- وضعیت بدنی نامناسب (ناهنجار-بد)
۲.۵.۲. وضعیت بدنی ایده آل
از آنجاییکه نیروی جاذبه پیوسته به بدن وارد می شود، وضعیت بدنی ایده آل،
وضعیت بدنی است که در آن اجزا بدن بصورت عمودی در یک خط شده و خط ثقل از تمام
مفاصل عبور می کند. ساختار بدن طبیعی رسیدن به چنین وضعیت بدنی را غیر ممکن میسازد
(کندال و همکاران، ۱۹۹۳، کیسنر و گولبی).
۳.۵.۲. وضعیت بدنی مطلوب
در وضعیت بدنی مطلوب، خط ثقل از نزدیک اغلب محورهای مفاصل (نه از خود مفاصل) عبور می کند. در نتیجه در وضعیت بدنی مطلوب گشتاورهای جاذبهای کوچکاند و با گشتاورهایی که با تنش پسیو لیگامانها و حداقل میزان فعالیت عضلانی بوجود آمده می تواند متعادل شوند (کندال و همکاران، ۱۹۹۳، کیسنر و گولبی).
وضعیت بدنی هر فردی نشانهای از سلامتی اوست. خوب راه رفتن، خوب نشستن، خوب ایستادن علاوه بر اینکه حرکتهای فرد را زیباتر میسازد، با کارایی بیشتر و خستگی کمتر نیز همراه است، چرا که حداقل مصرف انرژی عضلانی همیشه در وضعیت ایده آل است. جهت برطرف شدن ناهنجاریهای اکتسابی وضعیت بدنی غیر صحیح، باید به بررسی و شناسایی ارتباط بین وضعیت غیر صحیح و عادتهای غلط با نوع درد و ناهنجاری پرداخت تا با اتکا و علم به اصلاح پذیری عوارض و انحرافات جسمانی در بین افراد از بروز عوارض ساختاری و غیر قابل درمان پیشگیری شود. در وضعیت بدنی خوب، سر و شانهها به صورت متعادلی روی لگن، ران و مچ پاها قرار میگیرند و انحناهای ستون مهرهها در حد طبیعی است. در وضعیت بدنی بد، سر به سمت جلو می آید و زاویه مشخصی در سینه ایجاد می شود، شکم کاملاً شل است و به سمت جلو برجستگی دارد. انحناهای ستون فقرات نیز بهم میخورد و شانهها نسبت به لگن جابه جایی پیدا می کند (لطافت کار، و همکاران، ۱۳۸۹). تعریف ساده از وضعیت بدنی عبارتست از نحوه قرارگیری قسمت های مختلف بدن نسبت به یکدیگر در یک مقطع زمانی (لطافت کار، و همکاران، ۱۳۸۹، کیسنر و گولبی). این تعریف اصولاً توصیفی بوده و اشارهای به همه اعمال موثر در وضعیت بدنی نمیکند. در این مورد تحقیقات زیادی وجود دارد. یکی از تحقیقات اشاره می کند که طرز ایستادن بعنوان منبع ذاتی تعیین کننده وضعیت بدنی، با مشخصههای وابسته میباشد. دومین رویکرد به مفاهیم حمایت مربوط می شود که به عنوان یکی از اصول ملاحظات عملکردی و آناتومیکال پیشنهاد شده است. در این مفهوم، بخشهای پروگزیمال و محوری بدن و عضلات مرتبط با آنها بعنوان عامل حمایت کننده ای برای عضلات دیستال
(مانند نقش دست برای اعمال رسیدن و چنگ زدن) عمل می کنند.
۴.۵.۲. تکامل وضعیت بدنی
ستون فقرات در افراد بزرگسال دارای جهار انحنا میباشد. در حالیکه در بدو تولد فقط دارای یک انحنا مقعر C شکل است. انحناهای سینهای و خاجی به همان حالت اولیه باقی میمانند که به آنها قوسهای اولیه میگویند. قوسهای لوردوز گردنی و کمری محدب بوده که بعد از تولد ایجاد میشوند و به آنها قوسهای ثانویه میگویند. لوردوز گردنی موقعی که نوزاد در حدود ۳ ماهگی شروع به کنترل سر می کند، شروع به شکل گیری کرده و در ۷-۶ ماهگی که قادر به نشستن می کند، بطور اولیه تکمیل می شود. در حالیکه لوردوز کمری همزمان با شروع ایستادن و راه رفتن کودک شکل میگیرد. در گذر پیشرفت از مرحله سینه خیز رفتن تا راه افتادن کودک، که لگن خود را به شکل عمودی در میآورد، نیاز به تعادل بیشتری وجود دارد. در واقع افزایش و شکل گیری انحنای کمری در پاسخ به نیروهای گرانشی است که در نتیجه ایستادن، راه رفتن و نگهداری تنه بطور مستقیم بوجود آمده است. توسعه انحناهای ستون فقرات معمولاً تا کامل شدن رشد ستون فقرات تقریباً تا ۱۷-۱۲ سالگی ادامه پیدا خواهد کرد. وجود این انحناها بطور مستقیم با شکل و اندازه دیسکهای بین مهرهای و جسم مهرهها در ارتباط است (نیکولسن و همکاران، ۲۰۰۱).
وضعیت بدنی صحیح در صفحه ساجیتال
حالتی است که خط کشش ثقل فرضی از محلهای زیر عبور می کند: زائده ماستوئید و جسم مهرهای گردنی، زائده آخرمی و جسم مهرهای کمری- برجستگی بزرگ استخوان بازو، اپی کندیل خارجی، بخش جلویی قوزک جلویی قوزک خارجی مچ پا.
راستای مطلوب وضعیت بدنی از نمای قدامی- خلفی
در نمای قدامی خط ثقل بدن را به دو نیمه مساوی تقسیم می کند. سر در وضعیت مستقیم و بدون هیچ گونه چرخشی قرار دارد. خط ثقل صورت را به دو نیمه مساوی تقسیم می کند. چشمها، استخوانهای ترقوه و شانهها بایستی با زمین موازی باشند (لطافت کار، و همکاران، ۱۳۸۹).
در نمای خلفی زاویه تحتانی کتف بایستی با خط ثقل موازی بوده و فاصله آنها با خط ثقل در هر دو طرف مساوی باشد. چینهای گلوتئال و گودی کمر مساوی بوده، خار خاصرهای قدامی فوقانی و خار خاصرهای خلفی فوقانی بر روی خطی موازی با زمین قرار داشته و فاصله شان تا خط ثقل در هر دو طرف مساوی میباشد. فاصله محور مفاصل ران، زانو و مچ با خط ثقل مساوی بوده و خط ثقل از وسط تنه مهرهها عبور می کند (لطافت کار، و همکاران، ۱۳۸۹، کندال و همکاران، ۱۹۹۳، کیسنر و گولبی).
به حداقل رساندن مصرف انرژی و فشارهای وارد بر ساختارهای حمایتی، یکی از اهداف اولیه هر وضعیت بدنی است. هرگونه تغییر در وضعیت یا راستای نامناسب یکی از اجزا بدن باعث تغیر در اجزا مجاور و دیگر اجزا بدن شده و بدن خود را با این حالت تطابق داده یا آن را جبران می کند. تغییر از راستای مطلوب بدن، استرس را افزایش میدهد. اگر استرسها مدت زمان زیادی وارد شوند، ساختارهای بدن تغییر خواهند کرد. برای مثال اگر عضلات برای مدت طولانی در وضعیت کوتاه شده قرار گیرند، سارکومرهایشان را از دست می دهند. این کوتاهیهای تطابقی علاوه بر جلوگیری از دامنه حرکتی کامل باعث وضعیت بدنی غیر طبیعی نیز میشوند (پنجابی و همکاران، ۱۹۸۲، پنجابی، ۱۹۹۲، شان وی کوک و همکاران، ۱۹۹۷).
سیر تکاملی وضعیت بدنی
تغییر شکل انسان از حالت چهار دست و پا به شکل امروزی و راه رفتن روی دو پا، از طریق بسیاری از سازگاریهای دستگاه اسکلتی عضلانی در طی میلیونها سال به وقوع پیوسته است (لطافت کار، و همکاران، ۱۳۸۹). برای اینکه ستون فقرات انسان بتواند حرکات چرخشی و خمشی انجام دهد، مهرهها در جائیکه اکنون آنها اندکی از هم فاصله دارند، تغییر شکل پیدا می کنند. اگرچه این حالت برای تحرک پذیری خیلی خوب است، اما ستون فقرات را بخصوص در ناحیه کمر یعنی جائیکه دیسکها ممکن است با فشار بیش از حد دچار فتق گردند، ضعیف نموده است. مضافاً اینکه مفصل خاجی کمری باید تمام وزن بالاتنه و تغییرات مفصل بندی را تحمل نماید و چنانچه بیش از حد تحت فشار قرار گیرد، به علت نحوه صف بندی جدید، یک ناحیه بی ثباتی در آن ایجاد میگردد (کیسنر و گولبی). در نتیجه روند تکاملی یاد شده که ستون فقرات از شکل افقی به شکل عمودی تغییر وضعیت داده و ارتباط آن با سر و لگن خاصره نیز تغییر مییابد. مرکز ثقل انسان نیز به سمت عقب و بین دو پا قرار میگیرد و این حالت باعث آزادی عمل اندامهای فوقانی و افزایش حرکت ستون فقرات می شود. در نتیجه انعطاف پذیری ستون فقرات افزایش یافته و به همان نسبت اندازه مهرهها در ناحیه کمری برای تحمل بار و فشار اضافی بعلت فعالیت حالت ایستاده افزایش مییابد. با این وجود وضعیت بدنی ایستاده بعلت قرارگیری مرکز ثقل در بالا و بر روی یک محدوده کوچک یک وضعیت غیر پایداری را برای انسان بوجود میآورد. در این خصوص برخی اعتقاد دارند که ریشه اکثر تواناییها و ناتواناییهای انسان بخاطر وضعیت ایستاده وی است (لطافت کار، و همکاران، ۱۳۸۹، کیسنر و گولبی).
۵.۵.۲. وضعیت بدنی استاندارد
برای ارزیابی وضعیت بدنی افراد مختلف، به معیارهای خاصی نیاز است. تاثیر جاذبه بر
قسمت های مختلف بدن اهمیت خاصی دارد. وقتی خط ثقل از وسط محور مفصل عبور می کند، گشتاور جاذبهای در مفصل بوجود نمیآید، اما اگر خط جاذبه با فاصله از مرکز مفصل بگذرد، گشتاور جاذبهای ایجاد می شود. این امر موجب حرکت بخشهایی از بدن حول محور مفصل می شود. در سطح سهمی، اگر خط جاذبه از قدام مرکز مفصل عبور کند، بخش بالایی به سمت جلو و اگر جاذبه از خلف عبور کند، بخش بالایی به سمت خلف متمایل خواهد شد. برای اینکه گشتاوری ایجاد نشود، خط جاذبه باید از مرکز تمام مفاصل بدن بگذرد. ساختمان طبیعی بدن قادر به ایجاد چنین وضعیتی نیست. در ضمن، عبور خط جاذبه از مرکز مفاصل بدن، خود اثر سوئی روی انعطاف پذیری و تحرک دارد (لطافت کار، و همکاران، ۱۳۸۹، کیسنر و گولبی، سخنگویی، ۱۳۷۹).
در وضعیت ایستاده، به طور طبیعی و یا وضعیت استاندارد، خط جاذبه از نزدیک مرکز مفاصل میگذرد و حداقل گشتاوری را روی مفاصل به وجود میآورد. وضعیت استاندارد، وضعیتی است که فشارهای وارده به بدن کمتر باشد و بدن در این وضعیت، از کارایی بالایی برخوردار باشد.
وضعیت استاندارد، صرف نظر از شکل و اندازه بدن در نظر گرفته می شود. برای اینکه وضعیت استانداردی داشته باشیم، باید بدن فرد خصوصیات زیر را داشته باشد:
میزان انعطاف پذیری عضلات در حد مطلوبی باشد.
دامنه حرکتی مفاصل در حد طبیعی باشد.
قدرت عضلانی در حد کافی باشد.
بین عضلات هماهنگی خوبی وجود داشته باشد.
عناصر رباطی و کپسولی طبیعی باشند و دچار سفتی یا شلی غیر طبیعی نباشد
(لطافت کار، و همکاران، ۱۳۸۹).
در وضعیت استاندارد ویژگیهای زیر حاکم است:
انتقال وزن به طور مناسب صورت میگیرد.
کار عضلانی کاهش مییابد.
فعالیتها بهتر و راحتتر انجام می شود.
خستگی دیرتر ظاهر می شود.
صدمات مفصلی و رباطی تا درصد زیادی کاهش مییابد و دردهای مفاصل از جمله ستون مهرهها کم می شود (لطافت کار، و همکاران، ۱۳۸۹، سخنگویی، ۱۳۷۹).
۶.۵.۲. اهمیت وضعیت بدنی
تقریباً همه افراد، جوان و پیر، مرد و زن تمایل شدیدی به بهبود زندگی خود دارند. به
هر حال بسیاری از مردم مشکلات ارتوپدیک دارند که آنها را در رسیدگی به بدنشان باز میدارد.
این مشکلات از کمبود پایداری تنه و قدرت که منجر به وضعیت بدنی نامناسب میشوند، ناشی
میشوند. بدن ما طوری طراحی شده است که در مقابل بسیاری از شرایط محیطی مقاومت کند. توانایی پایدار کردن سیستم عضلانی تنه، برای زندگی انسان حیاتی است
(سخنگویی، ۱۳۷۹، دانشنمدی، ۱۳۸۶، رئیسیف ۱۳۸۷).
۷.۵.۲. وضعیت بدنی غیر استاندارد
وضعیتی را که نسبت به وضعیت استاندارد دچار انحراف باشد، وضعیت بدنی غیر استاندارد میگویند. وضعیت بدنی از جنبه های مختلف تحت تاثیر شکل بندی استخوان ها، ویژگیهای
تاندونها و عضلات متصل به آنها قرار میگیرند. عملکرد غیر عادی استخوان ها، عضلات و بیماریهای تخریب کننده به عنوان عامل اصلی بر هم خوردن راستای بدنی شناخته شده اند. با این وجود عواملی که در تعیین و کنترل وضعیت بدنی نقش دارند را میتوان به چند دسته تقسیم کرد: در وضعیت غیر استاندارد، عدم هماهنگی در فعالیت عضلات وجود داشته و کار اضافی بر بدن تحمیل می شود. خط جاذبه نیز از نزدیکترین فاصله مرکز مفاصل عبور نمیکند. بنابراین، مقدار زیادی گشتاور جاذبهای ایجاد می کند. استفاده زیاد از عضله باعث مصرف انرژی بیشتر و خستگی عضله می شود. همچنین برای اینکه مفاصل از راستای صحیح برخوردار شوند، فشار زیادتری را تحمل می کنند که در دراز مدت، آسیب دیده و دردناک میشوند (نوربخش و بصیری).
عوامل موثر بر وضعیت بدن
وضعیت بدنی از جنبه های مختلف تحت تاثیر شکل بندی استخوان ها، ویژگی تاندونها و عضلات متصل به آنها قرار میگیرد. عملکرد غیر عادی استخوان ها، عضلات و بیماریهای تخریب کننده به عنوان عامل اصلی بر هم خوردن راستای بدنی شناخته شده اند. با این وجود عواملی که در تعیین و کنترل وضعیت بدنی نقش دارند را میتوان به پنج دسته تقسیم کرد:
عوامل ژنتیکی: مانند جنس، نوع بدن، نقصهای مادر زادی، بیماریهای ذاتی و ناتواناییها، مشکلات بینایی و نرمی مفاصل.
عوامل محیطی: تغذیه، ضربات، اعمال کشش و فشار ناشی از وضعیت بدنی خاص، بیماری، پوشش، سازگاری شغلی، ورزش و آب و هوا.
عوامل روانی: اعتماد به نفس، تصور بدنی، سلامت روحی، عادات روزمره روش زندگی افراد، افسردگی و انگیزش.
عوامل فیزیولوژیکی: سن، رشد، بارداری، خستگی، وزن بدن، فرسودگی و تغییر شکل
بافتها، تون عضلانی، نرمی استخوان و درد.
مقایسه ویژگی های آنتروپومتریکی، بیومکانیکی، فیزیولوژیکی، روانی و ناهنجاری های اسکلتی شایع پسران ۹ تا ۱۲ ساله۹۲- قسمت ۶