فهرست مندرجات
عنوان : صفحه :
چکیده : 11
فصل اول : کلیات تحقیق
1-1- مقدمه : 12
1-2- بیان مسأله : 13
1-3- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق : 14
1-4- اهداف تحقیق : 14
1-5- سؤالات تحقیق : 15
1-6- فرضیات تحقیق : 15
1-7- تعریف واژگان تخصصی تحقیق : 16
1-8- روش تحقیق : 17
1-9- روش گردآوری اطلاعات و داده ها : 17
1-10- جامعه آماری : 18
1-11- روش و حجم نمونهگیری : 18
1-12- روش ها و ابزار تجزیه و تحلیل داده ها : 18
1-13- متغیرهای تحقیق : 19
1-14- محدودیت ها و مشکلات تحقیق : 19
فصل دوم : ادبیات و مبانی نظری تحقیق
2-1- مقدمه : 22
2-2- مبانی نظری کارآفرینی : 22
2-3- مبانی استراتژی : 22
2-4- پیشینه تحقیق : 68
2-5- جمعبندی و نتیجهگیری : 72
فهرست مندرجات
عنوان : صفحه :
فصل سوم : روششناسی تحقیق
3-1- مقدمه : 75
3-2- روش تحقیق : 75
3-3- جامعه آماری : 76
3-4- روش نمونه گیری : 76
3-5- حجم نمونه : 76
3-6- ابزار سنجش : 77
3-7- روایی پرسشنامه : 78
3-8- پایایی پرسشنامه : 78
3-9- روش تجزیه تحلیل داده ها : 79
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها
4-1- مقدمه : 83
4-2- آمار توصیفی : 83
4-3- آمار استنباطی : 84
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادهای تحقیق
5-1- مقدمه : 106
5-2- جمع بندی فصل های این تحقیق : 106
5-3- بحث و نتیجه گیری از یافته های تحقیق : 107
5-4- خلاصه نتایج مهم این احقیق : 113
5-5- پیشنهادات کاربردی تحقیق : 114
5-6- محدودیت های تحقیق : 116
5-7- پیشنهاد هایی برای تحقیقات در آینده : 116
5-8- مطالعه موردی : شرکت کارخانجات تولیدی شهید قندی 117
فهرست مندرجات
عنوان : صفحه :
منابع و مآخذ و پیوست ها :
منابع و مآخذ : 121
پرسشنامه شماره 1 : 126
پرسشنامه شماره 2 : 127
چکیده انگلیسی : 129
چکیده :
این تحقیق به ارائه الگویی برای استراتژیهای کارآفرینی در واحدهای صنعتی پرداخته است. نوع تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل 30 نفر از کارآفرینان واحدهای صنعتی و شرکتهای وابسته در استان یزد میباشد که به روش نمونهگیری حساس قضاوتی بر اساس تعداد نمونه در دسترس انتخاب شدهاند. ابزار تحقیق، پرسشنامه و تکمیل آن در مراحل مختلف تحقیق بوده است. در این تحقیق بعد از مشخص شدن نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدها توسط کارآفرینان، استراتژیهایی برای ایجاد و توسعه کارآفرینی در واحدهای صنعتی استخراج شد و با نهایی شدن استرتژیها و اعطای ضریب و وزن به آنها، با روش مقایسه زوجی یا الگوریتمAHP تحلیل و اولویتبندی شدند که مهمترین استراتژیها استخراج شده عبارت از ایجاد ارتباط با برگزیدگان جشنوارههای علمی در سطح کشور جهت جلب همکاری و جذب آنها، اعزام نیروهای خبره به مجامع و کنفرانسهای بینالمللی کارآفرینی جهت کسب دانشهای به روز و تکنولوژیهای جدید، ایجاد تیمهای کارآفرین درون سازمان از پرسنل مستعد در واحدهای مختلف، استفاده از خبرگان دانشگاهی دارای مطالعات مرتبط در زمینه کارآفرینی برای تدوین استراتژیهای مناسب در این زمینه، عقد قرارداد با پارکهای علم و فناوری جهت بهینه سازی فرآیندهای کاری شرکت، تمرکز بر حفظ نیروهای خبره جهت ارتقاء فرهنگ کارآفرینی در سازمان، برگزاری دورههای کارآفرینی جهت ارتقاء توانمندی کارآفرینی نیروی انسانی سازمانی، در نظر گرفتن سیستم پاداش بر اساس عملکرد برای کارآفرینان، برگزاری مسابقات سالیانه در زمینههای تخصصی شرکت جهت شناسانی افراد کارآفرین و جذب آنها، ایجاد دورههای ضمن خدمت جهت افزایش سطح مهارت و دانش پرسنل، برگزاری دورههای آموزشی مدیریتی جهت آشنایی مدیران با مفاهیم کارآفرینی، ایجاد تمایل در مدیران سازمانی در جهت حمایت از کارآفرینی در سازمان متبوع، ایجاد راهبردها و استراتژیهای کارآفرینی در سازمان توسط مدیران منابع انسانی و مدیران ارشد سازمانی، ایجاد تالارهای گفتگو بین بخشهای مختلف سازمانی جهت افزایش ارتباط بین کارکنان و ایجاد زمینههای کارآفرینی، جذب سرمایهگذاری خارجی به سازمان و در نظر گرفتن بودجه برای کارآفرینی میباشد. در ادامه این پروژه با انجام مطالعه موردی به بررسی اثربخشی و کاربرد یافتههای این تحقیق در شرکت کارخانجات تولیدی شهید قندی پرداخته شده و مورد پیمایش و آزمون قرار گرقته و به نوعی نتایج حاصل از این تحقیق که همان استراتژیهای اولویت دار کارآفرینی
می باشد، مورد تأیید نسبی قرار گرفته است.
کلید واژه : کارآفرینی ، SWOT ، استراتژی
1-1- مقدمه :
کارآفرینی یکی از مهم ترین و پیچیده ترین مسائلی است که جوامع امروزی در هزاره سوم با آن روبرو هستند. امروزه، سازمان ها با چالش های پیچیده و فزاینده ای رو به رو هستند؛ تغییرات با سرعت زیادی روی می دهد، افراد در حال برقراری ارتباطات جدید با یکدیگر هستند و شکل های از رقابت در حال پیدایش است و در کشور های مختلف توجه خاصی در دانش مدیریت و اقتصاد به کارآفرینی اقتصاد مدار و کارآفرینان می شود. تقویت کارآفرینی و ایجاد بستر مناسب برای توسعه[1] آن از ابزار پیشرفت اقتصادی کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه است. بر اساس بیانیه جهانی کارآفرینی، یک همبستگی قوی میان رشد اقتصاد ملی و سطح فعالیت های کارآفرینانه ملی و سازمانی وجود دارد. (آرچیبونگ ، 2004)
در هر کشوری کارآفرینان به صورت بالقوه وجود دارند و بایستی تلاش شود که توانایی های آنان بیشتر شده و مهمتر از همه، ساختارهای موجود اجازه دهند که کارآفرینان ابراز وجود کنند. (توماس و ژان ، 1999) با توجه به این مسائل، سازمان ها باید بسیار هوشیارانه با این چالش ها برخورد کنند و سعی کنند تا از استعدادها و قابلیت های تک تک اعضای خود به خوبی استفاده کنند. کارآفرینی، قابلیتی است که می تواند سازمان ها را در این برهه حساس نجات دهد و بقای آنها را تضمین کند. زمانی که کارآفرینی به عنوان یک روش زندگی توسط اکثریت افراد جامعه پذیرفته شود، ارکان توسعه در آن جامعه در مقایسه با سایر جوامع سریع تر رشد می کند، چرا که کارآفرینی و افراد کارآفرین باعث ایجاد اشتغال، انتقال تکنولوژی، بهبود کیفیت زندگی و ایجاد رفاه و ثروت می شوند. به همین دلیل است که کشورهای مختلف به دنبال اجرای برنامه هایی برای گسترش فعالیت های کارآفرینانه هستند. جوامع امروزی برای توسعه فعالیت های کارآفرینانه نیازمند حاکم کردن فرهنگ کارآفرینی هستند. در واقع فرآیند کارآفرینی در درون خود فرهنگ خاصی دارد. فرهنگ کارآفرینی مجموعه ای از ارزش ها، نگرش ها، هنجارها و رفتارهایی است که هویت افراد کارآفرین را تشکیل می دهد. در چند سال گذشته به دلیل فشارهای اجتماعی، فرهنگی و رقابتی، میزان علاقه سازمان ها به کارآفرینی سازمانی افزایش یافته است. یکی از ارزان ترین ابزارها برای رشد و توسعه کسب و کار، کارآفرینی است که احتمالاً بهترین نتیجه و بیشترین کارایی را دارد. پرورش افراد کارآفرین در درون سازمان مستلزم فراهم آوردن بستری مناسب و ترویج روحیه کارآفرینی است. روحیه کارآفرینی میتواند مزیت رقابتی بسیار ارزشمندی باشد، به ویژه برای شرکت های بزرگ که از منابع انسانی توانمندی برخوردار بوده و توانایی تشویق و گسترش آن را در سازمان دارند. عوامل مختلفی نظیر شرایط فرهنگی و محیطی، رهبری و روابط انسانی می تواند بر کارآفرینی سازمانی تأثیر گذار باشد. اهمیت کارآفرینی به خاطر ارزش هایی است که به اشکال گوناگون ایجاد میشود. کارآفرینی سازمانی برای بقا، رشد، سودآوری و نوسازی در سازمان ها بسیار حیاتی است. مبنای کارآفرینی سازمانی شناسایی فرصت و بهره برداری از آن است، که این خود به تحقق اهداف سازمانی می کند. به همین دلیل سازمان های مختلف مشتاقانه در حال ترویج فعالیت های کارآفرینانه در میان کارکنان خود هستند. در جهان امروز تفکر نوآوری و کارآفرینی و استفاده ار آن در سازمان ها امری اجتناب ناپذیر است، با نظر به این که کارآفرینی سازمانی بحثی نو میباشد و اهمیت آن در رشد و توسعه سازمان ها روز به روز برای مدیران و کارکنان و صاحبان قدرت روشن تر میشود.
1-2- بیان مسأله :
پیچیدگی روزافزون فعالیتها در جهان متغیر امروز، پیشرفت های سریع تکنولوژی و همچنین رقابت فشرده در عرصه صنعت، مدیران را با آن چنان دشواری هایی مواجه ساخته که کوچک ترین غفلت آنها نسبت به مسائل، مشکلات غیر قابل جبرانی را به دنبال خواهد داشت. مشاهده شرکت های بسیار موفقی که در نتیجه اتخاذ تصمیماتی نسنجیده و بیتوجهی به محیط، موقعیت برجسته خود را از دست داده و از صحنه رقابت به کنار گذارده شدهاند، مؤید این نکته است. بیشک هیچ سازمانی بدون برنامهریزی برای آینده نمیتواند به موفقیت دست یابد. از طرف دیگر فقدان دیدگاه استراتژیک در بین مدیران باعث میشود تا با درگیر شدن در مسائل اجرایی از هدایت سازمان در جهت مناسب و به نحوی که با شرایط داخلی و خارجی مطابقت داشته باشد، بازمانند. از اینرو بهرهگیری از برنامهریزی استراتژیک به عنوان یک ضرورت در دولتها، جوامع و صنایع مطرح شده است.
از طرف دیگر، کارآفرینی به عنوان یک پدیده نوین در اقتصاد نقش موُثری را در توسعه و پیشرفت اقتصادی کشورها یافته است. کارآفرینی در اقتصاد رقابتی و مبتنی بر بازار، امروزه دارای نقش کلیدی است. به عبارت دیگر در یک اقتصاد پویا، ایده ها، محصولات، و خدمات همواره در حال تغییر می باشند و در این میان کارآفرین است که الگویی برای مقابله و سازگاری با شرایط جدید را به ارمغان می آورد. از این رو در یک گستره وسیع تمام عناصر فعال در صحنه اقتصاد (مصرف کنندگان، تولید کنندگان، سرمایه گذاران) باید به کارآفرینی بپردازند و به سهم خود کارآفرین باشند. آنچه دراین رابطه اهمیت دارد این است که علیرغم اهمیت روزافزون این پدیده و نقش فزاینده آن در اقتصاد جهانی کمتر به این موضوع پرداخته می شود. وضعیت اقتصادی کشور و ترکیب جمعیتی امروزه بیش از پیش ما را نیازمند یافتن زمینه های پیشرو در صحنه اقتصادی می کند و در این راستا ضرورت داشتن مدل، الگوها و راهکارهای مناسب جهت آموزش، تربیت و استفاده بهینه از نیروی فعال و کارآفرین بیشتر می شود.
با بهرهگیری از نظام مدیریت استراتژیک کارآفرینی مسیر اصلی برای دستیابی به اهداف شرکت ها و ذینفعان مشخص شده و چگونگی مصرف منابع با تحلیل محیط درونی و بیرونی شرکت و رقبا با تعریف اهدافی چون توسعه سازمانی، ارتقاء بهره وری، مدیریت دانش و ایجاد مزیت رقابتی به منظور بهرهگیری از موقعیتها و خنثی کردن تهدیدها در حال و آینده بیان میشود و به عقیده بعضی از اندیشمندان، برنامهریزی استراتژیک کارآفرینی بیانگر قدرت خلاقیت مدیران در ساختن آینده و ایجاد مصونیت در تهدیدات پیش روی سازمانهاست.
1-3- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق :
شرایط بازار و تجارت رقابتی در واحدهای صنعتی ایجاب میکند که سازمانها برای رسیدن به نوآوری به استراتژیهای کارآفرینانه روی آورند. اگر سازمانی بخواهد