است)
فهرست مطالب
چکیده. 1
فصل اول: کلیات
1-1 مقدمه. 3
1-2 بیان مسأله 6
1-3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق. 8
1-4 هدف اصلی پژوهش. 9
1-5 اهداف ویژه 9
1-6 اهداف کاربردی. 10
1-7 فرضیههای پژوهش. 10
1-8 تعریف واژه ها و اصلاحات فنی و تخصصی 11
1-8-1 تعاریف مفهومی. 11
فصل دوم: شناسایی و رتبهبندی عناصر تفکر استراتژیک
2-1 مقدمه. 14
2-2 تفکر استراتژیک چیست؟ 19
2-3 ضرورت و اهمیت تحقیق. 23
2-4 پیشینه تحقیق. 26
2-5 تفکر استراتژیک در جذب دانشجویان خارجی 29
2-6 فرضیهها 35
2-6-1 تفکر استراتژیک در سطح فردی 35
2-6-2 تفکر استراتژیک در سطح گروهی. 39
2-6-3 تفکر استراتژیک در سطح سازمانی. 40
2-7 مدل مفهومی(نظری) تحقیق 48
2-8 خلاصهای از بحثهای ارائه شده در این فصل. 49
فصل سوم: روش شناسی پژوهش
3-1 روش تحقیق 53
3-2 متغیرهای پژوهش 53
3-3 تعاریف عملیاتی متغیرها 55
3-4 جامعه آماری. 57
3-5 نمونه آماری 57
3-6 ابزار گردآوری دادهها. 58
3-6-1 روایی و پایایی پرسشنامه. 58
3-6-1-1 پایایی 58
3-6-1-2 روایی 60
3-7 روشهای تجزیه و تحلیل دادهها. 61
3-7-1 آمار توصیفی 61
3-7-2 آمار استنباطی. 62
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادهها
4-1 مقدمه. 65
4-2 آمار توصیفی. 65
4-3 آمار استنباطی 69
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
5-1 بحث و نتیجهگیری 76
5-2 محدودیت های پژوهش 77
5-3 پیشنهادات آتی 77
5-4 پیشنهادات کاربردی 78
منابع. 79
فهرست جداول
جدول 2-1: تعداد دانشجویان خارجی در برخی دانشگاههای دنیا. 31
جدول 3-1: متغیرهای فرضیات پژوهش 55
جدول 3-2: بررسی پایایی مدل با بهره گرفتن از ضریب آلفای کرونباخ. 59
جدول 3-3: بررسی معیار پایایی ترکیبی مدل. 59
جدول 3-4: بررسی میانگین روایی همگرای مدل. 61
جدول 4-1: درصد فراوانی گویههای پژوهش. 65
جدول 4-2: آمار توصیفی گویههای پژوهش. 68
جدول 4-3: آزمون کلموگروف – اسمیرنوف جهت بررسی نرمال بودن دادهها. 69
جدول 4-4: ساختار مدل pls، ضرایب متغیرهای مستقل 70
جدول 4-5: ساختار مدل pls، ضرایب متغیرهای اصلی 71
جدول 4-6: ضرایب همبستگی فاکتورهای اصلی. 72
جدول 4-7: معادله خط رگرسیون چند متغیره. 72
جدول 5-1: رتبهبندی متغیرها بر اساس ضرایب بهدست آمده. 77
فهرست اشکال
شکل 2-1: الگوی استراتژیک ذهنی 23
شکل 4-1: خروجی نرمافزار آموس درباره ضرایب متغیرها و معنیداری آنها. 71
چکیده
تفکر استراتژیک ابزار مهمی است که مدیران ارشد امروزی باید بدان مجهز باشند و به عنوان یک برگ برنده در عرصههای مختلف اقتصادی و اجتماعی شناخته میشود و همچنین به مدیران این امکان را میدهد که ریسک، سود و هزینههای حاصل از تصمیماتشان را ارزیابی کنند. تفکر استراتژیک بیش از جنبههای فرایندی و متدولوژیک به استراتژی به عنوان یک هنر نگاه میکند و در محیط پرتحول و غیرقابل پیشبینی امروز رویکرد مناسب و راهبری سازمان شمرده میشود رویکردی که میتواند برای سازمان یک مزیت رقابتی بیافریند. بنابراین هدف از تدوین این رساله، شناسایی و رتبهبندی عناصر تفکر استراتژیک، جهت جذب دانشجویان خارجی است که یکی از سیاستهای اصلی دانشگاههای معتبر جهان میباشد. یافتههای پژوهش نشان میدهد هر سه سطح تفکر استراتژیک ارتباط معنیدار و مثبتی با تفکر استراتژیک دارند، بهطوری که مهمترین نقش و بالاترین ضریب مربوط به سطح سازمانی 4563/0، پس از آن سطح گروهی 3256/0، و در نهایت سطح فردی 2310/0، میباشد.
واژههای کلیدی: تفکر استراتژیک، عناصر تفکر استراتژیک.
فصل اول
کلیات
1-1 مقدمه
تفکر استراتژیک به عنوان یکی از دو قابلیت اصلی رهبران دارای عملکرد برجسته برشمرده شده است (کالینز[1]،2000). از دیدگاه مینتزبرگ، تقویت تفکر استراتژیک، به تدوین استراتژیهای بهتر منجر میشود.
وی معتقد است مدیرانی که مجهز به قابلیت تفکر استراتژیک هستند قادرند، سایر کارکنان را به یافتن راهکارهای خلاقانه برای موفقیت سازمان ترغیب کنند(مینتزبرگ[2]، 1994). این دست از مدیران، سازمان را آنگونه که باید باشد میبینند نه آنگونه که هست(ناصحی فر، 1387). به این ترتیب میتون تفکر استراتژیک را پیش درآمدی بر طراحی آینده سازمان دانست(پیلگرینو[3]، 2001). این امر مستلزم فراتر رفتن اندیشه مدیران از عملیات روزمره با هدف تمرکز بر قصد و نیت استراتژیک بلند مدت مورد نظر برای کسب و کار است(مرلین[4]، 2008). تفکر استراتژیک فعالیتهایی چون گردآوری اطلاعات، تحلیل و بحث و تبادل نظر در خصوص شرایط حاکم بر سازمان(ارلی[5]، 2006) و در شرکتهای دارای فعالیتهای متنوع، پاسخگویی به سؤلات اساسی در مورد پورتفوی سازمان را شامل میشود(نادلر[6]، 2004).
آبراهام، تفکر استراتژیک را شناسایی استراتژیهای قابل اطمینان و یا مدلهای کسب و کاری میداند که به خلق ارزش برای مشتری منجر شود. او معتقد است جستجو برای یافتن گزینههای استراتژیک مناسب، که معمولاً به عنوان بخشی از فرآیند مدیریت استراتژیک انجام میگیرد، در واقع نتیجه عملی تفکر استراتژیک است(آبراهام[7]، 2005). گرتس نیز نقش تفکر استراتژیک را تلاش برای نوآوری و تجسم آیندهای جدید و بسیار متفاوت برای سازمان میداند که ممکن است منجر به تعریف مجدد استراتژیهای اصلی و یا حتی صنعتی که شرکت در آن فعالیت میکند شود(گراتز[8]، 2002). بنابراین میتوان گفت تفکر استراتژیک یک فرآیند مداوم است که هدف آن رفع ابهام و معنا بخشیدن به یک محیط پیچیده است(بون[9]، 2005). این فرآیند تجزیه و تحلیل موقعیت و همچنین ترکیب خلاقانه نتایج تحلیل در قالب یک برنامه استراتژیک موفقیت آمیز را در بر میگیرد(واگفای[10]، 1998).
تفکر استراتژیک مدیر را قادر میسازد تا بفهمد چه عواملی در دستیابی به اهداف مورد نظر مؤثر است و کدامیک مؤثر نیست و چرا، و چگونه عوامل مؤثر برای مشتری ارزش میآفریند؟ این بصیرت نسبت به عوامل تأثیر گذار در خلق ارزش، قدرت تشخیص ایجاد میکند. بدون این تشخیص، صرف منابع(مادی و غیر مادی) سازمان برای دستیابی به موفقیت بیحاصل خواهد بود. از دیدگاه مینتزبرگ، تقویت تفکر استراتژیک به تدوین استراتژیهای بهتر منجر میشود. او معتقد است مدیرانی که مجهز به قابلیت تفکر استراتژیک هستند قادرند، سایر کارکنان را به یافتن راهکارهای خلاقانه برای موفقیت سازمان ترغیب کنند. آنها سازمان را به گونهای که باید باشد مینگرند و نه به گونهای که هست. به این ترتیب میتوان تفکر استراتژیک را پیش درآمدی بر طراحی آینده سازمان دانست(کریمی و فرحناک، 1391).
اکثر اندیشمندانی که در زمینه تفکر استراتژیک به مطالعه و پژوهش میپردازند، این نوع تفکر را به عنوان سبک جداگانهای از اندیشیدن، در برابر انواع دیگر تفکر از قبیل تفکر سیستمی، شهودی، تحلیلی مطرح میکنند. به عنوان مثال، کن ایچی اومای[11] که از مشاوران برجسته در شرکت مک کینزی است، تفکر استراتژیک را در برابر تفکر سیستمی و شهودی مطرح کرده و به مقایسه آنها پرداخته است. او می گوید: یک متفکر استراتژیک، در زمان مواجه شدن با مشکلات، رویدادها یا