(حافظ، غزل ۱۲۷)
حق به طرف من است و یا حق به جانب اوست
(لغت نامه دهخدا، ج۱۵، ص ۲۳۰۱۱)
من نه سهرابم و ولی با من رستمی می کند مه بهمن
« و » زایده است (مفلس کیمیا فروش ،توضیح شفیعی کدکنی ،ص۵۰)
(بهرام) پادشاهی شکار دوست بود و هم اندر شکارگاه و از آشفتن باد چوب سراپرده بر سرش افتاد و از آن بمرد.
(حروف ربط و اضافه، دکتر خطیب رهبر، ص ۴۸۴)
یادآوری – باید دقت داشت که واو زائد در زبان عربی « تأکید کننده معنا » نامیده می شود مانند:‌
« وَ سیقَ الذینَ اتّقَوا ربَّهم إلی الجَنَهِ زُمَراً حتّی إذا جاءُ واوَفُتُحَتْ أبوابُها و قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سلام‌ٌ علیکُمْ طبْتُمْ فادْخُلُوها خالدینَ ……» (زمر ،۷۴)
و متقیان خداترس را فوج فوج بسوی بهشت برند و چون بدانجا رسند همه درهای بهشت برویشان باحترام بگشایند و خازنان بهشتی بتهینت گویند سلام بر شما باد که چه عیش (ابدی) نصیب شما گردید حال در این بهشت ابد درآیند و جاودان متنعم باشید.
« و » در « وفتحت أبوابها» زائده «‌تأکید کننده معنی » است، زیرا جواب برای « إذا » واقع شده و جواب اذا با « واو » آورده نمی شود.
مقاله - پروژه
(ترجمه و شرح مغنی الأدیب، حسینی، ج ۳، ص ۴۴۹)
وَلَقَدْ رَمَقْتُکَ فی المجالسِ کُلِّها فَإذا وَ أنْتَ تُعینُ مَنْ یُبْغینی
یعنی: من در تمامی مجالس و محافل از تو حمایت کرده و نظر لطف و محبت به تو داشتم ام امّا بناگاه متوّجه شدم که تو نسبت به آنکه در مورد من ظلم و ستم می کند حمایت می کنی.
در این شعر، واو در « وأنت » زائد است چه آنکه « و » بعد از إذای فجائیه آورده نمی شود.
(همان، ص ۴۵۰)
۳-حال

 

د و پور، نوش آذر و مهرنوش به زاری، به سگزی سپردند هوش
تواند رنبردی و ما پر زدرد؛ جوانان کَیْ زادگان زیر گرد
(نامه باستان، دکتر کزازی، ج ششم، ص ۱۹۰)
پیاده شد از اسب و ژوبین به دست همی رفت شیدا، به کردار مست
(همان، ج ۲، ص ۶۵)
سپر بر سر و تیغ هندی به مشت از آن نامداران، دو بهره بکُشت
(همان، ج ۲، ص ۱۱۰)
شیشه یک بود و به چشمش دو نمود چون شکست او شیشه را، دیگر نبود
(مثنوی، گولپینارلی، دفتر اول، بیت ۳۳۳)
من بسته و بندم آهنین است تدبیر چه سود، قسمت این است
(لیلی و مجنون نظامی، تصحیح دستگردی،‌ص ۷۸)
میروّی و مژگانت خون خلق می ریزد تیز می روی، جانا، ترسمت فرومانی
(حافظ، غزل ۴۷۳)
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...