کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



 



تهیه لوازم خانه به عهده مرد است.
خانواده دختری تواند در تهیه لوازم منزل جوانانی که تازه زندگی را شروع کرده ­اند، به آنان کمک کند.
مردان حق ندارند جهیزیه سنگینی از زن بخواهند (امینی, ۱۳۸۷, ص. ۷۸).
گفتار سوم: رابطه شیربها و جهیزیه
شیربها به مبلغ و مالی گفته می­ شود که داماد به‌غیراز مهریه زن، به والدین زوجه پرداخت می­ کند. شیربها از بقایای دورانی است که اولیای دختر او را به‌واسطه ازدواج می­فروختند و لیکن امروزه ممکن است به‌عنوان جزئی از مهر برای تهیه جهیزیه پرداخت گردد؛ و از لحاظ فقهی حکم گرفتن شیربها در مقابل تهیه جهاز و دادن و گرفتن آن اگر عنوان جعاله را داشته باشد جعاله در مقابل عملی مباح، اشکالی در جواز و حلیّت آن نیست و اگر عنوان جعاله را نداشته باشد درصورتی‌که زوج آن را به طیب خاطر خود بدهد علی­الظاهر گرفتن آن برای خانواده زوجه جایز است، لکن زوج می ­تواند آن را مادامی‌که خرج نشده، پس بگیرد، ولی اگر زوج طیب خاطر نداشته باشد، گرفتن پول از طرف والدین زوجه حرام می­باشد (موسوی خمینی, ۱۳۶۲, ص. ۹۴) و از لحاظ حقوقی سؤالی مطرح می­ شود که چنان چه زوج برابر با توافق خود با خانواده زوجه لوازمی را برای رفع نیاز زندگی (تأمین جهیزیه زوجه) خریداری نموده و به زوجه تحویل داده باشد آیا زوج می ­تواند درصورتی‌که بین آن‌ها اختلاف ایجاد شود تقاضای استرداد آن‌ها را نماید؟
دانلود پروژه
هرگاه شیربها به‌صورت مال باشد و عنوان مهر در ضمن عقد شرط گردد شوهر موظف به پرداخت آن به‌غیراز زوجه باشد در این صورت شرط باطل و تعهدی برای زوج در پرداخت آن ایجاد نمی­گردد ولی برخی حقوقدانان از باب تعهد به نفع ثالث آن را معتبر و صحیح می­دانند و در مورد لوازم تهیه‌شده توسط زوج باید گفت تا زمانی که انتقال آن به زوجه به‌واسطه هبه و … ثابت نگردد اموال مذکور در مالکیت زوج باقی­مانده و می ­تواند تقاضای استرداد آن‌ها را بکند ولی اگر شیربها به‌عنوان مبلغی باشد در این صورت استرداد آن منتفی است زیرا شیربها زوج مشمول احکام هبه است و عین موهوبه باید عین معین باشد درصورتی‌که پول یکی از مصادیق چیزهایی است که عادتاً نگاه داشته نمی­ شود و حق مطالبه آن وجود نداند (همان).
گفتار چهارم: رابطه جهیزیه با چشم و هم‌چشمی
(۱) خودکم‌بینی از عواقب چشم و هم‌چشمی
خودکم‌بینی یکی از عوامل چشم و هم‌چشمی در جامعه است، در چنین شرایطی ما خود واقعی را که خداوند به ما عطا کرده نمی‌بینیم، بلکه با تجملات ظاهری سعی در تکمیل خود داریم تا این عارضه را جبران کنیم که این امر نیز عواقبی مانند کاهش سن ازدواج و افزایش توقع زن از همسرش را به دنبال دارد (۲۷).
بعد از طی مراحل فوق، وقتی زوجین وارد زندگی مشترک می‌شوند این خود‌کم‌بینی و احساس نیاز دائم به مدرن کردن تجهیزات، موجب رقابت منفی می‌شود به‌طوری‌که زن به همسان‌سازی خانواده خود با افراد مشابه می‌پردازد، سپس با ایجاد چالش در خانواده طلاق عاطفی را موجب می‌شوند.
(۲) نقش محقق جهیزیه به نقش محول تبدیل‌شده است
نکته دیگر اینکه امروزه نقش محقق جهیزیه به یک نقش محول تبدیل‌شده است به این معنا که خانواده‌ها فکر می‌کنند تهیه جهیزیه به خانواده‌ها واگذارشده و همه آن‌ها باید به این سمت حرکت کنند، فعلاً این امر اتفاقی است که در جامعه ما رخ‌داده، بنابراین باید تلاش کنیم تا این نقش به نقش محقق تبدیل شود تا کارکرد مثبتی برای افراد جامعه داشته باشد (۲۸).
(۳) ساخت خانه رؤیایی عروس روی پایه چشم و هم چشم
آیا جهیزیه سنگین ضمانت اجرایی برای خوشبختی جوانان دارد یا نه؟
ما خانواده‌هایی را می‌شناسیم که باوجود جهیزیه سنگین دائم در زندگی زناشویی خود دچار کشمکش و گرفتاری‌های خانوادگی هستند، به‌عنوان‌مثال عروس خانم می‌گوید من این جهیزیه را آوردم شما چه امکاناتی فراهم کردید درصورتی‌که خانواده‌هایی هم هستند که با جهیزیه اندک و تلاش و کوشش یکدیگر زندگی خوبی برای هم مهیا کردند.
برخی تجهیزات خانگی مانند بخارپز، مایکروفر، دارای عوارض و اثرات جانبی برای خانواده‌ها است برخی از این لوازم حتی در سال یک‌بار هم مورداستفاده قرار نمی‌گیرد ولی به دلیل چشم به هم‌چشمی خریداری می‌شوند، در معنا و مفهوم زندگی مسالمت‌آمیز که زن و شوهرها باید ۵۰ درصد باهم تفاهم و توافق داشته باشند، جز در پاس داشت زندگی اجتماعی حاصل نمی‌شود، اگر آن معنا و مفهوم واقعی زندگی برای خانواده‌ها تفهیم شود بسیاری از مشکلات موجود حل و یا کاهش پیدا می‌کند. وی در توصیه به جوانان گفت: اگر آن‌ها می‌خواهند با صلح و صفا و با پیروی از سیره و سنت انبیای الهی زندگی کنند، باید با یک نگاه خوش‌بینانه و با همکاری و همدلی یکدیگر زندگی موفقی را در پیش بگیرند.
مشکلات اقتصادی جامعه، هزینه‌های زیاد آیین ازدواج، گرفتن وام و نظایر آن سبب می‌شود تا زندگی نوجوانان با تنش فکری، رفتاری، نگرانی و بدهی آغاز شود؛ که نه‌تنها خوب نیست، بلکه نگران‌کننده است. وی با بیان اینکه سدهای ازدواج امروز جوانان، بیشتر فرهنگی است، تصریح کرد: در این سال‌ها، سن جوانان بالاترین سن جمعیتی است که باید برای پیش‌گیری از آسیب‌‌های اجتماعی و فرهنگی، در راستای پیوند جوانان کشور، فرهنگ‌سازی شود.
(۴) الگوسازی قبل و بعد از ازدواج
اگر فرهنگ و الگوسازی درست و آموزه‌های لازم مهارت‌ زندگیِ قبل و بعد از ازدواج داده نشود، افزون بر آسیب مجرد ماندن بخشی از جوانان با آسیب اجتماعی و خطرناک‌تر دیگری به نام جدایی (طلاق) روبه‌رو خواهند بود. در ده سال گذشته، باید سالی یک‌میلیون و نودوهشت هزار نفر از جوانان ازدواج می‌کردند، ولی کشور با چنین رخدادی مواجه نبود و هنوز خیل عظیمی از جوانان ازدواج نکرده‌اند. به گفته وی، بسیاری از اوقات اختلاف‌نظرها در خرید جهیزیه به اختلافات شدید خانوادگی تبدیل می‌شود که ناشی از نبود الگوی خرید جهیزیه است. به عبارتی جهیزیه حد معینی ندارد و هر خانواده‌ای برای خود الگویی دارد. هم‌چنین خرید جهیزیه در بسیاری از نقاط کشور ما به عهده خانواده دختر است و این فرهنگ، مشکلات بسیاری را روی دوش خانواده‌ها می‌گذارد (محمدی, ماراتن جهیزیه در ایران, ۱۳۹۳, ص. ۲۹).
(۵) عدم پیروی از تعقل و تفکر، عامل رواج جهیزیه های سنگین در جامعه
تبعیت و پیروی از مد روز، چشم و هم‌چشمی‌ها، عدم پیروی از تعقل و تفکر، تبلیغات منفی تجاری ناصحیح، تنوع وسایل و جذابیت‌های آن‌ها ازجمله عوامل مهم رواج جهیزیه‌های سنگین در جامعه ما است، ولی راه صحیح این است که هر خانواده‌ای به اندازه امکانات و نیازهای خود اقدام به خرید جهیزیه کند، مثلاً تهیه جهیزیه باید در جامعه دینی با منطق، عرف و آداب‌ورسوم دینی سنخیت داشته باشد.
چون فرزندان هیچ تلاشی برای تهیه نیازهای خود در زندگی نمی‌کنند به‌آسانی هم آنچه را که به دست می‌آورند از دست می‌دهند و هیچ تلاشی هم برای حفظ آن نمی‌کنند. همین امر نیز به‌راحتی منجر به طلاق و ازهم‌گسیختگی خانواده‌ها می‌شود و از سوی دیگر چون آمال و آرزوهای افراد تمام‌نشدنی است، باوجود داشتن همه‌چیز طلب بیشتری می‌کند که این امر منجر به ایجاد فشارهای روانی مضاعف بر افراد و درنهایت متلاشی شدن بنیان خانواده می‌شود. به‌جای فرهنگ سوزی، فرهنگ‌سازی کنیم.
ما بایستی به‌جای فرهنگ‌های غلطی که امروزه در جامعه رواج پیدا می‌کند فرهنگ دینی خودمان را جایگزین کنیم تا خانواده‌ها با پیروی و تأسی از آموزه‌های دینی از زیر بار رفتن وام‌های سنگین برای تهیه جهیزیه رهایی یابند، درگذشته مهریه برابر جهیزیه بود یعنی اگر ۵۰ هزار تومان مهر عروس می‌کردند به همان میزان خانواده عروس جهیزیه تهیه می‌کرد که این امر بسیار عاقلانه و منطقی بود ولی امروزه این دو هیچ ارتباطی به هم ندارند.
ولی امروزه خانواده‌ها از شکل گسترده به شکل هسته‌ای تغییر پیداکرده. درگذشته خانواده‌ها با امکانات کافی و به‌راحتی در کنار یکدیگر زندگی می‌کردند و به این اندازه غرق در مشکلات نبودند، به‌هرحال هم‌اکنون شرایط تغییر کرده و این امر نیز طبیعی است و ما هم نمی‌خواهیم بگوییم که به زندگی گسترده برگردیم ولی با همین زندگی هسته‌ای و صنعتی هم زن و شوهرها می‌توانند با ایجاد یک شرایط عاقلانه زندگی خوبی برای هم مهیا کنند.
جهیزیه این دو انسان بزرگوار «حضرت فاطمه (س) و حضرت علی (ع)» در حد نیازهای ضروری زندگی‌شان بود. اگر خانواده‌ها بتوانند با پیروی و تأسی از زندگی انبیا (ع) به تهیه جهیزیه و ازدواج ساده جوانان بپردازند؛ نقش مهمی در خوشبختی و سعادت آن‌ها خواهند داشت، اگرچه در تاریخ گذشته ایران این‌گونه بوده ولی در دو دهه اخیر تحت تأثیر شرایط مختلف قرارگرفته و از آن حالت خارج‌شده است.
(۶) جوانان دم بخت قربانی‌ جهیزیه می‌شوند
بر اساس آمارهای گردآوری‌شده در ۱۰ سال گذشته حاکی از آن است که شش هزار نفر در کشور هندوستان به دلیل جهیزیه کشته شدند، این معضل دارای قربانی‌های فراوان و مختلف در جوامع دیگر است که تأخیر سن ازدواج یکی از مهم‌ترین قربانی‌های این مسئله بوده که به‌هیچ‌وجه با اندیشه‌های دینی و اسلامی ما سازگار نیست، بنابراین مسئولان باید به دنبال راهکار جدی برای حل این مشکل در جامعه باشند.
(۷) نقش رسانه در تجمل‌گرایی جامعه
بعدازاین عامل، رسانه ملی با ساخت فیلم‌هایی با محتوای لوکس و جذاب موجب تأثیرات منفی بر زندگی زوج‌های جوان شده است، زیرا جوانان با دیدن چنین فیلم‌هایی دچار وسوسه شدند که چرا آن‌ها چنین زندگی نداشته باشند، درنهایت این امر موجب افزایش سن ازدواج از ۱۸ تا ۲۰ سال به ۳۰ تا ۳۵ سال شده و علاوه بر موارد فوق باعث پیامدهای منفی دیگر ازجمله افزایش آسیب‌های اجتماعی در جامعه می‌شود (همان، ۳۰).
تفهیم فلسفه ازدواج برای جوانان
ما باید فلسفه ازدواج را برای جوانان مشخص و اصل ازدواج را برای آن‌ها تسهیل کنیم تا بتوانند با ازدواج به‌موقع و آسان زندگی مشترک خود را آغاز کنند و از بسیاری آسیب‌های اجتماعی نیز از این طریق جلوگیری کنیم.
نماینده مجلس با اشاره به راهکارهای ازدواج آسان خاطرنشان کرد: راهکار اول این است که با توجه به اینکه خداوند متعال تمام موجودات ازجمله انسان را جفت قرار داده نباید نسبت به اصل ازدواج اشکال‌تراشی کرد، بلکه باید گام اول را برای زندگی مشترک برداشت و مابقی را به خداوند سپرد.
راهکار دوم این است که زندگی برای جوانان تفهیم شود، آن‌ها باید بدانند زندگی به فرش، مبل و لوازم‌خانگی نیست بلکه زندگی به فهم و فکر، اخلاق، انسانیت و تحمل یکدیگر است که بهترین عاملش ازدواج موفق است (همان، ۳۱).
مبحث چهارم: جهیزیه به‌عنوان تشریفات ازدواج و چگونگی تهیه آن در ایران و سایر کشورها
گفتار اول: جهیزیه به‌عنوان تشریفات ازدواج
نکاح، عقدی است که به‌موجب آن، مرد و زن ضمن نفی محرومیت جنسی، برای تشکیل خانواده و زندگی مشترک قانونی باهم متحد می‌شوند ۲ ازاین‌رو، نکاح، پیوند زوجین با هدف تشکیل خانواده و شرکت در زندگی واحد است و به اعتبار عقد بودن، باید دارای شرایط اساسی سایر عقود، ازجمله؛ قاصد، بالغ، عاقل و رشید بودن زن و مرد و نیز مشروع بودن جهت عقد باشد. بااین‌وجود، آنچه عقد نکاح را از سایر عقود و قراردادها بیشتر متمایز می‌کند، آن است که در این پیمان، طرفین نمی‌توانند آزادانه، آثار آن را تعیین کنند. بدین معنا که نتایج عقد فوق، به‌طور امری از طرف قانون‌گذار معین می‌شود و مجموع مقررات آن، «موقعیت قانونی خاصی» را به وجود می‌آورد که زن و مرد، فقط می‌توانند به تراضی، خود را در آن موقعیت قرار دهند و مجاز به برهم زدن نظمِ مورد تعیین مقنّن برای خانواده نیستند. کلمه نکاح در زبان حقوقی به دو معنی به کار می‌رود:‏
‏ ۱- عقدی که بنیان خانواده است و سبب ایجاد رابطه زوجیت بین زن و شوهر می‌شود و ۲- رابطه‌ای است که بر اثر این عقد بین زن و شوهر (زن و مرد) به وجود می‌آید. قانون مدنی نکاح را تعریف نکرده و فقها نیز خود را با این مسئله آشنا نساخته‌اند. در قانون مدنی، به‌جای تعریف نکاح، به چگونگی وقوع و ایجاد آن اشاره‌شده و ایجاب و قبول به الفاظی را که صریحاً، دلالت بر قصد ازدواج نماید، زمینه‌ساز وقوع آن می‌داند[۱]. بر این اساس، ایجاب و قبول ممکن است از طرف مرد و زن و یا از طرف اشخاصی که قانوناً، حق عقد دارند، صادر گردد[۲]. دراین‌بین، رضایت آن‌ها شرط نفوذ عقد بوده[۳] و توالی عرفی ایجاب و قبول نیز شرط صحت آن است[۴]. همین‌که زن و مرد قصد تشکیل خانواده و زندگی مشترک را داشته و اراده خود را به‌طور صریح بیان کنند، از توافق بین آن‌ها، نکاح به وجود می‌آید. بدین ترتیب، نکاح از «عقود رضایی» است، لکن اثبات عقد اگر با تشریفاتی همراه نباشد، دشوار است. به همین جهت، قانون‌گذار نیز زن و شوهر را مکلّف به ثبت نکاح کرده است و عدم رعایت آن را، مستوجب مجازات دانسته است. مع‌هذا، عدم ثبت ازدواج به معنای بی‌اعتباری آن و عدم تأثیر نکاح نیست، بلکه به لحاظ شرعی، صحیح و مورداحترام است، زیرا نکاح از زمره عقود غیر تشریفاتی به شمار رفته و با ایجاب و قبول زوجین که دلالت بر قصد و رضای آن‌ها بنماید، منعقد می‌شود.
گفتار دوم: تهیه جهیزیه در جامعه ایران
مسئولیت تهیه جهیزیه، با پیشینه­ی تاریخی و حمایت گسترده­ی عرفی در اکثر مناطق ایران متوجه عروس و خانواده وی می­باشد، به‌طوری‌که حتی به‌محض تولد دختر، بار جهیزیه بر دوش خانواده سنگینی می­ کند. جهیزیه در جامعه فعلی ما به‌صورت یک‌سویه، شاخ و برگ برخی حمایت­های مالی از جانب خانواده داماد را (که در گذشته مرسوم بوده است) ازدست‌داده و برعکس به‌صورت طلبی از جانب خانواده داماد، درآمده است حتی در بعد اسلامی و توجه به سیره، کمک به تهیه جهیزیه، برای برداشتن باری از دوش مرد، یعنی جنبه­ مشارکت و لطفی از طرف خانواده­ی عروس، به‌صورت دین و مسئولیتی توأم با فشارهای اقتصادی، اجتماعی و روانی برای خانواده­ی دختر، تغییر ماهیت داده است و رد نتیجه اغلب خانواده­ها را از داشتن فرزند دختر در نوعی اضطراب و نگرانی فرومی‌برد.
ابعاد مختلف این روند وقتی بیشتر نمود پیدا می­ کند که معادلات مالی را در قوانین شرعی و اجتماعی تحت تأثیر قرار دهد و به‌صورت منفی، این تعادل را به ضرر زن برهم می­زند. جالب است بدانیم حتی اگر زن قبل از بردن جهیزیه به خانه شوهر از اثاث خود سیاه برداری کند بازهم این سیاهه، به عقیده حقوقدانان، هرچند «دلیل ملکیت زن است اما دلیل بقای ملکیت نیست» (ولویون, ۱۳۹۰, ص. ۵۴۹).
در شرع مقدس اسلام نیز هیچ الزامی برای دختر به‌منظور تهیه لوازم زندگی وجود ندارد؛ زیرا تهیه اثاث خانه که بخشی از نفقه واجب است، بر عهده شوهر است (حبیبی تبار, ۱۳۸۷).
گفتار سوم: چگونگی تهیه جهیزیه
حال به چگونگی تهیه جهیزیه در برخی از شهرهای ایران می‌پردازیم:
الف: جهیزیه در تهران قدیم
در تهران قدیم چند روز قبل از سر گرفتن مراسم عروسی، مراسم جهازبران بود. این مراسم شامل هفتاد خان زیر بود:
برای بردن جهیزیه به چند نفر طبق کش به همراه چند قاطر اجیر می‌شدند تا جهیزیه عروس را به خانه داماد حمل کند که عده­ای نقاره‌زن نیز آن‌ها را همراهی و در طول راه به هنرنمایی می­پرداختند.
قبل از رسیدن این گروه به خانه داماد، چند تن جلوتر به خانه داماد رفته و جاهایی از منزل داماد را که برای سکونت عروس در نظر گرفته‌شده بود نظافت و به‌اصطلاح آب‌وجارو می­کردند.
هنگامی‌که جهیزیه به خانه داماد منتقل می­شد، فردی از طرف خانواده عروس صورت اسبابی را که آورده بودند به داماد نشان می­داد و از وی رسید می­گرفت که به آن سیاهه می­گفتند.
دادن انعام به طبق­کش­ها و نقاره­چی­ها جز وظایف داماد محسوب می­شد. طبقکش­ها علاوه بر انعام مزبور اجازه داشتند نقل و پارچه­های کف طبق­ها را که به‌منظور تزئین، تدارک دیده‌شده بود برای خود بردارند.
وسایل جهیزیه طبق توافقی که قبلاً میان خانواده­های عروس و داماد صورت پذیرفته بود، تهیه می­شد به‌عنوان‌مثال این اقلام بیشتر اوقات عبارت بود از: دیگ، قابلمه، ملاقه، آبکش، مجمع­های مسی، آفتابه و لگن و اسباب دیگری همچون رختخواب، متکا، پشتی، پرده، سماور، بلور، علاوه بر همه این‌ها، آینه و قرآن جزو اصلی­ترین و مهم‌ترین وسایل جهیزیه به شمار می­رفته است.
در بعضی نقاط قبل از بردن جهیزیه آن را به تماشا می­گذاشتند و زنان و دختران طبق رسمی به «جهاز تماشا» می­آمدند.
ب: جهیزیه در ترکمن‌ها
در میان ترکمن‌ها تهیه لوازم زندگی مشترک که همان جهیزیه باشد بیشتر به عهده داماد است. در گذشته دورتر البته خانواده عروس مبلغی را به‌عنوان «باشلق» از خانواده داماد برای خرید لوازم زندگی می‌گرفتند که در حال حاضر این رسم تا حدود زیادی منسوخ‌شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-07-30] [ 08:49:00 ب.ظ ]




محلول
فسفات

 

 

 

۲۰

 

۲

 

Listeria monocytogenes

 

Hulsheger et al.

 

محلول
فسفات

 

 

 

۱۸

 

۳

 

Saccharomyces Cerevisiae

 

Dunn and Pearlman

 

ماست

 

 

 

۲۷/۵

 

۲

 

Escherichia coli

 

Matsumoto et al.

 

آب

 

 

 

۱-۴-۳ کاربردها در زمینۀ ساخت مواد
۱-۴-۳-۱ آبکاری توسط پالس
در فرایند های الکترولیتی عمل آوری سطح، اغلب بهتر است که جریان الکترولیت، پالسی باشد. علت این امر بخوبی مشخص نیست، یک تئوری کلی این است که انتقال جرم از لایۀ ساکن در قطعۀ کار، بهتر صورت می گیرد. شکل، فرکانس و شدت پالس ها به نوع کاربرد بستگی دارد. در بیشتر موارد، پالس تک قطبی است اما در بعضی حالت ها، پالس های دو قطبی نیز استفاده می شوند. تغذیۀ پالس اغلب در طول فرایند، به منظور کنترل تشکیل سطح محافظ، تغییر می کند. برای مثال، آبکاری کروم می تواند با جریان پالسی شروع گردد که یک سطح چگال اما لکه دار تولید می کند، و در نهایت با جریان مستقیم به اتمام برسد. پارامترهای فرایند های عادی ۵-۱۵ ولت و ۱۰ کیلو آمپر (جریان بستگی به مساحت ماده دارد) هستند. مولد های پالسی استفاده شده برای آبکاری توسط پالس، بر مبنای آرایش های معمولی می باشند که دارای یکسوسازهای GTOو IGBT و ترانزیستور هستند. طول پالس می تواند کمتر از ۱ میلی ثانیه و زمان صعود  باشد.
مقاله - پروژه
مزایای آبکاری توسط پالس عبارتند از:
-افزایش تولید
- افزایش حفاظت در برابر خوردگی
- توزیع بهتر ماده
- کاهش مواد شیمیایی مصرفی.
۱-۴-۳-۲ آماده سازی چوب توسط پالس های لیزر
هنگام اره کردن و شکل دهی چوب، رشته های سطحی چوب ساییده می شوند که باعث پوشیده شدن سطح چوب با قسمت های نسبتاً سست می گردد. باقیمانده های روی سطح چوب، از اضافه شدن و جذب رنگ و مواد افزودنی به چوب، جلوگیری می نماید. با بهره گرفتن از پالس های لیزر شدت بالا، آسیب دیده چوب برداشته می شود و در نتیجه جذب رنگ و مواد افزودنی توسط چوب، افزایش می یابد. مکانیزم مربوطه هنوز آشکار نشده است، اما تئوری این است که مولکول های چوب، بخار می شوند و با اکسیژن هوا واکنش می دهند. انرژی مورد نیاز برای آماده کردن چوب، بسته به نوع چوب در نظر گرفته می شود. مولد پالس، یک پالس ۴ نانو ثانیه، ۲۵ کیلوولت و ۱۰ کیلو آمپر تولید می کند که باعث تولید یک پالس نور ماورای بنفش با طول موج ۲۴۸ نانو متر و توان پالسی ۲۵۰ مگاوت می گردد. کل انرژی پالس، ۱ ژول است. محتوای انرژی کوچک پالس، با وجود شدت بالا، هیچ گونه افزایش دمایی را در چوب ایجاد نمی کند. ژنراتور های پالس شامل خازن های معمولی برای ذخیره سازی انرژی و یک تیوب تایروترون[۱۹] بعنوان کلید می باشند که موجب می شوند ژنراتور قابلیت کارایی در فرکانس های تا ۳۰۰ هرتز را داشته باشد. تیوب تایرترون، یک تیوب الکترونی است که تنها دارای قابلیت روشن شدن است و دارای قابلیت خاموش شدن نیست. بدین ترتیب با برداشتن باقیمانده های روی سطح، جذب رنگ و مواد افزودنی بسیار بهبود می یابد. این روش موجب می گردد طول عمر پوشش رنگ بسیار بیش از حالت عادی گردد که ممکن است تا ۳۰ سال افزایش یابد.
۱-۴-۴ خرد کردن صخره ها توسط پالس[۹و۱۰]
یک روش امید بخش برای سوراخ کردن صخره های سخت، استفاده از مولد های پالس با ذخیره انرژی بالا (تا KJ 60) می باشد. روش سوراخ کردن توسط توان پالسی بر مبنای تفاوت در شدت میدان شکست دینامیکی دی الکتریک های مایع و جامد است. هنگامی که پالس های فشار قوی کوتاه به مرز واسط جامد- مایع اعمال گردد، یک شکست در دی الکتریک جامد (صخره)، زودتر از مایع عایقی (معمولاً آب)، رخ می دهد.
اندازه گیری ها با انرژی پالس ثابت و ولتاژ های خروجی متفاوت، نشان می دهد که یک ولتاژ بهینه برای تأثیر بیشتر وجود دارد. حداکثر مقادیری که در آزمایشات بدست آمده، برابر با cm3183 تخریب صخره بازای هر پالس و انرژی موثرJ/cm3180 است. هر دو این مقادیر برای بلوک های بزرگ گرانیت می باشد.
۱-۴-۵ کاربرد ها در زمینۀ شیمیایی و مواد نفتی
۱-۴-۵-۱ حذف امولاسیون های موجود در نفت خام توسط میدان های فشار قوی پالسی
یکی از مشکلات فنی که صنعت نفت با آن مواجه است، جداسازی آب شور تولید شده بهمراه نفت خام در چاه نفت است. یک روش برای انجام این جداسازی، اعمال یک میدان الکتریکی به مخلوط است. اثر میدان الکتریکی این است که موجب بهم پیوستن قطرات کوچک آب شده، تا این که قطرات کوچک بسرعت رشد کرده و به اندازه ای می رسند که سنگین شده و از مخلوط جدا می گردند. آشکار گردیده است که در صورتی که بجای تجهیزات AC معمولی، یک پالس فشار قوی برای تولید میدان الکتروستاتیکی بکار رود، این فرایند دارای بازده بیشتری خواهد بود. تجهیزات جدید زیادی طراحی، ساخت و تحت تست قرار گرفته اند. یکی از این نوآوری ها، پوشاندن الکترود فشار قوی با یک لایه مادۀ عایقی است. در شرایط بهره برداری عادی، پالس های دارای دامنۀ ۲۵-۱۲ کیلو ولت (که پهنای پالس برابر با زمان بین پالس ها می باشد) با فرکانس ۶۰-۱/۰ هرتز می باشد. عایقی الکترود ها، امکان استفاده موثر از این فرایند را حتی در مخلوط های با محتوای آب زیاد، فراهم می سازد. این فن آوری، قادر به آماده سازی امولاسیون نفت خام با محتوای آب %۶۰ یا بیشتر است. تجهیزات جدید امکان صرفه جویی در فضا و وزن را فراهم می آورند که خصوصاً در مورد کاربرد های دور از ساحل، بسیار مفید است. این تکنولوژی همچنین در عملیات استخراج حلال، هنگامی که نرخ طبیعی جدا شدن فاز های ماده (مایع، جامد، گاز) خیلی کند است، دارای کاربرد است.
۱-۴-۶ تصفیۀ آب و فاضلاب
تکنولوژی پالس قدرت می تواند از طریق کاهش میکروارگانیسم ها و حذف مواد شیمیایی، برای تصفیۀ آب و فاضلاب بکار گرفته شود. روش های کاهش میکروارگانیسم ها مشابه روش های استریلیزه/پاستوریزه کردن غذا توسط میدان الکتریکی پالسی، نور ماورای بنفش/سفید، و پلاسمای غیر حرارتی، می باشد. برای کاهش مواد شیمیایی موجود در آب، مکانیزم کار مشابه کاهش آلاینده های گازی است، برای نمونه، مواد با واکنش پذیری بالا- یون ها، الکترون ها، و رادیکال های آزاد- با مواد شیمیایی موجود در آب، واکنش می دهند. تخلیۀ الکتروهیدرولیکی موجب ساطع شدن نور ماوراء بنفش و تولید پلاسما می گردد. نور ماوراء بنفش ساطع شده می تواند مانند نور ماوراء بنفش عادی مورد استفاده قرار گیرد، با این مزیت که نیاز به شیشه محافظ ندارد. شفافیت شیشۀ محافظ مورد نیاز برای کاربرد های نور ماوراء بنفش معمولاً پس از مدتی کاهش می یابد که بر روی کارآیی دستگاه تأثیر می گذارد.
سیستم های قدرت پالسی دارای کاربرد های متعدد دیگر نیز می باشند که در منابع مختلف مورد بررسی قرار گرفته اند.
فصل دوم
بررسی انواع پالس های قدرت و مدارات مولد آنها
مقدمه
مولد های پالس قدرت دارای آرایش های مختلفی می باشند که هر یک با مکانیزم خاص خود، یک پالس قدرت را در خروجی خود تولید می نمایند. پالس های قدرت تولید شده توسط این مدارات نیز دارای ویژگی های خاص خود می باشند که با توجه به نوع کاربرد و مشخصات پالس مورد نیاز، مولد مورد نظر مورد استفاده قرار می گیرد. در این فصل مدارات اصلی تولید پالس مورد مطالعه قرار می گیرد.
۲-۱ شبکه شکل دهنده پالس قدرت (PFN[20])
پالس هایی با عرض میکروثانیه، معمولاً مدارات با عناصر گسسته مورد استفاده قرار می گیرند. مدارات با عناصر گسسته که یک موج شکل یافته تولید می نمایند، شبکه های شکل دهندۀ پالس نامیده می شوند. یک نمونه از این شبکه های شکل دهنده پالس در شکل (۲-۱) نشان داده شده است[۱۰و۱۱].
شکل(۲-۱): شبکه شکل دهنده پالس Nمرحله ای

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:48:00 ب.ظ ]




نکته مهم در رابطه با اهداف سیاست خارجی آن است که این اهداف همیشه به یک شکل ثابت باقی نمانده و تحت تأثیر عوامل زیر ممکن است شاهد تغییر در اولویت های و دگرگونی در سلسله مراتب اهداف سیاست خارجی شویم:
الف- کشمکش های داخلی میان نخبگان،
ب- سیاست افزایش قدرت مانور دولت ها در عرصه سیاست بین الملل،
ج- رفع نیازهای داخلی،
د- تغییر در رفتار دیگر بازیگران ( قوام ،۱۳۸۶ : ص ۱۰۹ ).
بدین ترتیب در قسمت بعد به قدم دوم در سیاستگذاری و تبیین سیاست خارجی می پردازیم که عبارت از تعیین استراتژی در سیاست خارجی است. در این مرحله از سیاست خارجی بدنبال چگونگی دستیابی به اهداف تعیین شده در سیاست خارجی هستیم.
۲-۴- تعیین استراتژی در سیاست خارجی
دولت ها بر حسب اهدافی که در سیاست خارجی خود تعیین نموده اند و همچنین تحت تأثیر ساختار و فرایند نظام بین المللی، استراتژی های مختلفی را جهت دستیابی به اهداف برمی گزینند . استراتژی فراتر از مفهومی که استراتژیست ها برای آن قائلند، به معنی چگونگی رسیدن به اهداف ملی از جمله اهداف سیاست خارجی است. زالمی خلیلزاد به خوبی این مفهوم از استراتژی را در مورد ایالات متحده آمریکا در کتاب خود عملیاتی ساخته است (خلیلزاد و لسر،۱۳۷۹). همانطور که اشاره شد، انتخاب نوع استراتژی بستگی به شناخت کامل از مقدورات ملی و محیط بین المللی و محذورات آن دارد. امروزه استراتژی سیاست خارجی را غالباً شامل استراتژی انزواطلبی، استراتژی بی طرفی، استراتژی عدم تعهد و بالاخره استراتژی اتحاد و ائتلاف می دانند . لکن از آنجا که محیط سیاست بین الملل بسیار پویا است و عوامل دگرگونی از هر سو سر برمی آورند، نباید انتظار داشت که سیاست خارجی و جهت گیری های دولت ها همواره بدون تغییر باقی بماند. در این روند عواملی چون چگونگی توزیع قدرت در سطح نظام بین المللی، تعداد و نوع بازیگران موجود در نظام بین المللی، وابستگی های اقتصادی و رشد و توسعه فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی حائز اهمیت است (قوام، ۱۳۸۶ : ص ۱۹۳ ). اما اغلب کشور ها در چارچوب تدوین سیاست خارجی خود علاوه بر توجه به نظام موجود در فضای بین المللی بر اهداف استراتژیکی، ایدئولوژیکی و اقتصادی خود تاکید بیشتری دارند .
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۵-جمع بندی
در تبیین و تحلیل سیاست خارجی یک کشور، بخصوص کشورهای در حال توسعه بهترآن است که به جای تلاش در گنجاندن مجموعه رفتارهای خارجی کشور مذکور در قالب یک تئوری خاص، روشی دیگر را مد نظر قرار داد. سوای این مسأله که هر نظریه ای در بستر خاص سیاسی، فرهنگی و گفتمانی خاص خود شکل می گیرد، اصولاً هر نظریه در راستای هدفی خاص طرح می شود که پس زمینه فکری تئوری پرداز نیز در آن نقش پراهمیتی ایفا می نماید. به همین جهت مطلوب ترین روش جهت پرهیز از نقصان مذکور، پاسخگویی به دو پرسش اساسی در سیاست خارجی هر کشور است:
الف- اهداف سیاست خارجی یک کشور در یک منطقه خاص کدامند؟
ب- کشور مربوطه چه تاکتیکهایی را جهت دستیابی به اهداف مذکور دنبال می کند؟
پاسخ صحیح مبتنی بر واقعیت موجود، به پرسش های مذکور سبب می گردد که علاوه بر داشتن انبوه اطلاعات لازم درباره رفتار سیاست خارجی، بتوانیم حتی بر مبنای داده های مربوطه، به یک تئوری منطبق بر آن بستر دست پیدا کنیم. این مسأله ضمن ترویج تولید علم، تبیین مطلوب و کارآمدی را از سیاست خارجی در بستر نظام بین المللی ارائه می دهد که کاستی های استفاده از تئوری های غیر بومی را نیز ندارد. همانطور که در ادامه این نوشتار ابتدا به بررسی سیاست خارجی بازیگران دخیل در منطقهای خاص می پردازد و سپس ابزارها و استراتِژی هایی که جهت نیل به اهدافشان مورد استفاده قرار می گیرد مورد بررسی قرار می گیرد.
فصل سوم :
روابط ایران و جمهوری آذربایجان
۳-۱- طرح بحث
جمهوری آذربایجان در همسایگی شمال غربی ایران که از جنوب با استان های اردبیل، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی همسایه است و ۷۶۷ کیلومتر با ایران مرز مشترک دارد. جمهوری آذربایجان در نقطه تلاقی قاره های آسیا و اروپا واقع شده و به دلیل موقعیت چهار راهی خود، ارتباط روسیه در شمال با ایران، خلیج فارس و دریای عمان و از آن راه با آبهای جهان در جنوب فراهم می سازد. جمهوری آذربایجان یک کشور مسلمان و شیعه است که پیوندهای تاریخی عمیقی با ایران دارد و تا زمانی نه چندان دور، بخشی از سرزمین ایران بوده است. از سوی دیگر جمهوری آذربایجان به دلایل خاص سیاسی - امنیتی، قومی، فرهنگی تاریخی، همواره نقطه اصلی نگاه ایران به منطقه قفقاز به حساب آمده است. هر چند که جنگ سرد پایان یافته است اما اساسی ترین عنصر جنگ سرد یعنی رقابت های امنیتی، راهبردی و ژئوپلتیکی همچنان در منطقه قفقاز نقش مهمی را در تنظیم روابط کشورها با همسایگان ایفا می کند. جمهوری آذربایجان امنیت خود را در خروج از چتر نفوذ روسیه در مسیر پیوستن به غرب و ساختارهای یورو -آتلانتیکی و به ویژه ناتو جستجو می کند. در نقطه مقابل، ایران در محور پیوستگی با روسیه و دوری از محور آمریکا حرکت می کند. بنابر این در این زمینه جمهوری آذربایجان در تضاد با سمت و سوی ایران در حرکت است، زیرا نزدیکی آمریکا و ناتو به جمهوری آذربایجان سبب شده است تا ایران از سوی جمهوری آذربایجان در پرتو تحولات انجام شده و در سطحهای منطقهای و بین المللی در حوزه رفتار سیاست خارجی اهمیت خاصی دارا باشد. منافع ایران از لحاظ ژئوپلتیک با قفقاز جنوبی گره خورده است. از سویی دیگر این منطقه در گذشته مستقیم یا غیر مستقیم جزیی از سرزمین پهناور ایران بوده که از قرن شازدهم از زمان پتر کبیر به این سو مناطق پهناور در آسیای مرکزی و قفقاز به تدریج از نفوذ ایران خارج و در شمار متصرفات روسیه تزاری قرار گرفت. از این رو ایران تا به امروز نقش تاریخی خود را در این منطقه فراموش نکرده است (فولر، ۱۳۷۳ : ص ۱۵۹).
این جمهوری ها از زمان جدایی از ایران در حوزه اقتدار روسیه تزاری و سپس اتحاد شوروی قرار داشتند. ولی با فروپاشی اتحاد شوروی خود به کشورهای مستقلی تبدیل شدند. در این راستا جمهوری آذربایجان به دنبال فروپاشی اتحاد شوروی و اعلام استقلال در سال ۱۹۹۱ سیاست خارجی خود را در مسیر نزدیکی هر چه بیشتر به کشورهای اروپایی، ایالات متحده، ترکیه و اسرائیل قرار داد. پیوندهای ایران و جمهوری آذربایجان پیشینه ای طولانی دارد. تاریخ مشترک ایران و جمهوری آذربایجان از عناصر نزدیکی فرهنگی - سیاسی دو کشور است. با این وجود مواردی نظیر دریای خزر و بحرانهای منطقه قره باغ و نزدیکی جمهوری آذربایجان به غرب از موانع نزدیک شدن دو کشور به یکدیگر به شمار می رود. به طور کلی برای درک بهتر روابط ایران و جمهوری آذربایجان در دوران حاضر ابتدا لازم است نگاهی گذرا به روابط دو کشور در سالهایی که جمهوری آذربایجان جزویی از خاک اتحاد شوروی بود ه و سپس پس از اسقلال این کشور داشته باشیم .
۳-۲- تاریخچه روابط
در دوره اتحاد شوروی از سال ۱۹۲۱ تا دسامبر ۱۹۹۱ که با فروپاشی اتحاد شوروی و آغاز استقلال جمهوری آذربایجان همراه است، مناسبات این کشور با ایران در چارچوب اتحاد شوروی و از سوی تهران و مسکو تنظیم می شد. در این دوره ایران در شهر باکو سرکنسول گری داشت. در دوره جنگ سرد، همسایه شمال غربی ایران را جمهوری های شوروی سوسیالیستی، آذربایجان و ارمنستان که بخشی از خاک شوروی بودند، تشکیل می دادند . نوار مرزی ایران و آذربایجان شوروی را مرزهای کنترل شده و غیر قابل عبوری تشکیل می داد که به اصطلاح آن را پرده آهنین می گفتند. مرزهای زمینی ایران با اتحاد شوروی در این منطقه دو گذرگاه گمرکی، یکی جلفا در آذربایجان شرقی و دیگری آستارا در استان گیلان داشت که هر دو گذرگاه گمرکی در شمال غربی کشور قرار داشتند. با وجود پیوند های دینی و فرهنگی بین ملت مسلمان ایران و جمهوری آذربایجان ، هیچ گونه ارتباطی بین مردم دو سوی مرز وجود نداشت.
پس از پایان دوره جنگ سرد، ایران در مرزهای شمال از موقعیت ژئوپلتیکی ویژه ای برخوردار شد که قبل از آن وجود نداشت؛ سرمایه گذاری های مهم ایران در زیر بناهای حمل و نقل، پایانه ها، بندرها، راه آهن، شبکه راه های زمینی ارتباطی، بندرها، سردخانه ها، گذرگاه های مرزی، توسعه گمرک و موارد دیگر مانند اینها صورت گرفت. پس از استقلال جمهوری آذربایجان برقراری روابط رسمی میان این کشور و ایران در ژانویه ۱۹۹۲ آغاز شد. نخستین محور همکاری سیاسی ایران با جمهوری آذربایجان تلاش تهران برای ورود باکو به سازمان های منطقهای و بین المللی از جمله اکو و سازمان همکاری اسلامی بود. حتی در سال ۱۹۹۲ ایران در دستور کاری، همه سفارتخانه های خود د جهان را ملزم به ارائه خدمات به دیپلمات های جمهوری آذربایجان کرد (امیر احمدیان، ۱۳۸۴ : ص ۱۶۳). در ابتدای استقلال تعداد سفر های مقام های جمهوری آذربایجان به ایران، بیش از سفر های متقابل از طرف ایران بوده است. حیدر علی اف رئیس جمهور پیشین جمهوری آذربایجان سه بار به ایران سفر کرده، از ایران نیز یک بار علی اکبر هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس جمهور ایران به باکو سفر کرد. بیش از ۹۰ سند همکاری در زمینه های گوناگون و به ویزه اعلامیه گروه های دوستی میان دولتها و مجالس دو کشور در جریان سفر حیدر علی اف در سال ۱۹۹۴ بین روسای جمهوری دو کشور به امضا رسید (امیراحمدیان، ۱۳۸۳ : ص ۱۰). پس از روی کار آمدن الهام علی اف در سال ۲۰۰۳و با توجه به سیاست های غرب گرای جمهوری آذربایجان این روابط تا حدودی کاهش یافت . پس از روی کار آمدن حیدر علی اف جریان درگیری از خاک این جمهوری در زمان تصدی ریاست جمهوری او از آذربایجان جدا شد. وی مجبور به امضای قرارداد آتش بس در چارچوب گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا در سال ۱۹۹۴ شد (عباسی و موسوی، ۱۳۹۲ : ص ۶۵). پس از این رویداد سیاست خارجی جمهوری آذربایجان شکل گرفت. مقام های این کشور قصد داشتند تا با این روش کمک آنها و دولتهای وابسته به آنها را برای تامین امنیت سرمایه های خود جذب کنند تا امنیت جمهوری آذربایجان تامین شود و به دنبال آن مسئله قره باغ را حل و نسبت به خروج ارامنه از سرزمینهای اشغالی اقدام کنند. در این دوره سیاست خارجی جمهوری آذربایجان بر مبنای سیاستی غرب گرا استوار بود. به این ترتیب طبیعی به نظر می رسید که جمهوری آذربایجان با وجود روابط گسترده با غرب و ترکیه نمی توانست روابط خود را با ایران گسترش داده و آن را بهبود بخشد و اراده ای هم برای این امر وجود نداشت. با وجود فرصت هایی چون برخورداری از دین ، مذهب و تاریخ مشترک و ظرفیت های لازم جهت همکاری های اقتصادی، عوامل زیادی در روابط دو کشور وجود دارد که مورد اختلاف دو کشور است و از آن جمله می توان به مواردی چون رژیم حقوقی دریای خزر، بحران قره باغ روابط نزدیک باکو تل آویو و مسئله ملی گراها، و تحریک گرایشهای جدایی طلبانه اشاره کرد.
۳-۳- عوامل همگرا ساز
به نظر می رسد مجموعه عواملی که می توان در روابط ایران و جمهوری آذربایجان به عنوان فرصت های موجود معرفی کرد به این شرح است:
۳-۳-۱- برخورداری از دین و فرهنگی مشترک
اسلام دین مشترک مردم ایران و جمهوری آذربایجان است. داشتن دین مشترک زمینه معنوی و فرهنگی مناسبی را برای نزدیکی روابط مردم دو کشور ایجاد می کند. مذهب در جمهوری آذربایجان طی قرن های متمادی برای حیات عمومی الزام آور بوده است. از دوران قدیم تقریبا تمام جنگها ، اصلاحات و فرایندهای سیاسی در جمهوری آذربایجان زیر لوای مذهب به وقوع پیوسته است (Vahiyer,2005). این ویژگی در مورد ایران نیز صدق می کند. به شکلی که بسیاری از تحولهای سیاسی و اجتماعی ایران هم در طول تاریخ متاثر از آموزه های اسلامی بوده است. تشیع، مذهب اصلی مردم دو کشور به شمار می رود. بعد از ایران، جمهوری آذربایجان بیشترین شیعه را در خود جا داده است و در واقع مذهب، عنصر اصلی پیوند جمهوری آذربایجان با ایران است (بیگدلی، ۱۳۷۷ : ص ۱۶۲).
۳-۳-۲- اشتراکات تاریخی و فرهنگی
ایران و جمهوری آذربایجان پیشینه تاریخی مشترک حدود ده هزار ساله دارند و از این رو میراث تاریخی مشترک دارند. وجود شاعران بزرگی چون نظامی گنجوی، خاقانی شیروانی و اندیشمندان مسلمانی چون لنکرانی و نخجوانی و صد ها نمونه دیگر خود دلایلی محکمی بر وجود سابقه تاریخی مشترک میان دو ملت است. بعد از استقلال جمهوری آذربایجان و فروپاشی اتحاد شوروی ارتباط فرهنگی میان ایران و این جمهوری گسترش یافت. انتشار کتاب برگزاری سمینارها و همایشهای فرهنگی، تاسیس مراکز آموزشی از جمله ابعاد روابط دو طرف در حوزه فرهنگی بوده است (امیری، ۱۳۸۶ : ص ۲۵۶ ). ضمن اینکه عامل زبان ترکی که بخشی از مردم ایران در استان های همجوار با این جمهوری و سایر نقاط به آن صحبت می کنند، یکی دیگر از پیوندهای مهم فرهنگی دو ملت است.
۳-۳-۳- ظرفیت های اقتصادی و ژئوپلتیکی
ظرفیتهای موجود برای همکاری های اقتصادی و بازرگانی یکی از متغییر های مهمی است که نقش مثبت و سازنده ای در توسعه روابط میان ایران و جمهوری آذربایجان دارد. با وجود نابسامانی که در سالهای ۱۹۹۲-۱۹۹۳ به واسطه استقلال از اتحاد شوروی و مناقشه قره باغ به وجود آمد، اقتصاد جمهوری آذربایجان نسبت به همسایگان خود از جمله ارمنستان و گرجستان و برخی از دولتهای آسیای مرکزی در شرایط بهتری قرار داشت (www.momagabay.com) . این روند در سالهای بعد نیز به شکل محسوسی ادامه داشت. بررسی آماری روابط اقتصادی ایران و جمهوری آذربایجان در سالهای اخیر حاکی از رشد میزان روابط اقتصادی دو کشور بوده است. نزدیکی جغرافیایی و وجود راه های مناسب برای توسعه مبادله ها از جمله مهم ترین عوامل بوده است.
۳-۴- عوامل واگرا ساز
روابط دو کشور با فراز و نشیب های متعددی در طول سه دهه اخیر همراه بوده و در مقطع کنونی نیز در شرایط مساعدی قرار ندارد. چنانچه برای نمونه هم زبانی بخشی از مردم ایران به دلیل برخی تنشها میان دو کشور، نقش منفی آمریکا و اسرائیل و نیز جریان های تجزیه طلب در ایران، به جای تاثیر گذاری مثبت در روابط دو کشور، نقش منفی ایفا کرده است (کولایی، ۱۳۸۹ : ص ۸۷).
۳-۴-۱- دریای خزر
مسئله تقسیم دریای خزر و تعیین رژیم حقوقی آن از مهم ترین عناصر تاثیر گذار در تعیین روابط دو کشور است. موضوع حقوقی دریای خزر یک مسئله حقوقی است، ولی از نظر تامین منافع ملی و افکار عمومی دو کشور، به ویژه ایران که مناطقی از شمال کشور را در قرن های گذشته از دست داده حساسیت خاصی داد. بنابر دیدگاه ایران رژیم حقوقی خزر باید با توجه به قراردادهای ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ سهم مشاع ایران تعیین شود و اگر کشورهای ساحلی اصرار بر تقسیم دریا داشته باشند، حداقل سهم ایران، ۲۰ درصد در سطح منابع آبی و همچنین بستر دریا خواهد بود. در مقابل دیدگاه جمهوری آذربایجان به طور کامل متفاوت است. از دیدگاه این کشور، سطح خزر می تواند به صورت مشاع مورد بهره برداری مشترک کشور های ساحلی قرار گیرد، اما بستر دریا باید بر اساس طول خط ساحلی کشورها تقسیم شود)عباسی، ۱۳۸۸ : ص۱۲ ). نکته این است که حرکت به سوی یک راه حل بینابینی مبتنی بر واقعیت های موجود منطقه، تنها راه حل اساسی برای حل این مشکل است. تا کنون ایران به دلایل ژئوپلتیکی و برخورداری از مرز مشترک با جمهوری های آذربایجان بیشترین اختلاف و تنش را در مورد رژیم حقوقی دریای خزربا این کشور داشته است. ایران ابتدا از اصل مشترک مشاع بودن دریای خزر حمایت و پس از مخالفت سایر کشور های ساحلی بر اصل تقسیم برابر این دریا تاکید کرد. این در حالی است که جمهوری آذربایجان خواستار تقسیم دریای خزر به بخش های ملی تحت حاکمیت کامل دولتهای ساحلی است. به کار گیری این دو دیدگاه مخالف نسبت به رژیم حقوقی دریای خزر از سوی ایران و جمهوری آذربایجان سبب تلاقی منافع و دیدگاه های آنها در حوزه خزر را فراهم کرده و این مسئله یکی از عوامل تاثیر گذار بر کیفیت روابط ایران و جمهوری آذربایجان در سالهای اخیر بوده است (امیری ، ۱۳۸۶ : ص ۱۶۵).
۳-۴-۲- قره باغ
یکی از پایدارترین درگیری های اتحاد شوروی، بحران ناگرنو قره باغ است. در سال ۱۹۹۸ زمانی که نهاد مقننه این منطقه، قطعنامه ای برای پیوستن به ارمنستان به تصویب رساند مناقشه قره باغ اوج گرفت. این منطقه از نظر قانونی در چارچوب مرزهای آذربایجان قرار دارد و اما بیشتر ساکنان آن را قوم ارمنی تشکیل می دهند. در سالهای پایانی حیات اتحاد شوروی این منطقه توانست از جمهوری آذربایجان جدا شود و در نهایت خشونت هایی به وجو آمد که صدها هزار آواره بر جا گذاشت. زمانی که اتحاد شوروی فرو پاشید، هیات قانون گذاری قره باغ تصمیم به اعلام استقلال کامل گرفت. در سال ۱۹۹۲ جنگ تمام عیار میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان در گرفت. تا سال ۱۹۹۳ نیروهای ارمنستان نزدیک به ۲۰ % از ارضی جمهوری آذربایجان در اطراف قره باغ را اشغال کرده و صدها هزار آذری را به بیرون رانده بودند. این وضعیت تا زمان بر قراری آتش بس با میانجیگری روسیه در سال ۱۹۹۴ ادامه پیدا کرد. در حال حاضر منطقه قره باغ و مناطق اطراف آن در کنترل ارمنستان قرار دارد .(Beehner, 2005) درباره موضوع ایران در قبال این درگیری باید اظهار داشت که ایران برای جلوگیری از خونریژی و کشتار مردم مسلمان جمهوری آذربایجان و برقراری آتش بس در منطقه اقدام های میانجیگرانه ای را ابتدا آغاز کرد و بر حفظ تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان تاکید کرد. اولین گفتگوهای رودر روی نمایندگان ویژه آذربایجان ویژه جمهوری ارمنستان و جمهوری آذربایجان در مورد قره باغ در سال ۱۹۹۲ در تهران برگزار شد. از جمله اقدام های ایران ایجاد اردوگاه منطقه صابر آباد در جمهوری آذربایجان برای اسکان آوارگان بحران قره باغ در سال ۱۹۹۴ و اسکان آذربایجانی ها در اردوگاه ایشمیلی بود که بوسیله هلال احمر در سال ۱۹۹۳ بر پا شد (Beehner, 2005). اسناد همکاری بین ایران و جمهوری آذربایجان در زمینه های مختلف از جمله حمل و نقل به ویژه طرح اتصال خطوط آهن ایران - جمهوری - روسیه، انرژی، برق، سد سازی و امور گمرکی نشان داد که ایران تا چه حد دیدگاه مثبتی با جمهوری آذربایجان و از ایده حل عادلانه و مسالمت آمیز درگیری حمایت می کند. اگر چه رسانه های غرب گرای جمهوری آذربایجان در این مقطع مدعی حمایت ایران از ارمنستان بودند (موسوی، ۱۳۹۱: ص ۲۵). الهام علی اف در سال ۲۰۰۳ و در شرایطی که پدرش حیدر علی اف در بستر بیماری بود به عنوان نخست وزیر جمهوری آذربایجان منصوب شد و در انتخابات ریاست جمهوری ۱۵ اکتبر ۲۰۰۳ به عنوان رئیس جمهور آذربایجان انتخاب شد. با فوت حیدر علی اف پرونده ۱۵ ساله درگیری قره باغ به الهام علی اف واگذار شد. پس از دیداری که در سال ۲۰۰۴ الهام علی اف و رابرت کوچاریان در پراگ داشتند روند جدیدی به نام روند پراگ در مناقشه قره باغ شروع شد که به مسئله آزادی شماری از شهرهای جمهوری آذربایجان در خارج از قره باغ توجه بیشتری داشت. در این مقطع روابط ایران با دو کشور در گیر در مناقشه به ویژه آذربایجان سیر صعودی یافت. به شکلی که در سال ۲۰۰۵ نیز الهام علی اف از ایران دیدار کرد. در مجموع این دیدارها اسناد زیادی در زمینه های همکاری های فی ما بین به امضا رسید (عباسی، موسوی ، ۱۳۹۲ : ص ۷۱).
۳-۴-۳- مسائل مذهبی و سیاسی
با وجود این تحولات جمهوری آذربایجان همراه ایران را به جنگ ارمنستان با جمهوری آذربایجان و نبود اطمینان دوجانبه میان تهران و باکو، بر روابط ایران و ارمنستان تأثیر گذاشته است. از زمان پیدایش جمهوری آذربایجان به عنوان یک کشور مستقل، بدگمانی ها و اتهام زنی های فراوانی میان ایران و این کشور وجود داشته است. بیشتر این مسائل ناشی از ملاحظات مذهبی و سیاسی است. بلافاصله پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، اظهار تمایل به صدور انقلاب و ارزشهای آن به کشورهای همسایه، به یک منبع نگرانی برای کشورهای منطقه تبدیل شد. این امر به ویژه در مورد کشورهایی که دارای جمعیت بزرگی از شیعیان بودند، مصداق داشت. پس از فروپاشی اتحاد شوروی، جمهوری آذربایجان به عنوان کشوری با اکثریت شیعه، بسیار نگران بود و تهران را به برانگیختن شورش در این دولت جدید متهم می کرد. پس از استقلال جمهوری آذربایجان در پی فروپاشی اتحاد شوروی، روابط ایران با جمهوری آذربایجان در مسیری پر افت و خیز افتاد. در ژوئن ۱۹۹۲ و هنگامی که ابوالفضل ایلچی بیگ، رهبر جبهه خلق آذربایجان که گرایش های ملت باورانه داشت به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد، موضعی به شدت غربگرا و طرفدار آمریکا گرفت و بر ویژگی ترکی ملت جدید تأکید کرد. به نظر می رسید هدف از جهت گیری غرب گرای ایلچی بیگ، جلوگیری از نفوذ روسیه و ایران در قفقاز جنوبی بوده است. این امر برای مسکو و تهران مانند یک هشدار بود. همچنین ایلچی بیگ با تمایل های شدید ترکی خود تا آنجا پیش رفت که ازاتحاد مجدد آذربایجان شمالی و جنوبی سخن راند. مقصود از آذربایجان جنوبی، تمامی استان های آذری نشین شمال غربی ایران بود که تعداد زیادی از جمعیت ایران را تشکیل می دهند (امیری، ۱۳۸۶ : ص ۲۶۹). اگرچه موضوع قومیت عامل مهمی نیست، با این حال بر روابط دو کشور تأ ثیر گذاشته است. دو دیدگاه متفاوت از یکدیگر، در مورد هویت و ملت باوری آذری در ایران و جمهوری آذربایجان وجود دارد. جمهوری آذربایجان، همانند سایر دولتهای جدی در آسیای مرکز ی و قفقاز در فرایند ملت سازی قرار دارد. این فرایند نیازمند تأکید ذهنی و معنوی بر ویژگی ها ی قومی، زبان و فرهنگ متفاوت از دیگران است. به این ترتیب، طبیعی به نظر می رسد که مردم کشور نو استقلال جمهوری آذربایجان، به ملیت برآمده از قومیت آذری خود گرایش پیدا کنند. اقدام های مسکو در دهه های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ در زمینه ساختن تاریخ های متفاوت برای هر دسته از مردم و ایجاد جمهوری های مجزا بر اساس قومیت، اساس فرایند ملت سازی پسا شوروی در آسیای مرکزی و قفقاز قرار گرفت. در جمهوری آذربایجان این انگاره که آذریها مردمی بودند که توسط همسا یگان قدرتمندشان - امپراطوریهای ایران و روسیه - از یکدیگر جد ا شدند، به شکل گسترده ای توسط دولت و بسیاری از مقام ها و ملت باوران آذری ترویج می شود. این گروه خواهان اتحاد دوباره آذری های شمال و جنوب بوده اند. بر اساس نگرش ایرانی، اسناد تاریخی وجود آذربایجان شمالی و جنوبی را تأیید نمی کند. نام جمهوری آذربایجان از سوی مسکو به این جمهوری عضو اتحاد شوروی داده شد، درحالی که منطقه شمالی رود ارس، آران پیش از آن خوانده می شد. در عهدنامه ترکمانچای که در سال ۱۸۲۸ میان دولت قاجار و روسیه به امضا رسید، واگذاری مناطق ایروان، نخجوان، قره باغ، تالش، و آران به روسیه تصریح شده است؛ اما نامی از منطقه ای به نام آذربایجان در آن نیست.
در میان ایرانی ها، همواره حسی از ملت باوری و ایران گرایی وجود داشته است با این حال این حس ملت باوری بیش از آنکه ماهیتی سیاسی داشته باشد، دارای سرشت فرهنگی و زبانی بوده است. در سده نوزدهم و اوایل سده بیستم، ایران نیز گسترش ملت باوری احساسی به سبک اروپایی را تجربه کرد. این امر به ویژه در دوران حکومت رضا شاه پهلوی در دهه ۱۹۲۰و اوایل ۱۹۳۰ مصداق داشت. جنبه های فارس محور سیاستهای حکومت مرکزی تاکنون ادامه دارد، هرچند پس از انقلاب، تغییر جهتی به سمت اسلام و شیعه گرایی صورت گرفته است. به این ترتیب، احساس های اقلیت پرجمعیت آذری در ایران در ارتباط با هویت قومی آنها در برابر دولت، تفاوت بسیاری با آذریها ی جمهوری آذربایجان دارد. هرچند نارضایتی آذربایجانی ها از سیاستهای حکومت مرکزی ادامه دارد، اما آذریهای ایران وفاداری سیاسی و احساس هویت ملی خود نسبت به ایران را نشان داده اند.( Atai, 2006, pp. 61- 66) سقوط ایلچی بیگ در ژوئن۱۹۹۳، به ریاست جمهوری حیدر علی اف منجر شد. در دوران حکومت وی، تنش میان جمهوری آذربایجان و ایران کاهش یافت، اما روابط همچنان نامساعد باقی ماند. کنار گذاشتن ایران از کنسرسیوم بزرگی که بر ای استخراج منابع نفتی جمهوری آذربایجان شکل گرفت (تحت فشار آمریکا) و به توافق نرسیدن در مورد رژیم حقوقی دریای خزر، از جمله مواردی بود که در نامساعد ماندن روابط نقش داشت .(Sadegh-Zadeh, 2008: pp 38-39)
۳-۴-۵- روابط با اسرائیل
پس از فروپاشی شوروی، اسرائیل با سرعت جمهوری های نو استقلال آسیای مرکزی و قفقاز را به رسمیت شناخت و به برقراری روابط دیپلماتیک با این کشورها و تاسیس سفارتخانه در بیشتر این جمهوری ها اقدام کرد. در واقع از هدف های مهم این کشور از توجه همه جانبه به این کشورها، استفاده از موقعیت ها و فرصت های اقتصادی این جمهوری ها و کسب وجهه بین المللی بود. تمایل به گسترش روابط از طرف تل آویو با استقبال این جمهوری ها مواجه شد. زیرا سرمایه گذاری ها، تکنولوژی و تجربه های اقتصادی این رژیم می توانست در روند رشد و توسعه اقتصادی این کشور بسیار مفید باشد. در میان کشور های منطقه، روابط با جمهوری آذربایجان اهمیت ویژه ای برای رژیم اسرائیل دارد. زیرا هر دو ایران را تهدید علیه خود معرفی می کنند (موسوی، مولودی ، ۱۳۹۱ : ص ۲۸). تلاش ایران برای تاثیر گذاری بر اکثریت شیعه در جمهوری آذربایجان و اجرای احکام اسلامی در این کشور، حضور اقلیت یهودیات در جمهوری آذربایجان، همجواری این کشور با ایران و همچنین منابع غنی نفت و گاز جمهوری آذربایجان، سبب شده که اسرائیل توجه ویژه ای به این کشور شیعه مذهب داشته باشد. اسرائیل موضعی قاطع به نفع جمهوری آذربایجان در بحران قره باغ به کار گرفت و بنا بر برخی منابع اسرائیل و ترکیه هر دو تسلیحات و تجهیزات نظامی برای آذربایجان ارسال کرده اند (احمدی، ۱۳۸۷ : ص ۷۲). از دیگر سو، تکنولوژی و تجربه سیاسی و اقتصادی اسرائیل، حمایت نظامی از جمهوری آذربایجان در صورت تهدید از جانب ارمنستان و ایران و نیز برخورداری از حمایت آمریکا در نتیجه این تعامل ها برای جمهوری آذربایجان اهمیت ویژه ای دارد. در واقع جمهوری آذربایجان مثلث باکو - تل آویو - آنکارا را در برابر مسکو - ایروان - تهران ایجاد کرده و توانسته است موازنه خوبی را در منطقه قفقاز جنوبی ایجاد کند (چابکی ، ۱۳۸۸: ص ۸۱). از دیگر برنامه های اسرائیل مبارزه با مظاهر تمدن اسلامی و قداست زدایی از حریم اسلام و مقدسات مسلمانان است که در سالهای اخیر با همکاری و همراهی دولت آذربایجان با شدت بیشتری دنبال شده است. تخریب و تعطیلی برخی مساجد، انتشار بخش هایی از کتاب آیات شیطانی، ممنوعیت رعایت حجاب در مدارس و توهین به پیامبر اسلام در جمهوری آذربایجان است که با حمایت همه جانبه اسرائیل همراه بوده است. اسرائیل از چنین سیاست هایی هدف های مبهمی را دنبال می کند که ایجاد زمینه مساعد برای اجرای سیاست های ضد ایرانی ، مقابله پنهان با فضای ضد صهیونیستی حاکم بر کشورهای اسلامی و جلوگیری از تعمیق آموزه های اسلامی در بین مردم جمهوری آذربایجان از مهم ترین آنهاست (گلی ، ۱۳۸۹ : ص ۶۳). ایهود باراک در سال ۲۰۰۰ در سفر به منطقه قفقاز، خواستار استقرار پایگاه شنود در حاشیه مرز ایران و جمهوری آذربایجان شد و در سال ۲۰۰۳ دومین پایگاه اطلاعاتی اسرائیل در منطقه جنوبی این کشور با نصب دستگاه های شنود با هدف جمع آوری اخبار از ایران تاسیس شد. افزون بر این اسرائیل با زیر نظر داشتن کلیه فعالیت های ایران در نزدیکی مرزهای آن با منطقه قفقاز و استفاده از مرزهی منطقه در تقابل با زیر نظر داشتن احتمالی نظلمی با ایران، فضای بازی سیاست خارجی ایران را محدود کرده است (موسوی و توتی، ۱۳۹۱ : ص ۷۲).
سقوط اتحاد شوروی سبب شد مشکلاتی در مرزهای شمالی ایران به وجود آید، در این زمان، ایران که قبل از فروپاشی اتحاد شوروی تنها با یک کشور یک پارچه مواجه بود، پس از فروپاشی با قومیت ها و اقوام متعددی در مرزهای شمالی خود رو به رو شد. این امر مشکلاتی را هر چند در کوتاه مدت به وجود آورد که برخی از این مشکلات هم چنان پا بر جا هستند. تشکیل جمهوری آذربایجان در شمال رود ارس با حکومتی ملی گرا و غیر دینی یکی از این مسائل برای ایران بوده است. در مجموع ایران ترجیح می دهد که حکومتی متمایل به روسیه در جمهوری آذربایجان رو کارآید تا آنکه حکومت این کشور به ترکیه یا آمریکا نزدیک باشد. ایران خواستار استقلال جمهوری آذربایجان است و از سوی دیگر از قدرت گرفتن آن و وابسته شدن به غرب نگران است، از این رو، ایران تلاش می کند تا جمهوری آذربایجان به نوعی وابستگی خود را به کشور های منطقه حفظ کند (حیدری، ۱۳۸۲ : ص ۱۲۶). جمهوری آذربایجان با فروپاشی شوروی و به دست آوردن استقلال دوباره در سال ۱۹۹۱ به دلیل تهدید های بالقوه ای که از طرف روسیه، ایران و ارمنستان احساس می کرد سیاست خارجی خود را در جهت نزدیکی بیشتر به کشورهای اروپایی، ایالات متحده، ترکیه و اسرائیل قرار داد و در حقیقت برای تضمین امنیت خود به روابط فرا منطقه¬ای روی آورد. در همین راستا همکاری با ناتو در دستور کار ناتو قرار گرفت. به شکلی که مقام های این کشور آشکارا از تمایل جمهوری آذربایجان برای عضویت در ناتو و میزبانی از پایگاه های نظامی این سازمان در خاک این کشور سخن می گفتند. در اوایل سال ۱۹۹۷ دبیر کل ناتو دیداری رسمی از جمهوری آذربایجان داشت و با رئیس جمهور و مقامات عالی رتبه این کشور دیدار کرد. این رویداد را می توان آغاز روابط ناتو و جمهوری آذربایجان دانست. همچنین دبیر کل ناتو در سالهای ۱۹۹۸ ، ۲۰۰۰ در سال ۲۰۰۱ دو بار از جمهوری آذربایجان بازدید کرد (امیراحمدیان، ۱۳۸۲ : ص ۱۲۱).
۳-۵- تاثیر روابط جمهوری آذربایجان با دیگر قدرت ها بر روابط با ایران
روابط ناتو و جمهوری آذربایجان پس از حوادث تروریستی ۱۱ سپتامبر رو به گسترش نهاد و همکاری های نظامی دو طرف وارد مرحله امنیتی شد. فرستادن نیروهای نظامی جمهوری آذربایجان به افغانستان، برگزاری مانور های نظامی مشترک با آمریکا در دریای خزر، پیشنهاد جمهوری آذربایجان به ناتو برای تاسیس پایگاه نظامی در خاک این کشور، استقرار بخشی از نیروهای آمریکایی در خاک جمهوری آذربایجان و کمک های مالی واشنگتن به باکو در جهت بازسازی زیرساخت های نظامی، بخشی از این همکاری ها است (موسوی، مولودی، ۱۳۹۱ : ص ۳۲). در واقع جمهوری آذربایجان از گسترش روابط با ناتو و آمریکا دو هدف را دنبال می کند، نخست باز پسگیری اراضی اشغال شده از ارمنستان از راه کسب حمایت های سیاسی و نظامی اعضای ناتو و دیگری برخورداری از حمایت ناتو در صورت بروز تهدیدهای نظامی احتمالی از سوی روسیه، ارمنستان و ایران . البته نباید فراموش کرد که ناتو و در راس آنها امریکا بیشتر به دنبال بهره برداری از منابع انرژی خزر، جلو گیری از به قدرت رسیدن بنیاد گرایان اسلامی در آسیای مرکزی و قفقاز و جلو گیری از نفوذ ایران و روسیه در این مناطق است. در حالی که هدف اصلی جمهوری آذربایجان از این روابط فراهم کردن شرایط بین المللی و کسب حمایت سیاسی و نظامی ناتو جهت باز پس گیری اراضی اشغالی خود از ارمنستان است. سرمایه گذاری ۷۳ میلیاردی شرکت های آمریکایی در جمهوری آذربایجان، به ویژه در زمینه نفت و گاز و نیز تلاش برای حضور در خزر و جلو گیری عبور خط لوله نفت از ایران، از دیگر علل تمایل آمریکا به حضور در جمهوری آذربایجان است (صمدلی، ۱۳۷۹ : ص ۶۴). جمهوری آذربایجان از راه گسترش روابط خود با آمریکا و ترکیه در زمینه خرید شناورهای مختلف، تجهیزات رادار و جمع آوری اطلاعات و آموزش نیروهای خود در آمریکا و ترکیه اقدام به افزایش توانمندی های نظامی خود در دریای خزر کرده است. براساس اخبار خبرنگاری رسمی جمهوری آذربایجان، آذرنیوز مسولیت اصلی آموزش های نیروهای مخصوص برای حمایت از مناطق نفتی این کشور در دریای خزر بر عهده نیروهای آمریکایی است. هدف از این آموزش ها توسعه فنون برای حمایت از عملیات های اکتشاف و استخراج نفت در مناطق نفتی جمهوری آذربایجان و آمریکا برای آماده شدن این نیروها در زمان اضطراری است (www.Asmennews.net).
ایران نیز با تقویت پایگاه های دریایی و هوایی در شمال کشور مانند پایگاه های انزلی، بابلسر و نوشهر و همچنین با به کار گیری جدید و دو منظوره که هم قادر به جابه جایی نیرو بوده و هم می تواند در زمان های اضطراری وارد جنگ شوند، ظرفیت نظامی خود را در حوزه خزر افزایش داده است. البته ایران مسابقه همه جانبه تسلیحاتی را غیر عملی و غیر لازم می بیند. بنابر این حد و میزان حضور نظامی ایران در سقف دفاع از تمامیت ارضی و حاکمیتی ایران در خزر است و به همین دلیل ضمن دفاع از نظریه محدود سازی در خزر، از نظر روسیه در مورد تشکیل نیروهای واکنش سریع حمایت می کند و هم زمان از راه پیمان تعرض نکردن با جمهوری آذربایجان که دو کشور را متعهد می کند تا اجازه ندهند از خاک خود علیه کشور دیگر عملیات نظامی انجام شود، تلاش می کند سطح احتمالی درگیری را در خزر کاهش دهد همچنین جمهوری آذربایجان با موقعیت جفرافیایی و راهبردی خود که در منطقه قفقاز دارد، می تواند با همکاری آمریکا و پیمان ناتو، تهدید هایی برای ایران از سوی شمال به وجود آورد. این تهدید ها را می توان به شرح زیر ارزیابی کرد:
جمهوری آذربایجان با دادن تسهیلات و امکانات و پایگاه های نظامی می توان دسترسی نیروهای متخاصم را از سوی دریا و زمین به ایران تسهیل می کند.
روسها نیز علاقمند به روابط با جمهوری آذربایجان هستند. زیرا بر این باور هستند که توانایی های آنها از راه جمهوری آذربایجان برای تامین ثبات در قفقاز جنوبی افزایش می یابد (Smith, 2003). اگر چه منابع نفت و گاز دارد، اما به شدت به سوی منابع هیدروکربنی در حیات خلوت خود جلب شده است. بنا بر همین دلیل ، روسیه علاقمند است که غرب را از منطقه و آنچه آن را به عنوان منطقه انحصاری منافع خود می بیند، دور سازد.
۳-۶- جمع بندی فصل
هرچند روابط ایران و جمهوری آذربایجان در سالهای اخیر با فراز و نشیب های فراوانی روبه رو بوده است؛ اما وجود موانع و چالشهای بسیار در روابط دو کشور سبب شده که حجم تعامل های دو کشور همواره در سطح پایینی قرار داشته باشد. بیشتر اختلاف های دو کشور به ماهیت نظام های سیاسی و نیز رقابت آنها در چارچوب دسته بندی های منطقهای و بین المللی بر می گردد. شکل گیری نظام سیاسی جمهوری آذربایجان بر اساس جدایی دین از سیاست با الگوی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر پیوند دین و سیاست همخوانی ندارد. این در حالی است که تهران از ابتدا قصد داشت تا روابط با جمهوری آذربایجان را با توجه به حضور اکثریت شیعه در این کشور با محوریت مسایل فرهنگی و به ویژه مذهبی دنبال کند. گاهی زمان ها برخی عناصر که به صورت بالقوه فرصت ساز هستند کارکردی معکوس پیدا می کنند و به عوامل و پارامترهای تهدید زا تبدیل می شوند. برای نمونه عامل نزدیکی جغرافیایی که به صورت بالقوه می تواند مسیر توسعه روابط دوبازیگر را تسهیل کند، در صورت نبود عوامل مکمل می تواند به منبعی برای سیاست های مداخله جویانه تبدیل شود. بیشتر عواملی که به عنوان همگرایی درروابط ایران و جمهوری آذربایجان گفته شد از جمله نزدیکی جغرافیایی و داشتن میراث فرهنگی و تاریخی مشترک عوامل بالقوه ای برای همگرایی هستند. به ویژه این که از نظر مذهبی و زبانی نیز مردم دو کشور به طور کامل با هم نزدیک هستند. اما پاره ای از عوامل هستند که به صورت ذاتی تهدیدی برای توسعه روابط هستند و بر خلاف عوامل بالقوه به طور معمول ماهیت آنها به آسانی تغییر نمی کند. برای نمونه اختلاف بر سر میزان سهم هر یک از دو کشور در دریای خزر از آنجایی که تابع قواعد بازی با حاصل جمع صفر بوده و تعارض منافع دو کشور را دنبال دارد، منبع بالفعل چالش روابط ایران و جمهوری آذربایجان خواهد بود.
فصل چهارم:
قدرتهای منطقهای در منطقه قفقازجنوبی
۴-۱-ترکیه
۴-۱-۱- طرح بحث

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:48:00 ب.ظ ]




مغز به عنوان یک سیستم پردازش با ساختار موازی دارای۱۰۱۱ واحد پایه به نام نرون است و هر نرون تقریباً به ۱۰۴ نرون دیگر اتصال دارد. نرون عنصر اصلی مغز است و به تنهایی مانند یک واحد پردازش منطقه­ای عمل می­ کند. نحوه عملیات نرون بسیار پیچیده است و هنوز در سطح میکروسکوپی چندان شناخته شده نیست، هر چند قوانین پایه آن نسبتاً روشن است. هر نرون ورودیهای متعددی را پذیراست که با یکدیگر به طریقی جمع می­شوند. اگر در یک لحظه تعداد ورودیهای فعال نرون به حد کفایت برسد نرون نیز فعال شده و آتش می­ کند، در غیر این صورت نرون به صورت غیر فعال و آرام باقی می­ماند. نمایشی از ویژگیهای عمده نرون در شکل (۱-۱۸) آمده است.
شکل(۱-۱۸): مشخصات اصلی یک نرون بیولوژیک[۲۶].
اکثر نرون­ها از سه قسمت ­اساسی تشکیل شده ­اند:
بدنه­ی سلول(که شامل هسته و قسمت­ های حفاظتی دیگر می­باشد و سوما نامیده می­شوند)
دندریت
اکسون
که دو قسمت آخر عناصر ارتباطی نرون را تشکیل می­دهد. نرون­ها براساس ساختارهایی که بین آنها پیام­ها هدایت می­شوند به سه دسته تقسیم می­گردند:
نرون­های حسی که اطلاعات را از ارگان­های حسی به مغز و نخاع می­فرستند.
نرون­های محرک که سیگنال­های فرمان را از مغز و نخاع به ماهیچه­ها و غدد هدایت ­می­ کنند.
نرون­های ارتباطی که نرون­ها را به هم متصل می­ کنند.
۱-۸-۲- مدل ریاضی یک نرون
نرون کوچکترین واحد یک شبکه عصبی مصنوعی است. بدنه هر سلول عصبی از دو بخش تشکیل می‌شود، بخش اول را تابع ترکیب می‌گویند، وظیفه تابع ترکیب این‌است که تمام ورودی‌ها را ترکیب و یک عدد تولید کند. در بخش دوم سلول تابع انتقال قرار دارد که به آن تابع تحریک نیز می‌گویند [۲۶]. در شکل(۱-۱۴)، ساختار یک نرون مصنوعی نشان داده‌شده است. رایج‌ترین انواع توابع تحریک بر پایه مدل‌های بیولوژیک استوار گردیده است. درواقع همان‌گونه که یک سلول بیولوژیک باید به سطح آستانه تحریک خاصی برسد تا یک سیگنال تولید کند، توابع تحریک نیز تا زمانی که ورودی‌های ترکیب شده و وزن‌دار شده به یک حد آستانه‌ای خاص نرسند مقدار خروجی بسیار کوچکی تولید می‌کنند.
شکل(۱-۱۹): ساختار یک نرون مصنوعی [۶]
وقتی ورودی‌های ترکیب شده به حد آستانه‌ای خاصی برسند، سلول عصبی تحریک شده و سیگنال خروجی را تولید می‌کند.
ارتباط داخلی بین نرونهای موجود در یک شبکه عصبی مصنوعی بسیار ساده می‌باشد. اکثر شبکه‌های عصبی دارای یک لایه‌ی ورودی، حداقل یک لایه‌ی مخفی[۴۱] و یک لایه‌ی خروجی[۴۲] می‌باشند.
لایه‌ی ورودی: اطلاعات را از یک منبع خارجی دریافت کرده و در داخل شبکه پخش می کند.
لایه‌ی مخفی، اطلاعات را از لایه‌ی قبلی دریافت می‌کند. پردازش اطلاعات در این لایه انجام می‌شود.
لایه‌ی خروجی، اطلاعات پردازش‌شده را دریافت و نتایج را به یک دریافت‌کننده‌ی خارجی انتقال می‌دهد.
پردازش اطلاعات درون نرونهای شبکه عصبی به صورت عددی انجام می‌شود. اندازه‌ی سیگنالی که به هر نرون وارد می‌شود به دو عامل بستگی دارد:
- اندازه سیگنال ورودی از نرون قبلی.
- وزن یا طول ارتباطی که بین دو نرون وجود دارد.
۱-۸-۳- یادگیری شبکه
الف)یادگیری با ناظر
در یادگیری با ناظر، قانون یادگیری اینگونه می­باشد که به ازای مجموعه ­ای از بردار ورودی به شبکه و خروجی مطلوب شبکه برای ورودی ها وجود دارد. پس از اعمال ورودی به شبکه عصبی در خروجی شبکه، مقدار خروجی با مقدار خرجی مطلوب مقایسه شده و سپس خطای یادگیری محاسبه و از آن جهت تنظیم پارامترهای شبکه استفاده می­ شود، به گونه ­ای که اگر دفعه­ی بعد به شبکه همان ورودی اعمال شود خروجی شبکه به مقدار مطلوب خروجی نزدیکتر گردد.
پایان نامه
ب)یادگیری بدون ناظر
در یادگیری بدون ناظر یا یادگیری خودسازمانده، پارامترهای شبکه عصبی تنها توسط پاسخ سیستم اصلاح می­ شود. به عبارتی تنها اطلاعات دریافتی از محیط به شبکه را بردارهای ورودی تشکیل می­ دهند و بردار جواب مطلوب به شبکه اعمال نمی­ شود و طبقه ­بندی موجود در الگوهای ورودی و شاخص­ های موجود در ورودی­ ها و ارتباط میان آنهاتنها توسط شبکه تنظیم می­ شود.
ج)یادگیری تشدیدی
این الگوریتم یک حالت ویژه از یادگیری نظارت شده است که به جای استفاده از خروجی مطلوب، یک معیار را فقط برای تعیین میزان خوب بودن خروجی شبکه عصبی متناظر با یک ورودی به کار می­گیرد. یک مثال از این نوع الگوریتم یادگیری، الگوریتم ژنتیک است. در این نوع یادگیری به جای فراهم نمودن جواب واقعی­، به شبکه عددی که نشانگر میزان عملکرد شبکه است ارائه می­ شود­.
۱-۸-۴- تقسیم بندی بر اساس ساختار
الف) شبکه های پیش خور[۴۳]
در این شبکه ها سیگنالها از لایه ورودی به لایه خروجی توسط اتصالهای یک جهته جریان پیدا می­ کنند. نرونهای یک لایه به نرونهای لایه بعد متصل هستند اما با نرونهای لایه خود ارتباطی ندارند. شبکه های پیش خور یک ارتباط ثابت و ایستا بین فضای ورودی و خروجی برقرار می­ کنند به این معنا که خروجی در یک لحظه فقط تابعی از ورودی در همان لحظه است. شبکه های MLP، LVQ، GMDH مثالهایی از شبکه های پیش خور می باشند[۳۰].
ب) شبکه های بازگشتی[۴۴]
در یک شبکه بازگشتی خروجی بعضی نرونها به همان نرون یا نرونهای لایه قبل بازگردانده می­ شود. در نتیجه سیگنال می ­تواند در دو جهت رفت و برگشت جریان داشته باشد. شبکه های بازگشتی یک حافظه پویا دارند، به این معنا که خروجی آنها در یک لحظه بازتابی از ورودی در همان لحظه و ورودیها و خروجی های پیشین می­باشد. شبکه های Hopfield، Elman و Jordan جزء شبکه های بازگشتی می باشند[۲۴].
۱-۸-۵- شبکه پرسپترون
شبکه­ عصبی پرسپترون، به ویژه پرسپترون چند لایه، در زمره­ی کاربردی ترین شبکه­ های عصبی می­باشند. این شبکه­ ها قادرند با انتخاب مناسب تعداد لایه ­ها و سلول­های عصبی،که اغلب زیاد هم نیستند، یک نگاشت غیر خطی را با دقت دلخواه انجام دهند. قانون یادگیری این شبکه از نوع یادگیری با ناظر است. در شبکه­ عصبی پرسپترون چند لایه عموماً دو نوع سیگنال استفاده می­ شود که بهتر است از هم تمیز داده شوند یک نوع سیگنال در مسیر رفت حرکت می­ کنند(از سمت چپ به راست ) و دسته­ی دیگر سیگنال­هایی هستند که در مسیر برگشت حرکت می­ کنند(از سمت راست به چپ). به دسته­ی اول سیگنال­های تابعی[۴۵] و به دسته­ی دوم سیگنال­های خطا[۴۶] گویند. شکل (۱-۲۰) یک MLP با سه لایه را نشان می­دهد. نرونها در لایه ورودی فقط به عنوان فضاهایی برای توزیع سیگنالهای ورودی  به نرونهای لایه مخفی عمل می­ کنند. هر نرون در لایه مخفی مجموع سیگنالهای ورودی  را که در وزن مربوطه  ضرب شده است حساب کرده و خروجی  را که تابعی از این مجموع است تولید می­ کند. خروجی نرونهای لایه خروجی هم به همین صورت محاسبه می­شوند.
(۱-۴۸)
Input Layer
Hidden Layer
Output Layer
Bias
Bias
Environment
Environment
External Input
External Output

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:48:00 ب.ظ ]




۷-۴-۳-۲- رعایت ادب اسلامی: اجتناب از تحقیر و توهین
از دیگر مصادیق رعایت اصول انسانی و اخلاقی در رفتار پیامبر، رعایت ادب و اجتناب از تحقیر و توهین به غیرمسلمانان است. سفارش پیامبر به ‌اصحاب خود در مورد اجتناب از ناسزاگویی به ‌ابوجهل پس از مرگ وی و پذیرفتن توبه‌ عکرمه فرزند او،[۹۹۶] تحذیر پیامبر از دشنام به ‌مردگان در منازعه ابوبکر و یکی از کفار، تذکر به مسلمانی که عرب مشرک را در مورد جنس کره شترش مسخره می‌کرد،[۹۹۷] از نمونه‌هایی از اهتمام پیامبر به ‌رعایت ادب در برخورد با غیرمسلمانان می‌باشد. این شیوه برخورد پیامبر در راستای سفارش قرآن است که مسلمانان را از دشنام مشرکان برحذر می‌دارد.[۹۹۸]
در منابع تاریخی می‌خوانیم که ایشان حتی هنگام روبرو شدن با منافق معروفی چون عبدالله‌ابن ابی، به ‌احترام او از مرکب پیاده شد و سلام کرد و در جمع او و گروهی که همراهش بودند نشست و نخواست بی‌اعتنا عبور کند.[۹۹۹] پیامبر گرامی اسلام همچنین در جریان صحبت با مشرکان مکه در سفر حج عمره، پس از آن‌که آنان زبان به ‌طعن و مخالفت گشودند، ایشان را به ‌ولیمه دعوت کرد.[۱۰۰۰]
۷-۵- همزیستی مسالمت‌آمیز
اصطلاح همزیستی به‌دلیل همراه شدن با مفاهیمی همچون: تحمل، بردباری، مدارا، تساهل و تسامح دچار پیچیدگی نسبی معنایی گشته است. چنانچه همزیستی به صورت پدیده‌ای ذومراتب تلقی گردد، همه این مفاهیم را شامل می‌شود. لذا با توجه به این تشتت برداشت، برخی تلاش کرده‌اند، همزیستی را با یک وصف همراه کنند. به‌عنوان مثال، گفته می‌شود: «همزیستی پدیده‌ای ذومراتب است و در یک نگاه طیفی، به‌دو نوع «همزیستی سرد» و «همزیستی گرم» تقسیم می‌شود. همزیستی سرد به تعاملاتی اطلاق می‌شود که دو طرف ارتباط تلاش می‌کنند همدیگر را تحمل کنند تا تنش در زندگی جمعی رخ ندهد. برخلاف همزیستی گرم که بر پایه احترام متقابل استوار است».[۱۰۰۱] مظفری،[۱۰۰۲] معتقد است در قرآن کریم بردباری مذهبی در چهار سطح مطرح شده است: به‌رسمیت شناختن دیگری و پذیرش تفاوت‌ها،[۱۰۰۳] تحمل دیگری به منظور جلوگیری از بروز خشونت در میان معتقدان مختلف،[۱۰۰۴] احترام به دیگری[۱۰۰۵] و احسان به دیگری.[۱۰۰۶]
اسلام کامل‌ترین مکتب الهی و جهانی است که با مقررات حکیمانه خود زمینه‌های صلح و همزیستی مسالمت آمیز را برای همه انسان‌ها از هر مکتب و مرام فراهم آورده است و با احترام به کرامت انسان‌ها، تحمیل عقیده، ستم و ستیز با پیروان سایر ادیان و مکاتب را روا نمی‌داند، و همگان را به زندگی عدالت مدارانه دعوت می‌کند. این حقیقت در حکومت پیامبر اعظم (ص) در عینیت جامعه تحقق یافت و همه گروه‌ها با اختلاف مکتب و مرام در جامعه واحد و با رهبری یک انسان عادل در کنار هم زندگی مسالمت آمیزی داشتند.[۱۰۰۷] اجبار و اکراه برای پذیرش دین جدید وجود نداشت. علامه طباطبائی در تفسیر آیه «لااکراه فی الدین …» می‌فرماید: «و در جمله‌ی «لا اکراه فى الدین»، دین اجبارى نفى شده است، چون دین عبارت است از یک سلسله معارف علمى که معارفى عملى به‌دنبال دارد، و جامع همه آن معارف، یک کلمه است و آن عبارت است از اعتقادات، و اعتقاد و ایمان هم از امور قلبى است که اکراه و اجبار در آن راه ندارد، چون کاربرد اکراه تنها در اعمال ظاهرى است، که عبارت است از حرکاتى مادى و بدنى (مکانیکى)، و اما اعتقاد قلبى براى خود، علل و اسباب دیگرى از سنخ خود اعتقاد و ادراک دارد و محال است که مثلا جهل، علم را نتیجه دهد، و یا مقدمات غیرعلمى، تصدیقى علمى را بزاید… و این آیه شریفه یکى از آیاتى است که دلالت مى‏کند بر این‌که مبنا و اساس دین اسلام شمشیر و خون نیست، و اکراه و زور را تجویز نکرده است.[۱۰۰۸]
پایان نامه - مقاله - پروژه
شلتوت می‌نویسد: «اسلام سیاست صلح‌جویانه را به مسلمانان توصیه کرده تا هم بر روابط خودشان با یکدیگر و هم بر روابطشان با دیگر ملت‌ها حاکم شود. بدین لحاظ، صلح به‌عنوان حالت اصلی رابطه میان انسان‌ها، زمینه همکاری و آشنایی‌شان را فراهم می‌آورد.[۱۰۰۹]
پروفسور توماس آرنولد در مورد تغییر کیش مسیحیان «بنى غسان»، که در کناره‏هاى فرات زندگى مى‏کردند و در جنگ قادسیه (سال ۱۴ه) مسلمان شدند، مى‏نویسد: «فشار و تحمیل عامل تعیین‌گر در تغییر کیش آن‏ها به ‌اسلام نبود، بلکه روابط صمیمى بین مسیحیان و عرب‏ها علت اساسى بود. محمّد صلى‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم خودش قبلاً با بسیارى از قبایل مسیحى پیمان بست و به آن‏ها قول داد که جان و مال مسیحیان را حفظ کند و آن‏ها را براى انجام آزادانه اعمال مذهبى خویش آزاد بگذارد و نیز به‌ روحانیان مسیحى این ضمانت را داد که از حقوق و اقتدار سابق خویش بهره‏مند باشند.»[۱۰۱۰]
ژوزف فان اس مى‏گوید: «گرچه مسیحیان یا یهودیان بیرون از حوزه کشور اسلامى دشمن محسوب مى‏شدند، اما کسانى که در داخل کشور اسلامى زندگى مى‏کردند، برخوردار از حقوقى تعریف شده بودند و با آنان به‌تسامح و تساهل رفتار مى‏شد. آنان ملزم نبودند در محله‏هاى جداگانه زندگى کنند، حتى با مسلمانان هم‏غذا مى‏شدند و به ‌میهمانى‏هاى آن‏ها دعوت مى‏شدند. از این حیث، اسلام نسبت به‌ یهودیت از سعه صدر زیادى برخوردار است.»[۱۰۱۱]
نُرمَن دانیل نیز در مقاله‏اى با عنوان «وضعیت کنونى روابط مسیحیان و مسلمانان»، در ابتدا از طرز تلقّى‏هاى انتقادى مسیحیان در قرون گذشته نسبت به‌مسلمانان و از پیدایش نوعى گرایش به ‌لزوم تساهل و تسامح در روابط با مسلمانان سخن مى‏گوید که در بعضى موارد، مستند به‌ تساهل و همزیستى مسالمت‏آمیز مسلمانان با مسیحیان در امپراتورى عثمانى است و مى‏افزاید: «از همه مهم‏تر، تصمیم شوراى واتیکان دوم مبنى بر به‌رسمیت شناختن سهیم بودن مسلمانان در برخوردارى از دین ابراهیمى و اعتقاد آنان همچون مسیحیان به پرستش خداى یکتاى مهربان و اعتقاد به ‌روز جزا مى‏باشد» و در نهایت، توصیه مى‏کند که «ما مسیحیان باید نوعى همدلى با مسلمانان را در اعتقاد آنان به ‌تقدیس محمّدبن عبدالله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله پذیرا باشیم.»[۱۰۱۲]
عقد پیمان ذمه هم در راستای دسترسی اقلت‌های دینی به ‌حقوق شان تشریع شده است. اسلام برای تحقق زندگی و به‌منظور پایان دادن به حالت‌های خصمانه و ایجاد اتحاد و همبستگی بین جامعه مسلمانان با غیرمسلمانان در داخل قلمرو اسلامی، پیما ویژه‌ای تحت عنوان «ذمه» پیشنهاد نموده است. هدف از تشریع این پیمان ایجاد محیطی امن همراه با تفاهم و زندگی مشترک و همزیستی مسالمت‌آمیز بین فرقه‌های مختلف مذهبی داخل حکومت اسلامی است. در انعقاد این پیمان، اراده آزاد طرفین و توافق بین آنها شرط اساسی است.[۱۰۱۳]
آیات متعددی از قرآن کریم و به‌صورت‌های گوناگون همزیستی مسالمت‏آمیز یا همزیستی مذهبی را سفارش می‌کنند. کینه‏توزی و پیش‏گرفتن روش‌های اهانت‏آمیز نسبت به ‌پیروان مذاهب دیگر یک روش پسندیده دینی به‌شمار نمی‏رود. قرآن کریم مذمت می‌کند گروهی از مسیحیان و یهودیان را که راه تمسخر و تکفیر یک‌دیگر را در پیش گرفته‏اند و همواره آتش جنگ و اختلاف را شعله‏ور می‏سازند: «یهود گفتند: نصرانی‌ها بر حق نیستند و نصرانی‌ها گفتند: یهود بر حق نیستند؛ حال آن‌که، اینان کتاب را تلاوت می‏کردند».[۱۰۱۴]
لحن پیامبر اکرم (ص) در نهی مومنان از آزار و اذیت دیگران بسیار صریح است: یعنی، هر کس اهل ذمه (یهودی، مسیحی و زرتشتی که در پناه اسلام است) را آزار رساند، دشمن او خواهم بود و هر کس من دشمن او باشم، روز قیامت دشمنی خود را نسبت به ‌او آشکار خواهم نمود[۱۰۱۵] ابن عباس از پیامبر اکرم نقل می‌کند: «به (فقرا) از پیروان همه ادیان الهی صدقه بدهید».[۱۰۱۶] امیرالمؤمنین علیه‏السلام در بخشی از نامه‏اش به ‌مالک اشتر می‏فرماید: «(ای مالک!) مهربان باش و رعیت را با چشمی پرعاطفه و سینه‏ای لبریز از محبت بنگر، زنهار که چون درنده‏ای به ‌غارت جان و مال آن‌ها بپردازی! پس همانا فرمانبران تو از دو صنف بیرون نیستند: یا مسلمانان و برادر دینی تو هستند و یا (پیروان مذهب بیگانه‏اند، که در این‌صورت) همانند تو انسانند».[۱۰۱۷] همچنین، آن حضرت در فرازی دیگر از این نامه، در استقبال از صلح می‏فرماید: «و از صلحی که دشمن تو را بدان فراخواند و رضای خداوند در آن بود، روی متاب که آشتی، سربازان تو را آسایش رساند، و از اندوهایت برهاند و شهرهایت ایمن ماند».[۱۰۱۸]
از مطالعه روایات و احادیث چنین به‌دست می‏آید که همزیستی مسالمت‏آمیز و ایجاد رابطه مودّت و دوستی با بیگانگان، امری است که مسلمانان می‏توانند در روابط بین‏الملل از آن بهره گیرند؛ چه این‌که، اسلام آیین فطرت است و هرگز با احساسات طبیعی و انسانی بشر ضدیت ندارد و اسلام به ‌این نکته توجه می‏دهد که با ایجاد یک جو آرام و مودّت‏آمیز، می‏توان با مخالفان عقیدتی خود به ‌گفتگو و جدال احسن پرداخت. پیشوایان اسلام، پیوسته به رعایت عدالت، انصاف، ادای حقوق و پرهیز از آزار و اذیت پیروان مذاهب دیگر توصیه می‏نمودند.
بر اساس آیه ۲۰۸ بقره[۱۰۱۹] و آیاتی از این سنخ،[۱۰۲۰] یکی از اصول بنیادین در ارتباط با بیگانگان همزیستی مسالمت‌آمیز و دعوت دیگران به ‌این نوعی زندگی است تا زمینه‌های تحقق هدف اساسی بعثت انبیاء، یعنی خداپرستی و دعوت به ‌توحید پدید آید. «براى نفوذ در قلوب مردم (هر چند افراد گمراه و بسیار آلوده باشند) نخستین دستور قرآن برخورد ملایم و توأم با مهر و عواطف انسانى است».[۱۰۲۱]
اما همزیستی نباید به پلورالیسم معرفتی منجر شود.[۱۰۲۲] حضرت علی علیه‌السلام مسلمانان را از سلام کردن به اهل کتاب و کفار منع کرده است: «شما اوّل بر اهل کتاب سلام نکنید، و اگر آنان بر شما سلام کنند بگویید: «و علیکم». و اگر مسلمان، خواست به ‌اهل کتاب، سلام دهد و یا نامه‌ای برای آنان بنویسد، بگوید: السلام على من اتبع الهدی».[۱۰۲۳] زیرا هنگامی که رسول خدا -‌صلى‌الله علیه وسلم- به ‌هرقل و تعدادی دیگر از سران کفر، نامه نوشت جمله‌ی فوق را در آغاز نامه‌ها مرقوم فرمود. همچنین در قرآن کریم آمده است که حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه‌السلام به ‌فرعون گفت: «َالسَّلامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى[۱۰۲۴]؛ سلام به‌ پیروان حق و هدایت». ممکن است توهم شود که ذکر این جمله با گفتار ملایمى که به‌ آن مامور بودند تناسب ندارد، ولى این اشتباه است، چه مانعى دارد که یک طبیب دلسوز با لحن ملایم به‌ بیمارش بگوید، هر کس از این دارو استفاده کند نجات مى‏یابد و هر کس نکند مرگ دامانش را خواهد گرفت.[۱۰۲۵] در آموزه‌های اسلامی معارفی وجود دارد که حاکی از اهتمام واقعی و عملی به همزیستی به‌عنوان یک اصل مسلم است:
۷-۵-۱- باور به کرامت ذاتی انسان
یکی از مهم‌ترین راهبردهای نظری و معرفتی همزیست مسالمت‌آمیز، داشتن نگرش ویژه‌ای به‌ همه انسان‌هاست که آنها را در جایگاه بالایی قرار می‌دهد و شأن بی‌نظیری برای آنها قائل می‌شود. از دیدگاه اسلام، آنچه اصالت دارد وجود انسان است و در هر جامعه یا هر شرایطی که قرار گیرد، جوهره ذاتی خود را از دست نمی‌دهد و انسانیت او خدشه دار نمی‌گردد، بر این اساس، اقلیت یا اکثریت بودن یا مذهب و نگرش خاصی را داشتن، تاثیری در ماهیت و اصالت انسان ندارد. بسیاری از آیات قرآن و آموزه‌های اسلامی کرامت ذاتی انسان را از دیدگاه اسلام نشان می‌دهند. طبق آیه قرآن، خداوند هنگام خلقت انسان از روح خود در او دمید[۱۰۲۶] و به ‌او کرامت بخشید و او را بر سایر حیوانات برتری داد.[۱۰۲۷] بنابراین کرامت انسانی مربوط به ‌نوع انسان است.[۱۰۲۸]
۷-۵-۲- احترام متقابل
در بررسی روند تحولات مسائل مربوط به ارتباطات میان‌فرهنگی به پرسش‌های متعددی مواجه می‌شویم که به مرور زمان از پرسش‌های صرفا توصیفی به‌سوی پرسش‌های ناظر به مدیریت ارتباط میان‌فرهنگی در جریان بوده است. پرسش‌های اولیه به این شیوه مطرح می‌شد که: «مردمی که اشتراک فرهنگی ندارند چگونه همدیگر را درک می‌کنند»؟ دامنه این پرسش در دوره‌ای تنها شامل دیپلمات‌ها و کارشناسان و مسافران موسمی می‌شد اما امروزه همه ما به نوعی در معرض این پرسش قرار گرفته‌ایم. دانشمندان ارتباطی اکنون پرسش‌های دیگری مطرح می‌کنند. «برای رسیدن به اهداف مشترک به چه نوع ارتباطاتی نیاز است»؟ «ارتباطات چگونه می‌تواند به خلق فضای احترام متقابل کمک کند»؟[۱۰۲۹] اسلام در عین احترام به تنوع فرهنگی به‌عنوان یک امر طبیعی،[۱۰۳۰] به این‌گونه پرسش‌ها پاسخ‌های روشنی می‌دهد.
رعایت ادب در حفظ احترام مخاطب، آغازین شرط برقراری ارتباط موثر، مطلوب و با ثبات است. حرمت شکنی در گام نخست، حالتی روانی را برای مخاطب موجب می‌شود که مانع پذیرش سخنان گوینده و حتی شعله‌ور شدن آتش خشم و تنفر در وی می‌گردد. از این‌رو، حفظ حرمت و ادب، حتی در جایی که طرف مقابل پایبندی به آن ندارد، ضرورت می‌یابد و این‌گونه است که ابراهیم علیه‌السلام هنگامی که در گفتگوی منطقی آمیخته با احترام خود با عمویش آذر، با برخورد توهین‌آمیز او روبرو گردید و فریاد تهدید او را شنید،[۱۰۳۱] باز هم جانب حرمت را پاس داشت[۱۰۳۲] و فرمود: «درود بر تو باد به‌زودى از پروردگارم براى تو آمرزش مى‏خواهم زیرا او همواره نسبت به‌من پر مهر بوده است.»[۱۰۳۳]
برخی از نویسندگان غربی هم به این مهم توجه نشان داده‌اند. ریگوتی و همکارانش احترام متقابل را یکی از الزامات ارتباطات میان‌فرهنگی برشمرده‌اند. احترام به‌لحاظ ریشه‌شناسی به‌معنای آگاه بودن از حضور شخص دیگر است. این امر می طلبد که کرامت طرف مقابل حفظ شود. بدین ترتیب کرامت و احترام همبسته‌اند. احترام با تساهل فرق می‌کند. تساهل دارای بار منفی است چون به این معنی است که چون نمی‌خواهم با طرف خصومت داشته باشم او را تحمل می‌کنم اما احترام همواره با اذعان به کرامت همراه است.[۱۰۳۴]
احترام متقابل در روابط اجتماعی میان انسان‌ها یک اصل مسلمی است که در زمینه‌‌ها و موضوعات مختلف شکل‌های گوناگون به‌خود می‌گیرد. تا آن‌جا که به ارتباطات میان‌فرهنگی مربوط می‌شود می‌توان گفت که اصل احترام متقابل به‌شکل احترام به‌ مقدسات، احترام به ‌فرهنگِ مخاطب و نیز نیکو سخن‌گفتن و حسن معاشرت با او روی می‌دهد که هر کدام را به‌‌صورت جداگانه توضیح خواهم داد:
۷-۵-۲-۱- احترام به مقدسات
قرآن کریم با نهی مسلمانان از توهین به ‌مقدسات غیرمسلمانان زمینه‌های توهین آنان به‌ مقدسات مسلمانان را از بین می‌برد. چیزهایی که دیگران برای خود مقدس می‌دانند از نظر خدای متعال حقیقتا مقدس نیستند ولی چون جسارت به‌ آن‌ها توهین به ‌مقدسات حقیقی را به‌ دنبال خواهد داشت، مورد نهی قرار گرفته است. آیه ۱۰۸ سوره انعام[۱۰۳۵] یکى از ادب‏هاى دینى را خاطرنشان مى‏سازد که با رعایت آن، احترام مقدسات جامعه دینى محفوظ مانده و دست‌خوش اهانت و ناسزا و یا سخریه نمى‏شود؛ چون این معنای غریزه انسانى است که از حریم مقدسات خود دفاع نموده و با کسانى که به‌ حریم مقدساتش تجاوز کنند به ‌مقابله برخیزد و چه‌بسا شدت خشم او را به ‌فحش و ناسزاى به ‌مقدسات آنان وادار سازد، و چون ممکن بود مسلمین به ‌منظور دفاع از حریم پروردگار بت‏هاى مشرکین را هدف دشنام خود قرار داده در نتیجه عصبیت جاهلیت، مشرکین را نیز وادار سازد که حریم مقدس خداى متعال را مورد هتک قرار دهند، لذا به ‌آنان دستور مى‏دهد که به ‌خدایان مشرکین ناسزا نگویند، چون اگر ناسزا بگویند و آنان هم در مقام معارضه به‌مثل به‌ ساحت قدس ربوبى توهین کنند در حقیقت خود مؤمنین باعث هتک حرمت و جسارت به ‌مقام کبریایى خداوند شده‏اند.[۱۰۳۶]
زیبا جلوه‌دادن چیزهایی انسان مصنوع خودشان می‌دانند امری روان‌شناختی و جامعه‌شناختی است. همیشه میان انسان و دست‌ساخته او پیوندی به‌ظاهر ناگسستنی وجود دارد. انسان‌ها بیشتر به ‌محیط و فرهنگ‌شان شناخته می‌شوند و به ‌آن تعلق دارند. حس تعلق به‌ واقعیت‌های خودساخته در مواردی چنان بالاست که هرگونه توهین به ‌آن توهین به‌ سازنده آن تلقی می‌گردد. قرآن کریم از این تعلق خاطر پرده برمی‌دارد: «اینگونه براى هر امتى کردارشان را زینت دادیم آنگاه بازگشت آنان به‌سوى پروردگارشان خواهد بود و ایشان را از آنچه انجام مى‏دادند آگاه خواهد ساخت.»[۱۰۳۷] زینت هر چیز زیبا و دوست داشتنى است که ضمیمه چیز دیگرى مى‏شود و به ان زیبایى مى‏بخشد. از عموم تعلیلى که جمله کَذَلِک زَیَّنَّا لِکلّ‏ أُمَّهٍ آن‌را افاده مى‏کند، نهى از هر کلام زشتى نسبت به ‌مقدسات دینى استفاده می‌شود. در این‌جا چون عمل به ‌امت نسبت داده شده، معلوم می‌شود که منظور فرهنگ و آداب و رسومِ یک امت مدنظر است. بنابراین همان‌طور که علامه طباطبائی هم در ذیل آیه توضیح داده‌اند، باید از هرگونه کلام زشت نسبت به‌ مقدسات و فرهنگ یک ملت اجتناب کرد. در غیر این‌صورت فاصله‌ای میان دو طرف ارتباط ایجاد می‌شود که هرگونه تفاهم را غیرممکن می‌سازد. احترام به ‌فرهنگ، احترام به ‌آداب و رسوم، زبان، پوشش و مانند آن را نیز بدنبال دارد.
احترام به‌ مقدسات در شکل‌های گوناگون در سیره ائمه معصومین علیهم‌السلام هم مشاهده می‌شود. به‌عنوان مثال، هنگامی که پیامبر اکرم(ص) عبدالرحمن‌بن عوف را به‌سریه‌ای به‌سوی بنی‌کلب فرستاد به ‌او فرمود چنین عمامه بپوش که شبیه‌تر و شناخته شده‌تر است.[۱۰۳۸] طبق این روایت احترام به ‌پوشش میزبان نوعی احترام گذاشتن به‌ فرهنگ او تلقی می‌شود. اسقف‌های نجران هنگام ورود به ‌حضور پیامبر در مسجد با دیبا و صلیب‌هایشان وارد شدند و به‌ وضعی به‌ حضور آن حضرت رسیدند که تا آن زمان هیچ‌کس به ان وضع وارد نشده بود. رسول خدا دستور داد آنان را واگذارند[۱۰۳۹] و در مقابل پوشش آن‌ها حساسیت زیاد نشان ندهند.
نمونه دیگری از احترام به مقدسات، احترام به ‌معابد و اماکن مقدس اهل کتاب است. به‌عقیده‌ی فقیهان شیعه، احترام به ‌محل عبادت اهل کتاب لازم است و احترام محل عبادت، حرمت نجس‌کردن آن‌ها را به‌دنبال دارد و برخی از فقها معتقد به ‌وجوب ازاله‌ی نجاست از معابد هستند.[۱۰۴۰]
کلیه‌ی اماکن و معابد مقدس از منظر اقلیت‌های مذهبی نیز مورد احترام جامعه اسلامی است و از مصونیت کامل برخوردار است و هرگونه تعرضی چه از ناحیه‌ی مسلمین چه از ناحیه‌ی غیرمسلمانان به‌ این ناحیه جرم محسوب می‌شود و مرتکبین آن مجازات می‌شوند. احترام به‌ اماکن و معابد غیرمسلمانان در قراردادهای پیامبر نیز به‌چشم می‌خورد.
در آیه ۴۰ سوره حج، صیانت از معابد به‌عنوان یکی از اهداف جهاد و اثرات دفاع مشروع و نتیجه‌ی امنیت اجتماعی و محصول همزیستی بین ملل مختلف به‌شمار آورده شده است. در این آیه همه‌ی اماکنی که در آن نام و یاد خداوند ذکر می‌شود دارای ارزش و دفاع از آن‌ها لازم شمرده شده است: «اگر خداوند گروهی را به گروه دیگر دفع نمی‌نمود، دیِرها و کلیساها و کنشت‌ها و مسجدها که نام خدا در آن بسیار یاد می‌گردد ویران می‌شد.» [۱۰۴۱]
بیان اصل احترام به ‌مقدسات، که اروینگ گافمن آن را از الزامات نزاکت در تعاملات اجتماعی برشمرده است،[۱۰۴۲] در ادبیات ارتباطات میان‌فرهنگی با نظریه «وجهه – مذاکره»‌ی تنگ تومی سازگاری نزدیکی دارد. ﮔودﯾﻜﺎﻧﺴﺖ، اﯾﻦ ﻧﻈﺮﯾﻪ را در زﻣﺮۀ اﻟﮕﻮﻫﺎﯾﯽ ﻣﯽداﻧﺪ ﻛﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮﭘﺬﯾﺮی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ را در ﺑﺴﺘﺮ ارﺗﺒﺎﻃﺎت، ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﯽﻛﻨﻨﺪ. ﺗﯿﻨﮓﺗﻮﻣﯽ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻫﻤﻜﺎری ﻛﻮروﮔﯽ، اﯾﻦ ﻧﻈﺮﯾﻪ را ﺗﺪوﯾﻦ ﻛﺮده اﺳﺖ، دو ﺑﻌﺪ «ﻓﺮدﮔﺮاﯾﯽ‌-‌ ﺟﻤﻊﮔﺮاﯾﯽ «و » ﻛﻤﯽ‌-‌زﯾﺎدی ﻓﺎﺻﻠﮥ ﻗﺪرت» را در ﺗﺒﯿﯿﻦ اﯾﻦ ﻧﻜﺘﻪ ﺑﻪ‌ﻛﺎر ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻓﺮﻫﻨﮓﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ، ﭼﮕﻮﻧﻪ «ﺳﺘﯿﺰ» را ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ و اﻗﺪام ﺑﻪ ﺑﺮﻗﺮاری ارﺗﺒﺎط ﻣﯽﻛﻨﻨﺪ. در اﯾﻦ ﻧﻈﺮﯾﻪ، ﺳﺘﯿﺰ، ﻧﻮﻋﯽ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻫﻮﯾﺖ در ﺳﻄﻮح ﻓﺮدی و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و ﻧﺎﺷـﯽ از ﺑﺮﺧـﻮرد ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺑﺎورﻫﺎ و ارزشﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﯾﺎ ﻛﺎرﺑﺮد ﻧﺎدرﺳﺖ ﺑﺮﺧﯽ ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎ ﯾـﺎ اﻧﺘﻈﺎرﻫـﺎی رﻓﺘـﺎری ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﯾﻚ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ اﺳﺖ. ﺳﺘﯿﺰ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ رخ ﻣﯽدﻫﺪ ﻛﻪ ﻓـﺮد ﯾـﺎ ﮔـﺮوه ﺑﺒﯿﻨـﺪ «وﺟﻬ»ـﻪ‌اش ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺷﺪه ﯾﺎ زﯾﺮ ﺳﺆال رﻓﺘﻪ اﺳﺖ. وﺟﻬﻪ، وﺟﻮه ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻫﻮﯾﺖ ﻓﺮﻫﻨﮕـﯽ و ﻓـﺮدی و ﺗﺼـﻮر ﻋﻤﻮﻣﯽای اﺳﺖ ﻛﻪ ﺣﺪاﻗﻞ از ﻧﻈﺮ ﻓﺮد ﯾﺎ ﮔﺮوه، در ﺟﺎﻣﻌﻪ درﺑﺎرۀ آﻧـﺎن وﺟـﻮد دارد و ﺑﺮاﺳـﺎس ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎ و ارزشﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، درﺑﺎره‌اش ارزﯾﺎﺑﯽ ﻣﯽﺷﻮد.
دﻏﺪﻏﮥ ﻋﻤﺪه در ﺳﺘﯿﺰ، «وﺟﻬﻪﺳﺎزی» ﯾﺎ ﻣﻬﺎرتﻫـﺎی ارﺗﺒـﺎﻃﯽ ﻣـﻮرد ﻧﯿـﺎز در ﺗﻘﻮﯾـﺖ و ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ وﺟﻬﻪ اﺳﺖ. وﺟﻬﻪ و وﺟﻬﻪﺳﺎزی، ﻫﺮ دو ﺑﺨﺸﯽ از زﻧـﺪﮔﯽ روزﻣـﺮه ﻫﺴـﺘﻨﺪ. ﻛـﺎﻧﻮن ﺗﻮﺟﻪ اﯾﻦ ﻧﻈﺮﯾﻪ، ﭼﺎرﭼﻮب ﻣﺮﺟﻊِ ﻓـﺮدی و ﻓﺮﻫﻨﮕـﯽ ﻣـﺪﯾﺮﯾﺖ وﺟﻬـﻪ اﺳـﺖ ﻛـﻪ ﻋﻤﯿﻘـﺎً از ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎ و ارزشﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ﻓﺮدی و ﺗﻔﺎوتﻫﺎی ﻧﺎﺷﯽ از دو ﺑﻌﺪ ﯾﺎدﺷﺪه، اﺛﺮ ﻣﯽﭘﺬﯾﺮد.[۱۰۴۳]
۷-۵-۲-۲- احترام به آزادی
۷-۵-۲-۲-۱- آزادی مراسم و شعائر مذهبی
از جمله آزادی‌هایی که بر اساس اصل آزادی مذهبی طبق قرارداد ذمه برای اهل کتاب متعهد منظور می‌شود آزادی شعائر مذهبی و حق انجام مراسم و عبادات و سایر گروه‌های نامبرده است. آنان مجازند به‌طور انفرادی یا دسته‌جمعی در معابد و اماکن مقدسه خود مراسم مخصوص مذهبی خویش را به‌پا دارند و کسی حق تعرض به انان را نخواهد داشت. بدیهی است در پاره‌ای موارد ممکن است محدودیت‌هایی بر طبق مواد قرارداد مشترک ذمه پیش‌بینی شود ولی اصل آزادی مراسم مذهبی در هرصورت به‌عنوان یک حق غیرقابل سلب همچنان برای اقلیت‌های متعهد محفوظ خواهد ماند.[۱۰۴۴]
دلایلی در آموزه‌های اسلامی وجود دارد که نشان می‌دهند درست و انسانی عمل‌کردن و نیکوکار بودن دارای ارزش و اهمیت بالایی است. قرآن ضمن اینکه اسلام را دین قبول خداوند می‌داند،[۱۰۴۵] اما تصریح می‌کند که پیروان سایر ادیان اگر صادقانه به‌ خداوند اعتقاد داشته باشند و اعمال نیک انجام دهند رستگار خواهند شد و پاداش آنها نزد خداوند محفوظ است.[۱۰۴۶] علامه طباطبائی معتقد است رستگاری و سعادت به ‌افراد خاصی یا فقط به‌ مسلمانان اختصاص ندارد، بلکه هر کسی واقعا به‌ خدا ایمان داشته باشد و عمل صالح انجام دهد رستگار خواهد شد. [۱۰۴۷] اسلام واقعی همان تسلیم در برابر خداست؛ حتی امرمومنان علیه‌السلام در معرفی حقیقت اسلام، به‌ یک جمله اکتفا می‌کند و می‌فرماید: «اسلام همان تسلیم در برابر دستورات خداست».[۱۰۴۸] همچنین علامه با این‌که ادیان پیش از اسلام را تحریف شده می‌داند اما آنها را منسوخ به‌حساب نمی‌آورد بلکه در برخی موارد، احکام قرآن را ناسخ برخی احکام سایر ادیان می‌شمارد.[۱۰۴۹] و در پاسخ به این پرسش جدی که در این‌صورت آیه مبارکه «دین درست نزد خداوند اسلام است و هرکس غیر از اسلام دینی برگیرد خداوند از او قبول نخواهد کرد» چگونه تفسیر می‌شود؟ می‌توان گفت که با توجه به سایر آیات قرآن در مورد ادیان الهی، معنی آیاتی از این سنخ، چنین می‌شود که کامل‌ترین، جامع‌ترین و درست‌ترین دین نزد خداوند اسلام است[۱۰۵۰] و طبیعی است که این دین مورد پذیرش خداوند باشد ولی هر کدام از ادیان الهی در حد خود بهره‌ای از درستی دارند و میزانی از احکام الهی را مورد توجه قرار داده‌اند.[۱۰۵۱]
از شاخص‌های همزیستی به‌عنوان یک اصل، رعایت آزادی بیان حتی برای اقلیت‌های مذهبی در جامعه اسلامی است. در سیره نبی گرامی اسلام (ص) شواهد فراوانی بر رعایت این اصل مهم وجود دارد. به‌عنوان مثال، یکی از مفاد پیمان نامه‌ی پیامبر با یهود مدینه این بود که یهود بنی عوف با مومنان مانند یک امت و ملت هستند با این تفاوت که یهود پیرو دین خود و مسلمانان هم پیرو دین خود هستند.[۱۰۵۲]
هیئتی مسیحی برای دیدار پیامبر به مسجد آن حضرت آمده بودند. هنگام نمازِ مسیحیان که شد برخواستند. رسول خدا گفت: آنان را به‌حال خود واگذارید که هرطور می‌خواهند نمازشان را انجام دهند. مسلمانان دیدند که ایشان به‌سوی شرق ایستادند و نماز خواندند.[۱۰۵۳]
۷-۵-۲-۲-۲- آزادی در انتخاب محاکم
اگر ذمی مدعی و مسلمان مدعی‌علیه باشد و یا مسلمان مدعی و ذمی مدعی‌علیه باشد از آن‌جهت که حق مسلمانی در میان است اختلاف باید در محاکم اسلامی مطرح شود و قاضی موظف است طبق مقررات عادلانه‌ی محاکم اسلامی و بدون تبعیض به‌ قضاوت عادلانه بپردازد.
اگر مدعی و مدعی علیه هردو ذمی باشند می‌توانند از طرح دعوی در دادگاه‌های اسلامی اجتناب کنند و به‌ محاکم قضایی خود مراجعه کنند و حق استقلال قضایی ایشان محفوظ است. اسلام دین حق را برای متحدین و اقلیت‌های مذهبی مقیم سرزمین‌های اسلامی به‌عنوان یک حق ضروری و مشروع تلقی می‌کند و احکام صادره و محاکم قضایی اقلیت‌ها را در موارد مذکور به‌رسمیت می‌شناسد.[۱۰۵۴] در حقیقت باید این را یک نوع امتیاز شمرد نه حق و احترام به ازادی؛ زیرا اعطای چنین حقی به ‌مفهوم اعتراف به‌یک نوع استقلال داخلی گروه‌های غیر مسلمان در داخل جامعه ی اسلامی به‌شمار می‌رود. [۱۰۵۵]
از دیگر شاخص‌های رعایت همزیستی این است که قضاوت در مورد پیروان هر دین به‌خود آن‌ها واگذار گردد. در قرآن کریم نیز در این زمینه آمده است: بگو ای اهل کتاب شما هیچ‌گونه ارزشی ندارید مگر آن‌که که به ‌دستورات تورات و انجیل و قرآن عمل کنید.[۱۰۵۶] پیامبر علمای یهود را به عمل‌کردن به ‌دستورات کتاب خودشان فرا خواند.[۱۰۵۷] حضرت علی علیه‌السلام نیز به ‌هنگام خلافت فرمودند: آگاه باشید به‌خدا اگر بر بالین خلافت تکیه زنم و بستر حکومت برایم گسترده شود میان اهل تورات و یهود با توراتشان و میان اهل انجیل و نصاری با انجیلشان و میان اهل زبور با زبور ایشان و میان اهل قرآن با قرآن داوری کنم.[۱۰۵۸] مطابق همین اصل ازدواج هر گروهی بر اساس آیین خودشان به‌رسمیت شناخته می‌شود. امام علی علیه‌السلام در این‌باره می‌فرمایند: برای هر ملت و مذهبی ازدواجی است که به‌وسیله‌ی آن از زنا جلوگیری می‌کنند.[۱۰۵۹] مطابق این روایات ازدواج هر ملت و مذهبی چنان چه بر قانون آنان باشد صحیح است و از نظر اسلام حلال‌زاده هستند.
۷-۵-۲-۲-۳- آزادی مالکیت فردی
مالکیت فردی همان‌طورکه در مورد مسلمانان مطرح است بدون هیچ‌گونه تغییر اساسی در مورد متحدین غیرمسلمان ایشان نیز مطرح است و مالکیت آنان نیز مانند مسلمانان به‌طور قانونی مورد احترام و مصونیت قرار گرفته است و از نخستین مسئولیت‌های جامعه‌ی اسلامی حفاظت و مصونیت کامل اموال و جان و عرض ذمیان است. حق مالکیت اراضی نیز برای اقلیت‌ها محفوظ است و آنان می‌توانند از طریق معاملات مشروع زمین یا ساختمان و نظایر آن را به ‌مالکیت خویش در آورند. اسلام بر اساس اصل احترام به ‌مالکیت فردی در مورد گروه‌های متعهد اجازه نمی‌دهد در ملک افراد کوچک‌ترین تصرفی به‌عمل آید و هرگونه تصرف اموال ذمیان باید منوط به ‌رضایت و توافق قبلی باشد و در این‌باره اموال منقول و غیرمنقول حکم یکسانی دارند.[۱۰۶۰]
۷-۵-۲-۲-۴- مالکیت اهل کتاب
در اسلام احترام به ‌مالکیت اهل کتاب بر اموال خود تا بدان حد پیش رفته است که حتی اموالی را که مسلمانان نمی‌توانند تملک کنند؛ اگر از نظر اهل کتاب مالکیت آن مشروع باشد می‌توانند در کشور اسلامی آن را تملک کنند و آثار تملک را بر آن بار کنند و چنانچه مسلمانی آن را تلف کند ضامن است. البته این احترام تا زمانی است که آشکارا در بین مسلمانان به‌ خرید و فروش یا استفاده از آن اقدام نکنند. برای نمونه چیزهایی مانند شراب، گوشت خوک، آلات لهو و لعب نزد مسلمانان ارزش و مالیتی ندارد.
محقق حلی می‌گوید: شرابی که از مسلمانان غصب شود ضمان ندارد گرچه کافر آن را غصب کند؛ ولی همان شراب اگر از کافر ذمی که آن را آشکار نمی‌کند غصب شود ضمان دارد گر چه غاصب مسلمان باشد.[۱۰۶۱]
۷-۵-۲-۲-۵- آزادی تجارت
هرگونه فعالیت اقتصادی از جمله تجارت و فعالیت‌های بازرگانی برای اقلیت‌های مذهبی مجاز شمرده می‌شود و اسلام حتی تجار غیرمسلمان را مجبور به‌ پیروی و مراعات قوانین و مقررات اسلامی نمی‌کند و پیروان هریک از مذاهب سه‌گانه می‌توانند طبق مقررات آیین خود به ‌داد و ستد و فعالیت‌های اقتصادی و بازرگانی بپردازند.
در مواردی که طرف معامله مسلمان است ممکن است معاملاتی وجود داشته باشد که از نظر یک فرد مسلمان نمی‌تواند رسمی باشد؛ در این‌گونه موارد باید طرفین در تطبیق معاملات خود با مقررات اقتصادی اسلام توافق نمایند. در معاملاتی که اسلام باطل اعلام کرده مثل خرید و فروش شراب اگر یک‌طرف معامله مسلمان باشد؛ معامله باطل است.[۱۰۶۲]
شاید یکی از علل تجویز روابط آزاد اقتصادی این است که این نوع روابط و معاملات معمولا تفاهم و دوستی ایجاد می‌کند و می‌تواند نتایج مطلوبی به‌همراه آورد. بیشتر موفقیت‌های مسلمین و پیشرفت‌های سریع اسلام در جوامع مختلف مرهون این‌گونه روابط و مراودات بوده است و روابط بازرگانی در تاریخ مسلمین از موثرترین عوامل گسترش روز افزون اسلام به‌شمار می‌آید.[۱۰۶۳]
۷-۵-۲-۳- مدارا و نیکو سخن گفتن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:47:00 ب.ظ ]