فرضیه های تحقیق : 10
تعاریف مفهومی: 11
تعاریف عملیاتی : 12
فصل دوم پیشینه پژوهش. 13
رضایت زناشویی: 14
تعاریف رضایت زناشویی: 15
چهار مشکل اساسی در رابطه زناشویی: 17
رویکردهای مختلف بر نارضایتی زناشویی: 18
ایجاد رضایت زناشویی 19
رضایت زناشویی و عقاید مذهبی 21
رابطه رضایت زناشویی و مکانیسم های دفاعی در زوجها 21
بخشودگی و میزان سازگاری زناشویی 26
آموزش مهارتهای جرات ورزی به رضایت زناشویی 30
تعارض زناشویی : 43
مفهوم تعارض: 44
دیدگاه های تعارض : 45
علت شناسی تعارضات زنانشویی 47
سبک ها واستراتژی های حل تعارض : 49
انواع سبک مقابله با تعارض زناشویی 54
پیشینه پژوهشی : 55
فصل سوم روش پژوهش. 58
روش پژوهش : 59
متغیرهای پژوهش : 59
جامعه: 59
نمونه: 59
ابزار پژوهش: 60
روش اجرا : 61
روش تجزیه و تحلیل داده ها: 63
فصل چهارم تجزیه و تحلیل داده ها 64
آمار توصیفی : 65
آمار استنباطی : 69
فصل پنجم نتیجه گیری 71
بحث و نتیجه گیری : 72
محدودیتهای پژوهش : 74
پیشنهاد های کاربردی : 75
منابع: 76
ضمائم : 78
پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ ENRICH 78
پرسشنامه صمیمت زوجین. 80
چکیده انگلیسی
چکیده :
هدف از پژوهش حاضر بررسی “اثربخشی آموزش حل تعارض بر رضایت زناشویی و صمیمیت روانشناختی زوجین شهر جوانرود در سال 94 ” است .
نمونه آماری ما در این پژوهش 30 زوج ( 60 زن و شوهر) از شهرجوانرود بودند. برای سنجش رضایت زناشویی از پرسشنامه47 رضایت زناشویی انریچ بود و برای سنجش میزان صمیمیت زوجین از پرسشنامه 87 سوالی صمیمیت زوجین ( اولیاء، 1385 ) استقاده شد .
نتایج پژوهش بیانگر این بودند که بین آموزش مهارت حل تعارض و میزان رضایت زناشویی زوجین رابطه معنادار وجود دارد و همچنین بین آموزش مهارت حل تعارض و میزان صمیمیت زوجین رابطه معنادار وجود دارد . مبتنی بر یافته های این پژوهش، آموزش حل تعارض میتواند بعنوان تکنیکی برای ارتقاء رضایت زناشویی و صمیمیت زوجین بکارگرفته شود .
کلید واژه ها : آموزش حل تعارض،صمیمیت روانشناختی، رضایت زناشویی ، جوانرود
مقدمه:
خانواده ، اولین سازمان اجتماعی است که فرد در آن زندگی می کند . خانواده اساسا یک کانون کمک ، تسکین ، التیام و شفا بخشی است . خانواده کانونی است که باید فشار های روانی وارد شده بر اعضای خود را تخفیف دهد و راه رشد و شکوفایی آنها را هموار کند ( ثنایی ، 1370 )
یکی از مهمترین و شاید اولین انگیزه ازدواج در دین اسلام ایجاد کانونی است که در آن زن و مرد احساس آرامش میکنند اسلام ازدواج و روابط زن و شوهر را عاملی در رهایی از تنهایی به برقراری دوستی خیرخواهی و پیوند و انسان (همسر) به عنوان آرامشدهنده و مکمل یکدیگر میداند( سوره روم آیه 21 ).
جوانان باید قبل از ازدواج شرایطی را که لازم زناشویی موفقیتآمیز است در نظر بگیرند.
این رابطه تنها به منظور ارضای تمایلات آنی نیست، بلکه زندگی آینده و خوشبختی زن و مرد و کودکان آنها براساس این پیوند قرار گرفته است.عوامل دیگری در موفقیت زناشویی مؤثر است که میتواند آنها را بعد از ازدواج شناخت در ازدواج سازش دایمی و از خود گذشتگی فراوان لازم است و اگر زن و مرد قبل از ازدواج با یکدیگر توافق بیشتری داشته باشند امکان سازش بعدی بیشتر خواهد بود.پس اگر سنگ بنا یک خانواده سالم است، لذا این سؤال مطرح میشود که تا چه حد افراد را برای ازدواج آموزش میدهیم و آماده میسازیم. جوانان در آستانه ازدواج و خانوادههای آنان تا چه میزان به اهمیت مشاوره آگاهی دارند. تمام روانشناسان و مشاوران و متخصصان تعلیم و تربیت به اهمیت آموزش جوانان در آستانه ازدواج و فراهم کردن امکانات مشاوره بر آنان اذعان دارند و نقش پیشگیری بر هیچ کسی پوشیده نیست.
توجه به عوامل مؤثر بر موفقیت یک ازدواج و رعایت تناسبها به دختر و پسر کمک میکند تا از بروز مشکلات جلوگیری شود، و با صرف هزینه اندکی جلوی زیانهای هنگفت و غیرقابل جبران مادی و معنوی طلاق گرفته شود.
روانشناسان بر این باور هستند که هر قدر زن و مرد پیش از ازدواج دقیقتر، عمقیتر و بیشتر خود را بشناسند و سپس تلاش کنند همسر خود را بشناسند ازدواج با موفقیت بیشتری روبرو خواهد شد.
نکته دیگر این است که هیچگاه زن مانند شوهر، شوهر مثل زن نخواهد بود و در هرحال تفاوتهای فردی وجود دارد. همانطور که خداوند متعال فرموده است: «و قد خلقکم اطوار (نوح)» ما به تحقیق شما را بهطور گوناگون آفریدهایم. لذا زن و شوهر باید یاد بگیرند که به این تفاوتها توجه کنند و احترام بگذارند و با این تفاوتها زندگی کنند. ( بخشی پور و همکاران، 1389).
بنابراین اموزش های قبل و بعد از ازدواج بسیار توصیه میشود و باید نه فقط یکبار بلکه به دفعات صورت گیرد. وقتی زوجها بتوانند با یکدیگر به بحث بنشینند و به درکی راضی کننده برای هردو طرف در موارد زیر برسند فرصت بهتری ایجاد ازدواج موفق خواهند داشت .عقاید و فرایض دینی و روحانی، رابطهی جنسی، پول (گرفتن تصمیمات مالی)، سرگرمی، مسافرت، و دید و بازدید از اقوام، مسئولیتهای اجتماعی، دانستن سابقه و تاریخچه خانوادگی فرد ضروری است.
بیان مسأله
یکی از مهمترین نهادیهای اجتماعی که فرد در آن پرورش می یابد و در سلامت جامعه نقش اساسی دارد، خانواده است . در میان اعضای خانواده زوجین به عنوان هسته ی اصلی و تشکیل دهنده ی نظام خانواده اهمیت ویژه ای دارند به صورتی که نحوه ی ارتباط زوجین نقش کلیدی در سلامت و بهزیستی یا از هم پاشیدگی نظام خانواده دارد. زندگی زنا شویی یکی از نهادی ترین نهادهای بشری است از دو نفر با توانایی و استعدادهای متفاوت و با نیازها و علایق مختلف و در یک کلام با شخصیت های گوناگون تشکیل شده است. این اعتقاد وجود دارد که همه انسان ها یک نیاز پایه و اساسی به برقراری روابط صمیمانه دارند. ( گلدنبرگ و گلدنبرگ[1]، 2002 )
صمیمیت یک نیاز روانشناختی اولیه و اصلی در نظر گرفته می شود ( مان و بادر ، 2008 ) . برای دست یافتن به این نیاز و رشد صمیمیت ، ازدواج یک فرصت منحصربه فرد در اختیار می گذارد که فراتر از روتبط صمیمانه با دوستان و خویشاوندان است . از اینرو اکثر افراد ازدواج را صمیمی ترین رابطه و منبع اولیه عاطفه و حمایت می دانند ( کریگ ، 200) . صمیت یک مشخصه کلیدی و مهم روابط زناشویی و از ویژگی های بارز یک ازدواج موفق به شمار می آید . این ویژگی به وجود تعامل بین همسران اشاره می کند : نبود یا کمبود آن یک شاخص آشفتگی در رابطه زناشویی است ( هالفورد ، 1384). براساس اعتقاد راوین و همکاران (2005) ، صمیمت زمانی آشکار می شود که ازدواج کارکرد خوبی داشته باشد و فقدان صمیمیت حاکی از این است که رابطه زناشویی عملکرد ضعیفی دارد.
صمیمت روانشناختی نیاز به در میان نهادن امیدها ، ترس ها ، تردیدها ، عدم اطمینان و مشکلات درونی با همسر بدون ترس از مورد قضائت قرار گرفتن است ( باگاروزی ، 2001 ) . آگاهی زوج ها از طبیعی بودن اختلافات و نگریستن به آنها به عنوان یک مسئله قابل حل نه عاملی تهدید کننده نیز تسلط بر مشکلات با به کار بردن این مهارت ، عدم اطمینان آنها را به اطمینان مبدل می کند . یادگیری مهارتهای رفتاری مثبت مانند مسخره نکردن ، قضاوت نکردن ، طرد و مقصر نساختن ها جوی را ایجاد می کند که همسران برای بیان مسئل روانی درونی خود احساس امنیت و اطمینان داشته باشند ، که در مجموع موجب افزایش صمیمیت روانشناختی می شود .
رضایتمندی زناشویی در بسیاری از ابعاد زندگی فردی و اجتماعی افراد تاثیر داشته و ایفای نقش والدینی را آسان می سازد . برای رضایت مندی زناشویی تعریف های مختلفی ارائه شده استو کلور (2000) معتقد است که رضایتمندی زناشویی ، به مسرت بخشی زناشویی ، سازگاری و تفاهم زناشویی اطلاق می شود که به طور کلی در زیر مجموعه کیفیت زناشویی قرار می گیرد : بک عقیده دارد که رضایتمندی زناشویی در واقع نگرش مثبت و لذت بخشی است که زن و شوهر از جنبه های مختلف رابطه زناشویی دارند ( بک ، بی تا ) . وایت وی ( نقل از مرادی ، 1386) نز رضایتمندی زناشویی را نگرش مثبت به رابطه زناشویی می داند که می تواند دامنه ای از مطلوب تا نامطلوب را در برگیرد . در تعریف دیگری رضایتمندی زناشویی به احساس رضایت هر یک از زوجین از هماهنگی و مطابقت با همسر خود در زمینه چگونگی سازمان دادن زندگی مشترک ، مثل هماهنگی و مطابقت با اوقات فراغت ، تقسیم کارهای خانه ، تعامل و ارتباط با یکدیگر ، روابط جنسی و ابراز عواطف و احساسات به یکدیگر اشاره شده است . رضایتمندی زناشوییی وضعیتی است که در آ« ، زن و شوهر در بیشتر مواقع احساسی ناشی از خوشبختی و رضایت از همدیگر دارند و روابط رضایتبخش در بین زوجین ، از طریق علاقه متقابل ، میزان مراقبت از همدیگر ، پذیرش و تفاهم با یکدیگر قابل ارزیابی است ( سینها و موکرجک [2]، 1990(
در زوج درمانی این اعتقاد وجود دارد که مشکلات تفاوت های بین همسران بخش طبیعی از رابطه زناشویی است : اما آنچه اهمیت دارد واکنش زوج ها به این تفاوت هاست به طوریکه استفاده از سبکهای مخرب حل مشکل از قبیل اجتناب و دعوا ، صرفا باعث جدایی و دوری بیشتر زوج ها و سست شدن رابطه صمیمانه می شود ( کانوی ،2002) . بنابراین برخورداری از الگوی کارساز برای حل تعارضات می تواند ازدواج را رضایت بخش کند و به سوی موفقیت سوق دهد. به طور کلی ، زوج ها درمانی وجود مشکلات حل نشده و تعارضات میان همسران ، باعث تعاملات و احساسات منفی زوج ها نسبت به یکدیگر می شود که مانعی حقیقی برای شکل گیری و حفظ رضایت و صمیمیت زناشویی خواهد بود .
پژوهش ها حاکی از آن است که رضایتمندی روابط زوجین با سبکهای تعارض هبستگی بالایی دارد (گاتمن ، 1994) : گاتمن [3](1994 ، 1998 ) بیان کرد که سبک روابط زوجها به خصوص هنگامی که به تعارضمی پردازند ، می تواند در طول مدت ازدواج به عنوان شاخص قوی برای احساس رضایتمندی زوجین در ازدواج مطرح شود ، وی همچنین اذعان کرد که طبقه بندی در زیر مجموعه ی تعارض از آنچه که آنها جرو بحث می کنند ، ناشی نمی شود بلکه از اینکه چطور وقتی جروبحث می کنند واکنش نشان می دهند ، ناشی می شود ( استیو بر ، 2005) . اختلاف و گفتگو طبیعی است و راهبرد های حل تعارض تاثیر مثبتی بر روابط دارند. یافته های پژوهشی نشانگر آن است که عوامل منعددی در رضایتمندی زناشویی تاثیر دارد از جمله ، شخصیت ( اسچورمن ، کروک ، 2001 ) ، تحصیلات و طبقه اجتماعی ، عقاید مذهبی ( گلشن آبادی ،1386 ) ، طول مدت ازدواج ( هیوستون و همکاران ، 1986 )روحیه همکاری ( گاتمن ، 1994) و بالاخره حل تعارض در زوجین ( گاتمن ، 1994 ، 1998(
در واقع حل تعارض یا کشمکش یک جزء لاینفک یک رابطه می باشد ، یادگیری شیوه ای حل تعارض می تواند موجب افزایش بهداشت روانی افراد شده : رضایت از رابطه زناشویی عامل مهمی در استحکام و حفظ بهداشت روان در خانواده نیز است . نیز یکی از عوامکل موثر در تجربه به رضایتمندی از رابطه زناشویی و افزایش صمیمیت روانشناختی در خانواده وجود یا عدم وجود تعارضات زناشویی شدید بوده : تعارض یک بخش اجتناب ناپذیر زندگی است . که پرچه معمولا به شکل منفی در نظر گرفته می شود اما می تواند به طور مثبت هم به کیفیت روابط و هم به رشد شخصی کمک کند و این زمانی است که بتوان با شیوه های صحیح و کارآمدی به حل تعارض پرداخت . لزا با توجه به مسائل مطرح شده پژوهش فوق با عنوان “اثربخشی آموزش حل تعارض بر رضایت زناشویی و صمیمیت روانشناختی زوجین ” این پژوهش در صدد است ارتباط بین آموزش حل تعارض بر رضایت زناشویی و صمیمیت زوجین است و هم چنین ارتباط بین زیر مؤلفه های آن ها را در جامعه آماری شهر جوانرود بررسی کند تا زمینهای برای تمرکز درمانگران خانواده بر آموزش حل تعارض زوجین شود.
اهمیت و ضرورت پژوهش :
ارتقای سلامت روانی افراد جامعه ، موضوع بسیار مهمی است که مورد توجه صاحب نظران بهداشتی قرار گرفته است . با توجه به اهمیت مهارت حل تعارض جهت