با وجود تفاوت های در این نوع موافقت نامه ها بازهم می توان برخی اصول و قواعد مشترک را در همه ی آنها یافت که می توان آنها را اصول مشترک موافقت نامه های آحادسازی بین المللی دانست و آنها را به شرح زیر بیان داشت.
بند اول: قواعد کلی آحادسازی
الف: منطقه ی آحاد شده(واحد)
پس از این که با انجام مطالعات اولیه معلوم می شود که مخازن گاز در امتداد خطوط مرزی دو کشور وجود دارد، معمولا به استناد ماده ای در معاهده تحدید حدود دو دولت- قید یافت شدن منابع مشترک در امتداد مرز- که در مقدمه هر موافقت نامه آحادسازی بین المللی قید می شود، یا در نبودن موافقت نامه تحدید حدود مرزی یا نبودن شرط گفته شده در آن در صورتی که اراده دو دولت بر آحادسازی تعلق گرفته باشد، اولین اقدام تعیین محدوده ی مورد نظر برای یک کاسه سازی است.
پهنه ی منطقه ی را با بهره گرفتن از روش تعیین نقاط جغرافیای در طول و عرض جغرافیایی مشخص می گردد و در ضمن باید مساحت آن نیز معین گردد.[۱۸۰]
در موافقت نامه های نمونه یک ماده بسیار مطول به تعریف و تفاسیر عبارات به کاررفته در موافقت نامه اختصاص یافته است که در آن منطقه آحادشده، میادین داخل در آن، مخازن هر میدان، تاسیسات متعلق به واحد، طرح توسعه، خطوط مرزی، عامل واحد، کمیسیون صلاحیتدار، ترکیبات هیدروکربنی، امتیاز و … می پردازد.[۱۸۱]
عمق منطقه برای اکتشاف یا بهره برداری مهم است توافق ها بین طرفین یک موافقت نامه در ابتدای کار براساس اطلاعات اولیه و معمولا غیر منطقی و عیر دقیق از محدوده منطقه و مخازن زیر آن منعقد می شود و لذا معمولا محدودهای آحادشده مستلزم بازنگری اند، چون که در صورت کشف این مطاله مخزن آحادشده یا کشفی جدید در محدوده منطقه به مرزهای واحد گسترده می شود، ممکن است بسیاری از مزایای آحادسازی از بین برود. ولی رویه نشان داده است که موافقت نامه های آحادسازی به قدر کافی منعطف هستند.
در منطقه آحادشده مواد نفتی و غیر نفتی نختلف قابل استحصال است، بنابراین باید معلوم شود که آحادسازی برای به دست آوردن چه محصولی می باشد. در موافقت نامه های آحادسازی هدف تشویق به استفاده از موثرترین روش ها برای استحصال حداکثری از منابع هیدروکربنی است.
توافق ها بین طرف های یک موافقت نامه در ابتدای کار براساس اطلاعات اولیه و معمولا غیر منطقی و غیر دقیق از محدوده منطقه و مخازن زیر آن منعقد می شود و لذا معمولا محدودهای آحاد شده مستلزم بازنگری اند. ولی رویه نشان داده است که موافقت نامه ها به قدر کافی انعطاف دارند و از جمله امکان تغییرات در محدوده منطقه ای که آحاد شده، وجود دارد.[۱۸۲]
ب : موافقت نامه آحادسازی و حقوق دارندگان امتیاز
وقتی موافقت نامه آحادسازی بین دو دولت منعقد می شود ممکن است منطقه آحاد شده از سوی یکی به هردو دولت به شرکت های نفت و گازی مختلف برای اکتشاف و بهره بردای از منابع واگذار شود و یا سابقه ی واگذاری نداشته باشد، که در این مورد مشکلات کم خواهد بود.
در موافقت نامه های آحادسازی تلاش بر آن است تا حقوق دارندگان امتیاز با کمتر خدشه ای مواجه شود. از جمله این موافقت نامه ها می توان به موافقت نامه های چهارگانه انگلیس و نروژ و انگلیس و هلند اشاره نمود که دولت ها ملزم به تشویق دارندگان امتیاز در میدان یک کاسه شده در انعقاد موافقت نامه با دارندگان امتیاز دولت دیگر. البته موافقت نامه دارندگان امتیاز باید دارای قیدی باشد که در صورت تعارض بین آن موافقت نامه با موافقت نامه آحادسازی بین دو دولت، موافقت نامه اخیر را مرجح بداند، ضمنا موافقت نامه بین دارندگان امتیاز و اصلاحات بعدی آن نیز باید به تصویب دو دولت برسد.
ج : قید عدم خدشه به حقوق حاکمیتی طرفین[۱۸۳]
قید عدم خدشه به حقوق حاکمیتی، نگرانی های طرف های یک موافقت نامه ایجاد منطقه بهره برداری مشترک JDZ را کاهش می دهد و مشوقی برای تسریع در دستیابی به توافق است.[۱۸۴] این بدان خاطر است که انگیزه خودیاری اقتصادی دولت ها در بهره برداری مشترک، دولت ها را در امور مربوط به حاکمیت شان غافل نمی سازد.
در موافقت نامه فریج به عنوان اولین موافقت نامه آحادسازی بین المللی، این دغدغه به شرح عبارت زیر که با تفاوتی اندک تقریبا در تمامی موافقت نامه های بعدی آمده، بیان شده است:
ممنوعیت تفسیر موافقت نامه به نحوی که به صلاحیت هر یک از دو دولت بر فلات قاره ای که طبق حقوق بین الملل به او تعلق دارد، تاثیر گذارد.
هیج چیز در این موافقت نامه به نحوی که حقوق هر دولت را در اعمال صلاحیت توسط دادگاه هایش مطابق حقوق بین الملل محدود کرده یا نادیده بگیرد، تفسیر نخواهد شد.
د : مدیریت منطقه
برای اجرای موثر موافقت نامه و رسیدن به اهداف آن معمولا کمیسیونی مرکب از نمایندگان دو دولت تشکیل می شود تا وظایفی را که در موافقت نامه برای آن پیش بینی شده است، انجام دهد. مدیریت منطقه را نباید با عامل واحد که توسط دارندگان امتیاز تعیین می شود، اشتباه نمود. در مواردی مدیریت منطقه از دو بخش سیاست گذار و مجری تشکیل می شود.
ﻫ : تعیین و تقسیم ذخایر
دولت های طرف موافقت نامه آحادسازی باید با مشورت با یکدیگر نسبت به توافق در خصوص تخمین، محاسبه و تعیین میزان کل ذخایر مخزن یا مخازن اقدام کرده و سپس براساس آن میزان، از منبع که در قلمرو آبی یا خاکی هر یک قرار گرفته است نسبت به تقسیم ذخایر منبع با یکدیگر توافق نمایند.[۱۸۵]
در صورتی که دو دولت آمادگی انجام اقدامات فوق را نداشته باشند و موافقت نامه لازم الاجرا شود بهره برداری از منبع مشترک موقتا براساس توافق دارندگان امتیاز در خصوص سهم هر طرف از ذخایر حاصل از منبع صورت خواهد گرفت و چنانچه نیز امکان پذیر نباشد، تقسیم براساس تساوی انجام می شود.[۱۸۶] نکته قابل ذکر این که:
ترتیبات موقتی به هیچ وجه به وضعیت دو دولت لطمه ای وارد نمی کند.
به محض این که دو دولت به توافق برسند، توافق آن ها جایگزین ترتیبات موقتی می شود.
چنانچه دو دولت ظرف ۱۲ ماه نتواند به توافق برسند، مساله باید از طریق آیین های حل اختلافی که در موافقت نامه پیش بینی شده حل و فصل شود.
هیچ یک از دو دولت نمی تواند به بهانه عدم تعیین و تخمین کل ذخایر مخزن و عدم تقسیم توافقی آن بین دو دولت، دارندگان امتیاز دولت دیگر را از انجام عملیات باز دارد.[۱۸۷]
در برخی موافقت نامه ها به دلیل وضعیت خاص آن ها، میزان سهم هر یک از طرفین از ذخایر منبع از قبل توافق می شود و در موافقت نامه تصریح می گردد.
و : تعیین و تقسیم مجدد ذخایر
تعیین دقیق سهم هر دولت از محدوده احادشده و ذخایر موجود در منابع آن مقتضی اطلاعات کافی و مطالعات فنی است که معمولا در ابتدای آحادسازی در دسترس نمی باشد و توافقات اولیه برای تعیین و تقسیم منبع و ذخایر آن با وجود برخی ادعاها و عدم قطعیت به دست می آید.
از این رو در همه ی موافقت نامه های آحادسازی داخلی و بین المللی یک ماده به بازتعیین و باز تقسیم ذخایر مخزن اختصاص می یابد. برای درخواست تجدید نظر در نسبت های تعیین شده اولیه آیین خاصی پیش بینی شده است که مهم ترین آن دوره زمانی انجام این کار و تعیین زمان موثر شدن نسبت های جدید است.
در برخی کشورها مقررات داخلی یکبار و برخی بیش از یکبار اجازه باز تعیین و باز تقسیم ذخایر را می دهند. در مواردی که بیش از یکبار اجازه باز تعیین داده می شو، دوره های زمانی به طور دقیقی از قبل تعیین شده است.
بایستی توجه داشت متقاضی بازنگری، هموراه برای افزایش سهم عمل نمی کند. بلکه ممکن است در مواردی که هزینه های مخزن بالا می رود، برای کاهش قدرالسهم خود تقاضا بدهد تا از این قدر هزینه ها را کاهش دهد.[۱۸۸]
یکی دیگر از مشکلات پیش روی متقاضی بازنگری این است که اطلاعات و داده های جدید قطعی و مسلم نیستند و معمولا تشخیص و تفسیر افرادی که به عنوان متخصصان امر، کار بازنگری را انجام می دهند، مهم است و لذا اختلافات زیادی بر سر انتخاب آنها پیدا می شود.[۱۸۹]
وجود این مشکلات و موانع باعث شد گرایش به سوی بازنگری و قید آن در موافقت نامه های آحادسازی کاهش یابد.
ز : تعیین عامل
برای این که طرفین موافقت نامه آحادسازی از ثمر بخش بودن کار خود اطمینان حاصل کنند، لازم است برای بهره برداری از واحد آحادشده که به موجب موافقت نامه ای جداگانه ای صورت می گیرد، مطمئن شوند.
در مواردی که آحادسازی قبلا به شرکت ها واگذار شده یا بعدا بشود، این موافقت نامه باید توسط دارندگان امتیاز منعقد شده و به تصویب دو دولت برسد.[۱۹۰] در مواردی که نظام حقوقی دو دولت، مالکیت خصوصی را در بخش گاز نمی شناسد معمولا آحادشده در اختیار شرکت های ملی نفت و گاز دو دولت قرار می گیرد و دو شرکت برای اکتشاف و بهره برداری یا هر فعالیت دیگر عامل تعیین می کنند. رابطه عامل با شرکت های ملی نفت و گاز از طریق انواع قراردادهای متداول در صنعت نفت که مورد قبول دو دولت باشد، تنظیم می شود.
دارندگان امتیاز باید طرح خود را برای بهره برداری نفتی از محدوده جهت تصویب در اختیار دو دولت بگذارند که تصویب، اصلاح و اجرا با درنظر گرفتن این هدف صورت خواهد گرفت.[۱۹۱]
بند دوم: قواعد جانبی آحادسازی
الف : ایمنی و تسهیلات منطقه
طرفین باید از وجود امنیت در منطقه مطمئن شوند، لذا ضوابط و معیارهای ایمنی در تاسیساتی که به منطقه وارد می شود و سیستم های ارتباط رادیویی و مخابراتی، نحوی نصب، عملیات و کنترل آن ها، تابع ترتیباتی است که مورد توافق طرفین قرار می گیرد و دارندگان امتیاز باید آن ها را رعایت کنند.
دسترسی به تاسیسات منطقه برای اهداف موافقت نامه مشروط به رعایت استانداردهای امنیتی باید حتی الامکان آزاد باشد.
ب : مالیات
نظام مالیاتی در فعالیت های گازی یکی از دغدغه های عاملان این عرصه است، از این روی برای جلب توجه شرکت های مربوطه باید نظام مالیاتی حتی الامکان روشن و صریح باشد و از تغییرات غیر مکرر و غیر منطقی که در مطالعات اولیه عاملان موثر است، بدور باشد. به همین دلیل است که در موافقت نامه های آحادسازی ماده ای به بیان نظام مالیاتی می پردازد. این نظام مالیاتی در منطقه می تواند به روش های مختلف زیر باشد:
مواردی که حقوق مالیاتی هر یک از دو دولت نسبت به عامل واحد یا دارنده امتیاز اعمال می شود.
مواردی که ممکن است برای منطقه، نظام مالیاتی جداگانه مورد توافق قرار گیرد.
با این حال دو نکته در تمام موافقت نامه ها یکسان است:
بیان رئوس معافیت ها، انواع مالیات، درآمدها و دارایی های مشمول مالیات، دوره زمانی مالیات و …
اجتناب از اخذ مالیات مضاعف[۱۹۲].