کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


مهر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    



جستجو



 



روزافزون را از خداوند بزرگ خواستارم.
چکیده:
قطعه حاضر با نام” فانتزی برای ویولن و ارکستر سمفونیک” در فرم موومان اول کنسرتو (فرم سونات) نوشته شده و قسمت‌های مختلف موومان اول یک کنسرتو ویولن از جمله مقدمه، اکسپوزیسیون، دولوپمان، کادنتسا، رپریز و کدا را در بر دارد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
با وجود اینکه این قطعه در فرم سونات نوشته شده است (که به نوعی پایبندی به سنت را داراست) از مصالح قرن بیستمی و نوین نیز بهره برده که این عناصر در نوع گردش‌های ملودیک، زمینه تونال آزاد در تم‌ها و گسترش‌ها، نوع هارمونی به کار رفته، رنگ آمیزی ارکستر و… مشهود است که در قسمت آنالیز قطعه بصورت مشروح مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
لازم به ذکر است در جای جای این قطعه می توان رنگ و بوی موسیقی ایرانی را احساس کرد .به طور کلی از نظر تماتیک، تم‌های اول و دوم در شروع بیانشان حالت تنال یا مدال دارند که رفته رفته با گسترش آن‌ ها بیشتر به سمت تنال آزاد می‌روند به طوری که خاصیت ناپایداری تنالیته در دولوپمان به بیشترین حد خود می‌رسد.
فهرست مطالب
پیشگفتار…………………………………………………………………………………………………………………………………….. ۲
نگاهی به فرم سونات …………………………………………………………………………………………………………………………..۳
مختصری در مورد کنسرتو ………………………………………………………………………………………………………………….۶
آنالیز قطعه ………………………………………………………………………………………………………………………………………….۷
فرم ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۷
هارمونی …………………………………………………………………………………………………………………………………………….۲۱
کنترپوان ……………………………………………………………………………………………………………………………………………۲۲
ارکستراسیون ……………………………………………………………………………………………………………………………………۲۴
منابع و مآخذ ……………………………………………………………………………………………………………………………………۲۵
پارتیتور قطعه “فانتزی برای ویولن و ارکستر سمفونیک"………………………………………………………………..۱
پارت ویولن سلو ……………………………………………………………………………………………………………………………..۴۳
پیشگفتار:
این پایان نامه با عنوان فانتزی برای ویولن و ارکستر سمفونیک” اولین تجربه شخصی نگارنده در زمینه نوشتن برای ساز سلو و ارکستر سمفونیک می‌باشد و با توجه به ساز تخصصی خود یعنی ویولن و آشنایی با کاراکتر و تکنیکهای این ساز تصمیم به نوشتن موسیقی برای ویولن سلو و ارکستر سمفونیک در فرم سونات گرفتم. در این قطعه فضای تنال آزاد در کنار روش تنال مورد تجربه قرار گرفته، بطوری که در بیان تم‌ها و سوژه‌ها از روش تنال استفاده شده و با گسترش آنها قطعه بیشتر به سمت بی ثباتی تنالیته و تغییرات پی‌در‌پی آن پیش می‌رود. در این قطعه شاهد لحظات بسیار آرام و تغزلی ویولن سلو و همراهی های آرام و خلوت ارکستر در مقابل قسمتهای پرتکنیک و سریع ویولن (که عرصه‌ای برای نمایش تکنیکهای تکنواز می‌باشد) گاه به ‌صورت ساز تنها و گاه همراه یا در کنار قسمتهای پر هیاهوی ارکستر می‌باشیم که تضادهای زیادی را در قطعه ایجاد نموده است.
از آنجایی که در این قطعه برخورد نسبتاً آزادی با فرم سونات شده و قوانین سنتی سونات از جمله روابط تنال بین بخشها و… چندان رعایت نشده و این قطعه تنها در یک موومان نوشته شده نام آن را “فانتزی برای ویولن و ارکستر” انتخاب نمودم.
در قسمت نظری پس از نگاهی به فرم سونات و مختصری درباره کنسرتو به آنالیز قطعه پرداخته شده و قطعه از نظر فرم، هارمونی، کنترپوان و ارکستراسیون مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
نگاهی به فرم‌ سونات:
طرح کلی این فرم را می توان به شکل زیر ترسیم نمود:
البته این طرح فقط یک طرح کلی از موومان اول است و رعایت این شکل به‌ عنوان یک اصل ثابت ضرورتی ندارد. در‌ تعریف کلاسیک سونات فرمی مبتنی بر تقابل دو تم است که در اولین بیان هم از لحاظ تماتیک و هم از لحاظ تنال (تم ۱ در تنالیته اصلی و تم ۲ درتنالیته فرعی) دارای کنتراست هستند و پس از دولوپمان، هردو درتنالیته اصلی تکرار میشوند. درنمونه های قدیمی‌تر، تکرار بخش‌ها شبیه به تکرار در فرم سه تایی ساده دیده می‌شود، مثلا:
اغلب فقط اکسپوزیسیون تکرار می‌شود و در بسیاری از موارد نیز تکرار وجود ندارد. کنتراست بین تم‌ها (از هر نوعی که باشد)، یکی از اصلی‌ترین نیروهای محرک در فرم سونات است. لفظ سونات ممکن است به یک قطعه چند موومانی یا فرم یک موومان خاص از قطعه (معمولا موومان اول و آخر) اطلاق شود.
در اغلب سمفونی‌ها وکنسرتوهای سازی دست کم موومان اول به فرم سونات است و می‌توان چنین پنداشت که این فرم مظهر تقارن و توازن درتاریخ پرشکوه موسیقی کلاسیک است. می‌توان گفت فرم سونات در نظر مردم دوره کلاسیک و بعدتر دارای همان اهمیتی است که فرم فوگ در نظر مردم اوایل قرن ۱۸ بوده است. البته سونات در زمان باخ و هایدن اغلب کلمه ای بود که در مقابل کانتاتا[۱] قرار می‌گرفت یعنی سونات قطعه‌ای بود برای نواختن با ساز و کانتات قطعه‌ای بود برای آواز. می‌گویند فرم سونات از ابتکارات کارل فیلیپ امانوئل باخ پسر بزرگ باخ می‌باشد که بعداً توسط موتسارت و هایدن به کمال رسید.
بطور کلی فرم سونات معمولاً برای مومان اول یک سونات (به مفهوم قطعه بزرگ چند موومانی)، کوارتت زهی، سمفونی یا هر اثر دیگری که دارای اهمیت مشابهی باشد به کار گرفته می‌شود. به عقیده برخی فرم سونات از فرم دوتایی ریشه گرفته و رشد کرده ولی به محض این‌که توانسته رشد کافی بکند و به عنوان یک فرم مستقل و قابل تشخیص درآید دارای سه قسمت متمایز و برجسته شده است که طبق سنت کلاسیک به این صورت است:
قسمت نمایش سوژه‌ها (اکسپوزیسیون[۲]) :
که در لغت به معنی عرضه، ارائه و نمایش است و شامل ارائه تم اول یا گروه تم اول در تنالیته تونیک است که در پی آن پاساژهای انتقالی تم اول را به تم دوم وصل می کنند و فضایی برای ارائه تم دوم که بیشتر حالت لیریک و تغزلی دارد و معمولاً در تنالیته نمایان یا ماژور نسبی است را مهیا می‌سازد. اولین حوزه تنال حاوی مواد تماتیک اصلی موومان است. مواد تماتیک بطور مشخص و کامل ایده‌های ملودیکی را معرفی می‌کند که طرح و ریتم آنها برجسته و به آسانی قابل تشخیص است. اولین حوزه تنال ممکن است به یک کادنس کامل منتهی شود یا بدون توقف به یک عبارت انتقالی هدایت شود. رابط یک عبارت معمولاً مدولاسیون کننده است که به دومین حوزه تنال راه می‌گشاید.
هرچه فرم سونات کامل‌تر و پخته‌تر شد نقش‌های متعدد دیگری به رابط محول گردید. رابط ممکن است بصورت واضح و مستقیم به تنالیته جدید مدولاسیون کند یا اینکه ممکن است تنالیته مورد هدفش را تا لحظه آخر در ابهام قرار دهد یا اینکه حتی اصلا مدولاسیون نکند. درهرحال، رابط همیشه فاقد استحکام اولین حوزه تنال است. اگر دومین حوزه تنال فقط انتقال اولین حوزه تنال باشد(تم دومی ارائه نشود)، اکسپوزیسیون مونوتماتیک نامیده می‌شود. هایدن آهنگسازی است که نوشتن اکسپوزیسیون‌های مونوتماتیک را پایه گذاری کرد. در بسیاری از اوقات قبل از نمود تم یا گروه‌های تمی اول، بخشی بعنوان مقدمه می‌آید یا گاهی بخشی کوتاه‌تر بعنوان ماتریال مقدماتی آورده می‌شود.
تم دوم معمولاً با یک کادنس کامل این قسمت را در تنالیته نمایان به پایان می‌رساند و در بسیاری اوقات سرتاسر قسمت اکسپوزیسیون دوباره تکرار می‌شود. تم‌های مختلف به وسیله پاساژهای پل‌وار یا انتقالی به یکدیگر مرتبط می‌شوند.
قسمت گسترش[۳]
این قسمت در تنالیته نمایان شروع شده و در آن موتیوها یا تم‌های معرفی شده در اکسپوزیسیون بصورت‌های جدید و با ترکیبات تازه‌ای در تنالیته‌های گوناگون گسترش می‌یابند. معمولاً مدولاسیون‌های زیادی حتی به تنالیته‌های دور نیز انجام می‌گیرد و در اواخر آن نیز به نقطه اوج هیجان (نقطه طلایی) می‌رسد. البته از عنوان بسط و گسترش برای این بخش نباید چنین پنداشت که عمل بسط و گسترش تنها در این قسمت از قطعه انجام شده و در محل دیگری انجام نمی‌گیرد بلکه بهترین نمونه‌های فرم سونات آن‌هایی هستند که گسترش ایده‌های موسیقی در جای ‌جای آنها به چشم بخورد از جمله آنها مرحله انتقال است که غالباً گسترشی از گروه سوژه اول است و نیز بخش‌های مختلفی ازگروه سوژه‌های دوم که به کرات در ارتباط با یکدیگر رشد و توسعه پیدا می‌کنند. درپایان دولوپمان موسیقی شروع به بازگشت به طرف تنالیته اصلی می‌کند، دولوپمان معمولاً با رابط مجدد[۴] پایان می‌یابد و موسیقی، بازگشت به تنالیته اصلی را آغاز می‌کند.
قسمت نمایش مجدد سوژه ها(رپریز[۵] یا ریکاپتولاسیون[۶])
به معنی بازگشت است و در این قسمت هر دو تم (گروه‌های تمی) که در اکسپوزیسیون آمده بودند دوباره ظاهر می‌شوند با این تفاوت که این بار هر دو در تنالیته تونیک نمود پیدا می‌کنند. فرق ریکاپتولاسیون و ریتورنلو[۷] در کنسرتوهای دوره باروک در این است که در ریتورنلو تم‌های اصلی بطور واضح و بدون هیچگونه تغییری ظاهر می‌شوند و دارای مفاهیم یکسانی هستند ولی در سونات کلاسیک، قسمت ریکاپتولاسیون در هر بار تکرار دارای شکلهای نسبتا متفاوت و همراه باتغییرات دینامیکی است. چنین تضاد دیالکتیکی عوامل موسیقیایی، یکی از مهمترین اختلافات بین سبک باروک و کلاسیک است. بسیاری از موسیقی پژوهان تناظر دیالکتیکی بین اجزای سونات قائل می‌شوند به این صورت که تم یا گروه تم‌های اول را متناظر با «تز»، تم یا گروه تم‌های دوم را «آنتی‌تز» و ترکیب و تقابل آنها را «سنتز» می‌پندارند. مرحله انتقال در نمایش مجدد سوژه ها طبیعتاً متغیر است و بدیهی است که مدگردیهایش نیز جهت رسیدن به سوژه دوم در تنالیته تونیک تغییر می‌کند.
بطور کلی اگر بیان دوباره تم‌ها عیناً مانند بخش اکسپوزیسیون باشد، به آنها رپریز استاتیک (عینی) گویند و اگر تغییراتی نسبت به بار اول به چشم بخورد به آن رپریز دینامیک (با تغییر) گفته می‌شود. درمواردی هم ترتیب ارائه تم‌ها در رپریز برعکس می‌شود یعنی این بار ابتدا تم دوم (گروه سوژه‌های دوم) و سپس تم اول (گروه سوژه‌های اول) می‌آید که به این حالت رپریز آینه‌ای می‌گویند.
قسمت کدا
کدا از نظر لغوی به معنی دم است که در آغاز به منظور تقویت و تثبیت تنالیتۀ تونیک به وجود آمد. دراغلب سونات‌ها درانتهای موومان برای جمع بندی و خاتمه کدا می‌آید که با کادنس کامل در تونالیته تونیک همراه است، طول این بخش معمولاً از سایر بخش‌ها کوتاه‌تر و موجزتر است ولی مواردی نیز وجود دارد که طول کدا طولانی و حتی هم ارز سایر بخش‌هاست. به عنوان نمونه در سمفونی شماره ۳ بتهوون (اروئیکا) مجموع میزان‌های کدا به ۱۳۵ می‌رسد و در سونات پیانو اپوس ۸۱ بخش کدا با قسمت دولپمان و نمایش مجدد سوژه‌ها برابری می‌کند.
این‌ها توضیحاتی مختصر راجع به فرم سونات کلاسیک بود، اما در قرن بیستم مشکل بتوان فرم سونات را در قطعاتی که تحت عنوان سونات مطرح می‌شوند، تشخیص داد. در این دوره و بخصوص در نیمه دوم قرن بیستم این فرم تا حد زیادی آزاد و بی‌قید است و در سبک‌های موسیقی پس از۱۹۵۰ اگر به قطعه‌ای با عنوان سونات بر می‌خوریم شاید چندان نشانه ای از فرم سونات را در آن نیابیم، گویی تنها عنوان فرم سونات است که بر پیشانی این قطعات نقش بسته و یا شاید فرم سونات تا این دوره آنقدر مستحیل شده که به این اشکال درآمده است. البته در این دوران نیز می‌توان قطعاتی را یافت که با وجود بافت موسیقیایی نوین‌شان وفادار به اصول فرمال کهن و یا حداقل دارای نزدیکی زیادی با فرم‌های کلاسیک هستند.
مختصری در مورد کنسرتو
به طور کلی رد پای اهمیت یافتن و بها دادن به موسیقی سازی را می‌توان در فرم‌هایی نظیر استامپی[۸] و سالتارلو[۹] جستجو کرد. در دوره باروک اولین نمونه‌های کنسرتوهای سازی به فرم کنسرتو گروسو شکل گرفت که در آن مجادله بین چند ساز سلو و کل ارکستر انجام می‌شد، مانند کنسرتوهای براندنبورگ باخ وکنسرتوهای ویوالدی. چنین کنسرتوهایی مبتنی بر فرم ریتورنلو بودند که بر توالی نواختن تم‌هایی توسط گروهی کوچکتر (چند ساز سلو) و کل ارکستر تکیه داشت.
در دوره کلاسیک، فرم سلو کنسرتو بر دیگر فرم‌ها نظیر کنسرتو گروسو برتری یافت. دراین دوره شمار کنسرت‌های عمومی افزایش پیدا کرد و سولیست‌های ماهر توانستند توجه عده فراوانی ازشنوندگان را جلب نمایند. اکثر کنسرتوهای کلاسیک برای اجراهای روی صحنه و اجرای عمومی نوشته شدند و در موارد بسیاری، هنوز تکنواز نقش رهبر ارکستر را نیز دارد. در زمان موتزارت شیوه به نمایش گذاشتن تکنیک و توانایی نوازنده، به همان اندازه‌ای که در زمان لیست و پاگانینی مرسوم شد، رایج نشده بود ولی به هر حال اهمیت نوازنده سلو بیشتر از دوره‌های قبلی نظیر هندل و باخ بود. معنای تحت اللفظی کنسرتو، مسابقه، کوشش بهم آمیخته، توافق و… است. از دوره کلاسیک به بعد اکثر کنسرتوها در سه موومان به ترتیب تند- آهسته- تند نوشته می‌شدند که موومان اول (وگاهی اول وآخر) آن‌ ها، اغلب در فرم سونات و مبتنی بر دوتم دارای کنتراست است. در چنین اثری، چیره دستی و توانایی تکنواز در تعبیر موسیقی با گستره پهناور رنگ صوتی و دینامیک ارکستر می‌آمیزد. آنچه از این رویا رویی سر برمی‌آورد، تضاد میان ایده‌های موسیقایی و کیفیت صوتی است که سرشتی اقناع کننده دارد. تکنواز ستاره این عرصه است و تمام توان و استعدادهای موسیقایی او در این دیالوگ ستیز جویانه بکار می‌آیند. در موومان اول (و به ندرت آخر) کنسرتوها قسمتی به نام کادنتسا[۱۰] معادل ایتالیایی کادنس وجود دارد که بخشی تکنیکی و نمایشی ویژه تکنواز بدون همراهی ارکستر است. در این قسمت تم‌های موومان گاهی با دگرگونی و در تنالیته‌های تازه و بصورت تکنیکی ارائه می‌شوند. در برخی کنسرتوهای کلاسیک نوازندگان گاهی کادنتسا را بداهه نوازی می‌کردند ولی بعدها آهنگسازان به نگارش دقیق کادنتسا پرداختند دربسیاری از کنسرتوهای کلاسیک معمولاً بخش کادنتسا، بعد از آکورد ) کادنسی) آورده می‌شد ولی بعدها این سنت همیشه رعایت نشد.
آنالیز قطعه
فرم
فرم قطعه بصورت فرم سونات می باشد که شامل بخشهای زیر است:
مقدمه (از میزان ۱ تا میزان ۲۳)
اکسپوزیسیون (از میزان ۱ تا میزان۸۶)
تم اول: از ضرب آخرمیزان ۲۳تا ضرب اول میزان۴۳
رابط: از میزان۴۳ تا میزان۵۶
تم دوم: از ضرب آخرمیزان ۵۶ تا میزان ۷۵
خاتمه : از میزان ۷۵ تا میزان ۸۶
دولوپمان (از میزان۸۶ تا میزان ۱۸۸)
۱- شروع دولوپمان تا کادنس بر اساس گسترش تم اول ازضرب آخر میزان ۸۶ تا میزان ۱۲۵ (البته تا پایان دولوپمان یعنی ۳ قسمت زیر نیز شامل گسترش تم اول است)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-07-21] [ 06:48:00 ق.ظ ]




۰

 

 

 

۰

 

۰

 

۰

 

۰

 

 

 

۰

 

۰

 

۰

 

 

 

با توجه که در این شبیه­سازی از رزرو غیرگردان در فرمولاسیون استفاده نشده در برخی از نتایج تفاوت­هایی دیده شده است. مرجع [۶۹] در ساعت ۲ شبیه­سازی برای ژنراتور G1، ۱۷ مگاوات رزرو غیرگردان بدست آورده که در شبیه­سازی انجام شده در این تحقیق تغییراتی در مشارکت واحدها صورت گرفته است. ژنراتور G3 ارزانترین ژنراتور است و اگر بیشترین حد توان خود را تولید کند (۵۰ مگاوات) دیگر قادر به داشتن رزرو نمی ­باشد. در نتیجه واحد G1 با کمترین حد تولید خود (۱۰ مگاوات) در این ساعت روشن شده و با توجه به اینکه قیمت رزرو واحد G1 کمتراز واحد G3 است ۱۷ مگاوات رزرو بالارونده را ژنراتور G1 تامین می­ کند.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه

۳-۵ نتیجه گیری

با توجه به گسترش روز افزون استفاده از نیروگاه­های بادی در سیستم قدرت و همچنین هزینه پایین بهره ­برداری از این نیروگاه­ها و نظر به اینکه با پیشرفت تکنولوژی هزینه نصب و اجرا به سرعت کاهش یافته، اکثر کشورها در راه استفاده از نیروگاه بادی به عنوان یک نیروگاه تجدید پذیر ارزان قدم برداشته­اند.
مشکل اصلی استفاده از نیروگاه های بادی عدم قطعیت در توان تولیدی این نوع واحدها می­باشد که برای بستن بازار در حضور این واحدهای تولیدی باید این عدم قطعیت در نظر گرفته شود. با پیشرفت در روش­های پیش بینی باد، دقت قابل قبولی در این پیش بینی بدست آمده است؛ در این تحقیق با مدل کردن باد با یک توزیع احتمال و تولید سناریوهای زیاد و سپس کاهش این تعداد سناریو به یک تعداد مناسب، عدم قطعیت توان تولیدی نیروگاه بادی در نظر گرفته شد.
مشاهده شد که با حضور نیروگاه بادی مجموع توان تولیدی واحدها کمتر می­ شود ولی برای جبران عدم قطعیت در تولید واحدهای بادی باید میزان رزرو بیشتری برای شبکه در نظر گرفت، با این وجود هزینه بهره ­برداری از سیستم کاهش یافت. همچنین با امکان نصب نیروگاه بادی در باس­های مختلف هزینه­ های متفاوتی برای برنامه مشارکت واحدها بدست می ­آید، این موضوع بیانگر این است که مکان سنجی نصب این نیروگاه در شبکه برای حفظ سرمایه، از دید بهره­بردار از اهمیت ویژه­ای برخوردار است. با افزایش درصد نفوذ تولید بادی در سیستم قدرت هزینه بهره ­برداری (و یا بستن بازار) شبکه کمتر می­ شود. همچنین با افزایش میزان عدم قطعیت در باد پیش ­بینی شده هزینه بهره ­برداری به علت افزایش سطح رزرو مورد نیاز سیستم افزایش می­یابد.
فصل۴
مدل کردن عدم قطعیت بار

۴-۱ مقدمه

صنعت برق از صنایع زیربنایی یک کشور و شاخص مهم در رشد و پیشرفت جوامع امروزی محسوب می­ شود. بازار تقاضای جهانی برق با رشد سالانه ۴/۲ درصد، در سالِ ۲۰۳۰ دو برابر سال ۲۰۰۰ خواهد شد که این میزان رشد بسیار سریعتر از دیگر منابع انرژی است. افزایش میزان مصرف انرژی برق، اهمیت این انرژی را نشان می­دهد از طرف دیگر با تکنولوژی موجود هنوز ذخیره­ این انرژی در ابعاد بزرگ امکان­ پذیر نمی ­باشد؛ بنابراین پیش ­بینی دقیق میزان مصرف، نقش مهمی در استفاده اقتصادی از انرژی الکتریکی خواهد داشت [۷۲].
پیش ­بینی مصرف بار الکتریکی برای برنامه­ ریزی و بهره ­برداری بهینه سیستم­های قدرت نقش مهمی را ایفا می­نماید. بار مصرفی در سیستم­های قدرت به عوامل متعددی همچون متغیرهای جوی مانند باد، رطوبت، پوشش ابری و متغیرهای دیگری مانند تعطیلات، ماه­های سال و روزهای هفته بستگی دارد. رفتار بار در روزهای تعطیل با روز معمولی تفاوت بسیار دارد که عمده این تفاوتها به دلایل فرهنگی و اجتماعی حاکم بر آن منطقه می­باشد. در شرکت­ها اپراتورها سعی می­ کنند که بار را در زمان واقعی با بهره گرفتن از اطلاعات روز قبل و قواعد و قوانین ابتکاری خودشان بهنگام کنند. از آنجایی که میزان مصرف بار علاوه بر موارد فوق الذکر به عوامل ناشناخته بسیار دیگری نیز بستگی دارد، لذا استفاده از روش­های معمولی پیش ­بینی کافی نبوده واستفاده از تجربیات کارشناسان و اپراتورها می تواند در پیش ­بینی دقیق­تر بسیار موثر باشد [۷۳].
مدتی است شرکت­های برق در جهت بهبود دقت پیش ­بینی نیاز مصرف کارهائی را شروع کرده ­اند. یکی از این شرکت­ها، شرکت برق آمریکا[۴۱] واقع در کلمبوس اوهایو می­باشد. آنچه AEP و دیگر شرکت­های مشابه به آن توجه دارند، اینست که قیمت قرارداد فروش برق برای تحویل در آینده براساس پیش ­بینی ضعیف نیاز مصرف می ­تواند بجای استفاده بردن، منجر به ضرر شود. بعنوان یک مثال جالب برای مشکلات ناشی از عدم پیش ­بینی مناسب تقاضا، تولید و قیمت، می­توان به آنچه در انگلستان، با تاسیس NETA اتفاق افتاد اشاره نمود که برای مدتی، قیمت بازار شدیداً بی­ثبات شده بود. محاسبه شد که بهبود ۴ درصدی در دقت پیش ­بینی تقاضای مصرف، می ­تواند ۲۹ میلیون دلار از مخارج تولیدکنندگان برق را بکاهد. اگرچه دقت پیش ­بینی بار کوتاه مدت بدلیل وجود تکنیک­های بسیار پیشرفته برای مدلسازی در سال­های اخیر بطور قابل توجهی بهبود یافته است، لیکن وجود عوامل غیر منتظره از دقت آنها می­کاهد. برای مثال در ۱۴ سپتامبر ۲۰۰۱ ، سه دقیقه سکوت برای بزرگداشت قربانیان ۱۱ سپتامبر باعث یک افت نیاز مصرف بسیار بزرگ به میزان ۲۷۰۰ مگاوات معادل ۷ % نیاز سیستم در تاریخ برق انگلستان شده است.
اهمیت پیش ­بینی مصرف در شرایط خصوصی­سازی صنعت برق بیشتر از شرایط قبل بوده و ضمناً پیش ­بینی­کننده نیز در شرایط جدید تغییر کرده است. هنگامی که توزیع برق تابع قوانین و مقررات باشد شرکت­های برق منحصر بفرد، پیش ­بینی کوتاه­مدت را برای اطمینان از پایایی منابع تولیدی خود بکار می­برند و پیش ­بینی مصرف بلندمدت را اساس برنامه­ ریزی و سرمایه ­گذاری طرح­های توسعه خود قرار می­ دهند. اهمیت پیش ­بینی بار چه بلند مدت و چه کوتاه مدت و اینکه رقابت در تولید و فروش برق آغاز شده و یا در حال شروع باشد تفاوتی نداشته و یکسان است. بعنوان مثال اکنون در برزیل شرکت برق ملی علاقمند است بداند که نیاز مصرف ۱۰ تا ۲۰ سال آینده چه خواهد بود و پیش ­بینی نیاز مصرف کوتاه­مدت در اختیار رقابت­کنندگان در بازار می­باشد. در انگلستان نیز قبل از تاسیسNETA ، شبکه ملی مسئولیت پیش ­بینی را بعهده داشت.
با توجه به مشکلات پیش ­بینی بلند مدت و یا کوتاه­مدت، پاسخ به پرسش زیر فاقد صراحت است :چقدر این پیش ­بینی­ها دقیق هستند؟ آنچه می­توان به جرات درباره پیش ­بینی بار بیان کرد اینست که پیش ­بینی­ها حتماً با واقعیت تفاوت دارند. بهترین آن در انگلستان در فاصله زمانی نیم ساعت دارای دو درصد خطا بوده است، بعبارت دیگر اگر بار واقعی ۱۰۰ مگاوات باشد، بهترین پیش ­بینی ۹۸ یا ۱۰۲ مگاوات و نه نزدیکتر است. اگر کیفیت ورودی­ ها به مدل پیش ­بینی­کننده ضعیف باشد­، علیرغم داشتن بهترین مدل­، تقریباً غیر ممکن است نتیجه خوبی از آن بیرون بیاید. همچنین دقت پیش ­بینی بار به نوع مشتری (مصرف ­کننده) بستگی دارد. مصرف یک مشتری صنعتی بزرگ می ­تواند خارج از حوزه قابل پیش ­بینی بار رفتار نماید مثلاً با تولید الکتریسیته توسط نیروگاه اختصاصی خود و یا با اضافه کردن یک شیفت­کاری دیگر شرایط پیش ­بینی بار تغییر می­ کند. فاکتورهای کوچک و بزرگی نیز هستند که در پیش ­بینی بار و تقاضای مصرف، تاثیرگذارند که از جمله آنها می­توان به فروش نرفتن کالای کارخانه که منجر به تعطیلی آن می­ شود اشاره کرد. در میان این همه مشکلات، بازاریاب­های توان الکتریکی این امیدواری را دارند که پیش ­بینی بار آنها خیلی دقیق باشد.
در بخش فوق به اهمیت میزان پیش ­بینی بار پرداخته شد و بیان گردید که گرچه روش­های پیش ­بینی­ کوتاه مدت بار، دقت خوبی دارند اما این دلیل نمی­ شود که از خطای پیش ­بینی صرف­نظر کرد. بنابراین در این فصل به مشارکت واحدها با قیود امنیتی با در نظر گرفتن عدم قطعیت بار پیش ­بینی شده و تولید بادی پرداخته می­ شود.

۴-۲ مروری بر منابع

برای پیش ­بینی مصرف برق روش­های مختلفی توسط محققین بکار گرفته شده است و بدلیل نقش مهم این پیش ­بینی در محاسبات اقتصادی، از سال­ها پیش مورد توجه دانشگاهیان و محققان صنعتی قرار گرفته است. خطاهای پیش ­بینی بزرگ ممکن است منجر به ریسک بیش از اندازه سیستم شود که این موضوع می ­تواند جریمه­های اقتصادی ناخواسته­ای را در پی داشته باشد. مقادیر پیش ­بینی بالاتر منجر به تولید برق بیشتر از نیاز می­گردد و در صورتیکه مقادیر پیش ­بینی کمتر از حد مورد نیاز باشد به ناتوانی در تامین برق منجر می­ شود. در هر دوصورت نسبت به حالت تعادل هزینه عملیاتی بالاتری ایجاد می­ شود [۱]. پیش ­بینی میزان مصرف روزهای آینده، کاربرد اساسی در عملیات زمان­بندی ورود و خروج نیروگاه­ها از مدار و برنامه­ ریزی سیستم قدرت الکتریکی دارد [۳]. در اکثر تحقیقات انجام شده در زمینه پیش ­بینی مصرف برق، وضعیت دسته­بندی داده ­ها بدون ارائه دلایل کافی از پیش تعیین شده که استفاده از این نوع دسته­بندی می ­تواند منجر به ایجاد خطای پیش ­بینی شود [۷۴] و [۷۵].
یکی از مسائل حائز اهمیت در بهره ­برداری اقتصادی و طراحی بهینه سیستم­های قدرت، پیش ­بینی بار سیستم است. در این میان پیش ­بینی کوتاه­مدت از اهمیت ویژه­ای برخوردار است. یکی از کاربردهای پیش ­بینی کوتاه مدت بار در برنامه مشارکت واحدها می­باشد. از آنجایی که دقت در پیش ­بینی بار روی هزینه تاثیر مستقیم دارد و با توجه به امکان وجود خطا در پیش ­بینی بار، برنامه­ریز سیستم باید الگوی تولید را به نحوی تعیین نماید که علاوه بر تامین بار مصرفی، رزروها نیز تامین گردد. به این ترتیب خطای پیش ­بینی بار و همچنین خروج واحد تولید یا خط جبران شود [۹]-[۱۱].
در مرجع [۷۶] یک فرمولاسیون فازی برای مسئله مشارکت واحدها با قیود امنیتی با در نظر گرفتن عدم قطعیت در پیش بینی بار، خدمات جانبی، تولید نیروگاه بادی ارائه شده است. در مرجع [۷۶] فرمولاسیون جدیدی برای مشارکت واحدهای سیستم قدرت با سطوح مطمئنی از تولید نیروگاه بادی ارائه شده است؛ از مدل­های مرسوم برای بدست آوردن تابع چگالی احتمال بار روزانه با در نظر گرفتن اثر تغییرات توان بادی استفاده شده است [۶۹].
در مرجع [۷۷] به مدل­سازی رفتار تصادفی باد پرداخته شده و تاثیر آن در برنامه­ ریزی تولید واحدها بررسی شده است. عدم قطعیت تولید بادی با تولید تعدادی سناریو و سپس حل به صورت قطعی[۴۲] در نظر گرفته شده است.
در این تحقیق عدم قطعیتِ پیش ­بینی بار با تولید سناریوهای مختلف مدل می­ شود و یک ساختار برای در نظرگرفتن این عدم قطعیت در مشارکت واحدها با قیود امنیتی در حضور مزرعه بادی ارائه شده است.

۴-۳ مدل کردن عدم قطعیتِ پیش بینی بار

میزان مصرف الکتریکی برای انجام برنامه­ ریزیِ بهینه مشارکت واحدهای سیستم­ قدرت، توسط پیش ­بینی بار در دوره­ های زمانی مختلف، در دسترس قرار می­گیرد. موفقیت در بازار رقابتی برق مستلزم داشتن مهارت قابل قبول در کار پیش بینی، براساس معیارهای علمی می­باشد. عواملِ بازار انرژی از میزان کسب سود حاصل از قراردادهای بلندمدت تحویل انرژی در آینده مطمئن نیستند؛ زیرا ممکن است میزان تولید، تقاضا و نرخ رایج نسبت به فرضیات زمان عقد قرارداد تغییر نماید. در نتیجه معامله­گران انرژی، زمانی خوب عمل می­نمایند که پیش بینی درست و خوبی بکار برده باشند. پیش ­بینی بار به فاکتورهای بسیاری بستگی دارد، امکان لحاظ شدن آن­ها در یک الگوریتم بسیار پیچیده و غیرقابل اجرا، در عمل امکان پذیر نخواهد بود؛ نظر به توضیحات بیان شده در این فصل مشخص است که وجود خطا در پیش ­بینی مصرف برق چه به صورت کوتاه­مدت و چه به صورت بلندمدت با هر روشی انکار ناپذیر است. در پیش ­بینی­های کوتاه­مدت مصرف الکتریکی این خطا مقدار کمتری می­باشد. لازم به ذکر است که هیچ پیش ­بینی­ای کامل نمی ­باشد و الگوریتم­های مختلف ارائه شده تنها در جهت بهبود پیش ­بینی قدم برمی­دارند.
حال برای بالابردن قابلیت اطمینان سیستم قدرت و واقعی­تر شدن نتایج مشارکت واحدها، باید در مسئله­ بهینه­سازی، عدم قطعیت در میزان مصرف الکتریکی پیش ­بینی شده در نظر گرفته شود. در ادامه ساختار مورد استفاده جهت در نظر گرفتن عدم قطعیت بار پیش ­بینی شده معرفی می­ شود. در این تحقیق فرض شده که می توان بار شبکه را با یک توزیع نرمال  پیش ­بینی کرد به نحوی که در آن  بار پیش بینی شده و  انحراف معیار (۲% از  ) می­باشد (نحوه تولید سناریو در پیوست (ب) آورده شده است).
شبکه مورد استفاده برای این شبیه­سازی، سیستم تست IEEE RTS1 است. بردار متغیرهای تصادفی شامل ۶۵ متغیر تصادفی است که وضعیت دسترس پذیری ۲۶ واحد تولیدی و۳۷ خط انتقال و ۱ تولید مزرعه بادی و ۱ مجموع بار شبکه می­باشند. مجموع سناریوهای تولیدی به روش مونت کارلو برای خروج­ها ۴۰۲۷ سناریو در نظر گرفته شده است [۶۹] که با بهره گرفتن از روش کاهش سناریو Fast Forward با در نظر گرفتن اینکه فاصله نسبی بین سناریوهای تولیدی و کاهش یافته ۱۰% باشد تعداد سناریوها به ۶۳ سناریو کاهش یافته است [۳۴]. بنابراین ماتریس سناریوها در هر ساعت ابعادی معادل ۶۳  ۶۵ را خواهد داشت که شامل ۲۶ متغیر خروج واحد تولید، ۳۷ متغیر خروج خط و ۱ متغیر توان تولیدی مزرعه بادی ۱ متغیر مجموع بار شبکه در هر ساعت می­باشد. با توجه به اینکه مشخص است بار هر باس چه درصدی از بار کل است برای عدم قطعیت بار یک متغیر در نظر گرفته شده است.
درصد تغییرات بار معمولاً ۲% مقدار پیش ­بینی شده در نظر گرفته می­ شود، با توجه به کم بودن مقدار تغییرات بار پیش ­بینی شده سیستم در این مسئله بهینه­سازی می­توان با ثابت در نظر گرفتن وضعیت روشن و خاموش بودن واحدها (تنها متغیرهای عدد صحیح این مسئله بهینه­سازی) به جای حل یک مسئله ترکیب با اعداد صحیح و حقیقی یک مسئله برنامه­ ریزی خطی ساده (LP[43]) مورد استفاده قرار داد که در این مسئله بهینه­سازی سناریوهای بار، باد و خروج با تغییر تولید واحدها و انواع رزرو سمت تولید و بار جبران می­ شود.

۴-۳-۱ فرمولاسیون مشارکت واحدها باقیود امنیتی با در نظر گرفتن عدم قطعیت تولید باد و بار

در این بخش با بهره گرفتن از ساختار معرفی شده در فصل۳ و استفاده از نتایج بدست آمده در آن فصل، عدم قطعیت در بار پیش بینی شده لحاظ می­گردد. در ادامه به روابط و قیودی که نسبت به فصل۳ تغییر می­ کنند اشاره شده است. تابع هدف مورد استفاده در برنامه­ ریزی خطی در این فصل رابطه (۴-۱) می­باشد. در این رابطه،  بیانگر ثابت بودن وضعیت روشن و خاموش بودن واحدها از نتیجه قسمت قبل می­باشد. بدین­ترتیب هزینه روشن و خاموش بودن واحدها ثابت می­شوند و از تابع هدف بیرون می­آیند. بخش­های دیگر تابع هدف در فصل۳ توضیح داده شده است. در این رابطه بار نیز به صورت سناریویی نوشته می­ شود.

 

 

(۴-۱)

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:48:00 ق.ظ ]




 

۲-۸-۱طرحواره
پرسشهایی که از بافتار تجارب بالینی بر میخیزند و پاسخی قابل تأمل مییابند ، معمولاً حد و مرزهای رواندرمانی را زیر پا میگذارند . اگر این پرسشها به درستی پیگیری شوند، افقهای جدیدی پیش روی متخصصین بالینی میگشایند . یانگ و همکارانش در طی کسب تجارب گرانبها در روند درمان افراد مبتلا به اختلال شخصیت و بیماران مقاوم به درمان ، به این نتیجه رسیدند که تکنیکهای شسته و رفته شناختدرمانی نمی تواند بهبودی قابل ملاحظهای در این گروه از بیماران ایجاد کند ، بنابراین با گشاده نظری از مفاهیم رویکردهای دیگر استفاده کردند . نکته حائز اهمیت این که طرح واره درمانی از مبانی نظری منسجم و یکپارچهای برخوردار است و مدلی التقاطی محسوب نمی شود . (حمید پور۱۳۸۶)
پایان نامه - مقاله - پروژه
پاتریشیا کولارد در سال ۲۰۰۴ با جفری یانگ مصاحبهای ترتیب داد . یانگ در این مصاحبه اظهار داشت : ” وقتی که در حول و حوش سال ۱۹۸۲ کار خصوصی را شروع کردم ، متوجه شدم بیماران مشکلات متنوع و زیادی دارند و کاربرد شناخت درمانی کلاسیک برای این دسته از بیماران موفقیت چندانی به همراه ندارد . میزان موفقیت در این گروه از بیماران به زیر ۵۰% میرسید و برای بسیاری از آن ها اصلاً موفق نبود. حداقل نیمی از بیمارن از پیشرفت کار راضی نبودند. احساس کردم باید مولفه های دیگری به رویکرد شناخت درمانی کلاسیک اضافه کنم . نکته دیگر این که متوجه شدم بیماران “مرکز شناخت درمانی بک ” از صافیهای تشخیصی میگذشتند، در حالی که معمولاً در کلینیکهای خصوصی نمی توان چنین ملاکهای شمولی در نظر گرفت “. مفهوم اصلی طرحواره که هسته اصلی این پژوهش به شمار میرود هر چند پدسکی (۱۹۸۸) با مفهوم ” طرح واره های ناسازگار اولیه ” مخالف است. او عقیده دارد با وجود مفهومی مثل ” باور مرکزی ” نیازی به اصطلاح طرحواره ناسازگار اولیه نیست. تغییر طرحواره ها از این جهت اهمّیت پیدا میکند که به نوعی تغییر سبک زندگی است. رویکرد طرحوارهدرمانی در قالب جنبش “سازندهگرایی ” می گنجد که صاحبنظرانی چون لیتوی و شفران در این گروه جای میگیرند. در جنبش سازندهگرایی بر نقش عواطف در فرایند تغییر، به کارگیری تکنیکهای تجربی، دلبستگیهای اولیه و رفتارهای بین فردی تاکید میشوند.(یانگ و باهری ۱۹۹۸).گاهی اوقات به رویکرد سازندهگرایی فرایند درمان عقلانی نیز گفته میشود ( پریتزر ۱۹۹۸). یکی از دلایل روی کار آمدن جنبش سازندهگرایی، عدم موفقیت در درمان بسیاری از مشکلات روانشناختی بود. که اختلالات شخصیت نیز در زمره همین اختلالات قرار میگیرند. تاریخچه رواندرمانی حاکی از آن است که درمان افراد مبتلا به اختلال شخصیت کاری سخت و توانفرسا بوده است. از آن جا که اختلالات شخصیت شیوع نسبتاً زیادی دارند و از طرفی وجود مشکل در محور II ، میتواند در نوع، شدت و مدت زمان علائم محور Iتاثیر بگذارد، لذا اهمیت نظریهای که بتواند چنین مشکلاتی را مفهوم سازی کند و راهنماهایی درمانی کارا و اثر بخشی پیش روی درمانگران قرار دهد، بیش از پیش نمایان میشود. این سوال که آیا طرحوارهدرمانی برای درمان اختلالات شخصیت مفید و مثمرثمر است ، هنوز پاسخ قابل توجهی دریافت نکرده است . هر چند که بعد از سال ۲۰۰۳ که کتاب طرحوارهدرمانی در اختیار محققان قرار گرفت، پژوهشهایی انجام شد و نشان دادند که اثر بخش است .( نوردال و نیستر ،‌۲۰۰۵و بامبر ۲۰۰۴، )
رویکرد طرحوارهدرمانی در پژوهش آفرینی و ایجاد تمایل در متخصصین بالینی برای بررسی صحت و سقم نظریههای برخواسته از این رویکرد، تا حدود زیادی موفق بودهاند (آرنتز ، کلوکمن ، سیس وردا ، ۲۰۰۵ ، استوپا ، واترز ، ۲۰۰۵ ؛ سیکرو ، نلسون ، گیلی ، ۲۰۰۴ ؛ نوردال ، هولتی ، و هوگام ، ۲۰۰۵ )
در واقع طرحوارهها حاصل گفتگوی والدین با کودک هستند که به تدریج در ذهن او جای گرفتهاند و هم اکنون به گونهای نظام مند ، اما نا کارآمد ، زندگی وی را زیر سیطره خود گرفتهاند . شناختدرمانی با همه پیشرفتی که کرده ، نتوانسته چگونگی درونسازی طرحوارهها را به طور دقیق روشن کند.( حمیدپور ۱۳۸۵، حمیدپور ۱۳۸۶)
در نظر گرفتن طرحوارهها به عنوان صدای والدین ، یاد آور نظریه فرهنگی _ تاریخی ویگوستگی و لوریا است که گفتار درونی را بستر تفکر و نظم بخشی رفتار به حساب میآورد .( حمیدپور ۱۳۸۵) .طرحوارهدرمانی حاصل تلاشی ماهرانه برای غنی ساختن تکنیکهای درمانی است . این رویکرد بر پایه شناختدرمانی بنا شده و برای بسیاری از مشکلاتی که افراد در زندگی روزمره خود با آنها دست به گریبان هستند ، راه حل میآفریند . به عنوان مثال فردی که طرحواره انزوای اجتماعی / بیگانگی دارد ، در عین حال که معتقد است از دیگران کناره گیری کرده ، اما اغلب به گونهای رفتار میکند که انزوای او بیشتر شود. طرحوارهدرمانی نشان میدهد که چگونه میتوانیم به چنین بیمارانی کمک کنیم تا الگوهای ناسازگار خود را بشناسند و تغییر دهند . ( رابرت استرنبرگ۱۹۸۶)

 

 

 

۲-۸-۲طرحوارهدرمانی:مدلمفهومی
طرحوارهدرمانی که توسط یانگ و همکارانش ( یانگ ۱۹۹۹، ۱۹۹۰) بوجود آمده ،درمانی نوین و یکپارچه است که عمدتا” بر اساس بسط و گسترش مفاهیم و روش های درمان شناختی _ رفتاری کلاسیک بنا شده است .طرحوارهدرمانی ، اصول و مبانی مکتب های شناختی – رفتاری ، دلبستگی گشتالت ، روابط شیئی ، سازندهگرایی و روانکاوی را در قالب یک مدل درمانی و مفهومی ارزشمند تلفیق کرده است .
این شیوه درمان ، سیستم جدیدی از روان درمانی را تدارک می بیند که مخصوصا” برای بیماران مبتلا به اختلالات روان شناختی مزمن و مقاوم که تا کنون یک مساله بغرنج در درمان محسوب میشدند ، مناسب است .
تجارب بالینی نشان می دهد بیمارانی که دچار اختلالات شدید شخصیتی هستند و نیز افراد مبتلا به مشکلات چشمگیر منششناختی که چنین مسایلی شالوده ی اختلالات محور I آن ها را تشکیل می دهند . به طرحوارهدرمانی خیلی خوب پاسخ میدهند البته گاهی اوقات در ترکیب با سایر رویکردهای درمانی. (یانگ۱۹۹۰)
۲-۸-۳شناختدرمانیتاطرحوارهدرمانی:
نگاهی به حوزه رفتاردرمانی شناختی به ما کمک می کند تا ضرورت ایجاد طرحوارهدرمانی را از نظر یانگ توضیح دهیم.پژوهشگران و متخصصین بالینی رویکرد شاختی _ رفتاری در تدوین درمانهای اثربخش برای اختلالات محور I از جمله اختلالات خلقی ، اضطرابی ، جنسی ، خوردن ، جسمانی کردن و سوءمصرفمواد ، پیشرفت قابل ملاحظهای داشتهاند. این درمانها ، کوتاه مدت ( تقریباً ۲۰ جلسه ) و هدف آنها کاهش نشانه ها ، مهارتآموزی و حل مسائل زندگی فعلی بیمار است . با این حال ، اگر چه بسیاری از بیماران با این شیوه درمان مشکلاتشان حل میشود ، ولی بسیاری از آن ها به این نوع درمان جواب نمیدهند و مطالعات نتیجه پژوهی ، معمولاً میزان بالایی از موفقیت درمانی را گزارش میکنند برای مثال در افسردگی ، میزان موفقیت ، بلافاصله پس از درمان بالاتر از ۶۰ % است ، ولی میزان عود مشکل ، پس از گذشتیکسالحدود۳۰%است(یانگ،وینبرگروبک،۲۰۰۱) .
همچنین تعداد قابل توجهی از بیماران نیز از درمان نتیجه نمیگیرند . اغلب بیماران مبتلا به اختلالات شخصیت یا کسانی که مشکلات منششناختی زیر بنایی دارند از درمانهای شناختی – رفتاری کلاسیک نتیجهکاملنمیگیرند.
امروزه یکی از چالشهای رفتاردرمانیشناختی ، تدوین درمانهای اثربخش برای این بیماران مزمن و مقاوم بهدرماناست.(بکفریمنوهمکاران،۱۹۹۰)
مشکلات منش شناختی میتوانند اثر بخشی رفتار درمانی کلاسیک را کاهش دهند. برخی از بیماران که برای درمان اختلالات محور I مثل اضطراب یا افسردگی مراجعه میکنند ، نمیتوانند روند درمان را با موفقیت پشتسربگذراند،یابهمحضپایاندرمان،مشکلاتشانعودمیکند .
به عنوان مثال ، خانمی که مبتلا به اختلال گذر هراسی بود ، برای درمان شناختی – رفتاری مراجعه کرد . او با کمک برنامه درمانی مشتمل بر تنفس آموزی ، چالش با افکار فاجعه آمیز و رویارویی تدریجی با موقعیتهای هراسزا ، ترس خود از نشانه های آسیمگی را به طور قابل ملاحظهای کاهش داد و بر اجتناب خود از موقعیتهای گوناگون غلبه کرد ، ولی به محض پایان سیر درمان ، مشکل گذر هراسی بیمار دوباره عود کرد . یک عمر وابستگی به همراه با احساس آسیبپذیری و بی کفایتی _ که ما آن ها را طرحوارههای آسیبپذیری و وابستگی مینامیم،او را از خطرپذیری باز میداشت . او برای تصمیمگیری ، اعتماد نفس لازم نداشت و در کسب مهارتهایی مثل رانندگی، غلبه بر مشکلات زندگی، مدیریت مالی و انتخاب اهداف مناسب، با شکست مواجه شده بود .ترجیح میداد افراد مهم زندگیاش ، کارهای او را انجام دهند . این بیمار نمی توانست یک برنامه تفریحی دسته جمعی را هماهنگ کند، کاری که به عنوان تکلیف خانگی به وی داده شده بود و برای حفظ دستاوردهای درمان ، ضروری بود .
طرحوارهدرمانی در مقایسه با شناختدرمانی بیشتر توانست زنان مبتلا به GAD را در افزایش تحمل بلاتکلیفی یاری دهد و همچنین شدت حوزه‌های نگرانی را بیشتر کاهش داد که این پدیده ممکن است به دلیل تعدیل سبک‌های مقابله‌ای و گستردگی حوزه مداخله در طرحوارهدرمانی باشد. از سوی دیگر، شناختدرمانی در کاهش اجتناب شناختی، موفق‌تر از طرحوارهدرمانی بود که این پدیده احتمالاً به دلیل به کارگیری تکنیک‌های رویاروسازی با نگرانی رخ داده است. با این که علایم جسمانی GAD مستقیماً آماج این دو روش درمان قرار نمی‌گیرند، اما باعث کاهش علایم می‌شوند. هر چند سازکار آن‌ ها متفاوت است.(حمیدپور۱۳۸۸)
مفید بودن طرحوارهدرمانی در درمان افسردگی و اضطراب مزمن ، اختلالات شدید خوردن ، مشکلات شدید زناشویی و مشکلات رایج در تداوم روابط صمیمی ، تایید شده است وعلاوه بر این ، طرحوارهدرمانی برای مجرمان جنایی و همچنین در جلوگیری از عود مشکل در بین سوءمصرفکنندگان مواد نیز مؤثر است . طرحوارهدرمانی برای درمان جنبه های مزمن منششناختی اختلالات روانی طراحی شده است ، نه برای کاهش علائم حاد آن اختلالات ( مثل افسردگی عمده یا حملات آسیمگی عود کننده) طرحوارهدرمانی درونمایههای روانشناختی را مد نظر قرار میدهد که شاخصه بیماران مبتلا به مشکلات منش شناختی هستند این درونمایهها را طرحوارههای ناسازگاراولیه مینامیم با به کارگیری این مدل از درمان بیماران میتوانند مشکلات شخصیتی خود را به شکل ناهمگون ببینند و در نتیجه برای رها شدن از شر مشکلات انگیزه بیشتری پیدا کنند. درمانگران با بهره گرفتن از راهبردهای شناختی _عاطفی ، رفتاری و بین فردی ، در مبارزه با طرحوارهها با بیماران هم پیمان میشوند وقتی این بیماران الگوهای ناکارآمد مبتنی بر طرحوارههایشان را تکرار میکنند درمانگر آنها را به شیوه ای همدلانه با دلایل و ضرورت تغییر روبهرو میکنند . درمانگر به علت به کارگیری “بازوالدینی حد و مرز دار ” در برابر نیازهای ارضا نشده دوران کودکی بسیاری از بیماران در حکم یک پادزهر نسبی عمل مینماید.
۲-۸-۴طرحوارههایناسازگاراولیه:تاریخچهسازهطرحواره
کلمه طرحواره در حوزه های پژوهشی مختلفی به کار برده شده است طرحواره به طور کلی به عنوان ساختار ، قالب ، یا چهارچوب تعریف می شود واژه طرحواره در روانشناسی و به طور گستردهتر در حوزه شناختی تاریخچه ای غنی و برجسته دارد . در حوزه رشد شناختی طرحواره را به صورت قالبی در نظر میگیرند که بر اساس واقعیت یا تجربه شکل میگیرد تا به افراد کمک کند تجارب خود را تبیین کنند .علاوه بر این ادراک از طریق طرحواره واسطه مندی میشود و پاسخهای افراد نیز توسط طرحواره جهت پیدا میکند. به عبارت دیگر طرح کلی از عناصر برجسته یک واقعه را طرحواره میگویند .
ویژگی مهم طرحوارهها از نظر یانگ این است که الگوها یا درونمایههای عمیق و فراگیری هستند، از خاطرات، هیجانها و احساسات بدنی تشکیل شدهاند، در دوران کودکی یا نوجوانی شکل گرفتهاند در سیر زندگی تداوم دارند درباره خود و رابطه با دیگران هستند و در عین حال به شدت ناکارآمدند. بنابراین رفتارها از طرحوارهها نشأت میگیرند ولی بخشی از طرحوارهها محسوب نمیشوند. هدف طرحوارهدرمانی بهبوددرطرحوارههاست .
طرحواره به عنوان نقشه انتزاعی شناختی در نظر گرفته میشود که راهنمای تفسیر اطلاعات و حل مساله است. بنابراین ما به یک طرحواره زبانی برای فهم یک جمله و به یک طرحواره فرهنگی برای تفسیر یک افسانه نیاز داریم .از روان شناسی شناختی که بگذریم ، در حوزه شناخت درمانی، بک ( ۱۹۶۷) در اولین نوشتههایش به مفهوم طرحواره اشاره کرد. با این حال، در بافتار روانشناسی و رواندرمانی طرحواره به عنوان هر اصل سازمان بخش کلی در نظر گرفته میشود که برای درک تجارب زندگی فرد ضروری است. یکی از مفاهیم جدی و بنیادی حوزه روان درمانی، این است که بسیاری از طرحوارهها در اوایل زندگی شکل میگیرند، به حرکت خود ادامه میدهند و خودشان را به تجارب بعدی زندگی تحمیل میکنند، حتی اگر هیچگونه کاربرد دیگری نداشته باشند این مساله همان چیزی است که گاهی اوقات به عنوان نیاز به هماهنگی شناختی از آن یاد میشود، یعنی حفظ دیدگاهی با ثبات در باره خود یا دیگران، حتی اگر این دیدگاه نادرست یا تحریف شده باشد. با این تعرف کلی، طرحواره میتواند مثبت یا منفی، سازگار یا ناسازگار باشد و همچنین میتواند در اوایل زندگی یا در سیر بعدی زندگی شکل بگیرد.
تعریف یانگ از طرحواره : یانگ ( ۱۹۹۹،۱۹۹۰) معتقد است برخی از این طرحوارهها بویژه آنها که عمدتاً در نتیجه تجارب ناگوار دوران کودکی شکل میگیرند ممکن است هسته اصلی اختلالات شخصیت، مشکلات منش شناختی خفیفتر و بسیاری از اختلالات مزمن محورI قرار بگیرند. یانگ برای بررسی دقیقتر این ایده، مجموعه ای از طرحوارهها را مشخص کرده است که به آنها طرحوارههای ناسازگار اولیه میگویند. پس از بازنگری در تعریف اولیه ای که از طرحواره ارائه کرده بود به این نتیجه رسید که طرحوارههای ناسازگار اولیه خصوصیات زیر را دارند:
الگوها یا درون مایه های عمیق و فراگیری هستند.
از خاطرات ، هیجان ها ، شناختواره ها و احساسات بدنی تشکیل شده اند.
در دوران کودکی یا نوجوانی شکل گرفتهاند.
در سیر زندگی تداوم دارند .
درباره خود و رابطه با دیگران هستند.
به شدت ناکارآمدند .
خلاصه اینکه طرحواره های ناسازگار اولیه، الگوهای هیجانی و شناختی خود آسیبرسانی هستند که در ابتدای رشد و تحول در ذهن شکل گرفتهاند و در سیر زندگی تکرار میشوند. توجه کنید که طبق این توصیف، رفتار یک فرد بخشی از طرحواره محسوب نمیشود، چون یانگ معتقد است که رفتارهای ناسازگار در پاسخ به طرحواره به وجود میآیند بنابراین رفتارها از طرحوارهها نشأت میگیرند، ولی بخشی از طرحوارهها محسوب نمیشوند .
۲ریشههایتحولیطرحوارهها:نیازهایهیجانیاساسی
طرحوارهها به دلیل ارضا نشدن نیازهای هیجانی اساسی دوران کودکی به وجود آمدهاند. ما معتقدیم که انسانها ۵ نیاز هیجانی اساسی دارند . ۱- دلبستگی ایمن به دیگران شامل نیاز به امنیت ، ثبات، محبت و پذیرش ۲- خودگردانی ، کفایت و هویت ۳- آزادی در بیان نیازها و هیجانهای سالم ۴ - خودانگیختگی و تفریح ۵- محدویتهای واقعبینانه و خویشتنداری. این نیازها جهان شمول هستند همه انسانها این نیازها را دارند اگر چه شدت این نیازها در بعضی افراد بیشتر است. فردی که از سلامت روان برخوردار است، میتواند این نیازهای هیجانی اساسی را به طور سازگارانهای ارضا کند .گاهی اوقات تعامل بین خلق و خوی فطری کودک و محیط اولیه به جای ارضا این نیازها منجر به ناکامی آنها میشود. هدف طرحوارهدرمانی این است که به بیماران کمک کند تا راه های سازگارانهتری برای ارضا این ۵ نیاز هیجانی بیابند . تمام مداخلات درمانی رویکرد طرحوارهدرمانی ابزاری هستند ، برای رسیدن به این هدف.
۲-۹-۱تجارباولیهزندگی:
چهار دسته از تجارب اولیه زندگی ، روند اکتساب طرحوارهها را تسریع میکنند. اولین دسته از تجارب اولیه زندگی ناکامی ناگوار نیازها[۸۹] هستند این حالت وقتی اتفاق میافتد که کودک تجارب خوشایندی را تجربه نکند طرحوارههایی مانند محرومیت هیجانی[۹۰] یا رهاشدگی[۹۱] به دلیل نقص در محیط اولیه به وجود آیند. در محیط زندگی چنین کودکی ، ثبات ، درک شدن یا عشق وجود ندارد. نوع دوم تجارب اولیه زندگی که طرحوارهها را به وجود میآورند آسیب دیدن[۹۲] و قربانی شدن[۹۳] هستند. در چنین وضعیتی، کودک آسیب میبیند یا قربانی میشود و طرحوارههایی مثل بیاعتمادی/ بدرفتاری[۹۴] ، نقص / شرم [۹۵]یا آسیبپذیری نسبت به ضرر[۹۶] در ذهن او شکل میگیرد. در نوع دوم تجارب مشکل این است که کودک زیادی چیزهای خوب را تجربه میکند. والدین جهت رفاه و آسایش کودک ، همه کار میکنند ، در حالی که تامین رفاه و راحتی در حد متعادل برای رشد سالم کودک لازم است در اثر این گونه تجارب در ذهن کودکان طرحوارههایی نظیر وابستگی / بی کفایتی[۹۷] یا استحقاق / بزرگ منشی به وجود میآید. این حالت، والدین به ندرت با کودک جدی برخورد میکنند و کودک روی پر قو بزرگ میشود و لوس بار میآید در نتیجه نیازهای هیجانی کودک به خود گردانی یا محدویتهای واقع بینانه ارضا نمیشوند. والدین ممکن است بیش از حد درگیر زندگی کودک بشوند یا ممکن است بدون هیچ گونه محدودیتی آزادی عمل زیادی به او بدهند. نوع چهارم تجارب زندگی که باعث شکل گیری طرحوارهها می شود درونی سازی انتخابی[۹۸] یا همانندسازی با افراد مهم زندگی است . کودک به طور انتخابی با افکار احساسات، تجارب و رفتارهای والدین خود همانندسازی کرده و آنها را درونسازی میکند. در تجارب بالینی محققان به این نکته رسیدهاند که کودکان به طور انتخابی با جنبه های خاصی از افراد مهم زندگیشان همانندسازی کرده و آنها را درونیسازی میکنند. برخی از این همانندسازیها و درونیسازیها به طرحوارهها و بعضی نیز به سبکهای مقابلهای یا ذهنیت تبدیل میشوند. معتقدیم خلق و خوی کودک تعیین میکند که آیا او با ویژگیهای افراد مهم زندگیاش همانندسازی کند یا خیر. به عنوان مثال کودکی با ویژگیهای افسردهخویی، احتمالاً سبک خوش بینانه والدین خود را در مقابل بد شانسیها درونیسازی نخواهد کرد زیرا رفتار چنین والدینی آنقدر مخالف طبع کودک است که نمیتواند آن را جذب کند .
۲-۹-۲زیستشناسیطرحوارههایناسازگاراولیه
در این بخش طرحوارهها را از دیدگاه بیولوژیکی بررسی میکنیم. این دیدگاه ، بر اساس پژوهشهای انجام شده در حوزه هیجان و بیولوژی مغز ( لدو، ۱۹۹۶) مطرح شده است . همچنین بر فرضیههایی تاکید میکنیم که راجع به سازوکارهای احتمالی شکلگیری و تغییر طرحواره مطرح شدهاند . هنوز پژوهشی انجام نشده است که صحت و سقم این فرضیه ها را آزمون کند . پژوهشهای اخیر به این نکته اشاره میکنند که تنها یک سیستم هیجانی در مغز وجود ندارد بلکه چندین سیستم وجود دارد . هیجانهای مختلفی وجود دارند که درگیر مکانیسمهای حیاتی هستند .پاسخ به خطر ، جستجوی غذا ، رابطه جنسی و جفتیابی ، مراقبت از فرزندان ، پیوندهای عاطفی اجتماعی به نظر میرسد که هر یک از آنها توسط شبکه مغزی منحصر به فردی واسطهمندی میشوند . تاکید ما در این بخش بر شبکه مغزی مرتبط با شرطیشدن ترس و حوادث آسیبزا است. سیستمهای مغزی در گیر در شرطیشدن ترس و حوادث آسیبزا مطالعات انجام شده بر روی بیولوژی مغز به نواحی خاصی اشاره می کنند که توسط طرحوارههای مبتنی بر حوادث آسیبزای دوران کودکی، مانند رهاشدگی یا بدرفتاری برانگیخته میشوند. لدو در جمع بندی خود از پژوهشهای انجام شده در باره بیولوژی حوادث آسیبزا مینویسد در حین بروز یک حادثه آسیبزا خاطرات هوشیار توسط سیستمی ذخیره میشوند که با هیپوکامپ و نواحی قشر مغز مرتبط است. و خاطرات ناهشیار، توسط سازو کارهای شرطیشدن ترس شکل میگیرند که این سازوکارها از طریق سیستم آمیگدال عمل میکنند. این دو سیستم یه طور موازی فعال میشوند و درباره تجربه آسیبزا، اطلاعات متفاوتی ذخیره میکنند. هر یک از این دو سیستم میتوانند به محض روبه رو شدن با محرکهایی که در طول حادثه آسیبزا وجود داشته است، خاطرات خود را بازیابی کنند. نتایج بازیابی سیستم آمیگدال، به صورت آمادگی پاسخ های بدنی در مقابل خطر ظاهر میشوند و سیستم هیپوکامپ نیز خاطرات را به صورت هشیارانه به یاد میآورد. بنابراین طبق نظر لدو بین سازوکارهای مغزی سهیم در ثبت، ذخیره و بازیابی خاطرات هیجانی یک حادثه آسیبزا و سازوکارهای مرتبط با پردازش شناخت وارهها و خاطرات هشیار همان حادثه، تفاوت وجود دارد . آمیگدال، خاطرات هیجانی را ذخیره میکند در حالی که هیپوکامپ و قشر عالی مغز، خاطرات شناختی را نگهدای میکنند. پاسخهای هیجانی می توانند بدون فعال شدن سیستم های پردازش قشر عالی مغز که درگیر تفکر، استدلال و هشیاری هستند، اتفاق بیفتند.
۲-۱۰ حوزه های طرحوارهها:
طرحوارهها بر طبق پنج/۵ نیاز هیجانی ارضاء نشده تقسیم می شوند که آنها را حوزه های طرحواره مینامند.
۲-۱۰-۱ حوزه اول: بریدگی[۹۹] و طرد[۱۰۰]
بیمارانی که طرحواره هایشان در این حوزه قرار دارد، نمیتوانند دلبستگیهای ایمن و رضایتبخشی با دیگران برقرار کنند. چنین افرادی معتقدند که نیاز آنها به ثبات، امنیت، محبت، عشق و تعلق خاطر برآورده نخواهد شد. خانواده های اصلی آنها معمولاً بی ثبات (رهاشدگی/ بی ثباتی)، بدرفتار(بی اعتمادی/ بدرفتاری) ، سرد و بی عاطفه (محرومیت هیجانی)، طردکننده(نقص/ شرم) یا منزوی(انزوای اجتماعی/ بیگانگی[۱۰۱]) هستند. بیمارانی که طرحوارههایشان در حوزه بریدگی و طرد قرار میگیرد، اغلب بیشترین آسیب را میبینند. بسیاری از آنها دوران کودکی تکان دهندهای داشتهاند و در بزرگسالی تمایل دارند به گونهای نسنجیده و شتاب زده از یک رابطه خودآسیبرسان به رابطهای دیگر پناه ببرند یا از برقراری روابط بین فردی نزدیک اجتناب کنند. رابطه درمانی، اغلب محور اصلی درمان این گروه از بیماران قرار میگیرد.
بیمارانی که دارای طرحواره رها شدگی/ بی ثباتی هستند، اعتقاد دارند روابطشان با افراد مهم زندگی ثباتی ندارد. بیمارانی که این طرحواره را دارند، احساس میکنند افراد مهم زندگیشان در کنار آنها نمیمانند، زیرا از نظر هیجانی غیر قابل پیش بینیاند، فقط چند صباحی به طور موقت در کنار آنها حضور دارند و میمیرند یا بیمار را به حال خود رها میکنند.
از جمله طرحوارههایی که در حوزه اول دیده میشوند عبارت است از: بیمارانی که طرحواره بی اعتمادی/ بدرفتاری دارند، بر این باورند که دیگران با کوچکترین فرصت از آنها سوء استفاده میکنند. به عنوان مثال، به آنها آسیب میزنند، تحقیرشان میکنند، دروغ میگویند، بدرفتاری میکنند، فریب میدهند یا آنها را دست میاندازند[۱۰۲].
بیمارانی که طرحواره محرومیت هیجانی دارند، انتظار ندارند تمایل آنها برای برقراری رابطه هیجانی با دیگران به طور کافی ارضاء شود. تا به حال سه نوع محرومیت هیجانی را شناخته ایم: (۱) محرومیت از محبت[۱۰۳] (فقدان عاطفه یا توجه)؛ (۲) محرومیت از همدلی[۱۰۴] (به حرف دل فرد گوش ندادن و درک نشدن) و (۳) محرومیت از حمایت[۱۰۵] ( راهنمایی نشدن از سوی دیگران).
بیمارانی که طرحواره نقص/ شرم دارند، احساس میکنند افرادی ناقص، بد، حقیر یا بی ارزشاند و اگر خود را در معرض نگاه دیگران قرار دهند، بدون شک طرد میشوند. این طرحواره معمولاً با احساس شرم نسبت به نقایص ادراک شده همراه است. این نقص و کمبودها ممکن است شخصی[۱۰۶] (مثل خودخواهی، تکانههای پرخاشگرانه،تمایلات جنسی غیر قابل قبول) یا عمومی[۱۰۷]( مثل ظاهر غیر جذاب، نابرازندگی اجتماعی) باشند.
بیمارانی که طرحواره انزوای اجتماعی/ بیگانگی دارند، احساس میکنند با دیگران متفاوتند و وصله ناجور اجتماع هستند. در واقع این طرحواره، حس متفاوت بودن فرد یا عدم تناسب با اجتماع را در بر میگیرد. معمولا بیماران مبتلا به این طرحواره، به هیچ گروه یا جامعه ای، احساس تعلق خاطر نمیکنند.
۲-۱۰-۲ حوزه دوم: خودگردانی و عملکرد مختل

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:47:00 ق.ظ ]




همانگونه که برخی از بزرگان اهل سنت تصریح نمودهاند، بخاری و مسلم، همه احادیث صحیح را جمع نکرده‌اند. حاکم نیشابوری در مستدرک خود می‌گوید:
«لم یحکما و لا واحد منهما بانه لم یصح من الحدیث غیر ما اخرجاه»[۲۰۳]
یعنی؛ هیچ کدام از بخاری و مسلم نگفتهاند که حدیث صحیحی غیر از احادیثی که آنها جمع کرده‌اند، نیست.
خود بخاری می‌گوید:
«ما ادخلت فی کتابی الجامع الصحیح الا ما صح و ترکت من الصحاح حتی لایطول»[۲۰۴].
یعنی؛ همه احادیثی که در الجامع الصحیح آورده ام، صحیح می‌باشد، ولی برای این که کتاب طولانی نشود، از نقل احادیث صحیح دیگر اجتناب کردم.
پایان نامه - مقاله - پروژه
مسلم نیشابوری در مورد جمع آوری بخشی از احادیث در« الجامع الصحیح» از سوی محدثان معاصر خویش مورد انتقاد واقع شد با این دلیل که این عملکرد شما موجب رد احادیث دیگر از سوی برخی خواهد شد، زیرا آنان در مقام استناد هر حدیثی را که موافق نظرشان نباشد به دلیل این که در الجامع الصحیح نقل نشده است، غیر صحیح تلقی خواهند نمود. مسلم در پاسخ این انتقاد چنین گفت:
«ان ما اخرجت فی هذا الکتاب و قلت هو صحاح و لم اقل ان ما لم اخرجه من الحدیث فی هذا الکتاب فهو ضعیف»[۲۰۵]
من صحت تمام احادیثی را که در این مجموعه نقل کرده ام، تایید می‌کنم و اما درباره احادیث دیگر نگفتهام که آنها صحیح نیستند.
پس به تصریح و اعتراف خود بخاری و مسلم همه احادیث صحیح در صحیحین جمع نشده است «بدین جهت است که حاکم نیشابوری خواسته است با تالیف کتابی به نام «مستدرک الصحیحین» تمام احادیثی را که طبق شرایط بخاری و مسلم صحیح بودهاند،ولی آنها نقل نکردهاند، جمع آوری و نقل نماید و لذا وی در ذیل هر حدیثی که در مستدرک نقل می‌کند، میگوید: «هذا حدیث صحیح علی شرط الشیخین و لم یخرجاه»[۲۰۶] یعنی این حدیث طبق مبانی بخاری و مسلم صحیح است، ولی نقل نکردهاند.
بنابراین از عدم نقل حدیثی توسط برخی با وجود نقل بسیاری دیگر، نمی‌توان عدم صحت آن را نتیجه گرفت.
قوشچی می‌گوید بسیاری از محدثین این حدیث را نقل نکردهاند، ولی تنها از سه نفر یاد میکند و حال آن که برای اثبات حرف خود باید از افراد بیشتری نام میبرد.
میر حامد حسین هندی نیشابوری در پاسخ این ایراد هفت وجه ذکر میکند[۲۰۷].
۱٫تعصب
نقل نکردن حدیث غدیر با وجود تواتر و حداقل، شهرت آن دلالت بر تعصب و اعراض آنها از اهل بیتF میکند.
۲٫مثبِت مقدم بر نافی است.
ازقواعد مسلم در نزد علمای اصول فقه قاعده تقدم مثبت بر نافی است.بنابر این قاعده، با وجود مثبت بر مطلبی بر وجود نافی صریح اعتنا نمی‌شود. بی تردید مثبت به طریق اولی مقدم بر سکوت است. در ادامه میر حامد حسین شواهدی را نقل می‌کند که نشانگر این است که علمای اهل سنت این قاعده را قبول دارند و به مقتضای آن عمل می‌کنند.
از این روی با وجود اثبات حدیث غدیر از سوی بسیاری از علمای اهل سنت به سکوت برخی دیگر به هیچ وجه اعتنا نمی‌شود.
۳٫شهادت بر نفی پذیرفته نمی‌شود.
میر حامد حسین، موردی را نقل می‌کند که دهلوی صاحب «تحفه اثنا عشریه» به این قاعده استناد کرده است.
بنابراین اگر انکار تاب و توان مقابله و معارضه با اثبات را نداشته باشد، چگونه سکوت می‌تواند با اثبات معارضه نماید.

 

    1. عدم نقل دلالت بر عدم نمی‌کند.

 

این که برخی حدیثی را تقل نکرده باشند، دلیل بر عدم وجود آن حدیث نمی‌شود.
۵٫بخاری و مسلم، تمام احادیث صحیح را جمع آوری نکردهاند.
میر حامد حسین برای اثبات این مطلب برخی از بزرگان اهل سنت را نام می‌برد که به این امر تصریح نمودهاند.
۶٫بر فرض نقل بخاری و مسلم، باز هم افراد متعصب انکار می‌کردند.
اگر بخاری و مسلم هم حدیث غدیر را روایت می‌کردند، برخی از متعصبین انکار می‌کردند. همان گونه که قوشچی با وجود این که حدیث منزلت در صحیحین موجود است، باز در آن خدشه می‌کند.
هم چنین دهلوی در تحفه اثناعشریه، حدیث رحلت حضرت فاطمه زهراI را در حال غضب از ابوبکر، منکر است، با وجود این که صحیحین این جریان را روایت کردهاند.
برخی از اهل سنت حدیث عدم بیعت امام علیA به مدت شش ماه با ابوبکر را قبول ندارند با وجود این که این مسأله را صحیحین نقل کردهاند.
برخی از بزرگان اهل سنت، حدیث قرطاس را با وجود این که در هفت جای صحیح بخاری آمده است و مسلم نیز آن را به سه طریق نقل کرده است، جعلی می‌دانند[۲۰۸].
با این بیانات روشن شد که برخی از اهل سنت می‌کوشند هر حدیثی را که مؤید امامت حضرت علیA باشد، رد یا توجیه کنند، اگر چه این احادیث در مهم ترین منابع حدیثی آنها آمده باشد.
۷٫نظر بزرگان اهل سنت درباره صحیحین
قوشچی طوری سخن می‌گوید که گویی هر حدیثی که در صحیحین آمده است، صحیح است و حال آن که بسیاری از بزرگان اهل سنت در برخی از احادیث آن خدشه وارد کردهاند.
صاحب عبقات به برخی از این موارد اشاره کرده است.

۵-۲-۱-۳٫ جواب شبهه نقل نشدن صدر حدیث:

جواب نخست: میر حامد حسین پنجاه راوی را نام می‌برد که صدر حدیث را نیز روایت کرده‌اند[۲۰۹].
علامه امینی نیز ۶۴نفر از بزرگان اهل سنت را می‌شمارد که راوی صدر حدیث بودهاند[۲۱۰].
جواب دوم: قوشچی فکر کرده است، تنها دلیل شیعه بر این که مراد از ولی اولی در تصرف است، صدر حدیث است، ولی این پنداشت صحیح نیست، زیرا با قطع نظر از صدر حدیث نیز ادعای شیعه قابل اثبات می‌باشد.
قرائن متصله و منفصله دیگری وجود دارند که ادعای شیعه را اثبات می‌کنند.این قرائن عبارتند از:
۱٫ذیل حدیث:
بسیاری از محدثین اهل سنت روایت کردهاند رسول اکرم۶ در ذیل حدیث غدیر دعا کرد و فرمود: «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه…»
این دعا از دو جهت دلالت می‌کند که مراد از مولی امامت و خلافت است.
الف.حضرت رسول اکرم۶ می‌دانستند که امام نیاز به اعوان و انصار دارد و نیز آگاهی داشتند که کسانی هستند که کینه علیA را در دل دارند و برخی از اهل طمع و دنیاپرست نیز سد راه امامت حضرت علیA خواهند شد، از این رو برای علیA دعا کرد تا مردم بدانند که موالات علیA سبب جلب موالات خداست و دشمنی با او دشمنی خدا را در پی دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:47:00 ق.ظ ]




۲-۱ مقدمه:
در بازار امروز، رسانه های اجتماعی حرکت سریع تری را برای خدمت به کمپانی ها آغاز کرده اند. سازمانها چه کوچک و چه بزرگ در رسانه های اجتماعی وارد شده اند و سعی دارند آرام آرام فواید آن را کشف کنند. آنها از توییتر استفاده کرده اند، در فیس بوک صفحه های طرفداران خود را ایجاد کرده اند و در یوتیوب فیلم ویدئویی گذاشته اند و شاید در اواخر قرن بیستم وب سایت ساخته اند. سازمانها امروزه احساس می کنند که رسانه های اجتماعی وسیله­ای برای تجارت هستند و خواهند بود و باید بر این موج سوار شوند(دیمتریداس[۲۰]، ۲۰۱۲). رسانه های اجتماعی از طریق تبلیغات و بازاریابی، توانایی جذب مخاطبان خود را بسیار بالا برده و افزایش همکاری با سایتهای دیگر نیز به رشد تعداد کاربران آنان کمک میکند. به این ترتیب، صرف هزینه برای بازاریابی پاداشی به جز توسعه مستمر در حوزه تبلیغات تجاری اینترنتی در پی نخواهد داشت. مدیریت صحیح کسب و کار باعث رونق و عدم توجه به آن باعث خسران کار می شود. در حال حاضر، رسانه های اجتماعی بخشی جدایی ناپذیر از جامعه مدرن می باشند، و رسانه های اجتماعی به یک صنعت بزرگ تبدیل شده اند(آرن و دیگران[۲۱]، ۲۰۱۳). شرکت های بزرگی مانند دل، مایکروسافت و اچ پی به طور موثر در خصوص کسب و کار از بازاریابی رسانه های اجتماعی استفاده می کنند و بودجه ای را نیز به این موضوع اختصاص می دهند و تعداد زیادی از کارکنان را در این خصوص تعلیم می دهند. در واقع بازاریابی رسانه های اجتماعی ، یک استراتژی بازاریابی اینترنتی می باشد که باعث کسب و کار در سازمان و رسیدن به جامعه هدف میگردد، بازاریابی رسانه های اجتماعی شامل تلاشی با بهره گرفتن از رسانه های اجتماعی برای متقاعد کردن مصرف کنندگان یک شرکت، جهت استفاده از محصولات و یا خدمات ارزشمند آن (زالی و دیگران، ۱۳۹۱). هدف اصلی بازاریابی رسانه های اجتماعی ایجاد یک کسب و کار بر پایه مشتری مداری و اعتبار یک شرکت به منظور توسعه و مدیریت کاری می باشد. هیچ کس نمی تواند ادعا کند که در عرصه بازاریابی رسانه های اجتماعی فقط مزایا و منافع نهفته است. بلکه در بازاریابی رسانه های اجتماعی همانند تمامی ابعاد زندگی، معایب و محاسن توامان و در کنار یگدیگر وجود دارد(الین[۲۲]، ۲۰۱۰).
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۲ مبانی نظری:
۲-۲-۱ شبکه های اجتماعی:
۲-۲-۱-۱ تعریف شبکه اجتماعی:
در تئوری شبکه اجتماعی سنتی، یک شبکه اجتماعی به این صورت تعریف می شود که یک مجموعه ای از نهادهای اجتماعی که شامل مردم و سازمان ها که به وسیله مجموعه ای از روابط معنی دار اجتماعی به هم متصل اند وبا هم در به اشتراک گذاشتن ارزش ها تعامل دارند. شبکه های اجتماعی مجازی گونه ای از رسانه های اجتماعی هستند که بیشترین شباهت را به جامعه انسانی داشته و به فرد امکان برقراری ارتباط با شمار فراوانی از افراد دیگر است . شبکه های اجتماعی مجازی، نسل جدیدی از وب سایت های اینترنتی هستند(هاندی[۲۳]، ۲۰۰۹).
۲-۲-۱-۲ پیشینه شبکه های اجتماعی
شبکه های اجتماعی، پیشینه­ای به قدمت حیات بشر داشته و پیوندی آشکار با همزیستی اجتماعی انسان­ها در کنار یکدیگر دارند. آنچه قابلیت شبکه های اجتماعی عصر کنونی را از گذشته متمایز میسازد، بستر شکل گیری شبکه های اجتماعی و مکانیزم های ارتباطات درونی آنها است. این قابلیت ها، توانایی تغییر در معادلات سنتی قدرت را نصیب این شبکه ها نموده است. ویژگی های عمده شبکه های اجتماعی فضای سایبر را در انعطافپذیری (بازسازی و واکنش پذیری در برابر تغییرات محیطی)، مقیاس پذیری (کوچک و بزرگ شدن) و توانایی تداوم حیات، بدون وابستگی به مرکزیتی واحد ذکر میکند. قابلیت مهم این شبکه ها، امکان ورود کنشگران جدید و وجود فضای تعامل گسترده با دیگران، تولید آزادانه محتوا، اشتراک گذاری دانش و اطلاعات، و استقلال آنها از مراکز قدرت رسمی است. در شبکه های اجتماعی فضای سایبر، قدرت کنترل رسمی جریان اطلاعات، به نفع بازیگران جدید، محدود شده و شبکه روابط بین کنشگران، سرمایه اجتماعی عظیمی را خلق کرده است. از یک سو، با گستردگی واسطه های انتشار اطلاعات، تمرکز قدرت در کنترل اطلاعات از میان رفته است؛ و از سوی دیگر، کانونهای قدرتی که در شبکه های اجتماعی، پیرامون ارزشها، ایده ها، و علایق مشترک شکل گرفته اند، در عرصه های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در نقش بازیگران قدرتمند، اظهار وجود کرده اند. اکنون، رواج تجارت الکترونیکی و کسب و کارهای آنلاین، جنبه اقتصادی شبکه های اجتماعی را از اهمیتی چشمگیر برخوردار کرده است. شرکت ها، سازمان ها و صاحبان کسب و کارهای کوچک، میتوانند از طریق شبکه های اجتماعی تراکنش و داد و ستد مالی وسیعی داشته باشند. افزون بر ارتباطات صنفی که در بستر شبکه های اجتماعی تخصصی شکل می گیرد و متضمن منافع اقتصادی عظیمی برای طرفین است، از دیدگاه تجاری، هر کاربر شبکه های اجتماعی میتواند یک مشتری بالقوه تلقی شود. داده های مربوط به رفتار کاربران در شبکه و تعاملات و علایق آنان میتواند منبع اطلاعاتی مهمی برای شرکتها، سازمانها و دولتها باشد. از این رو،کشف علایق انبوه کنشگران شبکه و قرار دادن محصولات و خدمات مورد نظر در معرض دید آنان، برای تولیدکنندگان محصولات و خدمات اهمیت ویژه­ای دارد. مدیران شبکه های اجتماعی، نیز با دریافت هزینه و در اختیار قرار دادن اطلاعات مرتبط با خدمات و تولیدات شرکتها، از مدلهای گوناگونی برای انتشار حجم عظیمی از تبلیغات در بین کاربران بهره میبرند. این اطلاعات میتواند از دو منبع پروفایل و محتوای تعاملات کاربران استخراج شود. شاید اشاره دقیق به حجم گردش مالی حاصل از تجارت الکترونیکی از طریق شبکه های اجتماعی سایبر دشوار باشد، اما نگاهی به آمار میلیاردی کاربران شبکه های اجتماعی، میتواند پتانسیل اقتصادی موجود در آنها نشان دهد(رضایی و فاضلی، ۱۳۸۹).
۲-۲-۱-۳ رسانه های اجتماعی برای مقاصد تجاری
از هنگامی که واحد های تجاری شروع به استفاده از رسانه ای اجتماعی کردند زمان زیادی گذشته است. بدون شک شبکه های اجتماعی و کانال های مشابه در جهت پیشبرد عرضه طیف گوناگونی از ابزارها، کاربردها و توسعه دهنده ها را در اختیار آنان گذاشته اند. از آنجا که رسانه های اجتماعی می توانند توسط میلیون ها کاربر و متقاضیان ارزشمند به طور همزمان مورد استفاده قرار گیرد، کنترل کردن مخاطبین هدف را برای تجار بسیار ساده کرده است و صاحبان بازار تقریباً به همه اهداف همچون مدیریت برند و ساخت تصویر از آن، کاملاً دست یافته اند(اخوان، ۱۳۹۲).
۲-۲-۱-۴ رسانه های اجتماعی، ابزاری برای بازاریابی
آنچه که رسانه های اجتماعی برای تجار و بازاریابان انجام می دهند فراهم سازی بهترین و موثرترین بستر جهت بیان اهدافشان است. آنها می توانند به راحتی با کاربران و مشتریان ارتباط برقرار کنند. در دسترس بودن ابزارهای کم هزینه اختیار بیشتر در بازاریابی برنامه هایشان را فراهم می سازد تا بتوانند فناوری مناسب را با اخلاق اجتماعی ترکیب کنند. در واقع می توان گفت که بازاریابی رسانه های اجتماعی تلاشی است برای جلب انبوه مخاطبان برای کسب سود بیشتر که در مقیاس های کوچک عاید می شود. لذا می توان فرایند استفاده از رسانه های اجتماعی برای رونق کسب وکار و سود ویژه را در چهار سطح به شرح زیر بیان نمود:
۱- تدوین سیاست های بازاریابی جدید.
۲- نظارت و مدیریت فعالیت های شبکه های اجتماعی.
۳- دوره ارزیابی نتایج.
۴- اصلاح طرح ها، در صورت لزوم.
بازاریابی رسانه های اجتماعی از بسیاری جهات تاثیر بسزایی در کسب و کار می گذارد. کسب و کارها استفاده از شبکه های اجتماعی را به عنوان راهی برای کمک به ارتباط کارکنان و مشتریان و به منظور کسب اطلاعات در خصوص علایق و ویژگی های آنها و همچنین ارائه خدمات به مشتریان در یک محیط جذاب فناوری آغاز نموده اند . علاوه بر این شبکه های اجتماعی آنلاین محبوب و پرطرفدار تبلیغات آنلاین از خرده فروشی ها و شرکت های دیگر را جذب می کنند. قرار دادن تبلیغات آنلاین در وب سایت های شبکه های اجتماعی از مزیت حجم بازدید بالای مشتریان بالقوه بهره مند خواهند شد. بازاریابی با بهره گرفتن از شبکه اجتماعی یکی از روش های بازار یابی اینترنتی می باشد.
در این روش از بازاریابی شرکتها و فروشنده ها باید در شبکه های اجتماعی عضو شده و با انتشار محتوا، تصاویر، ویدیو و کمک گرفتن از سایر امکاناتی که در این شبکه ها وجود دارد نظر دیگر اعضای حاضر در این شبکه ها رو به خود جلب نموده و آنها را برای بازدید از وب سایت خود و خرید کالا و خدمات ترغیب نمایند(آندرو و دیگران[۲۴]، ۲۰۱۰).
۲-۲-۱-۵ مزایای بازاریابی با شبکه های اجتماعی
- تقریبا می توان همه اقشار جامعه را در این شبکه ها پیدا کرد.
- محبوبیت شما در این شبکه ها بر رنکینگ وب سایت شما در موتورهای جستجو تاثیر گذار است.
- می توانید به پرسشهای کاربران پاسخ دهید و با آنها ارتباط نزدیک برقرار کنید.
- با انتشار یک تصویر، ویدیو یا مطلب جذاب می تواند هزاران هوادار برای خود دست و پا کنید.
- فعالیت در این شبکه ها باعث میشود افراد زیادی لینک محصولات شما را در پروفایل خود ببینند(گایاتری[۲۵]، ۲۰۰۸).
۲-۲-۱-۶ معایب بازاریابی با شبکه های اجتماعی
- تعداد زیادی شبکه اجتماعی وجود دارد که هر کدام ویژگیهای مخصوص به خود را دارد.
- برای بازاریابی موثر در این شبکه ها باید حداقل یک ساعت در روز را به این کار اختصاص دهید.
- کاربران در این شبکه ها عقاید متفاوتی دارند و هر مطلبی را به اشتراک نمی گذارند.
- اکثر مطالبی که در این شبکه به اشتراک می گذارید مطالعه نمی شود.
- برای فعالیتهای تخصصی، مخاطبان شما بندرت به پروفایل خود در این شبکه ها سر می زنند(براد و پاولین[۲۶]، ۲۰۰۶).
۲-۲-۱-۷ چشم انداز رسانه های اجتماعی
در روزگار گسترش فناوری هر کسی می تواند با تعداد بیشتری از شرکتها ارتباط داشته باشد آن هم با بهره گرفتن از کانالهای اجتماعی صرفا برای ایجاد اگاهی و حمایت با عنوان متفکران اجتماعی. یک شرکت برای تصمیم گیری های استراتژیک و اجرایی، در خصوص بهره مندی از رسانه های اجتماعی برنامه ریزی می کند. مانند برنامه ریزی برای بازاریابی بیشتر فروش موبایل و …از طریق رسانه های اجتماعی. در این رهگذر پر بدیهی ست که ما با موجی از ارائه دهندگان خدمات جمع آوری شده در شبکه های اجتماعی با قابلیت استفاده از تلفن همراه مواجه خواهیم شد. می توان گفت رسانه های ا جتماعی به جرات با چالشهای جدیدی روبرو هستند که نیاز به بازاریابی موثر و قدرت تکنیکهای ساختاری و هدفمند نمودن استراتژی رسانه های اجتماعی دارند تا بتوانند به بخش جدایی ناپذیری از طرح های بازاریابی کامل و هدایت شده تبدیل شوند. شرکتهای خدماتی متوجه این موضوع هستند که آنها نیز باید برای جلب مشتریان بیشتر حرکت کنند و این بدان معناست که رسانه های اجتماعی باید با جریان فن آوری حرکت نمایند. این فن آوری رسانه های اجتماعی را توسعه می دهد و عدم استفاده از آن فن آوری باعث عقب ماندگی خواهد شد(کیتزمن[۲۷]، ۲۰۱۱).
۲-۲-۲ شبکه های اجتماعی گرایشی جدید در بازاریابی الکترونیکی:
در دنیای بازاریابی الکترونیکی مدل های کسب و کار جدیدی معرفی شده اند و گرایشات جدیدی نیز در حال ظهور می­باشند.یکی از آخرین گرایشات،وب سایت های شبکه های اجتماعی هستند که نه تنها تعداد زیادی کاربر و بازدید کننده را جذب کرده ­اند بلکه مکانی برای قرار دادن تبلیغات آنلاین شرکت ها و کمپانی های مختلف می باشد. شبکه های اجتماعی مردم را با همه انواع مختلف علاقه ها مرتبط کرده و یکی از نواحی درحال گسترش در استفاده از شبکه ­های اجتماعی محیط های شرکتی و صنفی می باشد(مانگولد و فالز[۲۸]، ۲۰۰۹).
کسب و کارها استفاده از شبکه های اجتماعی را به عنوان راهی برای کمک به ارتباط کارکنان،مشتریان برای به دست آوردن اطلاعات و کمک را آغاز کرده اند. کمپانی های کسب و کار از سرویس های شبکه های اجتماعی برای حمایت از محصولات خود و یا سرویس دهی به مشتری به عنوان گرایشی جدید استفاده می کنند. علاوه بر شبکه های اجتماعی استفاده شده به وسیله کمپانی­ها، فراهم آوردن سرویس­های کارمندان یا مشتری­ها، شبکه های اجتماعی آنلاین محبوب مثل نینگ دات کام[۲۹] تبلیغات آنلاین از خرده فروشی­ها و شرکت­های دیگر را جذب می کنند. قرار دادن تبلیغات آنلاین در وب سایت های شبکه ­های اجتماعی از مزیت حجم بازدید بالای مشتریان بالقوه بهره مند خواهند شد. اکثر کسب و کارهای آنلاین از مدل­های درآمدی چندگانه استفاده می کنند و تقریباً تمام وب سایت های شبکه های اجتماعی از مدلهای درآمدی تبلیغات، حق اشتراک و کارمزد پیوند استفاده می کنند. ولی منبع درآمد اصلی شبکه های اجتماعی آنلاین تبلیغات و کارمزد پیوند می باشد. حق اشتراک سهم کمتری در میزان درآمد آن ها دارد(ترینر و دیگران[۳۰]، ۲۰۱۲).
۲-۲-۳ آیا شبکه های اجتماعی تجارت الکترونیک را بهبود می بخشد؟
شبکه های اجتماعی تاثیر بسیار مهمی بر چگونگی ارتباط کاربران اینترنت دارند. امروزه کاربران اینترنت به دنبال تحقیق و تقسیم اطلاعاتشان هستند. نتایج نشان می دهد هنگامی که اکثر کاربران در شبکه های اجتماعی درگیر نباشند، آنهایی که با دوستانشان از طریق شبکه های اجتماعی تراکنش و داد و ستد دارند، معمولاً منفعت های مهمی در فرم رضایت بالاتر کاربران بدست می آورند. کاربران به این شبکه­ ها ملحق شده،پروفایل­های خود را منتشر و پشتیبانی کرده و ارتباطاتی را با دوستانشان ایجاد می کنند(انیهورتی و دیگران[۳۱]، ۲۰۱۳).
نتیجه این ارتباطات اجتماعی سندی است که نشان دهنده سطح و مقدار اعتماد ایجاد شده بین کاربران مرتبط می باشد . افراد بسیاری معتقدند که افزایش بازارهای آنلاین با خصوصیات و ویژگی های شبکه های اجتماعی باید اعتماد مابین طرفین تراکنش و رضایت کاربران را بهبود بخشد(کاتمن[۳۲]، ۲۰۰۷).
مشتریان بازارهای آنلاین سنتی مانند کریج لیست[۳۳] و ای بی [۳۴]به طور معمول با افرادی کاملاً غریبه داد و ستد انجام میدهد که آن­ها را در برابر متقلّبین آسیب پذیر می نماید. در حالی که یک بازار اجتماعی ویژگی های شبکه های اجتماعی را با جامعه خرید آنلاین جمع کرده و به مشتریان اجازه خرید از دوستان یا دوستان دوستانشان را می­دهد(رامو[۳۵]، ۲۰۱۰).
برای ارزیابی تاثیر شبکه های اجتماعی بر بازارهای آنلاین ارتباط کاربران و رفتار آن­ها از طریق یک پایگاه داده­ای بزرگ از کاربران آوراستاک آوکشن[۳۶] مورد مطالعه قرار گرفته است(دیترمیداس[۳۷]، ۲۰۱۲).
آوراستاک آوکشن یک خانه حراجی مشابه با ای بی می باشد. ولی از لحاظ اجتماع شبکه های اجتماعی،با جامعه بازار،تک و منحصر به فرد می باشد. همانند دیگر شبکه های اجتماعی این حراجی نیز کاربران را تشویق به ایجاد یک پروفایل از طریق یک صفحه اختصاصی همراه با تاریخچه فردی ، عکس و ارتباط با دوستان می نماید.ولی بر عکس شبکه های اجتماعی معمولی این سایت شامل اولویت های خرید و سیاست های بازگشت می باشد(جان[۳۸]، ۲۰۰۹).
آوراستاک آوکشن از اعضای ۲ شبکه مختلف حمایت و پشتیبانی می­ کند. کاربران می توانند از طریق ایجاد رابطه دوستی با سایر کاربران، عضو شبکه اجتماعی شوند و کاربرانی که آیتم هایی را خرید یا فروش می نماید قسمتی از شبکه کسب و کاری خواهند شد.جایی که هر لینک،۲ کاربر را که در آن تراکنش سهیم و دلالت داشته اند را بهم متصل می کند. برای هدایت و راهنمایی تصمیم گیری­های مالی آن ها،این وب سایت اطلاعات کاربران برای چگونگی ارتباط با هر شرکت تجاری بالقوه ای را پیشنهاد می­دهد.
آوراستاک آوکشن شبکه­ ای اجتماعی و خرده­فروشی آنلاین با چهار صد هزار کاربر است که نام تجاری کالاها را پیشنهاد و قیمت آن­ها را از طریق اینترنت کاهش و تخفیف قائل می شود (شفیعی و دیگران، ۱۳۹۰).
۲-۲-۴ شبکه های اجتماعی و تجارت الکترونیک:
این روزها مشتریان به طور چشمگیری رفتارهایشان را هم­راستا با تکنولوژی و محیط اقتصادی دنیا تغییر می دهند . آن ها حجم زیادی از اطلاعات را به دست می آورند ، از محصولات با خبر،با آن ها آشنا و اعتمادشان را نسبت به تبلیغات از دست می­ دهند. محصولات و خدمات سفارشی را ترجیح می دهند و کانال های خرید خود را تغییر می دهند. بنابراین کسب و کارها برای بقای خود مجبور به اصلاح یا حتی تغییر استراتژی های تبلیغاتی خود برای از عهده بر آمدن تغییرات،حقایق و رفتارهای مشتریان خود می باشند . این روزها تجارت الکترونیک در حال انتقال از حالت تراکنش پایه به سمت شبکه اجتماعی پایه یا اعتماد پایه می باشند(کمالیان و دیگران، ۱۳۸۹).
۲-۲-۴-۱ چرا ایجاد ارزش مهم است:
هنگامی که در مورد تغییر در کسب و کار صحبت می شود خواه این تغییرات در ساختار سازمانی باشد و خواه در مورد وارد کردن تکنولوژی جدید،لازم است این اطمینان حاصل شود که این تصمیم تغییر، استراتژیک و کارآمد باشد. اگر چه بعید است که هر تغییری در فرم پولی جامه عمل پوشیده شود ولی لازم است که این تغییر کمپانی را در مدت زمان کوتاه یا بلند در مسیری خوب، تحت تاثیر قرار دهد.
تا اندازه­ای دشوار است که در مورد خوب یا بد بودن سرمایه گذاری شرکت ها در تکنولوژی های موبایل و الکترونیک قضاوت شود،که البته شبکه های اجتماعی نیز یکی از مثال­های چنین سرمایه گذاری هایی می باشند(صفایی و دیگران، ۱۳۸۹).
برای اتخاذ یک تصمیم درست در مورد استفاده از شبکه های اجتماعی، لازم است متدی غیر از مدل پولی انتخاب شود. بر اساس نظریه جلسی[۳۹] تکنولوژی اگر طوری ساخته و اجرا شوند که محدودیت های ممکن در داخل ساختار زندگی روزمره کاربران را توسعه و شرح بدهد هنگامی که موانع از بین بروند به جای این که انتخاب های متعددی فراهم شود برای کاربران بالقوه ارزش ایجاد خواهد کرد و می تواند فرصت هایی را برای حمایت بیشتر در مقایسه با تکنولوژی های موجود پیشنهاد کند. برای واضح نمودن آن، ویژگی های یک ارزش است که تعیین می کند چگونه آن ارزش می تواند ایجاد شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:46:00 ق.ظ ]