خودکارآمدی و انتظار
مفهوم خودکارآمدی به طور خیلی زیادی شبیه مفهوم انتظار است. تفاوت عمده آنها این است که انتظار مربوط به فعالیت خاص در زمان معین است در حالی که خودکارآمدی مربوط به احساس کلی است که یک فرد احساس توانایی یا عدم توانایی در بعضی از حیطه های زندگی می کند، مانند بازی کردن تنیس. به طور آشکار این دو مفهوم به هم وابسته هستند، شخصی که خودکارآمدی بالایی دارد، انتظار بالایی نیز دارد، اما این دو یکی نیستند، نظریه خودکارآمدی و انتظار در پیش بینی اینکه مسائلی را که افراد معتقد هستند می توانند آنها را خوب انجام دهند و موفق شوند، موفق هم می شوند با هم توافق دارند، تئوری انتظار همچنین تاثیر انگیزش را در پاداش در نظر می گیرد، موضوعی که در تئوری خودکارآمدی به آن پرداخته نمی شود(اسپکتور ، 2003، به نقل از کریم زاده، 1380).
بندورا معتقد است که قضاوت در مورد خودکارآمدی از نتایج مورد انتظار و یا انتظاراتی که فرد از نتیجه رفتار دارد متفاوت می باشد، زیرا اشخاص باور دارند که یک عمل خاص، پیامدهای شخصی را در پی خواهد داشت. اما آنها به این باورشان عمل نمی کنند زیرا می پرسند که آیا واقعاٌ قادر به انجام فعالیت های ضروری آن کار می باشند. ساختار خودکارآمدی و نتایج مورد انتظار ادراک افراد از واقعیت هستند. لذا این ادراکات ممکن است واقعی باشند یا نباشند، توجه به این نکته در تصمیم گیری اهمیت دارد که ادراک افراد از واقعیت بیشتر از واقعیت عینی، تعیین کننده رفتار آنها فرض شده است (سوانسون و فوأد ، ترجمه موسوی ، 1381 به نقل از کریم زاده، 1380).
اثر خودکارآمدی حرفه ای در کارهای هACT و بتز (1981) و بتز و هACT (1986) دیده می شود و به شکل گسترده ای توصیف کننده ارتباط بین خودکارآمدی و رفتارهای گوناگون مرتبط با انتخاب شغلی و سازگاری شغلی است (لنت و هACT ، 1987 ، نقل از نیستول ، 2003 به نقل از کریم زاده، 1380).
1-2-14 خودکارآمدی و تفاوتهای سنی و جنسیتی
به نظر می رسد که کارآیی شخصی در نتیجه جنسیت و سن فرق می کند. پژوهش با کودکان و بزرگسالان نشان می دهد که مردان به طور متوسط از نظر کارآیی شخصی بالاتر از زنان هستند. این تفاوتهای جنسیت حدود 20 سالگی به اوج می رسد و در سالهای بعدی کاهش می یابد. در هر دو جنس، کارآیی شخصی در طول دوران کودکی و اوان بزرگسالی افزایش می یابد، در میانسالی به اوج می رسد ، و بعد از 60 سالگی کاهش می یابد (گکاس، 1989 ؛ و ودوارد و والستون، 1987 نقل از شولتز و شولتز ، ترجمه سید محمدی، 1383).
هACT و بتز (1981) اولین کسانی بودند که نظریه شناختی اجتماعی بندورا را که بر نقش خودکارآمدی در انتخاب شغلی تاکید دارد به کار گرفتند. آنها بر نظریه خودکارآمدی برای تبیین انتخاب های شغلی زنان متمرکز شدند و پیشنهاد کردند که کارآمدی پایین، محدودیت طیف انتخاب های شغلی زنان را تبیین می کند(سوانسون و فوأد ، ترجمه موسوی ، 1381 نقل از کریم زاده، 1380).
لنت و همکاران (1994) همچنین طرح می کنند که متغیر تفاوت های فردی و جمعیت شناختی (همچون جنس ، نژاد ، قومیت و شرایط اقتصادی اجتماعی ) با پیشینه و متغیرهای بافتی تعامل دارند و بر تجارب یاد گرفته شده که در باورهای خودکارآمدی نقش دارد تاثیر می گذارد. در عوض این انتظارات کارآمدی با پیامد مورد انتظار که افراد در مورد نتایج رفتارشان دارند مرتبط هستند.
تفاوت های جنسیت در کارآیی شخصی نقش مهمی را در انتخاب شغلی ما ایفا می کند. پژوهش نشان داده است که مردان هم برای مشاغل به اصطلاح مردانه و هم زنانه، کارآیی شخصی زیادی را در خود می بینند. در مقابل زنان برای مشاغل به اصطلاح زنانه خود کارآمدی بالا، اما برای مشاغل به اصطلاح مردانه خود کارآمدی پایینی در خود می بینند (شولتز و شولتز، ترجمه سید محمدی، 1383).
نتایج پژوهشها نشان دهنده آن است که میزان خود کارآمد پنداری با توجه به سن و جنس افراد متفاوت است. خود کارآمد پنداری در هر دو جنس با افزایش سن افزایش مییابد و مردان دارای خود کارآمد پنداری بالاتر هستند. سبکهای یادگیری، به باورها، رجحانها و رفتارهایی اشاره دارند که افراد آنها را به کار میبرند تا به یادگیری آنان در یک موقعیت معین کمک کند. نتایج پژوهشها (هیکسون و بالتیمور1996)، (حسینی لرگانی 1377)، (میر انصاری 1378) در این زمینه نشان دهنده آن است که روش های یادگیری گوناگون با جنس، سطح تحصیلات و رشته تحصیلی ارتباط دارند(خاکسار بلداجی، 1384).
خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی
پژوهش بین کارآیی شخصی و عملکرد تحصیلی رابطه ی مثبت معنی داری را نشان می دهد (مولتون ، براون و لنت ، 1991 ، نقل از شولتز وشولتز ، ترجمه سید محمدی ، 1383) . معلمان دارای درجه ی بالای خودکارآمدی در توانایی های تدریس خود ، فرصتهای بیشتری را برای عملکرد موفق دانش آموزان به وجود می آورند (جیبسون و دمبو ، 1984 ، نقل از شولتز وشولتز ، ترجمه سید محمدی ، 1383) . معلوم شده است که کارآیی شخصی در دانش آموزان به طور مثبت به انگیزش ، سطح تلاش و استقامت در کلاس درس وابسته است(زیمرمن، 1995 ، نقل از شولتز وشولتز، ترجمه سید محمدی، 1383).