کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



 



۲-۱۱-۱-کانون کنترل : حیطه کنترل ، متغیر شناختی است که نشان می‌دهد فرد به طور کلی راجع به توانایی کنترل جنبه‌های مثبت و منفی زندگی خود چه برداشتی دارد . مطالعات نشان می‌دهند هر قدر مهار کنترل درونی فرد بیشتر باشد ، تمایل به رضایت شغلی اش بیشتر خواهد بود ( اوبرین ، ۲۰۰۱ ، ص ۳ ) .

۲-۱۱-۲- خلق و خوی ( عادات ) منفی : خلق و خوی منفی ، متغیر شخصیتی است که ادراک فرد را در خصوص احساسات منفی از قبیل اضطراب یا افسردگی در شرایط متنوع نشان می‌دهند . تحقیقات نشان می‌دهد افرادی که خلق و خوی منفی بالایی دارند ، دارای درجه رضایت شغلی پایینی هستند ( برین[۱۳۶] ، برک ، جورج و رابینسون[۱۳۷] ، ۲۰۰۱ ، ص ۱۷ ) .

۲-۱۲- تناسب شغل با شاغل

رویکرد تناسب شغل با شاغل بیان می‌دارد که رضایت شغلی زمانی وجود دارد که ویژگی های شغل با ویژگی های شاغل انطباق داشته باشد ( ادوارد[۱۳۸] ، ۲۰۰۱ ، ص ۴۵ ) . به عبارت دیگر ، هر قدر میان نیازمندی‌های شغل با توانمندی های شاغل مغایرت کم تری وجود داشته باشد ، رضایت شغلی بیشتری در پی خواهد داشت ( ادوارد ، ۲۰۰۱ ، ص ۴۸ )

۲-۱۳-اثرات بالقوه رضایت شغلی

مطالعات نشان می‌دهند که رضایت شغلی بر تعدادی از متغیرها تاثیری بالقوه دارد ، که عبارتند از :

۲-۱۳-۱-عملکرد شغلی : عقل سلیم بیان می‌دارد که باید بین رضایت شغلی و عملکرد شغلی ارتباطی وجود داشته باشد . به طور کلی یک کارمند راضی و شاد باید یک کارمند مولد باشد ، مطالعات ، میان این دو متغیر همبستگی معقولی نشان می‌دهند . دو مورد تجزیه و تحلیل کلان نشان می‌دهند که ، میانگین همبستگی عملکرد شغلی با رضایت شغلی به طور کلی تقریبا ۲۵ /۰ ( لافوند[۱۳۹]ا و ماکینسکی[۱۴۰] ، ۱۹۹۹ ، ص ۵ ) و همبستگی عوامل فردی با رضایت از پرداخت ، حدود ۵۴ /۰ و رضایت از ماهیت کار ۱۹ /۰ بوده است . خلاف انتظار ، همبستگی میان عملکرد شغلی و رضایت شغلی پایین است .

۲-۱۳-۲-رفتار شهروند سازمانی : رفتار شهروند سازمانی رفتاری است که طبق آن کارمند تمایل دارد به همکاران یا سازمان کمک کند ، و این رفتار از معیارهای رسمی یک شغل فراتر می‌باشد ( اشنک[۱۴۱] ، ۱۹۹۶ ، ص۶ ) . رفتار شهروند سازمانی ، تعدادی کارهای افتخاری داوطلبانه است که کارکنان برای کمک به همکاران انجام می‌دهند و این نوع رفتارها جزو وظایف و مسولیت های واگذار شده به فرد نیست . برخی از رفتارهای شهروند سازمانی عبارتند از :

    • وقت شناس بودن ؛

    • کمک به دیگران ؛

    • ارائه پیشنهادها برای ارتقا و بهبود کارها ؛

    • عدم اتلاف وقت ؛

    • نوع دوستی ؛

  • اطاعت و پذیرش ؛

اشنک ( ۱۹۹۶ ، ص ۱۱ ) برآورده نموده است که بروز رفتار شهروند سازمانی ، معلول رفتار مناسب سرپرست و ناشی از رضایت شغلی فرد می‌باشد . در حقیقت بین رضایت شغلی و رفتار شهروند سازمانی همبستگی درونی وجود دارد ( بکر[۱۴۲] وبیلینگ[۱۴۳] ، ۱۹۹۴ ، ص ۳ ) .

۲-۱۳-۳-رفتار واپس گرایانه ( مخرب ) : بسیاری از تئوری های رفتاری نشان می‌دهند افرادی که شغل خود را دوست نداشته باشند ، عکس العمل هایی مانند ترک کار ، غیبت و یا دیر حاضر شدن در سر کار از خود نشان می‌دهند . برخی صاحب نظران ( میترا ، جنکینز و گوپتا[۱۴۴] ، ۲۰۰۰ ، ص ۳۲ ) تأکید نموده اند غیبت و ترک کار انگیزه های بنیادینی هستند که کارکنان برای فرار از پدیده عدم رضایت شغلی به کار می گیرند . در یک تجزیه و تحلیل کلان ، میترا و سایرین ، دریافتند غیبت و ترک کار ، دارای همبستگی درونی می‌باشند . افرادی که ترک کار می نمایند دارای سطوح بالایی از غیبت پیش از ترک کار هستند .

۲-۱۳-۴-غیبت از کار : غیبت از کار پدیده ای است که اثربخشی و کارایی سازمانی را کاهش و هزینه های نیروی کار را افزایش می‌دهد . نظریه های غیبت از کار ادعا می‌کنند که رضایت شغلی در تصمیم کارکنان در غیبت از کار نقش حیاطی ایفا می‌کند ( استیرز [۱۴۵]و ردز[۱۴۶] ، ۲۰۰۰ ، ص ۱۵ ) .

فارل[۱۴۷] و استام[۱۴۸] ( ۲۰۰۱ ) در تجزیه و تحلیل کلان ۷۲ مورد مطالعه دریافتند که ۲ مورد از مهمترین علل غیبت ، مربوط به سوابق غیبت و خط مشی های کنترل غیبت سازمانی می‌باشد که دارای میانگین همبستگی به ترتیب ۴۷ /۰ و ۳۰ /۰ – بوده است . نیکسون[۱۴۹] و جونز ( ۱۹۹۶ ، ص ۶ ) یکی دیگر از علل مربوط به غیبت از کار را اصطلاحا” “فرهنگ غیبت ” در سازمان یا گروه کار نامیده اند . به عبارت دیگر ، زمانی که هنجار یک گروه از غیبت حمایت نماید ، سطح غیبت بالاتر می رود و مطالعات چندی ، این ایده را که فرهنگ سازمانی ، اثر تعیین کننده ای بر پدیده غیبت دارد ، تأیید نموده اند .

۲-۱۳-۵-ترک کار : بسیاری از نظریه های ترک کار اذعان می دارند که عدم رضایت شغلی به ترک از کار منجر می‌گردد ( بلودرن[۱۵۰] ، گریفیت[۱۵۱] ، هندومگلینو[۱۵۲] ، ۲۰۰۰ ، ص ۳۰ ) . کارکنانی که شغلشان را دوست ندارند تلاش می‌کنند شغل جایگزین برای آن بیابند . مطالعات مستدلی وجود دارد که همبستگی میان رضایت شغلی و ترک کار را بیان می‌کند ( کرامپتون[۱۵۳] و واگنر[۱۵۴] ، ۱۹۹۵ ، ص ۷ ).

مدل های ترک شغلی ، مقوله رضایت شغلی را در فرایند پیچیده ای قرار داده است که به عوامل داخل و خارج از سازمان ممربوط می‌باشد ( هالین و روزنویک[۱۵۵] ، ۱۹۹۳ ، ص ۱۰ )

شکل شماره۱ مدل ساده شده این پدیده را نشان می‌دهد :

قابلیت دسترسی به عوامل

عوامل سازمانی

رضایت

تمایل به ترک شغل

جستجوی رفتار جایگزین

ترک کار

عوامل فردی

شکل ۱ : مدل ساده جابجایی کارکنان به عنوان کارکرد رضایت شغلی

همان گونه که در شکل نشان داده شده است ، ویژگی های فردی و سازمانی ، تعیین کننده سطح رضایت شغلی می‌باشند . اگر سطح رضایت شغلی پایین باشد ، فرد رفتار ترک شغل از خود نشان می‌دهد و این رفتار ممکن است وی را ودار کند تاشغل جایگزین را جست وجو نماید و اگر این رفتار موفقیت آمیز باشد ، به ترک شغل منجر خواهد گردید ( نیوتن[۱۵۶] ، ۱۹۹۴ ، ص۱۳ ) همچنین در مطالعه دیگری ویتز[۱۵۷] ( ۱۹۹۶ ، ص ۷ ) بیان نموده است که افراد با نگرش مثبت ، تمایل بیشتری به رضایت از زندگی داشته و دیر تر از کار ناراضی می‌شوند تا افرادی که دارای نگرش منفی در زندگی هستند .

۲-۱۳-۶-فرسودگی شغلی : فرسودگی شغلی ، عکس العمل احساسی نسبت به شغل و بیان کننده عوارض فرسودگی و احساس افسردگی در کار می‌باشد . طبق نظر ماشلاج[۱۵۸] و جکسون ( ۱۹۹۹ ، ص ۵۲ ) اجزای فرسودگی شغلی عبارتند از :

    • از هم گسیختگی شخصیت ، شامل احساس دوری از افراد و عدم علاقه نسبت به دیگران ،

    • اختلالات هیجانی شامل احساس خستگی و فقدان اشتیاق به کار ؛

  • کاهش میزان دستیابی به موفقیت فردی ، به عبارت دیگر ، احساسی که در آن فرد هیچ نوع ارزشی برای کار خود قائل نیست .

همان گونه که انتظار می رود فرسودگی شغلی با رضایت شغلی دارای رابطه معناداری می‌باشد و معمولا” کارکنان ناراضی ، سطح بالایی از فرسودگی شغلی را گزارش نموده اند ( بامبرگ[۱۵۹] ، کاتلی [۱۶۰]و شیروم[۱۶۱] ، ۲۰۰۱ ، ص ۱۹ ) .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-29] [ 04:16:00 ب.ظ ]




چنانچه استانداردهای لازم در امر صادرات و توسعه تجارت خارجی ایران مدنظر قرار گیرد، سطح دسترسی بیشتر به بازار صادراتی جدید و قدرت ماندگاری بیشتر در بازارهای هدف تضمین می شود.

از آنجا که اقدام به تولید تمامی کالاها و نیازمندی های جامعه با هیچ منطق اقتصادی صحیح نیست و موجب اتلاف منابع ملی می شود، نظام تعرفه ای و دیگر مکانیزم های حمایتی نیز باید متمرکز به تعداد محدودی از فعالیت های تولیدی باشد که در آن ها دارای ارزش افزوده مطلق یا بالاترین سطح ارزش افزوده نسبی هستیم.

در ضمن برای توسعه صادرات غیرنفتی واردات هم باید در جهت صادرات شکل گیرد و نظام واردات در این مسیر مدیریت شود. از طرف دیگر هیچ کشوری نمی تواند با افزایش مداوم تعرفه ها، کالای رقابتی تولید کند چر اکه دشوارسازی مسیر واردات به معنای بهبود کیفیت تولید داخلی نیست. ضمن اینکه کارایی جلوگیری از واردات با مکانیزم تعرفه محدود و مقطعی است و نیا زهای وارداتی از طرق مختلف و مبادی غیررسمی قابل تامین هستند. لذا در شرایط کنونی اقتصاد کشور، تولید صادرات محور باید به عنوان یک اصل و قاعده مورد توجه همه بخش های اقتصادی کشور اعم از خصوصی و دولتی قرار گیرد. (آل اسحاق،۱۳۹۰).

‌بنابرین‏ با توجه به اینکه توسعه صادرات غیرنفتی از جمله (لوازم خانگی ….) به عنوان یکی از کلیدی ترین مباحث در رشد و شکوفایی اقتصاد کشور و حضور موفق تر در بازارهای جهانی محسوب می شود

لذا شناسایی عوامل استراتژیک رفع مشکلات صادرات غیر نفتی از جمله (لوازم خانگی و….) از اهمیت ویژه ای برای رشد و شکوفایی اقتصاد کشور از اهمیت ویژه ای برخوردار است. توسعه، تنوع بخشی و کاهش ریسک صادرات لوازم خانگی می‌تواند باعث افزایش صادرات این محصولات گردد.

پژوهش مذکور با توجه به نگرش استراتژیک در تمامی جوانب و همچنین با توجه به نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدها مطالعه و بررسی می شود و با توجه به اهداف و مأموریت‌ های سازمان، جهت نیل به اهداف، مسیر حرکت اتخاذ می شود و در نهایت این سؤالات مطرح است که:

عوامل استراتژیک رفع مشکلات صادرات لوازم خانگی در شرکت تولیدی لوازم خانگی آنتیک کدامند؟ و رتبه بندی عوامل استراتژیک رفع مشکلات صادرات لوازم خانگی با بهره گرفتن از تکنیک رتبه بندی ترجیحات از طریق مشابهت راه حل های ایده آل (TOPSIS ) چگونه است؟

۱-۳٫ اهمیت موضوع تحقیق و انگیزش انتخاب آن

در دنیایی رقابتی امروز ، خلق و پیاده سازی جدید و مبتکرانه ، برای بهره گیری از فرصت ها، سخت و دشوار به نظر می‌رسد. به طور قطع ، می توان گفت که هر استراتژی ای برای تمام سازمان ها مناسب نیست . اگر عوامل استراتژیک برای یک سازمان مؤثر باشد، لزوماًً در دیگر سازمان ها مفید نخواهد بود (مهر منش و همکاران،۱۳۹۱).

گمرک جمهوری اسلامی ایران در گزارش اخیر خود میزان صادرات غیرنفتی طی ماه فروردین را ۴/۲ میلیارد اعلام کرد. این نهاد در گزارش قبلی خود که مربوط به عملکرد سال گذشته بوده است میزان صادرات غیرنفتی کشور را در سال گذشته بیش از ۴۰ میلیارد دلار اعلام کرد. رقمی بزرگ برای اقتصاد کشورمان چرا که طبق جداول برنامه چهارم توسعه مقرر بود صادرات کالاهای غیرنفتی کشور در سال ۱۳۹۴ به حدود ۳۲ میلیون دلار برسد که ‌بر اساس آمار گمرک در سال گذشته بیش از این رقم محقق شده است. رقم ۴۰ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی از این منظر نیز جالب است که بدانیم میزان واردات کشور در سال گذشته ۴۸ میلیارد دلار بوده که تنها هشت میلیارد دلار نسبت به رقم صادرات غیرنفتی بیشتر است. ‌بر اساس این دو گزارش آماری ارائه شده شاید در یک نگاه اجمالی بتوان چنین تصور کرد که اگر تلاش بیشتری شود می توان به تراز مثبت بازرگانی از طر یق صادرات غیرنفتی دست یافت وکشور را از درآمدهای نفتی برای واردات بی نیاز کرد. اما متاسفانه دو مشکل تقریبا تاریخی در این میان وجود دارد: اول با وجود آنکه حدود ۷۰ درصد صادرات غیرنفتی کشور را طی سال های ۸۴ تا ۹۱ صادرات صنعتی تشکیل می داده اما بیش از ۵۰ درصد این صادرات صنعتی، صادرات محصولات پتروشیمی بوده است. سهم کالاهای صنعتی و کشاورزی و مواد معدنی نیز از صادرات غیرنفتی کشور طی دوره زمانی ۸۴ تا ۹۱ حدود ۳۰ درصد بوده است. براین اساس سهم صادرات کالاهای صنعتی اعم از آهن، فولاد، سیمان، مس تا پوشاک و لوازم خانگی و… حداکثر حدود ۲۰ درصد صادرات صنعتی و ۱۵ درصد صادرات غیرنفتی کشور است. مشکل دیگر آن است که درآمدهای نفتی محرک و عامل تاثیرگذار در تامین نهاده های تولید برای محصولات صادراتی است و درآمدهای صادراتی کمتر در چرخه ای به سمت تامین منابع برای تولید محصولات صادراتی صرف می شود. این هر دو مشکل ساختاری، موضوعات مهمی است که باید سعی در اصلاح آن ها و حرکت به سمت صادرات غیرنفتی ‌بر اساس کالاهای ساخته شده با ارزش افزوده بالا کرد چنان که هدف برنامه پنجم و سند چشم انداز مبتنی است بر متنوع سازی پایه های صادرات صنعتی و افزایش سهم محصولات با فناوری برتر یا دارای ارزش افزوده بیشتر. این امر از آن رو اهمیت دو چندان دارد که نه فقط حل چالش تبدیل اقتصاد نیمه سنتی- صنعتی متکی به درآمدهای نفتی به اقتصادی پویا و مولد و درآمدزا را امکان پذیر می‌سازد همچنین می‌تواند سبب بهبود تراز ارزی و صرفه جویی ارزی به عنوان ضرورت حال حاضر کشورمان شود.

۱- ۴٫ اهداف تحقیق

    1. شناسایی دقیق نقاط ضعف و قوت وفرصت ها و تهدیدها ‌در شرکت آنتیک

    1. شناسایی عوامل استراتژیک رفع مشکلات صادرات لوازم خانگی ‌در شرکت آنتیک

  1. رتبه بندی عوامل استراتژیک رفع مشکلات صادرات لوازم خانگی در شرکت آنتیک

۱-۵٫ سوالات تحقیق

    1. نقاط ضعف و قوت وفرصت ها و تهدیدها ‌در شرکت تولیدی لوازم خانگی آنتیک کدامند؟

    1. عوامل استراتژیک رفع مشکلات صادرات لوازم خانگی ‌در شرکت آنتیک کدامند؟

  1. رتبه بندی عوامل استراتژیک رفع مشکلات صادرات لوازم خانگی در شرکت آنتیک چگونه است؟

۱-۶٫ روش تحقیق

به طور کلی روش های تحقیق در علوم رفتاری را می‌توان با توجه به دو ملاک زیر تقسیم بندی نمود :

الف: هدف تحقیق ب: نحوه گردآوری داده ها

الف: تحقیقات علمی بر حسب هدف تحقیق به سه دسته تقسیم می‌شود:

    1. تحقیق بنیادی: هدف اساسی این نوع تحقیقات آزمون نظریه ها، تبیین روابط بین پدیده‌ها و افزودن به مجموعه دانش موجود در یک زمینه خاص است.

    1. تحقیق کاربردی: هدف تحقیقات کاربردی، توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص است. به عبارت دیگر تحقیقات کاربردی به سمت کاربرد علمی دانش هدایت می‌شوند.

  1. تحقیق توسعه‌ای: فرآیندی است که به منظور تدوین و تشخیص مناسب بودن یک فرآورده انجام می‌شود.

ب)دسته بندی تحقیقات بر حسب روش گردآوری داده ­ها:

۱- تحقیق توصیفی: شامل مجموعه روش‌هایی است که هدف آن ها توصیف کردن شرایط یا پدیده‌های مورد بررسی است.

۲- تحقیق آزمایشی: به منظور برقراری رابطه علت – معلولی میان دو یا چند متغیر که از طرح‌های آزمایشی استفاده می‌شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:16:00 ب.ظ ]




‌بنابرین‏، انتظار داریم مکانیسم حاکمیت، بر تاثیر منفی مازاد جریان نقد آزاد بر قابلیت پیش‌بینی درآمدها تاثیرگذار باشد، زیرا مشکل نمایندگی جریان نقد آزاد به وسیله سیستم سالم حاکمیت شرکتی کاهش می‌یابد. مدیران معمولاً تمایل به رشد شرکت فراتر از اندازه بهینه آن دارند، زیرا رشد شرکت، قدرت مدیریت را با افزایش منابع تحت کنترل آن افزایش می‌دهد. همچنین، شرکت‌های بزرگ‌تر تمایل به پراکندگی بیشتر مالکیت سهام‌داران دارند که به مدیریت اختیار بیشتری اعطا می‌کند. علاوه بر این، شرکت‌های بزرگ به واسطه مقدار منابع مالی که نیاز است خریداری شوند، با احتمال کمتری در معرض تملک‌های ناخواسته قرار می‌گیرند. ‌بنابرین‏، انتظار می‌رود که مدیران شرکت‌های بزرگ در خصوص سرمایه‌گذاری و سیاست‌های مالی، قدرت و اختیار بیشتری داشته باشند که منجر به مقدار بیشتر مانده وجه نقد می‌شود (بروخ و همکاران، ۲۰۰۰؛ باکیت و اسکندر، ۲۰۰۹؛ چانگ و همکاران، ۲۰۰۵).

‌در مورد شرکت­های بزرگ، هزینه های نمایندگی جریان نقد آزاد شدید‌تر است و به همین دلیل استفاده از مکانیزم‌های حاکمیتی که مانع از اتلاف نابخردانه منابع شرکت توسط مدیران می‌شود و در عین حال، قابلیت پیش‌بینی سود را افزایش می‌دهد توصیه می‌گردد. این مطلب در اصل، در مطالعه هارفورد و همکارانش (۲۰۰۸)، انعکاس یافته است آن ها نشان دادند در شرکت‌های بزرگ، مکانیسم حاکمیت شرکت مناسب است. ‌بنابرین‏، انتظار می‌رود اثر بخشی مکانیسم‌های حاکمیتی برای کاهش مشکل نمایندگی مازاد جریان نقدآزاد و بهبود قابلیت پیش‌بینی درآمد در شرکت‌های بزرگ در مقایسه با شرکت‌های کوچک بیشتر باشد (اسوالد و یانگ، ۲۰۰۸).

۱-۴ اهداف تحقیق

بررسی عوامل مؤثر بر پیش‌بینی سود، در شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.

بررسی نقش حاکمیت شرکتی بر پیش‌بینی سود، در شرکت‌های پذیرفته ‌شده در بورس اوراق بهادار تهران.

بررسی اثر مازاد جریان نقدآزاد بر پیش‌بینی سود، در شرکت‌های پذیرفته‌ شده در بورس اوراق بهادار تهران.

بررسی اندازه شرکت بر پیش‌بینی سود، در شرکت‌ها‌ی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.

۱-۵ فرضیه ‏های تحقیق

فرضیه اول:

جریان نقدی آزاد مازاد با پیش‌بینی سود شرکت‌ها رابطه مستقیم و معناداری دارد.

فرضیه دوم:

مکانیسم­های حاکمیت شرکتی با پیش‌بینی سود شرکت‌ها رابطه معکوس و معناداری دارد.

فرضیه سوم:

اندازه شرکت با قابلیت پیش‌بینی سود رابطه مستقیم و معناداری دارد.

۱-۶ روش تحقیق

تحقیق حاضر از لحاظ هدف تحقیق، یک تحقیق کاربردی می‌باشد زیرا به بررسی روابط متغیرها در بازار اوراق بهادار پرداخته است و به دنبال تبیین روابط و ارائه پیشنهادها جهت ارتقاء کارایی بازار می‌باشد. این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی است و در میان انواع تحقیقات همبستگی از لحاظ هدف جزء تحلیل‌های رگرسیونی می‌باشد. ضمن اینکه رویکرد آن استقرایی، یعنی رسیدن از جزء به کل و از لحاظ نوع طرح تحقیق به جهت تکیه بر اطلاعات تاریخی، پس رویدادی است.

۱-۷ قلمرو تحقیق

قلمرو تحقیق شامل سه بخش زمانی، مکانی و موضوعی می‌باشد که هریک به تفکیک عبارتند از :

۱-۷-۱) قلمرو زمانی:

دوره زمانی انجام این تحقیق سال­های ۱۳۸۷هجری شمسی تا ۱۳۹۲هجری شمسی می‌باشد.

۱-۷-۲) قلمرو مکانی:

این تحقیق در میان شرکت‌های موجود در بورس اوراق بهادار تهران انجام شد.

۱-۷-۳) قلمرو موضوعی:

این تحقیق مربوط به حوزه مالی و بازار سرمایه و تبیین رابطه جریانات وجه نقد آزاد، مکانیزم­ های حاکمیت شرکتی و اندازه شرکت بر پیش‌بینی درآمد است.

۱-۸ متغیرهای اصلی تحقیق

الف-متغیرهای وابسته:

قابلیت پیش‌بینی سود- earnings predictability :

تعریف مفهومی:

قابلیت پیش‌بینی سود، که گستره‌ی پیش‌بینی سرمایه‌گذاران ‌در مورد درآمدهای آینده و یا جریان وجوه نقد آینده شرکت بر اساس اطلاعات درآمدی فعلی است، یکی از پراکسی و جایگزین‌های کیفیت سود محسوب می‌شود. اگر سرمایه‌گذاران با کمک اطلاعات درآمد بتوانند عملکرد فعلی شرکت‌های خاص را تجزیه و تحلیل نموده وچشم‌انداز آینده آن را بهتر برآورد نمایند گفته می‌شود اطلاعات درآمد از کیفیت بالایی برخوردار است (حسینی، ۲۰۰۹).

در این تحقیق از جریان وجه نقد عملیاتی که ‌بر اساس دارایی‌های ابتدای دوره همگن شده است، برای عملیاتی کردن این متغیر استفاده می‌شود (احمدالدهماری و کونور اسحاق اسماعیل، ۲۰۱۳).

تعریف عملیاتی:

قابلیت پیش‌بینی سود تابعی است از اهرم مالی، اقلام تعهدی، نرخ بازده سرمایه گذاری، رشد دارایی ثابت، تغییر در وجه نقد عملیاتی، ارزش بازار شرکت، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، هزینه استقراض و توزیع نقدی سود بر سود و بازده غیرعادی سهام (بهرام فر وشمس عالم، ۱۳۸۳).

هرچه ضریب تعیین حاصل از رگرسیون سودهای آتی و سودهای تاریخی گزارش شده بالاتر باشد قابلیت پیش‌بینی سود بیشتر است (ثقفی و کردستانی، ۱۳۸۳).

ب-متغیر های مستقل:

حاکمیت شرکتی- corporate governance :

تعریف مفهومی:

اصطلاح حاکمیت شرکتی در اصل، کلمه یونانی “ Kyberman” به معنی راهنمایی کردن یا اداره کردن می‌باشد و از کلمه یونانی به کلمه لاتین به صورت “Gubernare” و فرانسه قدیم “Governer” تبدیل شده است. اما این کلمه به راه های مختلف توسط سازمان‌ها یا کمیته‌ها مطابق علایق ایدئولوژیکی آن ها تعریف شده است (ابو تپانچه[۱۳]، ۲۰۰۹). بررسی ادبیات موجود نشان می‌دهد که هیچ تعریف مورد توافقی ‌در مورد حاکمیت شرکتی وجود ندارد. تعریف‌های موجود از حاکمیت شرکتی در یک طیف وسیع قرار می‌گیرند. دیدگاه‌های محدود در یک سو و دیدگاه‌های گسترده در سوی دیگر طیف قرار قرار می‌گیرند.

حاکمیت شرکتی عبارت است از فرایند نظارت و کنترل برای تضمین عملکرد مدیر شرکت مطابق با منافع سهام‌داران (حساس یگانه، ۱۳۸۵).

حاکمیت شرکتی رویه‌ها یا اقداماتی است که شرکت‌ها از طریق آن اداره می‌شوند و به وسیله آن پاسخگوی سهام‌داران، کارکنان و جامعه می‌باشند (ابراهیم[۱۴]، ۲۰۰۴).

سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD)، حاکمیت شرکتی(راهبردی) را ‌به این صورت تعریف ‌کرده‌است: “مجموعه ای از روابط بین مدیریت، هیئت مدیره، سهام‌داران و سایر ذینفعان شرکت”.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:16:00 ب.ظ ]




گروه دوم: روایات بیان کننده زمان تأدیب کودک:

۱٫ عن أمیرالمؤمنین علیه السلام أنه قال یربی الصبی سبعاً ویؤدب سبعاً ویستخدم سبعاً؛

کودک هفت سال تربیت و هفت سال تأدیب و تمرین و آن گاه هفت سال به کار گرفته می شود.

صدوق این روایت را به صورت مرسله از امیر مؤمنان(ع) نقل می‌کند. در این روایت واژه (یربی) برای نگهداری کودک، در هفت سال اول و واژه (یؤدب) برای سرپرستی کودک در هفت سال دوم، به کار رفته است. (یربی) از ریشه (ربو)، تغذیه کردن و رشد دادن معنی می شود. این واژه، درباره هر چیزی که قابلیت رشد و نمو داشته باشد، به کار می رود۸۲ و اختصاصی به انسان ندارد. (تأدیب) از ریشه (ادب) به معنای تعلیم و تمرین دادن آداب و فضایل اخلاقی است. ‌بنابرین‏، با توجه به معنای لغوی واژه (یربی) و (یؤدب) می توان از روایت استفاده کرد که هفت سال اول عمر نوزاد، زمان تربیت بدنی و رشد و پرورش جسمی، و هفت سال دوم فرصت آموزش و فراگیری آداب فردی و اجتماعی و تمرین دادن کودک بر احکام عبادی و دستورهای اخلاقی است.

۲٫علی بن ابراهیم، عن محمد بن عیسی بن عبید، عن یونس، عن رجل، عن أبی عبدالله علیه السلام قال: دع ابنک یلعب سبع سنین وألزمه نفسک سبعاً…؛

بگذار کودکت تا هفت سال بازی کند، پس آن گاه او را هفت سال ملازم خویش گردان.

۳٫ عده من أصحابنا، عن أحمد بن محمد بن خالد، عن عده من أصحابنا، عن علی ابن أسباط عن یونس بن یعقوب، عن أبی عبدالله علیه السلام قال: أمهل صبیک حتی یأتی له ستّ سنین، ثم ضمه إلیک سبع سنین، فأدبه بأدبک…؛

به کودکت تا شش سالگی مهلت بده، سپس او را هفت سال نزد خود نگهدار و تأدیب کن.

۴٫ عن أمیرالمؤمنین علیه السلام قال: یرخی الصبی سبعاً و یؤدب سبعاً ویستخدم سبعاً؛۸۶

کودک، تا هفت سال آزاد و در وسعت است، سپس در هفت سال دوم تأدیب و در هفت سال سوم به کار گرفته می شود(قدیمی فر، ۱۳۸۹).

گروه سوم: روایات بیان کننده حقوق فرزندان(قدیمی فر، ۱۳۸۹):

۱٫علی بن ابراهیم، عن محمد بن عیسی، عن یونس، عن درست عن أبی الحسن موسی علیه السلام قال: جاء رجل إلی النبی صلی الله علیه وآله فقال: یا رسول الله ما حق ابنی هذا؟ قال: تحسن اسمه وأدبه موضعاً حسناً؛

در تهذیب الاحکام آمده است: (وضعه موضعا حسنا)

مردی در حالی که فرزند خود را به همراه داشت، خدمت رسول الله(ص) شرف یاب شد و عرض کرد: این فرزند بر من چه حقی دارد؟ پیامبر فرمود: نام نیک بر او بنهی و نیکو او را تأدیب کنی و او را بر شغل نیک بگماری.

۲٫ علی بن محمد، عن ابن جمهور، عن أبیه، عن فضاله بن أیوب، عن السکونی قال: دخلت علی أبی عبدالله علیه السلام وأنا مغموم مکروب، فقال لی: یا سکونی مما غمک؟ قلت: ولدت لی ابنه فقال: یا سکونی علی الارض ثقلها وعلی الله رزقها، … فقال: قال رسول الله صلی الله علیه وآله: حق الولد علی والده إذا کان ذکراً أن یستفره امه ویستحسن اسمه، ویعمله کتاب الله ویطهره، ویعلمه السباحه وإذا کانت انثی أن یستفره امها، ویستحسن اسمها، ویعلّمها سوره النور، ولایعلّهما سوره یوسف، ولاینزلها الغرف، ویعجل سراحها إلی بیت زوجها، أما إذا سمیتها فاطمه فلا تسبها ولاتلعنها ولاتضربها؛

سکونی می‌گوید: بر امام صادق(ع) وارد شدم در حالی که غمگین بودم. حضرت فرمود: سبب ناراحتی تو چیست؟ عرض کردم همسرم دختری به دنیا آورده است. امام فرمود: سنگینی او بر روی زمین و روزی او بر خدا است. سپس ادامه داد: حق پسر بر پدر آن است که با مادرش نیکو رفتار کند و نام خوب بر وی نهد و قرآن را به او بیاموزد و او را تطهیر و پاکیزه گرداند و شنا به او بیاموزد، و حق دختر بر پدر آن است که با مادرش نیکی کند و نام نیک بر او نهد و سوره نور را به او بیاموزد نه سوره یوسف را، و او را در معرض دید دیگران قرار ندهد و هرچه زودتر اسباب ازدواج وی را فراهم کند(قدیمی فر، ۱۳۸۹).

از این دسته از روایات نیز استفاده می شود که حضانت کودک پس از هفت سالگی با پدر است. ‌به این بیان که نخست: امور فراوانی در این روایات از حقوق فرزند بر پدر شمرده شده و ‌بنابرین‏، فرزند صاحب حق و پدر طرف حق (من علیه الحق) به شمار می رود. فقیهان ‌بر اساس همین روایات، این امور را از حقوق پدر بر فرزند دانسته اند. شیخ طوسی فرموده است: ولی کودک باید نماز و روزه را به فرزندش بیاموزد. علامه حلی گفته است: وقتی کودک هفت ساله شد، بر پدر لازم است که طهارت و نماز را به او بیاموزد و جماعت و احکام آن را به او تعلیم دهد. دوم آن که ثبوت این حقوق بر عهده پدر، و لزوم ادای آن، مستلزم در اختیار گرفتن کودک است؛ زیرا بدون آن، بر ادای این حقوق، قادر نخواهد بود. ‌بنابرین‏، اگر پذیرفتیم که از نظر روایات این حقوق بر عهده پدر است، باید لوازم آن را نیز که اختیارداریِ کودک است، بپذیریم؛ چگونه ممکن است پدری فرزندش را به نماز و روزه وادارد، در حالی که فرزند در اختیار دیگری باشد؟

۲-۲ بررسی حقوقی حضانت در ایران

۲-۲-۱ تعریف حضانت درحقوق ایران

در قانون مدنی ایران وقانون حمایت خانواده کلمه حضانت معنی نشده است. لکن ‌از عنوان باب دوم ‌از کتاب ۸ ازجلد ۲قانون مدنی ایران که نوشته شده «نگداری وتربیت اطفال» وذکر کلمه«حضانت» دربعضی ازموارد مربوط این باب که در آن ها صریحاً به جای عنوان باب به کار رفته است معلوم می شود که حضانت در نظر قانون مدنی ایران عبارت است از«نگهداری وتربیت اطفال ». درماده ۱۲ آیین نامه اجرایی قانون حمایت خانواده مصوب تیرماه ۱۳۴۶بشرح زیر: «میزان نفقه وهزینه حضانت وتربیت اطفال. . . » «حضانت» و«بربیت» را دو امر جداگانه تلقی نموده اند. در حالی که درماده ۱۳ همین قانون مانند قانون مدنی کلمه حضانت به معنی اعم نگهداری وتربیت طفل به کار برده شده است(میرداداشى، ۱۳۸۱).

۲-۲-۲ مسأله اولویت در امر حضانت

صلاحیت اعمال حق حضانت درحقوق ایران که از ابتدای تولد طفل تا موقع بلوغ او می‌باشد مربوط به پدر ومادر توأم می‌باشد وبنابراین نمی توان گفت که صلاحیت مذبور ‌در مورد مادر فقط تا ۷سالگی برای دختر و۲سالگی برای پسر می‌باشد. و از آن پس مادر نمیتواند ویا نباید این حق را اعمال نماید. قبول صلاحیت مادر درحضانت بعد از دوسالگی پسر و۷سالگی دختر امری است که مورد قبول قانون‌گذار ایرانی می‌باشد. زیرا به موجب ماده ۱۱۷۱ قانون مدنی ایران درصورت فوت یکی از ابوین حضانت طفل با انکه زنده است خواهد بود. هرچند متوفی پدرطفل بوده وبرای او قیم معین کرده‌اند. ملاحظه می شود اگر طفلی یک روزه، مادرش فوت کند پدر او می‌تواند حضانت او را تا زمان بلوغ برعهده بگیرد اگر همین طفل پدرش فوت کند مادر اوخواهد توانست حضانت او را تا موقع خروج از حجر کودکی تصدی نماید(میرداداشى، ۱۳۸۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:16:00 ب.ظ ]




روایات متعددی نیز بر اثبات زنا توسط ۴ شاهد مرد از ناحیه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین به دست ما رسیده است و در کتاب وسایل الشیعه بابی ‌به این عنوان اختصاص داده شده است[۱۱۶]۴ از جمله این اخبار «… عن ابی عبدالله علیه السلام قال : حد الرجم ان یشهد اربع انهم راوه یدخل و یخرج» و « … قال امیرالمومنین علیه السلام : لا یرجم رجل و الامره حتی یشهد علیه اربعه شهود علی الایلاج و الاخراج » و « قال ابوعبدالله علیه السلام لا یرجم الرجل حتی یشهد علیه‌ ما اربعه شهدا علی الجماع و الایلاج و الادخال کالمیل فی المکلحله .»

‌در مورد لواط و مساحقه مرحوم صاحب جواهر می‌فرمایند : « در نصوص به دلیلی که دال بر اعتبار ۴ شاهد در این دو مورد باشد دست پیدا نکردم[۱۱۷]۵ ، اگر چه ایشان نیز خود مانند دیگر فقها قائل به اعتبار چهار شاهد در این دو مورد می‌باشند اما در روایتی که در کتاب جامع المدارک بدان اشاره شده است اثبات لواط توسط شهادت شهود تأیید شده است و با توجه به فرمایش حضرت رسول (ص) «السحق فی النساء بمنزله اللواط فی الرجال » مسئله مساحقه نیز حل خواهد شد بی مناسبت نیست روایات مذکور ذکر شده و کیفیت استدلال نیز نقل شود .

روایت اول

« سهل بن زیاد عن بکر بن صالح محمد بن سنان عن ابی بکر الحضر عن ابی عبدالله علیه السلام قال : اتی امیرالمومنین علیه السلام برجل و امراته و قد لاط زوج‌ها بابنها من غیره و ثقبه و شهد علیه بذلک الشهود فامر به امیرالمومنین علیه السلام فضرب بالسیف حتی قتل و ضرب الغلام دون الحد و قال اما لو کنت مدرکا لقتلک لا مکانک ایاه من نفسک بثقبک

روایت دوم

محمد بن احمدبن یحیی عن یوسف بن الحارث عن محمد عبدالرحمن العرزمی عن ابیه عبدالرحمن عن ابی عبدالله عن ابیه عن آبائه علیهم السلام قال : اتی عمر برجل قد نکح فی دبره فهمان یجلده فقال للشهود : راتیموه یدخله کما یدخل المیل فی المکحله ؟ فقالوا : نعم فقال لعلی علیه السلام ماتری فی هذا ؟ فطلب الفحل الذی نکحه فلم یجده فقال علی علیه السلام اری فیه ان تضرب عنقه الحدیث»

در این دو روایت لفظ شهود به کار گرفته شده که دلالت بر جمع می‌کند فلذا شاهدین را شامل نخواهد شد اما همان طور که در کتاب جامع المدارک ذکر شده است اقل جمع سه است و مدعا در این جا لزوم چهار شاهد است ، همچنین ، بین صورتی که امام (ع) چهار شاهد را طلب نماید و صورتی که جمع از باب اتفاق شهادت دهند تفاوت است و آنچه مفید است و قابل استشهاد صورت اول است اما به توجه به روایتی که در آن علت اعتبار ۴ شاهد در عمل زنا ذکر شده است و عدم تشکیک در سند روایت و قبول این که عبارت مذکور بیان علت بوده است و نه حکمت به همراه دو روایت فوق شاید بتوان این مجموعه را مستندی بر اعتبار حکم مذکور دانست علاوه بر این بیان مؤلف کتاب مبانی تکمله المنهاج در مقام با تمسک به آیات ۱۵ و ۱۶ سوره نسا بیانی دیگر ارائه نموده می‌فرمایند : « مراد از فاحشه در آیه شریفه اگر خصوص مساحقه نباشد لااقل آن را شامل خواهد شد در نتیجه مساحقه تنها با چهار شاهد ثابت خواهد شد و از طرف دیگر مراد از آیه دوم لواط است و به دلیل آن که طریق ثبوت آن در آیه ذکر نشده است دانسته می‌شود که طریق ثبوت آن همان طریق مذکور در آیه قبل است ، یعنی اثبات توسط چهار شاهد البته قسمت آخر این استدلال از استحکام کافی برخوردار نیست چرا که صرف عدم ذکر طریق اثبات الزاماً دلیل بر وحدت طریق اثبات نمی‌باشد ولی به هر حال از طریق دیگری نیز می‌توان به همان نتیجه رسید و آن هم استفاده از فرمایش حضرت رسول (ص) می‌باشد که فرمودند : « السحق فی النسا بمنزله اللواط فی الرجال » و با تمسک به اطلاق خبر می‌توان این تنزیل را در تمامی ابعاد صحیح دانست . دلیل دیگری که مؤلف مذکور در کتاب مبانی تکمله آورده‌اند تساوی ارزش هر شاهد و اقرار در باب زنا و لواط است به دلیل آن که زنا با چهار شاهد یا چهار اقرار ثابت می‌شود و لواط با چهار اقرار ( با تمسک به صحیحه مالک بن عطیه ) در نتیجه حکم شاهد آن نیز معادل مسئله زنا خواهد بود و با تمسک به فرمایش حضرت رسول (ص) (السحق فی النسا الحدیث ) حکم مساحقه نیز روشن می‌شود و آن اثبات این مسئله توسط چهار شاهد است .

با توجه به ادلیه ای که ذکر شد احکام مشهور دارای مستند بوده و عدول از آن ممکن نمی‌باشد .

‌در مورد زنا شهادت سه مرد و دو زن ، و دو مرد و چهار زن نیز معتبر دانسته شده الان این که در صورت اخیر تنها جلد ثابت شده و رجم ثابت نمی‌شود اما عده ای همچون صدوقین و ابی الصلاح و علامه در مختلف به دلیل این که عدم ثبوت حد موافق اصل است و اگر زنا ثابت شود رجم نیز ثابت خواهد شد حکم جلد را نیز قبول نکرده‌اند لیکن صاحب جواهر (ره) و مؤلف کتاب مبانی تکمله المنهاج این ادعا را نپذیرفته‌اند چرا که با وجود ادله موجود در باب نوبت به اصل نخواهد رسید و عدم ثبوت رجم نیز به توسط صحیحه حلبی و صحیحه عبدالله بن سنان و صحیحه دوم حلبی ثابت خواهد شد .

دوم : آنچه با شهادت دو شاهد (مرد ) ثابت می‌شود

از جنایاتی که موجب حد می‌شوند و با شهادت دو شاهد مرد ثابت می‌شوند می‌توان سرقت ، رده[۱۱۸]۱ و شرب خمر را نام برد ادله مستند احکام فوق در کتب مختلف به طور متفاوت ذکر شده‌اند از جمله ، مرحوم صاحب جواهر در قسمتی از استدلال خود به اطلاق آیه شریفه « و اشهدو دوی عدل منکم » تمسک نموده‌اند در حالی که آیات قبل و همین آیه در مقام بیان مسئله طلاق و احکام راجع به آن است و استشهاد به اطلاق آیه شریفه خالی از اشکال نخواهد بود عده ای[۱۱۹]۲ نیز به عمومات ادله حجیت بینه تمسک نموده‌اند در حالی که برای ما ثابت شد عمومات مذکور منصرف به دو شاهد عادل نمی‌باشد به هر حال در بعضی موارد نص خاص در دست است که بر فرض تمامیت سند ، حکم مسئله تمام خواهد بود والا در هر موردی که ادله نا تمام بمانند ادله و عمومات حجیت بینه ( البته بر مبنای سابق یعنی حجیت خبر ثقه ) مرجع خواهد بود ، چنان که بزرگانی نیز در بعض موارد ‌به این مبنا نظر ‌داشته‌اند . [۱۲۰]۳

۲٫حق الناس

در این قسمت نیز همچون سابق مبنایی که در مبحث حق الله پیش گرفته شده بود دنبال خواهد شد و برای دست کشیدن از حجیت خبر ثقه در اثبات موضوع حقی از حقوق الناس نیازمند دلیلی معتبر از کتاب و سنت خواهیم بود که در آن صورت کیفیت ترکیب دلیل اثبات کننده موضوع حق مذبور به ترتیبی است که دلیل معتبر مذکور بیان می‌دارد .

اول : آنچه انحصارا توسط شهادت دو مرد ثابت می‌شود

اموری که اثبات آن انحصارا توسط دو شاهد مرد ثابت می‌شود و شهادت زنان نه به صورت منفرد و نه به ضمیمه چیز دیگری در آن مورد قبول نیست شامل طلاق ، خلع ، وکالت ، وصایا (وصیت عهدی ) ، نسب ، رویت هلال است .

در ارتباط با عدم اثبات این امور به وسیله شهادت زنان ادله ای در دست است که بیان حکم مذبور را می‌کند ، اما راجع به رویت هلال و طلاق و حدود اخبار ذیل وارد شده است :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:15:00 ب.ظ ]