استقلال سیاسی ایرانیان درسده سوم هجری ، بی گمان ازپشتوانه های فرهنگی و فکری وعقیدتی درپرتوآزادی واسلام وشورونشاط وخلاقیت ایرانی ، بهره جسته بود ونمایندگان روح ایرانی ومسلمانی ، حتی در فتح اسپانیا و گشودن دروازه های غرب و نقش کلیدی داشتن تجدید حیات غریبان ، حضور زنده و زاینده ای به هم رسانده بودند.
عراق و حجاز:
نبایستی از این نکته غفلت ورزید که رویکرد خلاقت عباسیان پس از مامون عباس به ترکان و راندن ایرانیان ، و نیز تعصب و هراس و کینه توزی با خاندان پیامبر و محاصره اهل بیت و بیمناک بودن از فرو پاشی خلافت با تولد مردی از نسل پیامبر روی هم رفته، انزوا و ضعف و تزلزل ارکان حکومت نامشروع شان را به نمایش میگذارد. قیام های چندی در عراق صورت گرفت، برخی از سوی علویان و بعضی به تحریک و فریب طالبان قدرت که بدان خواهیم رسید. در جمع بندی می بایست گفت که این خیزش و آشوب ها ، خبر از فساد سیاسی و اقتصاد حاکم میداد، که میان در باور جامعه ، شکاف رژفی افکنده بود. و این، طبیعت سلطه های جابرانه و بیگانه با ارده و خواست همگانی است، که منفعت جویی و فزونی طلبی در قدرت و ثروت، آنان را به سراشیبی سقوط فرو می افکند.
سیاست آن روز عباسیان ، حمایت جهان اسلام ، به ویژه ایرانیان در خراسان ، مازندران و آذربایجان را ،به عنوان پشتوانه و اعتبار خلاقت، در پی نداشت ، از این رو ، چاره اندیشی خلفا ، هانا گرایش به عضو ترک بود، که آن هم دیری نپایید که بیش و کم تلخ کامی ای برای مردم و حکومت به بار آورد . از خلاقت معتصم عباسی ( ۲۱۸ – ۲۲۷ ) به بعد، دارالخلافه از بغداد به شهر سامرا انتقال یافت. قیام هایی که در عراق و همچنین در حجاز و ایران و مصره نگرانی خلفای عباسی را پدید آورد، میان سال های ۲۵۰ – ۲۷۹ هجری به وقوع پیوست. یعنی پس از قتل متوکل عباسی ( ۲۴۷ ه . ق ) البته در دوره معتصم عباسی ( ۲۱۸ – ۲۲۷ ه .ش ) قیام محمد بن قاسم در طالقان صورت گرفت و پیش از آن محمد بن صالح ، در سویقه، نزدیک مدینه، برمتوکل خروج نموده بود.
سوریه
مهم تر از همه شورش احمد بن عیسی شیخ بود که پدرش ولایت فلسطین و اردن را داشت و چون مرد، احمد برد مشق تسلط یافت ( ۲۵۵ هجری) و مالیات به بغداد نداد و می خواست با بهره گرفتن از آشفتگی هایی که در پایتخت خلافت بود بر همه شام مسلط شود و به مصر دست اندازی کند.
آندلس ( اسپانیا)
آندلس در سال ۹۲ هجری / ۷۱۱ میلادی به دست مسلمین فتح شد در سال ۲۴۰ هجری میان مسلمانان و مسیحیان جنک سختی در گرفت. در حکومت ابو عبدالله محمد …. به گفته بعضی از مورخان از دو طرف بیست هزار نفر کشته شدند و این درگیری ها تا سال های ۲۴۱ و۲۴۵ و ۲۵۱ هجری ، ادامه یافت.
اوضاع سیاست جهان اسلام، در آستانه میلاد مهدی (عج) آن گونه که از تاریخ پیدا است ، نشان میدهد که خلافت ، اعتبار و فداست پیشبین خود را به دلیل خودکامگی و زیر پای نهادن آرمان ها و اسلام ستیزی و نادید. انگاشتن مردم و ملت هایی که در قلمرو فتوحات مسلمانان، می زیستند، از دست داده بوده و دیگر توان رویا رویی با اندیشه ها و اراده های حق طلبانه را نداشت . از این رو توسل به زور خشونت و فریب و تفرقه افکنی در صفوف مؤمنان و مبا رزان و گستردن سایه شوم حکومت پلیسی و وحشت آفرینی و گسستن پیوند معنوی امام و امت، شیوه نوین سیاسی عباسیان شمرده می شد.
بخش سوم
میلاد مهدی
آن ها که از ولادت مهدی مورد خبر دادهاند
در احادیث پیغمبر و اهل بیت (ع) صریحاً گفته شده است که ولادت مهدی موعود اسلام به طور پنهانی انجام میگیرد، مع الوصف چنان نبوده است که هیچکس مطلع نگردد. زیرا با همه سختگیری و فشاری که از طرف خلفای عباسی و مأموران آن ها برا ی جلوگیری ازدواج امام حسن عسگری (ع) و تولد فرزند او یعنی ( قائم موعود) بعمل آمد، سرانجام پیشوانه ای دوازدهم شیعه متولد گردید؛ ولی به طوری اسرارآمیز و در وضع خاصی که جز افراد بسیار نزدیک ؛ کسی از آن راز بزرگ که مدتها در انتظارش بودند آگاه نگشت.
بنابرین شیعه و روایات آن، مهدی موعود اسلام را نهمین فرزند معصوم امام حسین (ع) و یگانه پسر امام حسن عسگری (ع) یعنی ابوالقاسم محمد بن الحسن ارواحنا فداه میداند که بنا بر مشهور و مطالبق اکثر روایات در شب نیمه شبان سال ۲۵۵ هجری در شعر سامره به طور معجزه آسا متولد گردید.
شیعه چنین کسی را امام زمان میداند و طبق روایات متواتر عقیده به غیبت طولانی او دارد و معتقد است که سرانجام آن آفتاب عالم تاب از پس ابرهای تیره آشکار گشته جهان ظالمانی را روشن و منور میسازد. روایات شیعه و سنی نظریه چنین کسی دارد و تطبیق به فردی دارای چنین او صافی میگردد. از این رو چنانچه حدیثی یا مطلبی بر خلاف این عقیده بنظر رسید باید آن را با انبوه احادیث و روایات و نظریات اسلامی درباره مهدی موعود که اکثریت قریب باتفاق مسلمانان جهان خاصه جامعه شیعه پذیرفته اند مقایسه نمود، و در صورتی که موافق آن بود اخذ کرد وگرنه نادیده گرفت.
به هر حال در منابع شیعه که طرفدار شاخص اعتقاد به وجود و غیبت و ظهور امام زمان حجت بن الحسن العسکری علیه السلام است: توسط افراد بسیاری از شیعه و سنی و مقامات مختلف ، خبر ولادت آن حضرت انتشار یافته است، و کسانی هم آن مولود مسعود را تا سن پنج سالگی یعنی سال رحلت بدر بزرگوارش ( ۲۶ هجری) مشاهده کردهاند. برای اطلاع خوانندگان قسمتی از آن در زیر آورده شده است.
۱- شیخ صدوق پیشوای محدثان شیعه از معلی بن محمد روایت میکند که چون ز بیربن به کار زبیری مؤلف کتاب
«انساب قریش)) و در الموفقیات کشته شد، امام حسن عسگری فرمود: زبیری می پنداشت که مرا خواهند کشت و خود می ماند ، و من فرزندی نخواهم داشت، ولی او دید که خود به قتل رسید و خداوند فرزندی به نام محمد به من موهبت کرد.
۲- و باز در کتاب مذبور از محمد بن عثمان نائب دوم امام زمام (ع) که از مردمان نامی و دانشمندان بزرگ شیعه بوده روایت میکند که چون آقا متولد شد، امام حسن عسگری پدر وی عثمان بن سعید شاگرد مخصوص خود و نائب اول فرزندش ولی عصر را اخضار نمود ، و فرمود : فرزند ما متولد شد، ده هزار طل نان و ده هزار طل گوشت به حساب من میان بنی هاشم تقسیم کن و چند رأس گوسفند هم برای او عتیقه نما.
۳- فضل بن شاذان که در میان سالهای بعد از ولادت امام زمان و پیش از وفات امام حسن عسگری از دنیا رفته است ( ۲۵۵ -۲۶۰) در کتاب غیبت از محمد علی بن حمزه نقل کردهاست که گفت : از امام حسن عسگری (ع) شنیدم که فرمود: حجت خدا جانشین من در شب نیمه شعبان ۲۵۵ هنگام طلوع صبح متولد گردید.
– حکیمه دختر امام محمد تقی و عمه امام حسن عسگری علیها السلام که طبق نوشته شیخ صدوق در کمال الدین و شیخ مفید در اختصاص و شیخ طوسی در غیبت از بانوان دانشمند اهل بیت و بسیار با عظمت و تنها ناظر ولادت آن حضرت بوده است تا روز چهلم آن مولود مسعود بارها آن حضرت را دیده است.