساس این تئوری، سازمان ملل اختیار دارد چنین نیروهایی برای خود در اختیار بگیرد. مبنای حقوقی ایجاد چنین نیروهایی چیزی جز اختیارات ضمنی نیست. بنابراین، نمی‌توان گفت که حقوق و تکالیف سازمان محدود به همان چیزهایی است که در سند موسس ذکر شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:59:00 ق.ظ ]




لذا در مقابله با فشار، بیشتر از راهبردهای هیجان مدار استفاده می‌کنند. (مک کری، کاستا[۱۷۰]، ۱۹۸۸) کارور و همکاران، ۱۹۸۹‌؛نقل از مدانلو، ۱۳۸۸) در تحقیقات خود به نوعی همبستگی مثبت بین اضطراب و استفاده از راهبردهای هیجان مدار پی‌برده‌اند.
د)انکار مشکل و اجتناب از فکر کردن درباره‌ی آن: تری[۱۷۱] بر اساس نتایج ‌فلیشمن نتیجه می‌گیرد افرادی که به اجتناب از تفکر درباره‌ی مشکل فشارزا گرایش بیشتری دارند و یا مشکل را مورد غفلت یا انکار قرار می‌دهند، در مقایسه با افرادی که در این باره گرایش کمتری دارند، بیشتر از راهبردهای هیجان ‌مدار استفاده می‌کنند.
هـ) حمایت اجتماعی: تحقیقات نشان داده است افرادی که محیط خانوادگی حمایت کننده‌ای دارند یا بافت اجتماعی زندگی آن‌ ها حمایت کننده است بیشتر از راهبردهای مشکل مدار استفاده می‌کنند (موس و همکاران، ۱۹۹۳).
۲-۷-۶-۲عوامل مربوط به ارزیابی‌های موقعیتی
علاوه بر ویژگی‌های شخصیتی افراد و محیط آنان، نقش ارزیابی‌های موقعیتی را نیز نمی‌توان نادیده گرفت. از بین عوامل مربوط به ارزیابی‌های موقعیتی می‌توان به (ارزیابی میزان قابلیت کنترل موقعیت، شدت فشار روانی و میزان اهمیت حادثه) اشاره کرد.
الف) میزان قابلیت کنترل موقعیت: ارزیابی از توانایی‌های خود برای کنترل یک موقعیت بر راهبرد مورد استفاده برای مقابله تأثیر می‌گذارد. بررسی‌ها نشان داده‌اند هنگامی که موقعیتی قابل کنترل ارزیابی شد، افراد معمولاً برای مقابله از راهبردهای مشکل مدار استفاده می‌کنند و برعکس در موقعیت‌هایی که با ارزیابی قابلیت کنترل کمتر همراهند، راهبردهای هیجان مدار مورد استفاده قرار می‌گیرند (لازاروس و فولکمن، ۱۹۸۴).
دانلود پایان نامه
ب) شدت فشار روانی: لازاروس و فولکمن (۱۹۸۴) بر اساس نظرات مربوط به حل مساله و فراگردهای پردازش اطلاعات معتقدند، هنگامی که سطح فشار زیاد است، ظرفیت‌های فرد برای مواجهه و حل مشکل کاهش می‌یابد یا مختل می‌شود. لذا در موقعیت‌هایی که فشار بالا است، افراد بیشتر از راهبردهای هیجان‌مدار استفاده می‌کنند.
ج) اهمیت حادثه : زمانی که مشکل یا حادثه دارای سطح بالای تهدید زایی برای افراد باشد، از سوی آنان با اهمیت و مهم ارزیابی می‌شود (لازاروس و دولونگیس[۱۷۲]، ۱۹۸۳؛ نقل از مدانلو، ۱۳۸۸). در مورد به کارگیری انواع مختلف راهبردهای مقابله‌ای و اهمیت حادثه، زمانی که حادثه با اهمیت بیشتر ارزیابی شود، احتمالاً توجه افراد از خود مشکل به هیجانات مرتبط به آن معطوف می‌شود و لذا در حوادث مهمتر و تهدید کننده‌تر بیشتر راهبردهای هیجان مدار مورد استفاده قرار می‌گیرند (فولکمن و همکاران، ۱۹۸۶). بنابراین به نظر می‌رسد عوامل گوناگون مربوط به افراد و موقعیت و فشار در تعامل با یکدیگر بر انتخاب سبک های مقابله‌ای تأثیر می‌گذارد(موس و همکاران، ۱۹۹۳).
۲-۷-۷ اهمیت آموزش مهارت‌های سبک های مقابله‌ای
مهارت‌های مقابله‌ای یک رویکرد متمرکز بر فرد است که هدفش کمک به فرد است که زندگی خود را در سطح مطلوب نگه دارد و در مقابله با چالش‌های زندگی توانایی خود را بصورت رفتارهای سازگارانه مؤثر و مثبت متبلور سازد و بتواند ظرفیت روانشناختی خود را بالا ببرد مجموعه مهارت‌های مقابله‌ای نه تنها به توانمند ساختن افراد در زندگی حال می‌اندیشد بلکه به توانمندی آن‌ ها جهت زندگی آینده نیز تأکید می‌ورزد. بطور کلی هدف از مهارت‌های مقابله‌ای کمک به فرد جهت حرکت از ناتوانیها و ضعف‌های مهارتی بسوی مهارت‌های توانمند و قوی و سازنده است و هدف اصلی این است که افراد مسئولیت برتری و شایستگی فردی خویش را بپذیرند این شایستگی فردی شامل (‌احساس کفایت و شایستگی در سطح بالا، خود شکوفایی و پذیرش مسئولیت فردی است) برنامه مهارت‌های مقابله‌ای بر این اساس استوار است که کودکان و نوجوانان حق دارند توانمند شوند و نیاز دارند که بتوانند از خودشان و علایقشان در برابر موقعیت‌های سخت زندگی دفاع کنند لذا راهبردهای مقابله‌ای مجموعه مهارت‌هایی هستند که بر افزایش توانایی‌های روانی ـ اجتماعی افراد، آموزش داده می‌شوند. و فرد را آماده می‌سازد که بطور موثر با مقتضیات و کشمکش‌های زندگی روبرو شود(نوین و گیجس برس، ۲۰۰۳).
۲-۷-۸عملکرد اصلی مهارت های مقابله ای
سه عملکرد اصلی مقابله ای عبارتند از :
۱-توصیف مجدد از مفهوم فشار به منظور اداره کردن موقعیت (ارزیابی مجدد موقعیت).
۲-کنترل تنشی که ناشی از تجربه ی فشار هاست(مقابله متمرکز برهیجان .
۳-عملکرد مستقیم برای کاهش فشارهای موجود در زندگی ویا افزایش منابع به منظور اداره کردن موقعیت استرس زا بنابراین جهت حل تنش های موجود وارائه راه حل های کار آمد ،سه عامل اساسی یعنی فهم ودرک موقعیت فشار زا،انجام دادن راهکارهای مناسب وبالاخره توانایی در جهت کنترل هیجانات ناشی از این فشار ،نقش مهمی را ایفا می کنند.(بنفشه غرایی،۱۳۸۵)
۲-۸ سیستم های مغزی ـ رفتاری
هانس آیزنک۶ و جفری گری در میان نخستین پیشگامان فرضیه صفات شخصیت، چشم انداز تازه ای از تفاوت فردی در این حیطه از کار مغز ارائه داده اند. هر دو نظریه پرداز با این فرض آغاز کردند که می توان فرایندهای مغزی را توسط معانی ساده شده ای از مفهوم، سیستم عصبی مشخص نمود، چرا این مفاهیم مدارهای کلیدی مرتبط با شخصیت و رفتار را در بردارند (متیوز و گیلیلاند٧، ١٩٩٩). نظریه گری به عنوان تعدیل کننده نظریه آیزنگ در نظر گرفته شده، اما اکنون به نظر می رسد که نظریه دیگریست. نظریه شخصیت گری در قالب ((نظریه سیستم های مغزی - رفتاری)) نیز همانند نظریه آیزنگ بر وجود ارتباط بین ابعاد شخصیتی و فرایندهای مغزی توجه دارد و جهت تبیین تفاوت های فردی به نقش عوامل زیست عصبی اشاره می کند و در این راستا سیستم های مغزی / رفتاری، فعالیت، چگونگی استقرار، غلبه آنها را در افراد به عنوان عامل ایجاد کننده تفاوت های فردی در توجه و انتخاب محرک ها و بروز رفتار در آنها می داند (جکسون١، ٢٠٠٢).
گری (١٩٨٧) بیان می کند که ساختارهای مختلف مغزی، سه سیستم انگیزشی اساسی را راه اندازی می کنند که زمینه ساز تفاوت های شخصیتی هستند و ضمن آنکه غلبه و فعالیت هر یک از این سیستم ها در فرد، به حالت های هیجانی متفاوت، چون اضطراب، زود انگیختگی و ترس منجر می گردد، شیوه های رویارویی و واکنش های متفاوتی را نیز در بر می گیرد. این سه سیستم عبارتند از: سیستم فعال سازی رفتاری، سیستم بازداری رفتاری و سیستم جنگ و گریز (بوچین٢، ٢٠٠١).
۲-۸-۱ نظریه شخصیتی گری
برخی روان شناسان، عقیده دارند که شخصیت، مبتنی بر عملکرد دستگاه عصبی است و سابقه چنین بحث هایی به کارهای پاولف بر می گردد که در مطالعات فیزیولوژی و شرطی سازی کلاسیک، گرایش و ویژگی های خاصی را از نظر شخصیتی مشاهده و متمایز کرد. براساس نظریه پاولف، فرآیندهای رفتاری از طریق الگوهای مربوط به برانگیختگی و بازداری در سیستم اعصاب، قابل تبیین است. هر چه محرک های درونی و بیرونی که باعث برانگیختگی و بازداری می شود، بیشتر تکرار شود، شکل با ثبات تری در مغز می یابد و منجر به رفتارهای قالبی پویا می شود که تا اندازه زیادی در برابر تغییر مقاوم اند و به علت مشکل نسبتاً پایدار خود، احتمالاً به عنوان بخشی از شخصیت فرد در می آیند. شخصیت به عنوان قله یافته های روان شناختی در تمام ابعاد آدمی تاثیرگذار می باشد. قسمت اعظم یافته های متون روان شناختی با استناد به رگه های شخصیتی پدید آمده است. یکی از نظریه های شخصیت که بر پایه های نظری قوی بنا شده است. نظریه حساسیت به پاداش (RST) گری در مورد شخصیت (گری، ۱۹۸۷) می باشد که نظریه ای عصب- روان شناختی درباره هیجان، انگیزش و یادگیری است. نظریه گری بر تکامل مجزای مکانیسم های پاداش و تنبیه در مهره داران تاکید می ورزد.
نظریه حساسیت به پاداش گری، یک تئوری زیست محور است که بیان می کند، تفاوت های شخصیتی افراد ریشه در تفاوت سیستم پاداش افراد دارد. سیستم بازداری رفتاری به نشانه های تنبیه حساس می باشد و به عنوان عاملی برای هشدار به فرد برای توجه به احتمال خطر و تنبیه عمل می کند. سیستم فعال سازی رفتاری که به نشانه های پاداش حساس می باشد، فرد را به سمت رفتار سوق می دهد. تفاوت های فردی در سیستم های فعال ساز رفتاری و بازدارنده رفتاری نشانگر ابعاد اساسی شخصیتی هستند. گری اختلالات را بازتاب بیش یا کم واکنشی در یکی از این سیستم ها می داند. طبق این نظریه، شخصیت سالم در یک پیوستار با آسیب روانی قرار دارد. بنابراین قطبیت گرایی در هر یک از این متغیرها، به عنوان عامل خطر افزایش آسیب روانی در نظر گرفته شده است (پیکرینگ[۱۷۳] و گری، ۲۰۰۱).
گری (١٩٨٧) بیان می کند که ساختارهای مختلف مغزی، سه سیستم انگیزشی اساسی را راه اندازی می کنند که زمینه ساز تفاوت های شخصیتی هستند و ضمن آنکه غلبه و فعالیت هر یک از این سیستم ها در فرد، به حالت های هیجانی متفاوت، چون اضطراب، زود انگیختگی و ترس منجر می گردد، شیوه های رویارویی و واکنش های متفاوتی را نیز در بر می گیرد. این سه سیستم عبارتند از: سیستم فعال سازی رفتاری، سیستم بازداری رفتاری و سیستم جنگ و گریز (بوچین٢، ٢٠٠١).
۲-۸-۲سیستم فعال سازی رفتاری ([۱۷۴]BAS)
نخستین سیستم، سیستم فعال سازی رفتاری است که نمایانگر حساسیت به نشانه های پاداش است، به لحاظ ساختاری شامل چندین مسیر دوپامینرژیک و مدارهای تالامیک و کورتیکو[۱۷۵] در مغز است. نوروآناتومی این سیستم کورتکس پیشانی، بادامه و عقده های پایه است و توسط محرک های خوشایند مرتبط با پاداش یا حذف تنبیه فعال می شود. دو مولفه رفتاری این سیستم شامل روی آوردن (جستجوی فعالانه پاداش) و اجتناب فعال (اجتناب از تنبیه) است. حساسیت این سیستم نمایانگر زود انگیختگی فرد است و به نظر می رسد که برای تجاربی نظیر امید، وجد و شادی پاسخ گو باشد. فرض بر این است که سیستم فعال سازی رفتاری دلیل بنیادی صنعت زود انگیختگی است و با انگیزش، برون گردی و جستجوی احساس مرتبط می باشد (کنیازی[۱۷۶] و همکاران، ۲۰۰۲).
این نظام در خدمت کارکردهای انگیزشی مثبت است و رفتارهای اجتنابی فعال ورفتار نزدیکی را موجب می شود وافرادباحساسیت زیادBASگرایش بیشتری به ارزیابی مثبت وخوشبینانه از حوادث ومحیط واستعدادبیشتری برای درگیری در موقعیت های با احتمال پاداش دارند که منجر به درک شخصی مثبتی از رضایت در زندگی ،خانوادگی وسلامت خود می شود ودر نتیجه فرد در چنین شرایطی وابستگی در پایین ترین سطح خواهد بود.
۲-۸-۳سیستم بازداری رفتاری (BIS[177])
دومین سیستم، سیستم بازداری رفتاری است و حاصل فعالیت مسیرهای آوران نوروآدرنرژیک و سروتونیرژیک است. نوروآناتومی سیستم تنبیه رفتاری در جدار - هیپوکامپی، ساقه مغز، مدار پاپز و کورتکس حدقه ای – پیشانی قرار دارد. این ساختارها موجب افزایش برانگیختگی و سطح توجه و تجربه عواطف منفی می شوند (هپونینمی[۱۷۸]، ٢٠٠۴؛هوینگ[۱۷۹]،۲۰۰۶). و با نظام هایی که اضطراب در آن نقش دارند، همپوشی دارند. در نتیجه سیستم بازداری رفتاری با احساس اضطراب، نگرانی و نشخوار فکری مطابقت دارد (کنیازی و همکاران، ۲۰۰۲).
گری بیان می کند این سیستم که اساس فیزیولوژیکی داشته و تجربیات اضطراب در واکنش به نشانه های وابسته به اضطراب را کنترل می کند (واتسون[۱۸۰]، ۱۹۹۹). به نظر گری BIS به علائم تنبیه، فقدان پاداش و تازگی حساس است. آن رفتاری را که ممکن است به نتیجه منفی یا دردناک منجر شود، بازداری می کند. بنابراین فعال شدن BIS باعث بازداری حرکت به سوی اهداف می شود. همچنین گری بیان می کند که BIS مسئول تجربیات احساسات منفی مثل ترس، اضطراب، ناکامی و ناراحتی در واکنش به این نشانه ها است (گری، ۱۹۹۰).
برحسب تفاوت های فردی در شخصیت، حساسیت زیاد BIS نشان دهنده مستعد بودن به اضطراب بیشتر است، به شرط اینکه فرد در معرض نشانه های محیطی مناسب قرار گیرد. همانطور که در نمودار ١-٢ مشاهده می شود، در این سیستم سه نوع درون داد یعنی نشانه های تنبیه، نشانه های فقدان پاداش و محرک های تازه و ترس آور ذاتی به سه نوع برون داد یعنی بازداری رفتاری، افزایش برانگیختگی و افزایش توجه منجر می شود (گری، ۱۹۹۰). به عبارت دیگر، بازداری رفتاری سیستمی عصبی است که اطلاعات مربوط به تهدید را پردازش کرده و اضطراب را راه اندازی می کند، از پیشروی و ادامه رفتاری بازداری به عمل می آورد، انگیختگی را افزایش داده و توجه را در پاسخ به علائم خطر به سوی تهدید سوق می دهد. در حالی که سیستم گرایش رفتاری در خدمت کارکردهای انگیزشی مثبت است و رفتار نزدیکی را موجب می‌شود (بوچین، ٢٠٠١).
این سیستم به محرک هی شرطی تنبیه وفقدان وهمچنین به محرک های جدید ومحرک های ترس آور ذاتی پاسخ می دهد فعالیت این سیستم موجب فراخوانی حالت عاطفی اضطراب وبازداری وبازداری رفتاری ،اجتناب فعل پذیرخاموشی ،افزایش توجه وبرپایی می گردد.وبعنوان سیستم اضطراب شناخته شده است .غلبه وحساسیت زیادBISهدایت فرد به سمت درماندگی وافسردگی را درپی دارد. افرادی که این سیستم در آنان غلبه دارد عواطف نا خوشایندی را تجربه کرده ،درگیر اضطرابند واجتناب از رفتار فعال باعث می شود بسیاری از تجارب خوشایند زندگی را ازدست دهند ودر نتیجه فردبه سمت اعتیاد سوق پیدا می کند.(گری۲۰۰۰)
نمودار (۲-۱) نمودار سیستم بازداری رفتاری ایجاد اختلال
منبع: اقتباس از گری و مک ناتان (۲۰۰۰)
شواهد روانی فیزیولوژیک بیان میکند که هر دو سیستم انگیزشی BIS و BAS تحت تاثیر شاخه سمپاتیک از سیستم عصبی خودکار است. گری بیان می کند که BIS و BAS به طور فعالانه ای متضاد عمل میکنند و هنگامی که BAS مسلط است به رفتار نزدیکی و اجتناب فعال منجر می شود و هنگامی که BIS مسلط است، احتمال بیشتری وجود دارد که اجتناب منفعلانه را منجر شود (بوچین، ٢٠٠١).
۲-۸-۴ سیستم جنگ / گریز (FFS)
سومین سیستم که به عنوان سیستم جنگ/گریز شناخته می شود، از لحاظ ساختاری بیشتر از طریق بادامه و ساخت های هیپوتالاموس تعدیل می گردد. این سیستم مسئول رفتارهای فرار و واکنش های دفاعی تحت شرایط ناکامی، تنبیه و درد است (بوچین، ٢٠٠١).
به طور خلاصه نظریه گری نشان دهنده تفاوت های فردی در دو سیستم بیولوژیکی یعنی BIS و BAS است. BIS و BASبه انواع مختلفی از تقویت کننده ها مرتبط هستند. BIS به علایم تنبیه، نشانه های فقدان پاداش و محرک های تازه و ترس آور ذاتی حساس است که فعال شدن آن رفتار، فرد را نسبت به چنین محرک هایی کاهش می دهد. BAS به علایم پاداش و غیر تنبیه حساس است و فعال شدن آن باعث افزایش رفتارهای نزدیکی فرد به سوی این محرک ها می شود. گری (١٩٨٧) مطرح کرده اند که BIS و BAS با خلق مثبت و منفی ارتباط دارد. اگر BIS و BAS با حالات خلق مثبت و منفی رابطه داشته باشد. پس بر طبق نظر راستینگ٢ (١٩٩٨، به نقل از عبدالهی مجاریشن، ١٣٨۵) و با توسعه نظریه شبکه عاطفی باور، می توان انتظار داشت که صفات شخصیتی مرتبط با این سیستم های مغزی رفتاری، با پردازش شناختی انتخابی محرک های هیجانی نیز ارتباط داشته باشند (فرضیه صفت – همخوان). به ویژه صفات شخصیتی مرتبط با BIS می توانند با سوگیری و به سوی پردازش ناخوشایند یا اطلاعات هیجانی منفی مرتبط شوند، در حالی که صفات شخصیتی مرتبط با BAS، به طرف پردازش خوشایند یا اطلاعات هیجانی مثبت سوگیری شوند.
۲-۸-۵ توصیف سیستمهای مغزی - رفتاری:
توصیف هر یک از سیستمها مستلزم تمایزهایی است که حداقل در سه سطح صورت می گیرد.:
۱- بعد رفتاری (تحلیل درون شد وبرون شد سیستم)
۲- در سطح شناختی
۳- از لحاظ عصب شناختی
۲-۸-۵-۱ بعد رفتاری:
رفتارهایی که با این محرکها برانگیخته می شوندعبار تند از: بازداری رفتاری (مختل شدن رفتار جاری )افزایش سطح برپایی به گونه ای که رفتارهای بعدی با قدرت و/یا سرعت بیشتری انجام شوند. بایدتوجه داشت که سیستم بازداری نمایانگر یک سیستم واحداست، نمی توان انتظار داشت که تعدادی ارتباط مجزا بین هریک از درو نشدها و برونشدها وجود داشته باشد و در واقع هر درو نشدی تمامی برونشدها را برمی انگیزد. همچنین مطالعاتی که تاثیر داروها و ایجاد ضایعه در مغز حیوانات را پیگیری نموده اند به این یافته رسیده اند که می توان با این مداخله ها، تمامی برونشدهای این سیستم را مختل کرد، بدون آنکه درسایرسیستمها اثری بر جای گذاشته شود .
بنزودیاز پینها، باربیتوراتها و الکل سه دسته مهم از داروها یی هستندکه اضطراب را کاهش می دهند.در واقع بررسی آثار این داروها نقش مهمی در شکل گیری مفهوم سیستم بازداری ‏داشته است. به سخن دیگر آثار انتخابی دار وهای ضدا ضطراب بر کنش وری سیستم بازداری، در پذیرش این فرض که فعالیت این سیستم با اضطراب درآمیخته، نقش مهمی را ایفا کرده است، بر این اساس، می توان به صورت نظری، حالت ذهنی خاصی را که همراه فعالیت سیستم بازداری وجود دارد، به عنوان اضطراب تلقی کرد. اگر بخواهیم با توجه به درونشدها و برونشدهای این سیستم به ارائه تعریفی عملیاتی از اضطراب مبادرت ورزیم، باید بگوییم حالتی است که در آن فرد به یک تهدید (محرکهایی که با تنبیه یا فقدان پاداش همخوانی دارند) یا ابهام (موقعیتهای ناشناخته و جدید) با واکنش توقف، خیره شدن،گوش دادن و آمادگی برای عمل، پاسخ می دهد(فلاح و اژه ای، ۱۳۸۵).
۲-۸-۵-۲سطح شناختی
در سطح شناختی، مفهوم کلیدی سیستم بازداری در مقایسه گر خلاصه می شود« یعنی سیستمی که لحظه به لحظه رویداد احتمالی بعدی را پیش بینی و این پیش بینی را با رویداد واقعی مقایسه می کند.
در واقع این سیستم:
ا) اطلاعاتی را که بیانگرحالت کنونی جهان ادراکی هستند،در نظر می گیرد.
۱ ‏) به این اطلاعات، اطلاعات دیگری را می افزاید که مربوط به برنامه حرکتی کنونی فرد است
۳ ‏) از اطلاعات ذخیره شده حافظه که نمایانگر نظم جوییهای گذشته در برقراری ارتباط بین رویدادهای محرک هستند،استفاده می کند.
۴ ‏) به همین ترتیب، از اطلاعات ذخیره شده در حافظه که نمایانگر نظم جوییهای گذشته در برقراری ارتباط بین پاسخها و رویدادهای محرک بعدی هستند، سود می جوید.
۵) بر مبنای این منابع اطلاعات، حالت بعدی مورد انتظار در جهان ادراکی را پیش بینی می کند.
۶) این پیش بینی را با حالت واقعی جهان ادراکی مقایسه می کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:58:00 ق.ظ ]




رفتار مجرمانه مرتکب در این عمدتاً عمل مادی یا فعل مثبت می­باشد که شخص با اقدامات خاص در فضای مجازی و ارسال وسایل و ابزارهای تخریب گرانی مانند ویروس­ها و کرم­های رایانه­ای به صورت غیر مجاز اقدام به مختل نمودن و تخریب داده ­ها می­نماید.
۲) موضوع جرم
موضوع جرم در اینجا وسایل و تجهیزاتی است که کاربر آن را به فضای مجازی متصل می­نماید و عمدتاً فرد به وسیله آن تجهیزات به یک دنیای غیر ملموس (سایبر) متصل و راه ورود به آن را به کمک آن وسایل طی می­نماید در قانون فوق­الذکر سامانه­های رایانه­ای یا مخابراتی را که حامل داده ­ها بوده را عنوان می­نماید که در این موارد همانند جرایم کلاسیک داده ­های که به نحوی دارای ارزش مادی یا معنوی بوده و کابر به آن نیاز داشته معدوم یا دچار نقص می­گردند و کابر را گمراه می­ کند و در واقع ضرر مادی یا معنوی به پدید آورندگان آنها وارد آید که ممکن است برخی از داده ­ها ارزش مالی نداشته باشد ولی دارای ارزش معنوی برای آنها داشته باشد که معمولاً مرتکبان با اقدامات ایذایی و حملات مخرب خود اقدام به اعمال تخریب می­نمایند، یعنی در واقع اقدامات آنها عموماً مستقیم نبوده بلکه غیر مستقیم و به صورت مجازی صورت می­گیرد، که در زیر لازم است برخی از این ابزارهای تخریب را ذکر نماییم.
مقاله - پروژه
الف) انواع حملات مخرب
۱- الف) ویروس­های کامپیوتری[۸۷]۱
ویروس یکی از موضوعات مبهم و پیچیده است که امروزه گریبانگیر دستگاه­های ارتباط با فضاهای مجازی شده است. ویروس­ها قطعه­های رمز گذاری شده­ای هستند که خود را ضمیمه برنامه اجرایی می­ کنند. ویروس هنگامیکه برنامه­ای را مورد هدف قرار می­دهد همانند ویروس بیولوژیکی، رمزهای خاص خود را وارد برنامه می­سازد. بدین ترتیب اجرای هر یک از برنامه ­های آلوده کمک به انتشار ویروس می­ کنند.[۸۸]۲
ویروس­ها آثار مخرب زیادی را بر روی سیستم­های کامپیوتری و دستگاه­های ارتباط با فضای مجازی ایجاد می­ کنند که از جمله آنها می­توان به:
اختلال در سیستم
تخریب اطلاعات
کندی سیستم
اشتغال منابع در سیستم
اشاره نمود، و از مهم­ترین ویروس­های شناخته شده می­توان ۱- ملیسا ۲- چرنوبیل ۳- میکل آنژ اشاره نمود.
۲- الف) کرم­های رایانه­ای[۸۹]۳
اغلب مردم کرم­های رایانه­ای را با ویروس­ها اشتباه می­گیرند، چون هر دو دستگاه­ها را آلوده می­ کنند و می ­تواند آثار مخربی مانند حذف فایل­ها و پاک کردن آنها را تغییر در داده ­ها را داشته باشد.
کرم­های رایانه­ای برنامه­هایی هستند که خود را در سیستم پخش می­ کنند و معمولاً این عمل را با ایجاد کپی­هایی از خود در حافظه سیستم­ها اقدام و اغلب موجب از کار افتادن سیستم­ها و تخریب دستگاه­ها نیز می­شوند.
۳- الف) اسب تراواها[۹۰]۱
این مورد برگرفته از اسب چوبی که یونانیان جهت نفوذ به داخل شهر تراوا که آن را مفید می­دانستند، گرفته شده. در علوم رایانه­ای نیز اسب­های تراوا، مشابه اسب معروف دئر افسانه برنامه­ای است که ظاهراً مفید است ولی در باطن در بر گیرنده برنامه ­های ویرانگر و مختل کننده است که نمونه­های موجود آن می­توان ۱- بمب­های منطقی[۹۱]۲ ۲- حملات از نوع DDOS,DOS
ب- اخلال در داده ­ها یا سامانه­های مجازی
معمولاً شخص مرتکب با ابزارهایی که بیان گردید در صدد اختلال­هایی در داده ­ها و تغییر در نحوه ارائه آنها و کسب داده ­های ارزشمند برای مرتکب می­نماید.
۳) نتیجه جرم
تخریب و اخلال در داده ­های سامانه­های مجازی (سایبر) یک جرم مقید بوده و به صرف ارسال ابزارهای ویرانگر مانند ویروس­ها و … تا وقتی که اختلال و تخریب که عمدتاً نتیجه جرم است ایجاد نگردد، نمی­ توان گفت اقدامی صورت گرفته و چنانچه اقدام فرد به همان اندازه باشد ولی عمل تخریب و اخلال ایجاد نشده باشد با وجود شرایطی می­توان شروع به جرم دانست و یا بر اساس مواد قانونی دیگر اقدام نمود، لذا باید نتیجه جرم همان تخریب یا اخلال ایجاد گردد تا بتوان عمل مرتکب را مشمول مواد قانونی مندرج در قانون جرایم رایانه­ای دانست.
گفتار سوم) رکن روانی
این جرم مانند جرایم دیگر از جرایم عمدی می­باشد و نیاز به سوءنیت عام دارد، یعنی مرتکب باید عمد در تولید و توزیع و انتشار برنامه ­های مخرب داشته باشد. این جرم باید سوءنیت خاص نیز مورد نظر قرار گیرد و اقدام کننده قصد خاص یعنی تخریب و اخلال در داده ­های خاص را انجام داده باشد و این عمل را جهت ارتکاب جرم انجام داده باشد. بنابراین شخصی که این اعمال را به جهت اختراع انجام داده باشد و یا ناآگاه از اعمال مذکور بوده باشد جرم مذکور تحقق نمی­یابد و عموماً این عمل بدون مجوز ورود از سوی مرتکب صورت می­گیرد.
فصل ششم
جرایم مرتبط با تجارت الکترونیک در فضای مجازی
یکی از قابلیت ­های فضای سایبر در زمینه تجارت الکترونیک می­باشد تجارت الکترونیک با بهره گرفتن از مجموعه کامل ابزار الکترونیک برای برقراری ارتباط میان مشتریان، تولیدکنندگان، توزیع کنندگان کالا و کارمندان یک مؤسسه و تولید اتوماتیک اطلاق می­ شود به زبان ساده تجارت الکترونیکی، پردازش عملیات­های تجاری دو یا چند طرف تجاری از طریق رایانه­های شبکه­بندی شده است. تجارت الکترونیک از زمینه­هایی است که با وجود پیشینه کوتاه خود به سرعت متحول شده و روز به روز بر گستردگی و پیچیدگی آن افزوده می­ شود. تجارت الکترونیک وسیله­ای است برای تضمین سرعت در اعمال تجارت به گونه ­ای که امکان بازدید از پایگاه­های مختلف و آگاهی از کیفیت کالا و سفارش آن با هزینه و وقت اندک موجب شده است که این رشته در کشورهای مختلف با استقبال گسترده­ای روبرو شود. اما بعضی از کاربران با سوء استفاده از فضای سایبر و تسهیلاتی که در این فضا موجود است مرتکب جرایم گوناگونی می­شوند. از جمله این جرایم، جرایم علیه اسرار تجاری و علائم تجاری می­باشد که به بررسی آن می­پردازیم.
مبحث اول) جرایم علیه اسرار تجاری
تحصیل یا افشا غیر مجاز اسرار تجاری در قوانین بسیاری از کشورها جرم ناشناخته می­ شود. این جرایم به جاسوسی صنعتی و تجاری موسم هستند. اختراع رایانه و سایر ارکان فناوری اطلاعات و استفاده گسترده از آن باعث شده است که روش­های جدید جمع­اوری، ذخیره و پردازش و انتقال اسرار ارزشمند تجاری، صنعتی، اقتصادی از طریق فناوری اطلاعات، جای روش­های جمع­آوری و حفظ اسرار حرفه­ای را بگیرد. مجرمان نیز همگام با پیشرفت علم فناوری، روش­های کلاسیک ارتکاب جرم را رها کرده و از ابزارها و تکنیک­های جدید برای دستیابی به اسرار ارزشمند تجاری، صنعتی و اقتصادی بهره می­برند به نحوی که امروزه بسیاری از مصادیق جاسوسی صنعتی و نقض اسرار تجاری شکل جاسوسی رایانه­ای به خود گرفته­اند قانون تجارت الکترونیک نیز به جرم انگاری نقض اسرار تجاری پرداخته است و در ماده ۷۵ ضمانت اجرای کیفری برای آن تعیین کرده است. که به بررسی آن می­پردازیم.
گفتار اول) رکن قانونی
در بستر مبادلات الکترونیک، علیه اسرار تجاری دو نوع جرم به وقوع می­پیوندند که در ماده ۶۴ و ۷۵ به آن پرداخته شده است. ماده ۶۴ قانون تجارت الکترونیک مقرر می­دارد: «به منظور حمایت از قابلیت ­های مشروع و عادلانه در بستر مبادلات الکترونیکی، تحصی غیر قانونی اسرار تجاری و اقتصادی بنگاه­ها و مؤسسات برای خود و یا افشای آن برای شخص ثالث در محیط الکترونیکی جرم محسوب و مرتکب به مجازات مقرر در این قانون خواهد رسید».
و در ماده ۷۵ مقرر شده است: «متخلفین از ماده ۶۴ این قانون و هر کس در بستر مبادلات الکترونیکی به منظور رقابت، منفعت و یا ورود خسارت به بنگاه­های تجاری، صنعتی، اقتصادی و خدماتی با نقض حقوق قراردادهای استخدام مبنی بر عدم افشای اسرار شغلی و یا دستیابی غیر مجاز اسرار تجاری آنان را برای خود تحصیل نموده و یا برای اشخاص ثالث افضا نماید به حبس از شش ماه تا دو سال و نیم، جزای نقدی معادل پنجاه میلیون ریال محکوم خواهد شد».
گفتار دوم) رکن مادی
الف) رفتار مجرمانه مرتکب
رفتار مجرمانه هر دو جرم از فعل مثبت مرتکب تشکیل شده است. که عبارتند از تحصیل اسرار تجاری برای خود یا افشای آن برای اشخاص ثالث از طریق نقض قرارداد عدم افشای اسرار شغلی یا تحصیل غیر قانونی اسرار تجاری برای خود و افشای آن برای اشخاص ثالث که به بررسی این موارد می­پردازیم.
۱) نقض حقوق قراردادهای استخدام مبنی بر عدم افشای اسرار شغلی یا دستیابی غیر مجاز
با توجه به اینکه هر شرکت و بنگاهی دارای اسرار تجاری مختص به خود می­باشد که باعث حفظ آنان در بازار رقابت می­ شود و از طرفی به موجب ماده ۶۵ قانون تجارت الکترونیک، اسرار تجاری الکترونیکی، داده پیامی است که در دسترس عموم قرار ندارد و تلاش جهت حفظ آن انجام شده است، لذا شرکت­ها اقدام به انعقاد قرارداد عدم افشای اسرار تجاری با کارمندان خود که به جهت شرایط شغلی به این اسرار دسترسی دارند می­نمایند. لذا اگر کارمندی پس از امضای قرارداد اقدام به امضای اسرار تجاری شرکت برای شخص ثالث کند و یا اینکه به اسراری که صلاحیت دسترسی به آنان را نداشته به صورت غیر مجاز دست پیدا کند جرم نقض اسرار تجاری به موجب ماده ۷۵ منعقد می­ شود.[۹۲]۱
۲) تحصیل غیر قانونی اسرار تجاری
یکی دیگر از اجزاء تشکیل دهنده جرم نقض اسرار تجاری به موجب ماده ۶۴ قانون تجارت الکترونیک، تحصیل غیر قانونی به اسرار تجاری می­باشد. که خارج از شمول رابطه استخدامی است. و توسط هر فردی قابل ارتکاب است. در این قسمت مرتکب با انجام اقداماتی مانند شنود غیر مجاز، دستیابی غیر مجاز، و یا دریافت آگاهانه اسناد الکترونیکی و با گذشتن از تدابیر امنیتی و حفاظتی که جهت صیانت و نگهداری از داده پیام­های سری تجاری یا سیستم­های رایانه­ای حاوی آنها به کار برده شده است. بدون حق به اسرار تجاری دسترسی پیدا میکند که به موجب ماده ۷۵ قانون الکترونیک قابل مجازات است.
ضمناً جرم «افشای اسرار تجاری» نیز زمانی تحقق پیدا می­ کند که مرتکب به واسطه عبور از تدابیر حفاظتی و دستیابی غیر مجاز، اسرار سری را تحصیل نماید و سپس اقدام به افشای آن برای شخص ثالث کند. لذا چنانچه اسرار تجاری به صورت کاملاً مجاز و ضمناً جرم «افشای اسرار تجاری» نیز زمانی تحقق پیدا می­ کند که مرتکب به واسطه عبور از تدابیر حفاظتی و دستیابی آن برای شخص ثالث کند. لذا چنانچه اسرار تجاری به صورت کاملاً مجزا قرار گرفته باشد و متعاقباً اقدام به افشای آن و سوء استفاده کند نمی­ توان آن را جرم موضوع این ماده دانست. چون دارنده اسرار تجاری هیچگونه اقدام معقولی جهت حفاظت از اسرار خود به گونه ­ای که در ماده ۶۵ مطرح شده است، انجام نداده است.[۹۳]۱
ب) وسیله ارتکاب جرم
با توجه به ماده ۶۵ قانون تجارت الکترونیک جرم نقض اسرار تجاری باید در محیط الکترونیک ارتکاب پیدا کند و با توجه به اینکه به موجب همین ماده اسرار تجاری اللترونیکی ارتکاب پیدا کند و با توجه به اینکه به موجب همین اسرار تجاری الکترونیکی، نوعی داده پیام است و داده پیام نیز به موجب بند (الف) ماده ۲ قانون تجارت الکترونیک هر نمادی از واقعه، اطلاعات یا مفهوم است که با وسایل الکترونیکی، نوری یا فناوری­های جدید اطلاعات، تولید، ارسال، دریافت، ذخیره یا پردازش می­شوند بنابراین اگر تحصیل و یا افشای اسرار تجاری با وسایل دیگری غیر از وسایل فوق ارتکاب یاید جرم موضوع این ماده تحقق نخواهد یافت.
ج) موضوع جرم
موضوع این جرم، اسرار تجاری است. و به موجب ماده ۶۵، «اسرار تجاری الکترونیکی، داده پیامی است که شامل اطلاعات، فرمول­ها، الگوها، نرم­افزارها، ابزارها، روش­ها، تکنیک نقشه و فراگردها، اطلاعات مالی، فهرست مشتریان، طرح­های تجاری و امثال این­هاست که به طور مستقل دارای ارزش اقتصادی بوده و در دسترس عموم قرار ندارد و تلاش­ های معقولانه­ای برای حفظ حراست آنها انجام شده است.
اسرار تجاری باید دارای ویژگی­های زیر باشند:
ارزش اقتصادی مستقل داشته باشند.
در دسترس عموم قرار نداشته باشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:58:00 ق.ظ ]