۲-۳-۸ بازار صنایع دستی
اکثر محققان عمدهترین مشکل را عدم توافق بر سر تعریف صنایع دستی در رابطه با توسعه تجارت صنایع دستی به عنوان یک صنعت شناختهاند.« صنایع دستی مجموعه ای که در قسمت ارائه اطلاعات در مفهوم اقتصادی محدود میباشد و همچنین توضیحات هماهنگ برای کالاها و برنامهنویسی دقیق در محصولات صنایع دستی به طور جداگانه در سیستم بین المللی آمار برای مفهوم تجارت ارائه نشده است. بنابراین اطلاعات قابل اعتماد در تجارت سطح بین المللی وجود ندارد .»(باربر و دیگران، ۲،۲۰۰۶).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
امروزه بیشترین محصولات صنعتگرانه (صنایع دستی) که تولید میشوند به طور مستقل در شمارش، آمار تجارت بین المللی نیستند و در جریان تجارت بین المللی مخفی هستند. این در شرایطی است که با افزایش جهانی شدن، صنعتگر جوامع سنتی تولیدات خود را در انزوا از روند بازار جهانی و رقابت میبیند. از این رو صنعتگران بیشتر در جستجوی رقابت محصولات خود با کالاهای سراسر جهان هستند. مشکل صنعتگر، بازاریابی محصولات داخلی است بدین معناکه نمیداند برای کجا و چه بازاری دست به تولید میزند. در حال حاضر محصولات صنایع دستی در بازارهای بین المللی و همچنین بازارهای داخلی حضور محسوسی ندارند. عدم بازدهی اقتصادی کارگاههای تولید صنایع دستی، ضعف در درآمدزایی و سودآوری و … سرمایه گذاری در این بخش را به شدت کاهش داده، و در مواردی منسوخ شدن برخی از شاخه های آن را موجب شده است.
شناسایی بازارهای هدف و صادرات تنها راهی است که می تواند بر روی صنایع دستی تأثیرگذار باشد. محصولات صنایع دستی حتما باید با بازار نوین هماهنگ شوند تا امکان رقابت با بازارهای جهانی را داشته باشند. همانگونه که بیان شد صنعتگر باید بداند برای چه و برای کجا تولید می کند. در تجارت جهانی، بازار تولید را تعریف می کند اما در صنایع دستی هنوز تولید است که بازار را تعریف می کند. صنعتگران بدون اینکه به سلیقه مشتری و نیاز بازار توجه کنند، محصولات خود را تولید می کنند. صنعتگر باید با توجه به نیاز بازار، سلیقه مشتری و توان رقابت خود تولیدات سنتی را با تولیدسازی انبوه و تجارت نوین در بازار هماهنگ سازد. یکی از مسائلی که صنعتگران کشور با آن روبرو میباشد طراحی در تولیدات هر شاخه از صنایع دستی میباشد. هر محصول صنعتی یا سنتی برای ورود به بازار نیازمند گذراندن طراحی است. در صورتی که محصولات صنایع دستی این مرحله را پشت سر نمیگذارد و صنعتگران با تکیه بر یافتههای سنتی، به تولید صنایع دستی مشغول هستند و جنبه های کاربردی محصولات را در نظر نمیگیرند. همچنین تولید، فروش، بازاریابی و صادرات صنایع دستی به صورت یکجا توسط صنعتگر انجام میپذیرد.
«صنعتگران صنایع دستی خواستار تجربه در بازارهای جهانی هستند، زیرا بازارهای موجود را در معرض خطر میبینند. اما به دلیل بالابودن هزینه تولید صنایع دستی و قیمت تمام شده، حتی در بازار داخلی با مشکل مواجه میباشند. همچنین باید خاطرنشان کرد که به منظور نفوذ به بازارهای جهانی، مؤثرترین روش ارائه محصول از نوعی است که مورد نیاز در بازار باشد. این منظور می تواند به دست فروشندگان، نمایندگانی از طرف فروشنده، وارد کننده و یا نمایندگان آن در حضور متوالی به دست آید». (اورسینی، ۷،۲۰۰۵).
« وارد شدن به بازارهای خارجی نیازمند زمان و انرژی خواهد بود و حداقل برای بهدست آوردن بازارها ۱ تا ۲ سال لازم است و همچنین منابع انسانی و مالی کافی برای این منظور موجود باشد که این مستلزم کمک و حمایت دستگاههای دولتی ا ست.» (اورسینی، ۱۲،۲۰۰۵).
«عدم انجام تحقیقات بازاریابی (نبود افراد متخصص در زمینه بازاریابی)، عدم وجود استانداردسازی، فقدان نوآوری، کنترل کیفیت (عدم استفاده از مواد اولیه مرغوب)، نبود مراکز اطلاعاتی، نبود راهکارهای صادرات، عدم استفاده از راهکارهای قیمت گذاری، عدم استفاده از بستهبندی مناسب، عدم تبلیغات و … مشکلات عمده تجارت صنایع دستی میباشند.» (اورسینی، ۲۱،۲۰۰۵).
۲-۳-۹ بخشهای مرتبط با توزیع صنایع دستی
تولیدکنندگان صنایع دستی ممکن است در مورد بازار محصولات، روند و کانالهای توزیع اطلاعات دقیقی نداشته باشند. در صورتی که دسترسی داشتن به این اطلاعات و هدف قرار دادن محصولات نسبت به کانالهای خاص (توزیع) می تواند شروعی برای افزایش تجارت در بازار باشد، بدین معنی که صنعتگر اجازه میدهد تولیداتش براساس تقاضای بازار برای محصولات خاص منظور گردد و همچنین صنعتگر با طبقه بندی مصرف کنندگان درخواست خرده فروشان را بیشتر درک خواهد کرد.«با شناخت کانال های توزیع صنعتگر از روند و ایدههای خریداران برای محصولات منحصر به فرد اگاه می شود. علاوه بر این، تجزیه و تحلیل حجم فروش و الگوهای رشد فروشندگان مختلف می تواند به بالا رفتن اطلاعات پیرامون درخواست و نیاز خریداران کمک کند. در نهایت اطلاعات در مورد الگوهای خرید مصرف کننده و عملکرد کانالهای خرده فروشی می تواند بینشی مناسب در جهت قیمت و موقعیت رقابتی ایجاد کند.» (باربر و دیگران، ۲۰۰۶، ۴).
همانگونه که بیان شد کانالهای توزیع در بازار را تولید کننده، کارگزار، خردهفروش، عمدهفروش و مصرف کننده تشکیل می دهند. در این قسمت به کانالهای توزیع صنایع دستی در بازار جهانی و چگونگی بازارهای سازمان یافته اشاره میکنیم. کانالهای توزیعی که از دیدگاه باربر بین صنعتگران و مصرف کنندگان صنایع دستی را پوشش می دهند، در ابتدا به سه گروه عامل خرید، صادرکننده و سازمان خیریه تقسیم میشوند. کانال توزیعی عامل خرید خود در شش کانال فرعی دیگر که شامل فروشگاه تخصصی، فروشگاه آموزشی، خرده فروشی انبوه/تخفیف، خرده فروشی کاتالوگی، خرده فروشی اینترنتی، خرده فروشی مستقل میباشد. محصولات صنایع دستی را به دست مصرف کنندگان میرساند. صادرکنندگان به صورت مستقیم با واردکنندگان عمده فروش در ارتباط میباشند. کانال توزیعی سازمانهای خیریه نیز مستقیم محصولات را به دست مصرف کنندگان میرسانند. (باربر و دیگران، ۲۰۰۶)
۲-۳-۱۰ مکان مناسب جهت عرضه تولیدات صنایع دستی
برای توانمندی در این بخش استفاده اصولی از کانالهای توزیع داخلی و خارجی لازم است. هدف در دسترس بودن محصول برای مصرف کنندگان در زمان و موقعیت و مکانیست که مشتری مایل به آن است. ایجاد ارتباط بلند مدت با مشتریان از طریق برآورده ساختن نیازهای آنها در بهترین شرایط ممکن از دیگر اهداف مطرح این عنصر است. در بازارهای جهانی با بهره گرفتن از واسطههای فروش و عمدهفروشان، توزیع کنندگان و کارگزاران میتوان به سطوح مختلف بازارهای هدف رسوخ کرد. (حسینی ،۱۳۸۳)
نحوه ورود به بازارهای بین المللی و توزیع و فروش محصول، نیازمند داشتن استراتژی خاص و معقولی است. اگر در بازار هدف بتوانیم راساً کانال توزیع تولیدات را صاحب شویم، آنگاه آسانتر میتوان خود را به مصرف کننده نهایی و واقعی رساند. اما هزینه سنگین چنین کانالی و نیز عدم آشنایی لازم با بازارها و قوانین کشورهای مختلف، دستیابی به سیستم توزیعی خصوصی و تخصصی را بسیار غیرمحتمل ساخته. اگر واقعبین باشیم در شرایط فعلی باید به دنبال کانالهای توزیعی غیرمستقیم باشیم، و با بهره گرفتن از واسطهها، عمدهفروشان، کارگزاران، عاملهای صادراتی، نجار حقالعمل کار و توزیعکنندگان کامیونی کالاهای خود را به مشتریان برسانیم. شناسایی یک و یا چند واسطه و با کارگزار مهم و متعهد بسیار راهگشا خواهد بود. در داخل، استفاده از نمایشگاهها و نیز ساخت شهرکهای صنایع دستی تسهیل کننده دسترسی مصرف کننده به صنایع دستی خواهد بود.
۲-۳-۱۱ سازمان تربیتی، علمی و فرهنگی ملل متحد: یونسکو
با تأسیس سازمان ملل متحد، حفاظت از میراثهای فرهنگی بشری به سازمان تخصصی یونسکو واگذار شد که یکی از سازمانهای وابسته به سازمان ملل متحد بود. اهداف عمده این سازمان، جمعآوری و طبقه بندی اطلاعات موجود در زمینه صنایع دستی بومی مناطق مختلف جهان و انتشار نشریات و کتب در این زمینه است. این سازمان اقدام به برگزاری کنفرانسها و همایشهای تخصصی در زمینه احیای صنایع دستی در حال منسوج و ارتقا جایگاه اجتماعی صنعتگران و هنرمندان می کند. اهداف یونسکو در زمینه احیا و ترویج صنایع دستی معمولاً با مشارکت ارگانهای زیر تحقق مییابد.
شورای جهانی صنایع دستی
مرکز بین المللی ترویج صنایع دستی
مرکز بازرگانی بین المللی
۲-۴فرهنگ
واژه فرهنگ با مفاهیم گوناگون و بیانهای مختلف نزدیک به هم در زبان فارسی فراوان بکار رفته است. این واژه از دو واژه “فر” و “هنگ” ترکیب یافته است. واژه “فر” به معنای پیش به سوی، در پارسی باستان و اوستا “fra” و در پهلوی “fra” و در ارمنی “hra” و در هندی “pra” آمده است. واژه مرکب فرهنگ یا فرهنج به معنای علم و دانش و عقل و ادب و بزرگی و سنجیدگی و نیکویی پرورش، بزرگی و بزرگواری، دانش و حکمت و هنر و علم و معرفت و فقه و علم شریعت آمده است (ابوالقاسمی، ۱۳۸۵).
«در برداشت مردم ایران، کلمه فرهنگ مترادف با خردمندی، فرزانگی و بزرگمنشی میباشد در برهان قاطع، فرهنگ به علم و دانش و عقل و ادب معنی شده است. به عبارت دیگر، فرهنگ محصول فکری، ذوقی و مهارت انسان است» (صنیع اجلال، ۱۳۸۴، ۵۵).
۲-۴-۱ فرهنگ وتمدن
به طور کلی تمدن با واژه فرهنگ قرابت دارد و گاهی این دو به جای هم بکار میروند یا هر کدام طوری استعمال میشود که معنای دیگری در آن مشاهده میشود. هنگامی که این دو در مقابل هم قرار میگیرند، باید فرق این دو را شناخت. تمدن بیشتر به ظواهر زندگی اجتماعی توجه دارد اما آنجا که پای معنا به میان میآید با فرهنگ ارتباط پیدا میکند.( محمدی، ۱۳۷۳).
۲-۴-۲خرده فرهنگ
در اصطلاح دانش مردم شناسی به ارزشها و هنجارهای متفاوت با ارزشها و هنجارهای گروه اکثریّت که یک گروه درون جامعهای بزرگتر داراست. خرده فرهنگها قابل شناسایی و تغییر هستند و بیشتر به ارزشهای گروه کوچک تر اطلاق میشوند. فرهنگهای قومی، قبیلهای، ناحیهای، گروه های زبانی یا اقلیتهای مذهبی و همچنین فرهنگهای ویژه و فرعی، گروه های شغلی، طبقات و قشرهای موجود در یک کشور را خرده فرهنگ میگویند. به تعبیر دکتر روحالامینی: «خرده فرهنگ تفاوتها و ویژگیهای داخلی هر فرهنگ است و با جوانه ها و شاخ و برگهای تنه اصلی فرهنگ یک جامعه است» (صالحی امیری، ۱۳۸۶).
۲-۴-۳ فرهنگ ملی
فرهنگ هر ملت، نمایانگر اثر وجودی آن ملت است. به گفتهی بهتر، جلوهی بودن هر ملت، فرهنگ آن ملت میباشد.«فرهنگ ملی هر سرزمینی دارای ویژگیهای خاص آن سرزمین است و تحت تأثیر عناصر تاریخی، جغرافیایی، مذهبی، عقیدتی و کلیه خصوصیاتی که رنگ و بوی خاصی دارند و به آن ملت هویتی متفاوت از سایر ملل می دهند شکل مییابد» (صالحی امیری، ۱۳۸۶، ۷۲).
۲-۴-۴ فرهنگ قومی
به عنوان بخشی از سرمایه فرهنگی هر جامعه مورد بحث قرار میگیرد. «به مصنوعات فرهنگی خاصی دلالت دارد که شیوه ساخت و پرداخت آنها سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد و در متداولترین مفهوم کنونی خود تقریبا دلالت بر شاخهای از هنرها و صنایع دستی دارد که انتقال فرهنگی و یادگیری خارج از مدرسه و کتاب از مشخصات آنهاست» (ارهال و جونیتس، ۱۳۹۰، ۱۲۷).
۲-۴-۵ هویت فرهنگی
حول محورهایی همچون مرز جغرافیایی (سرزمین)، دین و مذهب، باورها و سنن فرهنگی، و زبان مشترک تعریف میشود. «هویت فرهنگی درک فرد از تعلق و عضویت فرهنگی به جامعه معین یا فراتر از آن به بازار فرهنگ جهانی است. هویت فرهنگی در واقع هویت جمعی با تأکید بر بعد فرهنگی است. در حقیقت مفهوم هویت رمزگشایی محصولات فرهنگی است» (حاجیانی، ۱۳۸۸، ۳۴۵).
۲-۴-۶ حافظه فرهنگی
حافظه فرهنگی یک ملت توسط نوشته های تاریخی، آثار معماری ، مجسمه ها، سکه ها ی قدیمی، تصویر ، آداب و رسوم و حتی شکل های مختلف پرستش های دینی از یک نسل به نسل دیگر منتقل می گردد و در رابطه مستقیم قرار دارد با تعلیم و تربیتی که توسط نهادهای فرهنگی هدایت ، به شهروندان آموزش داده و یاد آوری می شوند. هویت ملی یک ملت را حافظه فرهنگی اش تعیین می کند.«فرهنگ عینی شکل حافظه را دارد. حافظه فرهنگی با دوری خود از روزمرگی تولید میگردد. حافظه فرهنگی نقاط ثابت دارد این نقاط ثابت وقایع سرنوشتسازی هستند که خاطره آنها از طریق شکل گیری فرهنگی (متون، آیینها، بناهای یادبود و …) در حقیقت حافظه فرهنگی از انبار دانش که آگاهی یک گروه از وحدت و خاص بودنش از آن ناشی می شود محافظت می کنند» (حاجیانی، ۱۳۸۸، ۳۴۹).
۲-۴-۷ فرهنگ نمادی
میتواند یک تصویر، سمبل، آرم، نام، چهره، شخصیت، ساختمان یا چیزهای دیگری باشد که به سهولت، شاخص و برجسته میشود و به طور کلی چیزی یا طرز فکری را با یک مفهوم وسیع فرهنگی به گروه فرهنگی بزرگی ارائه میدهد. ارائه یک شیء یا شخصیت ممکن است از این جهت حائز اهمیت باشد که وضع منحصر به فردی در بیان و ارائه مکان خاص یا دورهای از تاریخ، یا گروهی از مردم داشته باشد یا قشر خاصی از مردم آن را دوست بدارند یا برای آنها مهم باشد.«هنگامی که فرهنگ در قالب نمادها ظاهر می شود از طریق آن تفهیم و آموزش انجام میگیرد. بنابراین میتوان از جلوه دیگری از فرهنگ یاد نمود. که با عنوان فرهنگ نمادین مشخص می شود آثار هنری، کتاب و نوشته از این نوع هستند» (ابوالقاسمی، ۱۳۸۵، ۱۹۵).
۲-۴-۸ سرمایه فرهنگی
سرمایه فرهنگی به تمرکز و انباشت انواع مختلف کالاهای ملموس فرهنگی و نیز قدرت و توانایی در اختیار گرفتن این کالاها و همچنین استعداد و ظرفیت فرد در شناخت و کاربرد این وسایل گفته میشودویک مفهوم جامعه شناسی است «اصطلاح سرمایه فرهنگی در قیاس با سرمایه اقتصادی، نظریات، قوانین و تحلیلهای مباحث مربوط به سرمایهداری رواج یافت. بنا به تعریفی که بیشتر به وسیله جامعهشناسان بکار میرود سرمایه فرهنگی مجموعه ای از روابط، معلومات، اطلاعات و امتیازات است که فرد برای حفظ کردن یا بدست آوردن یک موقعیت اجتماعی از آن استفاده می کند؛ به عبارت دیگر، سرمایهای فرهنگی است که به طور دائمی در قلمرو امکانات یک قشر، گروه، طایفه یا طبقه باشد. سرمایه فرهنگی را میتوان به دو دسته ملموس (مادی) مانند: بناها، مکانها، آثار هنری و نظایر آنها و سرمایه غیرملموس (غیرمادی) که در قالب ایده ها، اعمال و ارزشها به صورت سرمایه های معنوی در یک گروه مشترک است تقسیم بندی کرد» (صالحی امیری، ۱۳۸۶، ۶۴).
۲-۴-۹ هژمونی فرهنگی(فرادستی)
مفهومی است برای توصیف و توضیحِ نفوذ و تسلط یک گروهِ اجتماعی بر گروهی دیگر. چنانکه گروهِ (فرا دست)درجهیی از رضایت گروهِ تحتِ سلطه را بهدست میآورد و با «تسلط داشتن به دلیلِ زورِ صِرف» فرق دارد.« تاکید این اصطلاح بر آن است که طبقه ی مسلط نه تنها از نظر سیاسی و اقتصادی جامعه را زیر نظارت دارد، بلکه شیوه ی خاص نگرش خویش به جهان و انسان و روابط اجتماعی را نیز چنان همهگیر میکند که به صورت «عقل سلیم» در میآید و آنانی که زیر تسلط هستند این نگرش را همچون پارهیی از «نظم طبیعی» جهان میپذیرند. هژمونی فرایندی است که در آن طبقه حاکمه، جامعه را به شیوهای اخلاقی و فکری هدایت و کنترل می کند در این جوامع، نیازها و علائق و ارزشهای فرهنگی طبقه مسلط به عنوان نیازها و علائق و ارزشهای کل جامعه پذیرفته شده است. به عبارت دیگر هژمونی، کنترل از طریق اجتماع فرهنگی است و در مقابل سلطه قرار دارد و در نهایت چیزی جز پذیرش رضایتآمیز ارزشهای طبقه بالا به وسیله عامه مردم نیست» (ابوالقاسمی، ۱۳۸۵، ۱۰۸).
۲-۵اقتصاد
اقتصاد در فارسی به معنای میانهروی و متعادل بودن دخل و خرج است و در اصطلاح، تعریف عموما پذیرفته شدهای در میان اقتصاددانان وجود ندارد، زیرا تعاریف داده شده در درجه نخست از جامعیت لازم برخوردار نبوده و در ثانی با مسلم فرض کردن موضوعات، این تعاریف به دور باطلی از تعاریف جدید کشیده می شود، با این همه میتوان گفت موضوع اقتصاد عبارت است از ثروت (کالاها، خدمات و منابع)، از حیث چگونگی تولید، توزیع و مصرف؛ واژه اقتصاد[۱] از دو کلمه یونانی اویکوس[۲] به معنی خانه و نمین[۳] به معنای اداره کردن اخذ شده است و از نظر لغوی به معنی مدیریت خانه است. علم اقتصاد از زیرمجموعههای علوم اجتماعی است که با نوشتن کتاب ثروت و ملل آدام اسمیت (پدر علم اقتصاد) در سال ۱۷۷۶ م به صورت علمی مستقل ارائه شد. به معنای وسیع کلمه، اقتصاد مطالعه در بهزیستی انسان دارد. «اقتصاد پدیدهای ممزوج و در هم تنیده که به روابط اجتماعی و ستبر فرهنگی جامعه به شدت وابسته است به عبارتی در ذات این تئوری شاهد نوعی ارتباط میان فرهنگ و اقتصاد هستیم هرچند که در این ارتباط تأکید بر روی ساختارها است و نه افراد» (کریمی، ۱۳۸۷، ۲۰).
۲-۶ تبلیغات
یکی از عنصرهای مؤثر بر افکار و زندگی انسانها در جهان امروز تبلیغات است. عنصری ارتباطی که با بررسیهای کارشناسانه، روانشناسانه و علمی پدید می آید. تبلیغات مؤثر بر ذهن مخاطب بیشتر با بهره گیری از نمادها صورت میپذیرد. تبلیغات خود نیز یک نوع ابزار برای جذب گردشگر، سرمایه گذاری و بازاریابی بهشمار می آید. میتوان در تعریف تبلیغات این چنین بیان کرد که عبارتست از بروندادن تولیدات کارگاهها به صورت ارتباط غیرشخصی و پرداختی از طریق رسانههای مختلف، به منظور آگاهسازی و یا اقناع مخاطبان خاص یا عام. تبلیغات دارای ابعاد مختلف و گسترده ای میباشد. که بهره گیری از راهکارهای آن منجر به رشد و ایجاد سرمایه گذاری در تجارت تولیدات صنایع دستی می شود.
«شاید در ابتدا نتوان ارتباط مستقیمی بین نشانهشناسی، تبلیغات و بازاریابی در صنایع دستی ایجاد نمود، اما از شرایط فروش بهتر و بررسی نقاط ضعف در تبلیغات یک کالا و در رقابت با بازارهای دیگر مورد بررسی قرار دادهاند. در این راستا «ژان مری فلوش» برای تجزیه و تحلیل تبلیغات یک کالا به کمک «مربع نشانه معناشناسی» مربوط به بازار را ارائه میدهد. در رأس این مربع چهار ارزش کلی که بر بازار حاکم است قرار میگیرد و خصوصیات تولیدات کارخانههای رقیب ترسیم می شود تا بتوان براساس آن اطلاعاتی پیرامون بازار آنان دریافت نمود.
برای تجزیه و تحلیل تبلیغات در تولیدات بازار همچنین میتوان به تئوری «سیرزایشی معنا» که توسط «گرماس» بنیانگذار مکتب پاریس مطرح شد، اشاره کرد. این تئوری بیشتر در حوزه کلامی و نوشتاری به تبیین معنا و نیز در حوزه تصویری و آگهی تبلیغات کاربرد دارد». (برتراند، ۲۰۰۰، ۲۹). پرداختن به جزییات این تئوری در این پژوهش امکان پذیر نمی باشد.
همانگونه که اشاره شد استفاده از راهکارهای تبلیغات منجر به بازاریابی در تولیدات انبوه و در نتیجه ارزش افزوده بالایی را به همراه دارد. از راهکارهای مؤثر در تبلیغات محصولات صنایع دستی که منجر به فروش کالاها شود، میتوان به تهیه و توزیع نشریات تبلیغاتی شامل کاتالوگ، بروشور، پوستر، کتاب و جزوات راهنما در سطح وسیع به طور رایگاه در سطح آژانسهای سرمایه گذاری، بخش خصوصی و ارسال به مقاصد هدف و مراکز فرهنگی ایران در خارج از کشور مثل سفارتخانهها که توسط رایزن فرهنگی توزیع شود و همچنین میتوان از تبلیغات نوشتاری، دیداری و شنیداری مثل شبکه اینترنتی، سیدی، کلیپهای متنوع، اسلاید، فیلم و دیگر اقلام تبلیغاتی در مجامع، نمایشگاهها، سمینارها و همایشهای تخصصی استفاده برد. البته در کنار این اقدامات نیز تبلیغ در مطبوعات، رسانههای جمعی، روزنامهها، مجلات، رادیو و تلویزیون و تبلیغ در نشریات صنایع دستی و گردشگری برای دستیابی به بازارهای داخلی و خارجی نیز لازم میباشد.
۲-۶-۱ تبلیغات در صنایع دستی ایران
یکی از مهمترین عناصری که اتفاقاً ما در آن بخش بسیار ضعیف هستیم و جای تحلیل بیشتری دارد بخش تبلیغات است. در اینجا استفاده از رسانههای دیداری و شنیداری همچون تلویزیون، رادیو، اینترنت، تابلوهای تبلیغاتی، رسانههای شهری، روزنامها و مجلات و … مطرح است. استفاده از ترفیعات فروش در تبلیغات مانند دادن هدایا، مسابقات، نمونه گیری در داخل، کوپنها، بستههای مخصوص و … عامل پرنفوذی در رسیدن به اهداف تبلیغات است.
جای پا بازکردن در شبکه های ماهوارهای که تغذیه کننده سایر شبکه های ملی و محلی هستند ضریب نفوذ مارا توسعه خواهد داد. بهره گیری از سایتهای اصلی اینترنتی و موتورهای جستجو، طراحی و راه اندازی سایتی جامع و چندرسانهای همراه با قابلیت برگرداندن آن به زبانهای مختلف از جمله استراتژی های کارآمد در بحث تبلیغات هستند.
ضعف در اطلاعرسانی، عدم داشتن سهم مشخصی در بازارهای جهانی، عدم آشنایی مصرف کننده با محصولات صنایع دستی، عدم ارتباط تعاملی با مصرف کنندگان، نیازمند داشتن برنامهای تبلیغاتی و اطلاعاتی منسجم هستند. ضعف ما در تبلیغات و ترفیع در حوزه صنایع دستی بسیار زیاد است.