۲۵۱/۵
طول تاسل
۴۵۰/۰
۵۷۷/۹۰
۰۹۳/۴
ارتفاع بلال
۳۷۶/۰
۹۹۴/۹۳
۴۱۸/۳
قطر ساقه
۲۹۲/۰
۶۴۹/۹۶
۶۵۴/۲
تعداد کل برگ
۱۹۱/۰
۳۸۳/۹۸
۷۳۴/۱
تعداد برگ بالای بلال
۱۱۷/۰
۴۴۹/۹۹
۰۶۵/۱
عملکرد
۰۶۱/۰
۰۰۰/۱۰۰
۵۵۱/۰
هریک از این مولفه ها ترکیب خطی از ۱۱ متغیر اولیه بوده و در برگیرنده واریانس آنها نیز می باشد. از این رو تنوع موجود در ارقام مورد ارزیابی از نظر ۱۱ صفت به راحتی با تعداد کمی از مولفه های جدید که با همدیگر همبستگی ندارند قابل توجیه بوده و این موضوع در فضاهای دو بعدی یا سه بعدی نیز قابل نمایش است که البته مورد بحث ما نیست. سهم هر کدام از سه مولفه اول به ترتیب ۴۰، ۱۹و ۱۳ درصد بود که مجموعا حدود ۷۲ درصد از تنوع موجود در داده های اولیه را توجیه می نماید. بزرگی این اعداد در تفکیک بهتر تیمار ها و اعتبار بالای روابط مشاهده شده تاثیر می گذارد. در صورتی که در بین هیبرید های تجاری، هیبرید های امید بخش و یا لاین ها همبستگی یا شباهت هایی وجود داشته باشد، این مولفه ها قادر خواهند بود تا گروه بندی مناسبی را به وجود آورند و ارقام مشابه را در گروه های مجزا تفکیک نمایند. معادله هر کدام از این ۳ مولفه در (جدول۴-۶) نشان داده شده است. داده ها در این جدول استاندارد بوده و از این رو مقدار عددی آنها نمایانگر وزن آنها در تشکیل مولفه های مربوطه می باشد. همانطور که ملاحظه می شود صفات طول بلال، تعداد دانه در ردیف، ارتفاع بلال و تعداد ردیف دانه از اجزای اصلی مولفه اول هستند. بدین تریب این مولفه قادر است گروهبندی خوبی بین هیبرید های تجاری، هیبرید های امید بخش و یا لاین ها از نظر صفات وابسته به عملکرد دانه ایجاد نماید و هیبریدهای تجاری، هیبریدهای امید بخش و یا لاین هایی که صفات وابسته به عملکرد در آنها بالا بوده را نسبت به بقیه تفکیک نماید. مولفه دوم بیشتر متاثر از صفاتی چون عمق دانه، تعداد کل برگ، تعداد برگ بالای بلال اصلی و عملکرد دانه بود. با توجه به این که عمق دانه نشان می دهد که مواد فتوسنتزی ارسال شده به سوی بلال ها صرف تولید دانه و یا چوب بیشتر در بلال گردیده است، لذا عمق دانه بیشتر می تواند تا حدی به نژادگر را به سوی گزینش برای عملکرد دانه بیشتر رهنمون نماید، همچنین به نظر می رسد تعداد برگ بیشتر بر روی بوته بایستی به دلیل امکان فتوسنتز و ساخت وساز بیشتر در گیاه بتواند عملکرد بیشتری نیز تولید کند به همین دلیل این مولفه گروهبندی خوبی به لحاظ عملکرد دانه در بین هیبرید های تجاری، هیبرید های امید بخش و یا لاین ها می تواند داشته باشد. طول تاسل، ارتفاع بوته و قطر ساقه نیز از مهمترین اجزای مولفه سوم بود، که می تواند در گروه بندی تیمارها بر اساس صفات فنولوژیک یا مرفولوژیکی موثر باشد. گلباشی و همکاران (۱۳۸۹) درمطالعه خود شش مؤلفه را گزارش نمودندکه حدود۹۰ درصد از تغییرات داده ها را توجیه مینمود. که بانتایج ما مطابقت نداشت.
آشفته و همکاران (۱۳۹۰) در مطالعه بررسی عملکرد دانه و صفات وابسته در هیبریدهای جدید ذرت (Zea mays L. ) با بهره گرفتن از روشهای چند متغیره آماری بیان کردند که در تجزیه به مؤلفه های اصلی درتاریخ کاشت اول، چهار مؤلفه اصلی اول ۷۵/۶۹ درصد و در تاریخ کاشت دوم، چهار مؤلفه اصلی اول ۴۵/۶۹ درصد از تغییرات واریانس را توجیه نمودند. درمطالعه حاضرباتوجه به اهمیت دو مؤلفه اول و دوم در توجیه اطلاعات کل وسهم ناچیز سایر مؤلفه ها، ترسیم بای پلات بر اساس این دو مؤلفه می تواند صورت پذیرد.
جدول ۴-۷- اجزای تشکیل دهنده سه مولفه اول برای هر یک از صفات زراعی
مولفه سوم
مولفه دوم
مولفه اول
صفات